0

گام ۵۸: اصلاح افکار چاق کننده برای لاغری

اصلاح افکار چاق کننده
اندازه متن

افکار چاق کننده مهمترین عامل چاق شدن افراد است. این افکار در ذهن ناخودآگاه شکل می گیرند و باعث ایجاد جسم چاق برای صاحب خود می شوند.

اینکه ما تصمیم نگرفته ایم افکار چاق کننده را در ذهن ناخودآگاه خود ایجاد کنیم کاملا منطقی و پذیرفته است اما بی خبری ما در نتیجه نهایی تاثیری ندارد.

ذهن ناخودآگاه و چاقی

ذهن ناخودآگاه انسان توجهی به منبع ایجاد کننده افکار چاق کننده در خود ندارد و به هر طریق یا هر دلیلی انسان مجموعه افکار چاق کننده را در ذهن خود ایجاد کرده باشد نتیجه نهایی برای او چاقی خواهد بود.

حتما با من هم عقیده هستید که وقتی با چالشی در زندگی مواجه شویم اگر علت و روند ایجاد شدن آن را بدانیم به شکل ساده تر و بهتری می توانیم از آن عبور کنیم.

اضافه وزن در زندگی ما چالشی است که باید با آن مواجه شویم.

فرار کردن از چاقی و ترس از روبرو شدن با آن سبب برطرف شدن آن نمی شود بلکه مواجه شدن با چاقی و به دنبال راهکار صحیح برای برخورد با این چالش بودن می تواند سبب رهایی ما از وضعیت فعلی و تغییر وضعیت جسم ما از چاق به لاغر شود.

وقتی ما از علت چاقی خود به ویژه تاثیر افکار چاق کننده در چاقی و چگونگی چاق شدن خود اطلاع پیدا کنیم خیلی بهتر و راحت تر می توانیم برای لاغر شدن اقدام کنیم.

انبوهی از اطلاعات درباره چاق شدن از طریق شنیده ها و دیده ها وارد ذهن انسان می شود. تکرار شدن ورودی های یکسان باعث ایجاد نگرش و انتظار در فرد می شود.

شکل گیری انتظار در انسان باعث فعال شدن ذهن ناخودآگاه برای هدایت فرد به سمت انتظارش می شود.

افکار چاق کننده

نحوه دریافت اطلاعات درباره چاقی

اطلاعات و آگاهی درباره چاقی از طریق مختلف می تواند وارد ذهن ما شود. دلیل اینکه بسیاری از افراد حتی پزشکان و محققان عقیده دارند چاقی ارثی است این است که افراد که در خانواده های چاق متولد میشوند در معرض دریافت آگاهی درباره چاقی هستند و دلیل چاق شدن آنها ایجاد نگرش و انتظار چاقی در ذهن به دلیل ورود اطلاعات است نه ارثی بودن چاقی بنابراین توجه به نحوه ورود اطلاعات به ذهن به درک بهتر چرایی چاق شدن کمک می کند.

اطلاعات از طریق مختلف وارد ذهن می شوند که برخی از آن به شرح زیر است:

  • زندگی کردن در خانواده ای که برخی از افراد آن چاق باشند سبب می شود به طور مداوم اطلاعات درباره چاقی شنیده و دیده شود. و از افکار چاق کننده ای که در ذهن آنها مرور می شود مطلع شویم.
  • دوستی با افرادی که اضافه وزن دارند سبب می شود اطلاعات درباره چاقی وارد ذهن شود و خیلی سریع نحوه مرور شدن افکار چاق کننده در ذهن را می آموزیم.
  • دریافت اگاهی از رسانه ها درباره چاقی و خطر ابتلا به چاقی یا عوارض آن یا بهر طریقی که توجه ما را سمت چاقی ببرد باعث ورود اطلاعات درباره چاقی به ذهن می شود.
  • شنیدن توصیه پزشک درباره خطر مبتلا شدن به چاقی به دلیل مصرف دارو یا مبتلاش شدن به بیماری مانند تیروئید و … باعث شکل گیری افکار چاق کننده در ذهن می شود.
  • دریافت اطلاعات درباره ضرورت مصرف برخی از مواد غذایی یا تاثیر مواد غذایی بر بدن و هر نوع اطلاعاتی که باعث ایجاد انتظار روبرو شدن با آن شرایط را در ذهن ما ایجاد کند.
  • دریافت اطلاعات درباره عملکرد سیستم بدن که سبب شود تصور کنید جز گروه خاصی هستید که در معرض چاق شدن می باشید.

دریافت اطلاعات از طریق های مختلف انجام می شود و در نهایت باعث ایجاد نگرش و انتظار چاق شدن در ذهن ناخودآگاه شده و پس از آن پروسه تغییر رفتار و تمایلات و نحوه فکر کردن شخص تغییر می کند و جسم به وضعیت چاق مبتلا می شود.

توجه به این نکته ضروری است که پس از ایجاد نگرش و انتظار تغییر در سطح افکار و سپس رفتار افراد ایجاد می شود.

وقتی انتظار چاقی در ما شکل بگیرد به مرور افکاری بر مبنای ترس از چاق شدن و یا حتی علاقه به چاق شدن برای افرادی که بخاطر وضعیت جسمانی خود سرزنش می شوند ایجاد می شود.

مرور افکار درباره ترس یا علاقه به چاقی به مرور باعث ایجاد رفتارهای جدید در فرد می شود و نتیجه تغییر افکار و رفتار تغییر جسم و تمام جنبه های زندگی خواهد بود.

آگاهی از چگونه چاق شدن

مسیر چاق شدن برای همه افراد مشابه هم است و شما به سادگی میتوانید منطبق بودن مسیر چاقی خود با طریق اعلام شده تایید کنید.

مسیر همه ما برای چاق شدن به شکل زیر است:

ورود افکار چاق کننده به ذهن = شکل گیری انتظار چاقی = مرور افکار چاق کننده = ایجاد رفتارهای چاق کننده = چاق شدن

افکار چاق کننده تبدیل می شود به انتظار، گفتار و احساس و سپس در جسم ما خودش را به شکل چاقی نشان می دهد.

این پروسه ای است که همه ما برای چاق شدن طی کرده ایم و جالب است که همه روش های لاغری در جهان برای لاغر شدن از قدم آخر شروعی می کنند که فشار وارد کردن به جسم چاق از طریق برنامه رژیمی و ورزش کردن است.

به این دلیل که پروسه چاق شدن از ایجاد افکار چاق کننده شروع شده و به چاقی ختم می شود پروسه لاغری هم باید از ایجاد افکار لاغر کننده شروع شده و با طی مراحل ذکر شده به لاغری جسم منتهی شود.

چاقی از جسم شروع نشده است که بتوان با فشار وارد کردن به جسم لاغر شد.

برای لاغر شدن باید همان مسیری که سبب چاق شدن ما شده است را طی کنیم و آن مسیر تغییر افکار چاق کننده به افکار لاغر کننده و سپس تغییر انتظار چاقی به لاغری و بعد از آن تبدیل گفتار چاق کننده به لاغر کننده و در ادامه تغییر رفتار و عادت های چاق کننده به لاغر کننده و در نهایت تغییر جسم از وضعیت چاق به لاغر است.

البته قسمت آخر به صورت خودبخودی صورت می گیرد و ما در این مرحله دخالتی نداریم.

خواندن نوشته مریم عزیز در بخش نظرات این فایل که به گسترش آگاهی در ذهن ما کمک می کند:

چگونه چاق شدن

تاثیر افکار چاق کننده بر جسم

“من هم مثل همه از طریق مرور افکار چاق کننده به چاقی خیلی فکر می کردم و همیشه فکر چاق شدن بیشتر بودم.

هر بار که روی ترازو می رفتم حتما عدد بالاتر از قبل رو می دیدم و غم و اندوه تمام وجودم رو می گرفت که حالا چیکار کنم بازم چاق تر شدم.

چرا اصلا من همت نمی کنم یه فکر اساسی برای خودم‌ بکنم با اینکه خیلی از کارها رو انجام دادم برای لاغر شدنم اما خوب این افکار بود که چرا کاری برای لاغر شدن انجام نمیدم.

  • هر بار بعد از غذا خوردن عذاب وجدان بود که به سراغم می اومد که: وای من دوباره نتونستم کم بخورم و حتما دوباره چاق میشم.
  • وای ته دیگ سر سفره خیلی چاق میکنه اما خوب ازش نمیشه گذشت می خوردم اما بازم فکر این رو می کردم که چاق تر میشم.
  • وقتی صبحها دیر از خواب پامیشدم میگفتم وای من چقدر کم‌ تحرکم حتما چاق تر میشم این کم تحرکی و خوابیدن منو چاق کرده.
  • هر بار وقتی می خواستم غذا بخورم با استرس که نکنه حالا کسی بهم بگه کمتر بخور یا رژیم بگیر با استرس کامل غذا رو در حد خفگی میخوردم.

و اینها همه و همه افکار چاق کننده من بود و بعد از آن صحبت کردن با بقیه دوستام یا فامیل که وای ما چقدر چاقیم، ما که چیزی نمی خوریم بعضی ها دوبرابر ما میخورن ماشانس نداریم، چاق شدن ما به خاطر تیروئیدمون هست، ما ژنتیکمون چاقیه، به خاطر اینه که تحرک نداریم، ورزش نمی کنیم.

درباره انواع افکار چاق کننده با همدیگه صحبت می کردیم.

هر کاری کردیم فایده نداره، رژیم گرفتیم فایده نداره، هیچ لباسی بهمون نمیخوره، لباس سایزمون گیر نمیاد، شانس نداریم بعضیها یه هیکلهای خوشکلی دارن و فلان لباس زیبا رو میپوشن و……

و همه این تجزیه تحلیل ها رو هر روز و هر روز با بقیه کارشناسی می کردیم و در موردش حرف میزدیم و حال خودمون رو خراب میکردم و نمی دونستیم که در حال تقویت افکار چاق کننده هستیم و هر بار هم با همه رژیمها و ورزشها و فشارهایی که به جسم خودم وارد میکردم چاق تر وچاق تر میشدیم.

به این نتیجه رسیده بودم که هیچ راهی ندارم جز پیکر تراشی و شدیدا دنبالش بودم تا اینکه با استاد روشن آشنا شدم.

صحبتهاش به دلم نشست، دیدم حرفهاش درسته و از دل برمیاد و به دل میشینه.

گفتم امتحانش می کنم و چند روز فایلهای رایگان رو گوش دادم تصمیم نهایی رو گرفتم و در دوره ورود به سرزمین لاغرها شرکت کردم.

اوایل فقط فایل گوش میکردم و مثل همیشه هم تا حد خفگی می خوردم با این تفاوت که دیگه الان ترس نداشتم.

همسرم بهم میگفت آخه مگه میشه تو انقدر میخوری چطوری میخوای لاغر شی مگه میشه!

من فقط ازش خواهش کردم بهش گفتم بهم استرس وارد نکن منو به حال خودم بگذار، کاری به کارم نداشته باش و اصلا در مورد چاقی و لاغری باهام حرف نزن و چند ماه بهم فرصت بده و خداروشکر که اون هم قبول کرد و خدایی تا همین الان که حدود ۸ ماه از دوره رو میگذرونم دیگه بهم حرفی نزد.

بعد از مدتی که به فایلها گوش دادم دیدم انگار رفتارم رو دوست ندارم، رفتارم با چیزهایی که دارم توی ذهنم ذخیره میکنم هماهنگ نیست، دچار دوگانگی شده بودم. به استاد پیام دادم گفتم استاد می فهمم لهم کمک کن و استاد به من گفت فقط ادامه بده و من ادامه دادم.

کم کم دیدم میلی به خوردن هله هوله ندارم.

چیزهایی که خوردنش قبلا به وجودم بسته بود رو دیگه میلی بهش نداشتم.

غذا خوردنم داشت تغییر می کرد دیگه الان خوردنم تا حد خفگی نبود سیری رو با فشار شکم حس نمی کردم. قبل از اینکه به فشار برسم یه پیامی رو از توی ذهنم می شنیدم که بهم دستور استپ میداد و کم کم روی این پیام کار کردم تا قوی و قویتر شد و خیلی خوب خوردنم تغییر کرد .

و من خیلی خیلی توی خوردنم تغییر ایجاد شد و خیلی امیدوار شدم به لاغری و شروع کردم با خودم در موردش حرف بزنم چون کسی نبود و اوایل هم من ار کاری میکردم نمی تونستم به خودم بقبولونم که توی سایت تمریناتم رو بنویسم اما نظرات بچه ها رو میخوندم.

تمرینهای خودم رو می نوشتم و برای خودم تکرار میکردم. تا اینکه دیدم وقتی راه میرم کفشم از پام داره در میاد.

موقع ظرف شستن انگشترم از دستم در میاد خوشحال بودم به استاد پیام دادم و گفتم من دارم نشانه ها رو در خودم میبینم و خوشحالم و استاد بهم تبریک گفت و برام نوشت تو الان نشانه نمی بینی تو در روند لاغری قرارگرفتی.

و من ادامه دادم و ادامه دادم و البته بارها در مسیر ناامید شدم اما نگذاشتم که طول بکشه و خیلی زود به مسیر بر می گشتم و یا از استاد کمک میگرفتم تا به مسیر برگردم.

و این روند رو ادامه دادم و تا الان خیلی عالی متناسب شده ام و از رفتار خودم و از تغییرات جسمم راضی و خوشحال هستم و وقتی افکار چاق کننده رو با فایلهای استاد عوض کردم، حرف زدنم عوض شد و در پس اون جسمم هم عوض شد و خیلی خوشحالم”

در توضیحات فایل آموزشی تبدیل افکار چاق کننده به چاقی به وضوح در این باره توضح داده شده است و ایمان دارم دوستانی که از این آگاهی استفاده کنند و متعهد باشند به آنچه در این فایل گفته شده عمل کنند مطمئنا نتایج عالی خواهند گرفت.

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام عالی تمرین مربوط به جلسه آموزشی مرور افکار چاق کننده توصیه می شود محتوای نوشتاری را با دقت مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را با تمرکز بالا تماشا کنید و سپس به سوالات مطرح شده درباره شناسایی و اصلاح افکار چاق کننده در بخش نظرات به شکل انشایی پاسخ دهید.

  • نگرش شما درباره تاثیر افکار چاق کننده در وضعیت جسمی فعلی خود چیست؟

با توجه به توضیحات محتوای نوشتاری درباره چگونگی شکل گیری و تبدیل افکار چاق کننده به جسم چاق به سوالات زیر به شکل شرح انشایی پاسخ دهید.

  • نظر شما درباره در معرض افکار چاقی قرار گرفتن و ورود اطلاعات درباره چاقی در ذهنتان چیست؟
  • انتظار چاقی یا چاق تر شدن به چه شکل در شما ایجاد شده است؟ مراحل را شرح دهید.
  • پروسه چاق شدن خودتان را به شکل داستان شرح دهید که چه پروسه ای را طی کرده اید.
  • به نظر شما چرا استفاده از روش های مرسوم لاغری منجر به لاغر شدن همیشگی نمی شود؟
  • با آگاهی که از محتوای نوشتاری و ویدیوی آموزشی کسب کردید پروسه چاق شدن از به شکل مرحله به مرحله شرح دهید.
  • لاغری با ذهن چگونه به شما کمک می کند تا پروسه لاغر شدن ار از سطه افکار شروع کرده و تا سطح جسم ادامه دهید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.07 از 45 رای

https://tanasobefekri.net/?p=15253
برچسب ها:
95 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار حیرت انگیز
      1402/07/18 17:49
      مدت عضویت: 346 روز
      امتیاز کاربر: 706 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,261 کلمه

      به نام خداوند خلق کننده ام 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      اصلاح افکار چاق کننده 

      همه ی ما استاد چاقی هستیم ولی بخاطر آموزش‌ها و اطلاعات اشتباهی که در جامعه مرسومه هرگز نتونستیم از چاقی رها بشیم 

      حالا این آموزش‌ها و اطلاعات اشتباه موجود چطور روی ما تاثیر گذاشت ؟

      اطلاعاتی که ما درباره یادگیری چاقی و لاغری از طریق جامعه دریافت کردیم مجموعه افکار ما رو شکل دادند 

      حالا ما میخوایم ابتدا روند چاق شدن خودمون و بررسی کنیم تا دلیل منطقی بودن روش لاغری از طریق آموزش‌های ذهنی برامون روشن بشه 

      روند چاقی من 

      خوب منم یه روزی متناسب بودم همه ما یه روزی متناسب بودیم و این چاقی ذره ذره و گاماس گاماس در ما شکل گرفت حالا چطور ؟با طی کردن مراحل پایین 

      مرحله اول :ایجاد افکار چاقی 

      من با ترسیدن از چاقی و قدرت دادن به چاقی در حال فکر کردن به چاقی بودم ،وقتی کسی و میدیدم ناخودآگاه اول میبردمش روی باسکول ذهنم ببینم چاقه یا لاغره و بعد اگر چاقتر از من بود خوشحال میشدم که الهی شکر من اینقدر چاق نیستم و اگر لاغر تر بود تو دلم کلی خشم بهش پیدا میکردم که خدا شانس بده 

      این فقط یکی از فکر کردن‌های من به چاقی بود 

      من زمانهایی که بیرون میرفتم تمام حواسم به تابلوها و تبلیغات خوراکی ها و مغازه های خوراکی فروشی بود و اینجام باز داشتم افکار چاقی و در خودم رشد میدادم 

      قبل غذا خوردن با شنیدن بوی اون غذا ،بارها لذت خوردنش و برای خودم بیشتر کردم ،به‌به ببین بوش اینه مزه اش چیه 

      یا حتی با دیدن قیافه غذا هم فکر چاقی داشتم حالا ببین شکلش اینه طعمش چیه 

      و هزاران هزار فکر چاقی که در تمام مواقع زندگی خودم اونها رو بوجود می آوردم و در دامان خودم پرورششون میدادم 

      محال بود به خوردن فکر نکنم همیشه یه برنامه ای برای خوردن داشتم ،وقتی با افراد متناسب برخورد میکردم میدیدم اونها اصلا به چیزهایی که من فکر میکنم حتی کوچکترین توجهی ندارند فهمیدم این همه سال با این افکار غلط چه بلایی سر خودم آوردم 

      مرحله دوم :تصویر سازی ذهنی 

      ما در فیزیک یاد گرفتیم انرژی از بین نمیره بلکه از نوعی به نوع دیگه تبدیل میشه 

      افکار ما دارای انرژی هستن یعنی افکار ما دارای فرکانس و ارتعاش هستند و وقتی ما به چیزی فکر می‌کنیم ناخودآگاه وارد مرحله تبدیل این انرژی میشیم و افکار ما به تصویر ذهنی ما تبدیل میشن 

      مثلا همون موقع که داشتم به بوی خوش غذا فکر میکردم بعدش تصور کردم بوش اینه مزه اش چیه ؟

      یا حتی قبل رفتن به مهمانی و عروسی بارها تصویر سفره ای مجلل و خوراکی های خوشمزه رو برای خودم مرور کردم 

      یا حتی چون ما خانمها مسئول پخت غذا برای اعضای خانواده هستیم همیشه اول فکر میکردم چی بپزم بعد تصور می‌کردم چطور و با چه تکنیکی بپزمش که متنوع‌تر و خوشمزه تر بشه و بعد  تزئینش و سروش و تصور می‌کردم 

      و خلاصه اینکه همه ما تجربه این تصاویر ذهنی که بعد از مرحله فکر کردن بوجود میاد و داریم 

      مرحله سوم:تبدیل به گفتار 

      این مرحله هم که اصلا جز جدانشدنی زندگی افراد چاقه

      یا داشتم با دیگران راجع به تکنیک‌های پختن و خوش طعمتر شدن یا غذاهای جدید یاد گرفتن صحبت می‌کردم 

      یا صحبت درباره تجربیاتمون از فلان رستوران یا فلان کافه و هتل 

      یا صحبت درباره دست پخت فلان کس 

      یا صحبت کردن برای توجیه خودم و بقیه که چاقی من به این دلیله به اون دلیله ،من درش نقشی ندارم و شانسمه ،سرنوشتمه و…..

      یا صحبت درباره انواع روش‌های لاغری که زودتر نتیجه میده 

      و کلی صحبت درباره چاقی داشتم 

      مرحله چهارم:بوجود آمدن چاقی 

      اینقدر سه مرحله قبل و تکرار و تکرار میکردم تا در نهایت نتیجه ای جز چاقی برام بوجود نمی‌اومد 

      با پرورش افکار و تصاویر ذهنی و بعد گفتگو درباره چاقی من چاقی و به سمت خودم جذب میکردم و واقعا اگر چاق و چاقتر نمیشدم با این اشتباهات جای تعجب داشت 

      مرحله پنجم:ترسهای رهایی از چاقی 

      حالا وارد مرحله غول آخر میشدم ؛

      باید با چاقی مقابله میکردیم و حالا توی این مرحله دچار می‌شدیم به انواع اشتباهات که نه تنها ما رو لاغر نمی‌کرد بلکه کلی صدمات جبران ناپذیر جسمی و روحی برامون به همراه داشت و ما رو بصورت برعکس میخواستن به لاغری برسونن یعنی از مرحله آخر به اول 

      با تحت فشار قرار دادن جسم دقت نکردیم هیچ وقت که چاقی ما راحت و بی دردسر از فکر ما شروع شد 

      الان دیگه وارد مسیر هدایت درست شدیم و میخوایم یکبار برای همیشه لاغر بشیم و لاغر بمونیم البته بدون هیچ رنج و فشار جسمی و روحی چطور ؟طبق مراحل پایین 

      روند لاغری از طریق آموزش اصول ذهنی 

      لاغری با ذهن به ما میگه از همون راه راحتی که چاق شدی میتونی استفاده کنی و لاغر بشی و مهمتر از لاغر شدن لاغر موندنه چیزی که هیچکدوم از روش‌های غلط لاغری برای ما نداشت

      مرحله اول:پاک کردن افکار چاقی و جایگزین کردن افکار لاغری 

      توی این مرحله ما میاییم فکر می‌کنیم که چه افکار و نگرش‌های چاق کننده ای داشتیم یا اونها رو  به مرور زمان بطور کامل پاک می‌کنیم یا کمرنگ می‌کنیم 

      گفتم که قبلا من زیاد به چاقی و لاغری افراد فکر میکردم اما الان اصلا به چاقی و افراد چاق توجه نمیکنم به جای اون افراد لاغر و بسیار تحسین میکنم و مدام با خودم نجواهای درونی دارم که ذات جسم ما لاغریه و منم راحت دارم بهش میرسم 

      و هر فکری داشتم درباره چاقی الان اونو با افکار لاغری جایگزین کردم البته تا جایی که یاد گرفتم 

      مرحله دوم :تصویر سازی ذهنی 

      من مدام خودم و در اندام و لاغری تصور می‌کنم و این تصور حالم و عالی میکنه 

      من دیگه قبل پختن غذا نحوه پخت و چیدمانش و تصور نمیکنم 

      و بطور کل هر اشتباهی در تصویر سازی چاقی داشتم و یا حذف کردم یا تصاویر لاغری و جایگزینش کردم 

      مرحله سوم :تبدیل به گفتار 

      یعنی عاشق این مرحله ام ،من دیگه اصلا راجع به چاقی صحبت نمیکنم راجع به فلان غذا و فلان رستوران حرف نمیزنم با کسی به جای اونها میام توی سایت و با دوستانم درباره لاغری گفتگو میکنم کامنت میخونم فایل میبینم و کلا گفتگوهای من متمرکز روی لاغری شدن 

      مرحله چهارم :بوجود آمدن لاغری 

      بعد از عبور از تمام مراحل بالا حالا آرام آرام وقتی ذهن متناسب شد تغییرات جسمی ما نمود پیدا میکنه 

      یواش یواش روند لاغری شروع میشه و ما در یک شیب ملایم قرار می‌گیریم خودمون به خوبی متوجه میشیم تمایلاتمون تغییر کرده ،نحوه خورد و خوراکمون عوض شده،مهمتر از همه آرامش داریم و شادیم ،کم کم احساس سبکی لذت بخشی تمام وجود ما رو فرا میگیره و این یعنی زندگی 

      ما با روش اصول ذهنی لاغری و زندگی می‌کنیم و با لذت لاغر میشیم ،تمام جنبه های زندگیمون تغییر میکنه و ما به یک سبک جدیدی از زندگی دست پیدا می‌کنیم 

      بدون تحمل فشار و سختی و در کمال آرامش و شادی چیزهایی و تجربه می‌کنیم که دلمون میخواد خداوند بهمون قدرتی بده تا تمام افراد چاق و هدایت کنیم به این مسیر و این رنج همیشگی انسانها رو پایان بدیم 

      جسم ما نمایشگر ذهن ماست 

      این جمله خیلی زیباست میدونید چرا به افراد چاق به دید تحقیر نگاه میشه چرا به افراد چاق به دید احمق و تنبل و کودن  نگاه میشه 

      چون جسم ما نمایشگر تفکرات و نگرش‌ها و ذهنیات ماست 

      همه میگن اگر احمق نبود اگر کودن نبود اگر تنبل نبود با جسم زیبای خودش بخاطر یک سری لذت‌های زودگذر چنین نمی‌کرد و مدام ما چاقها در حال قضاوت شدن توسط جامعه هستیم 

      اما من میخوام جسمی بسازم که فکر باز و افکار مثبت و عقل و درایت منو نمایش بده 

      من میتونم و می‌سازمش

      چقدر زیبا توضیح دادید استاد که اگر از برنامه یک کانال تلویزیون خوشمون نیاد آیا کانال و عوض می‌کنیم یا تلویزیون رو ؟

      پس من فرکانس‌ و عوض میکنم تا چیزی نمایش داده بشه که واقعیت درونی منه 

      خدایا سپاسگزارم برای هدایتی دیگر 

      استاد سپاسگزارم برای آگاهی امروزم شاد و سلامت و متناسب و در مدار آرامش باشید 

      پس الهی به امید تو 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/07/18 19:30
      مدت عضویت: 346 روز
      امتیاز کاربر: 706 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 670 کلمه

      به نام خالق بهترینها 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      حل تمرینات اصلاح افکار چاق کننده 

      • نگرش شما درباره تاثیر افکار چاق کننده در وضعیت جسمی فعلی خود چیست؟

      آنچه من امروز هستم نتیجه افکار من است که به رفتار من و سپس جسم من تبدیل شده و جسم ما نمایانگر ذهنیات و افکار ماست 

      مثل ضرب المثلی که می‌گفت 

      تا کسی دهان باز نکند علم و هنرش پنهان می‌ماند و شناخته نمی‌شود 

      • نظر شما درباره در معرض افکار چاقی قرار گرفتن و ورود اطلاعات درباره چاقی در ذهنتان چیست؟
      • اطلاعات چاقی هم از طریق جامعه و اطرافیان وارد ذهن ما شده و هم خودمان آنها را ایجاد کرده ایم و مدام خودمان را در تماس با این افکار قرار داده ایم 
      • و کلا در معرض هر چیزی قرار بگیری به آن مبتلا میشوی 
      • مثلا اگر کسی سرماخورده باشد و ما بدون رعایت نکات بهداشتی با  او تماس پیدا کنیم قطعا ما هم سرما میخوریم 
      • و گویا خود کرده را تدبیر نیست 
      • پس وقتی ما مدام خودمون و در معرض افکار چاقی قرار بدیم قطعا به چاقی دچار میشیم 
      • انتظار چاقی یا چاق تر شدن به چه شکل در شما ایجاد شده است؟ مراحل را شرح دهید.
      • انتظار چاقی و چاقتر شدن ار آنجایی در من قوت و قدرت گرفت که دیگر هیچ روشی از روش‌های لاغری روی جسم من تاثیر گذار نبود و من چون میگفتم من زیاد میخورم طبیعیه چاق باشم من کم تحرکم طبیعیه چاق باشم و با مرور افکار مختلف و تصور علت‌های مختلف چاق بودن و چاقتر شدن رو برای خودم طبیعی میدونستم و حتی زمانهایی هم که تحت فشار جسم قصد لاغری داشتم یقین داشتم این تلاش بی فایده و کوتاه مدت خواهد بود 
      • پروسه چاق شدن خودتان را به شکل داستان شرح دهید که چه پروسه ای را طی کرده اید.
      • منم مثل همه افراد چاق به مرور چاق شدم و تا قبل وارد شدنم به مسیر تناسب فکری اصلا نگرشی درباره پروسه چاق شدن خودم نداشتم اما اگر بخوام یه گذر داستانی روی پروسه چاقی خودم داشته باشم اینطور باید بگم که 
      • یکی بود یکی نبود یه دختر متناسب و زیبایی بود که وقتی ازدواج کرد بخاطر یه سری خجالتها و رودربایستی ها مجبور بود هر چی جلوش میزارن بخوره و صداش در نیاد و این کار اونو تبدیل کرد به یک همه چیز خوار 
      • از طرفی  مدام توی گوشش میخوندن که ما عروس چاق دوست داریم و این دختر بینوا افتاد توی یه مسیر خفن و ترسناک 
      • بعدشم که تو دلی هاش رو  بدنیا آوورد همش از اطرافیان میشنید که: مصی کاراش زیاده ،مصی باید بخوره تا  جون داشته باشه ،از پس سه تا فسقلی بر بیاد و اون باور کرده بود اگر نخوره از پس سختی های زندگیش بر نمیاد و هر روز اون خلاصه شد توی خوردن  و خوردن 
      • از طرفی چون مصی ،دست پختش بی نظیر بود و مهمون داریش بی بدیل، تبدیل شد به یک، کولفت و کوزت هتل دار که حالا به کارهای روتینش، فشار بی امانه مهمان های ناخوانده هم اضافه شده بودو خلاصه خونه مصی و سعید شده بود هتل و به بهانه دوست داشتن سه قلوها ما روز بدون مهمان تا مدتها به خودمون نمی‌دیدیم  و  مصی بیچاره فکر می‌کرد برای اینکه جون داشته باشه مدام باید بیشتر بخوره و این شد که زیاد خوردن براش تبدیل شد به عادت و این جسم چاق براش پدید اومد 
      • به نظر شما چرا استفاده از روش های مرسوم لاغری منجر به لاغر شدن همیشگی نمی شود؟
      • روش‌های مرسوم لاغری ،هرگز منجر به لاغری همیشگی نمی‌شود چون اصلا این روش‌ها لقمه را چپکی و برعکس میخوان به ما بخورانند و از آخرین مرحله چاق شدن وارد میشن و با فشار به جسم و به طبع آن فشار به ذهن قصد لاغر کردن ما رو دارند و چون ذهن سیستمش جوریه که هیچ فشاری و نمیتونه به صورت ابدی تحمل کنه ما روش‌های لاغری و رها می‌کنیم و به روال عادی زندگی برمیگردیم و چون روال زندگی ما بر پرخوری و فرمول‌های غلطه دوباره روز از نو و روزی از نو و ما دوباره چاق می‌شویم 
      •  
      • به دو سوال بعدی در کامنت قبلی ام پاسخ داده ام 
      • پروردگارا توفیق جبران زحمات استاد روشن را روزی ما کن 
      • الهی به امید تو 
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم