0

مسیر لاغری من – مقدمه

مسیر لاغری من
اندازه متن

مسیر لاغری من ۱۰۰ گام برای یادگیری لاغری با ذهن است.

همه افرادی که اضافه وزن دارند می توانند از آن برای یادگیری لاغری با ذهن و شروع حرکت خود به سمت تحقق رؤیای لاغر شدن استفاده کنند.

مسیر لاغری با ذهن

 من و بسیاری از شرکت کنندگان در دوره های لاغری با ذهن در پایان این مسیر در جنبه های مختلف زندگی انسان نقطه شروع حرکت خود نبودیم و تغییرات عالی را تجربه کردیم. 

اطمینان دارم شما دوست عزیزی که این نوشته را می خوانی و تصمم قاطع گرفته ای که برای لاغر شدن از مسیر لاغری من استفاده کنید در پایان این مسیر تفاوت های زیادی با نقطه شروع خواهید داشت، اگر به همان شکل که من و دیگران با اشتیاق و احساس خوب در این مسیر حرکت کرده و استمرار داشته ایم شما هم با اشتیاق و تصمیم قاطع تمام مراحل آموزشی مسیر لاغری من را انجام داده و سعی کنید به آنچه در فایل های آموزشی گفته می شود عمل کنید. 

چگونه لاغر شدم
نتیجه آموزش های لاغری با ذهن

چاقی و لاغری چیست؟

چاق شدن تغییر وضعیت شما از حالت متناسب به چاق بوده است.

این تغییر وضعیت به دلیل استمرار شما در مرور افکار چاق کننده و تکرار عادت های و واکنش های رفتاری چاق کننده بوده است. 

لاغر شدن تغییر وضعیت شما از حالت چاق به متناسب است.

این تغییر وضعیت با استمرار در مرور افکار لاغر کننده و تکرار عادت ها و واکنش های لاغر کننده در شما ایجاد می شود.

 توجه به این نکته بسیار اهمیت دارد که نه چاق شدن شما به صورت جهشی و در مدت زمان کوتاه بوده است و نه لاغر شدن شما در مدت زمان کوتاه و به صورت جهشی میسر خواهد بود. بنابراین در همین شروع حرکت در مسیر لاغری من متعهد باشید به دنبال لاغر شدن در مدت زمان چند روز یا یک هفته نباشید. باید در هر شرایطی مسیر لاغری من را طی کنید.

تغییر ذهن چاق به لاغر در مسیر لاغری من

تغییر ذهن چاق به لاغر در مسیر لاغری من

شما در مسیر لاغری من در حال یادگیری اصول لاغری با ذهن هستید بنابراین در مراحل یادگیری و بالابردن مهارت خود در عمل به آموزش های لاغری با ذهن نباید انتظار لاغر شدن و رسیدن به شرایط ایده آل را داشته باشید.

همانطور که شما اگر برای یادگیری نواختن گیتار در کلاس آموزشی ثبت نام کنید در هفته اول، ماه اول و حتی یک یا چند سال اول انتظار حضور در کنسرت و نوازندگی برای خوانندگان مطرح را از خود ندارید. 

چرا که می دانید در حال یادگیری نواختن گیتار هستید و این موضوع برای شما کاملا منطقی است و غیر از این از خود انتظار ندارید و اگر کسی به شما بگوید که زودتر گیتار زدن را یاد بگیر که سریعتر بعنوان نوازنده در کنسرت ها حضور داشته باشید پاسخ شما قطعا این خواهد بود که نوازنده شدن نیاز به تمرین، تکرار و استمرار دارد. 

طی کردن مراحل یادگیری نواختن گیتار را نمی توان با عجله کردن یا تعیین کردن زمان حضور در فلان کنسرت تغییر داد.

در بهترین حالت اگر شما هر بار که برای یادگیری نواختن گیتار در کلاس درس حاظر می شوید با احساس خوب و اشتیاق حضور پیدا کنید و تمام مراحل تمرینی را به شکل عالی انجام دهید و تکرار و استمرار داشته باشید، شما در یادگیری و نواختن گیتار پیشرفت خوبی خواهید داشت اما به معنای رسیدن به درجه استادی یا رسیدن به شرایطی که در کنسرت ها مشغول نوازندگی شوید نیست. 

اطمینان دارم با توضیحات من درباره یادگیری و نواختن گیتار موافق هستید.

 لاغر شدن باید در ذهن شما مانند یادگیری و نواختن گیتار باشد. عجله کردن برای لاغر شدن نتیجه ای جز شکست و چاق تر شدن برای شما به ارمغان نخواهد داشت.

به این موضوع فکر کنید و سعی کنید به شکل کاملا منطقی در ذهن خود بپذیرید که شما قصد یادگیری لاغر شدن با قدرت ذهن را دارید. این طریق لاغر شدن با تمام روش هایی که قبلا برای لاغر شدن استفاده کرده اید تفاوت دارد و البته نتیجه این روش نیز با سایر روش ها متفاوت است.

در مسیر لاغری من شما بجای تحت فشار قرار دادن جسم خود برای لاغر شدن،‌ ذهنتان را تحت آموزش قرار می دهید.

وقتی در ذهن شما فرمول ها و تصاویر ذهنی جدید همسو با لاغر شدن ایجاد شود، لاغر شدن بعنوان یک آرزو یا خواسته در ذهن ناخودآگاه شما شکل می گیرد. مغز که مرکز فرماندهی جسم است دستورات لازم برای تحقق رؤیای لاغری را به بخش های مختلف بدن ارسال می کند و روند لاغر شدن به آرامی انجام می شود.

می خوام لاغر شدن رو یاد بگیرم
یادگیری لاغری با ذهن

یادگیری به منزله لاغر شدن نیست

لاغر شدن با قدرت ذهن نیاز به تغییر نگرش ذهن از چاقی به لاغری دارد و این مهم از طریق آموزش ذهن انجام می شود.

ذهن برای یادگیری نیاز به شنیدن، دیدن، نوشتن، انجام تمرینات و سعی در عمل کردن به آنچه یاد گرفته اید دارد.

محققان طی چندین مطالعه درباره روند یادگیری انسان به حقایق زیر دست پیدا کرده اند.

  • ۱۰ درصد از آنچه می خواند را به راحتی ذخیره می کند.
  • ۲۰ درصد از آنچه می شنود را به راحتی ذخیره می کند.
  • ۳۰ درصد از آنچه می بیند را به راحتی ذخیره می کند.
  • ۵۰ درصد از آنچه می بیند و می شنود را به راحتی ذخیره می کند.
  • ۷۰ درصد از آنچه می گوید و می نویسد را به راحتی ذخیره می کند.
  • ۹۰ درصد از کاری که انجام می دهد را به راحتی ذخیره می کند.

بنابراین گوش دادن و تکرار کردن تنها یک بخش از سه بخش لازم برای لاغر شدن است. بخش های بعدی شامل: “تمرین کردن” و سعی در “عمل کردن به آموزش ها” است که با عجله کردن به دست نمی آید. 

اگر شما تمام محتوای  سایت تناسب فکری را در یک هفته با دقت تماشا کنید و به خوبی تمرینات آن را انجام دهید تضمین می کنم در پایان هفته لاغر نخواهید شد. 

تفاوت لاغر شدن ذهنی با لاغر شدن جسمی

 لاغر شدن فرایندی جسمی است امــــــا یادگیری فرایندی ذهنی است.

 شاید بتوان با دقت و تمرکز داشتن و انجام تمرینات و استمرار، فرایند ذهنی در یادگیری را سرعت بخشید اما به هیچ وجه نمی توانید به هیچ شکلی فرایند جسمی را سریع تر کنید. پس قید سریع لاغر شدن را بزنید اگر می خواهید به شکل صحیح، عالی و برای همیشه لاغر شوید. 

از خود سوال کنید:

 1- می خواهم خیلی سریع و تا فلان تاریخ لاغر شوم و پس از مدتی کوتاه دوباره چاق شوم؟ 

2- دوست دارم با روشی صحیح و اصولی بدون تعیین زمان و عجله داشتن، مراحل لاغری با ذهن را بیاموزم و برای همیشه متناسب بمانم؟ 

پاسخ شما، از همین ابتدا تکلیف شما را برای لاغر شدن مشخص می کند. 

مسیر لاغری من فرصتی است برای بازیابی تمام آنچه بخاطر چاقی از دست داده ایم. اعتماد به نفس، شادی، احساس خوب، سلامتی، شادابی، با لذت غذا خوردن، بدون استرس و نگرانی غذا خوردن، آرامش ذهنی و هر آنچه به واسطه چاقی از ما گرفته شده است.

 هرآنچه برای چاق شدن بعنوان بهای چاقی پرداخت کرده ایم را در مسیر لاغری من بعنوان پاداش دریافت می کنیم. 

احساس خوب قرار گرفتن در مسیر صحیح لاغر شدن، رهایی از دردها و تجربه دوباره سلامتی، رسیدن به آرامش ذهنی، تجربه شاد بودن، تجربه طعم لذیذ غذاها و بسیاری موارد دیگر پاداش افرادی است که با اشتیاق و احساس خوب در مسیر لاغری من قدم گذاشته و با اطمینان به توانایی ذهن خود در لاغر شدن در این مسیر استمرار دارند.

✍️ تمرین آموزشی 📖

ترس از چاقی یا ترس از لاغر نشدن مهمترین مانع کسب نتیجه عالی در مسیر لاغری من است. بنابراین لازم است در قدم اول شجاعت روبرو شدن با ترس های خود را داشته باشیم.

اگر از چاق تر شدن ترس دارید، اگر از لاغر نشدن می ترسید باید شجاعت روبرو شدن با ترس های ذهن خود را داشته باشید.

۳۵ سال چاق بودن باعث شده بود که به شدت از چاق تر شدن ترس داشته باشم چون هر سال چاق تر می شدم.

۳۵ سال چاق بودن سبب شده بود به شدت از لاغر نشدن ترس داشته باشم چون بارها برای لاغر شدن تلاش کرده بودم اما نتیجه نگرفته بودم.

اما با همه ترس هایی که در من وجود داشت تصمیم گرفتم برای موفق شدن در مسیر لاغری با ذهن بر ترس هایم غلبه کنم. با خودم گفتم حتی اگر در این مسیر بخاطر چاق تر شدن یا هرگز لاغر نشدن بمیرم ارزشش را دارد چون بر ترس های سی و چند ساله ام غلبه کرده ام.

اگر اینجا هستی باید شجاعت داشته باشی. مسیر لاغری من جای افراد ترسو نیست. ترسوها همیشه چاق خواهند ماند اما شجاع ها فرصت تجربه رویای لاغری خود را خواهند داشت.

برای روبرو شدن و گذر از ترس ها نیازه که اول ترس ها را بشناسیم. با دقت و شرح انشایی به سوالات مطرح شده پاسخ دهید.

  • از چاق تر شدن ترس دارید؟ چرا؟
  • از لاغر نشدن ترس دارید؟ چرا؟

حالا وقت مواجه شدن با حقیقته.

  • ترس از چاق تر شدن مانع چاق شما شده است؟ شرح دهید.
  • ترس از لاغر نشدن مانع اقدام شما برای لاغر شدن شده است؟ شرح دهید.

همیشه از چاق تر شدن می ترسیدم اما هر سال چاق تر می شدم و جالب اینکه با تمام ترس از لاغر نشدن اما همیش به دنبال روش جدید برای لاغر شدن بودم.

پس ترس های من هیچ نتیجه ای برای من نداشته اند. بنابراین وقتشه که ترس ها رو رها کنی و با اطمینان برای لاغر شدن حرکت کنید.

  • تعهد خود را بنویسید که از این لحظه تمام کارهایی که برای لاغر شدن انجام می دهم را متوقف کرده و با تمام تمرکز و توانم بر مسیر لاغری با ذهن متمرکز شوم.
  • تعهد خود را بنویسید که از این لحظه ترس از لاغر نشدن را رها می کنم و با اطمینان از لاغر شدن در مسیر لاغری با ذهن به حرکت خود تا کسب نتیجه عالی ادامه خواهم داد.

برای شعله ور کردن اشتیاق و انگیزه درونی لاغر شدن باید از هر طریق ممکن به خودتان انرژی و انگیزه بدهید. از این طریق به قدرت لاغری نهفته در وجودتان انرژی و قدرت بیدار شدن و غلبه بر چاقی را وارد می کنید.

برای این منظور در پاسخ به سوالات زیر با شرح انشایی جواب دهید.

  • چقدر اطمینان داری که توانایی لاغر شدن دارید؟ به صورت کامل شرح دهید.

اگر اطمینان دارید با شرح دادن درباره دلایل خود اطمینان و انگیزه خود را بیشتر کنید و اگر اطمینان ندارید با نوشتن درباره طریقه آشنایی و احساسی که از بودن در سایت تناسب فکری دارید در خودتان اطمینان و انگیزه لاغر شدن بوجود بیاورید.

برای باور کردن انتخاب شدنتان برای لاغر شدن داستان هدایت دوستان خود را بخوانید و داستان خودتان را به این مجموعه اضافه کنید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 3.74 از 383 رای

https://tanasobefekri.net/?p=24254
396 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار tahere.norani
      1400/07/08 11:58
      مدت عضویت: 1497 روز
      امتیاز کاربر: 655 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,692 کلمه

      به نام خدا
      سلام به استاد عزیزم و همه ی دوستان
      من هم وقتی وارد سایت تناسب فکری شدم به خودم و قدرت خودم در لاغری اصلا اصلاً اطمینان نداشتم، و من نمیتونستم اون کلافگی که بین ذهن خوداگاهم و ناخوداگاهم سر خوردن پیش میاد رو حل و فصل کنم، با اطلاعات تغذیه ای فراوانم چه از کانال یوتیوپ و دنبال کردن ورزشکاران بدنساز و فوق العاده خارجی(اخه من تا حدودی به زبان انگلیسی مسلط هستم) و چه در اینستاگرام و دنبال کردن مربی های ایرانی و اشنا شدن با مفهوم کالری ورودی و خروجی و محاسبه مقدار پروتین و کرب و چربی متوجه شدم که من چطور باید بخورم و چقدر، ولی همیشه نمیتونستم نکاتی که انها میگن رو رعایت کنم، همیشه با خودم میگفتم مگه ما رباتیم که باید طبق مثلا این اطلاعات بخوریم و همیشه میگفتم بابا بدن ما خودش بهتر از همه میدونه الان با این حجم از ورزش و عضله چی نیاز داره و چی باید بهش داده بشه اخه بدن ما رو خدا هوشمند افریده اگه نیاز به پروتین داشته باشه خودش تو دل ما هوس غذاهای گوشتی ایجاد میکنه اگه کربوهیدرات بخواد تو دل ما هوس برنج و جو دوسر و نان و ….ایجاد میکنه، و اینهمه وقت برای توجه به مواد غذایی نیاز نیست، ولی حقیقتا مشکل من که اینا نبود من با خوردن پروتئین و کربوهیدرات و چربی به اون مقدار مشکلی نداشتم مشکل من کیک و شیرینی و نسکافه و بیسکویت و چای و شکلات و خلاصه تمام خوراکی های شیرین بود، من دلم غش میرفت برای خوردن این خوراکی ها، اصلا همش با خودم میگفتم این مربی واقعا نمیفهمه که من الان مثلا عصر باااااااید یه چیز شیرین با چای و قهوه بخورم ؟ اصلا مگه اون تو دل منه که بفهمه الان من چقدر نیاااااز به خوردن این چیزهای شیرین دارم، و مینشستم میخوردم اصلا من مثل یه موجود کاملا بی اختیار مینشستم مثلا حدود یه کیک دوقلو سوپر مارکتی رو با نسکافه یا چای یا قهوه میخوردم یا نصف یه بسته بیسکویت ساقه طلایی کرمدار رو میخوردم (حالا بماند که بعدش عذاب وجدان میگرفتم و میگفتم حالا که خراب کردم بزار فلان چیزو و فلان چیزم بخورم که این خوردن بیشتر از روی حرص و ناراحتی بود نه نیاز، یعنی دیگه اون حالت باااااید بخوری که اولش میخوردم رو نداشتم ولی از ناراحتی و از اینکه به نظر خوشمزه میاد یا بسته بندیش قشنگه یا اصلا دلم میخواد، لج بازی با ذهن سرزنشگرم میخوردم) و همیشه فکر میکردم که بقیه که میتونن لاغر بشوند مثل خواهرم که همیشه متناسبه به این دلیله که انها مثل من نیستند یعنی انها توی بدنشون چیزی وادارشون نمیکنه که حتما باید یه چیز شیرین در روز بخورند به مقداری که قشنگ ارضا بشوند اخه من همون بیسکویت رو نمیتونستم یکی دو دونه بخورم اصلا اگه یکی دو دونه میخوردم با اینکه هیچی نخورم برام هیچ فرقی نمیکرد تازه زجرش بیشتر بود چون طعمش هم در دهانم رفته بود 😋😋 خلاصه من همیشه بین ذهن خوداگاه یا همون اطلاعاتم و ذهن ناخوداگاهم درگیری و کشمکش داشتم، ذهن خوداگاه و اطلاعاتم میگفت نباید بخوری ذهن ناخوداگاهم اصلا نمیپرسید هجوم میبرد به سمت خوردن خوراکی های شیرین. و بعد از خوردن و ارضا شدن از طعم شیرینی حالا نوبت سرزنش ها بود که وارد عمل شود🙍‍♀️🙍‍♀️ و خلاصه که من هیچوقت به این منوال لاغر نشدم و این مشکل باهام بود تا هدایت شدم به سایت تناسب فکری، البته که اویل جسته و گریخته فایل ها رو گوش میدادم در مورد باورها اینکه چاقی ارثیه و من روی فلان فرد چاق خانواده ام رفتم و …. من این باورها رو نداشتم من میگفتم من به خاطره پرخوری و اینکه از خوردن برای استراحت و ارامش و لذت استفاده میکنم چاق هستم یعنی من از خوراکی های شیرین و خوشمزه برای رفع بی حوصلگی برای استراحت کردن برای خستگی درکردن برای ارامش داشتن برای تمرکز کردن استفاده میکنم و به همین دلیل چاق هستم و البته الانم همین رو میگم من به خاطره استفاده از مواد غذایی شیرین برای رفع دیگر نیازها و نه نیاز خوردن استفاده میکنم( خداروشکر که متوجه اشتباهم شدم چون دارم روش کار میکنم). خلاصه که من وارد سایت شدم با مشکل مصرف بالای شیرینیجات، حالا با خودم میگفتم خوب لاغری با ذهن که درسته اصلا قلبم گواه میداد و از قبل هم با مفاهیم قانون جذب اشنا بودم و همچنین متوجه بودم که یک نیرویی فراتر از اراده ی من در تصمیماتم برای لاغری دخالت میکنه و به من دستور خوردن میده حالا شروع کردم فایلها رو گوش دادم و چون منظم گوش نمیدادم و فایل ها رو به ترتیب گوش نمیدادم درست درک نمیکردم . اولا منم فکر میکردم این فایلها باید من رو لاغر کنه این فایلها باید یه کاری کنه، من اگه خودم میتونستم که تا حالا لاغر شده بودم، من اگه خودم میتونستم چیزهای شیرین نخورم که تا حالا انجام داده بودم و اینقدر رژیم هام شکست نمیخورد چون من در مقدار غذا مشکلی ندارم به اندازه میخوردم ولی امان از کیک و بیسکویت😋😋 پس من که اصلا به خودم هیچ اطمینانی نداشتم یعنی روی خودم که حسابی باز نکرده بودم چون من نمیتونستم شیرینی نخورم، اصلا این رو ازم نخواه🤣🤣 و حالا اومده بودم تو سایت تا با گوش دادن فایلها به صورت خود به خود من ببینم که اااااه من دیگه اشتها ندارم اصلا از شیرینی بدم اومده و خود به خود لاغر بشم اصلا شاید انها رو هم مثل قبل بخورم ولی چون تناسب فکری ذهنی با کار کردن روی باورهام با رفتار قبل نتایجم متفاوت شود من همون ادم قبلی باشم با رفتار قبلی ولی با نتایج متفاوت🙄🙄🙄
      حالا با این دیدگاه وارد سایت شدم چی میشنیدم ؟که مواد غذایی باعث چاقی نمیشود، ترس از خوردن باعث چاقی میشود. با خودم چی فکر میکردم؟ فکر میکردم خوب پس من چون از کیک میترسیدم چاقم میکرد پس حالا میامدم کیکم رو با خیال راحت از قبل هم بیشتر میخوردم( قبلش چون میترسیدم یکم رعایت میکردم بعدش هم برای کم کردن کالری مصرفی کلی روی تردمیل میرفتم تا بیشترش رو بسوزونم) حالا چی رو نمیشنیدم؟ بله این رو نمیشنیدم که این رفتار ما در رابطه با مواد غذایی که باعث چاق شدن ما میشود🤔
      نتیجه چی میشد؟ چاقی بیشتر، اندام نامتناسب تر. بعد با خودم میگفتم ای بابا من که الان بدون ترس میخورم با لذت میخورم ، به اندازه ای که باعث ارضا شدن حالت شیرینیم بشه میخورم پس چرا چاق شدم!!!!! حالا نگو من اونموقع داشتم فرمانهای غلط چاقیم رو با فقط باخیال راحت اجرا میکردم نه اینکه رفعشون میکردم یا اینکه در حال یادگیری فرمول های لاغری باشم نه من داشتم چیزی که واقعا بودم رو بدون احساس ترس به نمایش میزاشتم. البته الان فکر میکنم این روند برای من نیاز بود تا اول چیزی که واقعا هستم تمام فرمول های چاقیم رو ببینم و به نمایش بزارم چون همیشه مقداریش رو با ورزش و تردمیل و نخوردن پنهان میکردم و خودم هم نمیدونستم تا چه حد فرمول های چاقی دارم و الان قشنگ قادر شدم خود واقعیم رو ببینم. داشتم میگفتم که من میشنیدم که نباید ترس از خوردن داشته باشید نباید به چاقیتون توجه کنید کسانی بودند که هیچ چیزم نمیخوردند ولی چاقند پس چاقی به خاطره باوره به خاطره انتظار چاقی از خودتونه به خاطره توجه به چاقیتونه به خاطره اینکه فکر میکنید ارثیه و این جور چیزها. میخوام بگم استاد خیلی از ما دچار کج فهمی میشیم فکر میکنیم ما که هیچکار نباید بکنیم همینکه بفهمیم و اگاه بشیم که مثلا چاقی ارثی نیست خود به خود لاغر میشیم و درست متوجه چیزی که شما دارید سعی میکنید به ما بگید نمیشیم. متوجه نمیشیم وقتی شما میگید چاقی ارثی نیست به این دلیله که باباااااا تو به خاطره ارث چاق نشدی ارث بهونست تو به خاطره یک سری رفتار اشتباه چاق شدی که توی ذهن ناخوداگاهته، متوجه نمیشیم وقتی میگید مواد غذایی چاق نمیکنه به این معنی نیست که هرچی بخوری چاق نمیشی چون از خوردن نمیترسی بلکه منظور شما اینکه تا وقتی که به اندازه نیاز بدنت بخوری هیچ مواد غذایی قدرت چاق کردن شما رو نداره چون بدن انقدر هوشمند هست که فرق مواد پرکاری و کم کالری رو که مصرف میکنید تشخیص بده و با توجه به موادی که واردش میشه دستور ادامه ی مصرف و متوقف شدن رو صادر کنه، پس تو بیا تمرکزت رو از فرع که چی بخورم چی نخورم بردار بزار روی اصل که شنیدن و متوجه شدن پیغام سیری است، متوجه نمیشیم وقتی میگید در روز سعی کنید احساستون رو خوب نگه دارید ورودی های خوب به خودتون بدید به چاقیتون توجه نکنید به خاطره اینکه که تمرکزتون از روی خودتون برداشته نشه بره به سمت فرع و حاشیه و بتونید با قدرت و تمرکز بیشتر روی خودتون و جوانه ی لاغریتون کار کنید، بابااااا من اگه هر روز برم خودم رو تو اینه چک کنم به جاهایی از بدنم که نامتناسبه و دوسش ندارم توجه کنم دیگه تمرکز از اصل که شناسایی فرمول های چاقی و جایگزینیش با فرمول های لاغری برداشته میشه میره روی فرع که عجله برای تغییر جسم و رو کم کنی بقیه و غیره است‌. پسر من امسال کلاس اول هست و داره با گرفتن مداد در دستش و نوشتن با مداد اشنا میشه من در حال یاد دادن بهش و کارکردن باهاش سعی میکنم یه محیط شاد و ارام بوجود بیارم مثلا تلویزیون رو خاموش میکنم ازش میخوام پشت میز بشینه قبلش به صورتش اب بزنه تا شاداب باشه و تمرکزش بواسطه ی تلویزیون یا شلوغی بهم نخوره و از طرفی هم سعی میکنم که خودم بیشتر صبور باشم اگه خطایی کرد توی نوشتن خدایی نکرده کم طاقت نشوم و سرش داد نکشم بلکه غلطش رو با خونسردی و خوشحالی پاک کنم و ازش بخوام دوباره مثلا اون خط صاف رو از بالا به سمت خط زمینه بکشه، و البته با هر خط درستی که میکشه تشویقش کنم تا شوق یادگیری درش زیاد بشه و احساس کنه که کار راحتی و حتما از پسش برمیاد و به اسانی خواندن و نوشتن رو یاد بگیره، ما خودمون اینجوری خواندن و نوشتن رو یاد گرفتین تمرین کردیم تمرین، حالا هم برای یادگیری لاغری باید تمرین کنیم برای تمرین هم به حال خوب، تمرکز، تشویق و پاک کردن خطاهامون و جایگزینیشون با فرمول های درست احتیاج داریم به جای اینکه دور خطاهامون خط بکشیم انها رو پاک کنیم و با هر رفتار درستی خودمون رو تشویق کنیم پروسه ی یادگیری از زمان تولد تا مرگ همینجوریه، نیاز به تکرار تمرین تمرکز تشویق و ببخشش و صبر داره همون کاری که با بچه هامون موقع راه رفتن، حرف زدن و یادگیری خواندن و نوشتن میکنیم با خودمون هم باید موقع یادگیری لاغری بکنیم، برای همین استاد میگن حال خوب مهمه، دوری از ورودی بد مهمه چون تمرکزتون و توجهتون رو از اصل برمیداره مثل تلویزیون که خاموشش میکنید وقتی میخواین با بچتون درس کار کنید باید برای خودتون هم موقع یادگیری ورودی های متفی رو خاموش کنید، حالا چی میخوایم یاد بگیریم لاغری، کی میخواد یاد بگیره؟ ما از کی؟ از استاد. کی باید روی خودش کار کنه؟ ما. ما کی میتونیم روی خودمون کار کنیم؟ وقتی باور داشته باشیم میتونیم به خواستمون که لاغری برسیم، میتونیم به خودمون لاغری رو یاد بدیم میتونیم درست رفتار کنیم.
      من یاد گرفتم که من یک سری رفتارها و عادات اشتباه دارم که باعث چاقی من شده و این عادات و رفتار اشتباه من در ذهن ناخوداگاه من حک شده و من چه بخوام و چه نخوام طبق اون فرمول ها و عادات و رفتار اشتباه عمل میکنم، حالا نتایجی که من از اون رفتارها و عاداتی که توی ذهن ناخوداگاهم حک شده نتایجی نیست که من دوست دارم در زندگیم تجربه کنم من نتیجه ی چاق بودن جسمم رو دوست ندارم و میخواهم تغییرش بدهم، چطوری باید اینکارو بکنم؟ باید یک سری فرمولها و رفتارها و عادات جدید رو به ذهن ناخوداگاهم اموزش بدم من باید اموزش بدهم چگونه؟ من یاد گرفتم که ذهن ناخوداگاهم حرف زور حالیش نمیشه اون عاشق خوشی لحظه ایه چون خوردن یه تیکه کیک یا بیسکویت رو که الان میتونه داشته باشه و لذتش رو ببره به لاغری که معلوم نیست کی قراره اتفاق بیوفته یا اصلا میوفته یا نه رو ترجیح میده و در مبارزه با اون قطعا من شکست میخورم بالاخره، پس در ابتدا من اصلا کاری به کار اون ندارم و میام تنها روی یادگیری لاغری کار میکنم یعنی میام اول به ذهنم یاد میدم که مثلا تو داری به خاطره رفع خستگی یا به خاطره لذت یا رفع بی حوصلگی و … میخوری نه نیاز بدنت یعنی اول متوجهش میکنم کاری که داره انجام میده اشتباه در بعضی موارد ذهن ناخوداگاه بلافاصله تا متوجه میشه ان کار اشتباهه قبول میکنه و تکرارش نمیکنه مثلا وقتی بهش میگم ببین ورزش برای لاغری اشتباهه ورزش نمیتونه تو رو لاغر کنه یا از همه مهمتر لاغر نگه داره به این دلیل و این دلیل مثلا فلانی رو ببین چقدر لاغره اصلا ورزش نمیکنه یا خود تو اینقدرم ورزش کردی همیشه هم چاق بودی پس ورزش و پیاده روی تو رو لاغر نمیکنه ذهن ناخوداگاه من با این منطق و دلیل بلافاصله بعد از اگاه شدن قبول میکنه و به همین اسانی یه فرمول اشتباه چاقی با یک فرمول درست لاغری جایگزین میشه و این اگاهی رو ذهن ناخوداگاهم میپذیره و هماهنگ میشه با خواسته ی من در مورد خیلی از باورهای دیگه مثل ارثی بودن چاقی، تیروئید و چاقی و خواب و چاقی هم ذهن با دلایل کاملا منطقی میپذیره و قانع میشه و این فرمول های چاقی به راحتی با اگاهی های درست با فرمول های لاغری جایگزین میشه، ولی حالا مثلا برای من در مورد رفتار و عادات نادرست شیرینی خوردن موضوع برای ذهن ناخوداگاه به همین راحتی نیست و نیاز به کمی تلاش بیشتر دارد البته معما چو حل شود اسان شود، اول زمان نیاز بود که من اگاه به رفتار نادرستم بشوم من بدونم که رفتار غذایی من درست نیست و باید روش کار شود من بیش از نیاز بدنم میخورم من از شیرینیجات برای رفع خستگی، بی حوصلگی و تمرکز و غیره استفاده میکنم یعنی من اول بیام بپذیرم که مشکل دارم و باید حلش کنم و بعد این اطمینان رو داشته باشم که میتونم حلش کنم بالاخره حلش میکنم هرچقدر هم که زمان نیاز داشته باشه میزارم و حلش میکنم ، من فکر میکنم مرحله ی پذیرش و قبول مشکل خیلی مهمه وقتی من تشخیص میدم بابااااا اصلا من تو این مورد مشکل دارم( من قبلن اصلا قبول نمیکردم مشکل دارم چون از حلش میترسیدم فکر میکردم نمیتونم حلش کنم فکر میکردم اینجوریم دیگه این رو اصلا نمیشه کاریش کرد اصلا نباید به این دست بزنید، این خوشی زندگیمه🤣🤣)، خوب پس من قبول کردم که من از مواد شیرین برای رفع نیازهای دیگرم به علاوه ی نیاز خوردنم استفاده میکنم و دیگه نباید اینکار رو بکنم این رو ذهن ناخوداگاهم هم با اگاهی و دلایل منطقی قبول کرد ولی خوب خوردن مواد شیرین برای ذهن ناخوداگاه من یعنی لذت، یعنی ارامش یعنی طعم خوب یعنی شادی یعنی داشتن کاری برای انجام دادن و لذت بردن یعنی تو حال خودت بودن یعنی داشتن تفریح، حالا بهش بگم اینا رو بده و تسلیم کن تا لاغر بشی تا خوش اندام بشی تا هرچی دلت بخواد بپوشی تا اعتماد به نفس داشته باشی تا از دیدن خودت تو ایینه لذت ببری تا عضلاتت رو ببینی، تا جوانتر و زیباتر باشی براش راحتتر میشه ولی بازم براش سخته چون انها لذت فوری و در دسترس در حال حاضر هست پس من میام با صبر با دلخوشی با احساس خوب با بخشش با امید یواش یواش باهاش کار میکنم مثل همون پسرم که الان دارم باهاش نوشتن رو کار میکنم همون فضا رو هم برای خودم بوجود میارم در پایان سال پسرم خواندن و نوشتن رو یاد میگیره براحتی به امید خدا و من هم لاغری با ذهن رو یاد میگیرم و از نتیجه اش لذت میبرم، همین که ذهن ناخوداگاهم پذیرفت که مشکل رفتاری داره نصف راه رو رفته و حالا خودش هم باهام همکاری میکنه تا بواسطه ی اگاهی های درست لاغری رو هم یاد بگیره و انجام بده و نتیجه اش احساس خوب و زیبای تناسب است به امید خدا، ممنونم استاد نازنینم برای این فایل عالی خیلی بهش نیاز داشتم و البته فایل پرخوری عصبی و عادت شیرینی خوردن، ممنون از زحماتتون که رایگان و سخاوتمندانه در اختیار ما گذاشتید.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 40 از 8 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم