رفتارها، واکنش ها و شرایط جسمی ما تحت تاثیر زبان بدن ماست. استفاده از زبان لاغری باعث لاغری و زبان چاقی باعث چاقی جسم خواهد شد.
انسانها چند زبانه هستند
همه ما برای صحبت کردن از زبان گفتاری استفاده می کنیم.
همانگونه که برای صحبت کردن از زبان مادری استفاده می کنیم، جسم ما نیز برای سلامتی و وضعیت چاق و لاغری خود از زبان لاغری یا چاقی استفاده می کند.
فقط افرادی می توانند این متن را بخوانند، که زبان فارسی، زبان مادری آنهاست یا زبان فارسی را بعنوان زبان دیگر آموخته اند.
این خاصیت یادگیری یک زبان است که سبب می شود محتوای ارائه شده به آن زبان را درک کنیم.
همه ما زبان فارسی را بلد هستیم و به راحتی و بدون دردسر آن را یاد گرفته و سالهاست از آن استفاده می کنیم
زبان فارسی بعنوان ابزاری برای ایجاد ارتباط بین انسان هایی است که محل تولد آنها کشور ایران بوده است یا حداقل یکی از والدین آنها فارسی زیان بوده است.
موسیقی هم زبان مخصوص خود را دارد و هرکسی بخواهد در هر شاخه ای از موسیقی فعالیت کند باید ابتدا زبان آن را یاد بگیرد.
نقاشی هم زبان مخصوص به خود را دارد، آشپزی هم زبان مخصوص به خود را دارد و هر موضوعی که قابل یادگیری است زبان مخصوص به خود را دارد.
نکته جالب توجه این است که چاقی هم زبان مخصوص به خود را دارد و همه افرادی که از کودکی یا در سنین بزرگسالی به هر دلیلی زبان چاقی را یاد گرفته اند الان در وضعیت اضافه وزن به سر می برند.
تاثیر زبان چاقی بر زندگی
چاقی مانند زبان مادری است که به سادگی آن را یاد گرفته ایم، و طبیعی است که هر زبانی را یاد بگیریم به راحتی می توانیم به آن زبان صحبت کنیم.
چاقی زبانی است که ما آن را آموخته ایم و به همین دلیل خیلی ساده چاق شده ایم.
تلاش شما برای از یاد بردن زبان فارسی بی نتیجه خواهد بود اما تلاش برای یادگیری زیان دیگری نتیجه خواهد داشت.
رژیم گرفتن، ورزش کردن و هر کاری که برای لاغر شدن انجام می دهیم مانند سعی کردن برای فراموش کردن زبان فارسی است.
کاری بی هوده و خسته کننده است که بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند سال هاست در حال تلاش برای فراموشی زبان چاقی از روش های مختلف هستند.
شما نمی توانید با تلاش فیزیکی زبان چاقی ذهن خود را فراموش کنید اما می توانید با تلاش ذهنی زبان لاغری را بیاموزد.
در این صورت جسم شما به مرور بر اساس زبان جدیدی که یاد گرفته اید تغییر وضعیت خواهد داد.
سعی و تلاش همه افراد چاق برای لاغر شدن دقیقا مانند این است که بخواهید تلاش کنید زبان فارسی را فراموش کنید.
همانطور که تلاش برای از خاطر بردن زبان فارسی و هر موضوعی که یادگرفته ایم بی فایده است، سعی و تلاش برای لاغر شدن از طریق رژیم گرفتن، ورزش کردن، جراحی کردن و هر روش دیگری کار بیهوده ای است.
یادگیری زبان لاغری
برای لاغر شدن راه حل ساده تر آن است که زبان لاغری را یاد بگیریم و از آن استفاده کنیم.
همانطور که یادگیری هر زبان دیگری علاوه بر فارسی برای ما امکانپذیر است و بسیار از افراد علاوه بر فارسی به یک یا چند زبان دیگر مسلط هستند ما هم می توانیم علاوه بر زبان چاقی، زبان لاغری را نیز یاد بگریم.
نتیجه این یادگیری سبب خواهد شد به مرور جسم ما تحت تاثیر این زبان جدید قرار بگیرد و از حالت چاق به حالت متناسب تغییر وضعیت خواهد داد.
مقایسه چاقی و لاغری با زبان فارسی و هر زبان دیگر به دلیل قابل درک بودن بهتر یادگیری بعنوان مثال زبان انگیسی است در صورتی که ما زبان فارسی را بلد هستیم.
در فایل آموزشی زبان لاغری را یاد بگیرید، این موضوع مهم را با دوستانم به اشتراک گذاشته ام و همچنین تاثیر زبان ورزش کردن را بعنوان عاملی در متناسب شدن توضیح داده ام.
اطمینان دارم با استفاده از این محتوای فوق العاده درک و آگاهی بیشتری از موضوع لاغری با ذهن پیدا خواهید کرد و همچنین در تنظیم فرمول های ذهنی شما برای استفاده کردن از ورزش موثر خواهد بود.
تاثیر زبان چاقی و لاغری بر زندگی
با توجه به رفتارهای افراد لاغر و مقایسه آن با رفتارهای افراد چاق می توان به تفاوت زبان لاغری و زبان چاقی و تاثیر آن بر زندگی افراد پی برد.
در واقع توجه کردن به رفتار افراد لاغر باعث واضح شدن اصول زبان لاغری خواهد شد و به ما کمک می کند تا به شکل ساده و کاربردی زبان لاغری را بیاموزیم.
افراد چاق و لاغر از نظر افکاری که در ذهنشان مرور می کنند با هم تفاوت بسیار زیادی دارند و تنها دلیل تفاوت در وضعیت جسمی این دو گروه فقط تفاوت در نوع افکاری است که در ذهنشان مرور می کنند. و نکته جالب اینکه مرور افکار ارتباط مستقیم با نوع زبانی دارد که در استفاده از آن مسلط هستند.
افراد چاق و لاغر از نظر ویژگی های جسمی یا عملکرد های جسمی هیچ تفاوتی با هم ندارند و تنها به دلیل تفاوت در افکاری که در طول روز در ذهنشان مرور می کنند دچار تفاوت در جسم می شوند.
فرد لاغر چون به صورت ناآگاهانه در طول روز از زبان لاغری برای فکر کردن و رفتار کردن استفاده می کند در نتیجه همیشه متناسب باقی می ماند.
فرد چاق به دلیل استفاده ناآگاهانه از زبان چاقی برای فکر و عمل کردن در زندگی روزمره متاسفانه همیشه چاق باقی می ماند.
تاثیر زبان چاقی بر زندگی من
سی و پنج سال از زندگی من با چاقی گذشت و در این ایام تلاش های مختلفی برای لاغری انجام دادم اما هرگز نتیجه خاصی کسب نکردم.
یکی از راهکارهای من برای لاغر شدن رفتن به باشگاه و ورزش کردن بود. راهکاری که گرچه زمان، انرژی و هزینه زیادی صرف آن کردم اما هرگز باعث لاغری من نشدو
اکنون که به لطف خدا با استفاده از روش لاغری با ذهن در شرایط کاملا متفاوتی با گذشته هستم به این درک رسیدم که زبان لاغری و زبان چاقی در عملکرد افرادی که به باشگاه می روند تاثیر مستقیم دارد.
افرادی که در باشگاه حضور دارند دو دسته هستند:
۱- گروهی که برای عضله سازی و تجربه داشتن اندامی زیبا به باشگاه می آیند.
۲- عده ای که برای آب کردن چربی و رهایی از چاقی به باشگاه می آیند.
افرادی که به دنبال عضله سازی و زیبایی اندام هستند با انگیزه و اشتیاق میان باشگاه و با جدیت تمرین می کنند.
افرادی که به دنبال آب کردن چربی های اضافه هستند خیلی بی انگیزه و از سر اجبار میان باشگاه و بدون تمرکز و پراکنده تمرینات را انجام می دهند.
در تمام سال هایی که به دنبال لاغر شدن از طریق ورزش و باشگاه رفتن بودم جز گروه دوم بودم و با بی میلی و از سر اجبار وارد باشگاه می شدم.
هیچوقت انگیزه ورزش کردن منظم و همیشگی را نداشتم و هرگز نتوانستم برای مدت چند ماه باشگاه رفتن را ادامه دهم.
تاثیر زبان چاقی بر لاغر نشدن
افرادی که برای لاغر شدن از هر روشی مخصوصا ورزش و باشگاه رفتن استفاده می کنند عقیده دارند که توان لاغر شدن یا مقابله با چاقی را ندارند بنابراین می خواهند از ورزش، رژيم گرفتن یا هر روشی دیگری به عنوان ابزار کمکی برای غلبه بر چاقی و لاغر شدن استفاده کنند.
به همین دلیل به محض شروع هر برنامه ای برای لاغر شدن بیشتر از اینکه تمرکز آنها بر اجرای صحیح آن روش باشد تمرکزشان بر کاهش وزن و استفاده از ترازو برای اثبات موفقیت آمیز بودن روش لاغریشان است.
- قبل از غذا خوردن خودشان را وزن می کنند.
- موقع وزن کردن لباس های نازک می پوشند تا ترازو وزن کمتری را نشان دهد.
من موقع وزن کردن حتی عینکم را بر می داشتم تا تاثیری بر وزن من نداشته باشد.
- کفش های خود را در می آورند و سعی می کنند به هر شکل ممکن وزن اضافه ای به وزن خود روی ترازو اضافه نکنند.
این طرز عملکرد نشان از پریشانی افکار و تاثیر زبان چاقی بر فکر و عملکرد افراد چاق دارد و به همین دلیل بعد از مدت کوتاهی که از روند کاهش وزن خود رضایت ندارند باشگاه رفتن را ادامه نمی دهند و به بهانه های مختلف برنامه ورزشی خود را رها می کنند.
همه این موارد باعث ایجاد احساس ناتوانی بیشتر در فرد چاق برای لاغر شدن میشود و به همین دلیل همه ما به مرور که برای لاغر شدن تلاش کردیم و نتیجه نگرفتیم احساس بی اراده بودن یا ناتوان بودن برای لاغر شدن کردیم و این احساس باعث تقویت فرمول های چاقی ذهن و در واقع تسلط بیشتر ما بر استفاده از زبان چاقی می شود.
یادگیری زبان لاغری در روش لاغری با ذهن
به لطف خدا از زمانی که در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم احساس امیدواری و اشتیاق من برای لاغر شدن بیشتر و بیشتر شد و هر روز که از بودن من در این مسیر می گذشت احساس می کردم توانایی من برای لاغر شدن بیشتر شده است و من یک قدم دیگر به رویای لاغر شدنم نزدیک تر شده ام.
تنها موضوع مهم در یادگیری زبان لاغری اطمینان داشتن به روش لاغری با ذهن و با اشتیاق و انگیزه دنبال کردم مراحل آموزشی است.
خیلی مهم است که هر روز با شوق ادامه دادن، آموزش ها را استفاده کرده و تمرینات را انجام دهید.
هرچه بیشتر در مسیر لاغری با ذهن ادامه دهید تسلط شما بر زبان لاغری بیشتر خواهد شد. همانطور که هرچه بیشتر در یادگیری هر زبان گفتای استمرار داشته باید کلمات، جملات و دستورالعمل های بیشتری از آن زبان را یاد گرفته و راحت و مسلط تر می توانید به آن زبان گفتاری صحبت کنید.
ادامه دادن در مسیر لاغری با ذهن باعث یادگیری فرمول های صحیح و همسو با لاغری بیشتری خواهد شد.
هرچه فرمول های صحیح بیشتری در ذهن خود ثبت کنید، احساس، نگرش و عملکرد شما بهبود پیدا می کند و این همان رفتار کردن بر اساس زبان لاغری است.
همانگونه که هرچه بیشتر زبان انگلیسی را یاد بگیرید می توانید شبیه تر به فردی که زبان مادریاش انگلیسی است صحبت کنید، هرچه بیشتر در مسیر لاغری با ذهن ادامه دهید افکار و رفتار شما شبیه تر به افراد متناسبی می شود که از بدو تولد متناسب بوده اند و به همین راحتی شما می توانید مانند آنها فکر و رفتار کنید و تا ابد متناسب باقی بمانید.
در مسیر لاغری با ذهن ما اصراری بر پاک کردن یا فراموش کردن زبان چاقی نداریم چون صد در صد کار بی هوده و بسیار خسته کننده ای است که فقط انرژی و توان ما برای یادگیری زبان لاغری را کم می کند.
بنابراین در عین حالی که به زبان چاقی مسلط هستیم سعی میکنیم از طریق آموزشهای لاغری با ذهن زبان لاغری را بیاموزیم. به این ترتیب جسم ما همانطور که بدون اینکه کار خاصی انجام داده یا تصمیم گرفته باشیم چاق شده است اکنون بدون اینکه کار خاص یا تصمیم عجیب و غریبی بگیرید متناسب می شود.
✍️ تمرین آموزشی 📖
برای تغییر فرمول های ذهنی نیاز است که هر روز محتوای مرتبط با موضوع لاغر شدن را وارد ذهن خود کنیم تا به مرور افکار و فرمول های ذهنی لاغری در ذهن ما تثبیت و گسترش پیدا کرده و بر جسم ما تاثیر گذاشته و لاغر شویم.
یادگیری لاغر شدن دقیقا مانند یادگیری زبان انگلیسی یا هر زبان دیگری نیاز به استمرار، تکرار و تمرین دارد.
برای جلسه امروز ابتدا محتوای نوشتاری را مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و سوالات مطرح شده به صورت شرح انشایی در بخش نظرات پاسخ دهید.
- درک و دیدگاه خود درباره شباهت رفتار چاقی با زبان گفتاری چیست، شرح دهید.
- درباره چگونگی یادگیری زبان چاقی شرح دهید که چگونه این زبان را یادگرفته و چه مدت از آن استفاده کرده اید تا به شرایط فعلی رسیدید؟
- درک و نگرش خود درباره زبان لاغری را بنویسید و اینکه چگونه باید این زبان را بیاموزید؟
- تلاش قبلی شما برای لاغر شدن چه تاثیری بر یادگیری زبان لاغری داشته است؟
- تاثیر استفاده از آموزش های لاغری با ذهن بر یادگیری زبان لاغری را شرح دهید.
- به نظر شما پروسه و مسیری لاغری خود از شروع یادگیری زبان لاغری تا یادگیری و به کارگیری آموخته ها و در نهایت لاغرشدن را در قالب یک داستان کوتاه شرح دهید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.37 از 57 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
به نام خدای مهربان
سلام به استاد عزیز و دوستان گرامی در سایت تناسب فکری
گام ۲۸، زبان لاغری را یاد بگیرید،
رفتارها، واکنشها و شرایط جسمی من تحت تاثیر زبان بدن منه،استفاده از زبان لاغری باعث لاغری،و زبان چاقی باعث چاقی جسم من میشه.
همونطور که برای صحبت کردن از زبان مادری استفاده میکنم، جسم من هم برای سلامتی و وضعیت چاق و لاغری خودش از زبان لاغری یا چاقی استفاده میکنه.
موسیقی، نقاشی، آشپزی و هر موضوعی که قابل یادگیریه زبان مخصوص به خودشو داره،و هر کسی که بخواد در هر شاخهای فعالیت کنه باید اول زبان اون رو یاد بگیره و چاقی هم زبان مخصوص خودش رو داره که من از کودکی یا در سنین بزرگسالی به هر دلیلی این زبان رو یاد گرفتم که الان در این وضعیت اضافه وزن به سر میبرم.
چاقی مثل زبان مادریه که به سادگی اونو یاد گرفتم و طبیعیه که هر زبانی رو یاد بگیرم به راحتی میتونم با اون زبان صحبت کنم،چاقی هم زبانیه که اونو یادش گرفتم و برای همینه که خیلی ساده چاق شدم،
تلاش من برای از یاد بردن زبان فارسی بینتیجه است،اما تلاشم برای یادگیری زبان دیگه نتیجه خواهد داشت،
رژیم گرفتن، ورزش کردن و هر کاری که برای لاغر شدن انجام میدادم مثل سعی کردن برای فراموش کردن زبان فارسی بود، کاری بیهوده و خسته کننده که سالها داشتم اونو انجامش میدادم برای فراموش کردن زبان چاقی از طریق روشهای مختلف،
باید بدونم که من نمیتونم با تلاش فیزیکی زبان چاقی ذهنم رو فراموش کنم، اما میتونم با تلاش ذهنی زبان لاغری رو یاد بگیرم،در این صورت جسم من به مرور بر اساس زبان جدیدی که یاد گرفتم تغییر وضعیت میده،سعی و تلاش همه افراد چاق برای لاغر شدن مثل اینه که بخوان تلاش کنن زبان فارسی رو فراموش کنن،
همونطور که تلاش برای از یاد بردن زبان فارسی و هر موضوعی که یادش گرفتیم بیفایده است، سعی و تلاشمون برای لاغر شدن از طریق رژیم گرفتن، ورزش کردن، جراحی کردن و هر روش دیگهای کاری بیهوده است.
برای لاغر شدن راه حل ساده اون یادگیری زبان لاغریه،باید زبان لاغری رو یاد بگیرم و ازش استفاده کنم،نتیجه این یادگیری باعث میشه که به مرور جسمم تحت تاثیر این زبان جدید قرار بگیره و از حالت چاق به حالت متناسب تغییر وضعیت بده.
با توجه کردن به رفتارهای افراد لاغر و مقایسه اون با رفتارهای افراد چاق میتونم به تفاوت زبان لاغری و زبان چاقی و تاثیر اون بر زندگی افراد پی ببرم،توجه کردن به رفتار افراد لاغر باعث واضح شدن اصول زبان لاغری میشه و بهم کمک میکنه تا به شکل ساده و کاربردی زبان لاغری رو یاد بگیرم،
افراد چاق و لاغر از نظر فکرهایی که در ذهنشون مرور میکنن با هم تفاوت خیلی زیادی دارن و تنها دلیل تفاوت در وضعیت جسمی این دو گروه فقط تفاوت در نوع افکاریه که توی ذهنشون مرور میکنن،و نکته جالب اینکه مرور افکار ارتباط مستقیم با نوع زبانی داره که در استفاده از اون مسلطن،
افراد چاق و لاغر از نظر ویژگیهای جسمی یا عملکردهای جسمی هیچ تفاوتی با هم ندارن و تنها به دلیل تفاوت در افکاری هست که در طول روز در ذهنشون مرور میکنن ،دچار تفاوت در جسم میشن.
افراد لاغر به صورت ناآگاهانه در طول روز از زبان لاغری برای فکر کردن و رفتار کردن استفاده میکنن در نتیجه همیشه متناسب باقی میمونن،و افراد چاق به دلیل استفاده ناآگاهانه از زبان چاقی برای فکر و عمل کردن در زندگی روزمره همیشه چاق باقی میمونن.
تنها موضوع مهم در یادگیری زبان لاغری اطمینان داشتن به روش لاغری با ذهن و با اشتیاق و انگیزه دنبال کردن مراحل آموزشیه،خیلی مهمه که هر روز با شوق و اشتیاق ادامه بدم،آموزشها رو استفاده کنم و تمرینات رو انجام بدم،هرچه بیشتر در مسیر لاغری با ذهن ادامه بدم تسلطم بر زبان لاغری بیشتر میشه،همونطور که هرچه بیشتر در یادگیری هر زبان گفتاری استمرار داشته باشم کلمات، جملات و دستورالعملهای بیشتری از اون زبان رو یاد میگیرم و راحت و مسلطتر میتونم به اون زبان گفتاری صحبت کنم،
ادامه دادن در مسیر لاغری با ذهن باعث یادگیری فرمولهای صحیح و همسو با لاغری بیشتری میشه و هر چقدر فرمولهای صحیح بیشتری در ذهنم ثبت کنم احساس، نگرش و عملکردم بهبود پیدا میکنه و این همون رفتار کردن بر اساس زبان لاغریه.
هر چقدر بیشتر در مسیر لاغری با ذهن ادامه بدم افکار و رفتارم شبیهتر به افراد متناسبی میشه که از بدو تولد متناسب بودن و بعد میتونم به راحتی مثل اونها فکر و رفتار کنم و تا ابد متناسب باقی بمونم،در مسیر لاغری با ذهن اصلاً اصراری بر پاک کردن یا فراموش کردن زبان چاقی نیست،چون ۱۰۰درصد کار بیهوده و بسیار خسته کنندهایه که فقط انرژی و توانم برای یادگیری زبان لاغری رو کم میکنه،باید در عین حالی که به زبان چاقی مسلط هستم، سعی کنم از طریق آموزشهای لاغری با ذهن زبان لاغری رو یاد بگیرم،به این ترتیب جسمم همونطور که بدون اینکه کار خاصی انجام داده باشم یا تصمیم گرفته باشم چاق شده،الان هم بدون اینکه کار خاص یا تصمیم عجیب و غریبی بگیرم متناسب میشه.
یادگیری لاغر شدن دقیقاً مثل یادگیری زبان انگلیسی یا هر زبان دیگهای نیاز به استمرار، تکرار و تمرین داره.
سعی کنم رفتارهای افراد متناسب و افراد چاق رو تحلیل کنم که این رفتار بر اساس چه فرمول ذهنیه که این فرد داره و این مقایسه بین افرادی که اضافه وزن دارن و افرادی که متناسبن خیلی بهم کمک میکنه که دلیل اضافه وزن اونها رو بهتر متوجه بشم.
تنها چیزی که باعث میشه عدهای اضافه وزن داشته باشن و همیشه در تلاش باشن برای لاغر شدن و موفق نشن و از اونور هم عدهای همیشه متناسبن و هیچ اطلاعی اصلاً از این موضوع ندارن و هیچ تلاشی هم برای متناسب شدنشون انجام نمیدن، اینها فقط در محتوای ذهنی اونهاست،و هیچ تفاوتی از لحاظ جسمی افراد چاق و افراد متناسب با هم ندارن،
فقط افراد چاق به واسطه دلایل مختلفی یه سری افکار و یه سری فرمولهای ذهنی در خودشون ذخیره کردن که به تصمیم خودشون هم نبوده، یعنی انتخاب نکردن که این افکار رو داشته باشن،از جامعه، از خانواده، از اطرافیان و به دلایل مختلفی در اونها این افکار ایجاد شده و شکل گرفته و نتیجه اون هم اضافه وزنی هست که سالها درگیرش هستن و دارن باهاش مبارزه میکنن که اونو برطرف کنن.
و سعی اونها برای متناسب شدن هم نتیجهای نداشته، به خاطر اینکه نتیجه نهایی رو ذهن اون افراده که رقم میزنه نه تلاش فیزیکی و تصمیماتی که میگیرن برای لاغر شدن.
خیلی از افراد به دلایل مختلفی باشگاه میرن،عدهای بدنهای متناسبی دارن و برای اینکه بدنهاشون عضلهای بشه، پرورش اندام کار میکنن وخیلی حرفهای این کارو انجام میدن،
و یه عده دیگه هم اضافه وزن دارن برای اینکه برای خودشون کاری انجام داده باشن، فعالیت بیشتری انجام داده باشن، سوخت و سازشون رو بالا ببرن، چربی سوزی انجام بدن، ترغیب میشن برای ورزش کردن، برای اینکه به لاغری برسن میان ورزش میکنن،
و سبک رفتاری این دو گروه با هم متفاوته،
اونی که برای عضله سازی و پرورش اندام میاد ورزش میکنه خیلی سرحاله، پر انرژیه، با برنامه است، مشخصه که با علاقه داره میاد باشگاه، هدف داره از این کارش، خیلی انگیزه داره، اصلاً کوتاهی نمیکنه در باشگاه اومدن و هر روز دارن یه سری کارها رو برای بدنشون انجام میدن، چون هدفشون اینه که بدنشون رو پرورش بدن، میخوان یه سطح بالاتری از بدن خودشون رو تجربه کنن.
ولی عده دیگهای که برای فرار از چاقی، برای رهایی از اضافه وزن میان خیلی رفتارشون متفاوته،
خیلی با سختی دارن ورزشها رو انجام میدن،
یه جورایی بیانگیزن، دوست دارن که زودتر تایم ورزششون تموم بشه و باشگاه رو ترک کنن،منظم هم نمیان، یه مدت میان بعد یه سری مسائل براشون پیش میاد و دیگه نمیان.
و این خیلی متفاوته که یه نفر بیاد باشگاه بخواد عضله سازی کنه، بخواد شکل جدید و قشنگتری از جسم خودش رو ببینه و یک فرد دیگهای بخواد بیاد باشگاه که از شر چربیهاش خلاص بشه و خیلی با هم متفاوته این دو طرز فکر.
بعضی از افراد وقتی که میرن باشگاه ورزشهای خیلی سختی رو انجام میدن آخرای ورزش وقتی که میخوان برن،میرن روی وزنه و میخوان خودشون رو وزن کنن و تموم لباسها، وسایلی که دارن از کفش، عینک، دستبند، همه رو در میارن تا بخوان خودشون رو وزن کنن،و اینجور افراد چقدر از لحاظ ذهنی خودشون رو ناتوان میبینن در متناسب شدن که به این شکل دارن یه جورایی التماس این ترازو میکنن که یکم وزن کمتری رو نشون بده، که یک کمی انگیزه بگیره برای اینکه بخواد ادامه بده.
و اینجور افراد باید خیلی تحت فشار ذهنی باشن که حتی برای وزن کردن خودشون چند تا دستبند رو هم از دستشون باز کنن.
افرادی که در هر مرحله از ترازو میان پایین و یه سری وسایل از خودشون جدا میکنن و باز دوباره خودشون رو وزن میکنن،این نشون دهنده اون فشار و بار روانی منفی اضافه وزنه که در ذهن این فرد هست که هیچ توانایی رو در خودش نمیبینه برای متناسب شدن و اومده باشگاه،پیش خودش خیلی هم داره تلاش میکنه، خیلی هم سختی رو داره متحمل میشه و به این شکل داره از ترازو درخواست میکنه، التماس ترازو میکنه که یکم وزن رو پایینتر نشون بده،هی داره وسایل رو از خودش جدا میکنه که یه جورایی شاید این وزن یکم متفاوت باشه با وزن دفعه قبلی که خودش رو وزن کرده.
و اینها در این مدت یک ساعتی که دارن ورزش میکنن مگه چه انتظاری دارن از بدنشون،؟؟مگه دوست دارن چقدر کم کنن،؟؟و این پریشانی افکار، این نابسامانی ذهن این افراده که به دنبال یک نشانه از ترازو هستن که متوجه بشن یکم امیدشون بیشتر بشه که اونها دارن یه کاری واسه خودشون انجام میدن،یا این کاری که دارن انجام میدن مفیده،
و وای به حال روزی که این عدد دوباره بخواد بره بالاتر،یعنی مثلاً امروز یه عددی رو نشون بده، این فرد داره چند روز تلاش میکنه،دوباره میخواد بره روی ترازو به هر دلیلی یکم عدد بره بالاتر،تمام آرزوهای این فرد خراب میشه،تمام انرژیش رو از دست میده،تمام اون تلاشی که کرده به نظرش هدر رفته،
چرا ؟؟
چون عدد روی ترازو تایید نمیکنه تلاش اون فرد رو،و این اتفاق زمانی برای افرادی که اضافه وزن دارن رخ میده که تمام توان خودشون برای متناسب شدن رو فراموش کردن،یعنی هیچ انگیزه و هیچ توانایی رو در خودش نمیبینه که بتونه متناسب بشه و داره تمام تلاشش رو میذاره برای استفاده از عوامل بیرونی،مثل ورزش کردن، رژیم گرفتن،
چاقی مثل یک زبان میمونه،مثل زبان فارسی که چقدر از کلماتی که به کار میبریم با هم مشترکه و حتی با اینکه بعضیها لهجه خاصی دارن، ولی اون اصل زبان فارسی، خیلی از کلمات با هم مشترکن و راحت حرف همدیگرو میفهمیم،
چاقی هم یک زبانه که ما اونو یادش گرفتیم،به خاطر همینه که خیلی از ما که اضافه وزن داریم افکارمون مشابه است، عادتهامون، رفتارهامون مشابه است، چون زبان همه ما زبان چاقی بوده برای بدنمون و نتیجهاش هم شده اضافه وزن.
پس الان هم باید خودمون تصمیم بگیریم که زبان لاغری رو یاد بگیریم،نه اینکه بخواهیم با چاقی مبارزه کنیم، این رفتار اشتباهه که فردی بخواد با چاقی خودش مبارزه کنه،دقیقاً مثل این میمونه که بخواهیم سعی کنیم فارسی صحبت کردن رو فراموش کنیم،
این امکان نداره که موفق بشیم،امکان نداره فردی بتونه حتی اگه سالهای طولانی تلاش کنه فارسی صحبت کردن رو فراموش کنه،اما همون فرد خیلی راحتتر میتونه یک زبان دیگه رو یاد بگیره،
پس ذهن ما قابلیت فراموش کردن رو نداره، قابلیت پاک شدن نداره،که بخواهیم یک زبان رو از مغزمون پاک کنیم، از ذهنمون پاک کنیم،اما میتونیم چند زبان دیگه رو یاد بگیریم.
پس ما هم که اضافه وزن داریم، هر چقدر تلاش کنیم نمیتونیم زبان چاقی رو از مغزمون پاک کنیم،اما میتونیم زبان لاغری رو یاد بگیریم.
پس باید سعی کنم قدم به قدم و گام به گام، آروم آروم، زبان لاغری رو یاد بگیرم، که چقدر هم نتایجش عالیه،این تلاش جسمی من نیست که میتونه منو متناسب کنه، این فرمولهای ذهنیه،
افرادی هم که در باشگاهها سخت تلاش میکنن که با چاقی خودشون مبارزه کنن، در نهایت از فرمولهای ذهنی خودشون شکست خواهند خورد،چون وقتی زبان ذهنشون چاقی باشه، تلاششون نتیجهای نمیده،و وقتی فردی به این شکل حساسه برای اینکه وزن ترازو بهش امیدواری بده،یعنی از خودش هیچ امیدی نداره،یعنی هیچ باوری نداره که میتونه متناسب بشه،و فقط میخواد با التماس کردن، با تحمل رنج و سختی بخواد وزنش رو پایین بیاره و تواناییهای خودش رو فراموش کرده و آنچنان تحت فشار چاقی قرار گرفته که هیچ امیدی نداره، هیچ انگیزهای نداره، هیچ توانایی در خودش نمیبینه که مثلاً داره با درآوردن چند تا دستبند و لباس و کفش و عینک یه مقدار وزن ترازو رو بیاره پایینتر که شاید دلش خوش بشه، شاید انگیزه بگیره و بتونه ادامه بده.
اگر هم خواستم ورزش کنم باید با آگاهی درست این کارو انجام بدم،
وقتی فرمول ذهنی رو برای ورزش کردن تنظیم کنم، اون وقت نتایج خیلی زیبا میشه، آرامشم بیشتر میشه، انگیزم بیشتر میشه،استاد میگه وقتی که ذهن رو هماهنگ کنی با جسمت برای انجام یک حرکت،حالا هر حرکتی،اون وقت نتیجه فوق العاده خواهد بود، اینکه میگم هر حرکتی تفاوتی نداره،حتی شما اگر بخوایی کنکور شرکت کنی، وقتی ذهنت رو برای کنکور دادن آماده کنی، وقتی فرمولهاشو درست کنی، وقتی باورها رو درست کنی، وقتی نقشه ذهنی رو ایجاد کنی، اون وقت میبینی رسیدن به موفقیت در کنکور چقدر سادهتر خواهد بود،
اگر بخوایی کسب و کارت رو ایجاد کنی، وقتی ذهنت رو برای کسب و کار آماده کنی، فرمولهای صحیح در رابطه با فعالیت کاری که میخوای انجام بدی در ذهنت ایجاد کنی، نقشه ذهنی مناسب ترسیم کنی، بعد میبینی که چقدر موفق شدن در اون مسیر کسب و کار راحتتر خواهد بود،
دوستانی که از لاغری با ذهن استفاده میکنن و فرمول نویسی ذهنی رو یاد میگیرن، نقشههای ذهنی رو یاد میگیرن، تصویرسازی رو یاد میگیرن،این یک مسیر موفقیته،همین کار رو میشه برای هر جنبه از زندگیتون انجام بدید،برای کسب و کار، برای تحصیلات، برای روابط از همین فرمولها میشه استفاده کرد ،
چرا؟؟چون وقتی ذهن رو هماهنگ با خواسته کنید نتیجه خیلی عالی میشه.
استاد عزیزم ممنونم بابت محصول هماهنگی ذهن برای ورزش کردن،من چند روز پیش این محصول رو به صورت هدیه دریافت کردم،آگاهیهای خیلی عالی توی این محصول بود،من فقط فعلاً دو جلسه اولش رو گوش کردم چون دوست دارم تک تک جملههای شما رو برای خودم توی دفترم بنویسم، استاد عزیز واقعاً شما یک فرشته نجات هستین،بابت این آگاهیهای عالی که توی این محصول قرار دادین از شما ممنونم،این دو جلسهای رو که من گوش کردم خیلی نگرشم در مورد ورزش کردن عوض شده،چون سالها شنیدیم که برای وزن کم کردن باید ورزش کنی و این ناخودآگاه توی ذهنمون رفته که باید واقعاً برای کم کردن وزن ورزشهای سنگین انجام بدیم،
من هم از اون موقع که دوره لاغری با ذهن رو شروع کردم روزی دو سه ساعت راه میرفتم و فایلها رو گوش میدادم، ولی نتیجهای نمیگرفتم برای لاغر شدن و فقط پاهام درد میگرفتن،و توی ذهنم هم این بود که هم راه میرم، هم فایلها رو گوش میکنم، هم وزنم کم میشه،ولی این محصول خیلی بهم کمک کرد که بتونم نگرشم رو عوض کنم،استاد عزیزم واقعاً از شما ممنونم بابت سایت بسیار عالی شما.💖💖ممنونم فرشته نجات🙏🙏🌹