همه افراد چاق دوست دارند لاغر شوند، اشتیاق آنها برای لاغر شدن به حدی است که بسیاری از اقدامات زندگی را به بعد از لاغر شدن موکول کنند. این اقدام آنها به واسطه تاثیر چاقی بر زندگی شان می باشد.
این در حالی است که احساس ایجاد شده در وجود انسان به واسطه زندگی کردن، موتور انگیزاننده او برای ادامه دادن حیات است و اگر انسان زندگی کردن را به خاطر چاقی به تعویق بیندازد عملا انگیزه خود را برای زندگی کردن از دست خواهید داد.
اعتیاد به چاقی
سالهای زیادی از عمرم تاثیر چاقی بر زندگی گذشت. از این رو احساس افراد چاق را به خوبی درک می کنم و به همین دلیل آموزش های لاغری با ذهن برای همه افرادی که اضافه وزن دارند قابل استفاده و جذاب می باشند.
در سال های چاقی بارها می شنیدم که اعتیاد جرم نیست بلکه یک بیماری است و فرد معتاد مجرم نیست بلکه بیماری است که نیاز به مداوا شدن دارد.
بارها با خودم فکر می کردم که چرا به فرد معتاد میگن بیمار در حالی که من فکر می کنم افراد معتاد بخاطر بی اراده بودن به این مشکل گرفتار شدند، ولی به من که چاق هستم میگن بی اراده درحالی که خودم اصلا دوست ندارم چاق باشم و خیلی تلاش می کردم که لاغر بشم!
به لطف خدا وقتی ایده لاغری با ذهن در من شکل گرفت و قدم در این مسیر شگفت انگیز گذاشتم متوجه شدم که چرا افراد معتاد با این که خیلی هاشون اطمینان دارند که مصرف مواد باعث مشکلات بیشتر آنها خواهد شد اما قادر به ترک کردن یا مقاومت در برابر مصرف آن نیستند.
لاغری با ذهن برای من واضح کرد که نحوه مرور افکار و ترغیب شدن های ذهنی من بعنوان فردی که معتاد به مصرف مواد غذایی است با فردی که معتاد به مصرف مواد مخدر است با فردی که معتاد به مصرف الکل است و با همه انسانهایی که هر کدام معتاد به تکرار یک رفتار هستند شباهت دارد.
همانگونه که همه افراد چاق بارها تصمیم گرفته اند از امروز، فردا یا از روز شنبه رژیم بگیرند تا لاغر شوند احتمالا بسیاری از افراد معتاد به مواد مخدر هم بارها تصمیم گرفته اند که دیگر سمت مصرف مواد مخدر نروند اما موفق به اجرای تصمیم خود نبوده اند.
امروز که در شرایط جسمی و روانی کاملا متفاوت با چند سال قبل هستم بهتر از همیشه درک می کنم که خداوند چه لطف عظیمی در حق من داشته است که لاغری با ذهن را به عنوان راه رهایی از چاقی به من هدیه کرد.
روشی که به شکل ریشه ای و عمیق منجر به اصلاح چاقی از ذهن و پاکسازی تاثیر چاقی بر زندگی و تجربه تناسب اندام همیشگی می شود.
تاثیر چاقی بر زندگی
از همون روزهای اولی که اسم چاق روی من گذاشته شد، محدود شدن فعالیت های روزمره من شروع شد و تاثیر چاقی بر زندگی را تجربه کردم.
تحت تاثیر چاقی بر زندگی، دیگه دوست نداشتم با بچه ها فوتبال بازی کنم که مبادا منو مسخره کنند.
تحت تاثیر چاقی بر زندگی، دیگه دوست نداشتم زنگ ورزش قاطی بچه ها باشم و همیشه سعی می کردم خودم رو به مریضی بزنم که زنگ ورزش رو تو کلاس بمونم.
هرچه بزرگتر شدم، چاق تر شدم و بیشتر تاثیر چاقی بر زندگی قرار گرفتم و محدوده فعالیت های زندگی من کمتر شد.
از حضور در مهمانی ها خودداری می کردم چون طاقت شنیدن حرف های دیگران درباره چاقی ام رو نداشتم.
از انجام کارهای گروهی خوشم نمی آمد چون احساس می کردم بخاطر چاقی نمی توانم مثل بقیه باشم و باعث ناراحتی دیگران خواهم بود.
دیگه دوست نداشتم دوچرخه سواری کنم چون فکر میکردن مردم با دیدن من مسخره ام می کنند یا غصه مرا می خورند که طفلکی داره جون میکنه که لاغر بشه.
موارد زیادی در زندگی ام هست که تحت تاثیر چاقی بر زندگی قرار گرفت و باعث شد من تغییر رفتار داشته باشم.
حتی در مورد خوردن هم تاثیر چاقی بر زندگی قرار گرفتم و از حضور سر سفره و کنار دیگران نشستن رو هم دوست نداشتم و ترجیح می دادم جدا از بقیه غذا بخورم که مبادا کسی به من تذکر بده کمتر بخورم.
چاقی به قدری زندگی منو تحت تاثیر قرار داده بود که برای مهمترین انتخاب های زندگی هم بی تفاوت شده بودم و فقط دوست داشتم اون موضوع به هر شکلی که شده رقم بخوره و از اون فشار ذهنی خلاص بشم.
شاید برای خیلی از افراد دوران خواستگاری جزء شیرین ترین روزهای عمرشون باشه درحالی که برای من بخاطر فشار چاقی ذهن برای من کابوس وار شده بود. بیشتر حرف های در خواستگاری ها درباره چاقی من بود. اینکه باید فکری برای چاقی خودم کنم.
بارها توسط مادرم بهم خبر داده می شد که این خانواده هم قبول نکردند و ظاهرا دلیلشون چاقی داماد بوده.
آنقدر حرف از چاقی من می شد که همش خدا خدا می کردم یه نفر قبول کنه با من ازدواج کنه و از این شرایط خلاص بشم.
اطمینان دارم که همه افراد چاق به شکل های مختلف تاثیر چاقی بر زندگی مجبور به تغییر رفتار یا عملکرد خود در زندگی شده اند. این تغییرات به مرور باعث شکل گیری شخصیت جدید در افراد می شود که بر مبنای چاقی شکل گرفته است و بسیار محدود کننده است.
زندگی با چاقی راه حل لاغری
همه ما موقعیت های مختلفی را به دلیل تاثیر چاقی بر زندگی از دست داده ایم. موقعیت هایی که بخشی از جریان زندگی ما را تشکیل می دادند و برخی از آنها را هرگز نمی توان جبران کرد.
تصور کنید به خاطر چاق بودن چه شرایط یا موقعیت هایی در زندگی را از دست داده اید؟!
متاسفانه این عادت ذهن چاق است که فرد را وادار به کناره گیری کردن فرد از زندگی کردن به نفع چاقی می کند.
هرچقدر افراد بخاطر چاقی از انجام کارهای زندگی روزمره خود تفره می روند در واقع فرصت بیشتری را برای رشد و گسترش چاقی فراهم می کنند.
موضوع ارتباط بین رفتارها و عادت های روزمره ما با چاقی در ذهن به طور مفصل در جلسات دوره پاکسازی چاقی ذهن توضیح و برای اصلاح فرمول های چاقی ذهن راهکارهای عملی ارائه شده است.
اما جهت اطلاع از این آگاهی در جریان باشید که باید ارتباط بین چاقی و عادت ها و رفتارهای روزمره رو اصلاح کنید. به این معنی که عادت هایی که در زندگی روزمره تحت تاثیر چاقی انجام می دهید را تغییر دهید.
خیلی از افراد چاق زندگی کردن را به بعد از لاغر شدن موکول می کنند. همانطور که بیشتر انسانها زندگی کردن را به بعد از تحقق فلان خواسته شان موکول می کنند.
- انشاالله مهاجرت کنم اونوقت می دونم چطور باید زندگی کنم.
- این کنکور لعنتی رو قبول بشم بعد می دونم چطور باید خوشی کنم.
- مساله کار من حل بشه بعد می دونم چطور باید خوش بگذرونم.
همین نگرش ها به شکل های مختلف تاثیر چاقی بر زندگی در ذهن افراد چاق مرور می شود و باعث ایجاد ارتباط قوی تر بین چاقی و زندگی روزمره می شود.
- من لاغر بشم اونوقت می تونم از زندگی لذت ببرم.
- من لاغر بشم می دونم چطور باید لباس بپوشم.
- من لاغر بشم اونوقت می رم رانندگی یاد می گیرم.
- من لاغر بشم اونوقت به ازدواج کردن فکر می کنم.
هرچقدر افراد اضافه وزن بیشتری داشته باشند یا دفعات بیشتری برای لاغری اقدام کرده اما نتیجه نگرفته باشند سبب می شود که مسائل بیشتری از زندگی روزمره را به بعد از لاغر شدن موکول کنند. در واقع سابقه ما در چاقی ارتباط مستقیم با قدرت گرفتن تاثیر چاقی بر زندگی می شود.
دلیل این عملکرد افراد چاق این است که هرچه آنها چاق تر می شوند یا با استفاده از رژیم ها و ورزش کردن نمی توانند لاغر شوند اعتماد به نفس شان پایین تر می آید و خود را لایق هیچ کار یا موقعیتی نمی دانند بنابراین بسیاری از تصمیمات معمولی زندگی را به بعد از لاغری موکول می کنند.
این در حالی است که فرد خیلی دوست دارد لاغر شود اما ناآگاهانه از طریق ارتباط برقرار کردن بین چاقی و زندگی روزمره باعث تقویت تصاویر چاقی خود می شود و در این صورت هرگونه تلاش برای لاغری بی تاثیر خواهد بود.
بنابراین برای لاغر شدن باید ابتدا چاقی را زندگی کنید. همانطور که برای چاق شدن به زندگی روزمره خود مشغول بودیم و به مرور با تغییر افکار و رفتارهای خود باعث چاقی مان شدیم اکنون هم که اضافه وزن داریم باید به زندگی روزمره خود ادامه دهیم و همزمان با استفاده از آموزش های لاغری با ذهن افکار و رفتارهای عادی و روزمره خود را اصلاح کنیم.
در این صورت بعد از مدت کوتاهی مشاهده می کنیم که شرایط جسمی ما دگرگون شده است و ما همان انسان ناامید و افسرده و ناتوان چند ماه قبل نیستیم بلکه یک نسخه جدید از افکار و شخصیت متناسب را در وجود خویش شکل داده ایم که باعث ایجاد تغییر در شریط جسمی ما نیز شده است.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.19 از 57 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
به نام خدا
با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی و دوستان همراهم .
موکول کردن زندگی به بعد از لاغرشدن
از اینکه طرز فکر آدمهای چاق اینقدر بهم نزدیکه در شگفتم .
دقیقا من خودم اضافه وزن زیادی ندارم و از نظر جمع زیادی از دوستان من خوش تیپم و اصلا اضافه وزنم ندارم چه برسه به چاقی ولی دیدگاه خودم متفاوته .
روزهای اولی که وارد سایت شدم خداروشکر که اون سنگینی چاقی از روی ذهنم برداشته شد و با اضافه وزنم کنار اومدم و گرنه من اضافه وزن چند کیلویی که دارم برام مثل صد کیلو بود .
تا اونجایی که ذهنم یاری می کنه برای من خرید لباس تنها کاری بود که موکول می کردم برای بعد از لاغری البته همین الانم نمی تونم خرید کنم و همین یک مانع ذهنی باعث شده بود که برای رفتن به خیلی جاها دچار دردسر بشم ،موقع مهمونی رفتن ها خیلی عذاب می کشم .
همین الانم چند تا لباس گشاد بیشتر ندارم و نمی تونم خرید کنم و همش میگم بذار لاغر بشم بعد میام می خرم .
الان دوست دارم بلوز شلوار بپوشم برم بیرون و اونو موکول کردم به بعد از لاغری 😔😔
مهم ترین نکته اینه که این موکول کردن انگار عادت زشت تمام رفتارهای من شده به طوریکه یاد گرفته بودم همه ی کارهام رو بذارم برای بعد ،همسرم میگه یک کاری که می خوای بکنی صدسال طول می کشه تا عملیش کنی و این بخاطر نداشتن اعتماد به نفسه.
که از تبعات چاقیه .
درسته الان بار سنگین چاقی به لطف استاد از روی ذهنم برداشته شده ولی این موکول کردنه هنوز ادامه داره .
استاد دربارهی اعتیاد و چاقی گفتید منم درباره اش فکر کرده بودم فقط اینکه من می گفتم اونا حداقل یک قدم از من جلوترن آخه مواد دیگه همیشه توی خونه جلوی چشمشون نیست ولی غذا همیشه هست .
آخه برای من نخوردن یک چیزی راحتتر از اینه که یک کم ازش بخورم .
اگه نخورم راحت ترم اگه شروع کنم به خوردن کنم،دست کشیدن ازش برام سخته حالا با افکار مختلف لذت بردن از طعم غذا،بخور یک کم مونده ،می خوای اینا رو چکار کنی، اینا رو بخور از دفعه ی بعد کمتر درست کن .نعمت خدا اصراف میشه ،همین طور زمزمه دارم تا بالاخره می خورم .
یاد یک فایلی از شما افتادم که گفته بودید برای هر خوراکی کلی مسافت طی می کردید تا تهیه اش کنید البته من اینطوری نبودم پس برای اعتیاد هم اونا به هر نحوی شده اونو تهیه می کنن .
اینکه زندگی کردیم و در کنارش چاق شدیم کاملا درسته پس نمیدونم چرا برای لاغری اینطوری نیست دوست دارم اول لاغر بشم بعد حس می کنم زندگی رو که دوست دارم بدست میارم و زندگی قشنگ تر میشه .
چرا حس می کنم اونایی که لاغر ترن زندگیشون زیباتره.
کلا نگاشون می کنم لذت می برم آخه من فقط به هیکلشون نگاه می کنم و به ذهنشون کاری ندارم .
البته استاد تمام آموزش های شما رو سریع دوره می کنم که نمونه ی نقض بیارم .
اونایی که لاغرن و زندگی ها ی مشکل داری دارن و لاغری نمی تونه خوشبختی و آرامش و آسایش بیاره .
ولی متاسفانه با لاغرها حس خوبی دارم و ولی با چاق ها حس خوبی ندارم البته در نگاه اول .
توی یک کتابی خوندم که اگه از کسی خوشت میاد دلیلش اینه که یک چیزی در وجودش داره که تو بهش علاقه داری و اگه از کسی بدت میاد توی وجود اون مثل خودت چیزی داره که تو ازش فراری هستی و فکر کنم برای همین من این افکار بد رو دارم.
از احساس خوب گفتید و فکر می کنم توی زندگی مهم ترین خوشبختی احساس خوب داشتنه از زمان ورودم به سایت شما ،کلا یک سانازه دیگه شدم .
حس خوب و آرامش دارم .
اصلا نمیدونستم من هم می تونم زندگی کنم و تغییرش بدم یا اینکه ذهن من هست و آموخته هاش، که زندگی منو رقم زده .
مثل یک عروسک بی جان در دست اطرافیان و زندگی بودم.
هر کسی هر کاری می خواست و هر رفتاری بودبا من انجام میداد ، من میگفتم همینه دیگه و با زجر ادامه میدادم.
از شما یاد گرفتم فکر کنم ،تغییر بدم .
یاد گرفتم این منم، زندگی منه ،من قدرتمندم ، زندگی در دستان منه .
یاد گرفتم اونطوری که دوست دارم زندگی کنم خودم رو تغییر بدم تا دیگران با تغییرات من تغییر کنن .
من با اینهمه قدرت قادر به رسیدن به لاغری هستم .
من معجزه تغییر رو در زندگی به لطف خدا و کمک شما دیدم حالا لاغری که فکر می کنم کاری نداره .
موفقیت ادامه داره و فقط استمرار لازمه و خوب زندگی کردن .
حس خوب داشتن و امیدوار بودن .
با آرامش در کنار شما ادامه خواهم داد و به یکی دیگه از آرزوهام خواهم رسید .
بسیار از لطف و زحمات شما استاد عزیز سپاسگزارم.
سپاسگزاریم اندازه محبت شما نیست ،امیدوارم با بزرگواری بپذیرید 🙏🌺
در پناه حق باشید 🌼