0

اصلاح منطق ذهن چاق (قسمت دوم)

چرا لاغر نمیشم منطق ذهن چاق
اندازه متن

خیلی از انسانها به دنبال بهبود شرایط زندگی خود هستند و حتی برای رسیدن به شرایط بهتر تلاش می کنند اما سالهاست تغییری در زندگی آنها ایجاد نشده است.

شاید از نظر آنها بدشانس یا بی اراده یا … هستند درحالی که منطق مغزی آنها دقیقا همان چیزی است که در حال تجربه کردن هستند.

بهبود شرایط زندگی

همه انسانها به طور آگاهانه و ناآگاهانه به دنبال بهبود شرایط زندگی خود هستند.

عده ای از طریق دنبال کردن آموزش های موفقیت و رسیدن به آرزوها به شکل آگاهانه برای بهبود شرایط زندگی خود تلاش می کنند و عده زیادی از انسانها بدون اطلاع از این مباحث و حتی شاید بدون اینکه عقیده ای به این مباحث داشته باشند در حال تلاش برای بهبود شرایط زندگی خود هستند.

نه تنها انسان بلکه همه موجودات در عالم هستی همواره در جهت بهبود شرایط زندگی خود تلاش می کنند.

تمایز انسان با سایر موجودات در موضوع بهبود شرایط زندگی این است که سرعت تغییر و بهبود شرایط زندگی انسان به واسطه برخورداری از قدرت تفکر و نبوغ به حدی است که با چشم قابل دیدن است. یعنی شما در مدت حیات خود در دنیای مادی شاهد پیشرفت های زیادی در دنیای پیرامون خود هستید.

اما در زندگی سایر موجودات به دلیل کند بودن سرعت بهبود شرایط زندگی برای انسان دیدن این تغییرات در مدت حیات خود میسر نیست اما اگر از طریق بررسی علمی زندگی هر موجودی را مطالعه کنید متوجه می شوید که در طی میلیون ها سال تغییرات زیادی در شرایط زندگی آنها رخ داده است.

بنابراین در جستجوی بهبود شرایط زندگی بودن از ویژگی های مشترک همه موجودات زنده است.

با توجه به سرعت بالای بهبود شرایط زندگی در جامعه انسانی چرا عده زیادی از انسانها سالهاست در شرایط قبلی و حتی بدتر از قبل زندگی می کنند؟

این در حالی است که همه انسان ها هر روز برای بهبود شرایط زندگی خود تلاش می کنند.

شاید درصد بسیار کمی از انسانها به حدی از ناامیدی و بی انگیزگی رسیده باشند که هیچ تلاشی برای بهبود شرایط زندگی خود انجام نمی کنند که البته بعید به نظر می رسد. اما گروه عظیمی از انسانها هر روز برای بهبود شرایط زندگی خود تلاش می کنند.

نکته جالب توجه اینکه زندگی کردن به صورت خودبخودی در جهت بهبود شرایط خود حرکت می کند با اینکه شاید به نظر برسد افرادی هر روز با انجام برخی کارها در جهت نابودی و وارد کردن خسارت به جسم و زندگی خود حرکت می کنند اما نفس زندگی همواره در جهت بهبود شرایط زندگی است.

بهبود شرایط زندگی

ارتباط منطق مغزی و شرایط زندگی

احتمالا حضور شما در سایت تناسب فکری هدایت خداوند در پاسخ به درخواست شما برای لاغر شدن باشد.

لاغر شدن، یکی از انواع بهبود کیفیت زندگی است.

ناراضی بودن از شرایط موجود در هر جنبه از زندگی نیروی انگیزاننده ما برای حرکت در جهت بهبود شرایط زندگی می باشد.

اینکه بسیاری از افراد چاق سالهاست از روش های مختلف برای لاغر شدن تلاش می کنند به این دلیل است که از وضعیت موجود خود راضی نیستند.

نکته حائز اهمیت اینکه افراد چاق از تلاش خود برای لاغر شدن خجالت می کشند در حالی که از نظر ما هر تلاشی برای بهبود شرایط زندگی قابل تحسین و تقدیر است.

فردی که سالهاست برای افزایش درآمد و بهبود شرایط مالی خود تلاش می کند دقیقا مانند فرد چاقی است که برای بهبود شرایط زندگی خود تلاش می کند اما مانند افراد چاق از تلاش خود احساس شرمندگی ندارد.

متاسفانه ما از وضعیت جسمی خود به حدی شرمسار و شرمنده هستیم که از تلاش خود برای لاغری هم احساس تنفر می کنیم و این یکی از دلایل مهم برای نتیجه نگرفتن در مسیر لاغری با ذهن است.

چرا یک فرد چاق اگر از روشی که برای لاغری در پیش گرفته است نتیجه نگیرد احساس بی اراده بودن و بی ارزشی می کند اما اگر فردی را مشاهده کند که از تلاش خود برای قبولی در کنکور یا پیروزی در مسابقه های ورزشی نتیجه نگرفته است را تحسین می کند و عقیده دارد او تلاش خود را کرده است و شایسته تقدیر است اما هرگز خودمان را برای نتیجه نگرفتن های مان از تلاش برای لاغری تحسین نکرده ایم؟!

همه انسانها برای بهبود شرایط زندگی خود تلاش می کنند اما فقط عده کمی موفق به تجربه بهبود شرایط زندگی در مدت زمان حضور خود در دنیای مادی می شوند آنهم نه به این دلیل که باقی انسانها از اراده یا شانس کمتری برخوردار هستند بلکه فقط به این دلیل است که عده کمی موفق به تغییر منطق های مغزی خود و تجربه شرایط متفاوت می شوند.

شرایط فعلی شما دقیقا منطبق با منطق های مغزی شماست و به همین دلیل است که اقدامات فیزیکی برای بهبود شرایط زندگی تقریبا بی فایده است و به همین دلیل است که بزرگان همواره انسان را به مطالعه و یادگیری دعوت کرده اند چون فقط از طریق یادگیری و بهبود منطق های مغزی است که می توان شرایط زندگی خود را تغییر دهید.

به اندازه ای که بتوانید منطق های مغزی خود را در هر جنبه از زندگی اصلاح کنید شاهد بهبود شرایط زندگی خود در جنبه های مختلف زندگی خواهید بود.

تغییر باورها
بهبود شرایط زندگی

تغییر منطق های مغزی

برای بهبود شرایط زندگی باید از بهبود منطق های مغزی یا اصلاح منطق های مخربی که مانع بهبود شرایط زندگی می شوند کار را شروع کنید.

قطعا در ادامه روند بهبود شرایط زندگی لازم است اقدامات عملی در جهت بهبود کیفیت اعمال و شخصیت خود انجام دهید اما در شروع کار باید منطق های مغزی خود در هر جنبه از زندگی که دوست دارید بهبود پیدا کند را شناسایی کنید.

برای پیدا کردن منطق های مغزی خود در هر جنبه از زندگی از این الگوی پرسشی استفاده کنید:

  • چرا اوضاع و شرایط من در ………. (جنبه دلخواه) بهتر نمیشه؟

چرا اوضاع و شرایط من در وضعیت جسمی بهتر نمیشه؟

چرا اوضاع و شرایط من در وضعیت شغلی بهتر نمیشه؟

چرا اوضاع و شرایط من در روابط عاطفی بهتر نمیشه؟

چرا اوضاع و شرایط من در ارتباط با خداوند بهتر نمیشه؟

چرا اوضاع و شرایط من در رابطه با فرزندانم بهتر نمیشه؟

از این الگوی پرسشی برای هر جنبه از زندگی خود می توانید استفاده کنید.

پاسخ هایی که در جواب هر سوال به ذهن شما می آید را حتما باید یادداشت کنید. پاسخ به هر پرسش را باید چندین روز ادامه دهید.

به این شکل که مهمترین بهبود شرایط زندگی که دوست دارید تجربه کنید را انتخاب کرده و برای آن پرسش شناسایی منطق مغزی را طرح کنید و چند روز فقط به پاسخ هایی که در ذهن خود برای این پرسش پیدا می کنید توجه کرده ‌و آنها را یادداشت کنید.

بعنوان مثال: چرا اوضاع و شرایط من در تناسب اندام بهتر نمیشه؟!

چون فعالیت روزانه من کم است و فرصت فعالیت بیشتر را ندارم.

چون زمان خواب و بیداری من منظم نیست.

چون سبک غذایی من مانع لاغری بیشتر من شده.

چون زیاد کار می کنم زیاد غذا می خورم.

چون آدم استرسی هستم اشتهام زیاده

هر پاسخی که به ذهن شما در رابطه با سوال مطرح شده اومد رو باید بنویسید.

در این صورت شما به مجموعه منطق های مغزی خود که مانع بهبود شرایط زندگی در جنبه مورد نظر می شوند دسترسی پیدا می کنید.

برای مرحله دوم باید منطق های مغزی خود را اولویت بندی کنید. به این معنی که کدام منطق مغزی به نظر شما اهمیت بیشتری در ذهن شما دارد؟! آنها را از نظر اهمیت و تاثیرگذار بودن شماره گذاری کنید.

اکنون باید برای اصلاح منطق های مغزی خود به ترتیب اولویت بندی انجام شده اقدام کنید.

این کار از طریق پیدا کردن نمونه های واضح که در همان شرایط شما هستند اما نتیجه مورد نظر شما را دارند انجام می شود.

بعنوان مثال اگر عقیده دارید: چون فعالیت روزانه من کم است و فرصت فعالیت بیشتر را ندارم. باید افرادی را پیدا کنید که مانند شما فعالیت روزانه پایین دارند اما متناسب هستند.

این ثابت می کند که دلیل شما برای لاغرتر نشدن اشتباه‌ است اما چون شما این نگرش را دارید آن را در زندگی خود تجربه می کنید.

به این صورت باید دونه به دونه منطق های مغزی خود که مانع متناسب شدن شما می شوند را اصلاح کنید.

این روند را باید تا زمانی که به حد مورد نظر خود در تناسب اندام رسیدید ادامه دهید.

به این نکته بسیار مهم توجه کنید:

عده زیادی از انسانها دز ذهن خود به شکل خودبخودی همیشه در حال سوال کردن از خودشان درباره چرایی شرایط فعلی شان هستند؟

  • چرا اوضاع من خرابه؟
  • چرا کسی منو دوست نداره؟
  • چرا هرکاری می کنم موفق نمیشم؟
  • چرا هرکاری می کنم لاغر نمیشم؟

هر روزه بارها از خود درباره شرایط فعلی شان سوال می کنند و پاسخ هایی که در ذهن آنها مرور می شود همگی در جهت محکم تر کردن منطق های مغزی آنها در جهت بدتر شدن شرایط زندگی شان می باشد.

بنابراین سوال پرسیدن از خود برای کشف دلیل اینکه چرا در این وضعیت هستیم فقط برای مدت دو سه روز است تا به منطق های مغزی خود دست پیدا کنیم.

پس از آن فقط باید تمرکز ما بر اصلاح منطق های اشتباه‌ ذهن باشد نه تکرار مداوم پرسش های ناامید کننده که باعث تقویت منطق های مغزی می شود.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.67 از 45 رای

https://tanasobefekri.net/?p=44257
21 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      امتیاز کاربر: 37912 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,192 کلمه

      با عرض سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامیم 

      استاد وقتی فکر میکردم  میدیدم منطق من برای پولدار شدن قبلنا این بود که باید پدر پولداری آدم داشته باشه که من ندارم باید یه ارثی به آدم برسه که تونم امکان نداره باید یه وام چند میلیاردی بگیری که قسطش خیلی زیاد 

      اما الان خداروشکر این منطقه رو ندارم کلا الان منطقم میگه برای ثروتمند شدن اول باید یه شغلی داشته باشی  منطق بعدی میگه که بتونی از شغلت کسب درآمد کنی منطق بعدی میگه اگر خدا یه معجزه‌ای وارد زندگیت کنه یه پولی زیادی وارد زندگیت بشه تا تو پولدار بشی یه منطقم میگه که چند سال میخوای تلاش کنی چقدر میتونی پول پس انداز کنی تا پولدار بشی و ثروتمند بشی منطق بعدی اینکه تو که نمیدونی چند سال دیگه زنده هستی تا کار کنی پول پس انداز کنی 

      حالا میخوام منطقم عوض کنم بر اساس چیزی که هستم 

      من میخوام اول یه شغل داشته باشم  بعد بتونم درآمد کسب کنم از شغلم و بعدش با قدرت ذهنم هر ماه درآمد م چند برابر میکنم اینجوری پول وارد زندگیم میشه من میتونم ا ل پولدار بشم بعد ثروتمند بشم  الان در قدم اول باید ببینم چطور میتونم یه شغل خوب تجربه کنم 

      من برای لاغر شدن قبلا منطقه‌ای داشتم  باید کم غذا بخورم  باید ورزش کنم باید چیزهای تند بخورم که سوخت و ساز بدنم بیشتر بشه باید رژیم بگیرم باید دلنوشته بخورم در نهایت تصمیم گرفتم که اینجوری فایده نداره باید کلا رژیم بگیرم  

      خوب خدارو شکر من گام اول و دوم پاس کردم کلی منطقه‌ای تغییر دادم و الان منطقم برای لاغر شدن اینکه  به مسیرم کاملا ایمان دارم که صحیح به خودمم اطمینان دارم که درست عمل میکنم و تنها راهش باید ادامه بدم تا هدفم زندگی کنم 

      اول برام سوال بود که چطور میتونم منطق مغزی ام تغییر بدم  یادم افتاد با مثلا میگم نون آدم چاق میکنه این منطق مغزی قبلنا من بوده 

      الان میگم نه نون فقط یه ماده غذایی هیچ قدرتی نداره چرا چون من نون میخورم افراد متناسب هم نون میخورن پس چرا ا ونا لاغر هستن من باید چاق بشم  پس این قانون غلط این فقط یه منطق مغزی ذهن انسانهای چاق پس نون هیچ قدرتی نداره 

      من خدارو شکر منطق مغزی درباره مواد غذایی ندارم پس من لاغر میشم 

      چند روز پیش دختر بزرگم به من غر می‌زد که چرا نون و پنیر میخوری اما غذا نمیخوری من گفتم بخدا دوست ندارم  نمیتونم بخورم میگه تو نمیخوری دختر کوچیکم نمیخوره  

      اونا عقیده دارن نون و پنیر ویتامین های بدن نمیتونه تامین کنه انسان نیاز داره که همه غذاها تا تمام ویتامین بهش برسه 

      اما من میدونم که بدن من خودش ویتامین‌هایی که بدنم نیاز داره رو تامین میکنه من اعتقاد دارم من نون و پنیر دوست دارم بخورم خیلی ویتامین به بدنم میرسونه با غذایی که دوست ندارم بخورم و اینم تجربه کردم وقتی غذایی دوست ندارم میخورم زودتر گرسنه میشم بازم مجبورم نون و پنیر بخورم 

      من باور کرده بودم دیگه از همون ا وایل چاقی منطق ها نیز در من شکل گرفت 

      به دکتر گفتم من خیلی بی‌حال میشم گفت خوب ول وومن بخور یه نگاه به سر تا پای من انداخت گفت اما این قرص تو رو چاقتر میکنه طبیعی بود با اون اطمینانی که میگفت اگر میخوردم حتما چاقتر میشدم گفتم نه نه نمیخوام بی‌حالی تحمل میکنم 

      بعدها دکتر گفت تیروئید داری باید قرص تیروئید بخوری روزی یکی ولی این قرص هورمونی و چاقتر میکنه خوب اینو مجبور بودم بخورم هر دفعه با هزار تا فکر نگرانی استرس میخوردم نتیجه اش چاقتر شدن بود 

      اما الان میگم استاد عزیز و گرامی و عالیقدرم بینهایت از زحمات شما برای ساخت این سایت و برای تک تک کلماتی که به من اموزش دادید بینهایت سپاسگزارم چون اگر الان دیگه این حرفا برام خنده داره بخاطر اگاهیهایی شما استاد عزیز م هستش که به من اموزش دادید بینهایت سپاسگزارم 

      من الان دیگه این عقاید ندارم بی احترامی نمیکنم به صنف پزشکان 

      براشون ارزش و احترام زیادی قائل هستم و میگم اونا طبق درسهایی که خوندن صحبت میکنن منم طبق ورسهایی که خوندم صحبت میکنم اما حرفه‌ای خودم قبول دارم بیشتر چون ایمان دارم همه اونها رو خداوند بوسیله استادم به من منطقل کرده خدایا شکرت برای همین سعی میکنم حرفاشون بدل نگیرم چون اگر باور میکردم تا حالا دو بار بهشتی شده بودم 

      چند وقت پیش رفتم دکتر مغز و اعصاب به من میگه باید تا آخر عمرت این قرصا رو بخوری اولش خیلی حالم گرفته شد ولی خدارو شکر استاد عزیزم بینهایت سپاسگزارم یهو یادم به درسهام افتاد باور نکردم یعنی بعدش حرف ایشون در ذهنم رد کردم 

      استاد چند روز پیش دخترم برای من یه لینک فرستاده بود درباره رنگ موی سر من دیدم در یوتیوپ بعد بلافاصله یه کلیپ اومد تیترش نوشته بود با این چهار تا جمله ثروتمند شوید من خیلی کنجکاو شدم هی گفتم برم یا نرم خلاصه بازش کردم یه خانم مدرس قانون جذب بودن که میگفتن باور نکنید این مسائل من اومدم بیرون بقیه اش گوش ندادم 

      خوب قبلنا خیلی کنجکاو میشدم درباره فلان رژیم اینا بیشتر بدونم بلکه این دیگه همونی باشه که من نیاز دارم ولی از وقتی عصو سایت شدم دیگه اصلا حتی یکبار هم سراغ این جور مسائل نرفتم کنجکاو نشدم البته در مورد لاغری در مورد ثروت باشه خیلی زود دلم میخواد ببینم چی میگه خیلی برام میومد اما اهمیت نمی‌دادم این خیلی کنجکاوم کرد بازش کردم 

      الانم می‌شنوم خیلی که تو جامعه ایکه هیچ چیزش درست نیست معلوم نیست این غذایی که از بیرون میگیری از چه موادی استفاده شده حد اقل خودتون غذای سالم بخوریم ولی میدونید چون یه مدت بشدت محدود بودم به خودم اجازه نمی‌دادم یه تکه کوچک مینی پیتزا بخورم ۱۲۵ کالری وارد بدنم کنم  احساس میکنم حریص شدم بخورم ولی بخاطر اینم نیست من اینجوری غذا میخورم یه وقتا صبحانه میخورم یه وقتا نمیخورم معمولا هم غذای ظهر دوست ندارم نمیخورم وقتی گرسنه میشم دلم میخواد چیزی که دوست دارم بخورم حالا یه پیراشکی یا نون پنیر یا اگر بیرون باشم پولم داشته باشم یکم قارچ سوخاری بخورم 

      منم اینجوری بودم خیلی اطلاعات به من می‌رسید درباره تاثیر غذاها و تبدیل شدن اون به سرطان و خیلی چیزهای دیگه منم باور میکردم اما چون گام اول و دوم پاس کردم خدارو شکر خیلی از این اطلاعات که الانم بهم میرسه رو باور ندارم میگم اون غذا رو منم میخورم فرد متناسب هم میخوره تازه اون خیلی خیلی بیشتر از من میخوره پس چرا اون چاق نمیشه 

      اتفاقا همین کلیپ خواهر من دیده بود و بهش عمل می‌کرد چند وقت اول یکم کم کرده بود دفعه بعد که دیدمش دیدم چاقتر شده  به من پیشنهاد داد گفتم من قند زیاد مصرف نمیکنم گفت خوب فقط قند که نیست کلا مواد قندی گفتم من هر چیزی بخورم یکم قند که داره ولی من بجز قند با هیچ چیزی دوست ندارم چای ام بخورم شاید شیرینی بخورم بعد یکم از چایم خالی بخورم 

      بله در جامعه لاغر ها اصلا آیت حرفا وجود نداره داماد من فرد متناسبی  غذا کشیدن براش زیاد شد گفت زیاد گفتم اشکالی نداره نخوردی من میریزم تو قابلمه گفت من عادت دارم وقتی غذایی بیاد تو بشقابم دیگه کمش نمیکنم  نگفت چرا فکر کردم این یه عادت که مادرها به بچه ها میگن اگر غذاشو تا تهش بخوری خدا خیلی دوستت داره احساس کردم اینجوری هنوز این باور داشت من فکر کردم اینجوری 

       

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم