عادت های افراد چاق در زبان چاقی مانند تکه کلام های رایج در هر زبان گفتاری است.
چاقی یک زبان رفتاری است و برخی افراد با یادگیری این زبان و رفتار کردن بر اساس قواعد و اصول آن باعث تغییر وضعیت جسمانی خود می شوند.
اگر چاق هستید حتما زبان چاقی را یادگرفته اید و مدت هاست از آن برای انجام رفتارهای روزمره خود استفاده می کنید.
زبان چاقی چیست
همانطور که هر زبان گفتاری شامل حروف الفبا، قواعد و گرامر مخصوص به خود است زبان چاقی هم دارای حروف الفبا و قواعد مخصوص به خود است که البته این موارد به صورت رفتاری هستند.
زبان های گفتاری برای ارتباط برقرار کردن با دیگران مورد استفاده قرار می گیرند و زبان چاقی برای ارتباط بین انسان و مواد غذایی ایجاد شده است.
در زبان های گفتاری شما می توانید صحبت های افراد همزبان خود را بشنوید و پاسخ دهید. در زبان چاقی شما می توانید صحبت های مواد غذایی را بشنوید و با آنها ارتباط برقرار کنید.
حتما برای شما پیش آمده است که وقتی خوراکی مورد علاقه تان را در خانه دارید بارها در حین انجام کارهای مختلف صدای آن خوراکی را در ذهن خود میشنوید که شما را صدا می زند و از شما می خواد تا به سمت او بروید و از طریق خوردن مقداری از آن ماده خوراکی با او ارتباط برقرار کنید.
اگر درباره این تجربه با یک فرد متناسب صحبت کنید که آیا او هم صدای مواد غذایی را در ذهن خود می شنود؟ با تعجب به شما نگاه خواهد کرد و هیچ پاسخی برای سوال شما ندارد.
این شاهکار زبان چاقی است که برای اولین بار در جهان در سایت تناسب فکری کشف و به آن پرداخته شده است.
اگر اضافه وزن دارید شما مجهز به یک زبان دیگر علاوه بر زبان های گفتاری خود هستید که مسئولیت رفتارهای شما را برعهده دارد در واقع شما از طریق این زبان رفتارهای خود را اجرا می کنید.
زبان چاقی، زبانی با ویژگی های رفتاری و افکاری می باشد. به این معنی که هم در رفتارها و واکنش های روزمره خود در برابر مواد غذایی از آن استفاده می کنید و هم بسیاری از افکاری که درباره خود و چاقی و مسائل مربوط به آن را در ذهن خود مرور می کنید همه با استفاده از زبان چاقی صورت می پذیرد.
عادت های افراد چاق
از زمانی که در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم، متوجه شدم که آنچه در ذهن من بعنوان فرمول های چاقی ثبت شده است در ذهن همه افرادی که اضافه وزن دارند وجود دارد. در واقع عادت های افراد چاق خیلی شبیه به هم هستند.
با مشاهده واکنش افرادی که از آموزش های لاغری با ذهن استفاده می کردند متوجه شدم که طرز فکر و عملکرد همه افراد چاق مانند یکدیگر است.
اگر با افرادی که اضافه وزن دارند صحبت کرده باشید حتما متوجه شده اید که خیلی از حرف های ما شبیه همدیگر است.
زمانی که اضافه وزن داشتم و درباره موضوعات مربوط به چاقی با افرادی که اضافه وزن داشتند صحبت می کردم متوجه شدم که:
- همه ما از لاغر نشدن گله و شکایت داریم.
- از اینکه هرچه تلاش می کنم لاغر شویم فایده ای ندارد.
- از اینکه با رنج و سختی لاغر می شودم اما به آسانی دوباره چاق می شوم.
- از اینکه هرچه می خورم چاق می شودم.
- از اینکه نمی توانم جلوی پرخوری کردن خودم را بگیرم.
خیلی از مشکلات من با چاقی را دیگران هم داشتند و از این رو صحبت کردن درباره چاقی با دیگران به من احساس خوبی می داد چون عادت های افراد چاق شبیه یکدیگر است.
از اینکه مشاهده می کردم دیگران مشکلات شبیه من دارند خیالم راحت می شد که من تنها نیستم که نمی توانم لاغر شوم.
خیالم راحت می شد که همه افرادی که چاق هستند مشکلات من را دارند.
زمانی که در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم و با تغییر فرمول های ذهنی از طریق انجام تمرینات آشنا شدم تازه متوجه شدم چرا آنچه در ذهن من درباره چاقی می گذرد در ذهن همه افرادی که اضافه وزن دارد مرور می شود. چون همه ما از زبان چاقی برای فکر کردن و رفتار کردن استفاده می کنیم و زبان چاقی باعث ایجاد عادت های افراد چاق می شود.
به همین دلیل مطمئن شدم روشی که من برای لاغر شدن استفاده کردم می تواند به همه افرادی که اضافه وزن دارند کمک کند تا لاغر شوند.
چون وقتی من با آن همه فرمول ذهنی چاق بعد از سی و چند سال چاقی توانسته ام بیش از ۵۰ کیلو کاهش وزن داشته باشم پس هر فردی که اضافه وزن دارد با استفاده از آموزش های دوره های لاغری با ذهن می توانند به تناسب اندام رویایی خود برسند.
همانطور که عادت های افراد چاق در حال حاظر شبیه عادت های چاقی من بوده است بنابراین اگر اکنون عادت های خود را شبیه عادت های امروز من کنید حتما شگفتی ساز خواهید شد.
چرا چاق شدم؟!
چاقی نتیجه مجموعه ای از افکار چاق کننده است.
افکار چاق کننده وقتی تقویت شوند به رفتارهای ما تبدیل می شوند و رفتارها، عادت های افراد چاق را تشکیل می دهند.
قطعا یک فکر اشتباه و یک عادت اشتباه باعث چاقی نمی شود.
مجموعه از افکار اشتباه به همراه تکرار سالها رفتارهای اشتباه باعث چاقی می شود.
از آنجا که چاق شدن حرکت جسم در جهت منفی و نابود شدن است بنابراین سرعت چاق شدن جسم به شدت پایین است.
تصور کنید من با انبوهی از افکار چاق کننده و مجموعه ای از رفتارهای اشتباه که سی و چند سال تکرار شده بودند به وزن ۱۳۷ کیلوگرم رسیده بودم.
با قرار گرفتن در مسیر لاغری با ذهن و انجام تمرینات آن در طی کمتر از سه سال به وزن کمتر از ۹۰ کیلو رسیدم.
من با استفاده از این روش مقدار حدود ۵۰ کیلوگرم در طی چند سال کاهش وزن پیدا کردم.
- در این چند سال حتی یک ساعت گرسنگی را تحمل نکردم.
- چند سالی که هرگز از خوردن غذایی بخاطر ترس از چاق شدن خودداری نکردم.
- در این مدت هرگز بخاطر لاغر شدن، ورزش های برنامه ریزی شده انجام ندادم.
مقدار وزنی که در طی ۳۰ سال به من اضافه شده بود، در طی کمتر از ۵ سال از من کاسته شد.
این مقایسه اثبات می کند که سرعت چاق شدن جسم بسیار کندتر از لاغر شدن است و این در حالی است که همه افراد چاق عقیده دارند سرعت چاق شدن سریعتر از هر خودرویی است که تا کنون ساخته شده است.
نگرش اشتباه درباره لاغر شدن
از جمله عادت های افراد چاق داشتن نگرش اشتباه درباره لاغر شدن است که سبب شده با توجه به اینکه تلاش بسیاری برای لاغر شدن می کنند اما همچنان چاق هستند.
یکی از عادت های افراد چاق این است که عقیده دارند لاغر شدن سخت است، آنها هر چقدر برای لاغر شدن تلاش می کنند باز تصورشان این است که لاغر شدن از این همه سختی که متحمل شده این باز هم سخت تر است.
بنابراین با اینکه سختی و رنج بسیاری را متحمل می شوند اما همچنان چاق باقی می مانند.
چون ذهن انسان نامحدود است و تا بی نهایت می تواند موضوعی را گسترش دهد.
تصور کنید شما اگر چند روز رژیم سخت به همراه ورزش سنگین انجام دهید جسم شما به قدری تحت فشار قرار می گیرد که خستگی را با تمام وجود احساس می کنید.
جسم بیشتر از حد خاصی نمی تواند فشار و سختی را تحمل کند اما ذهن این محدودیت را ندارد و سختی و رنج را تا بی نهایت می تواند گسترش دهد.
بنابراین اگر در ذهن تان، لاغر شدن سخت باشد به مرور سخت بودن لاغر شدن سخت و سخت تر می شود.
به همین دلیل است که هرچه از سن چاقی افراد می گذرد تصور می کنند که لاغر شدن سخت تر است.
این در حالی است که برای جسم آنها لاغر شدن از سال گذشته تا امسال تفاوتی نکرده است اما در ذهنشان لاغر شدن در امسال سخت تر از سال گذشته است.
این تفاوت در نگرش درباره لاغر شدن بخاطر خاصیت ذهن است که نامحدود است و موضوعات را گسترش می دهد.
زمانی که من تصمیم گرفتم از روش لاغری با ذهن به تناسب اندام دست پیدا کنم نمی دانستم آیا نتیجه می گیرم یا نه.
دلیل اینکه 15 ماه بدون کسب نتیجه این مسیر را ادامه دادم پشت کار یا استمرار من نبود بلکه به این دلیل بود که هنوز از این روش ناامید نشده بودم.
تصور کنید من بارها رژیم گرفته بودم و لاغر نشده بودم. بنابراین به محض شنیدن اسم رژیم برای لاغر شدن مطمئن بودم که نتیجه نخواهد داد.
اما درباره نتیجه لاغری با ذهن چیزی نشنیده بودم بنابراین مطمئن نبودم که این روش نتیجه نخواهد داد بنابراین ادامه دادم.
زمانی که اولین نشانه های تغییر جسمی من ظاهر شد مقداری اطمینان من به این روش بیشتر شد و هرچه نتیجه من بیشتر شد اطمینان من هم افزایش پیدا کرد.
در این شرایط، ذهن من مانند دوران چاقی عمل می کند.
همانطور که قبلا ترس از لاغر نشدن را گسترش می داد و اینکه لاغر شدن سخت است. بعد از کسب اولین نشانه های لاغر شدن شروع به گسترش “لاغر شدن آسان است” کرد و به مرور من بیشتر اطمینان پیدا کردم که لاغر شدن کار آسانی است.
به همین دلیل بعد از اینکه تا حدود زیادی از مسیر لاغری با ذهن نتیجه گرفته بودم و برای آموزش این روش فوق العاده اقدام به تهیه فایل های آموزشی کردم از همان ابتدا عبارت “لاغر شدن آسان ترین کار دنیاست” را بارها در فایل های آموزشی تکرار کردم.
در واقع این باور و عقیده من بعد از ده ها کیلو کاهش وزن از طریق قدرت ذهن بود و این درحالی بود که هر فردی که اضافه وزن داشت و این عبارت را می شنید ابتدا تعجب می کرد اما به سرعت احساس خوبی در او شکل می گرفت و با خود تصور می کرد چقدر عالی می شود اگه واقعا لاغر شدن آسانترین کار دنیا بود.
لاغر شدن آسانترین کار دنیاست
آنهایی که این عبارت به دلشان نشست و وسوسه شدن آسان بودن لاغر شدن را تجربه کنند قدم در مسیر یادگیری لاغری با ذهن گذاشتند و خیلی زود متوجه شدند که واقعا لاغر شدن به روش لاغری با ذهن آسان ترین کار دنیاست.
این طریق لاغر شدن را در ذهن خود تصور کنید و آن را با روش های قبلی که برای لاغر شدن انجام داده اید مقایسه کنید.
- شما بدون حضور در کلاس درس یا مکان خاصی لاغر شدن را در خانه و از طریق اینترنت و با استفاده از موبایل یا کامپیوتر خود می آموزید.
- زمان استفاد از آموزش ها بستگی به برنامه ریزی زندگی شما دارد و هر زمان تمایل داشتید از محتوای آموزشی استفاده می کنید.
- آموزشها به زبان ساده و قابل درک برای همه افراد در هر سن و شرایطی آماده شده است.
- شما به راحتی تمرینات خود را در جزوه آموزشی می نویسید و در واقع کتاب لاغری خود را می نویسید.
- هر شغل یا فعالیتی داشته باشید باز هم می توانید در زمان مناسب یادگیری لاغری با ذهن را دنبال کنید.
- نوشته های خود را در بخش تمرینات سایت به اشتراک می گذارید و می توانید نوشته هم مسیرهای خود را مطالعه کنید و به این شکل به گسترده ترین کتاب لاغری با ذهن در جهان دسترسی دارید.
- در این روش برخلاف همه روش های دیگر شما مجبور به تحمل گرسنگی نیستید.
- نیاز نیست ساعت ها ورزش های سخت و طاقت فرسا انجام دهید.
- لازم نیست هر روز دارو یا دمنوش های مختلف بخورید.
- هرکاری که در روش های قبلی برای لاغر شدن انجام می دادید را لازم نیست در روش لاغری با ذهن انجام دهید.
این تنها بخشی از سادگی های روش لاغری با ذهن است.
با مقایسه آنچه در مسیر لاغری با ذهن تجربه خواهید کرد با سایر روش های لاغری به وضوح به ساده بودن لاغر شدن با این روش پی خواهید برد.
همانطور که در زندگی روزمره به مرور فرمول های چاقی در ذهن ما ایجاد شده اند و باعث چاقی ما شده اند اکنون به مرور فرمول های لاغری را در ذهن خود ذخیره می کنیم و به مرور تناسب اندام را در جسم خود ایجاد می کنیم.
این روند ساده و لذت بخش لاغر شدن با قدرت ذهن است.
مقایسه نتایج هنرجویان دوره های لاغری با ذهن با استفاده کنندگان از روش های دیگر هم بیشتر اثبات می کند که لاغری با ذهن آسانترین روش لاغری در دنیاست.
دوستانی که از آموزش های لاغری با ذهن استفاده می کنند دیدگاه خود درباره ساده و آسان بودن این روش در مقایسه با روش های دیگر را در بخش نظرات این جلسه ثبت کنند.
✍️ تمرین آموزشی 📖
برای انجام عالی تمرین جلسه آموزشی عادت های افراد چاق ابتدا محتوای نوشتاری را مطالعه کنید و سپس ویدیوی آموزشی را مشاهده کرده و سپس به سوالات مطرح شده به شکل انشایی پاسخ دهید.
- دیدگاه خود درباره عادت های افراد چاق را بنویسید و نمونه هایی از شباهت رفتار خود با دیگران بنویسید.
- در گذشته آیا درباره رفتارهای چاقی خود با دیگران صحبت کرده اید؟ هدف از انجام این کار چه بوده است؟
- درباره عبارت (ثوابشو بخر) چه دیدگاهی دارید؟ آیا از این عبارت استفاده می کنید؟
- مواردی از عادت هایی که در خانواده خود مشاهده می کنید که منجر به خوردن بیش از حد نیاز می شود را نام برده و درباره آن شرح دهید.
- نگرش خود درباره آسان بودن لاغری با ذهن را بنویسید. چرا این روش آسان است؟
- روش لاغری با ذهن چگونه به شما کمک می کند تا فرمول های چاقی و عادت های افراد چاق را شناسایی و اصلاح کنید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.21 از 42 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
به نام خدای مهربان🦋
سلام به استاد عزیز و همراهان گرامی در سایت تناسب فکری💖
گام ۲۴ ، عادتهای افراد چاق (ثوابشو بخر)،🌾
عادتهای افراد چاق در زبان چاقی مانند تکه کلامهای رایج در هر زبان گفتاریه،
چاقی یک زبان رفتاریه و برخی افراد با یادگیری این زبان و رفتار کردن بر اساس قواعد و اصول اون باعث تغییر وضعیت جسمانی خودشون میشن،پس اگه چاقم حتماً زبان چاقی رو یاد گرفتم و مدتهاست از اون برای انجام رفتارهای روزمره خودم استفاده کردم.
همونطور که هر زبان گفتاری شامل حروف الفبا، قواعد و گرامر مخصوص به خودشه،زبان چاقی هم دارای حروف الفبا و قواعد مخصوص به خودشه که این موارد به صورت رفتاری هستن،در زبانهای گفتاری من میتونم صحبتهای افراد هم زبان خودم رو بشنوم و پاسخ بدم،در زبان چاقی میتونم صحبتهای مواد غذایی رو بشنوم و باهاشون ارتباط برقرار کنم.
مثلاً وقتی خوراکی مورد علاقم رو در خونه دارم بارها در حین انجام کارهای مختلف صدای اون خوراکی رو در ذهنم میشنوم که منو صدا میزنه و از من میخواد تا به سمت اون برم و از طریق خوردن مقداری از اون ماده خوراکی باهاش ارتباط برقرار کنم،
اگه درباره این تجربه با یک فرد متناسب صحبت کنم که آیا اونم صدای مواد غذایی رو در ذهنش میشنوه، با تعجب بهم نگاه میکنه و هیچ پاسخی برای سوالم نداره،
پس اگه الان اضافه وزن دارم مجهز به یک زبان دیگه علاوه بر زبانهای گفتاری خودم هستم که مسئولیت رفتارهای من رو به عهده داره،در واقع من از طریق این زبان رفتارهای خودم رو اجرا میکنم.
زبان چاقی زبانی با ویژگیهای رفتاری و افکاریه،به این معنی که هم در رفتارها و واکنشهای روزمره خودم در برابر مواد غذایی از اون استفاده میکنم،و هم بسیاری از افکاری که درباره خودم و چاقی و مسائل مربوط به اون رو در ذهنم مرور میکنم،همه اینها با استفاده از زبان چاقی صورت میگیره.
اونچه که در ذهن من به عنوان فرمولهای چاقی ثبت شده در ذهن همه افرادی که اضافه وزن دارن هم وجود داره،در واقع عادتهای افراد چاق خیلی شبیه به هم هستن،طرز فکر و عملکرد همه افراد چاق مثل همدیگه است و اگه با افرادی که اضافه وزن دارن صحبت کنم، حتماً متوجه میشم که خیلی از حرفهای ما شبیه همدیگه است.
مثلاً همه ما از لاغر نشدن گله و شکایت داریم،از اینکه هر چقدر تلاش میکنیم لاغر بشیم فایدهای نداره،از اینکه با رنج و سختی لاغر میشیم اما به آسونی دوباره چاق میشیم،از اینکه هرچی میخوریم چاق میشیم،از اینکه نمیتونیم جلوی پرخوری کردن خودمون رو بگیریم،پس تموم عادتهای افراد چاق شبیه همدیگه است.
پس اونچه که در ذهنم درباره چاقی میگذره، در ذهن همه افرادی که اضافه وزن دارن هم مرور میشه،چون همه ما از زبان چاقی برای فکر کردن و رفتار کردن استفاده میکنیم و زبان چاقی باعث ایجاد عادتهای افراد چاق میشه.
چرا چاق شدم؟؟چاقی نتیجه مجموعهای از افکار چاق کننده است،افکار چاق کننده وقتی تقویت بشن به رفتارهای من تبدیل میشن و رفتارها عادتهای منو تشکیل میدن،قطعا یک فکر اشتباه و یک عادت اشتباه باعث چاقی نمیشه،مجموعهای از افکار اشتباه، به همراه تکرار سالها رفتارهای اشتباه باعث چاقی میشه،از اونجایی که چاق شدن حرکت جسم در جهت منفی و نابود شدنه،بنابراین سرعت چاق شدن جسم به شدت پایینه،
یکی از عادتهای افراد چاق داشتن نگرش اشتباه درباره لاغر شدنه که باعث شده با توجه به اینکه تلاش زیادی برای لاغر شدن میکنن، اما همچنان چاق بمونن،
یکی از عادتهای افراد چاق اینه که عقیده دارن لاغر شدن سخته،اونا هر چقدر برای لاغر شدن تلاش میکنن باز تصورشون اینه که لاغر شدن از این همه سختی که متحمل شدن بازم سختتره،و با اینکه سختی و رنج بسیار زیادی رو متحمل میشن، اما همچنان چاق باقی میمونن،چون ذهن انسان نامحدوده و تا بینهایت میتونه موضوعی رو گسترش بده.
مثلاً اگه چند روز رژیم سخت به همراه ورزش سنگین انجام بدم،جسمم به قدری تحت فشار قرار میگیره که خستگی رو با تمام وجود احساس میکنم،جسم بیشتر از یه حد خاصی نمیتونه فشار و سختی رو تحمل کنه،اما ذهن این محدودیت رو نداره و سختی و رنج رو تا بینهایت میتونه گسترش بده،
پس اگه در ذهنم لاغر شدن سخت باشه به مرور سخت بودنِ لاغر شدن،سخت و سختتر میشه،برای همینه که هر چقدر از سن چاقی افراد میگذره فکر میکنن که لاغر شدن سختتره.
و این در حالیه که برای جسم اونها لاغر شدن از سال گذشته تا امسال تفاوتی نکرده، اما در ذهنشون لاغر شدن در امسال سختتر از سال گذشته است،
این تفاوت در نگرش درباره لاغر شدن به خاطر خاصیت ذهنه که نامحدوده و موضوعات رو گسترش میده.
وقتی در مسیر لاغری با ذهن حرکت کنم و به این مسیر اطمینان داشته باشم که به نتیجه میرسم و اولین نشانههای لاغر شدن در من ظاهر بشه،در این شرایط ذهن مانند دوران چاقی عمل میکنه،همونطور که قبلاً ترس از لاغر نشدن رو گسترش میداد و اینکه لاغر شدن سخته،
ولی این دفعه دیگه بعد از کسب نشانههای لاغر شدن شروع به گسترش لاغر شدن آسونه میکنه،و کم کم اطمینانم به این مسیر بیشتر میشه که لاغر شدن کار آسونیه.
لاغر شدن به روش لاغری با ذهن آسانترین کار دنیاست،پس این طریق لاغر شدن رو در ذهن خودم تصور کنم و اونو با روشهای قبلی که برای لاغر شدن انجام دادم مقایسه کنم،الان بدون حضور در کلاس درس یا مکان خاصی لاغر شدن رو در خونه و از طریق اینترنت و با استفاده از موبایلم یاد میگیرم.
زمان استفاده از آموزشها بستگی به برنامهریزی زندگیم داره و هر وقت که تمایل داشته باشم از محتوای آموزشی استفاده میکنم،آموزشها به زبان ساده و قابل درک برای همه افراد در هر سن و شرایطی آماده شده،هر شغل و فعالیتی هم که داشته باشم بازم میتونم در زمان مناسب، یادگیری لاغری با ذهن رو دنبال کنم،در این روش برخلاف روشهای دیگه مجبور به تحمل گرسنگی نیستم،نیاز نیست ساعتها ورزشهای سخت و طاقت فرسا انجام بدم،لازم نیست هر روز دارو یا دمنوشهای مختلف بخورم،هر کاری که در روشهای قبلی برای لاغر شدن انجام میدادم رو لازم نیست در روش لاغری با ذهن انجام بدم.
همونطور که در زندگی روزمره به مرور فرمولهای چاقی در ذهنم ایجاد شدن و باعث چاقی من شدن،الان به مرور فرمولهای لاغری رو در ذهنم ذخیره میکنم و به مرور تناسب اندام رو در جسمم ایجاد میکنم،این روند ساده و لذت بخش لاغر شدن با قدرت ذهنه.
چاقی یک زبان مشترک بین افرادیه که اضافه وزن دارن و حتی افرادی هم که در کشورهای دیگه زندگی میکنن همین جور دارن فکر میکنن.
ممکنه نتونیم حرف همدیگه رو بفهمیم مثلاً اگه با یک آلمانی درباره چاقی صحبت کنیم، ممکنه حرف همدیگه رو نفهمیم، اما اگه یه مدت با هم زندگی کنیم خیلی از جاها شبیه همدیگه رفتار میکنیم، واکنشهامون مثل همدیگه است.
یک عبارتی هست که در خیلی از خانوادهها کاربرد داره و میتونه روی ذهن اونها برای چاق شدن تاثیر بذاره و اون هم عبارت ثوابشو بخر هست،خیلی از خانوادهها هستن که وقتی سر سفره میشینن، وقتی یه غذای اضافهای میموند اگه مقداری بود که میتونستن اونو بردارن یا نگه دارن برای وعدههای دیگه، خب اونو برمیداشتن،اما اگر اون مقدار کمتر بود به خاطر اینکه اون غذا رو دور نریزن میگفتن یکی ثواب اینو بخره،و منطق و دلیلش هم این بود که این غذا حیفه ما اینو دور بریزیم،گناه داره،زشته، برکت خداست، حیفه که دور ریخته بشه، یکی بیاد ثوابش رو بخره و اینو بخوره.
یا حتی توی مهمونیها وقتی چیزی میموند و دیگه کسی نمیخورد و همه غذاشون رو خورده بودن و میخواستن سفره رو جمع کنن،وقتی غذایی توی ظرفی میموند به همدیگه میگفتن کی ثواب اینو میخره؟ یکی ثواب اینو بخره،این عقیدشون بود،و به صرف شوخی نبود،عقیده داشتن که دور ریختن غذا خیلی کار زشتیه،خیلی گناه داره،اما خوردنش که گناهی نداره که،میخوری و استفاده میشه، تازه ثواب هم داره که تو نذاشتی غذا دور ریخته بشه،و همین فرمول باعث میشه که به هیچ وجه خیلی از افراد از اون غذا نگذرن،یعنی نذارن غذایی دور ریخته بشه و هیچ چیزی باقی نمونه،و اونها این کارو انجام میدادن، چون توی ذهنشون این بود که در نهایت نباید چیزی باقی بمونه.
و این کارها باعث میشه که یه سری فرمولهای ذهنی در ذهن این افراد ذخیره بشه و هی تکرار بشه و این فرمولها باعث یک سری عملکردها در اونها بشه،
پس عملکردهای ما اتفاقی نیست،اینا هر کدومش یه سری فرمول پشتشه، یه سری داستان داره.
این فرمولها در ذهن باعث میشه که افراد حتی به رستورانها هم که میرن باعث بشه که حتی یک لقمه از غذای خودشون یا غذای دیگران باقی نمونه و همه رو میخوردن، یا میاوردن خونه که بعداً بخورن،برای اینکه دیگه این عقیده در اونها به وجود اومده بود که گناه داره غذا رو دور بریزیم، گناه داره که غذا بمونه، حالا این همه خوردی اینم بخور ثوابشو بخر.
و اگه دقت کنیم این نگرش در خیلی از اطرافیان و دوستان و از خانوادههای نزدیکمون هم هست، که به جای اینکه غذا رو دور بریزن، غذای اضافه رو به جای اینکه دور بریزن، تصور میکنن که خوردنش ثواب داره و دور ریختن اون گناه داره و چه حس خوبی هم بهشون میده که نذاشتن این غذا هدر بشه.
و اگر یه زمانی خواستم این کارو انجام بدم فکر کنم که چرا من نگران این هستم که این غذا اگه دور ریخته بشه گناه داره، ولی نگران خودم نیستم که اگه این غذا اضافه وارد بدنم بشه من گناه دارم،چرا من باید غذای اضافه بخورم؟؟چرا من باید چیزی که مورد استفاده نیست رو باید بخورم؟؟چرا باید مثلاً غذای باقیمانده دیگران رو بخورم؟؟چرا هیچ وقتی نمیذارم یک غذایی دور ریخته بشه؟؟حتی زمانی که سفره رو جمع میکنم اگه یه چیزی بود که بازم قابل خوردن بود چرا اونو میخوام بخورم و نمیذارم مواد غذایی دور ریخته بشه؟؟باید سعی کنم یواش یواش این عادت رو ترک کنم که بخوام حتماً همه غذاها رو بخورم و چیزی دور ریخته نشه، و اصلاً باید روی ذهنم کار کنم که با دور ریختن غذا راحت باشم.
نه اینکه عملاً بخوام دور بریزم،ولی اگه به هر دلیلی غذای اضافه اومد به جای اینکه بخوام مثلا به زور اونو بخورم، اون غذا رو دور بریزم و اصلاً هم به این فکر نکنم که گناه داره و خدا رو خوش نمیاد و برای خودم منطقی کنم که چرا فکر میکنم گناه داره،چرا فکر میکنم مثلاً این کار زشت و ناپسندیه،اینکه من یک چیزی رو اضافه بخورم بعد شکم درد بگیرم، از فشار شکم اعصابم به هم بریزه، عذاب وجدان بگیرم که خیلی گناهش بیشتره ،تا اینکه بخوام به خودم ظلم کنم، بخوام چند قاشق بیشتر یه چیزی رو بخورم، اصلاً چه اشکالی داره که بخوام دور بریزم،؟؟ مگه اون هدر میره؟؟ دوباره به طبیعت برمیگرده،مگه این غذاهایی که توی این چندین سال خوردم کجا رفته؟؟خب یا به انرژی تبدیل شده، یا به چربی تبدیل شده توی بدنم ذخیره شده، یا دفع میشه دوباره وارد طبیعت میشه،در نهایت هر چیزی تولید میشه دوباره به طبیعت برمیگرده، حالا به شکلهای مختلف یا دفع میشه از بدن، یا به چربی تبدیل میشه یا اصلاً دور میریزیم و به طبیعت برمیگرده،پس این کار ارزشمندتریه که این غذا رو قبل از اینکه بخورم اضافهاش رو دور بریزم سریعتر و راحتتر هم به طبیعت برمیگرده تا اینکه بخوام توی بدنم ذخیرهاش کنم و به چربی تبدیل بشه.
پس سعی کنم به هیچ وجه نخوام ثواب یک غذای دور ریختنی رو من بخوام بخرم و اونو بخورم.
پس یه چیزایی هم هست که ممکنه مربوط به فرهنگ یک منطقه باشه، مربوط به یک خانواده باشه، یک عادت، یک طرز نگرش، یک طرز فکر، که باعث اضافه خوردن میشه، باعث بیخودی خوردن بشه،باعث بشه که آدم توجهش به غذا بیشتر از توجهش به خودش باشه.
سعی کنم این فکر اشتباه و این رفتار اشتباه از طریق من به دیگران منتقل نشه و به هیچ وجه به خانوادهام اصرار نکنم که حتماً باید تمام غذات رو تا آخر بخوری و بزارم با این موضوع راحت باشن که دور ریختن غذا هیچ اشکالی نداره، هیچ استرسی به اونها وارد نکنم که از همون اول باید دقیقاً به اندازه غذا بکشی و اگه فرزندم یه غذایی توی ظرفش کشید و وسط کار فهمید که دیگه دوست نداره بخوره و میلش نیست، هیچ اصراری برای خوردن اون نداشته باشم.
و اصلاً تاکید نکنم که همون اول کمتر بکش، به اندازه بکش،این توصیه اشتباهه که من بخوام بهش بگم که کمتر غذا بکش،چون اون وقت توجهش رو میبرم روی مقدار غذا و اون یواش یواش براش این فرمول توی ذهنش ایجاد میشه که خودش نمیتونه به اندازه مصرف کنه باید مقدارش رو از قبل تعیین کنن.
و بزارم در انتخاب غذا و مقداری که میکشه آزاد باشه، در مقداری که میخوره آزاد باشه و هر چقدر هم از غذاش باقی موند اصلاً اشکالی نداره.
و این عبارت ثوابش رو بخر میتونه یک رفتار اشتباه و مخرب رو در ما نهادینه کنه به بهانه ثواب کردن،خیلی از رفتارهای ما در زندگی مخربه برای خودمون،ولی برای دیگران خوبه،خیلی از رفتارهای ما، یه عادتهایی داریم، کارهایی رو انجام میدیم هم برای خودمون مخربه هم برای دیگران مخربه، اما چون پشتوانه اش وصله به ثواب و کار خیر و خداپسندانه،با خیال راحت اونو انجام میدیم.
سپاس بینهایت از شما استاد عزیزو گرامی.
در پناه الله یکتا شاد، سالم، سلامت و ثروتمند باشید.🙏🙏🌺🌺🌹🌹🌼🌼🦋🦋