داستان لاغری من می تواند داستان لاغری همه افرادی باشد که اضافه وزن دارند.
من رضا عطارروشن هستم، مدرس لاغری با ذهن
خدا را سپاس گزارم که در این جهان مجازی پذیرای حضور شما دوست عزیز هستم.
احساس غرور می کنم.
تا همین چند سال قبل، فکر اینکه لاغر شوم و از آن مهمتر لاغر شدن را به دیگران آموزش بدهم، حتی در ذهنم نمی گنجید.
خانواده ام هیچ گاه انتظار نداشتند من لاغر شوم و هرگز فکر نمی کردند روزی برسد که فرزند چاق آنها مدرس لاغری با ذهن شود.
این تنها به خاطر انتخاب من است که در این مقطع از زندگی، در جایگاه متفاوت از چند سال گذشته ام ایستاده ام.
ذوق و شوق لاغر شدن پس از ۳۵ سال تلاش بی نتیجه و تغییرات شگرفی که لاغر شدن در زندگی ام ایجاد کرد سبب شد که سایت تناسب فکری را به نیت ترویج لاغری با ذهن و کمک به افرادی که رویای لاغر شدن دارند راه اندازی کنم.
این وب سایت با هدف آموزش زبان لاغری (کاهش وزن و تناسب اندام) از طریق مدیریت ذهن (لاغری با ذهن) ایجاد شد و هدف من از ایجاد این وب سایت ترویج راهکارهایی ساده و شگفت انگیز جهت دست یابی به تناسب اندام همیشگی می باشد.
روشی که با بکارگیری آن در ابتدا خودم به تناسب اندام ایده آل رسیدیم و سپس بسیاری از دوستانی که از طریق تلگرام با من در ارتباط بودند، با استفاده از آن به نتیجه دلخواه رسیدند و از نتایج به دست آمده شگفت زده شدند.
نتایج عالی که دوستان کسب کردند (آلبوم شگفتی سازان) سبب شد تا برای گسترش این روش شگفت انگیز اقدام به ایجاد راه مناسب تری برای ارتباط با افرادی کنم که مشتاق متناسب شدن و مهمتر از آن متناسب ماندن هستند.
عدم اطلاع و آگاهی من درباره عملکرد و تاثیر قدرت ذهن در وضیت چاقی سبب شد تا سال ها تلاش من برای لاغر شدن از طریق روش های لاغری بی نتیجه باشد و من هر سال چاق تر و ناامیدتر از سال قبل می شدم.
به لطف خدا با قرار گرفتن در مسیر لاغری با ذهن و کسب نتایج عالی متوجه شدم که مشکل همه چاق های دنیا این است که هیچ اطلاع و آگاهی از عملکرد ذهن خود ندارند. از این رو تصمیم گرفتم پیش نیازهای لازم جهت استفاده از قدرت ذهن برای لاغر شدن را در دوره آموزشی مبانی لاغری با ذهن با دوستانم به اشتراک بگذارم.
من عقیده دارم چاقی زبان مشترک همه افرادی است که اضافه وزن دارند. ما زبان چاقی را یک شبه یاد نگرفته ایم بلکه آرام آرام با تاثیر گرفتن از گفته ها و عقاید اطرافیان خود به زبان چاقی مسلط شده ایم.
بنابراین برای لاغر شدن نیز باید به همان شیوه عمل کنیم و زبان لاغری را بیاموزیم. به همین دلیل دوره آموزشی ورود به سرزمین لاغرها به منظور یادگیری گام به گام زبان لاغری تهیه و ارائه شد. دوره ای که ابتدا در سال ۹۵ از طریق تلگرام در اختیار علاقمندان قرار گرفت و در مدت کوتاهی باعث شگفتی استفاده کنندگان شد.
در چند سال اخیر بارها این دوره بروزرسانی شد و نکات مهم و تاثیرگذاری که در چند سال اخیر با استفاده و آموزش این روش منحصربفرد درک کردم به محتوای آموزشی اضافه شد.
هرچه بیشتر در مسیر لاغری با ذهن پیش رفتم به این درک رسیدم که برای ثبات فرمول های ذهنی لاغری نیاز دارم تا شخصیت یک فرد متناسب را در خودم ایجاد کنم. به این ترتیب می توانم قدرت زبان چاقی که از سالها قبل در ذهن من ایجاد شده است را کم اثر کنم.
تحقیق و تمرین چند ساله من برای ایجاد شخصیت یک فرد متناسب سبب شد تا دوره آموزشی پاکسازی چاقی ذهن تهیه و ارائه شود. دوره ای که به علاقمندان به لاغری کمک می کند تا آثار مخرب و خاطرات آزاد دهنده دوران چاقی را از ذهن خود پاک کنند.
به این ترتیب تصاویر ذهنی چاق که از قبل در ذهن ناخودآگاه ما شکل گرفته و باعث بروز واکنش های رفتاری می شوند از طریق تمرینات ذهنی و عملی با تصاویر ذهنی متناسب کننده جایگزین می شوند. به این شکل شخصیت یک فرد متناسب را در خود ایجاد می کنیم و برای همیشه از بودن در وضعیت تناسب اندام لذت می بریم.
ترس از غذاها و نگرانی از چاق شدن بعد از غذا خوردن، مهم ترین مانع ذهنی افراد چاق برای لاغر شدن است.
۳۵ سال تصور می کردم که چاقی من بخاطر پرخوری کردن است و از آنجا که اراده رژیم گرفتن و کمتر غذا خوردن را ندارم پس تا ابد چاق خواهم بود اما لاغری با ذهن به من کمک کرد تا موانع ذهنی خود درباره غذاها و واکنش های رفتاری خودم را اصلاح کنم و در عین حالی که از هر غذایی به هر اندازه ای که دوست دارم می خورم اما همچنان جسم من در مسیر متناسب تر شدن و رسیدن به حالت ایده آل خود حرکت می کنید.
این رویای همه افراد چاق است که بدون ترس و نگرانی غذا بخورند و اطمینان داشته باشند که غذا خوردن نه تنها باعث چاقی آنها نمی شود. این رویای همه افراد چاق است که در انتخاب و مقدار غذاهای مورد علاقه خود احساس آزادی و امنیت داشته باشند.
در تمام سال هایی که چاق بودم دوست داشتم بدون ترس و نگرانی غذا بخورم. دوست داشتم به هر اندازه که میل دارم غذا بخورم و از خوردن هیچ غذایی ترس و نگرانی چاق شدن نداشته باشم.
پس از چند سال عمل کردن به تمرینات لاغری با ذهن باعث افزایش مهارت من در درک عملکرد مغز و تاثیر آن بر واکنش های رفتار و از آن مهمتر افکارم شد. من به این درک رسیدم که اگر اطلاعاتی که درباره وضعیت جسمی و رفتاری که در مغزم ثبت شده است را اصلاح کنم بدون نیاز به اراده و تصمیم قاطع می توانم در هر شرایط واکنش رفتاری مناسب داشته باشم.
وقتی واکنش رفتاری صحیح داشته باشم به صورت خودبخودی آرامش و احساس اطمینان از عملکرد خودم خواهم داشت و این پروسه به مرور می تواند باعث بهبود وضعیت جسمی و تجربه تناسب اندام ایده آل برای من شود.
روشی که همه افراد متناسب از آن برای متناسب بودن استفاده می کنند البته بدون اینکه بدانند به چه شکل این برنامه در مغز آنها ایجاد شده است.
دستاورهای چند ساله برای تغییر فرمول های مغزی موثر در اشتها و کنترل افکار چاق کننده در دوره آموزشی اصلاح پرخوری و اشتها در مغز ارائه شده است و دوستانی که علاقمند به درک عملکرد مغز و یادگیری چگونه تغییر دادن فرمول های چاقی مغز دارند می توانند با استفاده از این دوره فوق العاده تجربه متفاوتی از افکار و رفتار همسو با تناسب اندام داشته باشند.
آنچه در داستان لاغری من ارائه شد شرح حال مختصر و فشرده ای از مسیری است که از سال ۱۳۹۴ آغاز شد و همچنان با قدرت و انگیزه در حال ادامه دادن آن هستم.
به شما دوست عزیزم اطمینان می دهم هر صفحه یا مطلب از سایت تناسب فکری را باز کنید با دریچه ای از آگاهی روبرو خواهید شد که درک و به کارگیری آن می تواند تغییر موثری در افکار و عملکرد شما در زندگی داشته باشد.
با اشتیاق و انگیزه تغییر کردن در سرزمین لاغرها جستجو کنید. به شما اطمینان می دهم در مدت کوتاهی به این نتیجه می رسید که شما حتی شبیه چند روز قبل خود نیستید و تغییرات عمیق و تاثیرگذاری در افکار و نگرش شما نسبت به خود، زندگی و حتی خداوند ایجاد شده است.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
سلام ، اول ممنونم از جناب آقای رضا عطار روشن برای به اشتراک گذاشتن این اتفاق خوب و راه اندازی این سایت .
من فاطمه هستم امروز در تاریخ ۲۰، ۱۰، ۱۴۰۰وارد این سایت شدم امیدوارم من هم بتونم مثل همگی شما وزن اضافه ام و که سالیان سال با من هست ، از دست بدم و در این راه بتونم موفق بشم
داستان هدایت من
ترس از آیینه های قدی ، ترس از پوشیدن لباس رنگ روشن ،ترس از لباسهای جذب و خلاصه ، ،،،ترس از چاقی ، همیشه با من بوده و هستسالیان سال همراه همیشگی ام بودههیچ وقت هیچ جا تنها نبودم کم کم با این ترس همراه و همگام شدمتا جایی که کم تحرکی و خانه نشینی نه نتها ناراحت کننده نبود بلکه خیلی وقت ها هم بی تفاوت بودم نسبت به این موضوعگاهی ناامیدی و ترس از ویلچری شدن،،و ترس محتاج شدن به اطرافیانم آزارم می داد ،در این سالهای پر از کابوس ، به فکر کم کردن وزنم بر می آمدم ،به جز جراحی و ساکشن ، تمام راه هایی که دیگران رفته بودند امتحان کردم ، اگر هم تن به جراحی ندادم تنها دلیلش ترس از دست دادن سلامتی ام بود فروردین گذشته چنان چاق شده بودم که راه رفتن برایم زجر آور بود ،وزنم از سال هشتاد ، بعد از بیماری سرطان و درمان ، از ۶۳ کم کم به ۱۲۸ رسیده بود ، ناتوانی در راه رفتن نه تنها خودم ، بلکله اطرافیانم را خیلی نگران و ناراحت کرده بود ، تا اینکه ، یکی از روزهای عید دخترم که برای تعطیلات عید آمده بود، خیلی جدی رو به من و پدرش گفت، باید فکری به حال چاقی و ناتوانی مامان کنیم، من که خودم بیشتر از دیگران از وضعیتم ناراحت بودم اشکم سرازیر شد ، دخترم گفت مادر من ، ببین چقدر در رنج هستی که با گفتن یک کلام، بغضت ترکید ،،،مادر من ،،،،از وزن کم کردن نترس ،،،،انسان موجودی ست که در هر سنی در هرجایی با هر شرایطی اراده کند می تواند به رویاهایش دست پیدا کند ، خلاصه با همفکری پدرش ، بعد از تعطیلات در گروه دکتر کرمانی ثبت نامم کردند ، چون من و دخترم دور بودیم از هم و هر کدوم در شهری زندگی میکردیم از طریق تلفن ، واتساپ ، تلگرام ،،مدام کنترلم می کرد ،،،خلاصه تا پایان آبان دو ماه پیش وزنم به ۱۰۳ رسید ، راه رفتنم روز به روز بهتر می شد ، ولی مشکل اینجا بود،که از کالری شماری و رژیم کم کم خسته شده بودم ،از طرفی من موهای پر پشتی داشتم ولی با این رژیم با اینکه روزی یک کپسول مینرال می خوردم ریزش موی شدید گرفته بودم ،تا جایی که هم خودم و هم همسرم و دخترم ، نگران شده بودیم ،با پیشنهاد دخترم و همسرم،کمی مصرف برنجم و اضافه کردم ولی به محض اضافه کردن چند قاشق برنج ، وزنم به ۱۰۸ رسید ،۵ کیلو در عرض یکی دو هفته ، خیلی نگران شدم ، در همین فکر بودم که ، دو سه روز پیش به یاد سالهای گذشته افتادم که ،،توسط خواهرم با روش لاغری ذهن آشنا شده بودم ،ولی چون اون لحظه باورش نکرده بودم ،خیلی زود رهایش کرده بودم ،در اصل، چون خواهرم هم این روش و ادامه نداده بود تا من ببینم و باور کنم ،برای همین خیلی زود از کنارش رد شدم ولی این دفعه جدی تصمیم گرفتم که این روش را امتحان کنمچون از رژیم و شمردن کالری خسته شده بودم ،،در اینترنت سرج کردم و از طریق واتساپ به جناب استاد رضا عطار روشن پیام دادم و جریان را برای ایشون شرح دادم، با راهنمایی ایشون ،الان روز سوم هست که قدم به راه گذاشته ام ، فایل مقدمه ی رایگان را گوش کردم ،باجزییات کامل در دفتر نوشتم ،نظر و دیدگاه عزیزان را خواندم ، همینطور ، فایل صدگام تا لاغری را صوتی گوش کردم،متن و خوندم ،در دفترم نوشتم ، چند تا از دیدگاه و نوشته های این بخش راخواندم ، الان روز سوم هست ،،احساس خوبی دارم ،احساس می کنم ،،،،ترس از چاقی ،،،در درونم کمی ،،کم رنگ شده ،در فایل صوتی صد گام ،بخشی از صحبت های استاد،من را به این باور رساند ،که من هم میتوانم موفق شوم، چون استاد در این بخش ،تاکید داشتند که خداوند ،شما را به این مسیر هدایت کرده ،و شما در جایی از زندگی خداوند را صدا زده و کمک خواسته اید ،و امروز که این جا هستید ،و در حال گوش دادن به این فایل ، بدانید که جز اراده ی خداوند متعال و اجابت دعایتان ،هیچ موضوع دیگری شما را در این لحظه قرار نداده است ،شما خواستید ،و خداوند اجابت فرمود،خدایا دوستت دارم ،،برای خلقت تمام هستی ،،و دوستت دارم ،،به خاطر ،،انسانهای خوبی ،،که در دستیابی به هر آگاهی مثبت و موفقیت ،،ناجی دیگر بنده های وامانده اند،،،از خداوند بهترین ها را،،برای استادم جناب رضا عطار روشن آرزو دارم ..