چالش من اینو نخوردم اقدام بسیار مهم و تاثیرگذار برای اصلاح یا تغییر عادت های چاق کننده یا عذاب آور است.
سال های زیادی از عمرم با اضافه وزن سپری شد.
در تمام این سالها تصور می کردم عوامل مختلفی باعث چاقی من هستند، از ژنتیک خانوادگی گرفته تا جامعه و در نهایت خداوند که مرا اینگونه آفریده است.
به لطف خدا در یکی از روزهای زیبای زندگی با موضوع قدرت ذهن آشنا شدم و پس از چند روز تصمیم گرفتم از آن برای لاغر شدن استفاده کنم.
تصمیمی که بارها گرفته بودم تا از طریق مختلف لاغر شوم اما هر بار شکست خورده بودم.
نتیجه شکست های مکرر برای لاغر شدن سبب شده بود تا انگیزه و توانایی لاغر شدن را در خود سرکوب کنم و باور کرده بودم که سرنوشت من چاق بودن و مواجه شدن با مسائل و مشکلات چاقی در زندگی است.
اما آشنایی شدن با قدرت ذهن و قوانین حاکم بر جهان هستی دریچه امیدی برای تغییر زندگی را به روی من باز کرد تا آنجا که تصمیم گرفتم یک بار دیگر با دیدگاه و نگرشی متفاوت برای لاعر شدن اقدام کنم.
تصمیم من برای لاغری با ذهن به ظاهر شبیه اقدامات قبلی من برای لاغر شدن بود اما در واقع تصمیمی متفاوت و بنا بر احساس توانایی و شور و اشتیاق بی حد و مرز برای لاغر شدن بود و نتیجه این تصمیم با نتایج اقدامات قبلی من برای لاغر شدن از زمین تا آسمان تفاوت داشت.
تصمیمی که در نهایت باعث متناسب شدن من شد و پس از آن به لطف خدا از طریق آموزش لاغری با ذهن به دیگران باعث متناسب شدن هزاران نفر از افرادی شد که رویای لاغر شدن داشتند و برای تحقق رویای خود از دوره های آموزشی لاغری با ذهن استفاده کردند.
آشنایی با موضوع چاقی ذهنی سبب شد که دریچه ای از آگاهی به روی من باز شود و هر روز به دنبال کشف رمز و رازهای بیشتری از قدرت ذهن و تاثیرش در لاغر شدن هستم.
چالش من اینو نخوردم مجموعه راهکارهای ساده برای تغییر فرمول های ذهنی و واکنش های رفتاری است.
با استفاده از راهکارهای ذهنی چالش من اینو نخوردم به ساده ترین شکل ممکن و بدون تحمل هرگونه رنج و سختی شما قادر به تغییر عادت هایی در خود خواهید شد که شاید سال ها برای تغییر آنها تلاش کرده اید.
در چالش من اینو نخوردم شما ابتدا عادت هایی که سالهاست گرفتار آن هستید و بعد از هربار تکرار آنها دچار عذاب وجدان و احساس ترس از چاق تر شدن می شوید را شناسایی می کنید.
عادت هایی که تصور می کردید هیچوقت نمی توانید آنها را تغییر دهید.
عادت هایی که آنها را عامل چاق بودن و چاق تر شدن خود می دانستید.
عادت هایی که بارها تصمیم قاطع گرفته بودید که از فردا دیگر آنها تکرار نکنید اما هربار به دلایل مختلف موفق به ترک عادت های خود نشده بودید.
چالش من اینو نخوردم فرصتی برای پالایش افکار و باورهای چاق کننده ذهنی و پیدا کردن عادت های موثر در وضعیت چاقی است.
شما در این چالش نحوه برخورد با عادت های مخرب خود را یاد می گیرید و به شکل عملی خواهید آموخت که چگونه باید یک عادت را برای همیشه تغییر داد.
چاقی حاصل مجموعه افکاری است که در ما واکنش های رفتاری ایجاد می کند.
با تکرار کردن واکنش های رفتاری، آنها به عادت های ما تبدیل می شوند و در واقع شخصیت ما را می سازند.
شخصیتی که علاقمند به چاق شدن است.
لذا شناسایی این افکار و واکنشی که در ما ایجاد می کنند و جایگزین کردن آنها با افکاری که واکنشی متفاوت و البته متناسب کننده در ما ایجاد خواهند کرد گامی مهم و موثر جهت فاصله گرفتن از چاقی و حرکت به سمت لاغری است.
به دوستان عزیزی که تصمیم گرفته اند از طریق دنبال کردن جلسات آموزشی این چالش ذهنی قدرت ذهن خود برای تغییر افکار و رفتارها و در نتیجه لاغر شدن را محک بزنند توصیه می کنم هر فایل آموزشی را بارها گوش داده و تمرینات داده شده را به خوبی و با اشتیاق انجام دهند
طولی نخواهد کشید که نتایج این آموزشها را در احساس و رفتارهای خود مشاهده خواهید کرد.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.13 از 120 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
به نام خدا
عرض سلام و ادب و احترام
حضور محترم استاد گرامی و دوستان همراه
امروز در این چالش حاضر شدم که چندتا عادت رو ترک کنم
یکی اینکه عادت دارم چای رو وقتی خیلی تازه دم و داغه با دوتا قند درشت میل کنم و اصلا قند کوچیک بهم مزه نمی ده فقطم قندو دوست دارم نه خوردن چیز دیگه با چای .
چای خور حرفه ای نیستم ولی همین کمی هم که می خورم با قند درشت بهم می چسبه .دلم می خواد عادت قند خوردن با چای رو ترک کنم
دومین عادتم بازم یه عادت شیرینه 😄 عاشق چای شیرین شده با نبات برای وعده ی صبحانه ام اونم یک لیوان ترجیحا بزرگ با یه تیکه نبات درست و حسابی یعنی جوری شیرین بشه که احساس انرژی و نیروی زیادی کنم برای انجام هر کاری
سومین عادتم اینه که حتما باید برنج و ماکارانی رو با نون بخورم وگرنه سیر نمیشم چون ذهنم هنوز باور نکرده که اینا و هیچ خوراکی و غذای دیگه ای چاق کننده نیستن حالا تا بخواد این فرمول جدید و صحیح که میگه خوردن برابر با چاقی نیست توی ذهنم جا بیفته ترجیح می دم این چند موردو که فکر می کنم در چاقیم دخالت دارن رو ترک کنم ..
امیدوارم تا پایان دوره مقدماتی با تمرینات مرتب و منظم و درخشان استاد گرامی بتونم فرمول جدید رو در ذهنم منطقی کنم که هیچ غذایی قدرت چاق کردن منو نداره و خوردن برابر با چاقی نیست.
سلام دوستان هممسیر ،
سلاااااام استاد گرامی و بینظیر،
اولینجلسه چالش من اینو نخوردم را مطالعه کردم و فایل صوتی این قسمت رو هم گوش دادم .
یکی از تمرینات لذت بخش دوره ورود به سرزمین لاغرها مربوط به روز دوشنبه هفته پنجمه .که می بایست از چند نفر افراد متناسب یا لاغراندام با عادات غذایی صحیح مصاحبه حضوری یا غیر حضوری ،از طریق یکپرسشنامه از قبل تعیین شده در جزوه کنیم مجاز هستیم چند سوال هم خودمون بهش اضافه کنیم .من یکنمونه از پرسشنامه هارو بردم کافی نت و پیرینت گرفتم و خودمو آماده کردم تا برم دنبال یک تمرین شیرین و لذت بخش ،یعنی مصاحبت با لاغرها و اظهار مهر و علاقه به خودشون و شخصیت جالبشون و اندامهای عالیشون . بعد از اتمام کار مصاحبه وجمع بندی جوابها به نتایج جالبی رسیدمو تا حدودی به تفاوت و شباهتهای رفتارغذایی خودم با اونا پی بردم .
و البته یه جاهای خیلی خوشحال شدم کهمن افکار صحیح و قابل تحسینی دارم که باید بابتشون از خدای مهربون و استاد عزیزم خیلی تشکر و قدردانی کنم .
من بابت طرز فکر این خانوم که یک زن جوان و ۳۳ ساله اس خیلی تشویقش کردم و بهش آفرین گفتم که چقدر درست داری فکر می کنی .
منبا علم به اینکه هیچ غذایی ابتدا به ساکنچاق کننده نیست اما زیادتر از معمول و زیادتر از حد سیری مصرف کردنشون باعث چاقی میشه تصمیم گرفتم در این چالش شرکت کنم .
بنابه تاکیدی که در میثاق نامه شده که باید رفتار غذایی صحیح متناسبها الگوی رفتار غذایی ما باشه با انجاممصاحبه با لاغرها متوجه شدم که بیش از ۹۵ درصدشون همراه خوردن برنج ،نون نمی خورن .اما من که یکفرد با اضافه وزنم علاقه زیاد به مصرف نون با برنج دارم .من اینو ملاک گرفتم و این باور در من قوی تر شد کهمصرف نون با برنج یک رفتار چاق کننده ی لذت بخش برای منه . .اما با شرکت در اینچالش ،می تونم برای همیشه ترکش کنم .
از خودم پرسیدم چرا خوردن نون با برنج و ماکارانی براملذت بخشه ؟
به اینجوابها رسیدم :
اولا مزه نون رو خیلی دوست دارم خصوصا بعضی از نانهای خاص که علی الخصوص تازه باشن .
دوم اینکهمصرف نون با هر غذایی باعث میشه زودتر به حس لذت بخش سیری برسم .
سوماینکه با خوردن مقدار کمتری از برنج یا ماکارانی ،احساس سیری می کنم ،و این به درد وقتایی خورده که مقدار برنج یا ماکارانی کافی نبوده و با خوردن نون جبران کردم .
چهارم اینکه وقتی غذایی رو با نونمی خورم و سیر میشم ساعات بیشتری در حال سیری خواهم بود و احساس آرامش خوبی دارم .
خصوصا اگر ماکارانی رو بخوام بدوننان مصرف کنم انگار که خیلی زود دوباره حس گرسنگی می آد سراغم و مجبور میشم دوباره برم از این ماده غذایی مصرف کنم .
اما چیزی که مشگل ساز شده اینه نمی تونم مصرف نون و برنجمو کمتر کنم .و جوری می خورم که با فشار مختصری که در شکمم ایجاد میشه متوجه سیری میشم . قبلا به حس فشار مختصر اهمیتی نمی دادمو به خوردن ادامه می دادم تا احساس فشار به درد تبدیل میشد ولی در حال حاضر با حس فشار مختصر دیگهنمی خورم .این مقدار تغییر در رفتار غذایبم جای خوشحالی داره .
وطبق آگاهی های اخیر سیری با احساس فشار در شکم کم یا زیاد علامت زیادی خوردنه . و من می بایست از این غذای لذت بخش به اندازه ای میل کنم که هیچگونه فشاری در شکمم احساس نکنم در عینحال با احساس خوب سیری از سر میز غذا بلند شم و برم کنار .
منباید به جایی برسم که مثل لاغرها بتونم براحتی برنج یا ماکارانی رو بدوننان مصرف کنم و زود هم احساس سیری رو تجربه کنم .
من به خودم امروز ۲۰ شهریور ۱۴۰۰ تعهد می دم این عادت چاق کننده ارو با شرکت در چالش من اینو نخوردم ترک کنم
چالش من اینو نخوردم مجموعه راهکارهای ساده برای تغییر فرمول های ذهنی و واکنش های رفتاریه.
با استفاده از راهکارهای ذهنی چالش من اینو نخوردم به ساده ترین شکل ممکن و بدون تحمل هرگونه رنج و سختی قادر به تغییر عادت هایی در خود خواهیم شد که شاید سال ها برای تغییر آنها تلاش کرده ایم.
در چالش من اینو نخوردم ما ابتدا عادت هایی که سالهاست گرفتار آن هستیم و بعد از هربار تکرار آنها دچار عذاب وجدان و احساس ترس از چاق تر شدن می شویم را شناسایی می کنیم.
عادت هایی که تصور می کردیم هیچوقت نمی توانیم آنها را تغییر دهیم.
عادت هایی که آنها را عامل چاق بودن و چاق تر شدن خود می دانیم
.
عادت هایی که بارها تصمیم قاطع گرفته بودیم که از فردا دیگر آنها تکرار نکنیم اما هربار به دلایل مختلف موفق به ترک عادت های خود نشدیم.
چالش من اینو نخوردم فرصتی برای پالایش افکار و باورهای چاق کننده ذهنی و پیدا کردن عادت های موثر در وضعیت چاقی است.
ما در این چالش نحوه برخورد با عادت های مخرب خود را یاد می گیریم و به شکل عملی خواهیم آموخت که چگونه باید یک عادت را برای همیشه تغییر داد.
چاقی حاصل مجموعه افکاری است که در ما واکنش های رفتاری ایجاد می کنه.
با تکرار کردن واکنش های رفتاری، آنها به عادت های ما تبدیل می شن و در واقع شخصیت ما را می سازن.
شخصیتی که علاقمند به چاق شدن است.
لذا شناسایی این افکار و واکنشی که در ما ایجاد می کنند و جایگزین کردن آنها با افکاری که واکنشی متفاوت و البته متناسب کننده در ما ایجاد خواهند کرد گامی مهم و موثر جهت فاصله گرفتن از چاقی و حرکت به سمت لاغری برمی داریم.
می بایست هر فایل آموزشی را بارها گوش داده و تمرینات داده شده را به خوبی و با اشتیاق انجام دهیم
طولی نخواهد کشید که نتایج این آموزشها را در احساس و رفتارهای خود مشاهده خواهیم کرد.
عرض سلام و ادب ،
استاد گرامی ،حتما منو به جا می آری از شاگردان شما در دوره گام اول هستم گام اول ورود به سرزمین لاغرها دوره ارو تموم کردم و وارد دوره تکرار شدم …
امروز در روز ۵ تکرار فایل مدیر کارخانه ارو گوش می دادم ، این فایل از اون فایلاس که هیچوقت جذابیت ذهنیش برا من کم نمیشه …و خیلی قشنگ و مفصل و منطقی فرق بین غذا خوردن و خوردن غذارو برای ما روشن کرده …اینکه بدن انسان رو به کارخونه ای تشبیه کردید کهمحصول تولیدیش انرژیه خیلی مثال قشنگیه و کلی برای من درس داره که توی دیدگاه خواهم نوشت .. فرمودید مدیر این کارخانه ذهن انسانه که بسته به باورها و افکاری که در اون ثبت کردیم دستورات لاغر کننده یا چاق کننده به مغز میده …نتیجه دستورات و فرامین ذهن به مغز یا پرخوریه یا اندازه خوردن یا کم خوردن ،پرخوری سبب تلنبار شدن انرژی اضافی در اندامها میشه ،اندازه خوردن باعث متناسب شدن و کم خوردن باعث لاغری ،،،،،
اینکه در سطح فکر دوست داشته باشیم کم و یا به اندازه بخوریم فایده ای نداره .این رفتار درست فرمولهای درستی برای اجرا در قسمت بایگانی ذهن ناخودآگاه نیاز داره …تا فرمولهای پرخوری فعالن نمیشه برای همیشه تن به خوردنهای به اندازه یا کمتر خوردن بدیم …چون دست ما نیست به تصمیم آگاهانه ربط نداره باید فرمولش در ذهن ثبت شده باشه ... اگر فرمولش در ذهن ثبت بشه نیازی نیست برای کم شدن میل به غذا دست به دامن عوامل بیرونی مثل قرص و دمنوش بشیم .
فرمول از کجا می آد از اطلاعات تکرار شونده در ذهن خودآگاه که تبدیل به باور میشن و اونوقت به شکل فرمول در ذهن ناخودآگاه نقش می بندن و سپس برای اجرای این فرمولها دستورات ذهنی به مغز صادر میشه…
…به هر صورت من احساس می کنم عادت به عصرانه خوردن یک عادت چاق کننده اس .بین ناهار تا شام اگر گرسنه بشیم باید زیاد جدی نگیریم فوقش مقداری میوه یا یک چای بخوریم کفایت می کنه …
با اطلاعاتی که از طریق پرسشنامه و مصاحبه با لاغرها به دست آوردم متوجه شدم متناسبها به خوردن عصرانه توجهی ندارن و خودشونو به خوردن در این ساعات عادت ندادن … من اطمینان دارم نخوردن عصرانه می تونه یک رفتار لاغر کننده برای من باشه .اما ناهار و شامم رو عادی در حد یک سیری رضایت بخش مصرف می کنم ..
من متعهدم از امروز ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ با شرکت در دوره چالش من اینو نخوردم قدم به قدم جلو برم و این عادت رو براحتی ترک کنم .
سلام استاد ،
یک سوال دارم با توجه به پاسخی که به این دوستمون دادید :
حذف اسم ناهار ، شام ، صبحانه ، عصرونه چه تاثیری در بهتر شدن رفتار غذایی می تونه داشته باشه ؟؟؟؟
سلام دوست عزیز، خانم سپهر ،
امیدوارم در بهترین حالت روحی و جسمی خودت باشی ،
اتفاقا منم از بچه های ورود به سرزمین لاغرهام و بتازگی اولین دور تکرار رو شروع کردم و امروز فایلهای روز ۵ تکرار رو گوش می کردم هنوز خلاصه نویسی یا برداشتمو از فایلهای امروزم ننوشتم … اما گوش دادن به فایل مدیر کارخونه بازم منو به فکر فرو برد …ومنجر به گفتگوی درونی من با خودم شد …من متوجهم چیزی که باعث اضافه وزن ما شده علاوه بر یکسری افکار چاق کننده رفتارهای چاق کننده هم دخیل در ماجراست ..حالا که مدتهاست روی افکار چاقی کار کردیم و کلی حساب کار اومده دستمون ولی توی تصحیح رفتارای اشتباه هنوزم مشگل داریم ….رفتارهای غذایی چاق کننده ارو هنوز ترک نکردیم … یکیش عادت به خوردن عصرانه اس ، ،،،اتفاقا من به وقت عصر واقعا گرسنه ام چون در دوره ۲۵ ساله چاقی این فرمول توی ذهنم ثبت شده که هر ۴ ساعت باید غذا بخوری انرژی بگیری وگرنه سوخت و سازت می آد پایین و چاقتر میشی ….در صورتی که وقتی با متناسبها مصاحبه می کردم معمولا عادت به خوردن عصرونه به این شکلی که ما می خوریم ندارن ..الگوی من برادرمه که ۱۰ سال از من کوچیکتره و حدود چهل سالشه و بسیار خوش قد و قامت و متناسبه …ایشون میگن که ساعت ۸ توی اداره صبحانه می خورن نون تازه ،کره ،پنیر ، چای شیرین و گردو بعد دیگه تا ساعت ۲ بعدالظهر سرگرم کار و انجام امور اداری میشه و بین ساعت صبحانه تا ناهار هیچی نمی خوره و اصلا به خوردن چیزی هم فکر نمی کنه ..ساعت ۲ ناهارشو کامل می خوره میره ساعت ۹ شب که شام می خوره فقط ممکنه بعدالظهرها مثلا ساعت ۵ یه نسکافه فوری یا یک لیوانچای بخوره ….میگه احساس گرسنگی بین ناهار تا شام نمی کنم …
من به این نتیجه می رسم که عصرانه خوردن برای من فقط یک فرمول ذهنی چاق کننده اس و این حس گرسنگی به وقت عصر نیاز واقعی من نیست یک حس کاذب گرسنگی بیشتر نیست … از خوردن عصرانه کهمعمولا نون تازه با پنیر و سبزی و گوجه هست خیلی لذت می برم و انصافا حس گرسنگی موقع عصر منو به این سمت می کشونه وگرنه چه اصراری به خوردن عصرونه داشتم …ولی حس گرسنگی کاذب بسیار شبیه به واقعیه …اما چون واقعی نیست حتما میشه ترکش کرد …من اومدم در چالش ترک عصرونه شرکت کنم …
سلام و درود دوستعزیز و هم مسیرم خانم آرزو ملکان ،
دیدگاهتو خوندم قشنگ بود می خوام در اینباره نظرمو بگم ….
عزیزم نوشتی که از پرخوری های عصبی و ریزه خواری هات به تنگ اومدی و با خشم و ناراحتی می خوای با ذهنمنفی بافت که تو رو تشویق به این نوع از خوردن می کنه در حقیقت وارد دهنکجی کردن و جنگ بشی و از طرفی با اینکه براحتی با وسوسه های منفی باف تسلیم میشی و می خوری اما خوردن به شدت ترس داری ،،،، …عزیزم می خوام اینو به شما و خودم یادآوری کنم با خشم و تصمیمهای سفت و سختنمیشه با وسوسه های ذهنمنفی باف جنگید و پیروز هم شد ……
باید از خودمون بپرسیم و روی کاغذ ثبتش کنیم که چرا بیش از نیاز می خورم و اسمشو می ذاریم پرخوری عصبی یا بهتره بگیم پرخوری های احساسی ……چه راهکارهایی برای مقابله با اون داریم ؟ و بعد تصمیم قاطع برای عملی کردناینراهکارها بگیریم …..باور کن وقتی سعی خودمونو کنیم حتما خدا کمک می کنه و بر شیطانمنفی باف هرزه گو پیروز میشیم …
من یکمقاله برات می فرستم که شرحی برگرسنگی های احساسی است وتفاوتش با گرسنگی واقعی رو روشنمی کنه …
این از این …..بعدم مسیله ترس از خوردن داری که نباید خودتو نگران این موضوع کنی و عصبی بشی و حال خودتوبد کنی …
اولا با پشت سر گذاشتن جلسات باقی مانده با توضیحات روشنگرانه استاد عزیز احساس ترس از خوردن جاشو با حس اطمینان و حس لذت از اون عوض می کنه ….فقط با آرامش ادامه بده و برای خودت طبیعی بدون که ترس از خوردن برای یک هنرجوی لاغری با ذهن ، اصلا دور از ذهن نیست یک عمره گفتن کم بخور تحرک داشته باش تا لاغر شی …و این نظریه باعث شده باعث شد غذا رو دشمن خودمون تلقی کنیم و ازش بترسیم ….
اینم باید منطقی برای خودمون حلش کنیم ….استاد زیاد گفتن که هر فکر ی هر رفتاری در ما هست که در لاغرها نیست پس اینها عامل چاقی ما هستن
باید روی یککاغذ بنویسیم که من چرا از خوردن می ترسم ؟ هر جوابی اومد بنویسیم و با مثال اونو توجیه منطقی کنیم تا در ذهن کمرنگش کنیم مهمترین عامل ترس از خوردن چاق کننده دانستن غذاهاو همچنین با تحریکات عصبی بیش از نیاز خوردنه … می ترسیم زیادی بخوریم ، می ترسیم حد سیری رو رد کنیم برای همه اینا راهکار وجود داره ..که باید یادش بگیریم
و اما مقاله :
تفاوت گرسنگی احساسی و واقعی
:
●به گزارش باشگاه خبرنگاران به نقل از روزنامه آرمان؛ استرس، بیحوصلگی و مسائل روحی، احساس گرسنگی کاذب ایجاد میکند و ما را به سمت مصرف مواد غذایی و به تدریج چاقی و مشکلات دیگر میکشاند. با ما باشید تا 8 نوع گرسنگی را با هم مرور کنیم.
