سال های زیادی از عمرم با تلاش برای لاغر شدن گذشت اما همیشه عقیده داشتم که من اراده لاغر شدن را ندارم.
چرا من و همه افراد چاقی که سال هاست برای لاغر شدن تلاش می کنند عقیده داریم که اراده لاغر شدن نداریم! درحالی که بیشترین تمرکز و انرژی را صرف لاغر شدن کرده ایم؟!
در جستجوی اراده لاغر شدن
اگر عبارت (اراده لاغر شدن) را در گوگل جستجو کنید با عناوین گوناگونی مواجه می شوید که بیشتر افراد چاق از طریق جستجوی آن به دنبال افزایش اراده خود برای لاغر شدن هستند.
- تقویت اراده برای لاغری
- می خوام لاغر بشم ولی اراده ندارم
- خیلی چاق شدم اصلا انگیزه واسه لاغری ندارم چیکار کنم
- کیا اراده لاغری ندارن
- دعا برای اراده لاغری
- فیلم اراده لاغری
- رژیم لاغری برای افراد بی اراده
نکته جالب توجه اینکه همه افراد چاقی که از طریق جستجوی این عبارت ها به دنبال افزایش اراده لاغر شدن هستند بارها از طریق روش های مختلف برای لاغر شدن اقدام کرده اند اما به دلیل اینکه لاغر نشده اند تصور می کنند اراده لاغر شدن ندارند.
ذکر این نکته ضروری است که لاغر شدن نقطه پایان و نتیجه مسیری است که برای لاغری طی کرده ایم در صورتی که اراده داشتن مربوط به ذوق و اشتیاق برای طی مسیر لاغری است و ارتباطی به نتیجه نهایی ندارد.
از آنجا که همه افراد چاق بارها مسیر لاغر شدن را از طریق استفاده از روش های مختلف لاغری طی کرده اند پس به اندازه کافی دارای اراده لاغر شدن بوده اند که بارها از مسیرهای مختلف برای لاغر شدن اقدام کرده اند. اما به نتیجه نرسیدن و لاغر نشدن آنها ارتباطی به اراده لاغر شدن ندارد بلکه مربوط به صحیح یا ناصحیح بودن مسیری است که برای لاغری طی کرده اند.
طی کردن مسیرهای لاغری نشانه ی اراده لاغر شدن داشتن و به نتیجه نرسیدن و لاغر نشدن نشانه ی اشتباه بودن مسیرهای لاغری است.
تنها دلیل اینکه افراد چاق با همه سعی و تلاشی که برای لاغر شدن انجام داده اند تصور می کنند اراده لاغر شدن ندارند این است که بارها از دیگران شنیده اند که دلیل چاق بودن آنها این است که اراده لاغر شدن ندارند.
۳۵ سال چاق بودم و در این مدت هزاران بار از زبان دوستان و آشنایان شنیده بودم که آدم بی اراده ای هستم که نمی توانم لاغر بشم و از آنجا که بارها برای لاغر شدن تلاش کرده بودم اما لاغر نمیشدم باور کرده بودم که اراده لاغر شدن ندارم.
اراده داشتن به چه معناست؟
به نظر من انسان با اراده به فردی گفته می شود که برای رسیدن به اهدافش سخت کوش باشد، فردی که هربار شکست خورده است تسلیم نشده و دوباره ادامه داده است، فردی که تحمل سختی و رنج زیادی را دارد، فردی که مصمم است هر طور که شده به خواسته خود دست پیدا کند.
شاید تعریف های شما از انسان بااراده مشابه توصیف من باشد و البته شاید کاملتر و حتی شما تعریف های دیگری هم از فرد با اراده داشته باشید.
از کودکی بارها به ما گفته شده که انسان باید اراده داشته باشد، باید مصمم باشد، باید سختکوش باشد.
شنیدن این تعریف ها سبب شده است که در ذهن ناخودآگاه ما تصویری از موفقیت شکل بگیرد که مسیر رسیدن به آن سخت و طاقت فرسا است.
به خاطر دارم در سال هایی که چاق بودم هر بار که تصمیم می گرفتم برنامه رژیمی را شروع کنم یا برای شروع ورزش کردن در باشگاه ثبت نام می کردم عقیده داشتم که من انسان با اراده ای هستم و حتما برنامه لاغری را دامه خواهم داد.
با شروع برنامه لاغری بسیار عالی عمل می کردم، با دقت، با اشتیاق و با احساس خوب و اطمینان از اینکه این بار حتما به شکل عالی لاغر می شوم.
اما هرچه از روزهای شروع برنامه لاغری می گذشت نیرویی درونی، مرا از ادامه دادن باز می داشت.
علاوه بر محرک های بیرونی که در مسیر لاغری من خلل ایجاد می کردند نیرویی قوی تر در درون من وجود داشت که تمام تلاش خود را به کار می بست تا مرا از ادامه دادن در مسیر لاغری منع کند.
نتیجه نگرفتن من از روش های مختلف لاغری سبب شده بود که من تصور کنم حتما اراده لاغر شدن ندارم که نمی توانم از این همه راه و روش مختلف برای لاغر شدن، لاغر شوم.
در واقع در من این فرمول ذهنی ایجاد شده بود که فردی که موفق می شود به خواسته خود برسد انسان با اراده ای است و اگر هرچه برای خواسته خود تلاش کند اما به نتیجه نهایی و موفقیت نرسد در نهایت فرد بی اراده ای است.
اراده لاغر شدن در لاغری با ذهن
به لطف خدا از زمانی که در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم، طریق عملکرد ذهن در چاقی و لاغری بیشتر برای من واضح شد و درک کردم که اراده لاغر شدن داشتن ارتباطی به نتیجه نهایی و لاغری ندارد.
اراده لاغر شدن داشتن به معنای عشق و علاقه برای رسیدن به خواسته لاغر شدن است و من بارها برای تحقق این خواسته تلاش کرده بودم و هربار که نتیجه نمی گرفتم بعد از چند روز دوباره تصمیم می گرفتم از طریق دیگری برای رسیدن به آرزوی خودم اقدام کنم.
بنابراین عملکرد من برای لاغر شدن نشان از داشتن اراده لاغر شدن بود و همه افراد چاقی که برای لاغر شدن تلاش می کنند دارای اراده لاغر شدن هستند و شکل گیری این نگرش که من انسان بی اراده ای هستم فقط به دلیل شنیده های ما از اطرافیان بوده است که گفته اند اراده لاغر شدن نداریم و این صد در صد اشتباه است.
لاغر شدن ارتباطی با اراده داشتن ندارد بلکه به صحیح بودن روشی که برای لاغر شدن انتخاب می کنیم بستگی دارد پس اگر تاکنون با تمام سعی و تلاشی که برای لاغر شدن انجام داده ایم همچنان چاق هستیم به دلیل اشتباه بودن مسیرهای انتخابی ما برای لاغری بوده است نه نداشتن اراده لاغر شدن.
تصور کنید شما برای رفتن به شهر مورد نظر بارها از مسیر اشتباه حرک کنید.
طبیعی است که هرگز به شهر مورد نظر نمی رسید.
آیا شما انسان بی اراده ای هستید که به مقصد خود نرسیده اید؟
مسلما خیر
پس دلیل اینکه به مقصد نرسیده اید چیست؟
انتخاب مسیر اشتباه برای رسیدن به مقصد.
در موضوع لاغر شدن نیز دقیقا داستان به همین صورت است.
من و بسیاری از افراد چاق بارها برای لاغر شدن اقدام کرده ایم و سختی و رنج بسیاری را متحمل شده ایم اما هرگز به مقصد خود که لاغر شدن است نرسیده ایم.
آیا ما انسان های بی اراده ای هستیم؟
قطعا اینطور نیست.
انسان بی اراده در اولین بار که شکست می خورد توان بلند شدن و ادامه دادن ندارد.
آیا دلیل موفق نشدن ما و لاغر نشدن ما انتخاب مسیرهای اشتباه برای لاغر شدن بوده است؟
قطعا همینطور است.
چرا لاغر نشدیم!
تمام روش هایی که برای لاغر شدن انتخاب کرده ایم مسیرهایی بوده اند که سر از ناکجاآباد در آوردند و نه تنها باعث لاغری ما نشدند بلکه مشکلات و مسائل جدیدی علاوه بر رنج و سختی چاقی بر ما تحمیل کردند.
چقدر از اجرای برنامه های رژیمی دچار اعصاب خوردی شدیم؟
انواع مشکلات جسمی به خاطر استفاده از قرص ها یا دمنوش های لاغری برای ما بوجود آمد.
چقدر دچار اعصاب خوردی و افسردگی بخاطر تلاش کردن برای کاهش وزن و نتیجه نگرفتن شدیم.
اینها و ده ها مورد دیگر نتایج حرکت ما در مسیر اشتباه برای لاغر شدن بوده است که برای هر فرد چاقی که قدم در این مسیرها گذاشته است کاملا واضح و روشن است.
سرگذشت ما در دوران چاقی و تلاش برای لاغر شدن سبب شده است که در ذهن ما لاغر شدن به کاری سخت و طاقت فرسا تبدیل شود. و از آنجا که نتوانستیم لاغر شویم تصور کردیم که اراده لاغر شدن نداریم.
همه افراد چاقی که به هر طریق با سایت تناسب فکری آشنا می شوند در ابتدا عقیده دارند که انسان کاملا بی اراده ای هستند که اراده لاغر شدن ندارند.
اما پس از چند روز حضور در سرزمین لاغرها و گوش دادن به چند فایل آموزشی به خودشان می آیند و متوجه می شوند که نه تنها انسان بی اراده ای نیستند بلکه بیش از هر انسان با اراده دیگری برای لاغر شدن اراده داشته اند که پس از سالها نتیجه نگرفتن از روش های لاغری همچنان در جستجوی روش دیگری برای لاغر شدن بوده اند که توسط نیروی بی نهایت الهی به سرزمین لاغرها هدایت شده اند.
واقعیت درباره ما چیست
اکنون ما می دانیم که انسانهای با اراده ای بوده ایم که بارها برای لاغر شدن تصمیم قاطع گرفته و به هر شکلی ممکن شرایط استفاده از روش های مختلف لاغری را فراهم کرده ایم.
اکنون به خوبی می دانیم که فقط یک انسان بااراده می تواند بارها از رژیم های غذایی سخت و طاقت فرسا برای لاغر شدن استفاده کرده باشد یا ساعت ها مشغول انجام ورزش های سنگین در شرایط غیرعادی برای بالابردن سوخت و ساز بدنش باشد.
اکنون ما اطمینان دارم که انسانی هستیم که اراده لاغر شدن داشته است اما به دلیل حرکت در مسیرهای اشتباه به هدف خود که لاغری است نرسیده ایم.
نکته بسیار ریز و ضروری که می تواند باعث اختلال در مسیر لاغری با ذهن شود این است که باید هوشیار باشیم که با اراده بودن خود را به اشتباه به لاغر نشدن ارتباط ندهیم.
اگر در ذهن خود به این باور برسیم که انسان بااراده ای هستیم و از طرفی از قبل باور داریم که نمی توانیم لاغر شویم ادغام این دو فکر قوی سبب می شود که به صورت ناخودآگاه بپذیریم که لاغر شدن امری بسیار سخت است و رسیدن به آن خارج از توان و اراده بالای ما می باشد.
البته این باور از دوران گذشته و هر بار که ما برای لاغر شدن اقدام کرده و نتیجه نگرفته ایم در ما پررنگ تر شده است و اکنون می تواند با جدا کردن اراده خود از اراده لاغر شدن به نقطه اوج خود برسید.
دلیل تمام ناکامی های ما فقط و فقط باور اشتباه درباره سخت بودن لاغر شدن است.
معجزه لاغری با ذهن
هر چقدر که شما فکر می کنید برای لاغر شدن نیاز به اراده و سختکوشی دارید به همان اندازه باور شما این است که لاغر شدن سخت و دست نیافتنی است.
از آنجایی که همیشه قدرت باورهای ما بسیار بیشتر از قدرت تصور و افکار ماست، بنابراین نتیجه نهایی بر اساس باور ما رقم خواهد خورد و ما از حضور در مسیر لاغری با ذهن نیز نتیجه مطلوب نخواهیم گرفت.
بنابراین برای لاغر شدن نیاز به اراده لاغر شدن نداریم بلکه بیشتر نیاز به استمرار در یادگیری اصول لاغری با ذهن داریم.
🔴 قانون اول حرکت نیوتون میگه:
اگر هیچ نیروی خالص خارجی بر روی یک جسم بدون حرکت وارد نشود، این جسم همچنان بیحرکت باقی میماند.
در تعریفی دیگر میتوان گفت، بدون اعمال نیروی خالص خارجی بر روی جسمی که در یک مسیر مستقیم با سرعت ثابت در حرکت است، جسم همچنان به حرکت مستقیم خود در سرعت ثابت ادامه میدهد. یعنی تا زمانی که به جسمی نیرویی وارد نشود آن جسم یا تا ابد ساکن است یا اگر در حال حرکت است تا ابد در مسیر مستقیم خود حرکت میکند.
باز هم به عبارت ساده تر
هر جسمی که در حال سکون و یا حرکت یکنواختی باشد (حرکت با شتاب صفر یا همان سرعت ثابت)، تمایل دارد که وضعیت خود را حفظ کند، مگر آنکه تحت تاثیر نیرو یا نیروهایی قرار گیرد که وضعیت جسم را تغییر دهند. از این عبارت با قانون لختی یا اینرسی (Inertia) نیز یاد میکنند.
🔴 قانون دوم نیوتون میگه:
میتوان مقدار نیرویی که برای حرکت لازم است را از ضرب بین شتاب حرکت اون جسم در جرم اون جسم به دست آورد .
(حاصل ضرب جرم در شتاب یک جسم، نیروی برآیند وارد بر جسم تعریف میشود.)
🔴 قانون سوم حرکت نیوتون میگه:
هر عملی را عکس العملی است؛ مساوی آن و در جهت خلاف آن که البته این قانون به قانون کنش و واکنش هم معروف می باشد. یعنی هر گاه جسمی به جسمی دیگر نیرو وارد کند جسم دوم نیز نیرویی به همان بزرگی ولی در خلاف جهت بر جسم اول وارد می کند.
خب ما داریم به سمت لاغری حرکت می کنیم و نیروی لازم رو میزاریم. میخواهیم وزن جسم خود را از مثلا ۹۰ کیلو به ۷۰ کیلو کاهش دهیم .
راحتترین حالت اینه که ما اراده کنیم چاقو رو برداریم و چربیهای اضافه رو با چاقو ببریم (تیغ جراحی)
ولی آیا این حالت تا ابد ادامه دارد؟ یا چاقی ما دوباره بر میگردد؟
آیا ما به این شیوه چاق شده ایم که با این شیوه هم لاغر شویم. آیا روند حرکت چاقی ۳۰ ساله را میتوان یک شبه از بین برد. در حالیکه نیروی چاقی درونی همچنان هست و دوباره جسم چاق را میسازد.
تازه با توجه به قانون سوم نیوتون این نیرو عظیمتر میشود و اگر جلوی خود را نگیریم این نیروی عظیم چاقی حرکت چاقی ۳۰ ساله را در طی ۶ ماه برمیگرداند.
پس بزرگترین اراده که سپردن خود به تیغ جراحیست در لاغر شدن صفر است. ما بزرگترین اراده را در نظر گرفتیم تا بقیه ی اراده ها که رژیم و ورزش و دمنوش و….. بود هم دیگر حساب کار خود را بکنند.
چون باز هم بنا به قانون سوم ما هر چقدر اراده لاغر شدن داشته باشیم و نیروی ما بزرگتر از نیروی چاقی باشد و ما نتیجه هم بگیریم اما غافلیم از اینکه او هم عکس العمل نشان میدهد و مطابق نیرویی که ما به او وارد کرده ایم او نیز همان لحظه دارد به ما نیرو وارد میکند.
ما با تلاش و اراده لاغر شدن نیرویی مطابق نیروی خود اما در جهت عکس در چاقی ایجاد کرده ایم و به محض رها کردن اراده لاغر شدن، چاقی که حرکتی مستمر دارد و با نیرویی که ما به او وارد کرده ایم نیروی او عظیم تر شده حرکت ما به سمت چاقی را بیشتر می کند.
همانطور که ما بارها دیدیم بعد از پروسه ی رژیم و ورزش اگر وزنی هم کم کرده ایم مجددا بازگشت داشته و یا حتی بیشتر هم شده. چون ما به چاقی قدرت بیشتری داده ایم.
یعنی چاقی با هر بار اراده ی ما برای لاغر شدن قویتر شده است.
پس اراده لاغر شدن داشتن تنها سبب قویتر شدن نیروی چاقی می شود.
تنها راه لاغر شدن اینست که ما از همان طریق که چاق شده ایم لاغر شویم.
ما برای چاق شدن اراده نکرده ایم.
تنها راه لاغر شدن
ما چاقی را آموختیم و تکرار کردیم. وقتی آموخته ها به ضمیر ناخوداگاه ما رسید مثل آب خوردن چاق شدیم و اتفاقا تمام کارهایی که ما برای لاغری هم انجام دادیم چاقی را بیشتر برای ما تثبیت کرد و نشانه ی تثبیت و بزرگتر شدن چاقی هم این بود که انتظار ما از چاقی خودمان روز به روز بیشتر و انتظار ما از لاغری روز به روز کمتر میشد.
تنها راه لاغر شدن اینست که ما وارد کردن هر نیرویی را متوقف کنیم. رنج از چاقی را متوقف کنیم. حسرت لاغری را متوقف کنیم. نفرت از چاقی و لاغر نشدن را متوقف کنیم. احساس قبلی خود را نسبت به چاقی و لاغری متوقف کنیم و این ممکن نمیشود مگر اینکه ما محتوای ذهنی خود را تغییر دهیم.
رنج از چاقی چرا پدید می آید چون محتوای ذهن چاق دارد در ذهن تکرار میشود.
حسرت از لاغری چرا ایجاد میشود چون اگاهی های چاق کننده دارد تکرار میشو .
توقف این فرایند چگونه امکانپذیر می شود؟
تنها و تنها با تکرار محتویات متناسب کننده. تنها و تنها با یادآوری جریان لاغری در ذهن.
ما برای لاغر شدن لازم نیست اراده لاغر شدن داشته باشیم بلکه فقط لازم است نیروی لاغر کننده ی وجودمان را فعال کنیم.
نیروی لاغر کننده در همه ما وجود دارد چه بسا در تمام این سالها فعال بود و کلی از اضافه وزن ما را خنثی کرده است.
پس با توجه کردن به این نیرو و دریافت آگاهیهایی که توجه به این نیرو را در ما بیشتر میکند روند چاقی ما کم کم متوقف میشود و موانع نیروی عظیم لاغری خیلی راحت برداشته میشود و تناسب خیلی راحت بر جسم جاری میشود.
تمامی این مفاهیم نیاز به درک کردن دارد.
نقش قانون فیزیک در چاقی
ما از قوانین فیزیک در جهت چاق کردن خود استفاده کردیم.
مثلا قانون اول را چطور به کار بردیم:
نیروی لاغری در وجود ما با سرعت ثابت در حال حرکت بود تا زمانیکه نیرویی به آن وارد نشده طبق قانون اول نیوتون او تا ابد به حرکت خود ادامه میدهد موضوعی که در زندگی همه افراد متناسب به وضوح مشخص است.
اما ما با یادگیری چاقی و اراده کردن برای انواع و اقسام راههای لاغری در این حرکت اختلال ایجاد کردیم و مسیر حرکت را تغییر دادیم.
خب وقتی ما آگاهیهای چاق کننده و تکرار شونده را تغییر دهیم نیروی لاغری ذهن به مسیر اصلی باز می گردد چون نیروی تناسب پیشفرض وجود ماست و نیروی خارجی تحمیل بر آن شنیده ها ودیده ها و آموزشهایی است که ما از بیرون به آن وارد کردیم.
پس ما از قانون اول در جهت چاقی خود استفاده کردیم و مسیر حرکت لاغری رو در وجودمون تغییر دادیم که حالا با این آگاهیها یاد میگیریم وارد کردن نیروی خارجی را متوقف کنیم.
قانون دوم نیوتون در مورد چاقی را به این شکل می توانیم بررسی کنیم که جرم چاقی ما و شتاب چاقی ما دقیقا نشان دهنده ی نیروی چاق کننده ای است که ما در وجودمون ایجاد کردیم و به مرور زمان که هم چاقی جسم ما بیشتر میشد و هم شتاب اون نشون میده که ما هرکاری کردیم که لاغر بشیم تمام اراده های ما در جهت بزرگ کردن نیروی چاقی بود.
وقتی اون کارها و اون اراده لاغر شدن رو متوقف کنیم نیروی چاقی کم میشود و چاقی جسم و شتاب این چاقی رو به کاهش میرود.
ما از قانون سوم هم باز در جهت چاقی خودمون استفاده کردیم. هرچقدر که ما بیشتر لاغری رو به خودمون تحمیل میکردیم ذهن ما عکس العمل نشون میداد و همون نیرو رو به سمت ما بر میگردوند.
اینها قوانین فیزیکه که برای ذهن ما که ماهیت فیزیکی ندارد نیز به راحتی صادق است.
پس قوانین فیزیک در حقیقت قوانین کل افرینش هست نه فقط ماده.
برای لاغر شدن نیاز به اراده لاغر شدن داشتن نیست.
وقتی ما نیروی چاقی را با انجام کارهایی که در بالا گفته شد متوقف کنیم:
طبق قانون اول لاغری راه خود را در پیش می گیرد.
طبق قانون دوم جرم و شتاب چاقی کم میشود.
طبق قانون سوم ذهن ما عکس العمل چاقی به ما نشان نخواهد داد و روند لاغری ما کم کم خود را نشان می دهد.
ما فقط باید آموزش ببینیم و استمرار داشته باشیم تا بتونیم این آموزشها رو درست اجرا کنیم هر چقدر بهتر یاد بگیریم بهتر میتونیم عمل کنیم تا ذهن ما عکس العملش بشه لاغری.
چطور عمل کنیم که شتاب لاغری و جرم ما در جهت لاعری حرکت کنه و چطور عمل کنیم که اجازه بدیم لاغری در وجودمون با سرعت ثابت خودش مسیر خودش رو تا ابد ادامه بده.
یکی از عملها دقیقا همین بود که ما اراده لاغر شدن رو متوقف کنیم. چون برای لاغر شدن ما نیاز به هیچ اراده لاغر شدن ی نداریم.
بلکه باید اراده لاغر شدن خود را برای یادگیری به کار ببریم.
برای استمرار داشتن در جهت ورودی ها و آگاهی های متناسب کننده به کار بگیریم.
اراده لاغر شدن را جهت انجام تمرینات به کار بگیریم.
ما با این کار نیروی چاقی را کم کم در خود کمرنگ کرده و بعد متوقف کرده و کم کم روند لاغر شدن در ما آغاز می شود و عکس العمل ما از چاقی تبدیل به لاغری می شود.
در فایل آموزشی “لاغر شدن بدون اراده” به طور مفصل درباره این موضوع بسیار مهم و تاثیرگذار توضیح داده ام که اطمینان دارم استفاده از این آگاهی برای عزیزانی که تصمیم گرفته اند از مسیر لاغر با ذهن رویای خود را به واقعیت تبدیل کنند بسیار مفید و تاثیرگذار خواهد بود.
✍️ تمرین آموزشی 📖
برای انجام عالی تمرین این جلسه ابتدا توضیحات نوشتاری را مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده به شرح انشایی در بخش نظرات این جلسه بنویسید.
- نگرش شما درباره اراده لاغر شدن چیست؟ خودتان را دارای اراده لاغر شدن می دانید؟ شرح دهید
- چرا در گذشته وقتی روش لاغری خود را رها می کردید احساس بی اراده بودن داشتید؟
- به نظر شما این نگرش که برای لاغر شدن باید اراده داشت و افراد چاق به دلیل نداشتن اراده لاغر شدن چاق هستید به چه شکل ایجاد شده است؟
- نقش رژیم ها و روش های لاغری در گسترش این نگرش که افراد چاق اراده لاغر شدن ندارند چیست؟ شرح دهید.
- بعد از آشنایی با سایت تناسب فکری چه تغییری در نگرش شما درباره داشتن اراده لاغر شدن ایجاد شده است؟
- لاغری با ذهن چگونه به شما کمک می کند تا بدون داشتن اراده لاغر شدن بتوانید لاغر شوید؟ شرح دهید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 3.98 از 53 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
واقعا الان خیلی به راحتی میتونم میگم لاعر شدن آسانترین کار دنیاس اما قبلا چاق شدن برای من راحت بود مثل اب خوردن ولی لاعر شدن سخت بود به همه هم میگفتم و این فرمول رو چون بارها تکرار کرده بودم خوب به خورد دهنم رفته بود و اون هم به سمت راه اسون که چاق شدن بود حرکت میکرد ولی حالا حتی اینقدر برام بدیهی شده که من راحت لاغر میشم که گاهی اوقات یادم میره برم داخل ایینه و خودم رو بررسی کنم یا یادم میره که نگرانی یا استرس داشته باشم که این ماه چطور شدم لاعر شدم یا نه ؟ یا نگران خوردن فلان عدا باشم که چربه که سرخ شده هست اصلا لاعر شدن رو حق مسلم خودم میدونم و مال خودم میدونم که به اون میرسم فقط عجله نداشته باشم که کارم رو خراب میکنه
لاعر شدن اراده نمیخواهد ولی قبلا خودم رو که به یاد میارم خیلی با اراده بودم در لاعری همه به من میگفتن و من لدت میبردم که چقدر خوب اراده داری که لاعر شدی و چه اراده ای داری که هر عذایی نمیخوری یا فلان چیز رو که دوست داری نمیخوری و با اون اراده اومدم داخل این مسیر ولی سریع تفاوت رو فهمیدم که این راه نیاز به اراده نداره چون خیلی راحت هست پس به عنوان یه انسان بدون اراده برای متناسب شدن اقدام کردم و انصافا نتیجه عالی داره طاهر میشه من برای دهنم نشانه میارم که لاعر شدن اسانترین کار دنیاس چطور ؟هم استاد و هم بچهای البوم شگفتی سازان رو تگاه میکنم تا ببینم چقدر راحت بچها لاعر شدن با این دورها پس منم میتونم و ادامه میدهم راحت هست و یا با گوش دادن به فایلها و …
من به راحتی آب خوردن لاعر میشم و وقتی دهن ببینه اینقدر لاعر شدن ساده هست به سمتی که راهش ساده تر هست حرکت میکنه
من به جای اینکه بگم اراده دارم برای لاعر شدن میگم اشتیاق دارم برای لاعر شدن یعنی خیلی راحت و با لذت لاعر میشم چقدر این جایگزینی عالیه من اشتیاق دارم برای لاغر شدن چقدر از گفتن من اراده دارم برای لاعر شدن حسم بد میشه واقعا استاد دست شما درد نکنه به چه نکته هایی اشاره میشه چون با این جمله انگار میخوام کار سختی رو انجام بدهم و دهنم زودتر میترسه و من رو همراهی نمیکنه و سختی و عذاب برای من میاد در نبود این هماهنگی بین دهن و جسم ام من نمیخوام اراده داشته باشم من میخوام اشتیاق داشته باشم و با هماهنگی که ایحاد میشه به سمت لاعری حرکت کنم
انصافا دیگه برام چاق شدن سخت هست چطور ؟
وقتی سیرم نمیخورم که دل درد بگیرم یا حالت تهوع زجرم میده اینکار
عذای خیلی سنگین مثل کله پاچه و یا عداهای خیلی چرب رو که قبلا میخورم دیگه حالا دوست ندارم زیاد بخورم چون معدم درد میگره حالم بد میشه و این احساس رو بعد از عدا دوست ندارم
خوردن چیپس و پفکهای زیاد هر شب به تنهایی مثل اون موقع برام لدت نداره و سخته که دیگه بخوام اون طور بخورم
خوردن شیرینی و مخصوصا کلوچه محلی دزفولی که واقعا جز علاقه مندی های من بوده و از بین تمام شیرینی ها من با خوردن کلوچه قبلا خیلی لدت میبردم و اگر داخل خونه داشتیم باید همه رو میخوردم که خیالم راحت باشه ولی الان حرص و ولع ندارم الان دوهفته ای هست که همسرم خریده و من فقط صبح ها اگه خواستم بدون دره ای عداب وجدان خوردم با شیر و لدت بردم و بقیه روز هوس نکردم و یا عصر حالا هر چقدر که نیاز داشتم خودم انتخاب کردم چقدر و در چه زمانی بخورم و این کارم لدت بخشه که اسیر و برده ی هیچ غذایی و تنقلاتی نبستم که اون خوردنی برای من مشخص کنه چقدر و کی بخور پس لاعر شدن لدت بخش و راحت و ارامش داره و هر چی که بخواهم میخورم
واقعا لاعر شدن راحت ترین کار دنیاس چون چقدر خرید کردنم و لباس خریدنم کفش خریدنم راحت شده ودر چاقی چقدر این کار سخت و زجر آور بود برام
در چاقی چقدر به خاطر زیاد خوردنم من زجر میکشیدم که همیشه گرسنه بودم و دنبال عدایی بودم که بخورم و سیر بشم و اگر بیرون خونه بودم و کسی جلوی من چیزی میخورد من واقعا ادیت میشدم دوست داشتم همین الان منم بخورم و سریع خودم رو به خونه و یا جایی میرسوندم تا عدا بخورم ولی الان به نیاز بدنم توجه دارم و همیشه دستور خوردن رو ندارم فرق بین گرسنگی و سیری و تحریک شدن و … همه رو اگاهم و تشخیص میدهم و از بیرون رفتم حالا لدت میبرم از سفرم از تفریحام از عید نوروزم و خونه ی مادرم و بقیه جاها من الان با این اگاهی و شناخت نیاز جسم ام حالا لدت میبرم و چقدر لاعر شدن اسان هست و چاق شدن قبلا راه سخت و زجر دهنده ی بود
من قبلا با پرخوری های که مثلا در ماه رمصان به دلیل ترس از نبودن عدا در وعده ی بعدی میکردم چقدر دل درد و حال بد را تا صبح تجربه میکردم که همه از سختی و زجر چاقی بوده که مرتب دستور خوردن میداده و من رو میترسونده و لی حالا لاعر شدن چقدر راحت و لدت بخش هست که بعد از هر بار خوردن سبک و ازاد هستم و امسال ماه رمصان خوبی رو تجربه خواهم کرد اگه که زنده بودم به یاری خدا
چقدر چاق شدن سخت بود هر روز داخل ایینه تنگ شدن لباسهام رو نگاه میکردم و حالم بد میشد و افسرده میشدم و اون روزم دیگه روز نبود برام ولی با لاعری چقدر لباسهام به تنم قشنگ و آزاد شدن و من لدت میبرم از دیدن خودم در آیینه و حال خوب بیشتری نصیبم میشه
با چاقی کلی درد و بیماری زانو و کمر داشتم و چقدر سخت و ازار دهنده بود ولی به لطف خدا با لاغری اصلا خبری از اون کمر درد و زانو درد دیگه نیست چقدر لاعر شدن لذت بخشه و چاق شدن سخته
با چاقی چقدر من جلوی همه روی سفره تند و تند و با حرص و ولع غدا میخوردم که خودم بعصی جاها خجالت میکشیدم از بقیه و لی دست خودم نبود ولی حالا آروم آروم و با کلاس غدا میخورم و اصلا عجله ندارم و چقدر لاعر شدن لدت بخشه
لاغر شدن خیلی لدت بخشه چون خیلی خوش لباستر و خوشتیپ تر شدم شلوار جین خوشرنگ دلخواهم رو خریدم و در اولین فرصت میپوشم ولی قبلا در چاقی حق انتخاب و خرید جین و با هر رنگی رو نداشم چاقی سخت و زجر اور هست
من با لاغری صورت شاداب و حوان و چهر ای زیبا پیدا کردم خیلی ها در تعجبن وقتی من رو با دخترم میبینن میگن خواهرین ؟؟و من تو دلم یه ذوقی میکنم و خوشحالم و میدونم لاعری ادم رو جونتر نشون میده اما در چاقی چهره نازیبا بود و هر جا با خواهر بزرگترم که لاعر بود میرفتم بیرون مخصوصا داخل باشگاه میگفتن تو بزرگتری و من ناراحت میشدم بازم لاعر شدن خیلی راحت و لذت بخشه
اگه بخوام بنویسم هنوزم دلیل دارم ولی وقت بقیه و استاد رو نمیگیریم و همین رو بگم که لاغر شدن حق من و سهم من هست و بسیار راحت و لدت بخشه و من دارم ذره ذره به دستش میارم من عاشق لاغریم و اشتیاق لاغر شدن رو دارم و این اشتیاق رو برای همه ی شما از خدا میخواهم که این شور اشتیاق نصیب هر کسی نمیشه و هر کس که داره از راه صحیحش به لاغری خواهر رسید همانطور که استاد و بقیه بچها رسیدن و من هم دارم میرسم
خیلی از دوستان میگن ما باید با چاقی مبارزه کنیم و اما در نهایت شکست میخورن .(مثل قبلا خودم که با چاقی مبارزه میکردم و میخواستم چاقی رو از بین ببرم پس بر اونها هیچ ایرادی نیست چون قبلا من هم اینطور بودم . )
در نظر بگیرید مغز ما یک واحد خالی هست مثل یه تخته وایت برد که سفید هست که هر چیزی رو روی اون میشه بنویسید و اما زمانی که قصد خوندن تخته رو داریم فقط همون نوشته ها رومیتونیم بخونیم پس مغز ما هم مثل همون تخته هست خیلی مهم هست اطلاعات درست به مغز بدیم و باید حواسمون به ورودیهای مغز ما باشه و حوادث و اخبار و … رو دنبال نکنیم چون اگر دنبال کنیم مغز ما همیشه میگه وضعیت بد و خطرناک هست و همیشه ترس داره و میگه بهتر هست کاری انجام ندیم (همچین فردی که در حال دادن ورودیهای نامناسب به ذهنش هست به احساس یاس و ناامیدی میرسه و سن و سال هم نداره این قضیه به خاطر همین افرادی هستن که با وجود سن کم اینقدر دنبال این نخواستها و اتفاقات و اخبار بد رفتن تا ذهن اونها در وضعیت بدی قرار میگیره و به هیچ چیز امیدوار نیست و بعد از یه مدت که ذهن این افراد در حالت بدی قرار گرفت سپس جسم اونها هم دچار بیماری و مریضی میشه و در نهایت در سن کم به مرگ میرسن پس ورودیهای ذهن رو کنترل کنید مثل بقیه ی افراد به دنبال همه چیز نرید تا ذهن ما ناامید و خسته و غمگین از این دنیا نباشه )
و درمورد لاغری هم همین طور هست هر وقت خواستم لاغر بشم مغز به ما گفته کار سختی هست و انجام نده و فکر میکنیم لاغر شدن سخت ترین کار دنیا هست .(من هم همیشه فکر کردم لاغر شدن سخت هست و از اون سخت تر لاغر ماندن هست چون من هر بار اقدام به لاغری میکردم نتیجه میگرفتم و اما هیچ وقت در نتیجه نمیموندم و همین اذیتم میکرد هرچند این اواخر که مانعهای ذهنی ام زیاد شده بودن چون قرص و دارو میخوردم و بارهاشنیده بودم که این داروها چاق میکنن من به سختی لاغر میشدم و هیچ وقت به اندازه سعی و تلاشم دیگه لاغر نمیشدم و همیشه میگفتم چرا اینقدر لاغری سخت هست و لاغر ماندن کار سختی هست و در ذهن من این فرمولهای چاقی بود که من به سختی نتیجه میگرفتم )
اشتباهی که بعضی افرا دارن و کار رو سختتر میکنن این هست که این افراد عقیده دارن که لاغر شدن کار سختی هست که اراده میخواهد و همیشه میگن با این همه موفقیتها که دارم نمیدونم چرا در لاغری موفق نمیشم؟(منم قبلا میگفتم من انسان بسیار با اراده ای هستم و خیلی از زبون اطرافیانم هم میشنیدم که تو چه انسان با اراده ای هستی که میتونی اینقدر خوب کنترل کنی و غدا نخوری و یا فلان چیز رو نخوری و منم خوشحال میشدم و میگفتم بله لاغری اراده میخواد و هچنان با اراده به جنگ لاغری میرفتم )
وقتی افراد در ذهن خودشون این فکر رو دارن که ما انسان بااراده ای هستیم در برابر چاقی پس چاقی در برابر شما قد علم میکنه چون در قوانین فیزیک هر عملی عکس العمی داره .(پس هر چقدر من میخواستم با اراده ی بیشتر لاغر بشم به همون میزان هم لاغر شدن برای من سخت تر میشد و من رو اذیت میکرد و اما قوانین رو نمیدونستم برای همین در اواخر رژیمم کار برای من سخت تر شده بود چون با اراده ی بیشتر اقدام به رژیم گرفتن کرده بودم تا جایی که حتی اشک من رو هم در میورد و پدر من رو هم در اورده بود ولی آخرشم من لاغر نمی ماندنم و لاغر نمیشدم )
هر چفدر بگی لاغر شدن اراده میخواد اراده هم به همون میزان در مقابل شما نیرو وارد میکنه یعنی اراده در مقابل اون یک واکنش ایجاد میکنه و جسم رو مقاوم میکنه در مقابل اون
تا حالا هر چقدر اراده داشتی دیگه نمیخواد برای لاغر شدن اراده داشته باشی اونها رو بزار زمین (واقعا از روزی که فهمیدم جریان چیه دیگه خیلی راحت برخورد میکنم البته سعی میکنم بهتر هم باشم هر جا گرسنه بودم میخورمنبودم نمیخورم از خوردن و غذاهای معمولی ترس خیییلی کمتری دارم و هر طور که احساسم خوب بود رفتار میکنم و از ترس چاقی هیچ چیزی رو حذف نمیکنم مگر واقعا سیر باشم و خلاصه نیاز به کار خاصی نیست مگر آموزش لاعری که از طریق نوشتن و گوش دادن به فایلها در اون ها مهارت بیشتری پیدا میکنم )
و هر کس خیلی اراده داشته باشه در مقابل چاقی پس چاقی در ذهنش خیلی سخت هست اما اگر در ذهن شما لاغر شدن آسان باشه دیگه خیلی اراده نیاز نیست پس اراده کار رو سخت میکنه و اشتباه هست و یه فرد بدون اراده باید وارد این مسیر بشه(واقعا اراده مال کار های سخت هست مال وقتایی که خیلی باید سخت کار کرد و چیزی برامون سخت باشه اراده ی خودمون رو به کار میگیریم و اما در ذهن من لاغر شدن آسان هست پس اراده نیاز نداره حالا ممکنه نجوایی باشه که لاغر شدن سخت هست ولی خیلی ضعیف تر از نجوای ذهنی من هست که لاغر شدن آسان هست و لاغر شدن در ذهن من آسان هست و چاق شدن سخت هست چون با زیاده روی حالم بد میشه و شکم درد میگیریم پس لاغری آسان هست و چاق شدن سخت هست و من با لاغر شدن سبک میشم و در لباسها رها میشم پس لاعر شدن راحتتر هست و چاق شدن سخت تر هست چون در لباسها احساس تنگ و اذیت بودن میکنم و ناراحت میشم پس چاق شدن سخت هست و بازم لاغری اسان تر هست چون حال روحیم عالی میشه و اما با چاقی حال روحیم بسیار بد و افسرده و ناراحت بود و …)
و باید لاغر شدن آسان هست رو باور کنید چطور ؟به نشانه ها توجه کنید مثلا بگو استاد از وزن ۱۳۷ به وزن زیر ۱۰۰ رسیده و حدودا ۴۰ کیلو کم کرده و هیچ اراده ای نداشته فقط استمرار داشته .
به اندازه ای که من اراده کنم لاغر بشم یعنی متناسب شدن سخت هست و ذهن اون رو انجام نمیده چون ذهن از کارهای سخت فرار میکنه وای اگر در ذهنت لاغر شدن آسان باشه ذهن انجامش میده و در هر جنبه ذهن همین طور هست (ذهن ما همیشه به سمت راحتی و آسانی حرکت میکنه و هر وقت چیزی برای ما سخت باشه ذهن ما دوست نداره انجامش بده و از اون فرار میکنه و من خودم به شخصه بارها گفتم به اطرافیان و خودم که چاق شدن خیلی راحت هست و اما برای لاغری باید زجر بکشم و سختی بکشم تا لاغر بشم و وقتی کمی رژیم رو ول میکردم میدیم اون مقدار وزنی رو که من با سختی در چهار ماه یا پنج ماه کم کردم در یک ماه نصف بیشترش رو اضافه کردم و بیشتر برام قابل لمس میشد که لاغری سخت هست و چاقی آسان هست برای همین ذهنم خیلی راحت به سمت چاقی حرکت میکرد چون این فکر من بود و این باور من بود .)
به هر موضوعی در زندگی هر طور نگاه کنی مثلا سخت یا آسان نگاه کنی انجام اون موضوع هم سخت یا آسان میشه .(من همیشه به چاقی به عنوان یک کار سخت و به لاغری به عنوان یک کار آسان نگاه کردم و اما در اواخر لاغر ماندن برام سخت شده بود چون مرتب نوسان وزن داشتم و دوست داشتم لاغر بمانم )
پس برای آسان شدن لاغری به افراد موفق در این مسیر نگاه کنید و بعد دوستان شگفتی ساز رو نگاه کنید که یه عده تونستن این کار رو انجام دادن پس بگو منم میتونم و انحام بده .(من به اخرین عکس که استاد از دوست شگفتی ساز گداشتن نگاه کردم و بارها گفتم به خودم ببین این فرد تونسته در دوماه ده کیلو کم کنه پس کاهش وزن در زمان کم هم اتفاق میفته اگر من خوب عمل کنم به اموزشها و جلو برم و بارها به خودم گفتم استاد در این مسیر تونسته ۴۰ کیلو تا حالا کم کنه پس من با ۶ یا ۵ کیلو اصافه وزن به راحتی باید بتونم متناسب بشم و این ۶ کیلو که چیزی نیست باید من به راحتی کم کنم .)
وقتی نوشته های افراد رو بخونی بیشتر برات باور پذیر میشه که میتونی لاغر بشی و به خودت بگو اگر بقیه تونستن پس منم میتونم و از طرفی لاغری اراده ی آهنین نمیخواد و اراده رو بزار زمین (من یاد گرفتم فقط به افراد موفق در مسیر نگاه کنم و بگم اگر بقیه تونستن پس منم میتونم و گفتم لاغری خیلی آسان هست و من به اون میرسم چون دارم یادش میگیریم من خیلی چیزها رو با آموزش یاد گرفتم مثل رانندگی و ارایشگزی کار با کامپیوتر و موبایل و میگم اگر اونها رو تونستم با اموزش یاد بگیریم پس لاغری رو هم یاد میگیرم و الگو و نمونه هم تمام دوستان شگفتی ساز استاد عزیز هست )
اگر قبلا بارها تلاش کر دی و متناسب نشدی فکر نکن چاقی سخت بوده نه مسیر اشتباه بوده
مثلا اگر بخوایی پیچ رو با دست بازکنی کار سخت هست اما با پیچ گوشتی به راحتی باز میشه پس ابزار باعث راحتی کار میشه (من بارها تلاش کردم و موفق هم شدم اما نتیجه ماندگار نبوده چون راهم غلط بوده پس حالا در مسیر درست هستم و دارم روز به روز نتیجه ی بهتری میگریم و قطعا نتیجه ماندکار هست برای من و این خیلی ارزشمند هست و اگر دوست دارم لاغری رو در جسمم بببینم باید به آموزشهای استاد عمل کنم تا نتیجه رو عالی ببینم )
.
اگر شما چند بار اقدام کردید فکر نکن سخته باید بدونید لاعر شدن نیاز به اراده ی سنگین نداره و باید برای لاغری اراده ات رو با خودت نبری و تنها برو برای لاغری حرکت کن و به خودت بگو من باید متناسب بشم و کاری به کیلوهای اضافه نداشته باش و چطور آب شدنش نداشته باش تا میتونی لاغری رو ساده کن فقط کافیه هر روز قدمها رو برادربد فایلها رو گوش بدی و تمزیناا رو انجام بدی تا افکار تبدیل به گفتار و گفتار تبدیل به اعمال ما بشن(من دوباره به خودم میگم لاعری اصلا نیاز به اراده نداره چون ساده هست و من تا حالا بدون هیچ کار خاصی و فعالیت خاصی فقط با قدرت ذهنم تونستم چندین کیلو رو کم کنم پس ساده هست و همچنان هم من کم میکنم تا در وزن جدیدم قرار بگیریم و لاغر بشم و اصلا من کاری به چطور لاغر شدن خودم ندارم من نباید سخت بگیریم حالا چطور و چقدر باید کنم من فقط میگم لاغری آسان هست و من لاغر میشم و همینطور که تا حالا تونستم وزن کم کنم دوباره هم میتونم وزن کم کنم اگر برای ذهنم مانع درست نکنم و جلوی روند لاغری جسمم رو نگیرم و بزارم جسمم کار خودش رو بکنه و به سمت لاغر شدن حرکت کنه )
پس به عنوان یه انسان بدون اراده که دوست داره راحت برای لاغر شدن اقدام کنه حرکت کن
باید اول در ذهن ما ارامش ایجاد بشه که لاعر شدن ساده هست و چیزی نیست بهش نشانه و الگو بده با تصاویر و دیدن استاد و دوستان و بگو لاغر شدن آسانترین کار دنیا هست .(من دیگه بدون هیچ اراده ای دارم هر روز لاغرتر میشم چون بارها به خودم میگم لاغرشدن آسان هست و کار بسیار راحتی هست چون استاد و دوستان تونستن و منم میتونم و در این مسیر از همون روزهای اول این مسیر آرامشی دارم که همین ارامش رو به هیچ چیز دیگه نمیدم قبلا کارم فقط استرس و ناراحتی و زجر و لذت نبردن از هیچ خوردنی بود و حتی دیگه از خودمم لدت نمیبردم که از وقتی وارد این مسیر شدم همه چیز برعکس شده و فقط ارامش دارم و در کنار اون اگاهی هایی که به من داده میشه رو به راحتی به اونها عمل میکنم و همین کار باعث میشه نتیجه ی عالی برای من رقم بخوره )
من از هر طریقی که چاق شدم باید لاغر بشم هیچ کدوم از ما اراده نکردیم چاق بشیم همه ی ما گفتیم آب بخوریم چاق میشم یعنی در ذهن ما چاق شدن بسیار ساده هست و لاغر شدن سخت هست و ذهن به سمت کار ساده میرود پس لاغری رو آسان کنید .(لاغری هم پروسه ای داره مثل چاقی اول از فکر ما چاقی شروع شده بعد به گفتار در ما تبدیل شده و بعد در نهایت با عمل کردن به گفته ها در جسم ما چاقی پیدا شده و حالا هم باید همین پروسه رو برای لاغری شروع کنیم که استاد با دورها از تغییر افکار ما شروع کردن به لاغری در ما و بعد در نهایت با نوشتن کامنتها میخوان ما در مورد لاغری حرف بزنیم و با خواندن کامنتها ما در مورد لاغری بخونیم و بعد ما باید با عمل کردن به گفته ها ی فایلها لاغری رو در جسممون به وجود بیاریم )
من به جای گفتن اراده برای لاغری دارم باید بگم من اشتیاق برای لاغری دارم اراده مساوی هست با جون کندن و سختی اما اشتیاق یعنی با لذت هست .
من که اشتیاق لاغری رو دارم و دوست دارم زندگی جدید رو تجربه میکنم .(من اشتیاق دارم لاغر بشم من اشتیاق دارم هر روز یک قدم برای لاعری بردارم من اشتیاق دارم به اموزشها عمل کنم من اشتیاق دارم یه متناسب شگفتی ساز بشم من اشتیاق دارم هر روز از اگاهی های عالی استاد در این مسیر یک نکته رو متوجه بشم و برای خودم اجرا کنم تا جسمم لاغر بشه )
لذت لباس خریدن رویک فرد متناسب که چاق بوده درک میکنه نه فردی که همیشه متناسب بوده (من عاشق لاغر شدنم )
سلام خدمت استاد گرامی و دوستان خوبم
من جز معدود افرادی هستم که از همون سالهای اولی که چاقی رو در جسمم دیدم شجاعت مقابله کردن با اون رو داشتم و به شدت به دنبال شکست دادن و بیرون کردن اون از جسمم بودم و فقط هم از راه رژیم و ورزش در سالهای مختلف میخواستم اون رو از بدنم بیرون کنم و انصافا به هر سختی هم بود من موفق میشدم اما هیچ وقت نتیجه برام ماندگار بود .پس خوشحالم که همیشه جز افراد شجاع بودم که چاقی رو نپذیرفتم .
مغز من یه واحد خالی هست که هر ورودی بهش بدم از اون اطلاعات استفاده میکنه و به من نتیجه رو تحویل میده پس خیلی مهم هست که چه ورودی به اون میدیم پس حتما کنترل ورودی ها داشته باشیم اما خیلی از افراد هستن که اخبار و حوادث و صحنه های ناگوار رو دنبال میکنن و وقتی میخوان اقدام به انجام کاری کنن مغز ما با همون ورودیهایی که داره میگه نمیشه اوضاع بد و یا خطر ناکه و یا … و نمیزاره ما کاری انجام و برای لاغری هم چون بارها در گذشته من از راه های سخت اقدام به لاغری کرده بودم و نتیجه ماندگار نبود ذهن من در بارها بعدی که اقدام به لاغری میکردم به من میگفت چه فایده نتیجه ماندگار نخواهد بود و بارها میگفت راه سختی در پیش داری و من این اواخر چون سریع وزنم برمیگشت دیگه کم میوردم و فکر میکردم لاغری سخت ترین کار دنیا هست البته من با هر سختی بود لاغر میشدم اما لاغر نمی ماندم و واقعا من فکر میکردم لاغر ماندن سخت ترین کار دنیا هست که من از عهدش برنمیام و توانش رو ندارم و فکر میکردم انگار بدن من یه مشکلی داره که من نمیتونم لاغر بمونم برای همین تقصیر رو گردن اشتها و کم کاری تیروید و مواد خوراکی و فعالیت جسم و داروی دیگه که مصرف میکردم مینداختم و چاقی خودم رو توجیه میکردم در حالی که متوحه نبودم بابا من چاقی رو یاد گرفتم و مغزم داره بر اساس اون فرمولهای چاقی دستور صادر میکنه و رژیم و ورزش که نمیتونن محتویات ذهنی من رو تغییر بدن و فقط به جسمم فشار میارن برای همین دوباره چاق میشم و حالا که در این مسیرم متوجه میشم چون در گذشته راهم اشتباه بوده هیچ وقت به مقصد نمیرسیدم یا اگر میرسیدم سریع از دستش میدادم و من لاغر نمی ماندم
من قبلا چون بارهای زیادی لاعر میشدم و اما لاعر نمی ماندم در ذهن من رفته بود که بابا هر چقدر تلاش کنی فایده نداره برای مقطعی لاغر میشی و اما سریع برمیگرده و تو برای همیشه لاغر نمیشی و من احساس ناتوانی میکردم و احساس میکردم اراده ام ضعیف هست برای مقابله کردن با چاقی اما همین جا به خودم میگم اراده از این بیشتر که من سالها بیش از ۱۷ سال در تلاش برای لاغری بودم و با چنگ و دندون همیشه خودم رو در یه حالت نرمالی قرار میدادم من حتی اخرین بار ۳۰ کیلو وزن کم کردم و این نشان از توانایی جسمم و اراده هست
قانون این هست هر عملی عکس العملی داره اگر من با هر اراده ای بخوام چاقی رو از بین ببرم چاقی به همون مقدار در مقابل من قد علم میکنه .(وای طبق قانون در گذشته چقدر کار رو برای خودم سخت کرده بودم و خبر نداشتم برای همین با زجر لاغر میشدم چون واقعا اراده به خرج میدادم )
کلا در تمام موضوعها همین طور هست به همون اندازه که من اراده بخرج بدم موفقیت هم در مقابل من نیرو وارد میکنه حالا هی من نیرو وارد میکنم که به اون برسم و اونم نیرو وارد میکنه که نیاد سمت من پس هر چه نیرو و اراده داری برای لاغری اونها رو زمین بزار و با دست خالی و بدون اراده برو به سمت لاغر شدن تا موفق بشی.
در باور من الان لاغر شدن آسانترین کار دنیا هست برای همین نیاز به اراده و هیچ سختی و محدودیتی نداره همین الان خونه مادرم در حالی که هیچ شام نخورده بودم یه نصفه بستنی چوبی و یه تیکه کلوچه خوردم و اما ذهن منفی بافم همش میاد میگه پس تو چرا اینها رو خوردی الان چاق میشی شب نباید بخوری باید بستنی نخوری چون چاق کننده هست چرا کلوچه خوردی چاق میشی اما من با صدای بلند تر بهش میگم در این مسیر محدودیتی نیست سختی نیست زجری نیست من شام نخورده بودم و رفتم اونجا این خوراکیها رو از بین چند مورد انتخاب کردم و خوردم و اصلا برای بدن من مهم نیست چه مواد غدایی میخورم برای اون به اندازه خوردن مهم هست پس با صدای بلند با خودم حرف زدم که اون افکار قدرت نگیرن و برن و گفتم لاغری که نیاز به حساب و کتاب و کالری شماری و گرسنگی کشیدن نداره این کارها همون اراده میشه و کار من رو سخت تر میکنه نه منم باید مثل خیلی از متناسبهای اطرافم به راحتی هر خوراکی که نیاز داشتم بخورم و اینقدر نگرانی و استرس نداشته باشم .در واقع من نباید اراده داشته باشم و گرنه کار برای من سخت میشه .
و من چون مدتها هست در سایتم دارم به راحتی و بدون اراده در این راه جلو میرم (و خیلی هم موفق بودم ولی هنوزم باید متناسب تر بشم) و من باور کردم لاغر شدن آسانترین کار دنیا هست .و دارم ادامه میدم و میدونم نیاز به هیچ اراده ای نیست که سختی و زجر و محدودیت و گرسنگی بکشم و حتی میدونم امشب خونه ی مادرم من کار درستی کردم که هر چی خواستم به اندازه نیازم خوردم و هیچ مقاومتی نکردم و تفکیک مواد عدایی و کالری شماری و …نکردم و مطمعنم لاغری اراده نمیخواد .
ذهن ما اصلا کارهای سخت رو انجام نمیده و هزار بهونه میاره که انجامش نده ولی اگر کاری برامون ساده باشه ،ساده انجامش میدیم مثلا در تدریس انلاین خیلی از مادرهای اطرافم رو میبینم که در زجر و تقلا و سختی برای تدریس بچه هاشون هستن و انصافا کار براشون سخت میشه ولی هر کس رها تر و ازادتر و با حال خوب و بدون سختی داره فرزندانش رو درس میده انصافا موفق تر هم هست و من بارها شده از اونها پرسیدم کار سختی نیست گفتن نه ،خوب دیگه داریم انجامش میدیم چه سختی …. به خاطر نگاه متفاوت اون فرد هست که اون موضوع دشوار و یا اسان میشه پس من باید در ذهنم لاغر شدن آسانترین کار دنیا هست رو منطقی کنم چطور ؟؟؟ پس اول به نشانه ها توجه کنید و اون افرادی که در این مسیر موفق شدن رو نگاه کنید و نمونه ی اولش خود استاد هست که باید همین جا بگم چقدر استاد شما در مسیر تناسب موفق هستین انصافا الان لاغررتر هستین و اینجا اضافه وزن بیشتری دارین که همین به من امیدواری میده که ببین اینم نتیجه ی بودن در این مسیر هست که در نهایت به تناسب میرسی که ذهنم میگه ایشون خودش استاده باید اینطور باشه ولی بهش میگم پس دوستان شگفتی ساز چی ؟؟؟ و من دوم اینکه همین امروز عکس یکی از دوستان شگفتی ساز رو که استاد استوری کردن دیدم و واقعا لذت بردم از این اندام لاغر ایشون و منم بارها به خودم گفتم منم به این اندام لاعر میرسم و باور دارم که میرسم و حتی چند اسکرین شات از روی عکس ایشون با اجازه از ایشون گرفتم که هر روز بهش،نگاه کنم تا برام منطقی تر بشه منم میتونم به این حد از لاغری برسم چقدر این دوستمون عالی لاغر شده بودن هم از پایین تنه هم از بالا تنه بسیار ظریف و لاغر بودن و من بار دیگه همین جا ایشون رو تحسین میکنم و تبرییک میگم و دوست عزیزم نوش جونتون این اندام عالی و زیبا که جدیدا به شما هدیه داده شده .و اینها برای من نشانه هست که لاغری آسانترین کار دنیا هست .و به خودم گفتم اگر این دوست عزیز تونسته پس منم میتونم در این حد لاعر بشم وپایین تنه ام به این حد از ظرافت برسه پس میشه با این روش به این اندام عالی برسم اگر استاد تونسته این همه متناسب تر بشه پس منم میتونم و نیاز به هیچ اراده ای ندارم چون لاغری آسان هست و اگر در گذشته نتونستم لاغر بمونم چون راهم غلط بوده اما من الان با این روش جدید مثل آب خوردن دارم هر ماه لاغر تر میشم چون دارم اون رو یاد میگیرم و به آموزشها عمل میکنم همین امشب که میخواستم برم خونه مادرم گرسنه نبودم و اما یه نجوا گفت مگه میشه بدون شام از خونه بیرون بری بیا حتی اگر سیری بخور و بعد برو اما من بهش،گفتم مگه چه اتفاقی میفته من یاد گرفتم از روی ترس اینکه مبادا غدا نباشه من به زور غذا وارد بدنم نکنم پس میرم اگر گرسنه شدم همونجا هر چی بود میخورم و یا اگر پسندم نبود میام خونه میخورم و حرفهام رو عملی کردم و شام نخورده رفتم اونجا اتفاقا شام پسندم نبود و نخوردم و اما مادرم کلوچه داشت و بستنی و چوبی داشت منم از هر دو به اندازه نیازم خوردم و دیگه اومدم خونه و شام خونه رو هم دیگه نخوردم و این همون عمل کردن به آموزشها هست پس منم متناسب میشم .و کاری ندارم چطور چربیهام اب میشن ؟؟ به من چه من دوست دارم لاغر بشم و میشم و فقط هر روز دارم قدم برمیدارم و مینویسم تا افکار لاغری در من به وجود بیاد و بعد تبدیل بشه به گفتار لاغری و بعد تبدیل میشه به جسم لاغری در من و این عالی هست .
و بارها بگو لاغری هیچ اراده ای نمیخواد و لاغری ساده هست و بازم میگم دوست شگفتی ساز امروز فوق العاده بود و من بیشتر از قبل باور کردم که میشه به این حد از لاغری در جسمم با این روش برسم و از خودم بیشتر لذت ببرم و نیاز به هیچ کار سختی نیست و یادم میاد در گذشته من بارها میگفتم اب بخورم چاق میشم چون در ذهنم چاقی اسون و لاعری سخت بود اما الان دیگه اینطور فکر نمیکنم و همش میگم لاغر شدن اسانترین کار دنیا هست و ذهن من به سمت تناسب داره حرکت میکنه و در واقع من بارها به جای اینکه بگم اراده دارم برای لاغر شدن میگم من اشتیاق دارم برای لاغر شدن .
خدایا شکرت که در این مسیر هستم و به زودی جسم جدیدی رو تجربه میکنم