به نام خدای مهربان
احتمالا در زندگی تا حالا گم شده اید، چه در کودکی و چه در بزرگسالی
نتیجه گم شدن، ترس از ناآشنا بودن، احساس ناامنی کردن و همچنین اتلاف وقت است
وقتی برای رسیدن به مقصد خود عجله داشته باشیم احتمال اشتباه کردن و گم کردن مسیر اصلی بیشتر می شود
همه ما تجربیات مختلفی از گم شدن در شرایط مختلف را داریم و احساس حاصل از گم شدن را به خوبی میدانیم.
در مسیر رسیدن به رویای لاغری احتمال گم کردن مسیر اصلی بسیار زیاد است، چون در این مسیر راه های انحرافی بسیاری وجود دارد.
راه هایی که شما را به سمت استفاده از رژیم های مختلف، ورزش های گوناگون و حتی عمل های مختلف برای لاغری هدایت میکند
و از آنجایی که مسیر رسیدن به لاغری با مسیرهای انحرافی کوتاه تر می باشد احتمال وسوسه شدن و وارد مسیر فرعی شدن بسییار زیاد است و باید مراقب مسیر لاغری خود باشید.
مسیر اصلی شاید طولانی تر باشد اما امن و آرام است و هیچگونه عوارضی ندارد و ضمنا تناسب اندامی ایده آل و پایدار را برای شما فراهم می آورد اما مسیرهای فرعی خطرات شناخته نشده ای دارد و همچنین نتیجه ای که حاصل میشود پایدار نخواهد بود.
بسیار مهم است که در مسیر لاغری با ذهن همواره در مسیر اصلی قدم بردارید و به همین دلیل لازم دیدم درباره این موضوع بسیار مهم با شما دوستان خوبم صحبت کنم.
پیشنهاد میکنم فایل ویدویی مسیر لاغری خود را گم نکنید را ببینید و با هوشیاری بیشتری در مسیر لاغری با ذهن قدم بردارید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.25 از 16 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
با سلام
یادمه روزی رو که وقتی استاد شما در یکی ار فایل هاتون گفتین مسیر لاغری مثل مسیر خونه میمونه شما تا شبم دور خودتون بچرخید به خونتون نمیرسید واز راههای اشتباه برید به مقصد نمیرسید حتی اگه از همه وسایل نقلیه استفاده کنید وکلی پول خرج کنید وزحمت بکشید خونه شما فقط یک راه داره برای رسیدن بهش وفقط اونه که شما رو به مقصد میرسونه اون روز متوجه شدم که چرا هرچی جون میکندم وورزش های سخت میکردم ورژیم های عجیب غریب امتحان میکردم وهزار ویک راه امتحان کردم به نتیجه نرسید ومن به مقصدم با تناسب اندامم به خونه خودم نرسیدم برای همینم وقتی وسوسه هایی خیلی کم برای من مبنی برورزش کردن وبیشتر نتیجه گرفتن میاد سراغم بیخیالش میشم به خودم میگم من نمیخوام زودتر به مقصد برسم من میخوام به مقصد برسم با آرامش نمیخواد ۱۲۰ تا گاز بدم وبعدشم اونقدر تنش واسترس بگیرم ودرنهایتم هر لحظه ممکنه تصادف کنم نمیخوام دیگه خودمو داغون کنم زانومو کمرمو دستامو پاهامو نمیخوام برای رسیدن تصادف کنم برای همینم عجله نمیکنم من همیشه خودمو سوار ماشینی میبینم که در ترافیک وببخیال لایی کشیدن وسرعت بالا میشم به خودم میگم یکم دیر تر رسیدن خیلی بهتر از هرگز نرسیدن من باید از این اتوبان مستقیم برم وخودمو بیخودی در فرعیا نمیندازم چون آخرشم باید بیوفتم دراین اتوبان این کسانی که در تهران زندگی میکنن بیشتر درک میکنن چون وقتی ترافیک هی مردم از هر فرعی خودشونو میکشن تا به مقصد برسن ومسیر ۲ ساعته رو ۴ ساعت طول میکشه به علاوه اینکه عصبی وداغون میشه حالشون ولی همون ترافیک معمول اتوبان بیان خیلی زودتر وراحت تر میرسن مسیر زندگی هم همین با اینکه خیلی وسوسه کنندست میان برها وفرعی ها اما دراصل راه مستقیم همیشه بهترین جواب میده