گرسنگی واقعی پاسخی است که بدن ما به کمبود مواد غذایی میدهد و با علائمیمانند افت قند خون، دلضعفه، تحریک پذیری، سردرد، صدای قار و قور شکم و حتی لرزش بدن (در صورت گرسنگی شدید) بروز میکند. مهمترین مسئله این است که به طور مرتب در طول روز مواد غذایی مناسب مصرف کنید تا قند خونتان دچار افت نشود و در بین روز به ریزه خواری کشیده نشوید. برای برطرف کردن گرسنگی عادی بدن و پیشگیری از علائم آن به خصوص ضعف بهتر است یک عدد میوه مانند سیب و میانوعدههای سالم مانند آجیل دم دستتان باشد تا دچار مشکل نشوید▪︎
نیاز به خوردن در مواقع بیکاری را گرسنگی ناشی از کسالت میگویند. همه ما زمانی که دچار یکنواختی و روزمرگی میشویم نیاز به پر کردن وقت خود داریم. اکثر این افراد زمان خود را با مصرف مواد غذایی پر میکنند. اما توصیه میکنیم در این مواقع به جای رفتن سر یخچال به کارهای دیگری مانند پیاده روی، مطالعه، صحبت کردن با اعضای خانواده و دوستان و غیره بپردازید. ▪︎
: اگر روی میز کارتان پر از خوراکی باشد بدون شک دچار این نوع گرسنگی خواهید شد. در واقع خودتان را بدون اینکه متوجه باشید در حین کار کردن با مواد غذایی و هله هوله مشغول خواهید کرد. این حالت در زمان تماشای تلویزیون یا کار با رایانه نیز رخ میدهد. بر اساس مقاله ای که در American Journal of Clinical Nutrition به چاپ رسیده است در این صورت میزان کالری دریافتی روزانه بیش از نیاز بدن خواهد بود و در پایان کار یا تماشای فیلم، احساس سنگینی بیش از اندازه ای خواهید داشت.▪︎
خیلی از افراد زمانیکه دچار احساسات شدید مانند خشم، عصبانیت، ناراحتی، افسردگی و غم میشوند شروع به خوردن میکنند که میتواند برای سلامتی خطرناک باشد. نتایج پژوهشی که در دانشگاه ایالت اوهایو آمریکا انجام شده است نشان میدهد گرسنگی احساسی افراد را به سمت مصرف مواد غذایی نامناسب مانند میانوعدههای چرب و شیرین میکشاند. در اینصورت باز کردن یک بسته چیپس، کلوچه و انواع هله هولهها بهترین راه برای فرو نشاندن خشم و احساسات دیگر تلقی میشود.▪︎
اگر نمیخواهید دچار این گرسنگی شوید موقعی که به عنوان مثال جشن تولد یا جشن بازنشستگی در محل کارتان شروع میشود حواستان را بیشتر جمع کنید. این روزها چنین مراسمیدر محل کار یا دانشگاه و آموزشگاهها و غیره باب شده است و انواع شیرینی جات و پیتزا و غیره نیز در آن سرو میشود. در این صورت است که شما بدون اینکه گرسنه تان باشد تمام خوراکیهایی که تعارفتان میشود را میل میکنید و شاید تا آخرین برش پیتزا را هم نوش جان کنید و گرفتار گرسنگی مربوط به جشن و سرور شوید▪︎
: قبل از شروع عادت ماهانه زمانی است که خانمها میل بی حدی به خوردن به خصوص مصرف شیرینی پیدا میکنند. این اشتها ناشی از تغییرات هورمونی است که میل به مصرف میان وعدههای شیرین، چرب، شور و غیره را افزایش میدهد. نمیتوان این اشتها و میل شدید به خوردن را نادیده گرفت. بهتر است بدانید که مصرف شیرینی و مواد چرب زیاد در این دوره باعث تشدید علائم پیش از قاعدگی میشود. بنابراین بهتر است به خوردن یک پیاله ماست با میوه یا کشمش و کمیشکلات سیاه و میوههای تازه بسنده کنید▪︎
واکنش افراد مختلف نسبت به استرس متفاوت است. برخی از افراد زمانیکه دچار استرس میشوند نمیتوانند غذا بخورند. اما برخی دیگر دچار پرخوری میشوند. زمانیکه تحت استرس هستید و زیاد میخورید حواستان باشد به سمت چه نوع مواد غذایی کشیده میشوید! اکثر افراد به سمت شکلات و شیرینی و سیب زمینی سرخ کرده و غیره میروند. معمولا زمانی که مغز تحت استرس قرار میگیرد به سمت مواد غذایی اشتها آور تمایل بیشتری نشان میدهد. نتایج پژوهشی که در Journal of Consumer Psychology به چاپ رسیده است نشان میدهد اکثر افراد زمانی که دچار استرس میشوند بدون اینکه بدن شان نیازی به غذا داشته باشد شروع به خوردن میکنند چون این کار برایشان مانند انجام یک فعالیت آرامبخش است.▪︎
: شنیده اید که شکم سیر میشود اما چشم گرسنه میماند؟ بدون شک دیدن یک غذای خوشمزه و با تزیین عالی و همچنین دسرهای خوش آب و رنگ باعث ایجاد این نوع گرسنگی میشود. واقعیت این است که مقابله با این نوع گرسنگی نیز بسیار دشوار است. گاهی چشمها حتی از چند عدد بیسکوییت باقیمانده در ته ظرف نیز نمیگذرند و تا شما را به تمام کردن آن تشویق نکنند دست بردار نیستند. اگر نمیخواهید تناسب اندامتان به خاطر این نوع گرسنگی به هم بخورد بهتر است اول از خودتان بپرسید آیا واقعا گرسنه هستید یا خیر! اگر واقعا گرسنه نیستید چشمها را به اصطلاح درویش کنید. اگر گرسنه تان است یک تا دو عدد بیسکوییت برداشته و تا رسیدن زمان غذای اصلی محل را ترک کنید.▪︎
منبع : سایت یک نیوز
امیدوارم این دیدگاه برات مفید فایده باشه
دوستدارت شهربانو
سلام دوست عزیز ،
لذت بردماز نوشته ات .
