یکی از مهمترین افکاری که در ذهن افراد چاق مرور می شود چطور لاغر میشم؟ است. فکر کردن به چطور لاغر شدن شاید به ظاهر مفید و راهگشا برای لاغر شدن باشد اما در حقیقت مانعی برای آن است.
فکر کردن به چطور لاغر میشم؟ باعث تقویت افکاری در ذهن فرد می شود که لاغر نشدن را برای او منطقی تر می کند.
انتخاب روش لاغری
همه افراد چاق دوست دارند لاغر شوند و به همین دلیل سال هاست از طریق روش های مختلف برای لاغر شدن اقدام می کنند. نکته جالب توجه اینکه هیچ فردی نحوه چاق شدن خود را انتخاب نکرده اند اما برای لاغر شدن باید انتخاب کند از چه طریقی قصد لاغر شدن دارند.
زمانی که شما تصمیم می گیرید از طریق رژیم گرفتن لاغر شوید در واقع روش لاغر شدن خود را انتخاب می کنید و این انتخاب بر اساس افکار و نگرش هایی در ذهن شما صورت گرفته است که به شما تاکید می کند اگر می خواهید لاغر شوید باید حتما رژیم بگیرید.
اگر تصمیم می گیرد از طریق ورزش کردن لاغر شوید این تصمیم بر اساس افکار و نگرشی در ذهن شما اتخاذ شده است که برای شما منطقی کرده است اگر می خواهید لاغر شوید باید ورزش کنید.
هر منطقی درباره چگونه لاغر شدن در ذهن ایجاد شود تصمیم شما بر اساس منطق شکل گرفته برای لاغر شدن تغییر خواهد کرد.
دریافت آگاهی درباره چگونه لاغر شدن، شنیدن شرح حال دیگران درباره چگونه لاغر شدن شان و حتی صحبت کردن درباره لاغر نشدن خود با دیگران و هرگونه اطلاعاتی که درباره چگونه لاغر شدن یا چرا لاغر نشدن در ذهن شما مرور شود منجر به شکل گیری منطق جدید درباره چگونه لاغر شدن می شود.
از آنجا که در ذهن فردی که اضافه وزن دارد همیشه این فکر که چطور لاغر میشم؟ مرور می شود راهکارهایی که برای لاغر شدن پیدا می کنید بر اساس منطق هایی است که در ذهن شما درباره لاغر شدن ایجاد شده است.
زمانی که شما تصمیم می گیرید از چه روشی برای لاغر شدن اقدام کنید به این معنی است که عقیده دارید خودتان به شکل عادی و طی زندگی روزمره نمی توانید لاغر شوید.
زمانی که من تصمیم می گرفتم برای لاغر شدن باید هر طور که شده فلان برنامه رژیمی را اجرا کنم به این دلیل بود که یقین داشتم امکان ندارد بدون رژیم گرفتن لاغر شوم. و زمانی که برای لاغر شدن مصافت های طولانی را پیاده روی می کردم یا در پارک اطراف شهر می دویدم عقیده و نگرش من این بود که امکان ندارد بدون ورزش کردن و عرق کردن زیاد لاغر شوم.
تصمیم ما برای لاغر شدن و اقدامی که انجام می دهیم نمایانگر نگرش و عقیده ما برای لاغر شدن است. آنچه مسلم است نتیجه نهایی بر اساس نگرش و عقیده ما رقم می خورد نه تلاش فیزیکی و تصمیم قاطع برای اجرای برنامه رژیمی.
چطور لاغر میشم؟ مانع لاغری است
فکر کردن به اینکه چطور لاغر میشم؟ شما را در معرض انتخاب روش ها و اقداماتی برای لاغری می کند که بر خلاف عقیده و نظر شما درباره منطق چاق بودنتان است.
فردی که عقیده دارد به دلیل پایین بودن سوخت و ساز بدن چاق است زمانی که به چطور لاغر میشم؟ فکر می کند روش هایی در ذهن او مرور می شود که شامل تحرک و فعالیت بالا می باشد. پاسخی که در ذهن فرد ایجاد می شود به منظور مقابه کردن با منطق چاقی ذهن فرد می باشد.
فردی که عقیده دارد به دلیل پرخوری کردن چاق است با فکر کردن به چطور لاغر میشم؟ راهکارهایی در ذهن او مرور می شود که شامل رژیم و محدودیت های غذایی می باشد چون نقطه مقابل پرخوری کردن، رژیم گرفتن می باشد.
فکر کردن به چطور لاغر میشم؟ سبب می شود که به راهکارهایی برای لاغر شدن هدایت شوید که نقطه مقابل یا در تضاد با نگرش شما درباره منطق چاق بودنتان است و از آنجا که هرچه بیشتر بر اجرای راهکارهای ذهن خود برای لاغر شدن پافشاری کنید منطق چاقی ذهن خود را تقویت می کنید بنابراین لاغر شدن را برای خود سخت تر و دست نیافتنی تر می کنید.
در تقابل بین منطق چاق بودن و پیدا کردن راهکارهایی برای لاغر شدن همیشه منطق چاق بودن قوی تر است و پیروز خواهد شد.
بنابراین برای لاغر شدن نباید اقدامی انجام دهید که منطق چاق بودن را تقویت کند.
درک این موضوع و عمل کردن به آن تاثیر شگفت انگیزی در کسب نتیجه عالی در مسیر لاغری با ذهن خواهد داشت.
برخی از افکاری که مرور کردن آنها در ذهن باعث تقویت منطق چاق شدن می شود به شرح زیر است:
- هر نوع فکر یا نگرشی که منتهی به عجله کردن کردن برای لاغر شدن شود.
- فکر کردن به اینکه چطور به لاغر شدنم سرعت بیشتری بدهم.
- فکر کردن به اینکه کاش حداقل یه کم لاغر بشم که جواب فلانی رو بدم.
- مرور کردن افکار درباره اینکه پس چرا لاغر نمیشم.
- فکر کردن به اینکه چرا فلانی لاغر شده ولی من نمیشم.
- فکر کردن به اینکه چطور قراره این همه چربی آب بشه و من لاغر بشم.
- نگران بودن برای عواقب پس از لاغر شدن مثل شل شدن پوست و لاغر شدن صورت و ….
اینها نمونه هایی از افکاری هستند که مرور کردن آنها در ذهن منجر به شکل گیری افکار در رابطه با چطور لاغر میشم؟! خواهد شد و سپس سبب ایجاد تمایل در شما برای اقدام کردن جهت استفاده از هر روش یا راهکاری برای بهبود روند لاغر شدن می شود.
اینکه افراد تصمیم می گیرند برای لاغرتر شدن باید حتما رژیم بگیرند یا همان رژیمی که انجام می دهند را شدیدتر کنند به این دلیل است که منطق ذهن آنها چاق تر شده است بنابراین ترغیب می شوند تا اقدام و تصمیم جدی تری برای لاغر شدن باید اتخاذ کنند.
فکر کردن به چطور لاغر میشم؟ باعث ایجاد شک و تردید در مسیر لاغر شدن خواهد شد و شما را مجبور به اقدام کردن برای اتخاذ تصمیم دیگری برای لاغری می کند.
راه صحیح لاغر شدن
بهترین روشی که برای لاغری می توانید انتخاب کنید روشی است که کاملا منطبق با مسیری باشد که برای چاق شدن طی کرده اید.
شما برای چاق شدن تصمیم نگرفته اید که از کدام برنامه رژیمی یا روش های مختلف برای چاق شدن استفاده کنید بلکه عقیده دارید به شکل خودبخودی چاق شده اید.
برای چاق شدن تصمیم نگرفته اید که هر روز ورزش کنید یا مسیرهای طولانی را پیاده طی کنید تا چاق شوید.
تصمیم نگرفته اید هر روز و روزی چند مرتبه دمنوش یا دارو برای چاق شدن بخورید.
بنابراین مسیری می تواند منجر به لاغری شما شود که هیچ کدام از روش هایی که تا کنون برای لاغر شدن استفاده کرده اید را شامل نشود.
به این معنی که نه برنامه غذایی داشته باشد، نه برنامه روزانه ورزشی ارائه دهد و نه شما را مجبور به خوردن دارو و دمنوش برای لاغر شدن کند.
پس از ۳۵ سال چاق بودن و سالها از روش های مختلف برای لاغر شدن تلاش کردن به این نتیجه رسیدم که روش لاغری با ذهن تنها روشی است که کاملا منطبق بر مسیری است که من برای چاق شدن طی کرده ام.
در مسیر چاق شدن من هر روز افکار زیادی درباره چاق شدن را در ذهنم مرور می کردم و در روش لاغری با ذهن هر روز افکار مختلف درباره لاغر شدن را در ذهنم مرور می کنم.
در مسیر چاق شدن من هر روز ترس از غذا خوردن داشتم و هربار که می خواستم غذا بخورم افکار مختلف درباره چاق شدن در ذهنم مرور می شد اما در روش لاغری با ذهن من ترسی از خوردن مواد غذایی ندارم و افکار بسیار کمتری درباره ارتباط بین خوردن و چاق شدن در ذهن من مرور می شود.
در مسیر چاق شدن من همیشه ترس از چاق شدن داشتم، ترس از رفتن به مسافرت و ترس از مواجه شدن با ایام مختلف در سال مانند نوروز و ماه رمضان را داشتم اما در مسیر لاغری با ذهن من نه تنها ترس از چاق تر شدن ندارم بلکه ذوق و شوف و امید زیادی برای لاغر شدن دارم و نه تنها ترس از رفتن به مسافرت و مواجه شدن با ایام خاص ندارم بلکه مشتاق سفر کردن و تجربه شرایط جدید و متنوع در زندگی را دارم.
در مسیر چاق شدن من همیشه به چطور لاغر میشم فکر می کردم و به دنبال راهکاری برای لاغر شدن بودم اما در مسیر لاغری با ذهن به جای فکر کردن به چطور لاغر میشم به این فکر میکنم که چطور از محتوایی آموزشی بهتر استفاده کنم.
در مسیر لاغری با ذهن به جای اینکه هر روز زمان زیادی را صرف فکر کردن به چرا لاغر نشدن ها و ترس از چاق شدن ها کنم زمان خود را صرف خواندن نوشته های آگاه کننده درباره لاغر شدن و دیدن ویدیوهای آموزشی می کنم.
در مسیر چاق شدن همیشه درباره چرا چاق بودنم و لاغر نشدن با دیگران صحبت می کردم ولی در مسیر لاغری با ذهن همیشه درباره چگونه لاغر شدن و رویاهای لاغری و احساس خوب لاغر شدن صحبت می کنم.
در مسیر چاق شدن همیشه به درد و دل دیگران درباره چاق بودن و لاغر نشدن شان گوش می دادم و کلی احساس منفی و ناامید کننده را در خودم ایجاد می کردم اما در مسیر لاغری با ذهن هیمشه نوشته های افرادی که مثل خودم رویای لاغر شدن دارند را می خوانم و احساس خوب و امیدبخش برای لاغر شدن را در وجودم پرورش می دهم.
مسیر لاغری با ذهن دقیقا مشابه مسیر چاق شدن است با این تفاوت که در جهت مخالف چاق شدن امتداد یافته است.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
از میان نوشته های دوستانی که طی روزهای اول انتشار این جلسه دیدگاه خود را در بخش نظرات منتشر می کنند بعنوان تجربه هنرجوی لاغری با ذهن به توضیحات نوشتاری این جلسه اضافه خواهد شد.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.12 از 59 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
بنام خداوند بخشنده ومهربان
سلام خدمت استاد عزیزم ودوستان هم مسیرم
خدا می دونه من چقدر به شنیدن این فایل احتیاج داشتم وخودش منو هدایت کرد
استاد من 1117 روزه عضو سایت هستم یادمه اولین روزی که با شما آشنا شدم همون روز توی سایت ثبت نام کردم وعضو شدم دوره 12 قدم رو توی دو روز کامل گوش دادم به حدی تشنه شنیدن بودم که دلم نمی خواست هیچ صدای دبگه ای بشنوم همون روز یادمه من اصلا یادم رفت نهار بخورم وشام هم بدون هیچ مقاومتی برعکس همیشه فقط یه بشقاب کشبدم وتمام همسرم تعجب کرده بود من نمی دونستم نباید برای کسی تعریف کنم نشستم کل داستان رو براش گفتم اونم گفت به نظرم همین یه بشقاب هم زیاده تو اگه بخوای لاغر بشی باید کمتر بخوری انگار اصلا متوجه قضیه نشد اولش کمی توی ذوقم خورد ولی من انگار به یه کشف تازه هیجان انگیز پی برده بودم وبرام زیاد اهمیت نداشت من 13 بهمن وارد سایت شدم تا عید نوروز مسمم وبا اراده همخ فایل ها و گوش می دادم دیدگاه می نوشتم وبا جان ودل حرف های شمارو قبول داشتم دیگه هیجان زده وشتاب زده غذا نمی خوردم حالم خیلی خوب بود می نزاشتم گرسنه بشم بعد تا حد رصایت خودم غذا می خوردم به ساعت نگاه نمی کردم نوع غذا برام مهم نبود هیچ ترسی نداشتم یه روز همسرم بهم گفت لاغر شدی واقعا لباست خیلی برات گشاد. شده من باورم نمی شد تو این مدت کوتاه لاغر شده باشم با اینکه شما توی چندتا از فایل ها گفته بودین وزن نکنید ولی هنوز آگاهیم اونقد بالا نرفته بود که درک کنم چرا
برای همین رفتم خودمو وزن کردم ببینم همسرم راست می گه در کمال ناباوری 3کیاو کم کرده بودم اونم من منی که باورم این بود فقط با رژیم سخت محدود کردن خیلی زیاد مقدار غذام می تونم وزن کم کنم حالا تونسته بودم با آرامش بدون احساس گرسنگی بدون هیچ ورزشی هر غذایی خورده بودم وسه کیلو کم کرده بودم در پوست خودم نمی گنجیدم اما یهو از بعد عید نمی دونم واقعا چی شد میلم به گوش دادن کم شد دیگه کمتر می اومدم تو سایت کمتر گوش میدادم اگرم فایلی باز می کردم میزاشتم تو دور تند تا زودتر تمام بشه مثل قبل نبودم قبلا واقعا دعا می کردم اصلا تمام نشه فایل ها تا اینکه یه جابجایی برامون پیش اومد رفتن به شهر دیگه وآشنا شدن با یه عده دوست تازه همسایه دوباره منو به گذشته برد ومن دیگه فقط هرازچندگاهی سر میزدم به سایت اونم به اجبار چون گاهی پیش می اومد که ذهنم شماتتم می کزد
ومی گفت چرا ول کردی چرا اون همه آگاهی ناب رو ومن با بی میلی می اومدم وباز می رفتم اینطوری سه سال گذشت گاهی پیش می اومد خودمو مجبور کنم تعهد بدم که حتما بیام ودوباره فایل گوش بدم اما نمی شد از طرفی من دیگه چون با لاغری با ذهن آشنا شده بودم نمی تونستم رژیم های قبل رو ادامه بدم هیچ اعتقادی به رزیم نداشتم وواقعا مغزم رو دیوانه کرده بودم از یه سمت آگاهی های که توی ذهنم بود ونمی شد فراموش کنم واز سمت دیگه مقاومت ذهنم برای ادامه ندادن واز طرف دیگه اعتماد نکردن به هیچ رژیمی وهیچ ورزشی همگی باعث شد من خیلی چاقتر بشم جوری که برای اولین بار سایز من از مرز چهل گذشت وبه پنجاه رسید وقتی رفتم شلوار بخرم برای عید پارسال فروشنده گفت سایز 54 آن ازته خواستم بزنم زیر گریه باورم نمی شد من در چاقترین حالت خودم 48 بودم حالا بالای 50 واقعا یه لحظه حالم بهم خورد وبا حالی وحشتناکی از ته گلوم گفتم حالا بده امتحان کنم ودر کمال ناباوری اندازم بود همون مسعله باعث شد دوباره ذهنم بهم فشار بیاره کاری برای این همه اصافه وزن بکنم ومن جز لاغری با ذهن به هیچ چیزی اعتقاد واعتماد نداشتم اومدم واز همسرم خواستم دوره اصلاح اشتها وپر خوری رو برام بخره چون نگرش من یعنی قویترین نگرشم برای چاقی خوردن زیاد بود وباهاش هیچ جوره کنار نمی اومدم دوره روخریدم با شوق و وق شروع کزدم وتعهد دادم ادامه بدم اما فقط تا گام 5 یا 6 بود خوب رفتم دوباره همون بلای قبلی سرم اومد اشتیاقم از بین رفت باز با اجبار وبی میل گوش می دادم این دفعه فشار ها زیاد تر شد خودمو بی لیاقت ترین می دونستم ومی گفتم خدا دیگه چکار کنه برات دیگه چی می خوای واقعا دلم می خواست خودمو بکشم همسرم هم دیگه بهم بی اعتماد شد گفت تو نمی تونی هیچی رو تا آخر ادامه بدی از پارسال تا همین الان که دارم این نوشته رو می نویسم بارها خواستم دباره شروع کنم ولی فقط فایل اول رو گوش دادم اونم نه درست وحسابی باز ول کزدم تا همین چند روز پیش برای اومدن به سایت هیچ انگیزه ای نداشتم تا اینکه خداوند منو به دوره زندگی با کمک خداوند هدایت کرد الان خیلی خیلی باز مشتاق شنیدم مثل روزهای گذشته شدم حالم خوبه به آینده امیدوار شدم اما باز نمی تونم دوره ام رو سفت وسخت شروع کنم خواستم گام اول سرزمین لاغرها رو بخرم اما خودم لایقش ندونستم چون گفتم منکه این دوره رو هنوز دست نخورده گذاشتم مطمعن اونم همین طور می شه
استاد اگه این دیدگاه منو تا اینجا لطف کردین خوندین یه راهنمایی بهم بدین واقعا مغزم رو دیوانه کردم کلافم بهم بگین الان چکار کنم شاید آگاهی الهامی که به شما داده می شه برای این حال من کارساز باشه ممنونم
سلام خدمت شما استاد عزبزم
ممنونم که پاسخ دادین من در اینکه شما دیدگاه ها رو با دقت بررسی می کنید هیچ شکی ندارم
بله درست می فرمایید من در یه بلاتکلیفی افتادم حتما به زودی حالم روبه راه می شه چون از خدا خواستم واون به عهد خودش وفادار
ممنونم ازتون