انسان های زیادی در مدت حیات خود خواسته های زیادی در وجودشان شکل می گیرد، حتی ایده های در ذهنشان مرور می شود که قدم اول برای حرکت به سمت تحقق رویاهایشان است. اما اطمینان لازم برای حرکت کردن را ندارند.
دعا کردن، درخواست کردن، مطالعه کردن، نوشتن و … برای درک آگاهی های زندگی با کمک خداوند در صورتی تاثیرگذار خواهد بود که اعمال تان بر اساس ایمان به هدایت الهی باشد.
مشورت گرفتن از دیگران
سال های زیادی از زندگی ام وقتی تصمیم به انجام کاری داشتم سعی می کردم از افرادی که در این زمینه آگاهی دارند مشورت بگیرم. همیشه پدرم به من توصیه می کرد در انجام کارها مشورت بگیر و این ضرب المثل را به کار می برد:
نادان نمی داند و نمی پرسد اما دانا می داند و می پرسد.
اولین سالی که کنکور شرکت کردم در دو رشته دانشگاه تهران پذیرفته شدم. یک رشته روزانه بود و دیگری شبانه.
من دوست داشتم رشته شبانه را برای ادامه تحصیل انتخاب کنم اما در مشورت هایی که پدرم با افراد به اصطلاح آگاه انجام داد به این نتیجه رسید که اصلا رفتن به تهران برای درس خواندن صلاح نیست و به این ترتیب علاقه من نادیده گرفته شد.
البته که خودم هم از رفتن به تهران ترس داشتم چون تصورم این بود که زندگی در شهری به این بزرگی با جمعیت زیاد کار سختی است. بنابراین با اولین مخالفت های پدرم من هم اصرار نکردم اما بعد ها همیشه آنها را مقصر عدم پیشرفت خودم می دانستم.
سال بعد بدون تلاش خاصی برای آماده شدن جهت کنکور در دانشگاه علمی کاربری رشت قبول شدم و این بار با کسی مشورت نکردم و چون دوست داشتم زندگی در شمال کشور را تجربه کنم راهی رشت شدم و چند سالی که در شمال کشور زندگی کردم بهترین سال های زندگی ام بود.
بعد از اتمام دانشگاه وارد کسب و کار آزاد شدم و به همراه یکی از دوستانم مغازه تایپ و خدمات کامپیوتری تاسیس کردیم که خیلی ساده و ابتدایی بود. خیلی زود دوستم منصرف شد و عهده دار مسئولیت مغازه شدم و به آرامی شرایط مغازه بهتر می شد.
دو سه سال بعد به پیشنهاد یکی از آشنایان به کار در یک شرکت دولتی دعوت شدم. خودم به هیچ عنوان کار دولتی را نمی پسندیدم اما مشور با دیگران باعث شد که برخلاف میل خودم مغازه رو جمع کردم و وارد کار اداری شدم که قبلا شرح حال آن را داده ام.
۸ سال مشغول کار اداری بودم که ۵ سال آخر هر روز شرایط سخت تر می شد اما جرات ترک کار را نداشتم.
با هر کسی مشورت می کردم به شدت من را از ترک کار منع می کرد و عصبانی می شدند که همه دنبال کار اداری هستند آنوقت تو می خوای کار رسمی رو ترک کنی بری سراغ کار آزاد!!!!
چند سال به این روال سپری شد تا با فردی که مهارت فنی داشت و چندین شغل موفق را ایجاد کرده بود مشورت کردم که برخلاف دیگران به من امید و انگیزه داد که اگه دوست داری وارد کار آزاد بشی خیلی خوبه ولی باید تصمیم بگیری که برای بهتر شدن شرایط ادامه زندگی ات تلاش کنی. اگه از شرکت بیای بیرون و شرایط بدتر بشه اونوقت خیلی اذیت می شی.
نکته ای که بعدها متوجه شدم این بود که فردی که با او مشورت کردم عقیده داشت که نتیجه کار دست خودته و به انگیزه و تلاش خودت بستگی داره بخاطر همین تاکید می کرد که اگه می خوای از شرکت بیای بیرون مشکلی نیست ولی باید تصمیم بگیری که در شغل آزاد تمام تلاشت رو به کار بگیری که شرایط زندگی ات بهتر از قبل بشه.
هدایت الهی جایگزین مشورت انسانی
از سال ۹۳ که در مسیر تغییر زندگی قرار گرفتم و خیلی زود متوجه شدم که برای تغییر زندگی فقط باید روی هدایت الهی حساب کنم هرگز برای تصمیماتی که در این چند سال اتخاذ کردم از کسی مشورت نگرفتم.
تصمیمات زیادی در این چند ساله اتخاذ کردم که برخی از آنها بدین شرح است:
- برای پرداخت بدهکاری ها تصمیم گرفتم بیمه نامه های فرزندانم را با ۵۰ درصد جریمه باطل کنم.
- تصمیم گرفتم تمام اقساط بانکی را قبل از موعد مقرر تسویه کنم.
- تصمیم گرفتم دوره های آموزشی متعدد برای تغییر زندگی خریداری کنم.
- تصمیم گرفتم برای رهایی از بدهکاری دسته چک های بانکی رو پاره کنم.
- تصمیم گرفتم فروش مغازه ابزار و یراق فقط نقدی باشه.
- تصمیم گرفتم برای لاغر شدن از قدرت ذهن استفاده کنم.
- تصمیم گرفتم لاغری با ذهن را به دیگران آموزش دهم.
- تصمیم گرفتم برای تمرکز بر آموزش مغازه رو جمع کنم.
- تصمیم گرفتم کسب و کار اینترنتی راه اندازی کنم.
- تصمیم گرفتم هرگز در زندگی ام وام و قرض نگیرم.
تصور کنید برای هر کدام از این تصمیمات با اطرافیانم مشورت می کردم. چه اتفاقی می افتاد؟
جالب اینکه هنوز برخی از نزدیکانم به من می گویند اشتباه کردی مغازه رو جمع کردی اگه داشتی الان سرمایه ات چند برابر شده بود.
من از همان روزهای اول تصمیم گرفتم به جای مشورت کردن با انسانها فقط به هدایت الهی و ایده های خداوند که در ذهنم ایجاد می شود و به عمل کردن به آنها ترغیب می شوم عمل کنم.
حتی برخی مواقع هدایت الهی از طریق شنیدن صحبت های دیگران یا خواندن عبارتی در یک کتاب یا حتی حرفی که از زبان فرزندانم به من زده شده است که آن قدم بعدی من برای تحقق آرزویم بوده است و باید به آن عمل می کردم.
خیلی جاها تصمیماتی گرفتم که به شدت ترسناک بود چون هیچ سابقه از از نتیجه همچین تصمیماتی نداشتم ولی با هر ضرب و زوری بود به ایده هایی که در ذهنم مرور می شد عمل می کردم.
تصور کنید زمانی که فروش مغازه بهتر شده بود این ایده در وجودم شکل گرفت که فروش نسیه ای رو متوقف کن و به مشتری ها اعلام کن که فقط فروش نقدی خواهد بود.
عواقب این کار برای من واضح بود که قطعا خیلی از مشتری هایی که سالهاست نسیه کار می کنند دیگر به من مراجعه نخواهند کرد ولی نتیجه این هدایت الهی برای من واضح نبود چون هیچ سابقه ای در ذهنم برای این گونه تصمیمات نداشتم.
خیلی مردد بودم و احساس ترس از عواقب این تصمیم داشتم. از خداوند درخواست هدایت کردم و گفتم خدایا چطور بر ترسم غلبه کنم و به ایده هایی که در وجودم ایجاد می کنی عمل کنم.
به طور واضح درک کردم که به این فکر کن که وقتی به این ایده عمل کنی از نتیجه ان چه احساسی خواهی داشت. اگر احساس خوبی داشتی مطمئن باش و عمل کن.
وقتی به این فکر کردم که فروش مغازه فقط نقدی شده و دیگه نیاز نیست تماس بگیرم و درخواست کنم افراد مقداری از حسابشان را پرداخت کنند و دیگه نیاز نیست روی اقساط مشتری ها حساب کنم و همه چیز واضح و ساده خواهد شد خیلی احساس خوبی داشتم.
بنابراین با اطمینان این موضوع را به استادکارها اعلام کردم. همانطور که فکرش را می کردم خیلی ها عصبانی شدند و رفتند و چند هفته مراجعه به مغازه به شدت کاهش پیدا کرد اما خداوند وفادار به وعده های خود است و پس از مدت کوتاهی سر و کله مشتری های جدید که فقط نقد می خریدند و اتفاقا حجم خرید آنها بیشتر از مشتری های نسیه بود به مغازه من مراجعه کردند و شرایط بهتر از قبل شد.
برای اجرای تک تک هدایت الهی دچار ترس و نگرانی می شدم اما همیشه با استفاده از راهکاری که خداوند به من داده بود به احساسی که از نتیجه اجرای اون ایده خواهم داشت فکر می کردم و اشتیاق من برای عمل کردن به اون ایده چندین برابر می شد و با اطمینان عمل می کردم.
حتی زمانی که خواستم برای تمرکز بیشتر بر کسب و کار اینترنتی مغازه ابزار و یراق رو جمع کنم باز دچار ترس و نگرانی شدم ولی به همین روش ایمان و توکلم به خداوند رو تقویت کردم و در کمتر از یک ماه همه اجناس رو به قیمت پایین تر از فاکتور فروختم.
خیلی ها سرزنشم می کردند که مغازه رو جمع نکن. یا حالا که می خوای جمع کنی چند ماه صبر کن که یواش یواش جنس ها رو به قیمت خوب بفروشی.
ولی من آگاه شدم زمانی را که باید صرف کنم تا اجناس مغازه رو به قیمت یه کم بیشتر بفروشم رو وقتی بذارم روی گسترش هدف جدیدم نتایج مالی خیلی بیشتر از مقداری خواهد بود که از بیشتر فروختن اجناس مغازه کسب خواه کرد.
و دقیقا همین اتفاق افتاد و چند ماه بعد از جمع کردن مغازه درآمد من هر ماه چندین برابر فروش مغازه ابزار و یراق شده بود.
عمل کردن بر اساس ایمان
گفتن عبارت (من به خداوند ایمان دارم) به تنهایی موجب تغییر شرایط زندگی تان نخواهد شد. خیلی ها در تمام عمرشان می گویند که به خداوند ایمان داریم اما تغییری در زندگی آنها ایجاد نمی شود.
ایمان به تنهایی باعث کسب نتیجه نخواهد شد بلکه باید با تکیه بر نیروی ایمان، عملکرد خود را تغییر دهید.
به این آیات در قرآن کریم توجه کنید:
- هر کس به خدا و روز بازپسین ایمان داشت و کار شایسته کرد. (سوره بقره آیه ۶۲)
- هر کس از زن و مرد عمل نیک انجام دهد در حالی که او (به خدا) ایمان دارد. (سوره نحل آیه ۹۷)
- کیست نیکو گفتار از آن شخص که به خدا دعوت کند و عمل نیک انجام بدهد. (سوره فصلت آیه ۴۱)
- هر کس به ملاقات پروردگار خود امیدمند است، حتما عمل نیک انجام دهد. (سوره کهف آیه ۱۱۰)
در قٰرآن همیشه عبارت ایمان و عمل پشت سر هم آمده است. یعنی ایمان به تنهایی موجب سعادتمندی نخواهد شد بلکه ایمان به همراه عمل صالح سبب خوشبختی در دنیا و آخرت می شود.
بنابراین باید سعی کنید بر اساس ایمان خود به هدایت الهی عمل کنید تا کمک خداوند را در زندگی خود تجربه کنید.
اگر به کمک خداوند ایمان دارید باید شجاعت گام برداشتن برای تحقق آرزویتان را داشته باشید.
خیلی از افراد مخصوصا خانم هستند که از سالها قبل دوست داشته اند رانندگی یاد بگیرند اما پس از سالها هنوز هیچ اقدامی نکرده اند. آرزو برای تبدیل شدن به واقعیت نیاز به عمل دارد.
اگر به خداوند ایمان دارید و بر اساس ایمان خود در قلب شما آرزوها و خواسته هایی شکل می گیرد اما ایمان شما منجر به حرکت کردن برای تجلی خواسته تان نمی شود خداوند اجباری به حرکت دادن آرزوهای شما به سمت زندگی شما ندارد.
این شما هستید که باید برای تجربه آرزوهایتان به سمت آنها حرکت کنید. خداوند هیچ آرزویی را به سمت شما حرکت نمی دهد.
به همین دلیل است که میلیارها میلیارد آرزو در وجود انسان های جهان شکل گرفته که هرگز به واقعیت تبدیل نشده است. فقط آن آرزوهایی به واقعیت تبدیل می شوند که صاحب آن آرزو برای تحقق خواسته خود حرکت کرده و گام بردارد. به محض اینکه حرکت خود را شروع کنید امدادهای غیبی از راه می رسند و شما را در تحقق آرزویتان یاری می کنند.
از خواسته تا تجربه
درخواست کردن اولین مرحله از تجربه نعمت های الهی است. مرحله بعدی مشتاق بودن برای عمل کردن به ایده های خداوند برای تحقق آن خواسته است.
من دوست داشتم شور و اشتیاق را در سایت تناسب فکری افزایش دهم. هیچ ایده ای هم برای این کار نداشتم فقط یک خواسته بود.
پس از آن به ایده هایی که به سمت آنها ترغیب می شدم عمل کردم.
به سمت تماشای تعدادی ویدیوی سخنرانی اساتید معنوی ترغیب شدم. بدون مقاومت و قضاوت کردن که چه نتیجه ای خواهد داشت چندین ساعت ویدیو با زیر نویس فارسی تماشا کردم.
شنیدن صحبت های آنها توجه من را به این ایده جلب کرد که برای افزایش شور و هیجان در سایت باید آموزش عملی برای تغییر زندگی ایجاد کنم.
این ایده از آنجا در من شکل گرفت که در یکی از ویدیو ها شنیدم که: اگر تونستی مشکلی را در زندگی ات برطرف کنی و می بینی که دیگران هم به این مشکل گرفتار هستند باید به آنها کمک کنی تا مشکل را برطرف کنند.
اگر خداوند به تو راه حل مساله ای را ارائه کرده است فقط برای خودت نبوده، بلکه خواسته از طریق تو، راه حل را به گوش انسان ها برساند.
به محض اینکه این عبارت را شنیدم مطمئن بودم این هدایت الهی برای من است و از همان لحظه بارش افکار در ذهنم شروع شد. در یک لحظه سناریوی طولانی در ذهنم شکل گرفت و کاملا واضح شد که درباره چه موضوعاتی باید صحبت کنم.
قدم بعدی اجرای سناریوی الهام شده بود که خواستم اولین ویدیوی تصویری را ضبط کنم که این ایده در وجودم شکل گرفت که باید به صورت نوشتاری باشد.
شروع کردم به نوشتن و یکی پس از دیگری کلمات و جملات پشت سر هم قرار گرفتند و معجزه الهی رخ داد و جریانی از آگاهی از دنیای غیب وارد جهان مادی شد.
به این نکته توجه کنید که من فقط اقداماتی که برایم مقدور بود را انجام دادم. هیچ اقدامی برای پیدا کردن مخاطب انجام ندادم.
فقط نوشتم و نوشتم و همچنان داری می نویسم.
به طریق هدایت خود به این نوشته ها فکر کنید تا بهتر درک کنید خداوند به چه طریق امدادهای غیبی خود را به سمت شما می فرستد.
زودتر از آنچه انتظار داشتم و تصور می کردم این نوشته ها مورد استقبال علاقمندان قرار گرفت. علاقمندانی که بدون کارت دعوت به این مهمانی الهی دعوت شدهاند.
من فقط به ایده هایی که یکی پس از دیگری به من داده شد عمل کردم.
چگونه بنویسم، چی موضوعاتی را مطرح کنم، نگرش های الهی را به صورت عکس در بین نوشته ها تکرار کنم، چه موسیقی برای هر قسمت قرار دهم و همه چیز به همین سادگی و واقعا بدون زحمت انجام شد و نتیجه فراتر از انتظار شده است.
بارها در نوشته های دوستان به این نکته اشاره شده است که چقدر موسیقی های متن متناسب با محتوا انتخاب شده است درحالی که من حتی به این موسیقی ها قبلا گوش نداده بودم. در یک لحظه برای هر قسمت موسیقی مناسب در مقابل دیدگان من قرار می گرفت.
شناسایی ایده های الهی
هدایت الهی همیشه با شرایط فعلی شما مطابقت دارد. خداوند بر اساس ویژگی های وجود شما ایده های مناسب برای تحقق خواسته هایتان را به شما الهام می کند.
عمل به هدایت الهی اگر نیاز به پول داشته باشد حتما پرداخت آن در توان شما می باشد. اگر برای تحقق آرزویتان ایده ای به ذهن شما آمد ولی برای اجرای آن باید وام بگیرید یا قرض کنید قطعا نجوای ذهنی است و ایده الهی نمی باشد.
عمل به هدایت الهی اگر نیاز به یادگیری مهارتی داشته باشد حتما مطابق با توانایی و استعداد شما می باشد.
هدایت الهی بر اساس توانایی فعلی شما می باشد و حتی نیاز به کمک فردی دیگر ندارد و اگر برای اجرای آن نیاز به حضور فردی باشد آن فرد خودش به شما مراجعه خواهد کرد یا در مسیر زندگی شما قرار خواهد گرفت.
برای عمل به هدایت الهی فقط نیاز به ایمان دارید.
ایمان که داشته باشید در هر شرایطی باشید برای عمل کردن به هدایت الهی اقدام می کنید.
سهم ما و سهم خداوند
تصور کنید زمانی که این ایده به من داده شد که فروش نسیه ای را متوقف کنم برای اجرای این ایده من فقط باید چند کلمه حرف می زدم. نیاز به هیچ کار یا امکانات دیگری نبود.
اما نتیجه ای که در کسب و کار من ایجاد کرد را اگر خودم می خواستم با عقل و منطقم ایجاد کنم باید چند تا وام می گرفتم و کلی جنس به مغازه اضافه می کردم تا بلکه فروش مغازه بیشتر بشه و شاید سود من هم افزایش پیدا کند.
ولی من فقط چند کلمه حرف زدم و باقی کارها را خداوند انجام داد. مشتری های جدید را خداوند به سمت من هدایت کرد.
خداوند آنها را ترغیب می کرد تا اجناس بیشتری از من خرید کنند.
من چگونه می توانستم مشتری های دست به نقد و عالی را از شهرهایی که هرگز آنجا نرفته بودم پیدا کنم؟!
اما خداوند این کار را به سادگی انجام داده بود و مشتری های جدید از شهرهای دیگر به سمت من هدایت شده بودند.
درباره سایت تناسب فکری هم همین روند شکل گرفته است.
من فقط به ایده های ساده ای که با شرایط آن لحظه من قابل اجرا بودند عمل کردم و به مرور سایت تناسب فکری به این تکامل رسید.
من سهم خودم را انجام دادم که شاید ۱٪ بوده است و خداوند سهم خودش را به خوبی انجام داده است که همیشه ایده های قابل اجرا با شرایط من را در اختیارم قرار داده است، افراد مشتاق را به سمت من هدایت کرده است. موضوعات کاربردی را به من الهام کرده است و …..
برای تحقق خواسته هایتان فقط کافی است سهم خودتان را انجام دهید که اتفاقا در مقایسه با سهم خداوند هیچ چیز نیست.
اما در بیشتر مواقع ما مغلوب افکار منفی ذهن خود می شویم و برای عمل به سهم اندک خود دچار مشکل می شویم.
در بیشتر موارد در مقابله با اولین موانع در مسیر رسیدن به خواسته هایمان ما خیلی زود تسلیم می شویم.
- من سعی خودم را کردم ولی جواب آنها منفی بود.
- من سعی کردم آن خانه را بخرم ولی مشاور املاک نامردی کرد و با فرد دیگری قولنامه کرد.
- من خیلی دوست داشتم هنر مورد علاقم را ادامه دهم اما شرایط زندگی من مساعد نبود.
- خیلی دوست داشتم رانندگی یاد بگیرم اما همسرم مخالفت کرد.
- من عاشق نقاشی بودم ولی خانواده ام اجازه ندادند در رشته نقاشی تحصیل کنم.
موارد زیادی در زندگی ما وجود دارد که با برخورد به اولین مانع از دنبال کردن خواسته مان منصرف شده ایم.
فردی که به کمک خداوند در زندگی عقیده دارد مصمم تر از این باید باشد.
نگرش شما به مسائل باید نگرش (حتما موفق می شوم) باشد.
در مسیر تحقق خواسته تان شاید نتوانید به راحتی از در وارد شوید، به سراغ پنجره بروید و دوباره سعی کنید.
شاید از پنجره هم نتوانید وارد شوید، به پشت بام بروید و به دنبال راهی برای دست یابی به خواسته تان باشید.
امدادهای غیبی خداوند فقط زمانی که در حال جستجوی دست یابی به خواسته تان هستید به سمت شما جاری می شوند. اگر ساکن بایستید کمک های خداوند متوقف می شوند چون خداوند فقط می تواند گسترش دهد نمی تواند و شما دستان او برای گسترش هستید.
تا زمانی که در مسیر خواسته خود حرکت کنید و سعی و تلاش کنید همواره امدادهای غیبی برای کمک به شما به شکل های مختلف به سمت شما جاری می شوند.
باید ایمان خود به خداوند را به عمل در زندگی تبدیل کنید.
باید فقط به یک مسیر برای تحقق خواسته هایتان اکتفا نکنید. شاید مسیری که شما انتخاب کرده اید یا سراغ دارید مسیر مناسبی نباشد. خداوند بر همه امور مسلط است بنابراین اگر مسیر رسیدن به خواسته شما مسدود شد مطمئن باشید مسیرهای دیگری وجود دارد که هنوز کشف نکرده اید.
اینکه فکر کنید مسیری برای تحقق آرزوی شما وجود ندارد ناسپاسی محسوب می شود. یعنی شما عقیده دارید که هدایت الهی برای تحقق خواسته شما وجود ندارد یا خداوند در تحقق آرزوی شما ناتوان است.
این لحظه بهترین زمان تحقق آرزوهاست
هر روزه در جهان میلیارها آرزو به فراموشی سپرده می شود چون بیشتر انسان ها با برخورد به اولین مانع در مسیر رسیدن به خواسته شان از ادامه مسیر منصرف می شوند و تصور می کنند تحقق این آرزو برای آنها میسر نیست.
به این جمله فکر کنید:
خداوند با این همه توانایی و قدرت بی نهایت مدت هاست با صف های خالی از درخواست کنندگان مواجه شده است.
آرزوهای زیادی وارد سیستم مدیریت خداوند شده اند اما صاحبان آرزو درخواست خود را رها کرده اند و خداوند می خواهد نقشه برآورده شدن آرزوها را به صاحبان آنها هدیه کند اما کسی نیست.
همه آرزوهای خود را گذاشته اند و آنجا را ترک کرده اند.
هم اکنون بهترین زمان در تاریخ خلقت است که می توانید خواسته های خود به خداوند عرضه کنید و برای دریافت نقشه راهنما و دریافت هدایت های لازم برای تحقق خواسته هایتان به خداوند مراجعه کنید.
از این فرصت استفاده کنید.
تا می توانید درخواست های بیشتری را به خداوند عرضه کنید. تا می توانید حواس خود را بر حرکت در مسیر صحیح تحقق آرزوهایتان متمرکز کنید.
تا می توانید سعی کنید ایمانتان به زندگی با کمک خداوند را به عمل در زندگی و اقدام کردن برای تحقق خواسته هایتان تبدیل کنید.
فرصت های زندگی خود را صرف تجربه نعمت های خداوند کنید که تنها راه سعادت و خوشبختی در دنیا و آخرت است.
تمرین:
۱- مواردی در زندگی که با دیگران مشورت کرده اید و کلا از تصمیم خود منصرف شده اید را شرح دهید.
۲- مواردی در زندگی که بعدها دیگران را مقصر کردید که مشورت با آنها باعث رها کردن خواسته و آرزویتان شده است را شرح دهید.
۳- مواردی در زندگی که بر اساس ایده و احساس خود عمل کرده اید و درحالی که دیگران مخالف تصمیم یا ایده شما بودند در نهایت نتایج عالی کسب کردید را شرح دهید؟
۴- نگرش شما درباره سهم ما و سهم خداوند چیست؟ مواردی را در زندگی خود شرح دهید که سهم خود را انجام داده اید و خداوند نیز سهم خودش را انجام داده است و از نتیجه کار راضی بوده اید.
۵- نگرش شما درباره بهترین زمان انجام ایده ها چیست؟ ایده هایی که تصور می کردید از زمان آن گذشته یا الان زمان مناسب نیست و اجرا نکرده اید را شرح دهید.
۶- مواردی که دیگران اصرار داشته اند الان زمان مناسب برای این کار یا اجرای تصمیم نیست ولی شما بر اساس ایده و الهام قلبی خود تصمیم گرفته اید و نتایج عالی کسب کردید را شرح دهید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.72 از 39 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام خدمت استاد گرامی و دوستان عزیز
آگاهی هایی که دریافت میکنیم در صورتی تاثیر گذار هست که عملمون بر اساس ایمان به هدایت الهی باشد
زمانی که با مسایل ذهنی آشنا شدم بسیار خوشحال بودم چون هر چه که میخوندم و میشنیدم بر این اساس بود که تو فکرت رو تغییر بده و خواستهات میان تو بغلت
خوب من از اینکه قرار نیست کاری انجام بدم خوشحال بودم و البته فکر میکردم اگه بگم و فکر کنم و تجسم کنم کافیه و اونوقته که قانون جذب عمل میکنه و من به آرزوم میرسم
و بعد از یکی دوسال که وارد سایت تناسب فکری شدم و پا به سرزمین لاغری گذاشتم طبق آموزشها پیش رفتم و تازه یاد گرفتم منم باید یه کارهایی انجام برم هم روی ذهنم کار کنم و هم روی رفتارهام ،البته با آموزشهای عالی استاد عزیز خوب پیش رفتم و نتیجه خوبی هم گرفتم و تازه دنیای جدیدی به روی من باز شد ولی البته هنوز درک واضحی از رسیدن به خواسته های دیگم نداشتم و بازم ادامه دادم و هر جا که میرسیدیم به عمل کردن البته در مسائل مالی بیشتر،من احساس نا امیدی میکردم چون نمیدونستم چیکار باید انجام بدم و به شدت خودم رو ناتوان و بی ارزه میدونستم
ولی خداروشکر میکنم که استاد عزیز همیشه میگفتن تکرار و ادامه دادن خیلی مهمه و من با اینکه این موضوع خیلی برام واضح نبود ولی ادامه دادم ،لیز خوردم ولی بلند شدم و دوباره شروع کردم و این همون هدایت خداوند بوده ،اینکه من تمایل داشتم ادامه بدم،اینکه من کشش داشتم ادامه بدم ،لینکه من احساس میکردم تنها راه ادامه دادنه
پس با ایمان به خداوند عمل کردم و آگاهی ها رو دریافت کردم و بهشون عمل کردم و یه جایی رسید احساس توانمندی بیشتری رو در خودم دیدم و خداوند منو هدایت کرد به سمت علاقه ام ،هنری که دوسش داشتم
شروع کردم به آموزش دیدن ،من قدم برداشتم حرکت کردم واقعا نمیدونستم نتیجه چطوری میشه و امدادهای غیبی خداوند شروع شد
یعنی قدم به قدم با من بود و حمایت و هدایتم میکرد و میکنه و تازه متوجه شدم این علاقه منه ،این توانایی منه،این پاسخ درخواست انسانهای زیادیه
همزمان دریافت آگاهی و عمل به هدایت های خداوند منو پیش برد و برخلاف اون چیزی که همیشه فکر میکردم سخت نبود ،شیرین و پرجاذبه بود و هست
الان میدونم که اول مسیر هستم ولی درک بهتری از خداوند ،خودم،جهان هستی دارم ،با ادامه دادن شناخت بهتری از خداوند پیدا کردم و ایمانم به خداوند بیشتر شده
البته یه خدای جدید و نه اون خدای قدیمی
انگار اون چیزی رو که نیست برام واضح شده و انگار حسش میکنم
پس منم تونستم کمی ایمانم رو با عملم همسو کنم و پاسخ های جهان هستی رو نسبت به خودم تغییر بدم
حتی مسائلی که برام پیش میاد و حس منو بد میکنه میتونم با آگاهی های جدید و مثبت به حس بهتر تبدیل کنم و این یعنی شروع تغییر در مسیر موفقیت
من چون همیشه میترسیدم که کاری انجام بدم ،قدمی برنمیداشتم بنابراین خیلی لازم به مشورت هم نبود!!
شاید یکی دو مورد یادم اومد که از مشورت با اطرافیان استفاده گردم
مثلا وقتی دوره دبیرستان رو شروع کردم نامه ای دریافت کردم مبنی بر معرفی مدرسه خوبی که شرط معدل داشتم و من توش قبول شده بودم هزینه ای داشت که باید پرداخت میشد ،ما با یک معلم در اطرافیانمون مشورت کردیم و ایشون گفت بچه اگه درس خون باشه تو هر مدرسه ای درس میخونه و من همیشه فکر میکردم اگه به اون مدرسه میرفتم موفق تر میشدم!
ولی توی این چند سال که در مسیر تغییر قرار گرفتم یاد گرفتم که لازم نیست با کسی مشورت کنم فقط کافیه از هدایتهای خداوند برای پیشرفتم استفاده کنم تنها خداونده که به این جهان آگاهی کامل داره و خودش طبق علاقه و استعداد من منو هدایت میکنه
دیروز حس خوبی نداشتم این خواسته در من شکل گرفت که یه راهی پیدا بشه من سریع دیدگاهم تغییر کنه و حال خوب پایداری رو تجربه کنن ،از خداوند منو به سمت پاسخم هدایت کنه ،لحظاتی بعد وارد سایت شدم و دستم رفت روی حالمو خوب کن در صورتی که مدتها بود واردش نشده بود یه مطلب درباره خطرات چاقی اومد بی میل شروع به خوندن کردم
یه لحظه در ذهنم مرور شد که این هدایت خداست حتما از این جملات یه هدایتی برای پاسخ سوالت هست پس با اشتیاق بیشتری پاراگراف بعدی رو خوندم
نوشته شده بود
باید از خود پرسید که چگونه و با کدوم شیوه علمی میتوان بدون تغییر دائمی در رفتارهای غذایی و بدون نیاز به انجام برنامه ریزی ذهنی ،ضمانت عدم برگشت پذیری وزن قبلی در زمان کوتاه ،وزن را کاهش داد
و به یاد داشته باشید روشی برای کاهش وزن صحیح و بدون بازگشت است که از همان شیوه چاق شدن برای متناسب شدن استفاده کند
بله خداوند منو هدایت کرد به این مطالب و من جوابم رو گرفتم
من باید از همون مسیری که حالمو بد میکنم ،دوباره حالم رو خوب کنم ،از مسیر فکری و ذهنی و این تنها در صورتی اتفاق میوفته که با آگاهی بینظیر و خدایی این سایت ذهنم رو برنامه ریزی کنم
پس من که خدایی چنین هدایت کننده و حمایت کننده در وجودم دارم چه نیاز به مشورت با انسانها دارم یعنی کسی پیدا میشد که این جواب رو به من بده،هیچ وقت کسی چنین پاسخی به من نمیداد!
پس همونطور که خداوند در قرآن فرموده ایمان ما باید با عملمون هماهنگ بشه و این درصورتی اتفاق میوفته که ما به هدایت های خداوند عمل کنیم و باید برای اینکار آموزش ببینیم و آگاه و درک خودمون رو از خداوند و جهان هستی و خودمون بالا ببریم
این مسیر پر از کشش و حس خوبه فقط باید ادامه بدیم و استمرار داشته باشیم
من سعی میکنم سمت خودم رو خوب انجام بدم بودن در مسیر دریافت آگاهی و عمل و قدم برداشتم به هدایتهای خداوند که شیرین و راحته و همراه با اطمینان قلبی هست و میدونم که خداوند هم دقیق و فراتر از انتظار سمت خودش رو انجام میده
خدای بینظیر بي نهایت سپاسگزارم
استاد عزیز قدر آگاهی های خدایی رو که انتقال میدین میدونم و با دل و جون در این مسیر ادامه میدم
و بی نهایت سپاسگزارم
خوشحالم که هستم و فرصت زندگی کردن رو دارم ،من ارزشمند خلق شدم و هدایتهای خداوند آگاه همیشه با منه