0

جلسه نهم: دوستی با درون

ذهن ناخودآگاه قدرت تخیل
اندازه متن

مهمترین عامل رشد و پیشرفت انسان در رسیدن به اهداف تقویت مهارت دوستی با درون می باشد..

بسیاری از انسانها تصور می کنند اگر دوستان زیادی داشته باشند یا حداقل یک نفر باشد که بتوانند با او درد دل کنند شرایط احساسی بهتری خواهند داشت.

این درحالی است که همه ما مجهز به این ابزار قدرتمند در درون خود هستیم و نیاز به فردی برای ایفای نقش دوست نداریم.

دشمنی با درون

سالها عادت داشتم درباره شرایط زندگی ام با دوستان و اطرافیانم صحبت کنم و همیشه دوست داشتم آنها مرا تایید و برای من ابراز تاسف کنند. هرچه افراد بیشتری به من می گفتند که خیلی مظلوم هستم احساس بهتری پیدا می کردم و تصور میکردم که دوستان زیادی دارم که می توانم روی آنها حساب باز کنم.

اما هرچه دوستان من بیشتر می شدند، گله و شکایت های من هم بیشتر می شد و به همان اندازه هر سال شرایط زندگی من سخت تر می شد تا جایی که هر وقت با افراد مواجه می شدم درباره اتفاقات جدید و مسائلی که به تازگی در زندگی با آنها مواجه شده ام برای آنها صحبت می کردم.

این عادت در موضوع چاقی هم بسیار پررنگ بود و من همیشه درباره تلاش کردن ها و نتیجه نگرفتن هام برای دیگران صحبت می کردم.

هرچه تعداد بیشتری برای من دلسوزی می کردند احساس آرامش بیشتری پیدا می کردم که من مقصر چاقی ام نیستم چون برای لاغر شدن هرکاری می توانسته ام انجام داده ام.

هرچه افراد بیشتری به من حق می دادند که من برای لاغر شدن تلاش می کنم اما لاغر بشو نیستم اشتیاق و انگیزه من برای لاغر شدن کمتر می شد چون دلیل و توجیه قابل قبولی برای چاقی به دست آورده بودم.

زمانی که به لطف خداوند در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم اولین موضوعی که برای من واضح شد این بود که هرگز نباید درباره چاقی و لاغر نشدن و هرموضوعی که مرتبط با چاقی و لاغری است با دیگران صحبت کنم.

تا به امروز که ده سال است در مسیر لاغری با ذهن حرکت می کنم حتی یک بار هم درباره لاغر نشدن یا چاق شدن و … با اطرافیانم صحبت نکرده ام.

همچنین متوجه شدم که دوستی با درون نقش کلیدی در کسب نتیجه عالی در مسیر لاغری با ذهن دارد و من نیاز به یک همراه و دوست صمیمی دارم که در مواقعی که احساس ناامیدی یا شکست می کنم بتواند با صحبت کردن و دلداری دادن به من شرایط احساسی من را تغییر داده و اشتیاق و انگیزه ادامه دادن را در من شعله ور کند.

خیلی زود متوجه شدم که تنها کسی که می تواند بهترین دوست برای من در مسیر لاغری با ذهن باشد خودم هستم.

من در تمام سالهایی که چاق بودم هرگز از خودم و شرایط جسمی ام رضایت نداشتم و همیشه خودم را سرزنش می کردم و نتیجه آن چاق تر شدن در طی سی و چند سال بود.

از آنجا که مسیر لاغری با ذهن دقیقا منطبق با مسیر چاقی با ذهن است فقط در جهت برعکس باید حرکت کنیم به این نتیجه رسیدم که برای لاغر شدن نیاز به دوستی با درون دارم به همین دلیل تصمیم گرفتم همانگونه که در دوران چاقی با خودم دشمنی داشتم اکنون در مسیر لاغری شیوه صلح و دوستی با خودم را در پیش گرفته و در مسیر لاغر شدن حامی و پشتیبان خودم باشم.

دوستی با درون

اهمیت دوستی با درون

دوستی با درون، یکی از مهم‌ترین جنبه‌های رشد فردی و روانی است. این مفهوم به معنای پذیرش و شناخت کامل خود، همراه با پذیرش نقاط قوت و ضعف‌هاست. داشتن رابطه‌ای سالم و دوستانه با درون، می‌تواند اثرات مثبت زیادی بر سلامت روانی، عاطفی و حتی جسمی فرد داشته باشد.

چند نکته در مورد اهمیت این نوع دوستی:

1. خودپذیری و عزت نفس:

وقتی با درون خود دوست هستیم، به راحتی می‌توانیم خودمان را با همهٔ جوانب مثبت و منفی بپذیریم. این پذیرش باعث افزایش عزت نفس و احساس رضایت از خود می‌شود. عزت نفس بالا که نتیجه دوستی با درون است می‌تواند به ما کمک کند که در مسیر لاغری با ذهن مقاوم‌تر و عملگراتر باشیم.

2. کاهش اضطراب و استرس:

وقتی با خود در صلح و دوستی هستیم، کمتر خودمان را قضاوت می‌کنیم و همین امر به کاهش اضطراب و استرس کمک می‌کند. درونی که به جای انتقاد مداوم از خود، از خود مراقبت می‌کند، باعث ایجاد آرامش ذهنی می‌شود. دوستی با درون و نتیجه آرامش ذهنی داشتن بهبود حرکت در مسیر لاغری با ذهن و کسب نتایج عالی خواهد شد.

3. توانایی تصمیم‌گیری بهتر:

شناخت بهتر از خود و یادگیری مهارت دوستی با درون، به ما کمک می‌کند که در تصمیم‌گیری‌ها، بهتر عمل کنیم. این آگاهی از خود، به ما نشان می‌دهد که چه چیزی واقعاً برایمان مفید است و چه انتخاب‌هایی به بهبود زندگی‌مان کمک می‌کند. این نگرش قطعا در مسیر لاغری با ذهن مفید و تاثیرگذار خواهد بود.

4. رشد شخصی و معنوی:

دوستی با درون باعث می‌شود که فرصت بیشتری برای رشد معنوی و شخصی داشته باشیم. به جای تلاش برای رسیدن به استانداردهای بیرونی یا قضاوت دیگران، بر روی بهبود خود از درون تمرکز می‌کنیم. این نوع از رشد، عمیق‌تر و ماندگارتر است.

5. ارتباطات بهتر با دیگران:

وقتی با خودمان در ارتباط خوبی هستیم، روابط ما با دیگران نیز بهتر و سالم‌تر خواهد بود. چرا که احساس کامل بودن از درون، به ما اجازه می‌دهد که بدون نیاز به تأیید دیگران، به شکلی واقعی‌تر و متعادل‌تر با آن‌ها در ارتباط باشیم.

در نهایت، دوستی با درون نیاز به تمرین و توجه دارد؛ مانند هر رابطه‌ای دیگر. این رابطه به معنای خودشناسی عمیق‌تر، پذیرش، و مراقبت از خود است.

دوستی با درون

فایل صوتی را با دقت گوش کنید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

زمانی که دیدگاه های ثبت شده در این جلسه به ۱۵۰ دیدگاه برسد جلسه بعدی قرار داده می شود.

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.61 از 61 رای

https://tanasobefekri.net/?p=45672
115 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      امتیاز کاربر: 18348 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 736 کلمه

      با سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان عالی 

      زمانی که حس و انتظارم از خودم لاغر شدن می‌باشد حس و حالم هم عالی است  اما گاهی پیش می‌آید که ناخودآگاه از خودم راضی نمیشم  وقتی تو آینه به خودم نگاه میکنم که هنوز هم باید بازم تلاش کنم یا چرا اینقدر طول می‌کشه تا متناسب تر بشوم  حس ام بد میشود. این نوسان احساسات  به نظرم طبیعی است  چون انسان ذاتا شکاک است در هر موردی ممکن است شک کند  زمانی میتوان این شک را در هر جنبه از زندگی کمرنگ کرد که بتوانیم با آگاهی های صحیح اعتماد به نفس را در خودمان تقویت کنیم و با خود درون خود به صلح پایدار برسیم و به آرامش برسیم. در مورد لاغری با ذهن لازمه که ما به خودمون به صلح درون برسیم  اگر زمانی از حد تعادل خارج شدیم خودمان را سرزنش نکنیم بلکه مانند دوستی مهربان با خودمان رفتار کنیم و سعی کنیم ریشه این رفتار را پیدا کنیم  و ببینم چرا این رفتار موقع خوردن از نوع مواد غذایی برای ما پیش میآید در آنوقت است که میتوانیم احساس بدی که از خوردن را داشتیم مدیریت کنیم  و به احساس خوب برسیم  و تکرار آن رفتار را کمرنگ کنیم 

       دوروز پیش با همسرم رفتیم خرید  موقع برگشتن به خانه  همان جور که داخل ماشین بودم چشمم به یک مغازه کوچک افتاد با کلی زولبیا بامیه  جالب اینجا بود ماشین سرعت داشت مغازه خیلی درب کوچیکی داشت حالا چطور من توانستم این مغازه را ببینم و تشخیص بدم زولبیا بامیه داره. اینو دیگه نمی‌دونم  به همسرم گفتم نگه دار برو برام بخر  تا به این سن برسم یادم نمی‌آید هوس زولبیا بامیه داشته بودم  چون شهد داره خوردنش دلمو میزنهخلاصه دو کوچه آنطرف‌تر جای پارک پیدا شد همسرم رفت  نیم کیلو خرید  من با یک ولع خاص که اصلا برای من سابقه نداشت  چون من عادت این کار را ندارم درب جعبه را باز کردم و شروع به خوردن کردم حالا نخور کی بخور واقعا تمام این  مورد بی اختیار بود طوری که همسرم کلی با تعجب منو نگاه میکرد  گفت چرا اینقدر هولی صبر کن بریم خونه  بخور گفتم نمی‌دونم چرا فقط دوست دارم بخورم  وقتی که از نظر ذهنی خوردن من تمام شد فکر کنم حدود صدتا دویست گرم از نیم کیلو زولبیا بامیه را خوردم  تازه بعد از خوردن. یهو به خودم اومدم واقعا چرا من اینقدر خوردم  اولش راستش بگم ی کوچولو خودمو سرزنش کردم. چه خبرت بود مگه قحطی بود. اما چون به شکر خدا آموزش دیدیم سریع این سرزنش را تمام کردم. گفتم  مهم نیست الان 

      قدر از این شیرینی خوردی ببین اول از کار خودت الان راضی هستی یا راضی نیستی. به خودم جواب دادم. تا جاییکه نیازم بود راضی ام اما از باقی اش راضی نیستم. باز از خودم سوال کردم. الان احساست نسبت به این نوع برخورد با این شیرینی چی بود و حالا که خوردی چیه  ،، حس موقع خوردن لذت بردن بود حس بعداز زیاد خوردن پشیمانی بود ،،،

      خب الان که پشیمان شدی آیا الان این پشیمانی سودی برات داره ،،،

      به خودم جواب دادم نه  سودی ندارد 

      باز از خودم پرسیدم  ناراحتی  

      جواب دادم نه خیلی 

      چطور خیلی ناراحت نیستی هرمی جای تو بود الان کلی خودش را سرزنش میکرد  تا دیگه همچنین پر خوری نکنه  

      گفتم اولا من آموزش دیدم  خیلی وقته همچین رفتاری نداشتم. بیشتر وقتها خوب عمل کردم اگر هم همچین موضوعی الان پیش آمده حتما بالا اومدن ی سری فرمول‌های چاقی بوده که باید شناسایی اشون میکردم  مثل  خیلی وقته از این شیرینی نخوردی. تقریبا دو سه سالی هست که زولبیا بامیه نخورده بودم    ،،،حالا هرچی دلت میخواد بخور جبران آن چند سال ،،،با ی بار حسابی خوردن چیزی نمیشه،،،  این فرمول‌ها همان موقع خوردن اومد بالا. و من با ولع خوردم حتی گفتم صبحانه که نخوردی اشکال ندارد بخور ،،،فوقش نهار نمی‌خوری جبران میشه،،، 

      وای که ذهن چاق چقدر می‌تونه دلیل برای خوردن پیدا کنه اونم در کسری از ثانیه 

      خلاصه  خوردم مرور ذهنی هم داشتم ناراحت ام شدم اما  سریع واکنش احساس خودمو تغییر دادم  گفتم اولا سهیلا خانم تو فرد نا آگاهی نیستی خودت می‌دونی اشتباه کردی اشکالی ندارد پیش میآید  عوضش حس تا خوب نگه داره تا این شیرینی به صورت انرژی دفع بشه بره تبدلیش نکن به چربی خیالت راحت باشه. هر فکری بکنی همان میشه نوع انرژیت  اما سعی کن اگر پیش آمد دوباره. این دفعه متعادل رفتار کنی همین تسلط بر احساس باعث میشود نوسان احساسات را در مواقع حاد مدیریت کنیم  

      با تشکر از استاد عزیزم 

      سهیلا عظیمی 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 18348 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 47 کلمه

      سلام دوست عزیز ممنونم از شما. اما من 5 ساله تو مسیرم  منم هنوز  با این که خیلی فرمول‌های ذهن ام تغییر کرده  ولی بازم گاهی پیش می‌آید که فلاش بک میزنه و فرمول‌های قدیمی را میاره بالا برای همین استاد تاکید می‌کنه فقط ادامه بدین. سپاسگذارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم