0

تغییر سرنوشت با تغییر افکار

تغییر افکار
اندازه متن

علم پزشکی در طی سال های اخیر نگرش ژنتیکی بودن بسیاری از بیماری ها از جمله چاقی را در ذهن بشر گسترش داده است.

سی و پنج سال تصور می کردم چاقی من ژنتیکی است و منتظر شیوع بیماری هایی که خانواده ام تصور می کردند در آنها ژنتیکی است بودم. اما به لطف خداوند لاغری با ذهن به من کمک کرد تا با تغییر افکارم نه تنها چاقی بلکه تمام جنبه های زندگی من دگرگون شود.

افکار من درباره چاقی

مهمترین فکری که از بچگی در ذهن من نفوذ کرد این بود که چاقی من ارثی است. این نگرش به حدی قوی بود که تا سی و پنج سالگی من به بالاترین حد وزن و سایز خودم رسیدم و در این سالها هرچقدر برای لاغر شدن با استفاده از رژیم های غذایی و سایر روش های لاغری اقدام کردم نتیجه نگرفتم.

دوران چاقی من

تغییر افکار صحیح و خدادادی دوران کودکی ام با افکار و عقاید والدینم سبب شد که نه تنها در همان سن کودکی دچار اضافه وزن شدم بلکه انواع افکار و نگرش های همسو با چاق بودن نیز در ذهن من شکل گرفت.

شنیدن صدها و یا هزاران بار برخی جملات درباره خودم سبب شد که باور کنم:

  • من انسان تنبلی هستم و به همین دلیل لاغر نمی شوم.
  • من انسان بی اراده ای هستم و به همین دلیل نمی توانم رژیم بگیرم.
  • من انسان کم تحرکی هستم و به همین دلیل نمی توانم ورزش کنم.
  • من انسان خوش خوراکی هستم و به همین دلیل نمی توانم جلوی خودم را بگیرم.
  • من انسان خجالتی هستم،‌ من انسان کم حرفی هستم، من انسان خونسردی هستم

و ده ها خصلت دیگر که همه و همه نتیجه تغییر افکار من به دلیل شنیدن این عبارت ها از زبان اطرافیانم بود.

هیچ کودکی نمی داند خجالتی بودن یعنی چه! اما زمانی که والدین او صدها بار حرف نزدن او با دیگران را به دلیل خجالتی بودنش به دیگران بیان می کنند،‌او می آموزد اینکه جلوی دیگران صحبت نکند نشانه خجالتی بودن او و کار پسندیده ای است و به همین راحتی یک فرد در بزرگسالی هم خجالتی و کم حرف باقی می ماند.

هرآنچه امروز هستیم نتیجه تغییر افکار ما بر اساس شنیده ها و دیده هایی است که از طریق گوش و چشم وارد مغز و ذهن ما شده است.

تغییر افکار باعث شکل گیری رفتار و عملکرد همسو با خود در فرد می شوند.

فردی که با تغییر افکارش باور می کند که فرد خجالتی است،‌ رفتار او در برخورد با دیگران به مرور تغییر می کند و دیگر آن انسان چند ماه یا سال قبل نخواهد بود.

فردی که با تغییر افکارش باور می کند که چاق شدن بعد از ازدواج طبیعی است و همه چاق می شوند بعد از ازدواج کردن به مرور رفتار و واکنش های روزمره او نسبت به مواد غذایی تغییر می کند به شکلی که هیچ شباهتی به چند سال قبل خودش نخواهد داشت.

تغییر افکار به مرور باعث تغییر رفتار و در نتیجه تغییر شرایط زندگی فرد خواهد شد. بنابراین اگر از شرایط فعلی خود در هر جنبه از زندگی مخصوصا تناسب اندام و سلامتی راضی نیستید تنها راه تغییر این شرایط یادگیری طریق تغییر افکاری است که منجر به تجربه شرایط فعلی شده اند. به این شکل می توانید هر شرایطی را که دوست دارید در زندگی تجربه کنید از طریق تغییر افکار برای خود ایجاد کنید.

رابطه افکار و بیماری

افکار من درباره بیماری

تغییر افکار من درباره چاقی خیلی زود به واقعیت تبدیل شد و از همان کودکی مبتلا به چاقی شدم. اما این پایان ماجرای تغییر افکار من نبود بلکه نگرش های متعدد درباره وضعیت سلامتی و بیماری هایی که اعضای خانواده و اطرافیان من به آن مبتلا بودن نیز به شکل افکار وارد ذهن و وجود من می شد.

اینکه مادرم سال های زیادی از عمر خود را با این نگرش که قندخون در خانواده آنها ارثی است و باید در مصرف شیرینی پرهیز کند زندگی می کرد. جالب توجه اینکه همیشه زمانی که با شیرینی مواجه می شد این عبارت را به زبان می آورد که: من قند دارم و نباید شیرینی بخورم اما نمی تونم جلوی خودمو بگیرم و می خورم.

صحبت ها و رفتار مادرم باعث تغییر افکار من شده بود اما به دلیل سن کم این نگرش به واقعیت زندگی من تبدیل نشد تا زمانی که چاقی من بیشتر شد و در مراجعه به پزشک برای بررسی ضربان قلب عنوان کرد که باید مراقب شیرینی خوردنت باشی چون زمینه بیماری قند در خانواده شما ارثی است و همین الان هم میزان قند خون شما حد مرزی است و یه کم دیگه اضافه بشه باید قرص مصرف کنید.

از طرفی پدرم عقیده داشت که چربی خون ارثی خانواده آنهاست و به همین دلیل سال های زیادی از عمرش تلاش می کرد در خوردن غذاهای چرب رعایت کند که البته او هم عقیده داشت که چربی خود ارثی منه ولی نمی تونم از این غذاهای چرب و چیلی نخورم و البته برای مقابله با چربی سال های آخرش عمرش به شکل منظم و سنگین ورزش می کرد اما نتیجه نهایی همان بود که از قبل انتظارش را می کشید.

آنچه از گذشته به یاد دارم هربار که خاله ها، عموها و دیگر اعضای خانواده دور هم جمع می شدند صحبت از بیماری ها و مشکلات می کردند که البته امروزه این موضوع متاسفانه شدت بیشتری پیدا کرده است.

صدها بار شنیدم که مادربزرگم درباره گواتر و مشکلات این بیماری صحبت می کرد،‌ خاله ام از بالا بودن تیرويئد و مشکلات این بیماری صحبت می کرد و هر یک از اعضای خانواده درباره نوعی بیماری صحبت می کردند که همه هم عقیده داشتند این بیماری در خانواده آنها ارثی است.

این شنیده ها و تماشای واقعیت زندگی آنها باعث تغییر افکار من شده بود به شکلی که نه تنها از سنین کودکی اضافه وزن داشتم بلکه از سن نوجوانی منتظر مبتلا شدن به انواع بیماری هایی که عنوان می کردند ارثی خانوادگی می باشد بودم و زمانی که در سن سی سالگی برای مشکل طپش قلب به پزشک مراجعه کردم خبر نزدیک شدن ابتلا شدنم به این بیماری های ژنتیکی را داد.

تغییر افکار تغییر زندگی

رابطه افکار با اعمال و نتیجه زندگی

اسفند ۱۳۹۳ بود که با قانون راز و قدرت ذهن آشنا شدم و هنوز هم نمی دانم سر چه حسابی نسبت به این موضوع علاقمند شدم به شکلی که از همان روز اول آشنایی من با این قوانین تا امروز هر روز در پی درک و بهبود عملکردم بر اساس آموخته های قانون جذب در زندگی ام هستم.

اولین موضوعی که در قانون جذب برای من هیجان انگیز بود این عبارت بود که: افکار تبدیل می شوند به اجسام.

هیچ درکی از اینکه چگونه این اتفاق رخ خواهد داشت نداشتم فقط این عبارت به دل من نشست و با خودم فکر کردم اگر واقعا افکار به اجسام تبدیل می شوند پس می توانم به راحتی و بدون رنج و سختی هر چیزی دوست داشته باشم را در زندگی خلق کنم و داشته باشم.

اون روزها تصور من این بود که با یادگیری قانون جذب من مانند جادوگران در فیلم ها خواهم شد که هرچه را می خواهند با خواندن یک ورد یا عبارت عجیب و غریب انجام می دهند.

بعد از چندین ماه تحقیق و مطالعه به این درک رسیدم که قانون جذب فقط شامل فکر کردن یا جادوگری نیست بلکه نیاز به انجام یه سری کارها به شیوه ای جدید و معین همسو با افکار جدید داره که در نهایت منجر به خلق نتیجه دلخواه می شود.

درک جدید من از قانون جذب این شد که:

افکار صحیح به همراه عملکرد صحیح منجر می شود به کسب نتیجه دلخواه.

بعد از اینکه درک بهتری نسبت به قانون جذب پیدا کردم زندگی قبلی خودم و اطرافیانم را بر اساس این نگرش جدید مورد بررسی و تحلیل قرار دادم و مطمئن شدم که این درک صحیح و کاربردی است.

من متوجه شدم که رابطه عمیق و مستقیمی بین افکار و اعمال وجود دارد که منجر به رقم خورد ننتیجه یا همان سرنوشت می شود.

همچنین به این نتیجه رسیدم که قدرت افکار بسیار بیشتر از اعمال است چون در بسیاری از موارد مشاهده کردم که خودم و دیگران اعمال درستی داشته ایم اما به دلیل داشتن افکار نادرست در نهایت نتیجه نهایی مورد رضایت و خوشایند ما نبوده است.

در واقع زمانی که افکار نادرست باشد حتی عمل درست بر اساس نگرش نادرست رقم می خورد و به همین دلیل عمل درست بی نتجه خواهد بود.

در تعامل بین افکار، اعمال و نتیجه نهایی به این جمع بندی رسیدم که نتیجه زندگی همه انسانها بر اساس یکی از این سه فرمول می باشد.

۱- افکار درست + اعمال درست = نتیجه عالی

۲- افکار نادرست + اعمال نادرست = نتیجه نامناسب

۳- افکار درست + اعمال نادرست = نتیجه نامناسب

با توجه به این که قدرت افکار در نتیجه زندگی تاثیرگذارتر از اعمال است بنابراین گروه سوم که افکار درستی دارند اما عمل آنها نادرست است در نهایت نتیجه نامناسب کسب می کنند اما شدت آسیبی که از عمل نادرست خود تجربه می کنند به مراتب کمتر از زمانی است که افکار نادرست داشته اما اعمال درست داشته اند.

این مورد هم در بررسی زندگی خود و اطرافیانتان به وضوح قابل رؤیت است که افرادی که به نظر ما انسان های خوش احساس و با آرامشی هستند در برخورد با مسائل و مشکلات آسیب کمتری متحمل می شوند در مقایسه با افرادی که می دانیم انسان های عصبی و منفی نگری هستند.

بنابراین برای تغییر زندگی قبل از اینکه به چگونگی تغییر اعمال فکر کنیم باید به دنبال یادگیری چگونگی تغییر افکار خود باشیم.

زمانی که به اندازه مناسب تغییر افکار در ذهن ما رقم بخورد به شکل خودبخودی برخی از اعمال ما در جهت بهبود پیدا کردن تغییر می کند و در نتیجه زندگی ما تغییر خواهد کرد.

لاغری با ذهن رضا عطارروشن

چگونه با تغییر افکار سرنوشت من تغییر کرد

زمانی که به دسته بندی سه گانه ارتباط افکار و اعمال پی بردم سعی کردم نتیجه زندگی خودم در هر جنبه ای که مورد رضایت من نیست را در این دسته بندی قرار داده و متوجه شدم که چه افکار نادرستی به همراه چه اعمال نادرستی موجب رقم خوردن این نتیجه در زندگی شده است.

سپس سعی کردم با استفاده از تمرینات ذهنی قانون جذب به مرور افکار نادرست خودم را شناسایی و با افکار درست جایگزین کنم.

زمانی که به اندازه کافی تغییر افکار در هر جنبه از زندگی در ذهن من شکل گرفت به مرور تمایل من برای انجام رفتارها و عادت های سی و چند ساله تغییر کرد و خودبخود دوست داشتم به شکل دیگری رفتار یا عمل کنم و به این شکل بعد از تغییر افکار به مرور اعمال و رفتار من نیز تغییر کرد و در نهایت نتیجه زندگی من به شکلی که دوست داشتم تغییر شکل داد.

اولین موضوعی از زندگی ام که برای تغییر آن اقدام کردم، شرایط مالی و اقتصادی بود.

به این شکل که سعی کردم افکار نادرست درباره وضعیت مالی و افکاری که شرایط فعلی مالی من را به گذشتگانم مرتبط می کرد مثل این فکر که شرایط مالی من خوب نیست به این دلیل که شرایط مالی پدرم خوب نبوده است را شناسایی و اصلاح کنم.

وقتی به اندازه کافی افکار نادرست که بیشتر آنها بر اثر شنیدن بارها و بارها از والدین و اطرافیان در ذهن من ایجاد شده بود را اصلاح کردم به مرور رفتار و واکنش های من در زندگی روزمره در مورد مسائل مالی تغییر کرد و بعد از چند ماه شرایط مالی من تغییرات عالی داشت.

بعد از تغییر شرایط مالی بهبود وضعیت تناسب اندام که برای من غول بزرگ بود را شروع کردم.

تغییر این شرایط به مراتب برای من سخت تر از تغییر شرایط مالی بود چون درباره بهبود شرایط مالی بالاخره از قبل این عقیده را داشتم که اگه خدا بخواد و دری به تخته بخوره یا شانس به من رو کنه ممکنه اوضاع مالی ام خوب بشه اما در مورد لاغر شدن هیچ شانسی برای خودم قائل نبودم. بنابراین تغییر افکار و نگرش های من درباره چاقی بیشتر زمان برد.

البته بیشتر زمان بردن به این دلیل نبود که واقعا تغییر افکار چاق کننده کار سخت تری بود بلکه به این دلیل بود که من باور نداشتم این تغییر قابل رخ دادن باشد. شاید چند ماه زمان برد تا من تونستم باور کنم شاید بشه لاغر شد چون سالها بود عقیده داشتم هرگز نمی شه لاغر شد.

تغییر شرایط مالی من در طی کمتر از یک سال کاملا واضح و مشخص بود اما درباره تغییر وضعیت جسمی من بیشتر از یک سال زمان برد تا اولین نشانه های تغییر آن هم به شکل خیلی کمرنگ را در جسم خودم دیدم اما تصمیم قاطع من برای تغییر شرایط زندگی ام باعث شد که با دیدن همان نشانه های کوچک با اشتیاق و انگیزه مضاعف به این کار ادامه داده و به لطف خدا نتایج عالی کسب کنم.

همزمان با تغییر افکار ذهنی درباره چاقی تغییر افکار گسترده ای در زمینه سلامتی نیز در ذهن ایجاد کردم چون به این درک رسیدم همانطور که سالها به اشتباه فکر می کردم چاقی ارثی است پس حتما این نگرش که قند خون، چربی خون یا هر بیماری دیگری ارثی است نیز نادرست است.

بنابراین همراه با تغییر افکار چاق کننده به شکل گسترده تغییر افکار در رابطه با سلامتی و همچنین روابط با دیگران رابطه با همسر را در ذهنم ایجاد کردم و نتیجه این اقدام شجاعانه فراتر از انتظار بود.

امروز که این نوشته را به رشته تحریر آوردم فقط ۸ سال از شروع آشنایی من با قانون جذب می گذرد و نتایج زندگی من به نسبت ۸ سال زندگی در شرایط ذهنی گذشته خودم و اطرافیانم قابل مقایسه نیست.

تغییراتی که در شرایط جسمی من به شکل پایدار ایجاد شده است.

تغییراتی که در شرایط سلامتی من به وجود آمده.

تغییراتی که در شرایط کسب و کار و آزادی مالی ایجاد شده است.

تغییراتی که در رابطه با دیگران رخ داده است همه و همه تایید بر صحیت این موضوع دارد که با تغییر افکار می توان سرنوشت خود را به هر شکلی که دوست داشته باشید تغییر دهید.

لاغری آسان با قدرت ذهن

نتایج عالی دوره های آموزشی سایت تناسب فکری

به لطف خدا کسب نتیجه عالی در جنبه های مختلف زندگی سبب شد تا اشتیاق کمک به افرادی که مشتاق تغییر کردن دارند در من افزایش پیدا کند و نتیجه این ذوق و شوق تاسیس سایت تناسب فکری و قرار دادن صدها فایل آموزشی به صورت رایگان و صدها فایل آموزشی در قالب دوره های آموزشی در بخش محصولات شد.

به لطف خدا از همان شروع کار سایت تناسب فکری پیام های زیادی از طرف استفاده کنندگان از محتوای سایت دریافت می کردم که سرشار از شادی و احساس آرامش به واسطه تغییر شرایط زندگی شان بود. و امروز در سال ۱۴۰۲ که حدود ۵ سال از فعالیت سایت تناسب فکری می گذرد بیش از ۵۰.۰۰۰ پیام از طریق استفاده کنندگان در سایت تناسب فکری ثبت شده است که هر کدام حاوی نکاتی است که نشان از تغییر کردن دارد.

خدا رو شکر می کنم که در یکی از تاریک ترین روزهای زندگی ام نور امیدی در قلب من از طریق استاد عباسمنش ایجاد کرد و پس از آن قدم به قدم مرا هدایت و حمایت کرد تا امروز شاهد این تغییرات عالی در زندگی خودم و هزاران نفری که از آموزش های سایت تناسب فکری استفاده کرده اند باشم.

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام عالی تمرین جلسه آموزشی تغییر سرونوشت با تغییر افکار توصیه می شود ابتدا توضیحات نوشتاری آموزشی را با دقت مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را با تمرکز تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده در بخش نظرات به صورت شرح انشایی پاسخ دهید.

  • نگرش شما درباره تاثیر و اهمیت افکار در نتیجه زندگی چیست؟ شرح دهید.
  • تجربه خود از تاثیر افکار و نگرش چاقی در نتیجه زندگی تان را شرح دهید.
  • با توجه به تلاش زیاد برای لاغر شدن چرا لاغر نشدید؟ تاثیر نگرش بر عملکرد خود را شرح دهید.
  • تجربه خود درباره مواردی در زندگی که نگرش درست و اعمال درست داشته اید را بیان کنید.
  • تجربه خود درباره مواردی در زندگی که نگرش نادرست داشته اید و در نهایت نتیجه مطلوب کسب نکرده اید را شرح دهید.
  • به نظر شما چگونه تغییر افکار چاق کننده منجر به تغییر رفتار و در نهایت لاغر شدن خواهد شد.
  • قبل از آشنایی با سایت تناسب فکری چه نگرشی درباره چاقی و لاغر شدن داشتید.
  • استفاده از محتوای سایت چه تاثیری بر تغییر افکار و رفتار و نتیجه زندگی شما داشته است؟
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.17 از 86 رای

https://tanasobefekri.net/?p=40939
برچسب ها:
11 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار عالیه هاشمی
      1402/05/31 00:25
      مدت عضویت: 1722 روز
      امتیاز کاربر: 990 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 360 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گلم 

      واقعا گفته های استاد درسته 

      من سالها روی روابطم با شوهرم تلاش می‌کردم حدود ۲۰ سال کشمکش و درگیری داشتیم و هر چه من تلاش می‌کردم به جای اینکه روابطم بهتر بشه خرابتر میشد جوری که کارمون به اقدام به جدایی رسید

      در واقع افکار من اشتباه بود 

      افکار  نادرست+ اعمال درست = نتیجه نامناسب 

      پس شروع کردم روی ذهنم توی زمینه روابط کار کردن یعنی در واقع افکارم رو درست کردم ترمز هام رو پیدا کردم و با منطق اصلاحشان کردم و در عرض یک سال تونستم به روابط عاطفی دلخواهم برسم 

      افکار درست + اعمال درست = نتیجه مناسب 

      تو زمینه کارم سالها خیلی تلاش کردم این در و اون در زدم ولی نتیجه مطلوبی کسب نکردم 

      افکار نادرست + اعمال درست = نتیجه نامناسب 

      حالا میفهمم که چرا این همه سال با اینهمه تلاش نتیجه دلخواهم رو نگرفتم و تازه شروع کردم روی ذهنم کار کردن و دارم افکار و باورهای رو اصلاح میکنم تا انشاالله به زودی به نتیجه مطلوبی برسم 

      واقعا این موضوع توی تمامی موضوعات زندگی صدق می‌کنه و من سعی میکنم تو همه قسمت‌های زندگیم ازش استفاده کنم 

      زمانی افکارم و باورهام در مورد خداوند اشتباه بود پس با همه تلاشم بازم اون احساس آرامشی که از حضور خداوند در وجودم و قلبم باید می‌گرفتم رو نداشتم دلنگرانی ها استرس ها تو مشکلات زندگی واسه آینده پسرم آینده زندگیم ، ولی شروع کردم به اصلاح باورهام  و ننیجش شد آرامشی که الان دارم و روابطم با خدای مهربونم عالی شد حضورش رو در تک تک سلولهای وجودم حس میکنم حالا این جمله رو با تمام وجود درک میکنم که میگن خداوند از رگ گردن به شما نزدیکتر هستش بله خداوند در وجود من هستش نه در آسمانها در قلب و جسم و روح من هستش در تک تک سلولهای وجودم هستش و هر لحظه حضورش رو حس میکنم و این چنان آرامشی به من داده که هیچ وقت توی زندگیم تجریش نکردم همیشه همراهم هستش و همیشه هدایتم می‌کنه و هر مشکل و یا سوالی دارم همواره من رو به مسیر صحیح و جوابم هدایت می‌کنه فقط کافیه ازش بخوام مسیر واسم باز میشه خدایا شکرت 

      این همون فرمول استاد هستش 

      افکار درست + اعمال درست = نتیجه مطلوب 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم