0

جلسه هفتم: نیروی لاغری درون

ذهن ناخودآگاه قدرت تخیل
اندازه متن

به نام خداوند مهربان

در تمام سال هایی که چاق بودم عقیده داشتم خودم چاق شدم و عامل چاقی خودم را درونی می دانستم اما برای لاغر شدن در جستجوی روش یا راهکاری در بیرون از خودم بود.

هر انسانی که اضافه وزن دارد برای چاقی خود دلیل و توجیهی دارد که درونی است اما همه آنها برای لاغر شدن در جستجوی روشی در بیرون از خودشان هستند.

قدرت خداوندی انرژی نامتعالی و نامرئی است که در وجود شما به ودیعه گذاشته شده است.

هر زمان که اراده کنید می توانید از این انرژی الهی بهره مند شوید.

این انرژی نیروی بیرونی و خارجی نیست که در جایی دوردست قرار گرفته باشد و برای رسیدن به آن نیاز به حرکت یا جستجو برای پیدا کردن آن داشته باشید. این انرژی برای فعال شدن و کار کردن حتی نیاز به درخواست یا دعا کردن هم ندارد چون از ابتدا و برای همیشه فعال می باشد.

این نیروی نامرئی که خداوند از بدو تولد در وجود انسان به ودیعه نهاده خود متعالی شماست. از این قدرت نهایت استفاده را ببرید این نیرو گوش به فرمان شماست تا بزرگترین آرزوهایتان را محقق سازید.

وقتی آرزوی لاغری را در تخیل شبانه خود مرور می کنید هرگز به دیده شک و تردید یا احتمال به آن نگاه نکنید، از تحقق آن کاملاً اطمینان داشته باشید.

برای اطمینان دادن به خودتان تکرار کنید (من این آرزو را به واقعیت تبدیل می کنم). محقق شدن یا نشدن آرزوی لاغری شما فقط بستگی به خودتان دارد و هیچ نیروی خارجی در تحقق لاغری یا ایجاد مانع برای لاغر شدن شما دخالتی ندارد.

نیروی لاغری درون

فایل صوتی را با دقت گوش کنید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

زمانی که دیدگاه های ثبت شده در این جلسه به ۱۵۰ دیدگاه برسد جلسه بعدی قرار داده می شود.

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.41 از 61 رای

https://tanasobefekri.net/?p=45260
161 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/07/23 08:59
      مدت عضویت: 71 روز
      امتیاز کاربر: 4195 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 352 کلمه

      سلام به استاد عزیزم و دوستان گرامی

      ممنون استاد که جلسه جدید برای ما گذاشتید

      انتظار لاغر شدن را داریم یا انتظار لاغر نشدن؟

      نیروی لاغر شدن درون خودمان را می بینیم یا دنبال نیروی لاغری در بیرون می گردیم؟

      زمانی تغییر جسمی ما شروع می شود که از نظر ذهنی به این رسیده باشیم که برای تناسب نیازی به عوامل بیرونی نداریم.

      من برای اینکه هی به خودم بگم که نگاه من به بیرون نیست، حواسم هست ورزش و پیاده روی به نیت لاغری انجام ندم. نه به خاطر اینکه ورزش بده یا برای تناسب عجله ندارم، بلکه برای اینکه از ذهنم بیرون کنم که برای تناسب به برنامه های بیرونی نیاز دارم.

      لاغر شدن مثل رسیدن به خواسته های دیگه نیست که با بیرون بخوای کاری داشته باشی یا زحمت بیرونی بکشی یا رقابت کنی با دیگران یا از روش زندگی ت بیای بیای. کاری درونی، در آرامش و صلح با خودمونه. لاغر شدن یک آرزوی متفاوت با هر آرزویی در جهان است. چون درونیه، نیرویی درونی داریم که داره بدن رو هدایت می کنه. نیرویی که یکی رو ترغیب می کنه به خوردن همون نیرویی است که یکی دیگه را ترغیب می کند برای نخوردن. چشممان به نیروهای بیرونی نباشد، بریم به درون خودمون نگاه کنیم و بهش بپردازیم و درونمون رو درست کنیم و ذهنمون را درست کنیم.

      اگر انتظارت از خودت این نباشد که من باید لاغر بشم همش نگاهتان به دیگران است که چطوری دارن لاغر می شن.

      باید تصاویر ذهنی مون عوض بشه که لاغر بشیم. تصاویر ذهنی چاق از قبل در ذهن افراد چاق ثبت شده.

      با هر بار رفتن روی ترازو یه تصویر از چاقی ذخیره کردی و … پس ما کلی تصویر ذخیره کردیم و داریمش

      با هر بار جواب دادن به سوالها یک تصویر از تناسب ذخیره می کنی

      با هر بار تجسم شبانه یک تصویر جدید از تناسب ذخیره می کنی

      هر بار تخیل کنی که متناسبی، یک تصویر جدید از تناسب ذخیره می کنی

      پس متعهد باشم هر شب تصور کنم، روزها تخیل کنم، تمرین ها را هر روز انجام بدهم و استمرار داشته باشم. گفتن به جهان، به خودم و به دیگران باعث می شه من این راه را رها نکنم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/07/24 07:44
      مدت عضویت: 71 روز
      امتیاز کاربر: 4195 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 306 کلمه

      سلام و ادب خدمت استاد عزیز و دوستان

      توی بخشی از این فایل اومده که تصاویر چاقی رو چطور جمع کردیم توی ذهنمون

      مثلا هر بار روی ترازو رفتیم و عدد را دیدیم یه تصویر ثبت شده

      هر بار کسی گفته یه تصویر ثبت شده

      هر بار جلوی آینه گفته شده که چقدر چاق شدم یه تصویر ثبت شده و …

      برای من که چاقی م فقط و فقط ذهنی بود، اونم بیشتر به خاطر اطلاعات بیخودی و غلطی که توی ذهنم پر کردم اینطوری بود که کربوهیدرات چقدر بده باعث چاقیه یا قند چقدر تاثیرات خاصی می ذاره، پس با هر بار خوردن نان یه تصویر ثبت شد، با هر بار خوردن برنج یه تصویر ثبت شد، با هر بار خوردن کیک و شیرینی یه تصویر ثبت شد. با هر بار نخوردن هر کدام از اینها هم یه تصویر ثبت شد، با هر بار فکر کردن بهشون یه تصویر ثبت شد. برای منی که روزی کلی آموزش شیرینی و کیک می دیدم، با هر بار فکر کردن بهش یه تصویر ثبت شده (چون قبلا ثبت شده بود که شیرینی چاق کننده است، پس الان با دیدن شیرینی و حتی نخوردنش یه تصویر چاقی ثبت شد)، حالا باید بگردم دنبال تصویرهای لاغری. باید به طور آگاهانه و خواسته تصاویر لاغری توی ذهنم ثبت کنم.

      دیگه دیروز موقع نوشتن این که متناسب بودن چه حسی داره، هر کدام را که می نوشتم، احساس می کردم یه تصویر بردم ثبت کردم. هر تصور، تخیل، یک تصویره که ثبت می شه. هر باور درباره مواد غذایی، مثل اینکه غذاها چاق کننده نیستند، یه تصویر جدید ثبت می شه. و من به این ثبت تصاویر به صورت آگاهانه ادامه خواهم داد. ما توی این فایل انگار ساز و کار و پشت صحنه تمرین رو بهتر درک کردیم.

      من سعی می کنم تمرین رو بهتر و با احساس بیشتری بنویسم و تصورات خودم را جدی بگیرم.

      به امید خدا

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/07/25 17:05
      مدت عضویت: 71 روز
      امتیاز کاربر: 4195 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 249 کلمه

      انتظارت از خودت چیه؟

      انتظارم لاغریه

      انتظارم اینه که وقتی جلوی آینه میرم یه فرد متناسب زیبای جذاب رو ببینم.

      انتظارم اینه که توی آسانسور که وارد میشم از دیدن خودم حالم خوب بشه.

      انتظار اینو دارم، توی همون آسانسور که بقیه هم سوار میشن تحسین رو توی نگاهشون ببینیم.

      انتظار دارم دست روی هر لباسم بذارم، بتونم انتخابش کنم و بپوشمش.

      انتظارم تناسب اندامه، انتظارم قد بلند یه.

      چرا نباید انتظار داشته باشم، تناسب راحت ترین کار دنیاست.

      وقتی از تناسب ذهنی استفاده میکنی، مو بای درز نتیجه گرفتن نمیره. آخه چقدر دلیل و مثال میشه آورد که همه چیز ذهنیه.

      من به راحتی آب خوردن به خودم ثابت کردم اضافه شدن وزنم کاملا ذهنی بوده، الان هم عقب گردش ذهنیه.

      وقتی استاد که به اون تپلی بوده، فقط با همین راه به تناسب رسیده، وقتی این همه دوستان که هنوز هم توی سایت و گروه هستند، به راحتی کلی وزن کم کردن با همین روش، برای من که خیلی خیلی راحت تر از اوناست، من اول مسیرم. 

      من که دارم هر روز تلاش خودم رو در کسب آکاهی میکنم، پس برام آسانه.

      من که خودم تغییر در ذهنم رو حداقل نسبت به باورهای غلط دارم میبینم، پس به این روش اعتماد دارم و به نتیجه ش اعتماد دارم.

      اصلا همین الان هم انتظار لاغری بیشتری داشتم، یکم ممکنه دیر و زود داشته باشه ولی سوخت و سوز نداره.

      من از خودم انتظار تناسب دارم و این خواسته م رو به خدا سپردم و بهش توکل کردم، پس نتیجه ش ردخور ندارد و به زودی نتیجه رو ازش هدیه میگیرم

      به امید خدا

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 37 از 8 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/07/28 22:01
      مدت عضویت: 71 روز
      امتیاز کاربر: 4195 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 263 کلمه

      سلام و ادب

      یکی از مراحل تناسب اندام، باور این است که ما توان لاغر شدن را داریم و لاغری برای ما امکان پذیر است.

      ما انتظار تناسب اندام از خودمون داشته باشیم. منتظر لاغر شدن باشیم و نیروی لاغر شدن را در وجود خودمان پیدا کنیم. نیروی هوشمند و اعجاب آوری که در درون ماست و همه کارها رو خودش هدایت می‌کنه.

      همون نیرویی که ما رو زنده نگه میداره، ما رو سر پا نگه میداره، تنفس ما رو بر اساس جایی که هستیم و کاری که میکنیم تنظیم می‌کنه. همون نیرو قادره که ما رو متناسب کنه.

      ما باید به دنبال این نیرو در درون خودمان بگردیم و بدانیم هیچ نیروی تاثیر گذاری بیرون از ما نیست و لازم نیست دنبال همچین نیرو، راه حل، دستورالعمل یا معجزه ای بگردیم.

      این نیروی خارق العاده رو خدا خودش در درون ما قرار داده، نیرویی از جنس خود خدا، خود متعالی ما.

      ما انقدر درباره لاغری اطلاعات جمع کردیم که قدرتی را برای لاغری در خودمان نمیبینیم، و همیشه به دنبال این نیرو در بیرون از خودمان هستیم.

      فقط کافیه به این نیرو باور کنیم، از هیاهوی ذهنی و بیرونی کم کنیم تا صداش رو بشنویم و به هدایت هاش اعتماد کنیم.

      تصاویر جدید در ذهن مان حک کنیم، با هر بار تجسم، تصور، تخیل. با هر بار تکرار حس رسیدن به تناسب، تصاویر لاغری را در ذهن مان ایجاد کنیم و تثبیت کنیم، اون وقته که دیگه ذهن کار خود شروع شروع میکنه، و از هر راهی که ممکنه ما رو به خواسته مون که تناسبه میرسونه. فقط باید بدونیم شدنیه، طبیعیه، باید منتظرش باشیم و بهش اعتماد داشته باشیم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 13 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/07/29 08:43
      مدت عضویت: 71 روز
      امتیاز کاربر: 4195 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 312 کلمه

      با سلام و  ادب

      در بخشی از این درس استاد میگن باید بنویسیم و بگیم به خودمون به بقیه و به جهان، تا توی رودربایستی بمونیم و اون چیزهایی که گفتیم رو عملی کنیم.

