رفتارها، واکنش ها و شرایط جسمی ما تحت تاثیر زبان بدن ماست. استفاده از زبان لاغری باعث لاغری و زبان چاقی باعث چاقی جسم خواهد شد.
انسانها چند زبانه هستند
همه ما برای صحبت کردن از زبان گفتاری استفاده می کنیم.
همانگونه که برای صحبت کردن از زبان مادری استفاده می کنیم، جسم ما نیز برای سلامتی و وضعیت چاق و لاغری خود از زبان لاغری یا چاقی استفاده می کند.
فقط افرادی می توانند این متن را بخوانند، که زبان فارسی، زبان مادری آنهاست یا زبان فارسی را بعنوان زبان دیگر آموخته اند.
این خاصیت یادگیری یک زبان است که سبب می شود محتوای ارائه شده به آن زبان را درک کنیم.
همه ما زبان فارسی را بلد هستیم و به راحتی و بدون دردسر آن را یاد گرفته و سالهاست از آن استفاده می کنیم
زبان فارسی بعنوان ابزاری برای ایجاد ارتباط بین انسان هایی است که محل تولد آنها کشور ایران بوده است یا حداقل یکی از والدین آنها فارسی زیان بوده است.
موسیقی هم زبان مخصوص خود را دارد و هرکسی بخواهد در هر شاخه ای از موسیقی فعالیت کند باید ابتدا زبان آن را یاد بگیرد.
نقاشی هم زبان مخصوص به خود را دارد، آشپزی هم زبان مخصوص به خود را دارد و هر موضوعی که قابل یادگیری است زبان مخصوص به خود را دارد.
نکته جالب توجه این است که چاقی هم زبان مخصوص به خود را دارد و همه افرادی که از کودکی یا در سنین بزرگسالی به هر دلیلی زبان چاقی را یاد گرفته اند الان در وضعیت اضافه وزن به سر می برند.
تاثیر زبان چاقی بر زندگی
چاقی مانند زبان مادری است که به سادگی آن را یاد گرفته ایم، و طبیعی است که هر زبانی را یاد بگیریم به راحتی می توانیم به آن زبان صحبت کنیم.
چاقی زبانی است که ما آن را آموخته ایم و به همین دلیل خیلی ساده چاق شده ایم.
تلاش شما برای از یاد بردن زبان فارسی بی نتیجه خواهد بود اما تلاش برای یادگیری زیان دیگری نتیجه خواهد داشت.
رژیم گرفتن، ورزش کردن و هر کاری که برای لاغر شدن انجام می دهیم مانند سعی کردن برای فراموش کردن زبان فارسی است.
کاری بی هوده و خسته کننده است که بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند سال هاست در حال تلاش برای فراموشی زبان چاقی از روش های مختلف هستند.
شما نمی توانید با تلاش فیزیکی زبان چاقی ذهن خود را فراموش کنید اما می توانید با تلاش ذهنی زبان لاغری را بیاموزد.
در این صورت جسم شما به مرور بر اساس زبان جدیدی که یاد گرفته اید تغییر وضعیت خواهد داد.
سعی و تلاش همه افراد چاق برای لاغر شدن دقیقا مانند این است که بخواهید تلاش کنید زبان فارسی را فراموش کنید.
همانطور که تلاش برای از خاطر بردن زبان فارسی و هر موضوعی که یادگرفته ایم بی فایده است، سعی و تلاش برای لاغر شدن از طریق رژیم گرفتن، ورزش کردن، جراحی کردن و هر روش دیگری کار بیهوده ای است.
یادگیری زبان لاغری
برای لاغر شدن راه حل ساده تر آن است که زبان لاغری را یاد بگیریم و از آن استفاده کنیم.
همانطور که یادگیری هر زبان دیگری علاوه بر فارسی برای ما امکانپذیر است و بسیار از افراد علاوه بر فارسی به یک یا چند زبان دیگر مسلط هستند ما هم می توانیم علاوه بر زبان چاقی، زبان لاغری را نیز یاد بگریم.
نتیجه این یادگیری سبب خواهد شد به مرور جسم ما تحت تاثیر این زبان جدید قرار بگیرد و از حالت چاق به حالت متناسب تغییر وضعیت خواهد داد.
مقایسه چاقی و لاغری با زبان فارسی و هر زبان دیگر به دلیل قابل درک بودن بهتر یادگیری بعنوان مثال زبان انگیسی است در صورتی که ما زبان فارسی را بلد هستیم.
در فایل آموزشی زبان لاغری را یاد بگیرید، این موضوع مهم را با دوستانم به اشتراک گذاشته ام و همچنین تاثیر زبان ورزش کردن را بعنوان عاملی در متناسب شدن توضیح داده ام.
اطمینان دارم با استفاده از این محتوای فوق العاده درک و آگاهی بیشتری از موضوع لاغری با ذهن پیدا خواهید کرد و همچنین در تنظیم فرمول های ذهنی شما برای استفاده کردن از ورزش موثر خواهد بود.
تاثیر زبان چاقی و لاغری بر زندگی
با توجه به رفتارهای افراد لاغر و مقایسه آن با رفتارهای افراد چاق می توان به تفاوت زبان لاغری و زبان چاقی و تاثیر آن بر زندگی افراد پی برد.
در واقع توجه کردن به رفتار افراد لاغر باعث واضح شدن اصول زبان لاغری خواهد شد و به ما کمک می کند تا به شکل ساده و کاربردی زبان لاغری را بیاموزیم.
افراد چاق و لاغر از نظر افکاری که در ذهنشان مرور می کنند با هم تفاوت بسیار زیادی دارند و تنها دلیل تفاوت در وضعیت جسمی این دو گروه فقط تفاوت در نوع افکاری است که در ذهنشان مرور می کنند. و نکته جالب اینکه مرور افکار ارتباط مستقیم با نوع زبانی دارد که در استفاده از آن مسلط هستند.
افراد چاق و لاغر از نظر ویژگی های جسمی یا عملکرد های جسمی هیچ تفاوتی با هم ندارند و تنها به دلیل تفاوت در افکاری که در طول روز در ذهنشان مرور می کنند دچار تفاوت در جسم می شوند.
فرد لاغر چون به صورت ناآگاهانه در طول روز از زبان لاغری برای فکر کردن و رفتار کردن استفاده می کند در نتیجه همیشه متناسب باقی می ماند.
فرد چاق به دلیل استفاده ناآگاهانه از زبان چاقی برای فکر و عمل کردن در زندگی روزمره متاسفانه همیشه چاق باقی می ماند.
تاثیر زبان چاقی بر زندگی من
سی و پنج سال از زندگی من با چاقی گذشت و در این ایام تلاش های مختلفی برای لاغری انجام دادم اما هرگز نتیجه خاصی کسب نکردم.
یکی از راهکارهای من برای لاغر شدن رفتن به باشگاه و ورزش کردن بود. راهکاری که گرچه زمان، انرژی و هزینه زیادی صرف آن کردم اما هرگز باعث لاغری من نشدو
اکنون که به لطف خدا با استفاده از روش لاغری با ذهن در شرایط کاملا متفاوتی با گذشته هستم به این درک رسیدم که زبان لاغری و زبان چاقی در عملکرد افرادی که به باشگاه می روند تاثیر مستقیم دارد.
افرادی که در باشگاه حضور دارند دو دسته هستند:
۱- گروهی که برای عضله سازی و تجربه داشتن اندامی زیبا به باشگاه می آیند.
۲- عده ای که برای آب کردن چربی و رهایی از چاقی به باشگاه می آیند.
افرادی که به دنبال عضله سازی و زیبایی اندام هستند با انگیزه و اشتیاق میان باشگاه و با جدیت تمرین می کنند.
افرادی که به دنبال آب کردن چربی های اضافه هستند خیلی بی انگیزه و از سر اجبار میان باشگاه و بدون تمرکز و پراکنده تمرینات را انجام می دهند.
در تمام سال هایی که به دنبال لاغر شدن از طریق ورزش و باشگاه رفتن بودم جز گروه دوم بودم و با بی میلی و از سر اجبار وارد باشگاه می شدم.
هیچوقت انگیزه ورزش کردن منظم و همیشگی را نداشتم و هرگز نتوانستم برای مدت چند ماه باشگاه رفتن را ادامه دهم.
تاثیر زبان چاقی بر لاغر نشدن
افرادی که برای لاغر شدن از هر روشی مخصوصا ورزش و باشگاه رفتن استفاده می کنند عقیده دارند که توان لاغر شدن یا مقابله با چاقی را ندارند بنابراین می خواهند از ورزش، رژيم گرفتن یا هر روشی دیگری به عنوان ابزار کمکی برای غلبه بر چاقی و لاغر شدن استفاده کنند.
به همین دلیل به محض شروع هر برنامه ای برای لاغر شدن بیشتر از اینکه تمرکز آنها بر اجرای صحیح آن روش باشد تمرکزشان بر کاهش وزن و استفاده از ترازو برای اثبات موفقیت آمیز بودن روش لاغریشان است.
- قبل از غذا خوردن خودشان را وزن می کنند.
- موقع وزن کردن لباس های نازک می پوشند تا ترازو وزن کمتری را نشان دهد.
من موقع وزن کردن حتی عینکم را بر می داشتم تا تاثیری بر وزن من نداشته باشد.
- کفش های خود را در می آورند و سعی می کنند به هر شکل ممکن وزن اضافه ای به وزن خود روی ترازو اضافه نکنند.
این طرز عملکرد نشان از پریشانی افکار و تاثیر زبان چاقی بر فکر و عملکرد افراد چاق دارد و به همین دلیل بعد از مدت کوتاهی که از روند کاهش وزن خود رضایت ندارند باشگاه رفتن را ادامه نمی دهند و به بهانه های مختلف برنامه ورزشی خود را رها می کنند.
همه این موارد باعث ایجاد احساس ناتوانی بیشتر در فرد چاق برای لاغر شدن میشود و به همین دلیل همه ما به مرور که برای لاغر شدن تلاش کردیم و نتیجه نگرفتیم احساس بی اراده بودن یا ناتوان بودن برای لاغر شدن کردیم و این احساس باعث تقویت فرمول های چاقی ذهن و در واقع تسلط بیشتر ما بر استفاده از زبان چاقی می شود.
یادگیری زبان لاغری در روش لاغری با ذهن
به لطف خدا از زمانی که در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم احساس امیدواری و اشتیاق من برای لاغر شدن بیشتر و بیشتر شد و هر روز که از بودن من در این مسیر می گذشت احساس می کردم توانایی من برای لاغر شدن بیشتر شده است و من یک قدم دیگر به رویای لاغر شدنم نزدیک تر شده ام.
تنها موضوع مهم در یادگیری زبان لاغری اطمینان داشتن به روش لاغری با ذهن و با اشتیاق و انگیزه دنبال کردم مراحل آموزشی است.
خیلی مهم است که هر روز با شوق ادامه دادن، آموزش ها را استفاده کرده و تمرینات را انجام دهید.
هرچه بیشتر در مسیر لاغری با ذهن ادامه دهید تسلط شما بر زبان لاغری بیشتر خواهد شد. همانطور که هرچه بیشتر در یادگیری هر زبان گفتای استمرار داشته باید کلمات، جملات و دستورالعمل های بیشتری از آن زبان را یاد گرفته و راحت و مسلط تر می توانید به آن زبان گفتاری صحبت کنید.
ادامه دادن در مسیر لاغری با ذهن باعث یادگیری فرمول های صحیح و همسو با لاغری بیشتری خواهد شد.
هرچه فرمول های صحیح بیشتری در ذهن خود ثبت کنید، احساس، نگرش و عملکرد شما بهبود پیدا می کند و این همان رفتار کردن بر اساس زبان لاغری است.
همانگونه که هرچه بیشتر زبان انگلیسی را یاد بگیرید می توانید شبیه تر به فردی که زبان مادریاش انگلیسی است صحبت کنید، هرچه بیشتر در مسیر لاغری با ذهن ادامه دهید افکار و رفتار شما شبیه تر به افراد متناسبی می شود که از بدو تولد متناسب بوده اند و به همین راحتی شما می توانید مانند آنها فکر و رفتار کنید و تا ابد متناسب باقی بمانید.
در مسیر لاغری با ذهن ما اصراری بر پاک کردن یا فراموش کردن زبان چاقی نداریم چون صد در صد کار بی هوده و بسیار خسته کننده ای است که فقط انرژی و توان ما برای یادگیری زبان لاغری را کم می کند.
بنابراین در عین حالی که به زبان چاقی مسلط هستیم سعی میکنیم از طریق آموزشهای لاغری با ذهن زبان لاغری را بیاموزیم. به این ترتیب جسم ما همانطور که بدون اینکه کار خاصی انجام داده یا تصمیم گرفته باشیم چاق شده است اکنون بدون اینکه کار خاص یا تصمیم عجیب و غریبی بگیرید متناسب می شود.
✍️ تمرین آموزشی 📖
برای تغییر فرمول های ذهنی نیاز است که هر روز محتوای مرتبط با موضوع لاغر شدن را وارد ذهن خود کنیم تا به مرور افکار و فرمول های ذهنی لاغری در ذهن ما تثبیت و گسترش پیدا کرده و بر جسم ما تاثیر گذاشته و لاغر شویم.
یادگیری لاغر شدن دقیقا مانند یادگیری زبان انگلیسی یا هر زبان دیگری نیاز به استمرار، تکرار و تمرین دارد.
برای جلسه امروز ابتدا محتوای نوشتاری را مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و سوالات مطرح شده به صورت شرح انشایی در بخش نظرات پاسخ دهید.
- درک و دیدگاه خود درباره شباهت رفتار چاقی با زبان گفتاری چیست، شرح دهید.
- درباره چگونگی یادگیری زبان چاقی شرح دهید که چگونه این زبان را یادگرفته و چه مدت از آن استفاده کرده اید تا به شرایط فعلی رسیدید؟
- درک و نگرش خود درباره زبان لاغری را بنویسید و اینکه چگونه باید این زبان را بیاموزید؟
- تلاش قبلی شما برای لاغر شدن چه تاثیری بر یادگیری زبان لاغری داشته است؟
- تاثیر استفاده از آموزش های لاغری با ذهن بر یادگیری زبان لاغری را شرح دهید.
- به نظر شما پروسه و مسیری لاغری خود از شروع یادگیری زبان لاغری تا یادگیری و به کارگیری آموخته ها و در نهایت لاغرشدن را در قالب یک داستان کوتاه شرح دهید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.37 از 57 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
با سلام
چاق ها همدیگر رو درک می کنن.وقتی دوتا چاق به هم می رسند حتی اگه حرفی نزنم یه پیش زمینه ای از هم دارن مثه دو نفر وقتی میفهمم با هم زبان هستند خوشحال میشن و حرف همدیگه رو می فهمن.
فرمولهای چاقی هم درست مثه دستور زبان و نگارش می مونه،همه چاق ها فرمولهای ذهنی شبیه به هم دارن.
پرخوری،ارث ،ازدواج و تمام فرمولهای ذهنی دیگه بین چاق ها مشترک هست و ازین طریق همدیگر رو درک میکنن و با همین فرمولها برای هم همدردی می کنن.
حتی اونا حسرت کشیدن و آه کشیدن و خجالت کشیدن شون هم انگار اشعار و مرثیه های این زبان هست!.
زبان چاقی رو خیلی تکرار کردم تا یاد گرفتم هر چند نسبت بهش ترس و استرس داشتم اما یادش گرفتم،اصن انگار همین ترس و استرس یادگیریمو جلو انداخت.
وقتی زن بالای سی سال چاقی رو میدیدم که اصلا هم به ظاهرش نرسیده نگران میشدم که یعنی من هم چند سال دیگه…؟ و اینجوری یه نکته از زبان چاقی رو یادگرفتم.
من خیلی دوران بارداری رو دوست دارم، خیلی دوران شیرینی هست،اما گاهی وقتا در پس ذهنم این نگرانیه نیومد که اگه بعد از زایمان مثه مامان چاق بشم چی؟
و اینم یه نکته دیگه از زبان چاقی بود که یاد گرفتم.!
کم کم تو یادگیریش حرفه ای شدم و راه و چاهو یاد گرفتم، یه بار آبجیم گفت من وقتی آشپزی میکنم گوجه ای خیاری ریز میکنم همیشه هم زمان یکی هم می خورم،برعکس من که مامانم همیشه یه اصطلاحی داشت به من می گفت :«بنده بی روزی»! 😂
و من با خودم گفتم ااا چه جالب خب چرا من موقع آشپزی نخورم؟
تو یکی از کارمندان قبلا گفتم بعضیا این بی میل بودنم به خوردن رو میذاشتن به حساب خساست🤯!!
خب از یه جایی گفتم نکنه راست میگن ،پس بخورم که فک نکنن خسیسم !
و همه اینها باعث شد زبان چاقی رو خوب بلد بشم و بتونم به راحتی با چاق ها ارتباط برقرار کنم.
خب حالا در مورد زبان لاغری
من زبان لاغری رو بلدم،چون همیشه لاغر بودم
و زبان چاقی زبان دومم هست که هفت هشت سالی میشه جایگزین زبان لاغری شده!
زبان لاغری رو فقط لازمه که برای خودم یادآوری کنم تا دوباره و کم کم زبان غالب ذهنم بشه.
برام آسونه کاری نداره.
من ،مهلا،با پرورد به سرزمین چاق ها ،مجبور شدم چند سال زبان اصلی خودم که زبان لاغری بود رو بذارم کنار به زبان چاقی رفتار کنم.
چند وقته تصمیم گرفتم دوباره به سرزمین لاغرها مهاجرت کنم،اما مشکل اینجاست که چون زبان یه چیز فرّار هست ،من زبان لاغری رو تا حدودی یادم رفته و باید چند جلسه برای یادگیری زبان لاغری وقت بذارم تا زمانی که وقت مهاجرت شد دیگه مشکلی برای برقراری ارتباط نداشته باشم.
نا گفته نمونه که کارم خیلی سخته چون هنوز تو سرزمین چاق ها هستم و اینجا کسی به زبان لاغری صحبت نمی کنه . اما چون قبلا با همین زبان صحبت میکردم میدونم که از عهده ش برمیام.
حالا چند مورد از نکاتی که از زبان لاغری یادم مونده رو میگم؛
صبحانه تا میلم نکشه نمیخورم حتی اگه گرسنه باشم!(تو دوران لاغریم واقعا همینطوری بودم خیلی از صبح ها شکمم غاروغور میکرد اما هیچ میلی به خوردن نون پنیر و کره و اینجور چیزا پیدا نمیکردم و بیشتر وقتا هم غار و غور شکمم همون اول صبح بود و با اینکه صبحانه نمیخوردم کم کم تموم میشد).
موقع آشپزی از غذا مدام می چشیدم ،اما موقع آماده کردن مواد اولیه از سبزیجات و …. نمیخوردم اصلا و ابدا.
تو مهمونیا معمولا میوه نمیخوردم،اما غذا زیاد میخوردم. یا اگر میوه میخوردم با همسرم نصفش میکردم.ینی یه میوه کامل برام زیاد بود.
خیلی وقتا کل یه شبانه روز من فقط همون وعده ناهار رو میخوردم.
وقتی تو جاده بودیم،ازینکه تو ماشین چیزی بخورم بدم میومد، چون دستا و لباسام کثیف میشد و امکان تمیز کردن فوری نبود.( کلا این دلیل اصلی میوه نخوردنم هست،دلیل علمی خاصی پشتش نیست😂).
امیدوارم بتونم زبان لاغری رو درست و حسابی از تو سایت شما و زیر نظر استاد عزیزم بگیرم.