0

گنج پنهان (قسمت اول)

گنج پنهان لاغری
اندازه متن

به نام خدای مهربان

لاغری با ذهن یک روش یادگرفتنی است و برای کسب نتیجه عالی از این روش باید به اصول یادگیری و به کارگیری آموزش ها توجه داشته باشیم.

تکرار کردن، نوشتن تمرینات، خواندن نوشته های دیگران و عمل کردن به آموزشها چهار اصل مهم در کسب نتیجه عالی از روش لاغری با ذهن می باشد.

تکرار کردن محتوایی آموزشی باعث بهبود درک و نفوذ آگاهی در ذهن ناخودآگاه می شود.

نوشتن تمرینات باعث گسترش آگاهی در ذهن و منطبق شدن با شرایط فردی استفاده کننده می شود.

خواندن نوشته های دیگران باعث به یادآوری و کشف نکاتی می شود که از توجه ما پنهان شده اند.

عمل کردن به آموزش ها باعث تغییر رفتار و واکنش های ما در زندگی روزمره و در نهایت تغییر شرایط زندگی می شود.

در مجموعه فایل های گنج پنهان، نوشته های اعضای سایت در بخش های مختلف انتخاب و بازخوانی می شود و نکات مهم و آموزشی مرتبط با آن جهت درک بهتر و گسترش نکات مهم لاغری با ذهن به اشتراک گذاشته می شود.

به این ترتیب علاوه بر تاکید بر اهمیت خواندن نوشته های اعضای سایت تناسب فکری، الگوی مناسب جهت انجام عالی تمرینات ارائه می شود.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن


اطلاعات محتوای این قسمت:

عنوان مطلب آموزشی: ترکیب احساس و رفتار (لینک مطلب)

نویسنده دیدگاه: آقا عطا عزیز (پروفایل عمومی)

محتوای دیدگاه: ۶۹۳ کلمه (لینک دیدگاه)

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.32 از 127 رای

https://tanasobefekri.net/?p=37693
34 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار منیره.ف
      1401/11/10 23:38
      مدت عضویت: 1887 روز
      امتیاز کاربر: 13831 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 209 کلمه

      استاد واقعا افراد متناسب خیلی وقتها نمیخورن چون وقت نمیکنند ولی چاق ها اگر برای هیچ کاری وقت نداشته باشند

      برای خوردن در تمام وعده ها و میان وعده ها وقت دارن

      و همه چیز را دوست دارن

      ولی لاغرها سالاد با اون سسی که شما درست کردی ووست ندارن

      سوپ دوست ندارن

      حلوا ارده دوست ندارن

      با نون بیات دست ندارن و صبحانه نمیخورن

      کشک بادمجان فقط باید مامانشون درست کنند

      نمیتونن میوه بخورن تو مهمونیا

      خامه ی کیک نمیخورن(که همیشه برای من عجیب بود)

      با صبحانه چایی شیرین نمیخورن

      کله پاچه دوست ندارن

      از جگر و سیرابی خوششون نمیاد

      من یادمه وقتی میرفتم مدرسه تا دم در حیاط مامانم بهم غذا میداد

      وقتی شب خواب میموندیم و شام نمیخوردیم تو خواب غذا میزاشت دهنمون فکر کنید بچه خواب بیدار میکرد و دهنش غذا میزاشت

      کاش واقعا استاد حرفتون گوش میکردم و منم به هیچ کس نمیگفتم واقعا کار ادم سخت میشه 

      من قبلا هر رژیمی بودم نمیتوستم جلوی اصرار دیگران مقاومت کنم

      ولی الان دیگه کسی اصرار نمیکنه چون من واقعا نمیتونم بخورم و بقیه این خیلی خوب متوجه میشوند

      استاد من یک مشکلی دارم خوردن بقیه خیلی برام زیاده به مادرم میگم نون نخوره با غذاش

      یا وقتی کسی میاد خونمون خیلی عادیپزیرایی میشه

      جدیدا بهپسرم هم میگم مثلا الان ناهار خوردی چهطوری میتونی فلان ماده غذایی رو بخوری

      فکر میکنم کارم بده ولی دست خودم نیست

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار منیره.ف
      1401/11/14 16:18
      مدت عضویت: 1887 روز
      امتیاز کاربر: 13831 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 2 کلمه

      ممنون عزیزم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار منیره.ف
      1401/11/11 22:23
      مدت عضویت: 1887 روز
      امتیاز کاربر: 13831 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 9 کلمه

      ممنون عزیزم واقعا درست میفرمایید باید بهش عمل کنم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار منیره.ف
      1401/11/11 05:41
      مدت عضویت: 1887 روز
      امتیاز کاربر: 13831 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 16 کلمه

      سلام فرشته جان چه طوری دوست عزیز دنبال میکنید ممنون میشم به من هم یاد بدید

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم