مسیر لاغری من ۱۰۰ گام برای یادگیری لاغری با ذهن است.
همه افرادی که اضافه وزن دارند می توانند از آن برای یادگیری لاغری با ذهن و شروع حرکت خود به سمت تحقق رؤیای لاغر شدن استفاده کنند.
مسیر لاغری با ذهن
من و بسیاری از شرکت کنندگان در دوره های لاغری با ذهن در پایان این مسیر در جنبه های مختلف زندگی انسان نقطه شروع حرکت خود نبودیم و تغییرات عالی را تجربه کردیم.
اطمینان دارم شما دوست عزیزی که این نوشته را می خوانی و تصمم قاطع گرفته ای که برای لاغر شدن از مسیر لاغری من استفاده کنید در پایان این مسیر تفاوت های زیادی با نقطه شروع خواهید داشت، اگر به همان شکل که من و دیگران با اشتیاق و احساس خوب در این مسیر حرکت کرده و استمرار داشته ایم شما هم با اشتیاق و تصمیم قاطع تمام مراحل آموزشی مسیر لاغری من را انجام داده و سعی کنید به آنچه در فایل های آموزشی گفته می شود عمل کنید.
چاقی و لاغری چیست؟
چاق شدن تغییر وضعیت شما از حالت متناسب به چاق بوده است.
این تغییر وضعیت به دلیل استمرار شما در مرور افکار چاق کننده و تکرار عادت های و واکنش های رفتاری چاق کننده بوده است.
لاغر شدن تغییر وضعیت شما از حالت چاق به متناسب است.
این تغییر وضعیت با استمرار در مرور افکار لاغر کننده و تکرار عادت ها و واکنش های لاغر کننده در شما ایجاد می شود.
توجه به این نکته بسیار اهمیت دارد که نه چاق شدن شما به صورت جهشی و در مدت زمان کوتاه بوده است و نه لاغر شدن شما در مدت زمان کوتاه و به صورت جهشی میسر خواهد بود. بنابراین در همین شروع حرکت در مسیر لاغری من متعهد باشید به دنبال لاغر شدن در مدت زمان چند روز یا یک هفته نباشید. باید در هر شرایطی مسیر لاغری من را طی کنید.
تغییر ذهن چاق به لاغر در مسیر لاغری من
شما در مسیر لاغری من در حال یادگیری اصول لاغری با ذهن هستید بنابراین در مراحل یادگیری و بالابردن مهارت خود در عمل به آموزش های لاغری با ذهن نباید انتظار لاغر شدن و رسیدن به شرایط ایده آل را داشته باشید.
همانطور که شما اگر برای یادگیری نواختن گیتار در کلاس آموزشی ثبت نام کنید در هفته اول، ماه اول و حتی یک یا چند سال اول انتظار حضور در کنسرت و نوازندگی برای خوانندگان مطرح را از خود ندارید.
چرا که می دانید در حال یادگیری نواختن گیتار هستید و این موضوع برای شما کاملا منطقی است و غیر از این از خود انتظار ندارید و اگر کسی به شما بگوید که زودتر گیتار زدن را یاد بگیر که سریعتر بعنوان نوازنده در کنسرت ها حضور داشته باشید پاسخ شما قطعا این خواهد بود که نوازنده شدن نیاز به تمرین، تکرار و استمرار دارد.
طی کردن مراحل یادگیری نواختن گیتار را نمی توان با عجله کردن یا تعیین کردن زمان حضور در فلان کنسرت تغییر داد.
در بهترین حالت اگر شما هر بار که برای یادگیری نواختن گیتار در کلاس درس حاظر می شوید با احساس خوب و اشتیاق حضور پیدا کنید و تمام مراحل تمرینی را به شکل عالی انجام دهید و تکرار و استمرار داشته باشید، شما در یادگیری و نواختن گیتار پیشرفت خوبی خواهید داشت اما به معنای رسیدن به درجه استادی یا رسیدن به شرایطی که در کنسرت ها مشغول نوازندگی شوید نیست.
اطمینان دارم با توضیحات من درباره یادگیری و نواختن گیتار موافق هستید.
لاغر شدن باید در ذهن شما مانند یادگیری و نواختن گیتار باشد. عجله کردن برای لاغر شدن نتیجه ای جز شکست و چاق تر شدن برای شما به ارمغان نخواهد داشت.
به این موضوع فکر کنید و سعی کنید به شکل کاملا منطقی در ذهن خود بپذیرید که شما قصد یادگیری لاغر شدن با قدرت ذهن را دارید. این طریق لاغر شدن با تمام روش هایی که قبلا برای لاغر شدن استفاده کرده اید تفاوت دارد و البته نتیجه این روش نیز با سایر روش ها متفاوت است.
در مسیر لاغری من شما بجای تحت فشار قرار دادن جسم خود برای لاغر شدن، ذهنتان را تحت آموزش قرار می دهید.
وقتی در ذهن شما فرمول ها و تصاویر ذهنی جدید همسو با لاغر شدن ایجاد شود، لاغر شدن بعنوان یک آرزو یا خواسته در ذهن ناخودآگاه شما شکل می گیرد. مغز که مرکز فرماندهی جسم است دستورات لازم برای تحقق رؤیای لاغری را به بخش های مختلف بدن ارسال می کند و روند لاغر شدن به آرامی انجام می شود.
یادگیری به منزله لاغر شدن نیست
لاغر شدن با قدرت ذهن نیاز به تغییر نگرش ذهن از چاقی به لاغری دارد و این مهم از طریق آموزش ذهن انجام می شود.
ذهن برای یادگیری نیاز به شنیدن، دیدن، نوشتن، انجام تمرینات و سعی در عمل کردن به آنچه یاد گرفته اید دارد.
محققان طی چندین مطالعه درباره روند یادگیری انسان به حقایق زیر دست پیدا کرده اند.
- ۱۰ درصد از آنچه می خواند را به راحتی ذخیره می کند.
- ۲۰ درصد از آنچه می شنود را به راحتی ذخیره می کند.
- ۳۰ درصد از آنچه می بیند را به راحتی ذخیره می کند.
- ۵۰ درصد از آنچه می بیند و می شنود را به راحتی ذخیره می کند.
- ۷۰ درصد از آنچه می گوید و می نویسد را به راحتی ذخیره می کند.
- ۹۰ درصد از کاری که انجام می دهد را به راحتی ذخیره می کند.
بنابراین گوش دادن و تکرار کردن تنها یک بخش از سه بخش لازم برای لاغر شدن است. بخش های بعدی شامل: “تمرین کردن” و سعی در “عمل کردن به آموزش ها” است که با عجله کردن به دست نمی آید.
اگر شما تمام محتوای سایت تناسب فکری را در یک هفته با دقت تماشا کنید و به خوبی تمرینات آن را انجام دهید تضمین می کنم در پایان هفته لاغر نخواهید شد.
تفاوت لاغر شدن ذهنی با لاغر شدن جسمی
لاغر شدن فرایندی جسمی است امــــــا یادگیری فرایندی ذهنی است.
شاید بتوان با دقت و تمرکز داشتن و انجام تمرینات و استمرار، فرایند ذهنی در یادگیری را سرعت بخشید اما به هیچ وجه نمی توانید به هیچ شکلی فرایند جسمی را سریع تر کنید. پس قید سریع لاغر شدن را بزنید اگر می خواهید به شکل صحیح، عالی و برای همیشه لاغر شوید.
از خود سوال کنید:
1- می خواهم خیلی سریع و تا فلان تاریخ لاغر شوم و پس از مدتی کوتاه دوباره چاق شوم؟
2- دوست دارم با روشی صحیح و اصولی بدون تعیین زمان و عجله داشتن، مراحل لاغری با ذهن را بیاموزم و برای همیشه متناسب بمانم؟
پاسخ شما، از همین ابتدا تکلیف شما را برای لاغر شدن مشخص می کند.
مسیر لاغری من فرصتی است برای بازیابی تمام آنچه بخاطر چاقی از دست داده ایم. اعتماد به نفس، شادی، احساس خوب، سلامتی، شادابی، با لذت غذا خوردن، بدون استرس و نگرانی غذا خوردن، آرامش ذهنی و هر آنچه به واسطه چاقی از ما گرفته شده است.
هرآنچه برای چاق شدن بعنوان بهای چاقی پرداخت کرده ایم را در مسیر لاغری من بعنوان پاداش دریافت می کنیم.
احساس خوب قرار گرفتن در مسیر صحیح لاغر شدن، رهایی از دردها و تجربه دوباره سلامتی، رسیدن به آرامش ذهنی، تجربه شاد بودن، تجربه طعم لذیذ غذاها و بسیاری موارد دیگر پاداش افرادی است که با اشتیاق و احساس خوب در مسیر لاغری من قدم گذاشته و با اطمینان به توانایی ذهن خود در لاغر شدن در این مسیر استمرار دارند.
✍️ تمرین آموزشی 📖
ترس از چاقی یا ترس از لاغر نشدن مهمترین مانع کسب نتیجه عالی در مسیر لاغری من است. بنابراین لازم است در قدم اول شجاعت روبرو شدن با ترس های خود را داشته باشیم.
اگر از چاق تر شدن ترس دارید، اگر از لاغر نشدن می ترسید باید شجاعت روبرو شدن با ترس های ذهن خود را داشته باشید.
۳۵ سال چاق بودن باعث شده بود که به شدت از چاق تر شدن ترس داشته باشم چون هر سال چاق تر می شدم.
۳۵ سال چاق بودن سبب شده بود به شدت از لاغر نشدن ترس داشته باشم چون بارها برای لاغر شدن تلاش کرده بودم اما نتیجه نگرفته بودم.
اما با همه ترس هایی که در من وجود داشت تصمیم گرفتم برای موفق شدن در مسیر لاغری با ذهن بر ترس هایم غلبه کنم. با خودم گفتم حتی اگر در این مسیر بخاطر چاق تر شدن یا هرگز لاغر نشدن بمیرم ارزشش را دارد چون بر ترس های سی و چند ساله ام غلبه کرده ام.
اگر اینجا هستی باید شجاعت داشته باشی. مسیر لاغری من جای افراد ترسو نیست. ترسوها همیشه چاق خواهند ماند اما شجاع ها فرصت تجربه رویای لاغری خود را خواهند داشت.
برای روبرو شدن و گذر از ترس ها نیازه که اول ترس ها را بشناسیم. با دقت و شرح انشایی به سوالات مطرح شده پاسخ دهید.
- از چاق تر شدن ترس دارید؟ چرا؟
- از لاغر نشدن ترس دارید؟ چرا؟
حالا وقت مواجه شدن با حقیقته.
- ترس از چاق تر شدن مانع چاق شما شده است؟ شرح دهید.
- ترس از لاغر نشدن مانع اقدام شما برای لاغر شدن شده است؟ شرح دهید.
همیشه از چاق تر شدن می ترسیدم اما هر سال چاق تر می شدم و جالب اینکه با تمام ترس از لاغر نشدن اما همیش به دنبال روش جدید برای لاغر شدن بودم.
پس ترس های من هیچ نتیجه ای برای من نداشته اند. بنابراین وقتشه که ترس ها رو رها کنی و با اطمینان برای لاغر شدن حرکت کنید.
- تعهد خود را بنویسید که از این لحظه تمام کارهایی که برای لاغر شدن انجام می دهم را متوقف کرده و با تمام تمرکز و توانم بر مسیر لاغری با ذهن متمرکز شوم.
- تعهد خود را بنویسید که از این لحظه ترس از لاغر نشدن را رها می کنم و با اطمینان از لاغر شدن در مسیر لاغری با ذهن به حرکت خود تا کسب نتیجه عالی ادامه خواهم داد.
برای شعله ور کردن اشتیاق و انگیزه درونی لاغر شدن باید از هر طریق ممکن به خودتان انرژی و انگیزه بدهید. از این طریق به قدرت لاغری نهفته در وجودتان انرژی و قدرت بیدار شدن و غلبه بر چاقی را وارد می کنید.
برای این منظور در پاسخ به سوالات زیر با شرح انشایی جواب دهید.
- چقدر اطمینان داری که توانایی لاغر شدن دارید؟ به صورت کامل شرح دهید.
اگر اطمینان دارید با شرح دادن درباره دلایل خود اطمینان و انگیزه خود را بیشتر کنید و اگر اطمینان ندارید با نوشتن درباره طریقه آشنایی و احساسی که از بودن در سایت تناسب فکری دارید در خودتان اطمینان و انگیزه لاغر شدن بوجود بیاورید.
برای باور کردن انتخاب شدنتان برای لاغر شدن داستان هدایت دوستان خود را بخوانید و داستان خودتان را به این مجموعه اضافه کنید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 3.74 از 383 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام همگی
سلام استاد
فکرکنم زمستان پارسال بود که کامنت گذاشتم بعدازون دیگه کلا لاغری باذهنو رها کردم.الانم که میخواستم کامنت بذارم همش میگفتم چرا تو میدونستی راه درستو اما بهش عمل نکردی اگه ازون موقع تاحالا روزی یه ساعت وقت میذاشتی کلی ذهنتو برنامه ریزی کرده بودی لاغرشده بودی
برای همین ازخودم و خدام و ما استاد یجورایی خجالت میکشیدم.اما خب چندروزه خیلی دوس دارم لاغرشم و یه ماهی هست متوجه ایرادم شدم.نه تولاغری بلکه توهمه ی زمینه های زندگیم ایرادم این بود که به اگاهی هام عمل نمیکردم.همه رو حفظ بودما اگه کسی میپرسید خیلی عالی جواب هرسوالشو میدادم اما بهش عمل نمیکردم.خبرخوب اینه که تواین یه ماه گفتم بسه دیگه ایرادتو برطرف نکردن بسه دیگه عمل نکردن و ترسیدن تودلش نرفتن بسه دیگه کمال گرایی(یاتمام روز تمرین کردن یا اصلا تمرین نکردن)
خبرخوب اینه که تو زمینه ثروت و کسب و کارشخصیم اگاهی هایی که بهش عمل نکرده بودم رو مشخص کردم یعنی قدم های عملی که باید انجام بدم رو نوشتم و به نسبت خیلی خووب عمل کردم و کارام پیش رفت ایده هابه ذهنم رسید ترس هام خیلی زیادازبسن رفت خلاصه نتیجه گرفتم درامدم بیشتر شد پروژه ام که هیچیشو انجتم نداده بودم تقریبا نصفش انجام شد توی همین ۱ ماه.الانم ازخدا میخوام لاغری رو شروع کنم و عمل کنم به حرفاتون.و ازخدامیخوام کمکم کنه به عملگرایی خودمم اطمینان بیشتری پیداکردم تواین یه ماه دوتاکارمو انجام دادم ثابت کردم خودمو.
ایراداتی که داشتم که باعث شده بود لاغری رو اصلا حتی فایلاشم گوش ندم چه برسه به عمل رو مینویسم هم خودم یادم بمونه هم دوستان بدونن نتیجه این طرزفکرو لجبازی میشه این.یعنی فقط روزهاو ماه ها رد شدن و چاق موندن.حتی بااینکه بدونی مسیردرست چیه.دیگه خیلی دردش بیشتره که خیلیا نمیدونن چاقن تومیدونی بازم چاقی.
ایراداتم این بود:
خیلی کمال گرا بودم میگفتم تو وقتی ۱.لاغرمیشی که زمان خیلی خیلی زیادی رو درروز برای لاغری بذاری اگه کم بذاری خیلی دیررر لاغرمیشی
۲.بشدت برای لاغرشدن عجله داشتم(هنوزم دارم اما خیلی کمترشده و دارم درمانش میکنم این فایلتون خیلی کمکم کرد)چون خیلی از شرایط الانم ناراضی ام خیلی سریع میخواستم تغییرش بدم.
۳.بقول شما که میگید هرموقع اعتماد کنی باورکنی این روشو نتیجه میگیری واثعا همینطور بود.من به اینکه اصلا ذهن باعث لاغری بشه ایمان نداشتم واقعا فقط منطقم ذهن خوداگاهم یکم پذیرفته بود به عنوان یه راه.اما اصلا باورنداشتم.
واسه همین اصلا حرفاتون اینکه میگین کامنت بذارین الگو ببینین نوشته بخونین تو گوشم نمیرفت.اخه اصلا باورنمیکردم این چیزا باعث لاغری بشه.همین چیزای ساده.و بشدت لجباز بودم و عمل نمیکردم فکرمیکردم خودم درست فکرمیکنم.نه اینکه مستقیم بگم استاد اشتباه میگه ها نه لجبازیم به اینصورت بود که اگر حرفای شمارو هم میشنیدم تصمیم نهایی طبق فکرای قبلیم و همیشگیم بود.نه حرف شما.
هنوزم برام غیرقابل باوره به تودمم حق میدم چون ذهنم تصلا برنامه ریزی نشده ورودی جدید نداشته خیلی فاصله داره بااین حرفا.اما اینبار فرقش اینه که من به این درک رسیدم هرچی ذهنم میگه اشتباهه دیگه رو خودم حساب نکنم اگه شماگفتی کامنت بنویس باعث لاغری میشه دیگه تجزیه تحلیل نکنم که کامنت چطور از چه طریقی باعث میشه ذهن لاغربشه و بجای اینکه بشینم دوتا ورودی لاغری بدم به ذهنم دوتا الگو بخونم اینفکرارو میکردم.دوس ندارم اصلا بهشم فکرکنم فقط میخوام ازین به بلدو ببینم تکلیفمو باخودم مشخص کنم بگم بایدبشینی فلان چیزو بخونی حتی دیگه نباید به ایراداتت توجه کنی یبار فهمیدی چی بوده کافیه.دیگه بشین راه حلارو عمل کن.
۴.اصلا احساس لیاقت نداشتم.یعنی اصلا به لاغری فکرنمیکردم واسه همین هیچوقت قشنگیش برام لمس نمیشد و اصلا خواسته ای برام بوجودنمیومد که توهم لاغرشودیگه.خب من یه مدته که ادمای لاغرمیبینم و بادید مثبت بهشون نگاه میکنم تحسین میکنم دوس دارم لاغرشم(نه باناراحتی و حرص)خواسته برام بوجوداومده.خب قبلا هم ادمای لاغرو میدیدم اما چون حس حسرت داشتم فکرمیکردم ادمای عجیب و خیلی خاصی هستن هیچوقت انگاربه لاغری فکرنکردم خواسته بوجودنیومد.یعنی من چون دیدگاهم ایراد داشت فکره لاغری هم به ذهنم نمیومد وگرنه مگه میشه کسی ادمای لاغراطرافش نباشن که بعدبخواد همنشینی بااونا ادمو تغییربده؟
۵.استاد من هرچی میکشم ازین عدم درک تکامله.شما گفتین روزی یه فایل نمیدونین چقدر دلم اروم شد.میخوام حس کمبود دیگه نداشته باشم تازور بزنم.باید توجهمو به نکات مثبت خودم بذارم و از چاقی خودمم لذت ببرم تا مسیرلاغریم طی بشه.
۶.این بیشتر یه نتیجه گیریه:
من تو فیلما دیده بودم فلانی بهش برمیخوره باحرص یه کاری رو شروع میکنه ساعت ها حتی بیداری میکشه انجامش میشه اذیت میشه خیلی خیلی تلاش میکنه تابه ارزوش میرسه.
منم فکرمیکردم باید اینجوری باشه اوضاع روحیم عملکردم تا نتیجه بگیرم
اما این همه ماهه بااین دیدگاه زندگی کردم اصلا حتی نذاشت من سمت فایلی برم اصلا لاغری رو توذهنم نیاورد تا بخوام تمرینی انجام بدم.چون همش لاغری رو مساوی با ساعات زیاد تمرین کردن زجرکشیدن میدونستم.و چون باید کم کم قدم برمیداشتم تا کم کم انگیزه و ایمان درمن بوجودبیاد هیچوقت اینکارو نکردم از اول صفرو صد نگاه میکردم.
خلاصه اش اینکه اصلا باحرص خوردن و برخوردن و این چیزا نمیشه لاغرشداتفاقا باعث دوری میشه.خیلی عجیبه که تو ذهنی باحرص خوردن بیشتر ثانع شی که باید لاغری شی اما اصلا سمتش نری و تنبلی دنیا بیادسراغ ادم.فرقشم همون احساس بده.چون بااحساس بدمیخوای برسی بهش.وگرنه تودم بارهاشده ساعت ها واسه کاری زمان گذاشتم و متوجه زمان نشدم تازه بازم خوابم نمیبره دوس داشتم بیشتر انجامش بدم چون از ابتدا کم کم اقدام کردم و این انگیزه و تایم زیادگذاشتنم از روی تکامل بوده.
الانم میخوام اصلا فکره نتیجه نباشم.و فقط هرروز یه فایل (برای ابتدا)و کامنت گذاشتن و کارایی که دررروز باید انجام بشه رو انجام بدم و بذارم دیگه زمان بگذره از چاقیمم لذت ببرم.هرکسی یجوره و هرروز میشه بهترشد(لاغری)
خدایاشکرت…انگار یه کوهی از رودوشم برداشتن..
استاد مرسی چقدر نحوه توضیح دادنتون اصلا حس پشت حرفاتون با فایل های ۱۲ قدمی قبلنتون فرق میکرد حس ایمان اطمینان میدادخیلی قوی صحبت کردین.تاکید داشت اصلا خیلی متفاوت بود تک تک حرفاتون مناسب به موقع بود انگار ذهن یه ادم رو خوب میشناسین و میدونین الان چیا پس ذهنش میگذره و به موقع جوابشو به زبون میاوردین.حتی خودمم خبرنداشتم مثلا کلمه بهونه بهونه رو که چندبارگفتین.یااینکه درطول روز چندتا کاربیهوده انجام میدم حسابی هم اتفاقا وقت دارم.راست میگین چون من همش فکرمیکردم و میکنم(هنوزم هست دارم درستش میکنم دیگه)که زمان گذاشتن برای این چیزا وقت تلف کنیه زمان زیادی میبره.درصورتی که یهو به خودم میام میبینم ۲۰ دقیقه ای حتی بیشتر توایسنتا همینجوری بالاپایین میرم حتی لذتم نمیبرم ها ولی عادت شده….
از خدا استمرار درعمل میخوام.میخوام کمکمون کنه…ممنونم ازشما همین ایده ۱۰۰ جلسه ای خیلی خودش استمرار میاره.
ممنونممم
سلام♥️
احساس کردم نیاز دارم دوباره این فایل رو گوش بدم و هرموقع دوس داشتم برم فایل جلسه بعدی.
ذهنم گفت باید هرروز یه فایل گوش بدی عقب میمونی گفتم همین فایلاست که باعث میشه لاغربشم گه فایل زیاد گوش دادن.بعدشم دیگه تصمیم گرفتم به دلم گوش بدم نه ذهنم میگه اینو دوباره گوش کن همینو گوش بدم دوباره کامنت بذارم.
روش اشنایی من :
یادمه فضای خلق با ذهن بودم یکم به اینکه ذهن داره همه چیز رو رقم میزنه ایمان اورده بودم.باخودم گفتم خب اگه بحث همه چیززززه خب پس شکله جسم هم تحت تاثیر ذهنه.دیگه سرچ کردم کامنت یه نفررو توی یه سایت موفقیت دیدم که استادعطارروشن رو معرفی کرده بود.
چطوری دارم تعهد درخودم بوجود میارم؟
بسته اینترنتیمو تایمشو محدود کردم.ساعت ۱ تا ۱۱ صبح.تاهم درطول روز وقتم باشبکه اجتماعی تلف نشه.هم یه برنامه زمانی داشته باشم.و برامم خیلی خوب داره جواب میده.مثلا امروز ساعتای ۷ صبح بیدارشدم کارزیاددارم اما گفتم اول لاغری باذهن.فایل رو دان کردم باید گوش میکردم که بتونم بعدش کامنت بذارم.نظرو متن فایل رو هم خوندم.خیلی راضی ام ازین تصمیم.
استاد چون داشتم میخوندم نوشته هارو فایل رو هم تصویری میدیدم اطرافم کلی سروصدا بود بابا اخبارگوش میکرد یه قدمم باتلویزیون فاصله داشتم اما حواسم که پرت نشد هیچ خیلی هم مطالب رو درک کردم لذت بردم.
استاد احساس میکنم به همین سرعت با خوندن طرز فکرم رفتارام داره عوض میشه.فایل صوتی خیلی حواسمو جمع نمیکنه.خیلی پرش فکردارم اما خب یکم بهم ثابت شد با نوشتن و خوندن سریع ترمیشه لاغرشد.چون نکات بیشتر توذهنم ثبت میشه و بدنبالش سریع تر رفتارم عوض میشه.♥️
روش های لاغری که استفاده کردم:
من روش های لاغری زیادی رو استفاده نکردم چون اصلا باورنداشتم که بشه لاغرشد اصلا انگار فکره لاغری اصلا توذهنم نمیومد.
فقط درحد دوتا یکی خوردنی یکی تحرک بود.
مدت زمانشونم خیلییی کم بود.
یبار پیاده روی میکردم صبح ها.شاید یه ماه انجام دادم تغییرزیادی نکردم!
اینقدره هم سریع میخواستم نتیجه بگیرم که یکم انجام میدادم سریع ول میکردم اخه نتیجه ای برام نداشت.اگرم داشته اینقدرناچیزبود و اینقدر من تمرکزم روچاقیم بود که تغییراتو نمیدیدم.
دومیش یه قرص های گیاهی بود که از داروگیاهی گرفتم اونم دوسه دوره بیشتر نگرفتم.تغییرراستش یادم نیست کردم یانه ولی اگرم بوده خیلی ناچیزبود.
جالب اینجاست دونفری که این دارو رو بهم دادن(مسئول همون داروگیاهی)خودشون دارو روساخته بودنااا اما چاق بودن!خانومه میگفت اره من استفاده کردم خیلیی لاغرترشدم الان نمیتونم استفاده کنم.دختره هم میگفت دارم استفاده میکنم تازه خریدم لاغرترشدم.منم که نمیشناختمشون ببینم درچه وضعی بودن.
خلاصه سوال زیادبود که باخودم میگم خدای مننن توچرا اصلا این چیزا به ذهنت نرسید شک کنی به حرفاشون.بعدا هم که یکی ازون خانومارو دیدم گفت یه روش بهترپیدا کردم طب سوزنی میرم!توهم بیا برو منم توذهنم گفتم دستت دردنکنه با طناب تودیگه توچاه نمیرم.
خلاصه خوردم و همراه با رژیمم بود.که خب همه اش سخت بود.اصلا طعم و زبری قرصه.
یکی از دلایل بزرگی که همین چندتا روشو هم ادامه ندادم بخاطراین بود که اصلا تحمل سختی کشیدن رو ندارم.اصلااا
همه شونم سخت بود.حتی ورزش کردن و پیاده روی.کی اخه باوزن سنگین براش اسونه بدوه یا برقصه…
حالاخداروشکر میکنم چقدرخوب که روشای زیادی روامتحان نکردم خدایاشکرت که ادامه شون ندادم وگرنه الان اسیب دیده بودم.
وقتی باشگاه میرفتم یه مورد دیدم فلانی گفت اون خانومه رو میبینی؟۳ یا ۴ ساله داره میادباشگاه.خانومه هم خیلی متعهدبود اصلا وقتشو تلف نمیکردتندتند باسرعت حتی حرکتارو انجام میداد.باخودم یکم شک کردم گفتم ما اراده نداریم ایشون چرا اینهمه مدته داره میاددرسته کوچولوشده اما متناسب نشده بود یعنی شکم داشت تخت نشده بود.
کم کم همینا برام شک بوجودمیاورد.♥️