علاوه بر نظر عالی استاد عزیز ، منم با ایشون همنظرم . بسیار عالی نوشتی و به نکته خوبی اشاره کردی .به این نکته که یکی از دلایل تجمع چربی ها و در حقیقت تجمع انرژی های اضافی ،وجود باور محدودیتانرژیست .غذا منبعی از انرژی برای ادامه حیات انسانه .باید بعد از دریافت جاری بشه در انبارهای بدن تجمع نکنه .جریانانرژی غذاها متوقف نشه و بعد از استفاده لازم در کار سوخت و ساز سلولهای بدن ،اضافی اون از بدنخارج بشه و جور دیگری وارد چرخه حیات بشه .
ما باید بتونیمبه باور فراوانی انرژی در جهان برسیم.نتیجه این باور ،اینمیشه که سیستم بدن اقدام به ذخیره سازی انرژی نخواهد کرد .
همینطور باید به باطل بودن تک تک امتیازات اضافه وزن برسیم .
کسی کهچاقه لزوما آدم قدرتمندی نیست .کسی کهچاقه جوانتر با پوست روشنتر نیست .و کلا هر امتیازی که قبل از چاق شدن در ذهنما نسبت به چاقی توسط خانواده و رسانه وجامعه و هر راه دیگه ای پرورش پیدا کرد .
من قسمتی از متن زیبای شمارو انتخاب کردم و برای تاکید بر صحیح بودنشون دوباره ارسال می کنم :
غذا همیشه هست .
غذا برای من همیشه هست .
هیچ کس نمیتونه این غذاهای خوشمزه رو از من جدا کنه .
من همواره اجازه دارم که غذارو بخورم و لذتشو ببرم .
دستگاه هضم من خیلی خوب میتونه این غذاها رو جذب و دفع کنه .
چرا فکر میکنیم هر کی بیشتر از غذا خوردن لذت ببره داره خودشو چاق می کنه .
اینا عاداتیه که حال آدم رو بد می کنند و بدن رو وادار می کنند که انرژی رو نگه داره .
باورهای محدود کننده سبب رفتار محدود کننده میشود .
رفتار محدود کننده چیست ؟ حمله بردن به سمت غذا
لذت بردن از غذا چیست ؟ آیا لذت بردن از غذا در ذهن ما با حس ولع تعریف شده است ؟
( من هر وقت غذایی رو با لذت و بدون ترس می خورم احساس خوبی دارم احساس اینکه سوخت و ساز بدنم بالاتر میره و چربی اضافی رو می سوزونه 🙂 )
حس ولع یعنی فقدان ، یعنی محدودیت و محرومیت .
در حایکه لذت بردن از غذا یعنی آزادی ، یعنی هر چقدر دلت میخواد بخوری .( وچاق نشی )
یعنی جسم تو قادره تمام این غذایی رو که خوردی خیلی راحت به انرژی تبدیل کنه و جاری بشه .
ما محل نگهداشت انرژی نیستیم . ما محل عبور انرژی هستیم .
مانا وموفق باشید