مسیر لاغری من ۱۰۰ گام برای یادگیری لاغری با ذهن است.
همه افرادی که اضافه وزن دارند می توانند از آن برای یادگیری لاغری با ذهن و شروع حرکت خود به سمت تحقق رؤیای لاغر شدن استفاده کنند.
مسیر لاغری با ذهن
من و بسیاری از شرکت کنندگان در دوره های لاغری با ذهن در پایان این مسیر در جنبه های مختلف زندگی انسان نقطه شروع حرکت خود نبودیم و تغییرات عالی را تجربه کردیم.
اطمینان دارم شما دوست عزیزی که این نوشته را می خوانی و تصمم قاطع گرفته ای که برای لاغر شدن از مسیر لاغری من استفاده کنید در پایان این مسیر تفاوت های زیادی با نقطه شروع خواهید داشت، اگر به همان شکل که من و دیگران با اشتیاق و احساس خوب در این مسیر حرکت کرده و استمرار داشته ایم شما هم با اشتیاق و تصمیم قاطع تمام مراحل آموزشی مسیر لاغری من را انجام داده و سعی کنید به آنچه در فایل های آموزشی گفته می شود عمل کنید.
چاقی و لاغری چیست؟
چاق شدن تغییر وضعیت شما از حالت متناسب به چاق بوده است.
این تغییر وضعیت به دلیل استمرار شما در مرور افکار چاق کننده و تکرار عادت های و واکنش های رفتاری چاق کننده بوده است.
لاغر شدن تغییر وضعیت شما از حالت چاق به متناسب است.
این تغییر وضعیت با استمرار در مرور افکار لاغر کننده و تکرار عادت ها و واکنش های لاغر کننده در شما ایجاد می شود.
توجه به این نکته بسیار اهمیت دارد که نه چاق شدن شما به صورت جهشی و در مدت زمان کوتاه بوده است و نه لاغر شدن شما در مدت زمان کوتاه و به صورت جهشی میسر خواهد بود. بنابراین در همین شروع حرکت در مسیر لاغری من متعهد باشید به دنبال لاغر شدن در مدت زمان چند روز یا یک هفته نباشید. باید در هر شرایطی مسیر لاغری من را طی کنید.
تغییر ذهن چاق به لاغر در مسیر لاغری من
شما در مسیر لاغری من در حال یادگیری اصول لاغری با ذهن هستید بنابراین در مراحل یادگیری و بالابردن مهارت خود در عمل به آموزش های لاغری با ذهن نباید انتظار لاغر شدن و رسیدن به شرایط ایده آل را داشته باشید.
همانطور که شما اگر برای یادگیری نواختن گیتار در کلاس آموزشی ثبت نام کنید در هفته اول، ماه اول و حتی یک یا چند سال اول انتظار حضور در کنسرت و نوازندگی برای خوانندگان مطرح را از خود ندارید.
چرا که می دانید در حال یادگیری نواختن گیتار هستید و این موضوع برای شما کاملا منطقی است و غیر از این از خود انتظار ندارید و اگر کسی به شما بگوید که زودتر گیتار زدن را یاد بگیر که سریعتر بعنوان نوازنده در کنسرت ها حضور داشته باشید پاسخ شما قطعا این خواهد بود که نوازنده شدن نیاز به تمرین، تکرار و استمرار دارد.
طی کردن مراحل یادگیری نواختن گیتار را نمی توان با عجله کردن یا تعیین کردن زمان حضور در فلان کنسرت تغییر داد.
در بهترین حالت اگر شما هر بار که برای یادگیری نواختن گیتار در کلاس درس حاظر می شوید با احساس خوب و اشتیاق حضور پیدا کنید و تمام مراحل تمرینی را به شکل عالی انجام دهید و تکرار و استمرار داشته باشید، شما در یادگیری و نواختن گیتار پیشرفت خوبی خواهید داشت اما به معنای رسیدن به درجه استادی یا رسیدن به شرایطی که در کنسرت ها مشغول نوازندگی شوید نیست.
اطمینان دارم با توضیحات من درباره یادگیری و نواختن گیتار موافق هستید.
لاغر شدن باید در ذهن شما مانند یادگیری و نواختن گیتار باشد. عجله کردن برای لاغر شدن نتیجه ای جز شکست و چاق تر شدن برای شما به ارمغان نخواهد داشت.
به این موضوع فکر کنید و سعی کنید به شکل کاملا منطقی در ذهن خود بپذیرید که شما قصد یادگیری لاغر شدن با قدرت ذهن را دارید. این طریق لاغر شدن با تمام روش هایی که قبلا برای لاغر شدن استفاده کرده اید تفاوت دارد و البته نتیجه این روش نیز با سایر روش ها متفاوت است.
در مسیر لاغری من شما بجای تحت فشار قرار دادن جسم خود برای لاغر شدن، ذهنتان را تحت آموزش قرار می دهید.
وقتی در ذهن شما فرمول ها و تصاویر ذهنی جدید همسو با لاغر شدن ایجاد شود، لاغر شدن بعنوان یک آرزو یا خواسته در ذهن ناخودآگاه شما شکل می گیرد. مغز که مرکز فرماندهی جسم است دستورات لازم برای تحقق رؤیای لاغری را به بخش های مختلف بدن ارسال می کند و روند لاغر شدن به آرامی انجام می شود.
یادگیری به منزله لاغر شدن نیست
لاغر شدن با قدرت ذهن نیاز به تغییر نگرش ذهن از چاقی به لاغری دارد و این مهم از طریق آموزش ذهن انجام می شود.
ذهن برای یادگیری نیاز به شنیدن، دیدن، نوشتن، انجام تمرینات و سعی در عمل کردن به آنچه یاد گرفته اید دارد.
محققان طی چندین مطالعه درباره روند یادگیری انسان به حقایق زیر دست پیدا کرده اند.
- ۱۰ درصد از آنچه می خواند را به راحتی ذخیره می کند.
- ۲۰ درصد از آنچه می شنود را به راحتی ذخیره می کند.
- ۳۰ درصد از آنچه می بیند را به راحتی ذخیره می کند.
- ۵۰ درصد از آنچه می بیند و می شنود را به راحتی ذخیره می کند.
- ۷۰ درصد از آنچه می گوید و می نویسد را به راحتی ذخیره می کند.
- ۹۰ درصد از کاری که انجام می دهد را به راحتی ذخیره می کند.
بنابراین گوش دادن و تکرار کردن تنها یک بخش از سه بخش لازم برای لاغر شدن است. بخش های بعدی شامل: “تمرین کردن” و سعی در “عمل کردن به آموزش ها” است که با عجله کردن به دست نمی آید.
اگر شما تمام محتوای سایت تناسب فکری را در یک هفته با دقت تماشا کنید و به خوبی تمرینات آن را انجام دهید تضمین می کنم در پایان هفته لاغر نخواهید شد.
تفاوت لاغر شدن ذهنی با لاغر شدن جسمی
لاغر شدن فرایندی جسمی است امــــــا یادگیری فرایندی ذهنی است.
شاید بتوان با دقت و تمرکز داشتن و انجام تمرینات و استمرار، فرایند ذهنی در یادگیری را سرعت بخشید اما به هیچ وجه نمی توانید به هیچ شکلی فرایند جسمی را سریع تر کنید. پس قید سریع لاغر شدن را بزنید اگر می خواهید به شکل صحیح، عالی و برای همیشه لاغر شوید.
از خود سوال کنید:
1- می خواهم خیلی سریع و تا فلان تاریخ لاغر شوم و پس از مدتی کوتاه دوباره چاق شوم؟
2- دوست دارم با روشی صحیح و اصولی بدون تعیین زمان و عجله داشتن، مراحل لاغری با ذهن را بیاموزم و برای همیشه متناسب بمانم؟
پاسخ شما، از همین ابتدا تکلیف شما را برای لاغر شدن مشخص می کند.
مسیر لاغری من فرصتی است برای بازیابی تمام آنچه بخاطر چاقی از دست داده ایم. اعتماد به نفس، شادی، احساس خوب، سلامتی، شادابی، با لذت غذا خوردن، بدون استرس و نگرانی غذا خوردن، آرامش ذهنی و هر آنچه به واسطه چاقی از ما گرفته شده است.
هرآنچه برای چاق شدن بعنوان بهای چاقی پرداخت کرده ایم را در مسیر لاغری من بعنوان پاداش دریافت می کنیم.
احساس خوب قرار گرفتن در مسیر صحیح لاغر شدن، رهایی از دردها و تجربه دوباره سلامتی، رسیدن به آرامش ذهنی، تجربه شاد بودن، تجربه طعم لذیذ غذاها و بسیاری موارد دیگر پاداش افرادی است که با اشتیاق و احساس خوب در مسیر لاغری من قدم گذاشته و با اطمینان به توانایی ذهن خود در لاغر شدن در این مسیر استمرار دارند.
✍️ تمرین آموزشی 📖
ترس از چاقی یا ترس از لاغر نشدن مهمترین مانع کسب نتیجه عالی در مسیر لاغری من است. بنابراین لازم است در قدم اول شجاعت روبرو شدن با ترس های خود را داشته باشیم.
اگر از چاق تر شدن ترس دارید، اگر از لاغر نشدن می ترسید باید شجاعت روبرو شدن با ترس های ذهن خود را داشته باشید.
۳۵ سال چاق بودن باعث شده بود که به شدت از چاق تر شدن ترس داشته باشم چون هر سال چاق تر می شدم.
۳۵ سال چاق بودن سبب شده بود به شدت از لاغر نشدن ترس داشته باشم چون بارها برای لاغر شدن تلاش کرده بودم اما نتیجه نگرفته بودم.
اما با همه ترس هایی که در من وجود داشت تصمیم گرفتم برای موفق شدن در مسیر لاغری با ذهن بر ترس هایم غلبه کنم. با خودم گفتم حتی اگر در این مسیر بخاطر چاق تر شدن یا هرگز لاغر نشدن بمیرم ارزشش را دارد چون بر ترس های سی و چند ساله ام غلبه کرده ام.
اگر اینجا هستی باید شجاعت داشته باشی. مسیر لاغری من جای افراد ترسو نیست. ترسوها همیشه چاق خواهند ماند اما شجاع ها فرصت تجربه رویای لاغری خود را خواهند داشت.
برای روبرو شدن و گذر از ترس ها نیازه که اول ترس ها را بشناسیم. با دقت و شرح انشایی به سوالات مطرح شده پاسخ دهید.
- از چاق تر شدن ترس دارید؟ چرا؟
- از لاغر نشدن ترس دارید؟ چرا؟
حالا وقت مواجه شدن با حقیقته.
- ترس از چاق تر شدن مانع چاق شما شده است؟ شرح دهید.
- ترس از لاغر نشدن مانع اقدام شما برای لاغر شدن شده است؟ شرح دهید.
همیشه از چاق تر شدن می ترسیدم اما هر سال چاق تر می شدم و جالب اینکه با تمام ترس از لاغر نشدن اما همیش به دنبال روش جدید برای لاغر شدن بودم.
پس ترس های من هیچ نتیجه ای برای من نداشته اند. بنابراین وقتشه که ترس ها رو رها کنی و با اطمینان برای لاغر شدن حرکت کنید.
- تعهد خود را بنویسید که از این لحظه تمام کارهایی که برای لاغر شدن انجام می دهم را متوقف کرده و با تمام تمرکز و توانم بر مسیر لاغری با ذهن متمرکز شوم.
- تعهد خود را بنویسید که از این لحظه ترس از لاغر نشدن را رها می کنم و با اطمینان از لاغر شدن در مسیر لاغری با ذهن به حرکت خود تا کسب نتیجه عالی ادامه خواهم داد.
برای شعله ور کردن اشتیاق و انگیزه درونی لاغر شدن باید از هر طریق ممکن به خودتان انرژی و انگیزه بدهید. از این طریق به قدرت لاغری نهفته در وجودتان انرژی و قدرت بیدار شدن و غلبه بر چاقی را وارد می کنید.
برای این منظور در پاسخ به سوالات زیر با شرح انشایی جواب دهید.
- چقدر اطمینان داری که توانایی لاغر شدن دارید؟ به صورت کامل شرح دهید.
اگر اطمینان دارید با شرح دادن درباره دلایل خود اطمینان و انگیزه خود را بیشتر کنید و اگر اطمینان ندارید با نوشتن درباره طریقه آشنایی و احساسی که از بودن در سایت تناسب فکری دارید در خودتان اطمینان و انگیزه لاغر شدن بوجود بیاورید.
برای باور کردن انتخاب شدنتان برای لاغر شدن داستان هدایت دوستان خود را بخوانید و داستان خودتان را به این مجموعه اضافه کنید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 3.74 از 383 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام استاد🙋♀️ سلام دوستان🙋♀️
من امروز تا گام ٣٤ رو مداوم پيش اومدم خداروشكر و ميخام از خودم و تغييراتم تا بِه اينجا بگم.
تغييرات من ديگه با تقلا نيست مثل مسيرهاي گذشته كه بِخام با زور و با نيروي ذهن آگاه كاري از پيش ببرم، اينو درسشو تو اين دورهخيلي خوب متوجه شدم و خيلي برام دلچسب بود كه من رو باورهام كار كنم و كد نويسي لاغري بهش بدم ، اون مركز فرماندهي كه كدهايلاغري رو جايگزين كدهاي چاقي كرديم توش، فرمان و كد لاغري ميفرسته بِه مغز و مغز هم رفتار لاغري رو از خودش بروز ميده و رفتارشخيلي همسو لاغري ميشه
برعكس سري هاي قبل كه من داشتم با ذهن آگاه بر خلاف فرمان ذهن ناخودآگاه مسير رو ميرفتم همش سختي بود همش تقلا بود،آخرشم كم مياوردم و بي خيال ميشدم
من تو اين دوره خودم و توانايي هام رو باور كردم انقد قبلا سركوب كرده بودم خودم رو كه تو بي عرضه اي نميتوني لاغر بشي اما اينبارهر سري استاد تو فايل ها گفتن كه تو توانمندي كه براي لاغر شدن حركت كردي بارها وزن كم كردي ، نرسيدي بِه هدف تقصير تو نبودهمسير اشتباه بوده ، من ايمان دارم اينجا تنها جايي كه من بِه لاغري باهاش ميرسم و لاغر ميمونه، اينجا سرزمين لاغر هاست ، و منمهدايت شدم از طريق نيروي الله در اين مسير عالي و مطمعنم لاغر ميشم ، ايمان دارم كه ميشه ، خدايا شكرت
اين حال خوب اين باورها قبلا نبودا، نميخام برام عادي بشه ، دلم ميخاد هر روز تو شكرگزاريم بنويسم از اين حال خوب كه قبلا هر روزمذهنم همش درگير غذاها بود ، درگير خوردن و اعتياد بِه چاقي ، تو كابينت چي هست برم بخورم ، غذا چي بپزم خيلي حال بده
تو اوج كارهاي مهم هم من تمركز نداشتم و حالا ميرفتم ميخوردم ، از اونور عذاب وجدان خوردن و ترس از چاقي با اون مواد غذايي ،فشار شكم ، آخ كه چقد حالم بد ميشد ، وقتم هدر ميرفت از كارهاي مهم ميزدم ، پرخاشگر و عصبي ميشدم … ولي اين روند تكراريادامه داشت
و منو واقعا داغون كرده بود ، كي آدم بي چاره ميشه؟ وقتي كه وابستس به عادتي ، تنها چارش اون كاره ، اگر انجامش نده بِه بي چارگيميرسه ! خوردن و اعتياد چاقي از سر عادت براي من وابستگي به خوردن آورده بود كه اگر نميخوردن بي چاره ميشدم و تنها راه چارمشده بود خوردن .
خدارو هزاران مرتبه شكر براي اين روزا كه اون رفتارها نيست ، نميتونم بگم كاملا از بين رفته كاملا اصلاح شده ، اما ميتونم بگم ٨٠٪ بهبود پيدا كردم ، گاهي پيش مياد اگر با حضور ذهن نباشم رفتار قبل تكرار بشه لقمه اضافه تر از فرمان سيري بخورم. اما از كامنتدوستان ياد گرفتم قبل شروع خوردن رها باش رها از ذهنيت ترس كالري اون ماده و با آسودگي و لذت و آرامش بخور ، حالا سير شديميخاي اضافه بخوري ازت خودت بپرس لذت خوردن ؟ يا لذت لاغري؟ و اينا خيلي بهم كمك ميكنه
اينكه درك كردم خوردن براي نياز بدن فقط بايد انجام بشه
خوردن ارزش نيست خوردن تفريح نيست غذاي هزار رنگ براي مهمان ارزش نيست همش بِه مهمان انواع خوراكي هارو دادن ارزش نيست، در ذهنت رو خاطرات ببند و از خاطره اون غذا و رستوران در بيا خاطرات تفريحات عالي براي خودت بچين ، براي خودت ارزش فايل باش، آشغال وارد بدنت نكن و از مواد مغذي و سالم استفاده كن ، به اندازه نيازت موقع احساس گرسنگي بخور و از حال خوبت لذت ببر وباور كن بِه راحتي چاق شدن ميتوني با اين مسير شگفت انگيز متناسب و شگفتي ساز بشي💚
خوب چندتا مثال هم بزنم از خودم ؛ ما يك سفر اومديم تهران ، و خوب قراره اقوام رو ببينيم و مهموني دعوت ميشيم ، قبل اومدن تهران بهخودم گفتم تهران مثل امتحان ميان ترمه براي تو و بايد درسهاي اين مدت رو پس بدي و قرار نيست مثل قبل يك سفر و مهموني و غذاهايرنگي همه برنامه تو رو بهم بزنه ، جالبه اينا در كنار گفته هاي ذهن آگاهم تاكيد ذهن ناخودآگاهم هم بود ، و اصلا اون خلاف اينو نميگفت، اتفاقا همراهيم ميكرد و ميگفت بايد موقع گرسنگي بخوري و موقع سيري دست از غذا بكشي.
خداروشكر براي اين تغييرات .
تو مسير سفر بستني با شير محلي خريديم ، انقد زياد بود من گفتم من اينو چه جوري بخورم ! اين خيلي زياده ، و نجوا ميگفت پول داديحالا يه بستني چيزي نيست حيفه، ولي من اصلا نميتونستم قبول كنم بخورمش آرام آرام فقط روي بستني رو يكم خوردم و گفتم نميخورمديگه
چندتا سگ اونجا بودن صدا كردم بهشون بستني دادم، از اينكه مواد خوراكي رو دور بريزم حس بدي ميگيرم ، اما تو رامسر هر موقعسير ميشم بقيه غذا براي سگ ها و گربه ها و مرغ هاي همسايه است اتفاقا اينجوري ديگه حس اسراف ندارم و راحت موقع سيري دستاز غذا ميكشم و حتي غذايي بمونه و دست نخورده هم باشه و بدونم نميخوريم ديگه حتما ميدم حيوونا نگه نميدارم .
الان اينطوري شدم سراغ هر مواد خوراكي ميرم
ذهنم ازم ميپرسه گرسنه اي!؟ اگر سيري بذار بعدا بخور 😊
ديروز چندتا كار بيرون داشتيم و صبحانه خورديم زديم بيرون قبل ساعت دو دخترم گرسنه بود و بايد بعدش ميرفت دندونپزشكي غذايمورد علاقش رو گرفتم و اونم اندازه كه سير بشه با اشتها خورد و گفت بقيه اش باشه شب بخورم. از همسرم پرسيدم كه اگر گرسنه نيستما بعد دندونپزشكي چيزي بخوريم. اونم گفت آره و گرسنه نيست .
بعد دندونپزشكي خوب گرسنه شده بوديم قرارم بود بريم خونه خواهر همسر سر بزنيم ديگه ساعت حدود ٤ بود و منم گرسنگي رو از علايمشكمم ميفهميدم ، بعد يه چيزي درونم گفت خوب الان ميري مهموني كلي پذيرايي ميشي الان بري رستوران غذا بخوري ديگه سير سيريتا ساعت ها ، اگر ميخاي تو مهموني چيزي بخوري رستوران نرو اگر نه نميخوري خوب برو رستوران ، بعد ديدم آره دلم ميخاد تو مهمونياز خوراكي ها بخورم پس نبايد ميرفتم رستوران همسرمم كه خيلي همراهه و خودش خيلي رفتار غذاييش با نكاتي كه از دوره بهش گفتمتغيير كرده ، بهش گفتم من اين تصميم رو دارم اونم گفت آوه منم ترجيح ميدم اونجا چيزي بخورم و خلاصه رفتيم كلي پذيرايي شديم و بِهاندازه از اون مواد خوراكي خورديم و سير شديم و خوشحال شدم از تصميمم و هدايت درونيم.
اما اينو بگم ديروز ديدم همسرم چندتا از لباس هاي قبلش رو پوشيد چقد لاغر شده و چقد لباس ها براش گشاد شده خيلي به چشم ميومدهمينطور دخترم شكمش رفته تو
همسرم رو تحسين كردم ، اما نجوا اومد ببين تو لاغر نشدي ببين تو فلان …
سعي كردم آروم باشم و بگم من كلي تغيير كردم و همسرم كلا آدم چاقي نبود و الانم متناسب تر شده و اون باورهاي چاقي منو نداشت،گفتم ببين توام تغيير كردي تو كدهاي ذهنيت حال خوبت احساس عالي و قطعا توام لاغر شدي و مطمعن باش لاغر تر هم ميشي.
ولي اون نجوا بود، عصر رفتم آرايشگاه ، آرايشگرم كه منو ميشناخت بهم گفت چاق شدي 😂 واقعا خندم گرفت ، و جالبه اصلا ناراحتنشدم و نجوا نداشتم ، گفتم ببين جواب فركانسي كه فرستادي اينطوري اومد برات ، و انقد حالم خوب بود
رفتم براي خريد ، من كلا آدم وزن كردن نيستم و سالي يكي دوبار نهايت وزن ميكنم . و قبل دوره هم طبق وزن تابستونم و چون هيچتغييري نكرده بودم احتمالا همون وزن ٩١ خرده اي بودم
خلاصه داشتم از كنار داروخانه رد ميشدم گفتم وزن كنم ، وزن كردم ديدم خدايا شكرت شدم ٨٦٨٠٠ ، خيلي حس خوبي بهم داد ، بعدششب مهموني رفتيم خونه پدر همسرم ، بهم گفتن خيلي خوب لاغر شدي ، مادر همسرم چند بار بهم گفت ،اينم باز جواب فركانسم بود،خداروشكر واقعا .
امروز ٩٩١٢٥ ميخام درسها و نكات رو دوره كنم و ايشالا فردا ميرم گام ٣٥ و مسير عالي تناسب ذهن و اندام رو با حال خوب ادامهميدم.
استاد عزيزم ازتون بي نهايت سپاسگزارم 💛
سلام استاد جان
سلام دوستان همراه در مسیر شگفتی سازی
سال نو ، قرن جدید ، مبارکشون باشه
خلق کنید لحظات شاد شاد شاد پر از آرامش و لذت و تندرستی و ثروت و فراوانی باشه براتون
و محقق کنید رویاهاتونو
و من هم محقق میکنم رویای لاغری رو قطعا و در مسیر متناسب شدن متعهدانه پیش خواهم رفت
خداروشکر برای ۱۰۰ گام پر از آگاهی و یادگیری و لذت و پیشرفت ، خدا قوت استاد جان، سپاسگزارم ازتون، خدا بهتون خیر و روزی این کار بی نظیر رو بده.
استاد من بیشتر از دو هفته گوشی نداشتم و دیروز گوشیم رسید دستم
این مدت هر روز فایل دیدم و خوندن و نوشتم اما با کامپیوتر بودم و کامنت نوشتن برام سخت بود
تجربیات مختلفی داشتم لیز هم خوردم چندین بار و حسم بد هم شد اما گفتم جدا نمیشم از فایل ها الان گام ۵۳ هستم، تصمیم گرفتم برگردم از ابتدا فایل هارو مرور کنم نوشته های دفترم رو بخونم بعد به مسیرم ادامه بدم ، چون مرور نکردم خیلی مطالب که مهم هستن فراموشم شده و گفتم تو شروع سال مرور کنم و پر قدرت برم تا ۱۰۰ گام آخر، از خدا میخوام تو این مدت برام فراهم کنه دوره رو شرکت کنم و انتظار ورود به سرزمین لاغرهارو میکشم
تو این مدت دو ماهه واقعا دستاورد زیاد داشتم و میگم حتما
بولدتریتش دیگه تفریح من و همسرم رستوران کافه و کلا هر موقع میخوایم صحبت کنیم خوراکی باید باشه نیست و به راحتی این عادت مخدر چاقی مون ترک شد
امسال سال تندرستی و تناسب برای من
هدف اصلی امسالم رو گذاشتم تناسب اندام و براش همه تلاش ذهنی و عملی رو میکنم
پیش به سوی متناسب شدن