بسیاری از انسانها تحقق آرزوهایشان را در توان خداوند نمی بینند.
شاید در کلام به بزرگی خداوند و بی نهایت بودنش عقیده داشته باشیم اما اگر در عمل نتوانیم تحقق خواسته هایمان را به او واگذار کنیم به این معنی است که عقیده ای به کلام خود نداریم.
شک کردن به بزرگی خداوند
اینکه انسان به بزرگی خداوند شک کند طبیعی است چون ما با توانایی مغز خود درباره خداوند فکر می کنیم و افکار ما حاصل اطلاعاتی است که از دیگران درباره خداوند دریافت کرده ایم.
بنابراین طبیعی است که برخی مواقع به بزرگی خداوند، توانایی ها یا وعده های او شک کنیم.
این فقط شامل ما نمی شود بلکه پیامبران هم در مواردی به بزرگی خداوند شک کرده اند. شک کردن به بزرگی خداوند به منزله کفر یا بی ایمانی نیست بلکه در مواردی که انسان در تلاش برای اتصال و تقویت ایمان و توکل است ایجاد می شود.
اگر شک کردن به بزرگی خداوند منجر به تقویت ایمان شود منجر به رشد و تعالی انسان خواهد شد و اگر منجر به گمراهی او شود باعث زوال و نابودی او می شود.
و هنگامی را که ابراهیم گفت: «خدایا! به من نشان بده چگونه مردگان را زنده میکنی؟» فرمود: «مگر ایمان نیاوردهای؟!» عرض کرد: «آری، ولی میخواهم قلبم آرامش یابد.»
سوره بقره آیه ۲۶۰
و هنگامی که موسی به میعادگاه ما آمد، و پروردگارش با او سخن گفت، عرض کرد: «پروردگارا! خودت را به من نشان ده، تا تو را ببینم!» گفت: «هرگز مرا نخواهی دید! ولی به کوه بنگر، اگر در جای خود ثابت ماند، مرا خواهی دید!» اما هنگامی که پروردگارش بر کوه جلوه کرد، آن را همسان خاک قرار داد؛ و موسی مدهوش به زمین افتاد. چون به هوش آمد، عرض کرد: «خداوندا! منزهی تو! من به سوی تو بازگشتم! و من نخستین مؤمنانم!»
سوره اعراف آیه ۱۴۳
اینکه انسان برای تقویت ایمان به بزرگی خداوند شک کند و در جستجو یا درخواست نشانه تایید و تحکیم ایمان خویش باشد پسندیده است اما اینکه انسان به زبان بگوید که به خداوند ایمان دارم اما در عمل ایمان خود را به کار نگیرد ناپسند می باشد.
بسیاری از ما به زبان عقیده داریم که به خداوند ایمان داریم اما در عمل و در جریان زندگی به تنها چیزی که عقیده و توجه نداریم خداوند است.
استفاده از کمک خداوند
من تا قبل از قرار گرفتن در مسیر تغییر زندگی به زبان می گفتم که به بزرگی خداوند ایمان دارم و از عبارت های خدا کریمه و خدا خودش کمک می کنه و … استفاده می کردم اما در عمل و هنگام مواجه شدن با مسائل زندگی از همه انتظار کمک داشتم الا خداوند.
به عبارتی فراموش می کردم که این خداوندی که به او ایمان دارم قدرت و توانایی یاری رساندن به من برای حل مسائل زندگی ام را دارد.
زمانی که با موضوع بهره بردن از کمک خداوند برای زندگی مواجه شدم نمی دانستم که چطور باید از خداوند کمک بخواهم چون همیشه به من گفته بودند که فقط افراد خاص و پیامبران به خاطر اعمال صالح و معصوم بودنشان می توانسته اند از خداوند درخواست کنند و خداوند به آنها جواب می داده است اما من که خودم را انسان گناهکاری می دانستم هرگز تا سن ۳۴ سالگی از خداوند برای حل مسائلم درخواست نکرده بودم.
از طرفی عقیده داشتم مسائل و مشکلاتی که در مسیر زندگی من قرار می گیرند همه خواست خدا و همان عذابی هستند که در جواب گناهان من از طرف خداوند برای من نازل شده است بنابراین منطقی است که وقتی خدا خودش مساله ای را ایجاد کرده باشد برای حل آن مساله کمک نخواهد کرد.
اما وقتی با موضوع بزرگی خداوند و لطف و رحمت بی انتهای او در لابلای آیات قرآن مواجه شدم با اینکه اصلا برای من باورپذیر نبود که بزرگی خداوند شامل من که انسان خطاکاری هستم می شود، اما تصمیم گرفتم حداقل این موضوع را خودم بررسی کنم تا از صحت یا غلط بودن آن اطمینان حاصل کنم.
مهم ترین موضوع زندگی من که از نظر خودم حل نشدنی بود و هر روز بخاطر آن تحت فشار و تحقیر قرار می گرفتم بدهکار بودن بود.
حدود ۳۰ میلیون تومان به نزدیک ترین دوستم بدهکار شده بودم که به خاطر یک اقدام وسوسه برانگیز که نزد فردی سرمایه گذاری کرده بودم و طرف اعلام ورشکستگی کرده بود پولی که از دوستم برای چند ماه قرض گرفته بودم را چند سال بود که نمی توانستم به او برگردانم.
دو سه سال بود از موعد پرداخت می گذشت و هیچ امیدی برای پرداخت بدهی خود نداشتم و هر ماه سودی که قرار بود بابت سرمایه اش به او بدم به اصل مبلغ بدهکاری اضافه می شد.
تصمیم گرفتم حل این مساله بزرگ زندگی ام را به واسطه اینکه بزرگی خداوند را بررسی کنم به او واگذار کنم. با اینکه امیدی به دریافت پاسخ نداشتم ولی گفتم سنگ مفت گنجشک مفت، حالا هرچی شد ضرر نکردم که!
خواسته ام رو به خداوند عرضه کردم و با اینکه مقاومت زیادی در ذهنم ایجاد شده بود که خداوند به تو جواب نمی دهد و به خواسته های تو اهمیتی نمی دهد اما با هر سختی بود به خداوند اعلام کردم که به بزرگی تو ایمان دارم که می توانی مشکل من را حل کنی.
اما این کلام شکل گرفته از قلبم نبود و فقط در سطح افکار بود ولی می دانستم که برای تقویت ایمان به بزرگی خداوند باید از سعی کنم به هر طریقی که می توانم احساس خوبی نسبت به رابطه با خداوند در وجودم ایجاد کنم.
گفتگو با خداوند
حتما این تجربه را داشتید که در کودکی به راحتی با خودتان صحبت می کردید یا حتی الان بچه ها رو دیده باشید که خیلی راحت با خودشون حرف می زنند و بازی می کنند. همه ما از بچگی این حالت که با دوستای فرضی صحبت کنیم یا خودمون رو در موقعیت های فرضی قرار بدیم رو داشتیم اما هرچه بزرگتر شدیم این کار دیوانگی محسوب می شد.
اما برای برقراری ارتباط صمیمی با خداوند باید دوباره خودتان را به این نوع صحبت کردن با خودتان عادت دهید. البته که مخاطب شما خداوند است ولی شما در حال مکالمه با خودتان هستید.
خیلی از انسانها به این دلیل که صحبت کردن با خودشان را دیوانگی می دانند از این کار دوری می کنند درحالی که برای صحبت کردن با خداوند باید بتوانید به راحتی با خودتان صحبت کنید.
البته همه ما تجربه صحبت کردن با خودمان به شکل ذهنی در بزرگسالی را داریم. اما این گفتگو در اغلب موارد به صورت سرزنش کردن خودمان، قضاوت کردن دیگران، ترس از آینده، حسرت گذشته را خوردن و شکایت کردن به خداوند می باشد.
درحالی که صحبت کردن با خداوند فارغ از همه این گونه گفتگوهای درونی است و فقط باید درباره آنچه دوست داریم تجربه کنیم و امکانپذیر بودن تحقق خواسته ها توسط خداوند صحبت کنیم.
از این رو من هم سعی کردم از طریق صحبت کردن با خداوند برای خودم منطقی کنم که خداوند از مشکلی که برای خودم ایجاد کردم بزرگتر است.
- من به بزرگی خداوند ایمان دارم و اطمینان دارم که خداوند بزرگتر از بدهکاری های زندگی من است.
- من به بزرگی خداوند ایمان دارم و اطمینان دارم کاری که سالها نتوانسته ام انجام دهم را خداوند به راحتی انجام می دهد.
- من به بزرگی خداوند ایمان دارم و اطمینان دارم خداوند راهکاری ساده بر اساس شرایط فعلی من که بتوانم از عهده آن بر آیم را به من الهام می کند.
و دقیقا همین مراحل که برای خودم منطقی کرده بودم در زندگی من رخ داد.
خداوند از طریقی آسان بدهکاری های من را پرداخت کرد.
تحقق این خواسته ایمان من به بزرگی خداوند برای درخواست های بعدی را قوی تر کرد و خداوند به ساده ترین شکل ممکن قدم به قدم زندگی مرا دگرگون کرد.
- بزرگی خداوند به ساده ترین شکل ممکن بعد از ۳۴ سال لاغری را به من هدیه کرد.
- بزرگی خداوند به ساده ترین شکل ممکن مرا به سمت کسب و کار اینترنتی هدایت کرد.
- بزرگی خداوند به ساده ترین شکل ممکن خانه رویاهایم را به من هدیه کرد.
- بزرگی خداوند به ساده ترین شکل ممکن ماشین رویاهایم را به من هدیه کرد.
- بزرگی خداوند به ساده ترین شکل ممکن محتوای دوره های آموزشی را به من الهام کرد.
- بزرگی خداوند به ساده ترین شکل ممکن افراد را از سراسر جهان به سمت من هدایت کرد.
تمام آنچه در ده سال اخیر در زندگی ام تجربه کرده ام همه به ساده ترین شکل ممکن توسط بزرگی خداوند وارد زندگی من شده است.
من باور دارم که خداوند از همه درخواست ها، نیازها و مسائلی که در زندگی با آن روبرو می شوم بزرگتر است.
در زمان شروع سریال زندگی با کمک خداوند این ایده به من داده شد که از تغییرات زندگی خودت برای اثبات کمک خداوند در زندگی استفاده کنم اما اکنون ذهن من مملو از نتایج عالی همراهانم در مسیر زندگی با کمک خداوند است.
نوشته های شما در بخش نظرات هر جلسه سرشار از مثال ها و نتایجی است که دوستان از به کارگیری آگاهی های زندگی با کمک خداوند کسب کرده اند.
اکنون که به قدم ۲۳ از سریال زندگی با کمک خداوند رسیده ایم بیش از پیش به کمک خداوند در زندگی مان ایمان آورده ایم و اطمینان داریم که خداوند از هر فرد و شرایطی برای تحقق خواسته هایمان به ما نزدیک تر و البته مهربان تر است.
دیگر مهم نیست خواسته هایتان به چه اندازه بزرگ یا از نظرتان قابل تحقق باشد یا نباشد! اکنون مهم این است که بزرگی خداوند بر تمام خواسته ها و مسائل زندگی مان غلبه می کند.
داستان حضرت زکریا را به یاد آورید که از خداوند درخواست فرزند کرد و زمانی که خداوند به او وعده فرزندی صالح را داد عرض کرد:
«پروردگارا! چگونه ممکن است فرزندی برای من باشد، در حالی که پیری به سراغ من آمده، و همسرم نازاست؟!» فرمود: «بدین گونه خداوند هر کاری را بخواهد انجام میدهد.»
سوره آل عمران آیه ۴۰
اینکه انسان نسبت به تحقق خواسته های خود شک و تردید داشته باشد مانعی ندارد اما مهم این است که همیشه قلب او نسبت به وعده های الهی باز و پذیرا باشد و این وعده خداوند را بر قلب خود حک کنیم:
بدین گونه خداوند هر کاری را بخواهد انجام میدهد.
خداوند به همه انسان ها گفته است:
- آیا کاری هست که انجام آن برای خداوند مشکل باشد؟!
- آیا گمان می کنید آرزوهایتان آنقدر بزرگند که تحقق آنها برای خداوند مشکل است؟!
- آیا تصور می کنید رابطه تان با دیگران به حدی خراب شده که خداوند قادر به صلح و آشتی برقرار کردن بین شما نیست؟!
- آیا گمان می کنید بیماری شما به قدری گسترش یافته است که خداوند از پس برطرف کردن آن بر نمی آید؟!
- آیا گمان می کنید نیاز مالی شما به حدی زیاد است که خداوند توان برطرف کردن نیازهای مالی شما را ندارد؟!
- آیا تصور می کنید پیدا کردن شغل مناسب به قدری سخت و پیچیده است که خداوند از پس این کار بر نمی آید؟!
- چه چیزی را در زندگی تان بزرگ تر و پیچیده تر از توان خداوند می بینید؟ آن را نام ببرید.
در همین لحظه نگاهتان را به بزرگی خداوند تغییر دهید.
و جن و انس را نيافريدم مگر براى اين كه مرا بندگى كنند. از آنان هيچ روزيى نمىخواهم، و نمىخواهم كه مرا اطعام كنند. همانا خداوند، خود روزىرسان و صاحب قدرت و توانمند است.
سوره الذاریات آیه ۵۶ تا ۵۸
خداوند وعده داده است که قادر مطلق است و می تواند هر شرایطی را تغییر دهد.
مهم نیست در دنیای پیرامون تان چه اتفاقاتی رخ می دهد، مهم نیست قیمت امروز دلار چقدر بالاتر رفته است، مهم نیست اقتصاد در چه شرایطی است، هیچ چیزی در دنیای مادی اهمیت ندارد چون خداوند بزرگتر از همه موانعی است که بر سر راه خود برای تحقق خواسته هایتان می بینید. قدرت و توانمندی خداوند شگفت انگیز است.
اگر محدودیت هایی که برای خداوند در ذهن خود ایجاد کرده ایم را پاک کنیم، از لطف و رحمت خداوند حیرت زده می شویم.
نه تنها همه نیازهایمان را برآورده می کند بلکه فراتر از آن و حتی هر آنچه در قلبتان از او طلب کرده باشیم را برای ما فراهم می کند.
خداوند بر درخواست های نهانی قلب ما آگاه است. این درخواست ها همان آرزوهای پنهانی هستند که درباره آنها با هیچ کس صحبت نکرده ایم. چون فقط رازی بین ما و خداوند بوده است.
اگر ما این قرآن را بر کوه نازل میکردیم مشاهده میکردی که کوه از ترس و عظمت خدا خاشع و ذلیل و متلاشی میگشت. و این امثال را برای مردم بیان میکنیم باشد که اهل فکرت شوند. اوست خدای یکتایی که غیر او خدایی نیست که دانای نهان و آشکار عالم است، اوست بخشنده و مهربان. اوست خدای یکتایی که غیر او خدایی نیست، سلطان مقتدر عالم، پاک از هر نقص و آلایش، منزّه از هر عیب و ناشایست، ایمنی بخش دلهای هراسان، نگهبان جهان و جهانیان، غالب و قاهر بر همه خلقان، با جبروت و عظمت، بزرگوار و برتر، زهی منزّه و پاک خدای یکتا که از هر چه بر او شریک پندارند منزّه و مبرّ است. (۲۳)
سوره الحشر آیه های ۲۱ تا ۲۳
آرزوهای الهی
در گذشته تصور من درباره خداوند این بود که او کارهای زیادی دارد و فرصت رسیدگی به درخواست های بنده ای گناهکار چون من را ندارد.
تصور می کردم خداوند کارهای مهمتری دارد تا اینکه بخواهد به من کمک کند تا در شغلم موفق شوم یا برکت را وارد کسب و کار من کند یا بیماری مرا شفا دهد یا رابطه عاطفی من با همسرم را بهبود دهد. خودم را لایق این نمی دانستم که با این خواسته های بی اهمیت برای خداوند مزاحمت درست کنم.
اما اکنون می دانم که هر خواسته ای که در قلب من شکل می گیرد کار خداوند است.
خداوند احساس مرا در رابطه با همسرم دریافت کرده است و آرزوی بهبود روابط را در قلب من قرار داده است.
خداوند احساس مرا در کمبود منابع مالی دریافت کرده است و آرزوی پول و ثروت را در قلب من قرار داده است.
خداوند احساس مرا برای تجربه رابطه ای عاشقانه با فرزند را دریافت کرده است و آرزوی فرزند سوم را در قلب من قرار داده است.
خداوند احساس یاس و ناامیدی من از شرایط چاقی را دریافت کرده است که آرزوی لاغر شدن را در قلب من قرار داده است.
هرآنچه به واسطه قرار گرفتن در تضادهای زندگی دوست دارید داشته باشید به خواست و دستور خداوند در قلب شما قرار داده شده است.
هیچ آرزویی نیست که از همان بدو شکل گیری در قلبتان امضاء خداوند پای آن نباشد.
هیچ آرزویی نیست که توان برآورده شدن نداشته باشد و وارد قلب شما شده باشد.
قلب شما خانه خداست و هرآنچه وارد قلب شما می شود از اوست.
همانگونه که خداوند بهترین ها برای شما می خواهد و آرزوی تحقق آنها را در قلبتان قرار می دهد شما هم سعی کنید بهترین خودتان در رابطه با خداوند باشید.
مهم نیست احساس تان نسبت به نگرش خداوند درباره خودتان چیست چون این نگرش شما درباره خداوند است درحالی که نگرش خداوند درباره شما کاملا متفاوت از نگرش خودتان است.
همین لجظه به خداوند لبخند بزنید.
با قلب وجود و لب های صورت تان به خداوند لبخند بزنید.
لبخند بزنید که به او نشان دهید می دانید بزرگتر از همه خواست های شماست.
وقتی واقعا به بزرگی خداوند ایمان داشته باشید، ایمانتان باعث به جریان افتادن سلسله ای از اتفاقات می شود.
خداوند می خواهد آرزوهای قلبتان را برآورده سازد. همین الان به خداوند لبخند بزنید.
با لبخند خود به خداوند نشان دهید که ایمانتان به او قوی است.
- خدایا به لبخندم قسم، ایمان دارم که بزرگتر از همه آرزوهای من هستی.
- خدایا به لبخندم قسم، ایمان دارم ترتیب همه کارها را برای تحقق خواسته های من می دهی.
- خدایا به لبخندم قسم، ایمان دارم افراد شایسته را در مسیر زندگی من قرار می دهی.
- خدایا به لبخندم قسم، ایمان دارم فرصت های مناسب را سر راه من قرار می دهی.
- خدایا به لبخندم قسم، ایمان دارم افزایش فوق العاده نعمت هایت را در زندگی ام تجربه می کنم.
این عبارت الهی را به سلیقه خودتان برای خواسته هایتان ادامه دهید….
تمرین
۱- نگرش شما درباره بزرگی خداوند چیست؟ آیا بزرگی خداوند را در جهت مراقب انسان بودن برای محاسبه گناهان و اعمال امتحان الهی می دانید یا بزرگی خداوند را در جهت تحقق خواسته ها و کمک به رفع مسائل زندگی تان می دانستید؟
۲- صحبت کردن شما با خودتان چگونه است؟! به راحتی می توانید با خودتان صحبت کنید؟
۳- به راحتی می توانید با خداوند صحبت کنید؟ تصور شما از صحبت کردن با خداوند چیست؟ آیا برای صحبت کردن با خداوند باید آداب و شرایط خاصی داشته باشید؟! نگرش خود را شرح دهید.
۴- مثال هایی از زندگی خود یا اطرافیان ذکر کنید که نشانه ای از بزرگی خداوند در برابر مسائل و خواسته های انسانهاست.
۵- برای ذهن تان منطقی کنید که بزرگی خداوند بر همه خواسته ها و نیازهای شما برای تجربه خوشبختی در دنیا برتری دارد.
۶- احساس خود از لبخند زدن به خداوند و پیمان بستن با او برای ایمان به بزرگی خداوند را شرح دهید.
۷- عبارت (خدایا به لبخندم قسم، …..) را برای خواسته ها و نیازهای خودتان بنویسید.
دوره آموزشی (بیداری در آرامش) بعد از اتمام دوره زندگی با کمک خداوند آغاز خواهد شد.
قیمت این دوره دو میلیون و پانصد هزار تومان می باشد که تا قبل از شروع دوره می توانید این دوره آموزشی را با قیمت دو میلیون و یکصد هزار تومان تهیه کنید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.70 از 30 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سیزدهم نوامبر بیست بیست و چهار:
دوره زندگی با کمک خداوند – قدم ۲۳
سپاسگزار خداوندی هستم که بزرگتر از نیازهای من هست
سلام و درود به دوستان و همراهان مسیر رشد و تغییر
من خیلی اوقات یادم میرود که چه چیزهایی بدست آوردم و شرایطم قبلا چجوری بود تا اینکه با افراد دیگری برخورد میکنم که افکار متفاوتی دارند و یا ارزوی شان این است که فقط کمی به خواسته های بدیهی زندگی من نزدیک بشوند
و وقتی این افراد را میبینم یاد گذشته خودم قبل از آشنایی با این سایت و این دوره می افتم و خداراشکر میکنم
چند وقتی هست که بخاطر پروژه هایی که دارم نمیرسم کامنت بنویسم و البته بیشتر بخاطر عدم تمرکز و کنترل ذهن است و فقط بهانه هست که من توی سایت وقت نگذارم
هرچند که هر روز حتی شده یکی دو تا فایل رایگان گوش میدهم
اول میدیدم که دست و دلم به خواندن مطالب دوره نمیرود
و رفتم قدم دوازدهم دوره داستان فوق العاده االه عزیز را خواندم و بعد هم کامنت خودم را خواندم و خیلی انرژی گرفتم و بعد بخاطر مسافرتهای کاری و باز کمرنگ شدم تا اینکه شروع کردم بخاطر شرایط حال حاضرم و تفاوتم با سالهای قبل شکرگزاری کردن ، اینقدر زیاد بودند که بیستر از دوساعت طول کشید و هنوز قسمت زیادی مانده بود
الان بخاطر تغییر ساعتهای، موقع رفتن به سرکار طلوع زیبای خورشید را هنگام رانندگی میبینم و لذت میبرم
وقتی سؤالها را خواندم به خودم گفتم که من فکر نمیکنم که به بزرگی خداوند ایمان داشته باشم ولی دقت که کردم و نتایج مخصوصا یکسال اخیرم را بررسی کردم که بدون داشتن کار و درآمد و یا حتی پول مناسب خانه بسیار زیبایی خریدم و کلی مسافرت رفتم اونوقت تازه یادم اومد که من توی اون شرایط فقط روی خدا حساب میکردم و ذهنم را براحتی کنترل میکردم
بله با اطمینان میگویم که قدرت را به خداوند دادم و نه دیگری و خداوند هم فراتر از انتظارم بهم پاسخ داده و نتیجه وارد زندگیم کرده است
من قبلا موقع صحبت کردن بیشتر داستان سازی میکردم که مثلا فلان اتفاق افتاده و من توانسته ام حقم را بگیرم و یا همه تحسینم میکنند و یا احساس قربانی شدن بهم دست میداد
الان این حالت کمتر شده
اابته آهی اوقات خودم را سرزنش میکنم ولی جدیدا با اموزشهای این دوره و نیز دوره لاغری با ذهن ذهنم را منحرف میکنم
اتفاقا دو روزی هست که بخاطر اشتباهی که در نقشه ها داشتم کارفرما خیلی شاکی شده و نامه نامناسبی را به مدیریت شرکت نوشته و اسم کن را ذکر کرده است
مدیریت ازم پرسید و با اینکه من میتوانستم این ایراد را گردن بخش های دیگر بندازم ( مهرداد سابق همیشه اینکارو میکرد) ولی اینبار به خودم گفتم هر اتفاقی که بیفتد خدا با من هست و با شجاعت هم حضوری و هم ایمیلی به مدیریت گفتم که اشتباه از من بوده است
مهم نیست چه اتفاقی رخ میدهد ولی هرچی که بشود در نهایت خدا با من هست و من را بسمت خواسته ام هدایت میکند و اتفاقات عالی در نهایت برایم رخ میدهد
در رابطه با سوال سوم و صحبت کردن با خداوند؛ هنوز اونقدر احساس صمیمیت نمیکنم که خودمونی و راحت باهاش حرف بزنم و یا جتی درخواست کنم
نمیدانم ولی باید بیشتر روی این موضوع کار کنم
ولی بیشتر اوقات با دیدن یک صحنه زیبا و یا طلوع آفتاب یا غروب آفتاب احساس نزدیکی به خدا میکنم، یعنی با دیدن زیبایی ها یاد خداوند میافتم
همین خانه و ماشینهایی که دارم و یا هماهنگی هایی که برای کارهایم و پروژه های شخصی ام خداوند برایم انجام میدهد نشانه بزرگی خداوند در زندگیم هست
یکی از هایپرمارکتهای نزدیک خانه ما به میزان خریدت کوپن تخفیف در پمپ بنزینش را اریه میده. چند روز پیش حال خوبی نداشتم و دنبال نشانه از بزرگی خداوند میکشتم و رفته بودم خرید وقتی به صندوق رسیدم (که خودمون خریدهایمان را اسکن میکنیم و هزینه اش را پرداخت میکنیم) یک آقای مسنی هم همزمان با من از طرف دیگر به صف رسید و اینجور مواقع من بهشون تعارف میکنم که جلوی من بایستند ولی اینبار ایشان اصرار بمن کرد که من جلوتر از ایشان قرار بگیرم، منم گفتم حتما خدا بهتر میداند و وقتی نوبتم شد دیدم که نفر قبلی رسید قبضش را از دستگاه برنداشته است و همین که امرا برداشتم دیدم که کوپن تخفیف به میزان هفت سنت در اون هست و بسیار خوشحال شدم و خداراشکر کردم
برگشتم خانه و دو ساعت بعد همسرم ازم خواست که مجددا برای خرید ماست بروم و موقعی که دوباره به فروشگاه رسیدم قبل از وارد شدن نجوا اومد و این ها در ذهنم مرور شد که خدا حالا یکبار بهت حال داده و کوپن تخفیف بهت هدیه داده دیگر این اتفاق رخ نمیدهد و حالا اگر دوست داری دوباره درخواست بکن ببین ضایع میشوی!!!
همینجوری یکدفعه بر زبانم جاری شد که خداجون بهم بزرگی ات را دوباره نشان بده!
رفتم داخل فروشگاه و موقع حساب کردن پای دستگاه باز دیدم اینبار مشتری قبلی فیش رسیدش را برداشته ولی کوپن تخفیف چهار سنتی بنزین را برنداشته، و این را باز هم به بزرگی خداوند ارتباط دادم که خداوند حواسش بمن هست!
اینقدر از این اتفاق خوشحال شدم و لذت بردم و گفتم خداوند همیشه حواسش بمن هست و من باید حواسم باشه که نشانه ها را درک کنم
حتی الان که دارم این متن را مینویسم نجوا اومد که ببین کوپن تخفیف دفعه دوم کمتر از اولی بود و اگر خدا دوستت داشت مثل دفعه اول و یا حتی بیشتر بهت هدیه میداد
همیشه نجواها هست و کمرنگ میشود ولی از بین نمیرود
یاد فایل خیمه ها افتادم که استاد میگوید، اگر فکر میکنی که کاری هست که از عهده خداوند بر نمی اید باید اون دنیا جواب پس بدهی و همینطور اگر فکر میکنی که کاری هست که از عهده خداوند بر می اید و ازش درخواست هم نمیکنی یعنی به توانایی اش ایمان مداری و باز هم باید اون دنیا پاسخ باید بدهی
لبخند زدن به خداوند را دوست داشتم احساس آرامش و سبکی داشتم و دلم آرام شد
یاد جمله آخر فایل تجسم لاغری افتادم که اونجا هم از همین مضمون استفاده شده است
خداراشکر بخاطر اینکه توانستم کنترل ذهن داشته باشم و این کامنت را به اتمام برسانم
منتظر خبرهای عالی من باشید
شاد و رو به رشد باشید