عوارض چاقی فقط شامل اضافه وزن و افزایش سایز جسم نیست بلکه چاقی نگرشی است که بر تمام جنبه های زندگی تاثیر می گذارد.
عوارض چاقی چیست؟
از نظر عموم عوارض چاقی مربوط به افزایش پیدا کردن وزن، اضافه شدن توده های چربی و همچنین اضافه شدن سایز بدن است.
از نظر علم پزشکی عوارض چاقی گسترده تر از تاثیرات ظاهری است که با چشم دیده میشود. در تحقیقات علمی عوارض چاقی بر سلامت و عملکرد اعضای بدن و همچنین تاثیر چاقی بر طول عمر و بسیاری موارد دیگر مورد بررسی و اطلاع رسانی قرار می گیرد.
اما این پایان کار نیست بلکه عوارض چاقی بسیار گسترده تر از مواردی است که عموم انسانها و جامعه پزشکی مورد توجه قرار داده اند.
عوارض چاقی در لاغری با ذهن
۳۵ سال از زندگی ام با چاقی گذشت و در این ایام مسائل و مشکلات زیادی با چاقی داشتم.
ابتدا عوارض چاقی فقط بر ظاهر من تاثیر گذاشت و به شکل اضافه وزن و افزاش سایز لباس ها خودنمایی کرد.
همان چیزی که خودم در آینه و اطرافیان با چشم می دیدند.
به مرور که چاق تر شدم عوارض چاقی گسترش پیدا کرد و به شکل اختلال در عملکرد قلب و همچنین بروز مشکل در ستون فقراط و … بر جسم من تاثیر گذاشت.
اینها مواردی از عوارض چاقی بود که در ۳۵ سال زندگی با چاقی در جسم من نمایان شده بود و به همین دلیل سالها برای رهایی از چاقی از طریق روش های مختلف لاغری اقدام کردم اما هرگز نتیجه مطلوب کسب نکردم.
به لطف خدا در سن ۳۳ سالگی با موضوع قانون جذب و قدرت ذهن آشنا شدم و به قدری نسبت به این مسائل مشتاق بودم که در همان چندماه اول تغییرات عالی در زندگی من ایجاد شد و این شروع ماجرای ایده استفاده از قدرت ذهن برای لاغر شدن بود.
هرچه بیشتر درباره لاغری با ذهن تحقیق و تمرین می کردم به درک بهتری درباره چاقی و چگونگی ایجاد شدن آن و همچنین تاثیراتی که بر من داشته است آگاه می شدم.
تا قبل از هدایت شدن به مسیر لاغری با ذهن تصور من از عوارض چاقی فقط اضافه شدن وزن، بروز مشکلات جسمی و در ادامه ابتلا به بیماری های مختلف بود. اما لاغری با ذهن برای من آشکار کرد که عوارض چاقی نه تنها در جسم بلکه در ذهن، روح و روان و تمام جنبه های زندگی من نفوذ پیدا کرده است.
عوارض چاقی در ذهن
مهمترین عوارض چاقی در ذهن ایجاد ترس و نگرانی است.
- ترس از چاق تر شدن.
- ترس از غذا خوردن.
- ترس از رفتن به مسافرت.
- ترس از رفتن به مهمانی.
- نگرانی از نگاه و حرف مردم.
- نگرانی از قضاوت دیگران
- ترس از دوباره پرخوری کردن
موارد مربوط به ترس و نگرانی هایی که به واسطه چاقی در ذهن ما ایجاد شده است در بسیاری از موارد برای همه افراد چاق مشابه است اما برخی ترس ها و نگرانی هایی از چاقی وجود دارد که برای هر فرد مختص به خودش است.
ترس و نگرانی بعنوان عوارض چاقی در ذهن در هیچ کتاب و مقاله و تحقیق علمی مورد بررسی و توجه قرار نگرفته است و تنها در سایت تناسب فکری و آموزش های لاغری با ذهن مورد بررسی و توجه قرار گرفته است.
عوارض چاقی در مغز
ترس و نگرانی هایی که بر اثر چاقی در ذهن ایجاد می شوند به دلیل تکرار شدن قدرت گرفته و به شکل دستورالعمل یا فرمان مغزی تبدیل می شوند.
برای درک بهتر این موضوع به موارد ذکر شده توجه کنید:
- ترس و نگرانی از پرخوری در ابتدا یک فکر است که در ذهن ایجاد می شود اما به دلیل تکرار شدن به یک دستورالعمل مغزی تبدیل شده و سبب می شود فرد چاق با اینکه از پرخوری متنفر است و بارها تصمیم قاطع می گیرد که دیگر پرخوری نکند اما به محض مواجه شدن با مواد غذایی مانند یک ربات که برنامه ریزی شده است پرخوری می کند.
- ترس و نگرانی از افزایش وزن در ابتدا یک فکر است که در ذهن ایجاد می شود اما به دلیل تکرار شدن به یک دستورالعمل مغزی تبدیل شده و فرد مبتلا به عادت خود وزن کردن می شود. بارها در روز خود را وزن می کند و هربار با مشاهده عدد ترازو احساس ترس و نگرانی از چاق تر شدن را در ذهن خود تقویت می کند.
عوارض چاقی در مغز منجر به بروز رفتارهای خودویرانگر به شکل عادت روزمره در فرد مبتلا به چاقی می شود.
وزن کردن به قدری در خانه ما اهمیت داشت که مادرم ترازوی مخصوص به خودش داشت و حتی ترازوی باشگاهی که برای لاغری می رفت را قبول نداشت و عقیده داشت هر روز باید با ترازوی خودم وزن کنم.
ترازو در محل ثابت در خانه ما قرار داشت و حتی کسی حق نداشت محل آن را تغییر دهد چون مادرم عقیده داشت باید همیشه در یک مکان باشد تا تنظیماتش بهم نخورد.
عوارض چاقی در نگرش ما
عوارض چاقی در زندگی به شکل عقیده و نگرش درباره خودمان نمایان می شود.
چاقی باعث شده بود که نگرش های مختلفی درباره خودم داشته باشم. البته که صحبت های دیگران در شکل گیری این نگرش ها موثر بوده است اما عامل اصلی شکل گیری نگرش های مخرب درباره خودمان از عوارض چاقی محسوب می شود.
من عقیده داشتم انسان تنبلی هستم چون بارها از دیگران شنیده بودم که من بخاطر تنبل بودنم چاق هستم.
این نگرش نه تنها در فعالیت های جسمی من تاثیرگذار بود بلکه در رشد و پیشرفت تحصیلی من تاثیرگذار بود.
به خاطر دارم بارها توسط معلم ها بخاطر ضعیف بودن درس و انجام ندادن تکلیف سرزنش می شدم و آنها چاق بودن من را بهانه تنبل بودنم می دانستند. بجای اینکه انقدر غذا بخوری یه کم به درس و مشقت رسیدگی کن.
چاقی به مرور که در ذهن و سپس جسم ما گسترش پیدا می کند باعث شکل گیری نگرش های مختلف درباره خودمان می شود. این نگرش ها بر تمام جنبه های زندگی ما تاثیرگذار هستند.
برای مثال همه افراد چاق عقیده دارند که انسان بی اراده ای هستند.
چرا نسبت به خودمان احساس بی اراده بودن داریم؟
چون بارها برای لاغر شدن از طریق مختلف اقدام کرده این اما لاغر نشده ایم و این تلاش نافرجام سبب شده است که باور کنیم انسان بی اراده ای هستیم که نمی توانیم لاغر شویم.
این نگرش به قدری قدرتمند است که با اینکه در موضوعات مختلف نتایج عالی کسب کرده این اما هرگز آن نتایج را دلیل بااراده بودن خود نمی دانیم و فقط چاقی را بعنوان دلیل بی اراده بودن خود قبول کرده ایم.
