0

دورهمی با دوستان (قسمت ششم)

اندازه متن

وقتی چاق بودم فکر می کردم من از نظر جسمی با دیگران تفاوت دارم و به همین دلیل پذیرفته بودم سرنوشت من چاقی است.

اما لاغری با ذهن به من کمک کرد تا درک کنم آنچه باعث تفاوت جسم من با دیگران شده است افکار و فرمول های انباشته شده در ذهن من است و جسم هیچ دخالتی در چاقی خود ندارد.

تاثیر ذهن بر جسم

دلیل این که من، شما و همه افرادی که اضافه وزن دارن همیشه خودمونو متفاوت از دیگران می دونیم بخاطر اون اطلاعاتی است که وارد ذهنمون کردیم.

همه ما سالهاست گوش به زنگیم که چه چیزی رو باید یاد بگیریم؟!

  • چه جوری باید لاغر بشم؟
  • چی رو نباید بخورم
  • چی رو باید بخورم.
  • چه ساعت هایی باید بخورم و چه ساعت هایی حق ندارم چیزی بخورم.
  • چه مقدار از هر چیزی اجازه دارم بخورم؟!

الان یه مدت تمرکز جامعه اومده روی مثلا قند، روی شکر، روی شیرینی، نه فقط در مورد چاقی دارن در موردش صحبت میکنن بلکه در این حد که خوردن قند همه چیز رو نابود میکنه. هرکسی داره به شکلی درباره مضررات قند صحبت می کنه.

یه عده دیگه تمرکزشون روی مضراته کربوهیدارته و به شکل های مختلفی درباره مشکلات و معایب مصرف کربوهیدارت صحبت می کنند.

نکته مهم اینه که همه این افراد خودشون با این مواد مشکل داشتند یعنی فکر میکردند که مشکلشون بخاطر مصرف این مواده که الان با این شدت دارن درباره مضررات خوردن و مزایای نخوردن این مواد صحبت می کنند.

آدم هایی که اضافه وزن دارند متاسفانه خیلی از این نوع اطلاعات وارد ذهنشون شده بخاطر همین خیلی راحت به خودشون شک می کنند.

  • نکته چاق بشم!
  • نکته چاق تر بشم!
  • نکنه من لاغر نشم!
  • نکنه اینو خوردن چاق بشم؟!
  • نکنه اینو نخوردم لاغر نشم؟!

اگه نگرش و افکار خودتون رو با نگرش و افکار یک فرد متناسب مقایسه کنید به سادگی متوجه تفاوت اطلاعات ذخیره شده در ذهن خودتون خواهید شد.

نکته جالب اینکه اطلاعات ذخیره شده در ذهن ما به انتظار در ما تبدیل می شوند. یعنی همه اطلاعاتی که درباره مواد غذایی در ذهن خود ذخیره می کنید منجر به شکل گیری انتظار چاقی یا انتظار لاغری خواهند شد و از آنجا که اطلاعات ذهن همواره در حال تغییر هستند بنابراین انتظار ما از خودمان نیز همیشه در نوسان قرار دارد.

واقعیت افکار

تنها تفاوت بین یک فرد متناسب و یک فرد چاق، افکاری است که همواره در ذهن آنها مرور می شود.

نکته جالب توجه اینکه افکار واقعی نیستند بلکه بر اساس نگرش ذهنی که در آن مرور می شوند رنگ واقعیت به خود می گیرند.

در مثالی ساده فکر کردن به خوردن پیتزا در ذهن یک فرد متناسب منجر به شکل گیری این واقعیت می شود که خوردن پیتزا بسیار لذت بخش می باشد اما مرور شدن افکار درباره پیتزا در ذهن یک فرد چاق منجر به شکل گیری این واقعیت می شود که خوردن پیتزا باعث چاق شدن می شود.

بنابراین هیچ واقعیتی درباره خوردن پیتزا وجود ندارد بلکه افراد با توجه به نگرش ها و اطلاعات ذهن خود، افکار را به شکل دلخواه خود به واقعیت تبدیل می کنند.

هیچ فکری واقعیت نداره، ولی وقتی به شما گفته بشه، چند نفر بگن، خودت با خودت مرورش کنی باورش میکنی و میترسی ازش، درصورتی که فرد دیگه از اون افکار نمی ترسه چون باورش نکرده. هیچ فکری در دنیا واقعی نیست.

مهارت لاغری با ذهن

لاغری با ذهن یک مهارته! مهارتی که باعث می شه بر افکاری که در ذهنت درباره چاقی مرور می شن مسلط بشی، می تونی تشخیص بدی که این فکری که الان در ذهن من داره درباره چاقی مرور می شه واقعیت داره یا من دارم بهش این واقعیت رو می دم.

تا قبل از آشنایی با لاغری با ذهن همه ما درباره نگرش های خودمون این نظریه را داشتیم که آنچه درباره چاقی شنیده ایم واقعیت دارد.

مثلا من از بچگی شنیده بودم که چاقی ارثی است. به این دلیل که زیاد شنیده بودم و خودم هم چاق بودم و اطرافیانم هم چاق بودند باور کرده بودم که چاقی من ارثی است. اینکه چاقی ارثی است واقعیت ندارد اما من به دلیل نگرش ها و تجربیاتم در زندگی باور کرده بودم که چاقی ارثی است.

لاغری با ذهن به من کمک کرد تا به این درک برسم که چاقی ارثی نیست بلکه بر اساس انتظار و عقیده من درباره خودم ایجاد می شود.

همانطور که اگر شما به هر دلیل عقیده پیدا کنید در نقاشی استعداد دارید به این موضوع علاقمند شده و دوست دارید بیشتر درباره آن بدانید و یادبگیرید و نقاشی کنید به همان شکل اگر به هر دلیلی عقیده پیدا کنید که استعداد چاقی دارید به هر طریق ممکن تلاش خواهید کرد تا چاق شوید.

لاغری با ذهن مهارتی است که با تکرار و استمرار در فرد نهادینه می شود و نمی توان با عجله کردن یا فشار آوردن به خود آن را در مدت کوتاه یاد گرفت.

ایجاد نگرش جدید

اشتباهی که خیلی ها دارن انجام میدن و متاسفانه خیلی ترویج داده شده، پیدا کردن باورهای اشتباه است.

بشین باورهای اشتباهت رو پیدا کن اصلاحش کن! موضوعی که خودم سالها گرفتار پیدا کردن و اصلاح باورهای اشتباه‌ بودم.

خب چند تا میتونی پیدا کنی؟

اصلا مگه معلومه چند تا باور اشتباه‌ در ذهن هر انسان وجود داره؟

شما هی پیدا میکنی؟ بعد اصلاحش میکنی حالا از کجا بفهمی الان اصلاح شده یا نه؟

هی باید روش کار کنی؟ نمیفهمی اصلاح شده، نشده؟ قابل دیدن نیست که و از همه مهمتر تمومی هم ندارن.

این نگرش که من باید باورهای اشتباه‌ خودم رو پیدا کنم و اصلاح کنم نه تنها باعث رشد و پیشرفت افراد نمیشه بلکه باعث عقب رفتن اونها در زمان و تجربیات قبلی خواهد شد.

در صورتی که شما به جایی این که بخوای اشتباهاتو پیدا کنی اصلاحشون کنی بیا باور جدید بساز.

ذهن ما در یادگیری بی نهایته، چه اصراریه که من بخوایم برم اون چیزی که یادگرفته رو اصلاح کنم؟! من میان بهش جدید یاد میدم!

ذهن خیلی راحت تر یاد میگیره تا بخوای فراموش کنی، خیلی راحت تر شما می تونید باور جدید، نگرش جدید در خودت ایجاد کنی تا بخوای تلاش کنی نگرش های غلط خودت رو اصلاح کنی.

وقتی ذهن من بی نهایته، میتونه راحت کلی فکر جدید، باور جدید در خودش ذخیره کنه چه اصراریه که من بخوام بری قبلی ها رو پیدا کنم و اصلاحش کنم.

همون انرژی که باید برای پیدا کردن و اصلاح باورهای قبلی صرف کنم رو صرف ساختن باور و نگرش جدید می کنم. هم ساده تره و هم سرعت کار بیشتره و در نهایت نتیجه بهتر خواهد شد.

وقتی شما تناسب فکر رو دنبال میکنی داری همین کار را انجام میدی، داری افکار جدید را یاد می گیری، داری نگرش جدید یاد میگیری، اصلا کاری به گذشتت نداشته باش.

تاثیر آموزش بر لاغری

خیلی وقت ها و بچه ها تاکید میکنم که اگه چند هفته اومدید لاغری با ذهن رو شنیدی و دیدی به دلت می شینه، دیدی اون چیزی هست که میخوای، دوره های آموزشی رو تهیه کنید.

وقتی وارد دوره آموزشی میشی نظم برقرار میشه، شما دیگه هدفمند دنبال میکنی، دورای آموزشی زمین تا آسمون نحوه ی اجراش با محتوای‌ رایگان سایت تفاوت داره. باید وارد پروسه یادگیری بشی نظم داشته باشه، یک حالت دانشگاهی برات اونجا شکل میگیره و اونوقته که دیگه رفت و آمد در جلسات آموزشی برای شما عادت میشه و خیلی چیزا یاد میگیری که بعدن اصلا برات منطقی نیست این مسیر رو رها کنی.

اون تسلطی که بر خودت پیدا می کنی و نتایجی که کسب میکنی باعث میشه که اشتیاق داشته باشی همیشه مطالب رو دنبال کنی. این مطالب روی همه چی زندگی تاثیر می ذاره و اونوقته که متوجه میشی موضوع فقط لاغر شدن نیست بلکه لاغری یکی از نتایج استفاده از این آگاهی هاست.

لاغری با ذهن زمان نداره به همین دلیله که همیشه تاکید می کنم برای لاغر شدن زمان تعیین نکنید چون ذهن چاق عادت داره به زمان تعیین کردن برای لاغر شدن.

شما هر روشی رو برای لاغری انجام بدی زمان داره میگن رژیم مثلا سه ماهه، برنامه ورزشی بهت میدن یه ماهه برو بیا باید عوض کنی، حتی برخی عمل ها برای لاغری باید تمدید کنی یعنی باز زمان داره.

در لاغری با ذهن زمان معنی نداره به خاطر این که منطبق با زندگی روزمره است.

هیچ وقتی در دوره های تناسب فکری شما برنامه غذایی دریافت نمی کنی، به شما گفته نمی شه چطور عمل کن اطلاعات برای همه انسان ها یکسانه اما برداشت و نفوذ آگاهی در ذهن تک تک افراد مختص خودشونه.

یعنی شما تو هر فرهنگی باشی میتونی از این آموزش ها استفاده کنی و منطبق با زندگی خودت متناسب بشی بدون این که بخوایی مثل من رفتار کنی.

قطعا فرهنگ فردی که در جنوب زندگی میکنه با فرهنگ فردی که در شماله فرق میکنه اون نمیتونه بر اساس فرهنگ من زندگی کنه و من هم نمی تونم بر اساس فرهنگ اون فرد زندگی کنم.

لاغری با ذهن خوبیش اینه که با هر فرهنگی تو هر کشوری با هر شرایطی قابل اجراست چون ذهنت یاد میگیره چطور تو رو برنامه ریزی کنه بر اساس شرایطی که داری زندگی میکنی و متناسب بشی.

📻 رادیو لاغری

(قوانین و نحوه ارسال)

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.36 از 39 رای

https://tanasobefekri.net/?p=44965
16 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار Sanaz 🌺
      1403/06/08 06:41
      مدت عضویت: 1248 روز
      امتیاز کاربر: 13261 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 744 کلمه

      به نام خدای خوب و مهربانم 

      با سلام خدمت استاد عزیز و گرامیم و دوستان متناسبم. 

      مهم ترین برداشت آدم های نامتناسب اینه که با افراد متناسب فرق دارن، دقیقا همینطوریه، همیشه فکر می کنی اونا از ما بهتر هستن یا نظر کرده خداوند، چرا اونا اینقدر درگیر بخور و نخور نیستند، اونا چقدر راحت زندگی می کنند و من چقدر سخت آخه همه ی زندگی و سختی ها رو هم به چاقی ربط میدم. 

      همیشه شنیده بودم، نوزاد وقتی در رحم مادر هست صداها رو می شنوه. 

      امروز که این فایل رو دیدم و حرف های استاد که گفتن بچه در فضای چاقی یاد می گیره، یاد پسر خودم افتادم. 

      وقتی دنیا اومد وزنش طبیعی بود ولی به مرور اضافه وزن پیدا کرد، متاسفانه من قبل از تولد پسرم درگیر چاقی بودم و مدام درباره اش حرف می زدم و اون یاد گرفت. 

      وقتی پسر بزرگترم به دنیا اومد من کاملا متفاوت عمل می کردم، اصلا حرف چاقی توی خونه ی ما نبود، من اضافه وزن داشتم ولی حرفی درباره اش نبود، خودم بودم با خودم و پسرم بسیار متناسب بود. 

      مرور افکار چاقی چقدر در روند چاق شدن من تاثیر گذار بوده، هر چی بوده و خوردم و دنبالش گشتم، درسته برای رهایی از چاقی بوده ولی دقیقا مرور افکار چاقی بوده. 

      تفاوت افراد چاق با متناسب همین مرور افکار چاقی هست و اینکه این افکار اصلا وجود هم ندارن و من با تکرارش بهش جون دادم و برای خودم مانعی برای تناسب اندام ساختم. 

      لاغری با ذهن یک مهارته. 

      بسیار شیرین و دلنشینه برای من. 

      یاد گرفتن رو بسیار دوست دارم، همیشه شاگرد خوبی بودم، شاید اینقدر خوب گوش دادم که الان اضافه وزن دارم. 

      ولی الان حرفهای زیبا رو گوش می کنم. 

      زیبا، زیبایی میاره. 

      با آموزش دیدن افکار مثبت، راهم به سوی تناسب اندام هموار میشه. 

      لزومی نداره کار خاصی انجام بدم فقط باید افکار جدید رو بیاموزم.

      فایل فوق العادس، اینکه باورهای جدید رو باید ساخت و نیازی نیست اون همه خرابکاری رو درست کرد. 

      واقعا خیلی راحت شدم، درست کردن اونهمه باور اشتباه واقعا ترسناک بود. 

      ساختن باور جدید و طبق اون عمل کردن انگار برام خیلی دوست داشتنی و لذت بخشه. 

      فقط و فقط باید بدونم افکار جدیدم نیاز به پیگری دارن تا رشد کنند و به کمال برسن. 

      اینکه افکار چاقم الان 45 سالشه و افکار متناسبم 3 سالشه. 

      همونطوری که از فرزندانم مراقبت کردم، همین حس رو به نوزاد جدیدم هم دارم، ازش مراقبت می کنم تا بزرگ بشه. 

      این قدر قوی باشه که بتونه از خودش مراقبت کنه. 

      درباره ی دوره ی ورود به سرزمین لاغرها بگم، این دوره رو بطور مرحله ای خریدم و خیلی دوسش دارم. 

      برای من نکاتش، آموزش خوب زندگی کردن بود. 

      درسته هنوز تمومش نکردم ولی از تهیه و انجامش بسیار خرسندم. 

      کم کاری از خودم هست، من به تغییرات زیادی نیاز دارم و همه ی این تغییرات با هم گاهی منو از مسیر پرت می کنه. 

      درسته استاد فرمودن باید روی یک موضوع تمرکز کنم ولی برای تمرکز بر این موضوع باید خیلی چیزها رو درست کنم. 

      مهم ترینش مدیریت زمان هست. 

      رهایی از افکار پراکنده. 

      اعتماد به نفس، هنوز گاهی دست و دلم میلرزه برای دیدگاه نوشتن. 

      خیلی چیزها رو باید یاد بگیرم که گاهی همین ها منو سردرگم و خسته می کنه. 

      تنها تفاوتم اینه که ادامه میدم، هر روز و یاد گرفتم خودش به مرور زمان درست میشه. 

      این توقع که سریع روبراه بشه و عجله کردن اشتباه من بود که متوجهش شدم. 

      امروز فهمیدم، انتظار چاقی رو داشتم و بهش رسیدم، هر کاری کردم و هر چی خوردم، هر وقت زیاد خوردم منتظر چاقی بودم و برای زیاد خوردن هم بهانه میاوردم که من پرخوری عصبی دارم. 

      الان با بودن در این سایت انتظار تناسب اندام رو دارم، نمونه های زیادی دیدم که متناسبند، خودم رو می بینم که تغییرات شگرفی داشتم. 

      واقعا الان دیگه منتظرم به استاد خبر بدم که به مقصد رسیدم. 

      الان که افکارم داره تغییر پیدا می کنه، تناسب اندام برام عین رسیدنه، انگار توی مشتمه، باید نترسم و مشتم رو باز کنم تا ببینمش. 

      از اینکه مغز و ذهنم رو شناختم خیلی خوش حالم تا حالا فکر نمی کردم مغزم این قدر تنبل باشه، البته همه اش بخاطر حفظ بقای منه. 

      همیشه می خواد انرژی رو در من ذخیره کنه، می ترسه من کم بیارم. 

      اینکه با آرامش و آسایش در این مسیر به مغزم فشار نمیارم و نه به خودم و نه به خانواده ام، محبت بزرگی است از جانب پروردگارم. 

      عادت بودن و لذت بردن و آموختن. 

      با تکرار هر روزه و اینکه گام برداشتن برای یک زندگی زیبا و جدید. 

      یک ساعت آموزش دیدن و لذت بردن و یک عمر زندگی زیبا داشتن. 

      خدای مهربانم از تو بی نهایت سپاسگزارم ♥♥

      استاد بزرگوارم از لطف و مهربانی شما ممنونم 🙏🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم