رفتارها، واکنش ها و شرایط جسمی ما تحت تاثیر زبان بدن ماست. استفاده از زبان لاغری باعث لاغری و زبان چاقی باعث چاقی جسم خواهد شد.
انسانها چند زبانه هستند
همه ما برای صحبت کردن از زبان گفتاری استفاده می کنیم.
همانگونه که برای صحبت کردن از زبان مادری استفاده می کنیم، جسم ما نیز برای سلامتی و وضعیت چاق و لاغری خود از زبان لاغری یا چاقی استفاده می کند.
فقط افرادی می توانند این متن را بخوانند، که زبان فارسی، زبان مادری آنهاست یا زبان فارسی را بعنوان زبان دیگر آموخته اند.
این خاصیت یادگیری یک زبان است که سبب می شود محتوای ارائه شده به آن زبان را درک کنیم.
همه ما زبان فارسی را بلد هستیم و به راحتی و بدون دردسر آن را یاد گرفته و سالهاست از آن استفاده می کنیم
زبان فارسی بعنوان ابزاری برای ایجاد ارتباط بین انسان هایی است که محل تولد آنها کشور ایران بوده است یا حداقل یکی از والدین آنها فارسی زیان بوده است.
موسیقی هم زبان مخصوص خود را دارد و هرکسی بخواهد در هر شاخه ای از موسیقی فعالیت کند باید ابتدا زبان آن را یاد بگیرد.
نقاشی هم زبان مخصوص به خود را دارد، آشپزی هم زبان مخصوص به خود را دارد و هر موضوعی که قابل یادگیری است زبان مخصوص به خود را دارد.
نکته جالب توجه این است که چاقی هم زبان مخصوص به خود را دارد و همه افرادی که از کودکی یا در سنین بزرگسالی به هر دلیلی زبان چاقی را یاد گرفته اند الان در وضعیت اضافه وزن به سر می برند.
تاثیر زبان چاقی بر زندگی
چاقی مانند زبان مادری است که به سادگی آن را یاد گرفته ایم، و طبیعی است که هر زبانی را یاد بگیریم به راحتی می توانیم به آن زبان صحبت کنیم.
چاقی زبانی است که ما آن را آموخته ایم و به همین دلیل خیلی ساده چاق شده ایم.
تلاش شما برای از یاد بردن زبان فارسی بی نتیجه خواهد بود اما تلاش برای یادگیری زیان دیگری نتیجه خواهد داشت.
رژیم گرفتن، ورزش کردن و هر کاری که برای لاغر شدن انجام می دهیم مانند سعی کردن برای فراموش کردن زبان فارسی است.
کاری بی هوده و خسته کننده است که بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند سال هاست در حال تلاش برای فراموشی زبان چاقی از روش های مختلف هستند.
شما نمی توانید با تلاش فیزیکی زبان چاقی ذهن خود را فراموش کنید اما می توانید با تلاش ذهنی زبان لاغری را بیاموزد.
در این صورت جسم شما به مرور بر اساس زبان جدیدی که یاد گرفته اید تغییر وضعیت خواهد داد.
سعی و تلاش همه افراد چاق برای لاغر شدن دقیقا مانند این است که بخواهید تلاش کنید زبان فارسی را فراموش کنید.
همانطور که تلاش برای از خاطر بردن زبان فارسی و هر موضوعی که یادگرفته ایم بی فایده است، سعی و تلاش برای لاغر شدن از طریق رژیم گرفتن، ورزش کردن، جراحی کردن و هر روش دیگری کار بیهوده ای است.
یادگیری زبان لاغری
برای لاغر شدن راه حل ساده تر آن است که زبان لاغری را یاد بگیریم و از آن استفاده کنیم.
همانطور که یادگیری هر زبان دیگری علاوه بر فارسی برای ما امکانپذیر است و بسیار از افراد علاوه بر فارسی به یک یا چند زبان دیگر مسلط هستند ما هم می توانیم علاوه بر زبان چاقی، زبان لاغری را نیز یاد بگریم.
نتیجه این یادگیری سبب خواهد شد به مرور جسم ما تحت تاثیر این زبان جدید قرار بگیرد و از حالت چاق به حالت متناسب تغییر وضعیت خواهد داد.
مقایسه چاقی و لاغری با زبان فارسی و هر زبان دیگر به دلیل قابل درک بودن بهتر یادگیری بعنوان مثال زبان انگیسی است در صورتی که ما زبان فارسی را بلد هستیم.
در فایل آموزشی زبان لاغری را یاد بگیرید، این موضوع مهم را با دوستانم به اشتراک گذاشته ام و همچنین تاثیر زبان ورزش کردن را بعنوان عاملی در متناسب شدن توضیح داده ام.
اطمینان دارم با استفاده از این محتوای فوق العاده درک و آگاهی بیشتری از موضوع لاغری با ذهن پیدا خواهید کرد و همچنین در تنظیم فرمول های ذهنی شما برای استفاده کردن از ورزش موثر خواهد بود.
تاثیر زبان چاقی و لاغری بر زندگی
با توجه به رفتارهای افراد لاغر و مقایسه آن با رفتارهای افراد چاق می توان به تفاوت زبان لاغری و زبان چاقی و تاثیر آن بر زندگی افراد پی برد.
در واقع توجه کردن به رفتار افراد لاغر باعث واضح شدن اصول زبان لاغری خواهد شد و به ما کمک می کند تا به شکل ساده و کاربردی زبان لاغری را بیاموزیم.
افراد چاق و لاغر از نظر افکاری که در ذهنشان مرور می کنند با هم تفاوت بسیار زیادی دارند و تنها دلیل تفاوت در وضعیت جسمی این دو گروه فقط تفاوت در نوع افکاری است که در ذهنشان مرور می کنند. و نکته جالب اینکه مرور افکار ارتباط مستقیم با نوع زبانی دارد که در استفاده از آن مسلط هستند.
افراد چاق و لاغر از نظر ویژگی های جسمی یا عملکرد های جسمی هیچ تفاوتی با هم ندارند و تنها به دلیل تفاوت در افکاری که در طول روز در ذهنشان مرور می کنند دچار تفاوت در جسم می شوند.
فرد لاغر چون به صورت ناآگاهانه در طول روز از زبان لاغری برای فکر کردن و رفتار کردن استفاده می کند در نتیجه همیشه متناسب باقی می ماند.
فرد چاق به دلیل استفاده ناآگاهانه از زبان چاقی برای فکر و عمل کردن در زندگی روزمره متاسفانه همیشه چاق باقی می ماند.
تاثیر زبان چاقی بر زندگی من
سی و پنج سال از زندگی من با چاقی گذشت و در این ایام تلاش های مختلفی برای لاغری انجام دادم اما هرگز نتیجه خاصی کسب نکردم.
یکی از راهکارهای من برای لاغر شدن رفتن به باشگاه و ورزش کردن بود. راهکاری که گرچه زمان، انرژی و هزینه زیادی صرف آن کردم اما هرگز باعث لاغری من نشدو
اکنون که به لطف خدا با استفاده از روش لاغری با ذهن در شرایط کاملا متفاوتی با گذشته هستم به این درک رسیدم که زبان لاغری و زبان چاقی در عملکرد افرادی که به باشگاه می روند تاثیر مستقیم دارد.
افرادی که در باشگاه حضور دارند دو دسته هستند:
۱- گروهی که برای عضله سازی و تجربه داشتن اندامی زیبا به باشگاه می آیند.
۲- عده ای که برای آب کردن چربی و رهایی از چاقی به باشگاه می آیند.
افرادی که به دنبال عضله سازی و زیبایی اندام هستند با انگیزه و اشتیاق میان باشگاه و با جدیت تمرین می کنند.
افرادی که به دنبال آب کردن چربی های اضافه هستند خیلی بی انگیزه و از سر اجبار میان باشگاه و بدون تمرکز و پراکنده تمرینات را انجام می دهند.
در تمام سال هایی که به دنبال لاغر شدن از طریق ورزش و باشگاه رفتن بودم جز گروه دوم بودم و با بی میلی و از سر اجبار وارد باشگاه می شدم.
هیچوقت انگیزه ورزش کردن منظم و همیشگی را نداشتم و هرگز نتوانستم برای مدت چند ماه باشگاه رفتن را ادامه دهم.
تاثیر زبان چاقی بر لاغر نشدن
افرادی که برای لاغر شدن از هر روشی مخصوصا ورزش و باشگاه رفتن استفاده می کنند عقیده دارند که توان لاغر شدن یا مقابله با چاقی را ندارند بنابراین می خواهند از ورزش، رژيم گرفتن یا هر روشی دیگری به عنوان ابزار کمکی برای غلبه بر چاقی و لاغر شدن استفاده کنند.
به همین دلیل به محض شروع هر برنامه ای برای لاغر شدن بیشتر از اینکه تمرکز آنها بر اجرای صحیح آن روش باشد تمرکزشان بر کاهش وزن و استفاده از ترازو برای اثبات موفقیت آمیز بودن روش لاغریشان است.
- قبل از غذا خوردن خودشان را وزن می کنند.
- موقع وزن کردن لباس های نازک می پوشند تا ترازو وزن کمتری را نشان دهد.
من موقع وزن کردن حتی عینکم را بر می داشتم تا تاثیری بر وزن من نداشته باشد.
- کفش های خود را در می آورند و سعی می کنند به هر شکل ممکن وزن اضافه ای به وزن خود روی ترازو اضافه نکنند.
این طرز عملکرد نشان از پریشانی افکار و تاثیر زبان چاقی بر فکر و عملکرد افراد چاق دارد و به همین دلیل بعد از مدت کوتاهی که از روند کاهش وزن خود رضایت ندارند باشگاه رفتن را ادامه نمی دهند و به بهانه های مختلف برنامه ورزشی خود را رها می کنند.
همه این موارد باعث ایجاد احساس ناتوانی بیشتر در فرد چاق برای لاغر شدن میشود و به همین دلیل همه ما به مرور که برای لاغر شدن تلاش کردیم و نتیجه نگرفتیم احساس بی اراده بودن یا ناتوان بودن برای لاغر شدن کردیم و این احساس باعث تقویت فرمول های چاقی ذهن و در واقع تسلط بیشتر ما بر استفاده از زبان چاقی می شود.
یادگیری زبان لاغری در روش لاغری با ذهن
به لطف خدا از زمانی که در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم احساس امیدواری و اشتیاق من برای لاغر شدن بیشتر و بیشتر شد و هر روز که از بودن من در این مسیر می گذشت احساس می کردم توانایی من برای لاغر شدن بیشتر شده است و من یک قدم دیگر به رویای لاغر شدنم نزدیک تر شده ام.
تنها موضوع مهم در یادگیری زبان لاغری اطمینان داشتن به روش لاغری با ذهن و با اشتیاق و انگیزه دنبال کردم مراحل آموزشی است.
خیلی مهم است که هر روز با شوق ادامه دادن، آموزش ها را استفاده کرده و تمرینات را انجام دهید.
هرچه بیشتر در مسیر لاغری با ذهن ادامه دهید تسلط شما بر زبان لاغری بیشتر خواهد شد. همانطور که هرچه بیشتر در یادگیری هر زبان گفتای استمرار داشته باید کلمات، جملات و دستورالعمل های بیشتری از آن زبان را یاد گرفته و راحت و مسلط تر می توانید به آن زبان گفتاری صحبت کنید.
ادامه دادن در مسیر لاغری با ذهن باعث یادگیری فرمول های صحیح و همسو با لاغری بیشتری خواهد شد.
هرچه فرمول های صحیح بیشتری در ذهن خود ثبت کنید، احساس، نگرش و عملکرد شما بهبود پیدا می کند و این همان رفتار کردن بر اساس زبان لاغری است.
همانگونه که هرچه بیشتر زبان انگلیسی را یاد بگیرید می توانید شبیه تر به فردی که زبان مادریاش انگلیسی است صحبت کنید، هرچه بیشتر در مسیر لاغری با ذهن ادامه دهید افکار و رفتار شما شبیه تر به افراد متناسبی می شود که از بدو تولد متناسب بوده اند و به همین راحتی شما می توانید مانند آنها فکر و رفتار کنید و تا ابد متناسب باقی بمانید.
در مسیر لاغری با ذهن ما اصراری بر پاک کردن یا فراموش کردن زبان چاقی نداریم چون صد در صد کار بی هوده و بسیار خسته کننده ای است که فقط انرژی و توان ما برای یادگیری زبان لاغری را کم می کند.
بنابراین در عین حالی که به زبان چاقی مسلط هستیم سعی میکنیم از طریق آموزشهای لاغری با ذهن زبان لاغری را بیاموزیم. به این ترتیب جسم ما همانطور که بدون اینکه کار خاصی انجام داده یا تصمیم گرفته باشیم چاق شده است اکنون بدون اینکه کار خاص یا تصمیم عجیب و غریبی بگیرید متناسب می شود.
✍️ تمرین آموزشی 📖
برای تغییر فرمول های ذهنی نیاز است که هر روز محتوای مرتبط با موضوع لاغر شدن را وارد ذهن خود کنیم تا به مرور افکار و فرمول های ذهنی لاغری در ذهن ما تثبیت و گسترش پیدا کرده و بر جسم ما تاثیر گذاشته و لاغر شویم.
یادگیری لاغر شدن دقیقا مانند یادگیری زبان انگلیسی یا هر زبان دیگری نیاز به استمرار، تکرار و تمرین دارد.
برای جلسه امروز ابتدا محتوای نوشتاری را مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و سوالات مطرح شده به صورت شرح انشایی در بخش نظرات پاسخ دهید.
- درک و دیدگاه خود درباره شباهت رفتار چاقی با زبان گفتاری چیست، شرح دهید.
- درباره چگونگی یادگیری زبان چاقی شرح دهید که چگونه این زبان را یادگرفته و چه مدت از آن استفاده کرده اید تا به شرایط فعلی رسیدید؟
- درک و نگرش خود درباره زبان لاغری را بنویسید و اینکه چگونه باید این زبان را بیاموزید؟
- تلاش قبلی شما برای لاغر شدن چه تاثیری بر یادگیری زبان لاغری داشته است؟
- تاثیر استفاده از آموزش های لاغری با ذهن بر یادگیری زبان لاغری را شرح دهید.
- به نظر شما پروسه و مسیری لاغری خود از شروع یادگیری زبان لاغری تا یادگیری و به کارگیری آموخته ها و در نهایت لاغرشدن را در قالب یک داستان کوتاه شرح دهید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.37 از 57 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
به نام ارام کننده دلها
ردپای من در گام 28 مسیر لاغری من
هر چیز که قابل یادگیری است زبان مخصوص به خود را دارد و رژیم و ورزش کردن به منظور لاغر شدن مثل فراموش کردن زبان فارسی فرد ایرانی است
خدایا توکل به خودت
از زمانی که دوباره ادامه لاغری با ذهن رو از سر گرفتم حدود دو سه هفته طول کشیده و تواین مدت تغییرات زیادی داشتم که خیلی دوست دارم براتون بگم با اینکه مدت زمان زیادی نیست ولی از اینکه اینهمه تغییرات داشتم خداروشکر میکنم اینهاعاداتی بودند که وقتی تو طول زندگیم به وجود اومد نتونستم ترک کنم یا اینکه جور دیگه ای رفتار کنم و زبان چاقی همیشه همراه من بود طوری بود که همیشه توی یخچال رو سرک میکشیدم و شده بود یه عادت اما الان کلا یادمم نمیاد قبلا با یه چایی دوتا ابنبات یا سه تا چهار تا خرما میخوردم اونقدر خرما دوست داشتم که به خاطرش دو سه تا چایی یهجا میخوردم اما الان با اینکه توی یخچال کلی خرما هست ولی هیچ ایده ای درموردشون ندارم و هر موقع گرسنه ام باشه و به عنوان یه مورد مناسب ببینمش میخورم یا اینکه الان تو کمدم ماده خوراکی هست ولی کلا چشم نمیبینم بخورم یعنی حتی کشش ندارم بهش یا یادمه میخواستم کلی عکس از غذاهای خوشگل که تو گالریم هست پاک کنم ولی گفتم این خودش برای تویه چکابه که ببینی تمریناتت رو درست انجام میدی و با تغییر فرمولهای ذهنیت هنوزم اصرار داری بخوری یا مثلا اینکه دلت قیلی ویلی بره و با کمال خوشحالی الان اون حجم از علاقه و ولع دیگه توی ذهنم وجود نداره قبلا فکر میکردم یکی از تفریحات ادم میتونه غذا خوردن باشه یعنی هر موقع میخواد خوش بگذرونه غذا زیاد بخوره اما الان با خودم میگم غذا که برای تامین انرژی بدنه و خیلیا هستن که اونقدر سرشون به تفریحاتشون بنده که اصلا از غذا یادشون نمیاد درست مثل بچه ها که باید به زور بیاریشون سر سفره و اگر یادشون نندازی اصلا از غذا کلا فراموش میکنن (که البته توی پرانتز بگم اصلا به زور غذا دادن به بچه ها درست نیست و ما نباید فرمولهای ذهن بچه ها که پاک هست رو دستکاری کنیم و بزاریم اونجوری که خدا در وجودشون رویه تغذیه کردن ایجاد شده با همون رویه ادامه بدن)قبلا برام مهم نبود چی جلومه هر چی بود میخوردم که فقط سیر بشم حتی یه وقتا از بس میخوردم و سیر نمیشدم از تعجب نمیدونستم واقعا چیکار کنم مثلا یه عالمه برنج و خورشت میخوردم و سیر نمیشدم ولی دیگه میلی ام به غذا نداشتم الان یه جوری شده برام ظرف غذا رو پر میکنن از غذا ولی اینجوری نیست که به اصطلاح چشمم گرسنه باشه و غذا صدام بزنه که منو بخور یا وقتی فعالیت زیاد داشته باشم برام دلیلی نمیشه که غذا بیشتر بخورم با خودم میگم نگا کن خیلی از افراد متناسب کلا از غذا یادشون میره کلی ام ممکنه تحرک داشته باشن ولی دلیل نمیشه بخوان به زور چیزی رو بخورن مثلا یه روز رفتم بیرون کار داشتم و زمان طولانی وقت برد ولی اخرش یه کلوچه و یه ابمیوه شد ناهار من باورتون میشه حتی میلی به غذای رستورانی یا غذایی که عمم برای ناهار درست کرده نداشتم چون من از بچگی خاطره خوبی از غذاهای عمه ام دارم ولی الان خودمم نمیدونم چجوری ها خودمم حتی به خودم تعارف میکنم بازم میلی ندارم اینجوری هی ذهنمو امتحان میکنم ببینم الان چ حسی داره و ایا داره جلوی خودش رو میگیره یا نه؟؟ امروز به مامانم میگم واییییی خیلی گرسنه امه داره معدم سوراخ میشه ناهار کی اماده میشه بعدش وقتی مامانم غذا رو اورده برخلاف گذشته بدون اینکه تلاش خاصی بکنم یا بخوام با زبان چاقی مبارزه کنم غذایی که خوردم خیلی به اندازه بود(هنوزم یه صدای اروم از زبان چاقی گاهی به سراغم میباد که بخواد حساب دو دوتا چهارتا کنه ولی کلا میپیچونم قضیه رو حواسمو به چیزایی دیگه میدم و کلا ذهنم یه مسیر دیگه رو میره)اما مامانم میگه اخه چرا نمیخوری اینقدرم غر زدی که ناهار میخوام ولی خب اینکه ادم گرسنه اش باشه دلیل نمیشه که دو دیس غذا بخوره یکی دیگه که من این اواخر خیلی انجام میدادم خوردن زیاد میوه بود طوری که روزی 5-6 تا یا بیشتر من میوه میخوردم حتی یه زمانی به بالای 10 هم در روز رسیده بود با اینکه فعالیت خاصی ام نداشتم که بگم بدنم به نیرو نیاز داره ولی انگار هر چی میخوردم سیری نداشتم الان یه جوری شده که حتی میوه ها صدام نمیزنن پاشو بیا ما توی یخچالیم و منتظرتیم پاشو بیا و گرنه ما خراب میشیم یا هر چی میدونین با خودم میگم وقتی ما زبان چاقی رو یادگرفتیم پدرم با حساب اینکه خوراک روزانه چقدره لوازم خوراکی میخرید اما خب کم کم رویه عوض بشه خود پدرمم روش جدیدی واسه این کار پیدا میکنه
از فایل امروز یادگرفتم
وقتی میخوایم یه چیز جدید یادبگیریم اولش اهسته و مبتدی پیش میریم و میدونیم که هنوز اول کاریم و باید تلاش کنیم از دیروزمون از تمرین قبلیمون بهتر بشیم زمانی که داریم مهارتی رو یاد میگیریم اگه عشق و علاقه به پاش بزاریم خیلی بهتر جواب میگیریم و خیلی بیشتر توجهمون به نکات مثبتی هست که داریم یادمیگیریم قشنگی مهارت لاغری اسون بودنشه زبانی نیست که بخوایم از تخصصی ترین ابزار استفاده کنیم یا فرمولهای پیچیده ریاضی رو براش بکار ببریم یا مثل دستور زبان هزاران کلمه رو حفظ کنیم وقتی داریم لاغری رو یادمیگیریم حالمون خیلی خوب میشه چون روزنه امیدی رو میبینیم که خیلی ها هم اتفاقا ازش نتایج ماندگار گرفتن و وقتی در مسیرش حرکت میکنیم اونقدر لذتبخشه که دوست داریم بیشتر تمرینش کنیم بیشتر درموردش بدونیم و این فضای عالی سایت باعث میشه بدون اینکه بخوایم زور بزنیم توی فضای لاغری قرار بگیریم و حاله هم رو درک کنیم یادگیری لاغری واقعا لذتبخشه من نمیدونم چجوری رو عزت نفس و اعتماد به نفس اثر میزاره ولی تاثیرش رو واقعا دیدم وقتی میبینم حالم بهتر شده ذهنم اروم مثل یه بچه اس دغدغه هام لذتبخشه و دیگه ن خبری از استرس هست نه خبری از احساس ناتوانی من هر لحظه این حس رو دارم لمس میکنم انگار که دوباره بچه شدم و دارم لذت میبرم اینها واقعا برام ارزشمندن من همیشه دوست داشتم و دارم که زندگیم اگرم لحظاتش به سادگی میگذره احساس درونی من خوب باشه وبه جای کوله بار سنگین افکار منفی که مثل یه چرخه تکرار میشن ذهن ازادی داشته باشم که به جای نادیده گرفتن اونچه که الان دارم بهشون بها بده و برام کمک کننده باشه و حامی من باشه از اینکه به جای یه ناظم بداخلاق توی ذهنم یه حامی متفکر که بیدلیل چیزی رو نمیپذیره و با چیزهایی که به نظر اجبار زندگی هستن کنار نمیاد و سبک خودش رو اونقدر میگرده که پیدا کنه لذت میبرم لذت میبرم از اینکه چاقی من ارثی نبوده لذت میبرم که لاغری در جسمم هر روز و هر لحظه در حال گسترشه اینکه هر لحظه با دم و بازدمم با ضربان قلبم با رشد و باز سازی سلول ها با خوابیدن با بیدار شدن همه و همه من لاغر میشم من به وزن ایده الم میرسم و چیزی که غیر قابل تغییر باشه در من وجود نداره خیلی خوشحالم که غذاها غول نیستن غذاها رو از روی اجبار نباید بخوریم و هر غذایی بخوریم بازم مواد غذایی تموم نمیشه و دنیا به اخر نمیرسه هر سال میوه ها توی فصل های مختلف رشد میکنن و مزارع سرسبزن و حیوانات دوباره تولید مثل میکنن و مواد غذایی تولید میشه و حتی چیزای جدید دیگه ای هم ایجاد میشه و ما هیچ نگرانی ای نخواهیم داشت که نکنه دیگه نباشه مواد غذایی همیشه هستن و ما هر وقت دلمون بخواد میتونیم استفاده کنیم لازم نیست اون چیزی رو که الان هست به این هوا بخوریم که تموم میشه و دیگه قرار نیست بیاد وقتی ما ترس از تموم شدن داشته باشیم بدنمون زور میزنه اون موادی که استفاده کرده رو جمع کنه و براش خیلی سخته این عمل ولی اون ترسی که توی ذهن از یه نگاه اشتباه شکل گرفته عاقبتش میشه چاقی پس خیلی خوبه به بدنمون به انتخاب هامون احترام بزاریم خیلی خوبه که برای یه لقمه غذا خودمونو تو هچل نندازیم و بزاریم بدنمون اون چیزی که لازم داره رو مصرف کنه البته این یه رفتار نسبت به غذاها فقط از طریق باور به کمبود شکل نمیگیره گاهی اوقات یه رفتار از فرمولهای دیگه نشات میگره مثل اگه نخورم اضافه میمونه یا اگه نخورم بهم مزه نمیده یا اینکه حس میکنیم اون ماده غذایی صدا میزنه امون که بریم و استفاده اش کنیم و توی این لحظات ما نمیتونیم ذهنمون رو سرزنش کنیم چون فایده نداره ولی وقتی درمورد زبان لاغری و فرمولهای ذهنمون استمرار داشته باشیم بدون جنگ و جدال اون افکار از ذهنمون جدا میشه یکی از چیزهای که فرمول ذهنم شده بود سن چاقی بود که یکی از دستورالعمل های زبان چاقیه من فکر میکردم به اندازه اون مدتی که زبان چاقی رو یادگرفتم همونقدر باید لاغری رو یاد بگیرم در صورتی که باید به جای سن جسمی چاقیم به سن افکارم نگاه کنم وقتی افکارم تغییر کنه جسمم تغییر میکنه و من نمیدونم دقیقا این روند چقدر زمان بره ولی الان که دارم نتایج و نشونه های رفتاری و احساسیش رو میبینم و چیزهایی در من در حال تغیره که سالها نمیدونستم چجوری تغییرشون بدم و هر چی تلاش میکردم به نتیجه نمی رسیدم واسه همین الان خدا روشکر میکنم که توی این مسیر قرار گرفتم و با یادگیری زبان لاغری لاغر شدن رو به سبک زندگی خودم تغییر بدم خوشبختانه وقتی زبان لاغری رو یاد میگیریم افرادی که مث ما با این زبان اشنا هستن میتونن به درک بهترمون کمک کنن و درست مثل اون اقایی که گفتن از صحبت با زبان دیگه خیلی ذوق زده شدن ما ام با زبان لاغری چیزای جدیدی رو تجربه میکنیم و این تغییرات جدید خیلی برامون دلچسبه خداروشکر بابت هدایت من به مسیری که ازش خبر نداشتم اما الان اینقدر برام کمک کننده اس و میتونم دنیای جدیدی رو تجربه کنم