      من هم می نویسم تا اعلام کنم، می خوام چک سفید امضا بذارم که بیشتر حواسم باشه:

      قبل از دست بردن به هر خوراکی ای بین روز یه ثانیه از خودم بپرسم آیا واقعا دوست دارم اینو بخورم، به خاطر خوردنیه دارم می خورمش یا همینطوری از روی عادت؟

      قبل از خوردنش از بدنم بپرسم بهش نیاز داری؟ یا میل خاصی به خوردنش داری؟ اگر نه که به خواست بدنم احترام بذارم.

      موقع گاز زدن به هر خوراکی و غذایی یه لحظه از خودم بپرسم داری با سرعت مناسب می خوری؟ یا یه ترسی داری که باید زودتر بخوری؟ اگه دیدم سرعتم زیاده بگم بدن عزیزم، ذهن عزیزم خوراکی هست، فراوانیه، عجله نکن خیلی آرام بخور و از مزه و طعم غدایی که نوش جان می کنی لذت ببر.

      موقع خوردن یه لحظه از خودم بپرسم این مدل خوردنم با شخصیت و باکلاس هست؟ مثل یه فرد که چشم سیری داره هست یا نه؟ گرسنگی شکم خیلی باشخصیت تره تا گرسنگی چشم. بپرسم آیا یک فرد با کلاس و با شخصیت و چشم و دل سیر داره این غذا رو می خوره؟

      وقتی کسی بهم چیزی تعارف می کنه، یه لحظه از خودم بپرسم آیا الان بهش نیاز دارم؟ یا فقط چون تعارفیه و دیگه بعدش می بره می خوام بردارم؟ بهش بگم کمبود غذا و خوراکی که نیست، تازه بخوای هم خودت می تونی بهترین ها رو تهیه کنی، حس ذخیره کردن نداشته باشم.

      هر وقت توی محل کار خسته شدم و خواستم یه چیز بخورم که فقط خستگی م در بره یا ذهنم آزاد بشه و استراحت کنه، بپرسم تشنه ش نیست؟ شاید یه آب خنک و گوارا رو بیشتر دوست داشته باشه.

      اینجا نوشتم که بیشتر یادم بمونه و توی رو دربایستی قرار بگیرم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 39 از 8 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/08/01 07:57
      مدت عضویت: 71 روز
      امتیاز کاربر: 4195 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 433 کلمه

      سلام و درود

      چرا من می توانم به تناسب برسم؟ چرا تناسب برای من امکان پذیر است؟

      چون من قدرت خلق کنندگی دارم.

      ارتباط قدرت خلق کنندگی با رسیدن به تناسب اندام چیه؟ ارتباط قدرت خلق کنندگی با رسیدن به تناسب اینه که وقتی من باور داشته باشم که قدرت خلق کنندگی دارم، یعنی باور دارم که زندگی خودم به دست خودم ساخته می شه و عامل بیرونی ای در آن تاثیر نداره و زمانی یک عامل بیرونی روی زندگی من تاثیر می ذاره که من خودم بهش قدرت داده باشم. افراد قدرت تاثیر گذاشتن روی زندگی ما رو دارن، مگر وقتی ما بهشون قدرت بدیم. افکار گذشته و اتفاقات بد گذشته هنوز می تونن روی زندگی ما موثر باشن چون ما بهشون قدرت می دیم، چون ما هر بار اونها رو نبش قبر می کنیم. الان من توی مرحله ای هستم که واقعا متوجه شدم هر خواسته ای داشته باشم فقط خودم هستم که می تونم در رسیدن بهش موثر باشم. 

      جالبه، من الان فهمیدم و قشنگ درک کردم که این من بودم که به خوراکی ها برچسب چاق کننده و لاغر کننده و مفید و مضر زده بودم. توی همین دو ماه قشنگ به این درک رسیدم. ذهنم رو از این همه برچسب ها و اطلاعات بیخودی درباره مواد غذایی پاک کردم. من ذهنیتم را تغییر دادم وگرنه مواد غذایی همان ها هستند. خواص و ویژگی های مواد غذایی تغییر نکرده ولی ذهنیت و باور من تغییر کرده.

      پس مرحله اول این است که از آنچه تا به امروز فکر می کردیم (و در واقع خیال می کردیم، چون واقعیت نداشته) دست برداریم و به قدرت ذهن ایمان بیاریم و شروع کنیم ذهنیت خودمان را بر اساس چیزی که می خواهیم بچینیم و شکل دهیم.

      این که چگونه مجدد ذهن خودمان را بر اساس آنچه می خواهیم شکل دهیم را داریم یاد می گیریم. تجسم شبانه، تصویر سازی خواسته ها، تخیل روزانه، ساختن سناریوی ذهنی از آنچه می خواهیم، تجسم اندام مورد نظر، پاسخ گویی به سوالاتی که احساس ما را درگیر می کند و …

      در واقع یا این تمرینات شرایط مورد نظر خودمان را شبیه سازی می کنیم و خودمان را در محیط شبیه سازی شده قرار می دهیم تا ذهنمان سناریوی جدید را به عنوان واقعیت قبول کند و دیگه بعد از اون همه چیز به صورت روتین و طبیعی پیش می رود چون فرمان های لازم بر اساس آنچه ما خواسته ایم صادر می شود و موجب تغییر رفتار و بعد از اون تغییر نتیجه می شه.

      پس تناسب اندام به طور طبیعی امکان پذیره چون ما قدرت خلق کنندگی داریم و به راحتی با استفاده از این قدرت به این خواسته مون می رسیم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/08/01 16:51
      مدت عضویت: 71 روز
      امتیاز کاربر: 4195 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 232 کلمه

      متناسب بودن چه حسی داره؟ مهم ترین احساس من کدومه؟

      مطمئنا متناسب بودن پر از احساس های خوبه، احساس آزادی و رهایی، احساس گذشتن از باید ها نباید ها و بخور و نخور ها، احساس باز شدن و آزاد شدن همیشگی ذهن از فکر درباره چاقی، احساس سبکی، احساس خوش تیپی و خوش ظاهری و خوش هیکلی، احساس با کلاسی و با شخصیتی، احساس قدبلندی و خیلی احساسات خوب دیگه.

      ولی!!! برای من یک حس مهمتر از حس های دیگه است. حس رسیدن، حس شدن، حس مسلط شدن به ذهن، حس احساس توانمندی رسیدن به خواسته با قدرت ذهن.

      توی یه فایل تصادفی استاد میگفتن اینکه بعضی ها بعضی کارها رو با شور و شوق اولیه شروع میکنن ولی ادامه نمیدن به خاطره اینه که ایمان ندارن که جواب میده، اگر ایمان داشتن که جواب میده مطمئنا با همون شور و شوق ادامه میدادن…

      حالا اینجا هم همون بحثه، متناسب شدن احساس ایمان به روش ذهنی رو بهم میده. بهم ثابت می‌کنه این راه درسته و راهی غیر از این راه وجود ندارد. نشون میده و ثابت می‌کنه ما قدرت خلق کنندگی داریم و میتونیم با تغییر افکار، باورها و نگرشمون، نتایج رو تغییر بدیم.

      پس من مشتاق و چشم به راه رسیدن به تناسب اندامم، تا یه مهر تایید به روش ذهنی و توانمندی خودم در این روش بخوره.

      من به زودی به تناسب مورد نظرم میرسم و بهم ثابت میشه.

      به امید اون روز

      خدایا به امید تو

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/08/03 11:09
      مدت عضویت: 71 روز
      امتیاز کاربر: 4195 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 172 کلمه

      « با آگاهی از وجود نیرویی درون ما که قدرتِ محقق گرداندنِ هر خواسته ای را دارد، و با ایمان به این نیرو و خودِ برتر با تخیل شبانه و ورود تصویر ایده آل به ذهن و سوالهایی درجهت رسیدن به خواسته مان، انتظاراتی در ما شکل گرفت.»

      سوال من از خودم اینه؟ آیا انتظار در من شکل گرفته؟ آیا واقعا الان منتظر تناسبم؟ آیا واقعا برام طبیعی و روتین شده؟ اگر برام طبیعی شده باشه عملا دیگه دغدغه ش رو ندارم.

      نمیدونم انجام تمرینات چقدر درونی شده، چقدر روی ذهن من تاثیر می‌ذاره یا فقط داره روتین میشه، فقط می‌دونم خیلی وقتها قشنگ احساسم رو درگیر میکنه، و ادامه میدم با نگاه به احساس خوب و بعد انتظار اتفاقات خوب.

      نمیدونم من همون آدم قبلی هستم یا نه، نمیدونم چقدر تغییر کردم. ولی ادامه میدم. به کار نرمی که ذهنم باهاش مشکلی ندارد و مقاومتی نشون نمی‌ده ادامه میدم. می‌خوام ادامه بدم و خسته نشم و نصفه ول نکنم. که همین استمرار و ادامه دادن خودش یه هدفه که بهش میرسم.

      خدایا به امید تو

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/08/03 10:12
      مدت عضویت: 71 روز
      امتیاز کاربر: 4195 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 133 کلمه

      سلام دوست عزیزم

      دوست بی همتا

      ممنون بابت کامنتتون، چقدر خوب بود

      من رو یاد خیلی موارد انداخت، دو بار بین کامنت شما، گوشی را زمین گذاشتم و موردی را در دفترم ثبت کردم و بهش پرداختم و فکر کردم، بسیار بسیار ممنونم.

      و بحث احساس لیاقت که به نظر من همه چیزه، مهم ترین بحثه. و مثال طلافروشی که من هم خیلی تجربه. شروع داشتم، ولی الان که از دید عدم احساس لیاقت بهش نگاه میکنم، میبینم این مورد در خیلی از جنبه های زندگی م بوده. که به خاطر اینکه خودم رو ازش دور میدونستم، اصلا به سراغش هم نمی‌رفتم. این دور دونستن از عدم احساس لیاقت نیومده و اولین کاری که باید انجام بدیم اینه که این حس لیاقت رو در وجود خودمون رشد بدیم.

      بازم بسیار ممنون از کامنت خوب و آگاهی بخش شما 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/08/01 17:11
      مدت عضویت: 71 روز
      امتیاز کاربر: 4195 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 103 کلمه

      سلام شهربانوی عزیز

      چقدر کامنتتون خوب بود

      طولانی بود ولی من با علاقه تا آخر خواندم

      ممنون از شما

      چقدر صحنه سازی و سناریو نویسی تون عالیه، ما هم با شما توی آرایشگاه بودیم. 

      آدم شما دوستان رو که آنقدر خوب می‌نویسید و به قول معروف دل به کار میدید را میبینه، انگیزه میگیره. ضمن اینکه وقتی احساستون رو میخوانیم، انگار خودمون یک بار دیگه داریم تمرین رو جواب میدیم، تازه از یک زاویه ای که ممکنه به فکر خودمون نرسیده باشه. 

      ضمنا انقدر سناریو واقعی بود که من گفتم حالا که میخواهید موهاتون رو رنگ کنید کاش پیراهن سفید رو نپوشیده بودین 😉

      موفق و متناسب باشی دوست خوبم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/07/30 09:05
      مدت عضویت: 71 روز
      امتیاز کاربر: 4195 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 197 کلمه

      سلام مهدیه عزیز

      چه کامنت خوبی بود

      چقدر زیبا تصویر سازی کردید. این شیک پوش شدن و خوش ظاهر بودن، داره همزمان با تناسب ذهنی با ما ایجاد می شه و رشد می کنه. من خودم هر روز صبح میگم حیفه که با این اندام خوب، لباس مناسب و شیک و رسمی نپوشم. حالا که لباس خوب پوشیدم حیفه کمی به پوستم نرسم. جالبه که برمیگردم و عطر هم می زنم. با اینکه با عطر صبحگاهی زیاد احساس خوبی نداشتم، و کمی بوش اذیتم می کرد ولی الان با اون هم راحت شدم و انگار می گم حیفه، عطر هم بزن. حتی عصر که می رم لباسم را دربیارم، از بوی عطری که زده بودم لذت می برم. یا جلوی آینه دیگه دوست ندارم به پوستم ور برم و جوش هام رو دستکاری کنم، میگم حیف این ظاهر خوب منه که با کندن پوستم خدشه دار بشه. کلا داریم از ظاهر و بدن خودمون بیشتر لذت می بریم و این یک روند نرم و تکاملیه و یه جورایی نتیجه کار روی تناسب ذهنیه. در حالی که هدف اصلی ما نبوده. اینه که استاد می گفتن اول دوره، نتیجه ای رو برای دوره در نظر نگیرین.

      بازم از کامنت خوبت متشکرم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/07/29 08:01
      مدت عضویت: 71 روز
      امتیاز کاربر: 4195 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 198 کلمه

      سلام سحر عزیز

      صبحتون و صبحمون بخیر

      من نمی دونم چطور این کامنت رو ندیده بودم و قسمت بود که الان ببینم

      چقدر از خواندن کامنت شما لذت بردم. و بهم یه انگیزه و روحیه جدید داد که تمرین امروزم رو انجام بدم. در واقع می خواستم تمرینم رو انجام بدم، گفتم بذار یه کامنت بخوانم بعد و بعدش این کامنت رو دیدم.

      وقتی جواب سوالات را می خواندم همش می گفتم واااای این همون چیزیه که منم دوست دارم بنویسم و کلی از مواردی که نوشتید ایده گرفتم.

      من هم این نظم در ظاهر رو واقعا در خودم بیشتر می بینم. انگار وقتی گفتیم متناسبیم، صبح هم از خودمون توقع بیشتری داریم که این تناسب رو توی لباس های مرتب و سر و وضع بهتری ظاهر کنیم. و پوشیدن لباس های مرتب و رسیدن به ظاهر باز هم حس تناسب را در ما بیشتر می کنه. وقتی توی آسانسور خودم را می بینم خیلی لذت می برم و خیلی احساس زیبایی دارم و این حس خودم را در چشمان دیگران هم می بینم و بعضی وقت ها افراد بهم می گن.

      خدا رو شکر از قرار گرفتن در این مسیر و خدا رو شکر بابت کامنت تون که حال من رو خوب کرد.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/07/28 23:40
      مدت عضویت: 71 روز
      امتیاز کاربر: 4195 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 99 کلمه

      سلام

      ممنون از کامنت خوبتون

      میگن دیگران همان فکری را راجع به ما میکنن که ما راجع به خودمون داریم، همون حرف های رو بهمون میگن که خودمون درباره خودمون میگیم، نظر ما را به خودمون برمیگردونن.

      وقتی ما تصور مون از خودمون یه فرد خوش تیپ و قلمی و متناسب و قد بلنده، دیگران هم همین تصور رو نسبت به ما دارن و درون خودمون رو بهمون بازخورد میدن.

      ما منتظر تناسبیم و دیگران همین بازخورد رو به ما میدن.

      حالا شما میگید که نمیگن، ولی به زودی زود میگن.

      ما منتظر تناسبیم و تناسب رو برای خودمون طبیعی و شدنی و آسان می‌دونیم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/07/28 23:35
      مدت عضویت: 71 روز
      امتیاز کاربر: 4195 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 22 کلمه

      سلام
      دقیقا موافقم
      تازه من با دیدن هر عکس یه ماشاالله هم به صاحب عکس میگفتم
      آهنگ شاد روش خیلی با حال و هوایش میخوانه.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/07/28 22:07
      مدت عضویت: 71 روز
      امتیاز کاربر: 4195 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 83 کلمه

      سلام نشمیل عزیز

      چقدر شما خوب کار میکنید، چقدر خوبه که متعهدانه تمرینتون رو توی سایت می‌نویسید. من هر بار که این تههد را میبینم هم انگیزه میگیرم و هم لذت میبرم.

      ضمن اینکه خود کامنتتان هم خیلی خوب است، مخصوصا اون قسمتی که تاثیر افکار جدید رو در رفتارتون در سایر جنبه های زندگی گفتید.

      این که باعث صبوری بیشتره، باعث گذشت بیشتره، باعث مثبت نگری بیشتره.

      امیدوارم در این مسیر هر روز موفق تر از قبل باشید و به بقیه مثل من هم انگیزه بدید.

      🥰🥰🥰

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/07/28 21:47
      مدت عضویت: 71 روز
      امتیاز کاربر: 4195 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 144 کلمه

      سلام الهام خانم عزیز

      ممنونم بابت کامنت عالی و جامع و کامل شما

      چقدر خوب که به صورت تاکیدی آنقدر خوب به نیروی درون پرداختید.

      هر چقدر ما به نیروی درون مون نزدیک بشیم و بهش اعتماد کنیم راه رو درست رفتیم. چون این نیروی درون خود متعالی ما و از جنس خداست. سختی کار اینه که باور کنیم همچین نیرویی درون ما هست و اینکه باور کنیم همچین نیرویی کافیه. ما فکر میکنیم برای رسیدن به خواسته هامون تلاش های عجیب بیرونی یا اتفاقات خاصی لازمه، چون اولا خواسته های خودمون رو خیلی بزرگ می‌دونیم و خودمون رو در مقابل اونها کوچک می‌دونیم، یعنی خودمون رو به اندازه کافی لایق نمیدونیم، و دلیل دیگه اینکه نیروی درون خودمون رو کافی نمی‌دونیم.

      هر وقت خودمون رو لایق خواسته هامون بدونیم و با اعتماد به درون خودمون و خدای خودمون جلو بریم رسیدن به خواسته ها برامون آسان میشه.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/07/24 23:31
      مدت عضویت: 71 روز
      امتیاز کاربر: 4195 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 95 کلمه

      سلام و ادب

      ممنون از کامنت خوبتون

      دقیقا همینه، اگه ما بتونیم با همون شدت و با همون تعهد که ذهن خودمون رو از اطلاعات چاق کننده، مثل همون مواردی که نام بردید و کلی اطلاعاتی که فکر میکردیم چقدر مفیده، بمباران کردیم، بیایم با تجسم و تصور و تمرین، با تصاویر ذهنی متناسب بمباران کنیم، هیچ فاصله ای با لاغری و تناسب اندام نداریم.

      ما داریم سعی خودمان را می‌کنیم و باید انتظار لاغری داشته باشیم چون داریم از همون مسیر استفاده میکنیم و ماقبلا از این مسیر نتیجه گرفتیم، البته این دفعه می‌خوایم نتیجه عکس بگیریم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/07/24 23:22
      مدت عضویت: 71 روز
      امتیاز کاربر: 4195 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 107 کلمه

      سلام زهرا خانم عزیز

      بسیار ممنونم از شما

      چقدر کامنتتون خوب بود، من بخش های از کامنت رو کپی کردم که بعداً هم مجدد بخوانم.

      افکار از تصاویر بوجود میاد و ما آنقدر از قبل تصاویر نامناسبی توی ذهنمون ایجاد کردیم که انتظارمون هم بر اساس همون تصاویره.

      الان باید با هر بار تصور، تجسم و احساس لاغری (با استفاده از نوشتن حس یک فرد متناسب) یک تصویر جدید به آلیپم تصاویر ذهنی مون اضافه کنیم تا تعداد تصاویر متناسب از تعداد تصاویر چاق بیشتر بشه و بشه تصویر ذهنی غالب و منجر بشه به افکار و رفتار و نتایج.

      ممنونم که این نوشته خوب رو در اختیار ما هم گذاشتین 🥰

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم