هرچه سن چاقی افراد بیشتر شود به شکل ساده تر و راحت تری چاق تر از قبل می شوند. دلیل آن این است که چاق تر شدن در ذهن ما ساده تر و راحت تر از قبل می شود.
برای لاغر شدن هم می توان از این ویژگی ذهن ناخودآگاه استفاده کرد و هر چقدر در ذهن خود لاغری آسان تر شود به شکل راحت تری لاغر و لاغرتر خواهید شد.
اشتباه مهلک افراد چاق برای لاغری
متاسفانه همه افراد چاق باور کرده اند که چاق شدن آسان است و به راحتی چاق و چاق تر می شوند. این نگرش در نتیجه بارها دیدن عدد وزن بالاتر روی ترازو و مواجه شدن با اضافه وزن بیشتر در ذهن آنها ایجاد شده است.
همچنین هربار که برای لاغر شدن از طریق برنامه های رژیمی و سایر روش های لاغری استفاده کرده اند و به هر زور و زحمتی مقداری کاهش وزن داشته اند به محض رها کردن رژیم و خارج شدن از برنامه لاغری خیلی راحت و سریع دوباره چاق شده اند باعث شده که باور کنیم لاغر شدن بسیار سخت و چاق شدن بسیار آسان است.
اگر از هر فرد چاقی سوال کنید که می تواند در طی یک سال ۲۰ کیلو اضافه وزن پیدا کند؟ احتمال خیلی زیاد پاسخ او مثبت خواهد بود و این کار را بسیار ساده می داند.
اما اگر از همان فرد سوال کنید که می تواند در طی یک سال یا حتی دو سال ۲۰ کیلو کاهش وزن داشته باشد؟ نزدیک به یقین خواهد گفت که امکان ندارد.
دلیل اینکه ما نمی توانیم باور کنیم می توان به سادگی و راحت لاغر و لاغرتر شد این است که در ذهن همه افراد چاق فرمول چاق شدن به این شکل ثبت شده است که برای چاق تر شدن نیاز به هیچ کاری نیست و فقط کافی است فقط یه ذره حواسم به خوردنم نباشه و خودم رو کنترل نکنم خیلی راحت یک کیلو بعدی رو اضافه می کنم.
اما فرمول لاغر شدن در ذهن همه افراد چاق به این شکل ثبت شده است که کاهش وزن ۱ کیلو یا ۳ کیلو و یا حتی ۵ کیلو اول آسان است اما برای کاهش وزن بیشتر باید خیلی سختی و محدودیت بیشتری را تحمل کرد به همین دلیل در ذهن همه ما لاغرتر شدن برابر با تحمل رنج و سختی بیشتر است به همین دلیل هرگز قادر به رسیدن به تناسب اندام ایده آل خود نیستیم.
اگر می خواهید همانگونه که چاق تر شدن برای شما آسان و آسان تر شد اکنون لاغری آسان تر را تجربه کنید باید این فرمول های مربوط به نحوه لاغر شدن را در ذهن خود اصلاح کنید.
هرچقدر فرمول های ذهنی که مانع لاغری آسان تر می شوند را کشف و اصلاح کنید روند لاغری آسان تری را تجربه خواهید کرد.
- برخی از فرمول های مشترک در ذهن افراد چاق به شرح ذیر است:
- خیلی سریع لاغر شدنم شروع می شه ولی بعد از دو سه کیلو استپ می کنم.
- چند کیلو اول رو راحت کم می کنم ولی کیلوهای بعدی رو دیگه نمی تونم کم کنم.
- تا رژیم می گیرم لاغر می شم ولی برای لاغرتر شدن به مشکل بر می خورم.
- لاغر شدن خیلی سخت نیست ولی لاغر موندن خیلی سخته
موارد مشابه زیادی ممکن است در ذهن شما وجود داشته باشد که بیانگر عقیده و نگرش شما درباره سخت بودن لاغر شدن باشد و اگر می خواهید لاغری آسان تری را تجربه کنید باید این موانع ذهنی را اصلاح کنید.
تاثیر ذهن و جسم بر چاقی
هر وسیله ای که توسط بشر خلق شده است، شامل مجموعه ای از قطعاتی است که در هماهنگی با یکدیگر عمل می کنند و در نتیجه حرکتی منظم و از پیش تنظیم شده را ایجاد می کنند.
یک خودرو از بیش از 15 هزار قطعه ساخته شده است که همه قطعات در هماهنگی با یکدیگر کار میکنند و خیلی از قطعات بر کار و عملکرد دیگر قطعات تاثیر دارند.
بعنوان مثال تسمه دینام به تنهایی یک قطعه است ولی با چندین قطعه در ارتباط است.
بدن انسان نیز از هزاران قطعه (عضو) تشکیل شده است که به شکل بی نهایت منظمی با یکدیگر در ارتباط هستند.
در انسان علاوه بر اعضاء که حالت فیزیکی دارند، افکار و احساس ها نیز با یکدیگر در ارتباط هستند و یک فکر می تواند فکر دیگری را ایجاد یا تقویت کند و همچنین یک احساس می تواند در احساس دیگر تاثیرگذار باشد.
همچنین افکار و احساس می توانند بر عملکرد سایر اعضای فیزیکی بدن تاثیرگذار باشند.
افرادی که اضافه وزن دارند از آنجا که در ذهن خود فرمول های زیادی برای منطقی بودن چاق بودنشان دارند، سبب شده است که از احساسات خود نیز برای چاق تر شدن استفاده کنند. درحالی که خودشان از این موضوع اطلاع ندارند.
همیشه از اینکه چاق تر می شدم تعجب می کردم که چرا من با اینکه مقدار غذا خوردنم نه تنها بیشتر از قبل نشده بلکه کمتر هم شده باز هم چاق تر شدم؟!
این سوالی است که در ذهن خیلی از افراد چاق وجود دارد که چرا با اینکه مقدار خوردن آنها کمتر شده ولی چاق تر می شوند.
نکته جالب توجه اینکه همانطور که غذا خوردن یک فرد متناسب را چاق نمی کند ولی یک فرد چاق را چاق تر می کند، برخی احساس ها نیز در افراد متناسب تاثیر چاق کنندگی ندارند ولی برای افراد چاق تاثیر چاق تر کنندگی دارند.
به عنوان مثال افراد چاق اعتقاد دارند که احساس بد، یا احساس افسردگی در آنها سبب اضافه وزن شده است و برخی معتقدند که افسردگی آنها باعث چاقی بیشترشان می شود.
البته وقتی اضافه وزن از حد معمول بیشتر شود و فرد با مشکلات بیشتری مواجه می شود و سعی می کند از طریق روشهای مختلف مقداری از اضافه وزن خود را کاهش دهد و موفق نمی شود، این فرمول را تغییر می دهد.
این بار می گوید چاقی او باعث افسردگی اش شده است و تا زمانی که لاغر نشود نمی تواند حال خوبی داشته باشد.
همانطور که قطعات یک ماشین بر یکدیگر تاثیرگذار هستند انسان هم می تواند احساس های خود را تحت تاثیر یکدیگر قرار بدهد.
تحت تاثیر قرار گرفتن احساسات ما سبب می شود نتایج ما یا خواسته های ما با یکدیگر در ارتباط باشند.
به عنوان مثال وقتی در ذهن خود این فرمول را ثبت کرده باشید که چاقی من به خاطر احساس بد یا افسردگی است یا به طریقی دیگر در ذهن خود ثبت کرده باشید که به دلیل اضافه وزن فعلی، من دچار افسردگی شده ام، سبب می شود احساس ما که موضوعی کاملا غیرفیزیکی است با چاقی که وضعیتی کاملا فیزیکی است در تبادل قرار بگیرد.
این تاثیرپذیری جسم از ذهن یا ذهن از جسم سبب می شود که بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند بارها تلاش کنند لاغر شوند اما موفق نمی شوند چون اضافه وزن خود را در ذهنشان به احساس خود مرتبط کرده اند.
ارتباط احساسی، جسمی سبب می شود که شما به صورت جسمی برای لاغری تلاش کنید اما چون از ارتباط چاقی خود با ذهن یا احساستان اطلاع ندارید سعی در تغییر احساس خود همسو با خواسته متناسب شدن نمی کنید و به همین دلیل تلاش فیزیکی شما به تنهایی برای لاغری نتیجه بخش نخواهد بود.
تفاوتی ندارد که شما در ذهنتان، احساس بد را عامل چاقی خود می دانید یا چاقی را باعث احساس بد خود، در هر حال ارتباط احساسی جسمی در ذهن شما شکل گرفته است و شما زمانی می توانید لاغر شوید که همزمان روی احساس و جسم خود کار کنید و هر دو جزء متصل شده در ذهن خود (احساس و جسم) را همسو با یکدیگر تغییر دهید.
لاغری با ذهن برای لاغری آسان تر
اهمیت ارتباط بین ذهن و جسم و تاثیر آن بر وضعیت جسمی سبب شد که در دوره های لاغری با ذهن تمرکز من در آموزشها روی هماهنگی احساس و جسم باشد، چون این ناهماهنگی در افراد مختلف متفاوت است و با انجام تمرینانی هدفمند و هوشمندانه سعی می کنم به استفاده کنندگان کمک کنم تا به تعادل مناسب بین احساس و جسم خود دست پیدا کنند و به این طریق مانع مهم و مخفی لاغر شدنشان را از سر راه خود بردارند.
استفاده از محصول پیاده روی موثر که در بخش محصولات سایت قرار دارد به شکل فوق العاده ای می تواند به شما کمک کند تا هماهنگی بی سابقه ای بین ذهن و جسم خود همزمان با پیاده روی کردن ایجاد کنید. این هماهنگی نه تنها سبب می شود از پیاده روی کردن برای اولین بار در زندگی نهایت لذت را ببرید بلکه باعث تغییر فرمول های ذهنی و کمک به تجربه لاغری آسان تر می شود.
هنرجویانی که از دوره ورود به سرزمین لاغرها استفاده کرده اند در همان جلسات اول تغییر در شرایط احساس و آرامش ذهنی به دلیل کاهش مرور افکار را به وضوح تجربه می کنند.
اهمیت تغییر احساس از احساس بد که می تواند شامل ترس از چاقی، استرس چاق تر شدن، ترس از حضور در جمع، احساس بد دیدن خود و موارد مشابه دیگر است سبب شده است تا در همان شروع دوره آمورشی به شکل متمرکز بر اصلاح افکاری که منجر به ایجاد و تشدید احساس بد می شوند تمرینات ذهنی و عملی ارائه شود.
توجه همزمان به احساس و وضعیت جسمی در حرکت هماهنگ احساسی جسمی به سمت لاغر شدن اهمیت بسیار مهمی دارد.
موضوع مهمی که درک و استفاده از آن می توانیم لاغری آسان تری را تجربه کنیم این است که احساس در مقایسه با جسم خیلی سریع تر می تواند تغییر کند.
اگر زخم روی دست را با احساس بد مقایسه کنیم متوجه می شوید که برای ترمیم زخم روی دست نیاز به زمان چند روز و شاید چند هفته باشد اما برای تغییر احساس بد نیاز صرف زمان زیاد نیست.
اگر راهکارهای تغییر احساس بد به احساس خوب را بدانیم و از آنها استفاده کنیم می توانیم در چند ساعت، دقیقه و حتی ثانیه از احساس بد به احساس خوب برسیم.
هرچقدر در این کار مهارت بیشتری کسب کنید زمان تغییر شرایط احساسی خود از بد به خوب کمتر خواهد شد.
بنابراین از آنجا که روند لاغر شدن جسم نیاز به زمان دارد می توانیم با تغییر شرایط احساس بدی که به واسطه چاقی در ما ایجاد شده است روند تغییر افکار در ذهن برای لاغر شدن را خیلی سریع از روند تغییر جسم آغاز کنیم. به این شکل می توایم روند لاغری آسان تری را تجربه کنیم.
این موضوع را همه افرادی که از محتوای سایت تناسب فکری استفاده می کنند درک و تایید می کنند که با هربار استفاده از محتوای سایت احساس ما بهتر می شود. دلیل این امر آگاهی و سعی من در تغییر شرایط احساسی هدایت شدگان به سایت تناسب فکری است.
چون احساس از افکار سرچشمه می گیرد می توان از طریق شنیدن آگاهی های مناسب افکار خوب در ذهن افراد ایجاد کرد و فرد با مرور خودبخودی این افکار احساس بهتری پیدا می کند و این لازمه تجربه لاغری آسان تر می باشد.
از این رو لازم میدانم درباره این موضوع مهم و تاثیرگذار، آگاهی که سبب موفقیت من در تجربه لاغری آسان تر شده است را با دوستانم به اشتراک بگذارم.
مهارت تغییر احساس هنرجوی لاغری با ذهن
لاغری آسان تر را تجربه کنید، چه عبارت شگفت انگیزی.
احساس خوب از درون به وجود می آید و اگر قرار باشه احساس خوب خودمون را به عوامل بیرونی گره بزنیم چون همیشه شرایط و عواملی هستند که مورد علاقه ما نیستند نمی تونیم همیشه احساس خوب را تجربه کنیم.
باید مهارت ایجاد احساس خوب را یاد بگیریم و اول خودمون را به منبع درونیمون اتصال بدهیم و حالا وقتی حالمون خوب شد می توانیم با عوامل بیرونی احساس خودمون را بهتر کنیم و در نهایت باید احساس خوب درونمون باشه تا بتونیم از موسیقی یا دیدن فرزندمان یا قدم زدن در طبیعت لذت ببریم …
رسیدن به احساس خوب لازمه تجربه لاغری آسان تر است.
خیلی از افراد چاق هستند که فکر می کنند دلیل حال بدشون چاقیشون هست یعنی دارند عامل بیرونی را ربط می دهند به حس درونی! از طرفی چون چاق هستند نمی توانند احساس خوب را تجربه کنند و از طرفی چون احساسشون بده نمی توانند لاغر بشوند!… 🤔
اگر این دو را به هم ربط بدیم میشه عاملی که هرچه تلاش کنیم لاغر نمی شیم چون اول از همه بلد نیستیم احساسمون را خوب کنیم و منتظریم که لاغر بشیم بعد احساس ما خوب بشه.
از طرفی هم خیلی وقتها ما دوست داریم تو فاز منفی باشیم یعنی هرکی ما را می بینه بگه بیچاره موهاش سفید شده یا صورتش شکسته شده یا کمرش زیر بار زندگی یا غم از دست دادن عزیزش شکسته شده 😳 و دوست داریم جلب توجه کنیم و فکر می کنیم اینطوری به ما رحم می کنند و به صورت ناخودآگاه افسردگی را دوست داریم.
اگر چاقی را به افسردگی ربط بدیم دیگه کار تمومه، تلاش برای لاغر شدن بی فایده است و این در صورتی است که وقتی دوست نداری از حال بد فاصله بگیری از قبل علت و معلول را در ذهنت درست کردی و اینها فقط توجیه هستند برای چاق موندن یا احساس بد داشتن. چون افراد متناسب بسیاری هم هستند که به دلایل دیگری که خودشان می دانند احساسشون بده.
پس فرمول ذهنی و مخرب من اینجا رد میشه
ولی اصلا احساس به چاقی یا لاغری ربط نداره اینها از هم جداست وگرنه پس چرا میاییم فایلهای انگیزشی گوش می کنیم و احساسمون خوب میشه لاغر نمی شیم!؟
تازه بعضی ها می گند من اعصابم به هم می ریزه یا ناراحت می شم خیلی می خورم و اشتهام زیاد میشه!؟
نه اصلا اینها به هم ربطی ندارند ولی چون از قبل ما در ذهنمون به هم ربطش دادیم برای ما اینطوری رقم خورده!
اهمیت تغییر احساس
حالت ذهنی و طرز تفکر یک جنسی است از متافیزیک که ممکنه در یک دقیقه تغییر حالت بده مثلا من احساسم خوبه اما یک دفعه با شنیدن یک حرف به هم می ریزم اما جسم فیزیک هست از جنس ماده امکان نداره تو یک دقیقه من از چاقی به لاغری برسم.
جسم برای تغییر کردن باید پروسه و فرایند خودش را طی کنه.
تأثیر احساس خوب در لاغری
وقتی مهارتشو پیدا کنیم احساس خودمون را خوب نگه داریم اولین تأثیرش اینه که شادتر میشیم، تمرکز و توجهمون برای هر نوع آموزش و مهارتی بهتر میشه، اشتیاق و انگیزه بیشتری میگیریم و می تونیم از زندگی بیشتر لذت ببریم.
اینها چیز کمی نیست. همین که احساست خوب بشه سلولهایی که جدید تکثیر می شوند آلوده به افکار منفی نیستند. مسموم نیستند، سلامت هستند و البته سلولهای جدید که متولد می شوند دیگه کد مخرب چاقی روشون نیست یعنی سالم و اورجینال متولد می شوند.
پس احساس خوب باعث یادگیری بهتر و عمیق تر آموزش ها میشه و تأثیرش روی سلولها اینه که سلولها کاملا سلامت و متناسب متولد می شوند😍 و روند چاقی کند میشه و استپ می کنه و ما هر قدم آماده تر میشیم برای اینکه به سمت لاغری آسان تر حرکت کنیم.
خیلی از دوستان در مسیر آموزشهای لاغری با ذهن دارند احساس خوبی را تجربه می کنند می گویند من به خودباوری رسیدم و روابطم بهتر شده و البته خودمو بیشتر دوست دارم اما چرا لاغر نشدم و می گویند یعنی مسیرم اشتباهه که تغییر فیزیکی نداشتم؟! نه اینطور نیست
جسم برای تغییر کردن یک پروسه ای را باید طی کنه و البته شما قراره با لاغری به همه چیز برسی (وفور نعمت) اگر قرار بود سریع لاغر بشی ولی افسرده باشی یا دور از خودت و یا غمگین باشی این لاغری چه فایده ای داشت.
احساس خوبه درونیه ما هست که باعث میشه ما از داشته هامون لذت ببریم. اگر ما حالمون بد باشه دیگه چه اهمیتی داره که لاغر باشیم یا چاق؟!
پولدار باشیم یا فقیر حتی وقتی حالت بده از سلامتی هم نمی تونی لذت ببری و واقعا افراد بسیاری هستند که جسمشون سلامته ولی به خاطر مسائل روحی و روانی در عذاب و جهنم ذهنی خود هر لحظه می سوزند و دنیا براشون سیاهه و هیچ عامل بیرونی و اون داروهای آرامبخش نمی تونه حالشون را خوب کنه.
پس داشتن احساس خوب از هر چیزی و هر عاملی مهمتره. احساس خوب که داشته باشیم خودبه خودی در مسیر مستقیم حرکتمون روان میشه و قطار آرزوهام از راه می رسه و لاغری آسان تر را برای ما هدیه می یاره.
بعضی هامون هم فکر می کنیم برای داشتن احساس خوب باید قهقهه بزنیم و رقص و پایکوبی راه بندازیم یا کارهای بزرگ و خاصی انجام بدیم مثلا ۶۰ تا فقیر را روزی بدیم تا حالمون خوب بشه 😁
نه اینطور نیست. احساس خوب یعنی راضی بودن، شکرگزار بودن، یعنی احساس آرامش، یعنی من مسئولیت حال خوبمو بپذیرم و از برنامه روزمره ام و زندگی معمولی ام لذت ببرم، یعنی غرغر نکنم، چرا چرا نکنم !؟
راهکارهای رسیدن به احساس بهتر
صبح که بیدار میشم یک ورودی خوب به ذهنم بدم هرچیزی که حال دلمو خوب می کنه
ممکنه یک نفر موسیقی گوش کنه، یک نفر یک فایل آموزشی ببینه شاید هم فردی تجزیه تحلیل فکری و نوشتاری داشته باشه این مهمه که روز را با چه ورودی ذهنی شروع می کنیم!
قبلا ها همین که چشمم باز می شد می رفتم اینستا ببینم چه خبره! تو فامیل چه خبره! فلانی در چه شرایط روحی هست!عکسهای عروسی فلانی منتشر شده ببینم! و البته ذهن من پر از تصاویر واطلاعات مخرب میشد. اول صبح و این انتخاب ناآگاهانه ی من بود.
حالا اونهایی که رسانه ها را دنبال می کنند و اخبارهای مرگ و میر و اتفاقات تلخ جهان را دنبال می کنند که هیچی دیگه!
در جهانی زندگی می کنیم که همه چیز هست اما انتخاب من چیه!؟ توجه من میشه انتخاب من و همون احساسات را در مسیر زندگی ام تجربه می کنم
نقش سپاسگزاری و احساس خوب
خدای متعال در این آیه شریفه میفرماید: «اَ لَمْ تَرَ اِلَی الَّذِینَ خَرَجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَ هُمْ اُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ اَحْیاهُمْ اِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَی النَّاسِ وَ لکنَّ اَکثَرَ النَّاسِ لا یشْکرُون؛ آیا ننگریستی به آن هزاران تن که از بیم مرگ از خانههای خود بیرون رفتند؟ پس خدا آنان را گفت: بمیرید سپس زندهشان کرد. هرآینه خدا خداوند نیکویی و افزون دهی [نعمت] بر مردم است ولی بیشتر مردم سپاس نمیگزارند.»
از بعضی روایات استفاده میشود که پیشوا و رهبر آنان از آنان خواست که خود را برای مبارزه آماده کنند و از شهر خارج گردند آنها به بهانه اینکه در محیط جنگ مرض طاعون است از رفتن به میدان جنگ خودداری کردند پروردگار آنها را به همان چیزی که از آن هراس داشتند و بهانه فرار قرار داده بودند مبتلا ساخت و بیماری طاعون در آنها شایع شد آنها خانههای خود را خالی کرده و برای نجات از طاعون فرار کردند و در بیابان همگی از بین رفتند.
✨✨✨✨
به لطف خداوند همون روزهای اول کرونایی به مسیر خودشناسی هدایت شدم و روزهایی که خیلی از اطرافیانم در ترس بودند من با خدای خودم در عشقبازی بودم و در وادی امنش قرار داشتم هرروز فایلهای آموزشی را با جون و دل گوش می کردم و هرروز باورهای توحیدی در من قویتر می شد.
همون روزها که زندگی برای خیلی ها تار بود برای من به اراده خداوند فقط روشن بود بهترین روزهای عمرم توی این دوسال رقم خورد و بهترین نعمتش آرامش بود و احساس امنیت تغییر و تحول در زندگی هر فردی وجود داره در واقع خود جهان همه را هل میده به سمت پیشرفت یعنی زندگی همه انسانها نسبت به چندسال قبلشون پیشرفتهایی داشته ولی اگر آگاهانه تصمیم بگیریم روی خودمون کار کنیم و مشتاق تغییر تحول و البته دگرگونی و رهایی باشیم این تغییرات در تمام جنبه های زندگیمون باعث یک جهش خوبی میشه و همین خواستن خودش خیلی لذت بخشه
بنابراین اولویت اول زندگی احساس خوب داشتنه و شخصیت اول زندگی شخص خود منه ….و اولین کار پذیرش مسئولیت زندگیم هست شجاعانه 😊
خدایا سپاسگزارم و عاااشقتم ❤️
همواره سلامت و شاد باشید 🍃🌸
(نوشته ملکه عشق عزیز در بخش نظرات)
✍️ تمرین آموزشی 📖
برای انجام عالی تمرین مربوط به تجربه لاغری آسان تر توصیه می شود ابتدا توضیحات نوشتاری را مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را با دقت تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده در بخش نظرات به صورت انشایی پاسخ دهید.
- به نظر شما احساس چه نقشی در تجربه شرایط کلی زندگی دارد؟!
- تجربه شما از داشتن احساس خوب و کسب نتیجه عالی در زندگی را شرح دهید.
- تجربه خود از تاثیر احساس بد در پیش نرفتن کارها یا رها کردن خواسته ها را شرح دهید.
- عوامل تاثیرگذار بر شرایط احساس خود را پیدا کنید و نقش آنها را ذکر کنید.
- تجربه شما از تاثیر احساس بر شرایط جسمی خود را شرح دهید.
- استفاده از روش های مختلف برای لاغری چه تاثیری بر احساس شما داشته است؟ شرح دهید
- به نظر شما چرا اهمیت دارد برای لاغر شدن توجه ویژه به شرایط احساسی خود داشته باشیم.
- ارتباط احساس خوب داشتن و تجربه لاغری آسان تر را شرح دهید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.49 از 45 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک
چرخ بر هم زنم اَر غیر مرادم گردد(حافظ)
سلام و درود استاد انرژی و عشق
و دوستان نوری
لاغر شدن را آسان تر کنیم 😍
بدن ما از بخشهای مختلفی به وجود اومده و هر بخشی برای خودش کلی عضو و قطعه داره و همانطور که در یک ماشین هماهنگی همه قطعات با هم باعث یک کارایی خوب در ماشین می شوند در بدن ما هم همه بخشها و عضو ها بر هم اثرگذار هستند…یعنی افکار منفی باعث ایجاد افکار منفی بیشتری میشه و بر احساس و عاطفه و روح و جسم ما اثر گذار هست و بالعکس افکار مثبت دامنه انرژی مثبتی روی بخشهای وجودی ما ایجاد می کنند اما افراد چاقی هستند که دلیل چاقی خود را احساس افسردگی خود می دانند یعنی من بارها از این افراد چاق شنیدم که می گویند حرص می خورم چاق میشم یا اینکه این چربیهای بدنم چاقی نیست همه غمه !…و گاهی طبیعی می دونند که وقتی این بار احساس منفی را دارند به خوردن بیشتر روی بیاورند شنیدم من وقتی عصبی میشم یا حرص می خورم بیشتر چاق میشم و طبق فرمول یهو معده حس خالی بودن میده و احسلس گرسنگی می کنی خودم تجرب کردم !…،
.و البته ربط دادن احساس به جسم یعنی یک بار قوی بیشتری به حالت جسم دادن و البته توجیهی برای چاق بودن و چاق تر شدن فردی که چاقی خود را به احساس غم و خشم و ناراحتی خودش ربط می ده داره مانعی برای لاغری خود ایجاد می کنه یعنی تا زمانیکه کاملا احساس خوب و آرامش نداشته باشه نمی تونه لاغر بشه !…
.بعد مدتی می گذره و همون افراد حالا می گویند چاقی ما باعث افسردگی و حال بد ما شده یعنی تا وقتی لاغر نشم حال دلمون خوب نمیشه و خودشون این قرارداد را در ذهنشون تنظیم می کنند با خودشون و طبق قرار داد هرروز حال بدی را تجربه می کنند !….
تا زمانی که جسمشون لاغر بشه !..،،
و این در صورتی است که افراد متناسب بسیاری دیده ایم که افسردگی دارند یا عصبانی هستند اما نه به خوردن بیش از نیاز روی میآورند و نه اینکه چاق می شوند .
پس این فرمول و برچسب چاقی و توجیهش را من به خودم زدم احساس ما چه خوب و چه بد ربطی به چاقی و لاغری ما ندارند یعنی احساس از یک منبع درونی به بیرون ساتع میشه و بیرون ما نیست اگر ازدرون من حس رضایت داشته باشم که بیشتر از بودن در لحظه حال به وجود می آید زندگی و پیرامونم هم برام بهشت میشه و تمام کائنات برام حرف و پیام داره و عشق می کنم😇
ولی اگر من از درون با توجه به مسائل پیرامون یا خاطرات گذشته آب چشمه ی درونی ام را آلوده کنم هیچ عامل بیرونی نمی تونه حال منو خوب کنه اون وقت اگر تمام دنیا را هم بهت پیشکش کنند در مداری نیستی که لذت ببری و احساست خوب بشه پس من مسئول احساس خوب خودم هستم و برای همین مسئول تغییر خویشتنم (تغییر بینش و نگرش به موضوعات زندگی) ….
افکار و احساسات ما فیزیکی نیستند و متافیزیکی هستند و سریع تغییر می کنند در لحظه ممکنه اشک شوق بریزیم و یا ممکنه در لحظه به شدت بترسیم و متعجب بشیم اما روند تغییر جسمی ما یک پروسه داره نیاز به تغییر داره در اصل در دنیای ماده و فیزیک با زمان و مکان در ارتباطیم ….و باید صبور باشیم تا روند تغییر جسمی پروسه ترمیم و بازسازی خودش را طی کنه اما کار ما اینه که لاغری را برای خودمون آسون کنیم همانطور که چاقی را برای خودمون آسون کرده بودیم و هربارکه چاق می شدیم با توجه و تکرار به این موضوع چاقی برای ما آسونتر میشد
چطور می تونیم به لاغری خود کمک کنیم تا آسون تر بشه ؟!…
احساس خوب یک احساس درونی است که رابطه ای با عوامل بیرونی ندارد ولی اگر ما حالمون خوب باشه و بخواهیم میتونیم با عوامل بیرونی احساس خوبمون را تقویت کنیم مثلا من وقتی احساس فوق العاده خوب و عجیبی دارم چون خروشانم میام موسیقی عرفانی گوش می کنم و این احساس در من فوران می کنه و باعث رقص سماع در من میشه و باز جوشش احساس خوب در من گسترده تر میشه تا جایی که به محو بودن برسم ولی ممکنه فردی که درون گرا هست با سکوت به این حس خوب برسه!…
اما نکته اصلی و رمز موفقیت اینه که اگر من احساس خوبی داشته باشم هم از زندگی کردنم لذت می برم و هم خواسته هام و هدفهام برام مهم میشوند و امید به زندگی و تجربه کردن بیشتر اشتیاق در من ایجاد می کنه ولی اگر حالم بد باشه مثل مرده متحرک هیچ انرژی ندارم حوصله خودمم ندارم دیگه برام فرقی نمی کنه چی میخوام !….
پس احساس خوب اون انرژی هست که منو هل می ده به سمت جلو به سمت پیشرفت و همراهی با جریان زندگی …
همین چندروز پیش استاد زبانم بهم گفت چرا فکر می کنی باید سختی بکشی و خودتو سختی بدی تا یادبگیری ؟!فقط لذت ببر اینم یک فرمول مانع در موفقیت هست که همه انسانها کم و بیش در ذهنشون دارند من همیشه تعهد و اراده و قدرت خودمو که از حضور خداست تقدیر می کنم ولی گاهی در دام همینها می افتم و گول می خورم و برنامه خودسازیمو با سختی می گذرونم خب همه اینها شناخت خودم و تجربه مسیر زندگیم است که به مرور مهارتشو باید (میانه روی)به دست میارم ….
اصولا دوستانی که زندگیشون طبق ساعت پیش می ره در چارچوب سختی قرار می گیرند منم اوایل نمی دونستم و برنامه آموزشهای ذهنی ام را طبق زمان انجام می دادم و اوضاع خیلی خراب می شد !..،
اما یاد گرفتم که من باید هرروز زندگی کنم اونم با لذت ممکنه یک روز کاردندانپزشکی پیش بیاد یا جلسه مدرسه پسرم و من نتونم مطالعه کنم باید احساس خوب خودم را تقویت کنم بابت کارهایی که به خوبی انجام شدند نه کاری که انجام نشده!..
و من در موضوع تعهد خیلی به خودم سختی دادم البته به معنای بهانه نیست که روزها از مسیر اصلی دور بشم زندگی با احساس قلبی با شهود یعنی زندگی با آرامش در آزادی و به شوق کودکی …و برای اینکه بتونم این ارتباط را داشته باشم باید صبح را با لبخندی شروع کنم و ورودی های مثبت به خودم بدم این یعنی سفارش روز من به رستوران کائنات و ساختن یه روز عالی …
یادم اومد یه مدتی صبح که بیدار می شدم با شگفتی به همه چیز نگاه می کردم انگار یهو چشم باز کردم و روی زمینم و فقط امروز مهمانم اینجا …برای شستن دست و صورتم آب را در دستم نگه می داشتم انگار اولین باره آب میبینم مثل تارزان شده بودم همه چیز عجیب بود و چه قدر عجیب بود!..،همه چیز و حتی خودم …🌴
درون ما شخصیتهای مختلفی زندگی می کنند شخصیتی که از کودکی تقویت شده و بهش بها داده شده در ما من مظلوم هست که همیشه توجه و ترحم می خواهد!.،،،
به قول استاد عزیزی هروقت مظلوم شدی یک مثلث تشکیل میشه که رأس دیگر آن ظلم هست و ظالم و تو تشکیل دهنده آن هستی هروقت که لباس مظلومیت بپوشی احساس غم و نداری و ناامیدی و ضعف باهات همراه می شوند و همان وقت که باز با ناآگاهی این حس را ربط به بیماری و چاقی و ورشکستگی و غیره می دهی داری مسائل فیزیکی را تقویت میکنی و البته گسترش میدی و جواب کائنات به این حس ظلم بیشتر و البته قراردادن ظالم در مسیر زندگیت هست ظلم میتونه بیماری باشه یا نداری یا چاقی هرچی که نسبت به اون ما ضعف نشون می دهیم و این خودش یک مهارت فوق العاده است که همیشه با عزت وقدرت زندگی کنیم و اجازه ندیم احساس بدمون به شرایط زندگیمون گره بخوره !…وقتی میترسیم از شرایط پیرامون زندگی مثل همین کرونا دقیقا مصداق آینه قرآن قرار میگیریم افرادی که به بهانه تاعون به جنگ نرفتند و به همون تاعون گرفتار شدند !..
زندگی ادامه داره و این یک پاداشه به من پس برای بودنم ارزش قائل باشم و تنها قدرت را خدا بدونم و تا روزی که قرار هست اینجا باشم و زندگی کنم حال دلم را خوب نگه دارم تا حال دل جهانم خوب باشه و خدا هر آن مرا حفاظت و هدایت و حمایت می کند ✨
سپاس استاد از تلنگرها👌
جام وجودتون لبریز از عشق الهی 🍃🌸
دوستااااااان جان
بهمن ماه زندگیتون سرازیر از بهمن شادی و سلامتی و ثروت با……تناسب فکری 😉💕
سلام و درود هم فرکانسی های ناب
لاغر شدن را آسانتر کنید…
احساس خوب از درون به وجود می آید و اگر قرار باشه احساس خوب خودمون را به عوامل بیرونی گره بزنیم چون همیشه شرایط و عواملی هستند که مورد علاقه ما نیستند نمی تونیم همیشه احساس خوب را تجربه کنیم باید مهارت ایجاد احساس خوب را یادبگیریم و اول خودمون را به منبع درونیمون اتصال بدهیم و حالا وقتی حالمون خوب شد می توانیم با عوامل بیرونی احساس خودمون را بهتر کنیم و در نهایت باید احساس خوب درونمون باشه تا بتونیم از موسیقی یا دیدن فرزندمان یا قدم زدن در طبیعت لذت ببریم …
خیلی از افراد چاق هستند که فکر می کنند دلیل حال بدشون چاقیشون هست یعنی دارند عامل بیرونی را ربط می دهند به حس درونی !…و از طرفی چون چاق هستند نمی توانند احساس خوب را تجربه کنند و از طرفی چون احساسشون بده نمی توانند لاغر بشوند!… 🤔!…
اگر این دو را به هم ربط بدیم میشه عاملی که هرچه تلاش کنیم لاغر نمی شیم چون اول از همه بلد نیستیم احساسمون را خوب کنیم و منتظریم که لاغر بشیم بعد احساس ما خوب بشه …از طرفی هم خیلی وقتها هم ما دوست داریم تو فاز منفی باشیم یعنی هرکی ما را میبینه بگه بیچاره موهاش سفید شده یا صورتش شکسته شده یا کمرش زیر بار زندگی یا غم از دست دادن عزیزش شکسته شده 😳و دوست داریم جلب توجه کنیم و فکر می کنیم اینطوری به ما رحم می کنند و به صورت ناخودآگاه افسردگی را دوست داریم و اگر چاقی را به افسردگی ربط بدیم دیگه کار تمومه تلاش برای لاغر شدن بی فایده است و این در صورتی است که وقتی دوست نداری از حال بد فاصله بگیری از قبل علت و معلول را در ذهنت درست کردی و اینها فقط توجیه هستند برای چاق موندن یا احساس بد داشتن … چون افراد متناسب بسیاری هم هستند که به دلایل دیگری که خودشان می دانند احساسشون بده …..
پس فرمول ذهنی و مخرب من اینجا رد میشه …
ولی اصلا احساس به چاقی یا لاغری ربط نداره اینها از هم جداست وگرنه پس چرا میاییم فایلهای انگیزشی گوش می کنیم و احساسمون خوب میشه لاغر نمی شیم !؟..تازه بعضی ها می گند من اعصابم به هم می ریزه یا ناراحت می شم خیلی می خورم و اشتهام زیاد میشه !؟…نه اصلا اینها به هم ربطی ندارند ولی چون ازقبل ما در ذهنمون به هم ربطش دادیم برای ما اینطوری رقم خورده !…
حالت ذهنی و طرز تفکر یک جنسی است از متافیزیک که ممکنه در یک دقیقه تغییر حالت بده مثلا من احساسم خوبه اما یک دفعه با شنیدن یک حرف به هم می ریزم اما جسم فیزیک هست از جنس ماده امکان نداره تو یک دقیقه من از چاقی به لاغری برسم .
جسم برای تغییر کردن باید پروسه و فرایند خودش را طی کنه .
تأثیر احساس خوب در زندگی به چه صورته !؟..
وقتی مهارتشو پیدا کنیم احساس خودمون را خوب نگه داریم اولین تأثیرش اینه که شادتر میشیم تمرکز و توجهمون برای هر نوع آموزش و مهارتی بهتر میشه اشتیاق و انگیزه بیشتری میگیریم و می تونیم از زندگی بیشتر لذت ببریم و اینها چیز کمی نیست همین که احساست خوب بشه سلولهایی که جدید تکثیر می شوند آلوده به افکار منفی نیستند مسموم نیستند سلامت هستند والبته سلولهای جدید که متولد می شوند دیگه کد مخرب چاقی روشون نیست یعنی سالم و اورجینال متولد می شوند پس احساس خوب باعث یادگیری بهتر و عمیقتر آموزه ها میشه و تأثیرش روی سلولها اینه که سلولها کاملا سلامت و متناسب متولد می شوند😍و روند چاقی کند میشه و استپ می کنه و ما هر قدم آماده تر میشیم برای اینکه به سمت لاغری حرکت کنیم .
خیلی از دوستان در مسیر آموزشهای ذهنی لاغری با ذهن دارند احساس خوبی را تجربه می کنند می گویند من به خودباوری رسیدم و روابطم بهتر شده و البته خودمو بیشتر دوست دارم اما چرا لاغر نشدم و می گویند یعنی مسیرم اشتباهه که تغییر فیزیکی نداشتم نه اینطور نیست !..
جسم برای تغییر کردن یک پروسه ای را باید طی کنه و البته شما قراره با لاغری به همه چیز برسی(وفور نعمت ) اگر قرار بود سریع لاغر بشی ولی افسرده باشی یا دور از خودت و یا غمگین باشی این لاغری چه فایده ای داشت احساس خوبه درونیه ما هست که باعث میشه ما ازداشته هامون لذت ببریم اگر ما حالمون بد باشه دیگه چه اهمیتی داره که لاغر باشیم یا چاق !؟..پولدار باشیم یا فقیر حتی وقتی حالت بده از سلامتی هم نمی تونی لذت ببری و واقعا افراد بسیاری هستند که جسمشون سلامته ولی به خاطر مسائل روحی و روانی در عذاب و جهنم ذهنی خود هر لحظه می سوزند و دنیا براشون سیاهه و هیچ عامل بیرونی و اون داروهای آرامبخش نمی تونه حالشون را خوب کنه ؟…. پس داشتن احساس خوب از هر چیزی و هر عاملی مهمتره احساس خوب که داشته باشیم خودبه خودی در مسیر مستقیم حرکتمون روان میشه و قطار آرزوهام از راه می رسه …
بعضی هامون هم فکر می کنیم برای داشتن احساس خوب باید قهقهه بزنیم و رقص و پایکوبی راه بندازیم یا کارهای بزرگ و خاصی انجام بدیم مثلا ۶۰تا فقیر را روزی بدیم تا حالمون خوب بشه 😁
نه احساس خوب یعنی راضی بودن شکرگزار بودن یعنی احساس آرامش یعنی من مسئولیت حال خوبمو بپذیرم و از برنامه روزمره ام و زندگی معمولی ام لذت ببرم یعنی غرغر نکنم چرا چرا نکنم !؟؟
صبح که بیدار میشم یک ورودی خوب به ذهنم بدم هرچیزی که حال دلمو خوب می کنه….
ممکنه یک نفر موسیقی گوش کنه یک نفر یک فایل آموزشی ببینه شاید هم فردی تجزیه تحلیل فکری و نوشتاری داشته باشه این مهمه که روز را با چه ورودی ذهنی شروع می کنیم قبلا ها همین که چشمم باز می شد می رفتم اینستا ببینم چه خبره !..تو فامیل چه خبره !؟فلانی در چه شرایط روحی هست !؟..عکسهای عروسی فلانی منتشر شده ببینم !؟و البته ذهن من پر از تصاویر واطلاعات مخرب میشد اول صبح و این انتخاب ناآگاهانه ی من بود ….حالا اونهایی که رسانه ها را دنبال می کنند و اخبارهای مرگ و میر و اتفاقات تلخجهان را دنبال می کنند که هیچی دیگه !… در جهانی زندگی می کنیم که همه چیز هست اما انتخاب من چیه !؟توجه من میشه انتخاب من و همون احساسات را در مسیر زندگی ام تجربه می کنم .
✨✨✨✨
خدای متعال در این آیه شریفه میفرماید: «اَ لَمْ تَرَ اِلَی الَّذِینَ خَرَجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَ هُمْ اُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ اَحْیاهُمْ اِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَی النَّاسِ وَ لکنَّ اَکثَرَ النَّاسِ لا یشْکرُون؛ آیا ننگریستی به آن هزاران تن که از بیم مرگ از خانههای خود بیرون رفتند؟ پس خدا آنان را گفت: بمیرید سپس زندهشان کرد. هرآینه خدا خداوند نیکویی و افزون دهی [نعمت] بر مردم است ولی بیشتر مردم سپاس نمیگزارند.»
از بعضی روایات استفاده میشود که پیشوا و رهبر آنان از آنان خواست که خود را برای مبارزه آماده کنند و از شهر خارج گردند آنها به بهانه اینکه در محیط جنگ مرض طاعون است از رفتن به میدان جنگ خودداری کردند پروردگار آنها را به همان چیزی که از آن هراس داشتند و بهانه فرار قرار داده بودند مبتلا ساخت و بیماری طاعون در آنها شایع شد آنها خانههای خود را خالی کرده و برای نجات از طاعون فرار کردند و در بیابان همگی از بین رفتند.
✨✨✨✨
به لطف خداوند همون روزهای اول کرونایی به مسیر خودشناسی هدایت شدم و روزهایی که خیلی از اطرافیانم در ترس بودند من با خدای خودم در عشقبازی بودم و در وادی امنش قرار داشتم هرروز فایلهای آموزشی را با جون و دل گوش می کردم و هرروز باورهای توحیدی در من قویتر می شد همون روزها که زندگی برای خیلی ها تار بود برای من به اراده خداوند فقط روشن بود بهترین روزهای عمرم توی این دوسال رقم خورد و بهترین نعمتش آرامش بود و احساس امنیت تغییر و تحول در زندگی هر فردی وجود داره در واقع خود جهان همه را هل میده به سمت پیشرفت یعنی زندگی همه انسانها نسبت به چندسال قبلشون پیشرفتهایی داشته ولی اگر آگاهانه تصمیم بگیریم روی خودمون کار کنیم و مشتاق تغییر تحول و البته دگرگونی و رهایی باشیم این تغییرات در تمام جنبه های زندگیمون باعث یک جهش خوبی میشه و همین خواستن خودش خیلی لذت بخشه
بنابراین اولویت اول زندگی احساس خوب داشتنه و شخصیت اول زندگی شخص خود منه ….و اولین کار پذیرش مسئولیت زندگیم هست شجاعانه 😊
خدایا سپاسگزارم و عاااشقتم ❤️
همواره سلامت و شاد باشید 🍃🌸