مسیر لاغری من ۱۰۰ گام برای یادگیری لاغری با ذهن است.
همه افرادی که اضافه وزن دارند می توانند از آن برای یادگیری لاغری با ذهن و شروع حرکت خود به سمت تحقق رؤیای لاغر شدن استفاده کنند.
مسیر لاغری با ذهن
من و بسیاری از شرکت کنندگان در دوره های لاغری با ذهن در پایان این مسیر در جنبه های مختلف زندگی انسان نقطه شروع حرکت خود نبودیم و تغییرات عالی را تجربه کردیم.
اطمینان دارم شما دوست عزیزی که این نوشته را می خوانی و تصمم قاطع گرفته ای که برای لاغر شدن از مسیر لاغری من استفاده کنید در پایان این مسیر تفاوت های زیادی با نقطه شروع خواهید داشت، اگر به همان شکل که من و دیگران با اشتیاق و احساس خوب در این مسیر حرکت کرده و استمرار داشته ایم شما هم با اشتیاق و تصمیم قاطع تمام مراحل آموزشی مسیر لاغری من را انجام داده و سعی کنید به آنچه در فایل های آموزشی گفته می شود عمل کنید.
چاقی و لاغری چیست؟
چاق شدن تغییر وضعیت شما از حالت متناسب به چاق بوده است.
این تغییر وضعیت به دلیل استمرار شما در مرور افکار چاق کننده و تکرار عادت های و واکنش های رفتاری چاق کننده بوده است.
لاغر شدن تغییر وضعیت شما از حالت چاق به متناسب است.
این تغییر وضعیت با استمرار در مرور افکار لاغر کننده و تکرار عادت ها و واکنش های لاغر کننده در شما ایجاد می شود.
توجه به این نکته بسیار اهمیت دارد که نه چاق شدن شما به صورت جهشی و در مدت زمان کوتاه بوده است و نه لاغر شدن شما در مدت زمان کوتاه و به صورت جهشی میسر خواهد بود. بنابراین در همین شروع حرکت در مسیر لاغری من متعهد باشید به دنبال لاغر شدن در مدت زمان چند روز یا یک هفته نباشید. باید در هر شرایطی مسیر لاغری من را طی کنید.
تغییر ذهن چاق به لاغر در مسیر لاغری من
شما در مسیر لاغری من در حال یادگیری اصول لاغری با ذهن هستید بنابراین در مراحل یادگیری و بالابردن مهارت خود در عمل به آموزش های لاغری با ذهن نباید انتظار لاغر شدن و رسیدن به شرایط ایده آل را داشته باشید.
همانطور که شما اگر برای یادگیری نواختن گیتار در کلاس آموزشی ثبت نام کنید در هفته اول، ماه اول و حتی یک یا چند سال اول انتظار حضور در کنسرت و نوازندگی برای خوانندگان مطرح را از خود ندارید.
چرا که می دانید در حال یادگیری نواختن گیتار هستید و این موضوع برای شما کاملا منطقی است و غیر از این از خود انتظار ندارید و اگر کسی به شما بگوید که زودتر گیتار زدن را یاد بگیر که سریعتر بعنوان نوازنده در کنسرت ها حضور داشته باشید پاسخ شما قطعا این خواهد بود که نوازنده شدن نیاز به تمرین، تکرار و استمرار دارد.
طی کردن مراحل یادگیری نواختن گیتار را نمی توان با عجله کردن یا تعیین کردن زمان حضور در فلان کنسرت تغییر داد.
در بهترین حالت اگر شما هر بار که برای یادگیری نواختن گیتار در کلاس درس حاظر می شوید با احساس خوب و اشتیاق حضور پیدا کنید و تمام مراحل تمرینی را به شکل عالی انجام دهید و تکرار و استمرار داشته باشید، شما در یادگیری و نواختن گیتار پیشرفت خوبی خواهید داشت اما به معنای رسیدن به درجه استادی یا رسیدن به شرایطی که در کنسرت ها مشغول نوازندگی شوید نیست.
اطمینان دارم با توضیحات من درباره یادگیری و نواختن گیتار موافق هستید.
لاغر شدن باید در ذهن شما مانند یادگیری و نواختن گیتار باشد. عجله کردن برای لاغر شدن نتیجه ای جز شکست و چاق تر شدن برای شما به ارمغان نخواهد داشت.
به این موضوع فکر کنید و سعی کنید به شکل کاملا منطقی در ذهن خود بپذیرید که شما قصد یادگیری لاغر شدن با قدرت ذهن را دارید. این طریق لاغر شدن با تمام روش هایی که قبلا برای لاغر شدن استفاده کرده اید تفاوت دارد و البته نتیجه این روش نیز با سایر روش ها متفاوت است.
در مسیر لاغری من شما بجای تحت فشار قرار دادن جسم خود برای لاغر شدن، ذهنتان را تحت آموزش قرار می دهید.
وقتی در ذهن شما فرمول ها و تصاویر ذهنی جدید همسو با لاغر شدن ایجاد شود، لاغر شدن بعنوان یک آرزو یا خواسته در ذهن ناخودآگاه شما شکل می گیرد. مغز که مرکز فرماندهی جسم است دستورات لازم برای تحقق رؤیای لاغری را به بخش های مختلف بدن ارسال می کند و روند لاغر شدن به آرامی انجام می شود.
یادگیری به منزله لاغر شدن نیست
لاغر شدن با قدرت ذهن نیاز به تغییر نگرش ذهن از چاقی به لاغری دارد و این مهم از طریق آموزش ذهن انجام می شود.
ذهن برای یادگیری نیاز به شنیدن، دیدن، نوشتن، انجام تمرینات و سعی در عمل کردن به آنچه یاد گرفته اید دارد.
محققان طی چندین مطالعه درباره روند یادگیری انسان به حقایق زیر دست پیدا کرده اند.
- ۱۰ درصد از آنچه می خواند را به راحتی ذخیره می کند.
- ۲۰ درصد از آنچه می شنود را به راحتی ذخیره می کند.
- ۳۰ درصد از آنچه می بیند را به راحتی ذخیره می کند.
- ۵۰ درصد از آنچه می بیند و می شنود را به راحتی ذخیره می کند.
- ۷۰ درصد از آنچه می گوید و می نویسد را به راحتی ذخیره می کند.
- ۹۰ درصد از کاری که انجام می دهد را به راحتی ذخیره می کند.
بنابراین گوش دادن و تکرار کردن تنها یک بخش از سه بخش لازم برای لاغر شدن است. بخش های بعدی شامل: “تمرین کردن” و سعی در “عمل کردن به آموزش ها” است که با عجله کردن به دست نمی آید.
اگر شما تمام محتوای سایت تناسب فکری را در یک هفته با دقت تماشا کنید و به خوبی تمرینات آن را انجام دهید تضمین می کنم در پایان هفته لاغر نخواهید شد.
تفاوت لاغر شدن ذهنی با لاغر شدن جسمی
لاغر شدن فرایندی جسمی است امــــــا یادگیری فرایندی ذهنی است.
شاید بتوان با دقت و تمرکز داشتن و انجام تمرینات و استمرار، فرایند ذهنی در یادگیری را سرعت بخشید اما به هیچ وجه نمی توانید به هیچ شکلی فرایند جسمی را سریع تر کنید. پس قید سریع لاغر شدن را بزنید اگر می خواهید به شکل صحیح، عالی و برای همیشه لاغر شوید.
از خود سوال کنید:
1- می خواهم خیلی سریع و تا فلان تاریخ لاغر شوم و پس از مدتی کوتاه دوباره چاق شوم؟
2- دوست دارم با روشی صحیح و اصولی بدون تعیین زمان و عجله داشتن، مراحل لاغری با ذهن را بیاموزم و برای همیشه متناسب بمانم؟
پاسخ شما، از همین ابتدا تکلیف شما را برای لاغر شدن مشخص می کند.
مسیر لاغری من فرصتی است برای بازیابی تمام آنچه بخاطر چاقی از دست داده ایم. اعتماد به نفس، شادی، احساس خوب، سلامتی، شادابی، با لذت غذا خوردن، بدون استرس و نگرانی غذا خوردن، آرامش ذهنی و هر آنچه به واسطه چاقی از ما گرفته شده است.
هرآنچه برای چاق شدن بعنوان بهای چاقی پرداخت کرده ایم را در مسیر لاغری من بعنوان پاداش دریافت می کنیم.
احساس خوب قرار گرفتن در مسیر صحیح لاغر شدن، رهایی از دردها و تجربه دوباره سلامتی، رسیدن به آرامش ذهنی، تجربه شاد بودن، تجربه طعم لذیذ غذاها و بسیاری موارد دیگر پاداش افرادی است که با اشتیاق و احساس خوب در مسیر لاغری من قدم گذاشته و با اطمینان به توانایی ذهن خود در لاغر شدن در این مسیر استمرار دارند.
✍️ تمرین آموزشی 📖
ترس از چاقی یا ترس از لاغر نشدن مهمترین مانع کسب نتیجه عالی در مسیر لاغری من است. بنابراین لازم است در قدم اول شجاعت روبرو شدن با ترس های خود را داشته باشیم.
اگر از چاق تر شدن ترس دارید، اگر از لاغر نشدن می ترسید باید شجاعت روبرو شدن با ترس های ذهن خود را داشته باشید.
۳۵ سال چاق بودن باعث شده بود که به شدت از چاق تر شدن ترس داشته باشم چون هر سال چاق تر می شدم.
۳۵ سال چاق بودن سبب شده بود به شدت از لاغر نشدن ترس داشته باشم چون بارها برای لاغر شدن تلاش کرده بودم اما نتیجه نگرفته بودم.
اما با همه ترس هایی که در من وجود داشت تصمیم گرفتم برای موفق شدن در مسیر لاغری با ذهن بر ترس هایم غلبه کنم. با خودم گفتم حتی اگر در این مسیر بخاطر چاق تر شدن یا هرگز لاغر نشدن بمیرم ارزشش را دارد چون بر ترس های سی و چند ساله ام غلبه کرده ام.
اگر اینجا هستی باید شجاعت داشته باشی. مسیر لاغری من جای افراد ترسو نیست. ترسوها همیشه چاق خواهند ماند اما شجاع ها فرصت تجربه رویای لاغری خود را خواهند داشت.
برای روبرو شدن و گذر از ترس ها نیازه که اول ترس ها را بشناسیم. با دقت و شرح انشایی به سوالات مطرح شده پاسخ دهید.
- از چاق تر شدن ترس دارید؟ چرا؟
- از لاغر نشدن ترس دارید؟ چرا؟
حالا وقت مواجه شدن با حقیقته.
- ترس از چاق تر شدن مانع چاق شما شده است؟ شرح دهید.
- ترس از لاغر نشدن مانع اقدام شما برای لاغر شدن شده است؟ شرح دهید.
همیشه از چاق تر شدن می ترسیدم اما هر سال چاق تر می شدم و جالب اینکه با تمام ترس از لاغر نشدن اما همیش به دنبال روش جدید برای لاغر شدن بودم.
پس ترس های من هیچ نتیجه ای برای من نداشته اند. بنابراین وقتشه که ترس ها رو رها کنی و با اطمینان برای لاغر شدن حرکت کنید.
- تعهد خود را بنویسید که از این لحظه تمام کارهایی که برای لاغر شدن انجام می دهم را متوقف کرده و با تمام تمرکز و توانم بر مسیر لاغری با ذهن متمرکز شوم.
- تعهد خود را بنویسید که از این لحظه ترس از لاغر نشدن را رها می کنم و با اطمینان از لاغر شدن در مسیر لاغری با ذهن به حرکت خود تا کسب نتیجه عالی ادامه خواهم داد.
برای شعله ور کردن اشتیاق و انگیزه درونی لاغر شدن باید از هر طریق ممکن به خودتان انرژی و انگیزه بدهید. از این طریق به قدرت لاغری نهفته در وجودتان انرژی و قدرت بیدار شدن و غلبه بر چاقی را وارد می کنید.
برای این منظور در پاسخ به سوالات زیر با شرح انشایی جواب دهید.
- چقدر اطمینان داری که توانایی لاغر شدن دارید؟ به صورت کامل شرح دهید.
اگر اطمینان دارید با شرح دادن درباره دلایل خود اطمینان و انگیزه خود را بیشتر کنید و اگر اطمینان ندارید با نوشتن درباره طریقه آشنایی و احساسی که از بودن در سایت تناسب فکری دارید در خودتان اطمینان و انگیزه لاغر شدن بوجود بیاورید.
برای باور کردن انتخاب شدنتان برای لاغر شدن داستان هدایت دوستان خود را بخوانید و داستان خودتان را به این مجموعه اضافه کنید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 3.74 از 383 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
به نام الله هدایتگر
سلام
من اومدم که بازبان دلم با شما حرف بزنم
چیزی که واقعا از ته دلم هست رو بیان کنم
راستش…
من یه دختری هستم که کلا زود اعتماد نمیکنم
و نمیتونم چیزی که به نظرم درست نیست را باور کنم و بهش اعتماد کنم
و من یک بار این صد گام رو گذروندم.اما بدون اعتماد قلبی!
دوبار ۱۲گام،اونم بدون اعتماد قلبی
اما حالا که حرف از دل شد
بگذارید راست و حسینی حرف دل رو بگم
من امروز با دیدن این فایل گریم گرفت؛
اشک ریختم و فهمیدم که آره من رو خدا هدایت کرد، میدونستم ها، اما بازم اعتماد نداشتم فکر میکردم خب شاید اتفاق بوده
اما الان از دل میگم
این اتفاق نیست
این جواب تمام اون اشک ها، اون حال بد ها،اون رنج هاو درد هاست ،
این جواب تمام اون گریه و التماس هایی هست که به خدا کردم و ازاو خواستم که نجاتم بده
مگه ایمان ندارم که جواب دعارو میده؟!
خب الان داده دیگه…
همین الان هم که مینویسم حالم دگر گونه
من دارم با دل حرف میزنم
دل دروغ نمیگه..
خب میتونستم خیلی راحت از این روش گذر کنم
میتونستم خسته بشم
از بین اون همه روش که جلوم بود میتونستم روی این روش دست نگذارم
اصلا منی که خیلی سریع وا نمیدم و به روش های گوگل اعتمادی ندارم ، چی شد یهو سر از این جا در آوردم؟!
مگه غیر از اینه که فقط خدا بود و دست خدا منو گرفت و اورد؟!
کِی میخوای باور کنی دختر؟!
حالا که داری بها از عمری که برنمیگرده میدی ،
حالا که خدا بهترین راه رو جلوت گذاشته..
حالا که بغلت کرده…
درسته بی اعتماد باشی ؟!
خوبه که زودی اعتماد نمیکنی ، اما الان دیگه وقتشه
من از خدا خواستم که اگر این مسیر اشتباهه منو ازش بیاره بیرون و از جلوی راهم برش داره
اما اگه درسته بهش اعتماد قلبی بیارم و با تمام وجودم باورش داشته باشم
اصلا دیگه خسته شده بودم که همش باشک و تردید قدم بر میداشتم
زبان میگفت اعتماد کردم
اما دل میگفت نه!
به همان خدایی که جانم در دستانش هست
خدا بد بنده هاشو نمیخواد
اگه این مسیر درست نبود من باتمام وجودم این حرف های استاد را باور نمیکردم و از شدت شوق و سپاسگزاری از خدا و مهربانیش برای هدایتم اشک نمیریختم
شمایی که این نوشته رو میخونی رو نمیدونم
اما من باور قلبی آوردم
خدا اگه ببینه که بندش در یک مسیره که نتیجه نمیگیره خب هدایتش نمیکنه
حتما این قدرت رو در من دیده که منو هدایت کرده
وقتشه بهش بگم و نشون بدم قدر دان لطف بیکرااااانشم ولایق لاغر شدن هستم
پس حالا تنها یک هدف دارم و راه برگشتی نیست
من باید لاغر بشم
لاغری شجاعت میخواد…
ایمان میخواد ،…
اعتماد میخواد …
اگه نداری …
پس مرگ بهتره
باید اینقدر ایمان داشته باشی،به هدایت خداوند
که شجاعت ترک تمام اون روش های قبلی رو داشته باشی
و ایمان و شجاعت تو با اعتماد به این مسیر تورو به لاغری میرسونه
پس یا باید لاغر شد ،یا بایدمرد..
یا بمیر یا تغییر کن
خدایا بهت اعتماد و ایمان دارم و تمام روش هارو میگذارم کنار که ایمانم بهت ثابت بشه
این حرف هایی که زدم همه از دل بود
من با دلم حرف زدم
امید وارم که حرفی که از دلم بود رو درک کرده باشید
استاد من به این مسیر اعتماد کردم
بالا خره اعتماد کردم 🙂
ممنونم ازتون
حق نگهدار دل همتون 🙂
به نام الله مهربان
سلام مجدد به همه دوستان عزیزم و استاد عزیز
خوب من خیلی وقته توی دفترم به این سوالات جواب دادم اما دیروز واقعاً وقت نداشتم و نتونستم توی سایت فعال باشم و اومدم که اینجا سوالاتی که توی دفترم جواب دادم اینجا هم جواب بدم و برم سراغ گام بعدی
بله
چون بدم میومد همه منو نگاه کنن و همش مسخره بشم چون میترسیدم که حسرت لاغری تا ابد برای من بمونه
از چاقی میترسم چون بالا میره و حال من رو بدتر میکنه و باید سنگینی بیشتری رو روی خودم تحمل کنم
اینم بله دقیقاً مثل دوست هم مسیریمون
کل سوالات توی ذهن من پدیدار میشه اگه این همه رنج بکشیم آخرش نشه چی
اگه بدتر شد چی
اگه مسیرش جواب نداد اون وقت مجبور بودم تمسخر بیشتری رو بشنوم چی
کلی سوالات مزخرف دیگه که توی ذهنمون هی پدیدار میشه
ابداً نه
خوب ما معمولا از هرچی که بترسیم ازش دوری میکنیم اما ترس از چاقی طوری بود که با تمام ترسی که داشتیم اما کار خاصی نمیکردیم به عبارتی بهش عادت کرده بودیم و نه تنها کار خاصی نمیکردیم بلکه گسترششم میدادیم
خوب یه جورایی نه اگه میگم یه جورایی برای اینکه با این حالی که ترس از لاغر نشدن داشتم اما خیلی وقتا یه کاری کردم که به خودم جوابی داده باشم و بگم حداقل من یه کاری رو انجام دادم اما بازم چون اطمینان کاملی نداشتم از اینکه میتونم لاغر بشم اون کار کاملاً بیفایده بوده
اما خوب یه جورایی هم نه چون بعضی وقتا قبل از اینکه این مسیر رو شروع کنی هی به خودت میگی خب اگه این مسیر نتیجه نده و کلی عمرتو هدر بدی پای یه مسیر اشتباه و کلی از انرژیتو بذاری پای یک مسیری که ممکنه تو رو به خواستهات نرسونه چی و همین حرفا باعث میشه که منصرف بشی
من به خودم تعهد دادم و اینجا هم به شما میدم یه بارم که شده اعتماد کنم
صد روزم ۱۰۰ روزه تموم میشه
تعهد بدم که توی این ۱۰۰ روز تمام لحظاتم رو که میخوام برای لاغری استفاده کنم توی این سایت باشم و هیچ کار دیگهای انجام ندم
من از همین الان خودم رو جزیرهای میبینم که دارم با چاقی معامله میکنم و منصفانه و منطق اون را از خودم دور میکنم و خب برای اینکه به این جزیره برسم با قایق اومدم اما اون قایقها رو شکستم تا به خودم بگم که باید پیروز بشم
پس من متعهدم که هیچ ترسی از چاقی ندارم و اینقدر ادامه میدم تا پیروز بشم
راستش کارهایی که من برای لاغری انجام دادم رو شاید هیچ نوجوونی حتی به عنوان شکنجه نتونه اونها رو طاقت بیاره
من انقدر به خودم اطمینان دارم که میدونم توی مسیر اشتباهی که داشتم تونستم حتی بیشتر از انتظارم لاغر کنم
انقدر که میدونم چه روزهایی رو فقط با خوردنش چند تا دونه خرما و سیب گذروندم و چه اون روزها تمامش رو پیادهروی کردم و هر روز ۷۰۰ حالا یک کمتر یا بیشتر دراز نشست میرفتم
من کارهایی برای لاغری کردم که شاید مغز بعضیا سوت بکشه از این همه شکنجهای که با خودم دادم و براشون سوال بشه که چه جوری زنده موندم
و همه اینا رو از لطف خدا میدونم درسته اون روزها که تمام شکنجهها رو به خودم میدادم هر روزم رو با گریه شروع میکردم اما اون التماسهایی که به خدا کردم منو آورد توی یه مسیر زیبا که بهم بگه
تو توی مسیر اشتباه تونستی لاغر کنی پس اینجا که مسیر درستی هم هست میتونی
من به خودم اطمینان دارم که میتونم لاغر بشم چون چیزهایی از خودم دیدم که شاید هیچ نوجوونی از خودش ندیده باشه
من انقدر به توانایی خودم اطمینان دارم چون خوب میدونم که چه چیزهایی رو تحمل کردم
چه شعر قشنگیه که صائب تبریزی میگن
و آرامش و خوشیست پایان همه اضطرابها
من یه نوجوانیم که تونستم از همون ابتدا تجربههایی رو داشته باشم که شاید هیچ نوجوونی تو این سن تجربهها رو نداشته باشه
من به توانایی خودم و وجود الله م ایمان دارم و ادامه میدم
این بخشی از داستان من بود
ممنون از لطفتون استاد