عوارض چاقی در زندگی
چاقی با تاثیر بر ذهن، جسم و نگرش ما باعث بروز تصمیمات متفاوت در زندگی می شود در مقایسه با شرایطی که اگر ما چاق نبودیم.
من اگر چاق نبودم قطعا در درس خواندن و … تصمیمات متفاوتی اتخاذ می کردم.
من اگر چاق نبودم قطعا در انتخاب رشته دانشگاهی انتخاب متفاوتی داشتم.
من اگر چاق نبودم قطعا در انتخاب شغل تصمیم دیگری می گرفتم.
من اگر چاق نبودم …
اگر به این سوال فکر کنید که شما اگر چاق نبودید در چه زمینه هایی تصمیم دیگری می گرفتید؟ به عوارض چاقی در زندگیتان پی خواهید برد.
- تمام تصمیمات ما برای انتخاب لباس و رنگ مورد علاقه مان تحت تاثیر چاقی بوده است.
- تمام تصمیمات ما برای رفتن به مهمانی و حضور در جمع تحت تاثیر چاقی اتخاذ شده است.
- تمام تصمیمات ما برای انتخاب غذایی که باید انتخاب می کردیم تحت تاثیر چاقی گرفته شده است.
- تمام تصمیمات ما برای تفریح کردن و لذت بردن از شرایط و مکان های مختلف تحت تاثیر چاقی اتخاذ شده است.
هرچه سن چاقی شما بیشتر باشد این لیست طولانی تر خواهد شد و به همین سادگی می توانید به تاثیر چاقی بر تصمیمات خود در جنبه های مختلف زندگی پی ببرید.
حالا تصور کنید اگر چاق نبودید زندگی شما چه شرایطی داشت؟
بنابراین عوارض چاقی فقط محدود به جسم یا بیماری ها نیست بلکه روح و روان و تمام جنبه های ما تحت تاثیر عوارض چاقی قرار گرفته است و برای تجربه لاغری لذتبخش و ماندگار لازم است که به مرور با تغییر افکار و نگرش های ما درباره چاقی با استفاده از آموزش های دوره ورود به سرزمین لاغرها برای پاکسازی عوارض چاقی اقدام کنیم.
اهمیت پاکسازی عوارض چاقی
برای تجربه زندگی به شکل لذتبخش توام با احساس رضایت از زنده بودن نیاز است که از تمام جنبه های وجود خودمان استفاده کنیم.
اگر دوست دارم لباس با رنگ و مدل خاص بپوشم از نظر ذهنی آمادگی و توانایی اتخاذ تصمیم مناسب را داشته باشم.
اگر دوست دارم به استخر برم از نظر ذهنی توانایی فکر کردن به حضور در استخر و شنا کردن را داشته باشم و بتوانم برای لذت بردن از این تجربه اقدام کنم.
اگر دوست دارم با افرادی ارتباط برقرار کنم که همیشه فکر می کردم بخاطر چاق بودنم نمی توانم با آنها رابطه داشته باشم از نظر ذهنی خود را لایق تجربه رابطه ای لذبخش دانسته و بتوانم در زمان مناسب اقدام لازم را انجام دهم.
حتما علایق زیادی در مدت زندگی خود داشته اید که همه بخاطر چاقی نادیده گرفته شده اند.
برای تجربه زندگی به شکل کامل و قطع ارتباط بین افکار و نگرش های چاقی با رفتار و واکنش های ما در زندگی روزمره نیاز است که عوارض چاقی را از ذهن خود پاک کنیم.
به لطف خدا بعد از حدود ۱۸ ماه تلاش و استمرار در اجرای تمرینات ذهنی برای لاغر شدن نشانه های واضح لاغری در من ظاهر شد به شکلی که موجب شگفتی اطرافیانم شد.
به مرور که در مسیر لاغری با ذهن ادامه دادم به این نتیجه رسیدم که برای ریشه کن کردن چاقی از ذهنم نیاز دارم تا بعد از ترمیم عوارض چاقی از جسم به سراغ ترمیم عوارض چاقی در ذهن بروم و به همین منظور تحقیق و تمرینات گسترده ای برای این منظور انجام دادم.
نتیجه این اشتیاق و استمرار بهبود روند متناسب شدن و ثبات لاغری در ذهن و جسم من بود.
دوره آموزشی پاکسازی چاقی ذهن جهت آموزش شناسایی عوارض چاقی در ذهن و همچنین زندگی و چگونگی اصلاح و ترمیم آنها تهیه و ارائه شده است.
قطعا یادگیری مهارت پاکسازی چاقی ذهن می تواند به روند متناسب شدن شما از نظر ذهنی و جسمی کمک فراوان کند.
همانطور که شرح داده شد چاقی در تمام جنبه های زندگی ما نفوذ کرده است و برای رهایی همیشگی از آن باید عوارض چاقی را از ذهن، جسم و واکنش های روزمره خود پاک کنیم.
نکته مهم اینکه محتوای این دوره آموزشی به صورت کامل بروزرسانی و ۸۰٪ جلسات تصویری این دوره مجددا با توجه به آگاهی ها و درک امروزم از لاغری با ذهن و چگونگی اصلاح فرمول های ذهنی و عوارض چاقی کسب کرده ام ضبط و ارائه شده است.
✍️ تمرین آموزشی 📖
برای شناسایی فرمول های چاقی ذهن نیاز است که از طریق پاسخ به سوالات مطرح شده به آنچه در ذهن خود داریم دسترسی پیدا کرده و محتوای ذهن خود را بررسی کنیم.
به سوالات مطرح شده در بخش نظرات این صفحه پاسخ دهید.
۱. من اگر چاق نبودم ….
با فکر کردن به اینکه اگر چاق نبودید چه اقدامات یا تصمیماتی می گرفتید که به دلیل چاق بودن نگرفته اید به سادگی می توانید عوارض چاقی در ذهن خود را مورد بررسی قرار دهید.
۲. اگر چاق نبودید زندگی شما چه شرایطی داشت؟
این سوال را در جنبه های مختلف زندگی مطرح کرده و به آن پاسخ دهید. به این شکل می توانید میزان نفوذ چاقی در جنبه های مختلف زندگی خود را بررسی کنید و همچنین متوجه خواهید شد جهت اصلاح عوارض چاقی چه اقداماتی باید انجام دهید.
- اگر چاق نبودید زندگی شما در روابط چگونه بود؟
- اگر چاق نبودید شرایط شما در کسب و کار چگونه بود؟
- اگر چاق نبودید شرایط سلامتی جسمی و آرامش ذهنی چگونه بود؟
- اگر چاق نبودید چه تفریحاتی را تجربه می کردید؟
- اگر چاق نبودید چه پیشرفت هایی در زندگی را تجربه می کردید؟
به این شکل می توانید سوال اصلی را برای جنبه های مختلف زندگی مطرح کرده و با پاسخ دادن به این سوال عوارض چاقی در جنبه های مختلف زندگی خود را بررسی کنید.
همچنین بررسی این موارد باعث افزایش شور و اشتیاق درونی برای لاغر شدن خواهد شد و قطعا روند حرکت شما در مسیر لاغری با ذهن بهبود پیدا می کند.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
-
پاک سازی چاقی ذهن (گام دوم)5,200,000 تومان
امتیاز 4.36 از 45 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
ب نام خداوندگار عشق
چاقی واقعا ب مانند آب مانند قطرات آب خیلی خیلی آرام و بی صدا بر ذهن و جسم ما نفوذ می کند.همان طور که قطرات آب ب طور مکرر بر سنگی بیفتد می تواند آن را سوراخ کند چاقی هم خیلی آرام و بی صدا برتمام سلولهای بدن ما می تواند نفوذ کند.
من اگه چاق نبودم.
یک فرد نمیتونه پیش بینی کنه ک ایا اینی که من الان هستم اگر در فلان شکل بودم اون شرایط رو می داشتم ب فرض مثال:شخصی میگه من اگه پول داشتم نمیدونم فلان خونه میخریدم فلان ماشین می خریدم.من اگه درس خونده بودم فلان کار رو می کردم من اگه فلان دانشگاه رو رفته بودم الان ب اینجا رسیده بودم من اگه فلان کار را داشتم الان وضعم این مدلی بود اگر با فلانی ازدواج کرده بودم زندگیم این طوری بود و خیلی از اگرهای دیگر،ولی ب طور واقع هیچ کس نمیتونه زمان رو ب عقب برگردونه ومدل زندگیش رو عوض کنه وبگه که من اگه فلان کار می کردم الان وضعم بهتر از این بوده پس عملا چنین جیزی امکان پذیر نیست پس تنها کاری که میشه کرو اینه الانش رو ب سوی ایندش درست کنه وبتونه که بهتر از قبل زندگی کنه.
وحالا خوب در مورد چاقی ما یک فرضیه رو در نظر می گیریم با توجه ب تمام مسائل و مشکلاتی که چاقی برای ما بوجود آورده فرض بر این می گذاریم که اگه چاق نبودیم امکان داشت وَضعمون خیلی بهتر از اینها بوده وگرنه یاد آوری گذشته نه فقط برای افراد چاق بلکه برای هر فردی که ب نوعی در گذشته ب خواسته هاشون نرسیدند نوعی حسرت ب شمار می رود ولی من چون جزو تمرین و مطلبی هست که باید بنویسم دوست داشتم بنویسم.
در کودکی من اگه چاق نبودم میتوانستم مثل خیلی از بچه های دیگه از هر چیزی ک دلم خواست استفاده کنم وقتی هر چی لباس برام می خریدند اندازم نبود خیلی ناراحت و عصبی می شدم.کلی لباس قشنگ که اندازم نبود،اینها من آزار می داد.یادم میاد که یک کفش پاشنه فلزی که پای خیلی از بچه ها بود آرزوم بود داشته بودم ولی هر چه ب مادرم گفتم برام نخرید من تا چن سال اصرار کردم دنبالش بودم.ولی مادرم برام نخرید.
خوب بنده خدا اونم تقصیر نداشت همش نگران بود نکنه من بیفتم و اتفاق بدتری برام بیفته قبول نمی کرد. ولی من یک روز وقتی رفتیم ب خانه همسایه قبلیمان در شهری که قبلا آنجا سکونت داشتیم،دیدم روی پله اونها یک دمپایی لاکی بنفش رنگ بوده واتفاقا با پاشنه فلزی،وای خدا اینقدر خوشحال شدم گفتم بهترین موقعیت ازش استفاده کنم یواشکی دمپایی پوشیدم رفتم بیرون،این شهر هم که میگم شهرک صنعتی آزادمهر از توابع شهرستان سواد کوه محل تولدم هم هست،اینجا خونه ها روی شیب هست و مسیرهای ما بین خونه ها هم مقدار زیادی پله داره،من این دمپایی پوشیدم وازین پلههای روی شیب بالا رفتم دقیق یادم نیست چنتا پله بود از روی تمام پلهها بالا رفتم بعد اومدم پایین اومدم خونه.
خیلی خوشحال شده بودم ک تونستم دمپایی پاشنه فلزی رو بپوشم حتی اینکه مال خودم نبود.میدونم که نباید این کار رو میکردم ولی ازینکه خانواده ام برام نخریده بودند ولی ی جوریرحس می کردم من باید ی چنین کفش یا مشابهش رو بپوشم که اونجا ب یکی از آرزوهای بچگیم رسیدم.
من اگه چاق نبودم توی دبستان شاید وضع بهتری داشتم یا دوستان بیشتری داشتم یا اینکه میتونستم پا ب پای بقیه دوستان بازی و شادی کنم و دوستان ی حساب دیگه ای روی من باز می کردن.وازینکه نمیتونستم مثل بقیه تحرک داشته باشم خیل ناراحت بودم.
من اگر چاق نبودم همون دوران دبستان وقتی همه بچه هارو گردش و اردو وتفریح می بردن نیازی نبود که من رو ازین چیزا محروم کنن.من اگه چاق نبودم مجبور نبودم در همه دوره های مدرسه ام این مسیر طولانی خانه ب مدرسه و برعکسش رو تنهایی بدون هیچ دوستی رفت و آمد کنم چون یواش میومدم کسی حاضر نبود با من همراه و پایه باشد حتی هیچ ماشینی حاضر نبود من را سوار کند.
خوب دوره راهنمایی و دبیرستانم هم ب سختی گذشت،در دوره راهنمایی یادمه یک چن باری باز بچه ها رو می خواستن ببرن اردو،من هرچه التماس کردم،مادرم رو آوردم مدرسه قبول نکردند ک من را ببرند اردو،بخاطر چی؟ بخاطر اینکه من چاق بودم و مسئولیت من رو قبول نمی کردند.خیلی برام داغون کننده بود.
خوب حالا سنم که مقداری بالاتر رفت وزنم هم بالاتر رفت من اگه متناسب بودم شاید میتونستم دانشگاه یک رشته ای رو که دوست دارم برم بخونم دلم میخواست برم تربیت معلم و معلم بشم ولی نشد نتونستم.من اگر متناسب بودم دیگه برای تحرکم اینقدر مشکل نداشتم برای از پله بالا پایین کردن مشکل نداشتم،برای نشستن در ماشین مشکل نداشتم برای رفتن انواع مهمانیها مجالس وجلسات و مراسم و عروسی مشکل نداشتم.
هر وقت یک عروسی میشد من عزا میگرفتم ب قول یکی از دوستان عزیز اول باید چک می کردم که اون هنل چه جور جائیه،پله داره یا نداره،اگه مطمعن میشدم پله نداره یا پله ها سخت نیست برم وگرنه اگه میخواستم ب اون مجلس یا عروسی برم هزاران داستان داشتم،لباس چی باید می پوشیدم که من لاغر نشون بده ایا اونجا پله داره یا نداره که من برم من شاید باورتون نشه ب تنها چیزی که فکر نمی کردم خوردن غذای اونجا بود.خانوادم همش در بیشتر وقتها مخالف رفتن من ب هر مجلسی بودن.میگفتن برات سخته.باشه
ومن هم اگه موفق ب رفتن میشدم تو دلم هزار خدا خدا می کردم که اونجا جای مناسبی برای من باشه وبا هزاران تشویش و نگرانی و اما و اگر می رفتم.
من اگر متناسب بودم شاید مادرم اینقدر برام ناراحت نبود و آزار نمی دید.من اگر چاق نبودم هر مسافرتی که دلم می خواست می تونستم برم من اگه متناسب بودم شاید میتونستم یک درآمدی برای خودم داشته باشم یا شغلی داشته باشم من اگه متناسب بودم شاید یک رابطه خوب و عاشقانه میتونستم داشته باشم شاید میتونستم یک خانواده مستقل داشته باشم برای خودم زندگی کنم،دیگه مجبور نبودم پیش افرادی زندگی کنم ک شب و روز باید تحت فرمان اونها باشم و از خودم هیچ اختیاری نداشته باشم واقعا نداشتن استقلال همه جورش سخته،استقلال مالی،استقلال کاری،استقلال فکری،استقلال شخصیتی.
خوب افراد چاق بوضوح میدونن که در خیلی از جاها وخیلی از اشخاص شخصیت یک فرد چاق را پایین می آورند.حالاب عناوین مختلف،افراد چاق خودشون متوجه هستن که منظورم چیه،چقد زیاد می خوری چقد چاقی،ماشین ما خراب میشه وسیله ما خراب میشه،ما شمارو نمی پذیریم بخاطر وزن بالا خوب همینها باعث میشه که فرد چاق اعتماد ب نفسش بیاد پایین وکمتر در جامعه حضور پیدا کنه.
خوب اگه من متناسب بودم چرا بخاطر این حرفهای زجر آور باید اعتماد ب نفسم رو بیارم پایین.
من اگه متناسب بودم مجبور نبودم این همه دردهای جسمی و هم روحی رو تحمل کنم.
من اگر چاق نبودم و متناسب بودم میتونستم لذت بیشتری از زندگی ببرم میتونستم راحت نفس بکشم.
الان عشق من اینجاست عشق من تمام دوستانی که با من همسو و هم درد هستند عشق من اینجاست عشق من اینه که بتونم اینجا مطلب بنویسم.
ای عشق اول و آخرم یاریم کن ب مقصدم برسم.
سلام دوست خوبم خیلی خیلی ممنون از توضیحاتتون امیدوارم هرچه زودتر مشکل تون حل بشه من خودم و هم مادرم سالیان سال از مشکل درد پارنج می بریم انشالله هرچه زودتر سلامتی خودتون بدست بیارید.در تمام مراحل زندگی موفق باشید.
سلام دوست عزیزم وای عزیزم اول تشکر از شما،بعد تمام این موارد که ذکر کردید،مخصوصا در مورد پله که صحبت کردین دقیقا دقیقا در مورد من صدق می کنه من دقیقا مشکل قبلی شما داشتین من الان دارم منم هر جا بخوام برم واقعا بخاطر اینکه یا اکر پله داشته باشه نمیتونم برم یا اگر هتلی یا عروسی باشه منم واقعا خجالت میکشم بپرسم ک ایا اونجا پله داره یا اینکه نرده داره یا اینکه حداقل وصل ب دیوار باشه.من اصلا یادم نمیاد آخرین باری که راحت تونستم از پله بدون نرده یا میله راحت بالا پایین برم رو یادم نمیاد.منم مثل شما و البته خیلی سال هست که مسافرت نرفتم ولی ب زودی خوب میشم و میرم مسافرت.
من الان از هز چی پله واقعا بدم میاد همش آرزو میکردم ای کاش هیچ جا پله نداشت ازش متنفرم چون حتی اگر ب مطبی برای درمان خودم برم اگه پله داشته باشه من متاسفانه نمیتونم برم .من حدود ۲۰ سالی حسابدارو صندوقدار جلسه بانگی محلمون بودم وای هر وقت می خواستم برم با اینکه علاقه شدید ب رفتن داشتم چنان استرسی میگرفتم که نگو ولی خوشبختانه هرجور که بود میرفتم ولی با شادی خیلی خیلی تمام برمی گشتم چون هر جا که می رفتیم باز هم پله داشت.
ولی ازینکه می رفتم وچون هرطور بود می رفتم خیلی خیلی خوشحال بودم ولی باشروع دوره کرونا الان دو سه سال هستندکه باز نشسته شدم 😁 واقعا منم این شرایط رو داشتم وهم دارم ولی ب خودم می قبولونم که خیلیها شرایط من رو دارن اون افرادی که ویلچر نشین هستن اونها هم مشکلات من رو دارند پس نباید روی این موضوع متمرکز بشم چون میگم مشکل من حل شدنی هست من ب زودی خوب میشم مشکل من حل شدنیه ولی اگه کسی خدانکرده اگه عضوی از بدنش مثل دست یا پاش از دست داده باشه اینها حل نشدنیه.
وهمین که عزیزم خیلی خیلی خیلی بهت تبریک میگم یعنی شما در این زمان کم ب مقصد و خواستتون رسیدین خوشا ب سعادتتون بازم خیلی بهتون تبریک عرض می کنم خیلی خوشحال شدم ب سلامت قبلیتون برگشتین.میشه بگید چقد وزن کم کردین اگه البته چنین پرسشی مجاز باشه،امیدوارم من و همه دوستان عزیز ب زودی مثل شما شگفتی ساز شویم.