توجه به چاقی و شرایط فعلی یکی از مهمترین موانع ذهنی لاغری است. و تا زمانی که از این مانع ذهنی عبور نکنید امکان ندارد بتوانید لاغر شوید.
اهمیت موانع ذهنی لاغری
هرچقدر بیشتر در مسیر لاغری با ذهن ادامه می دهم بیشتر به این درک می رسم که متناسب بودن روند طبیعی جسم ما می باشد و اگر ما چاق هستیم به خاطر موانع ذهنی لاغری است که در مسیر متناسب شدن ایجاد کرده ایم.
دلیل اینکه هیچ حیوانی چاق نمی شود این است که آنها موانع ذهنی در مورد عملکرد بدن خود در ذهنشان ایجاد نمی شود.
اما در مورد انسانها داستان تفاوت دارد.
انسانها در مورد سیستم عملکرد بدن خود فکر می کنند، نظریه پردازی می کنند، با یکدیگر گفتگو می کنند و با استمرار در فکر کردن و صحبت کردن درباره سیستم بدن خود بر عملکرد جسم تاثیر گذاشته و روند پیش فرض جسم را تحت تاثیر قرار می دهند.
با اندکی جستجو در افکار خود متوجه انبوه افکاری که درباره سیستم بدن خود در ذهنتان ذخیره کرده اید می شوید.
- سوخت و ساز بدن من پایین است.
- فعالیت بدنی من کم است.
- سن من بالا رفته و این درد و بیماری ها طبیعی است.
- گرما باعث افتادگی پیری زود رس پوست صورتم شده.
- بخاطر فقیر بودن خانواده ام بنیه جسمی من ضعیف است.
صد ها فکر مانند این در ذهن ما وجود دارد که هر کدام تعریفی درباره سیستم بدن می باشد.
مهم نیست این آگاهی ها درست است یا خیر، مهم این است که هر موضوعی در ذهن ایجاد و پذیرفته شود به واقعیت وجود ما تبدیل می شود.
از دوران کودکی به یاد دارم پدرم عقیده داشت سکته قلبی در خانواده آنها ارثی است.
سال های زیادی با دقت میزان چربی خون خود را بررسی میکرد.
در غذا خوردن خود دقت می کرد تا میزان چربی خونش بالا نرود.
سالها برای مراقبت از سلامت قلب و سیستم بدنش ورزش های هوازی انجام می داد.
اما در نهایت در سن 64 سالگی در حالی که هیچگونه عوارض قلبی نداشت بر اثر سکته قلبی از دنیا رفت.
پدر من باور کرده بود که سکته قلبی در خانواده آنها ارثی است در حالی که این آگاهی کاملا اشتباه بود اما مهم نیست علم یا هر منبع دیگری اثبات کند که این آگاهی اشتباه است. مهم این است که پدر من پذیرفته بود و برای جلوگیری از وقوع آن سالها تلاش کرد اما در نهایت آنچه در ذهنش تثبیت شده بود به واقعیت تبدیل شد.
چاقی فقط یک فکر است
چاقی، فکری است که در ذهن برخی انسانها از طریق مختلف ایجاد می شود.
این فکر مانند بذری که کاشته می شود به آرامی رشد می کند، تنومند می شود و ثمره آن اضافه وزن است.
دلیل اینکه این روزها نرخ رشد چاقی افزایش یافته و انسانها از سنین کودکی دچار اضافه وزن می شوند گسترش فرمول های قکری اشتباه در ذهن انسانهاست.
نکته جالب توجه اینکه تفاوتی ندارد سن فرد چقدر باشد، چون ذهن تکامل ندارد و انسان در هر سنی باشد قدرت ذهن او کم یا بیشتر نخواهد شد به همین دلیل گسترش فرمول های چاقی در جوامع انسانی سبب شده است که این فرمول ها در ذهن کودکان هم نفوذ کرده و باعث بروز چاقی از سنین پایین شود.
من از کودکی چاق بودم و به خاطر ندارم از چه زمانی یا چه طریقی توجه من به چاقی توسط خانواده ام جلب شده است اما آنچه واقعیت دارد این است که متاسفانه سیستم ذخیره ورودی ها در ذهن به این شکل است که به این موضوع اهمیت نمی دهد که آیا من از عواقب این افکار اطلاع دارم یا خیر؟ آیا من انتخاب کرده ام این افکار وارد ذهنم شود یا خیر؟
هر اطلاعاتی که از طریق پیرامون وارد ذهن شود توسط ذهن بعنوان یک فکر صحیح پذیرفته می شود و تکرار افکار مشابه باعث شکل گیری فرمول ها در آن موضوع خواهد شد.
من از سنین کودکی بر اثر وارد شدن اطلاعات درباره چاقی از طریق والدین و اطرافیانم طریقه چاق شدن را یاد گرفته و آن را اجرا کرده بودم و باعث بروز اضافه وزن در جسمم شده بودم به مرور که چاقی را در جسم خودم مشاهده کردم و شنیده های ارافیانم درباره ارثی بودن چاقی و … را شنیده بودم باور کردم که چاقی سرنوشت من است و راه فراری از آن نیست.
در واقع این شنیده ها نه تنها باعث چاقی من شده بود بلکه موانع ذهنی لاغری من را نیز تشکیل داده بود.
چاقی ارثی یا عادتی
بسیاری عقیده دارند که مهمترین عامل چاقی افراد وراثت یا ژنتیک آنهاست که باعث بروز چاقی شده است. اگر درباره علل چاقی تحقیق کنید حتما در هر سایت، مجله یا تحقیق که درباره چاقی صورت گرفته باشد مشاهده خواهید کرد که یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر چاقی را ژنتیک عنوان کرده اند.
این درحالی است که در بسیاری از خانواده هایی که والدین چاق هستند فرزندان متناسب متولد و بزرگ می شوند البته که همان افراد عقیده دارند این مورد بخاطر جهش ژنتیکی یا مواردی است که باعث شده ژنتیک چاقی انتقال پیدا نکند. تاکید بر ژنتیکی بودن چاقی یکی از مهمترین موانع ذهنی لاغری است که افراد چاق به آن دچار شده اند.
آنچه مسلم است و من به آن عقیده دارم این است که چاقی به صورت ژنتیکی منتقل نمی شود بلکه به صورت عادتی از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود.
اطلاعات درباره چاقی و چاق شدن از طریق والدین و اطرافیان وارد ذهن اعضای خانوداده (فرزندان) می شود. تکرار اطلاعات پیرامون چاقی توسط والدین و بارها شنیده شدن توسط اعضای خانواده باعث شکل گیری فرمول های چاق کننده در ذهن اعضای خانواده می شود.
فرمول های چاقی منجر به شکل گیری انتظار چاقی در ذهن افراد شده و به مرور باعث تغییر افکار، نگرش و رفتار آنها می شود در نهایت فرد دچار چاقی می شود.
این افراد زمانی که بزرگ می شوند و تشکیل خانواده می دهند به همین ترتیب افکار و نگرش خود درباره چاقی را به فرزندان خود منتقل می کنند و به همین سادگی زنجریه چاقی از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود. نکته حائز اهمیت اینکه فرمول های چاق کننده ذهن نه تنها باعث چاقی می شوند بلکه موانع ذهنی لاغری را نیز ایجاد می کنند.
این چرخه انتقال چاقی در عین حالی که اشتباه می باشد اما به صحیح ترین شکل ممکن در حال تکرار شدن است.
دلیل اینکه زندگی ما در جنبه های مختلف شبیه والدین مان است انتقال افکار و انتظارات آنها در طی سالها زندگی کردن به ذهن ما می باشد.
همانطور که سرما در تضاد با گرما می باشد چاقی نیز در تضاد با لاغری است.
اگر جایی سرما باشد به هیچ وجه آنجا اثری از گرما نخواهد بود. مگر اینکه به طریقی گرما را ایجاد کنیم.
اگر در ذهنی فرمول های چاقی ایجاد شود آن فرد به هیچ طریقی نمی تواند لاغر شود. چون فرمول های چاقی به مرور که سن چاقی بیشتر می شود به موانع ذهنی لاغری تبدیل می شوند و اگر فرد بخواهد لاغر شود باید ابندا موانع ذهنی لاغری را اصلاح کند، سپس فرمول های لاغر کننده را در ذهن خود ایجاد کند تا به مرور روند لاغری در جسم آغاز شود.
ایجاد فرمول های لاغر کننده در ذهن مانند ایجاد کردن منبع گرما در مکانی است که هوای آنجا سرد است.
همانطور که منبع گرما با غلبه بر سرمای محیط باعث گرم شدن محیط می شود، فرمول های لاغر کننده با غلبه بر موانع ذهنی لاغری باعث تغییر شرایط جسم و لاغری می شود.
تاثیرات چاقی در زندگی
ایجاد فرمول های چاقی در ذهن در دو جنبه بر زندگی ما تاثیر می گذارد.
مرحله اول: باعث ایجاد اضافه وزن در جسم ما می شوند.
مرحله دوم: موانع ذهنی لاغری را ایجاد می کنند.
این دو مرحله در امتداد هم شکل می گیرند به این شکل که ابتدا فرمول های چاقی باعث ایجاد اضافه وزن در جسم می شوند سپس با افزایش سن چاقی و تلاش برای لاغر شدن و شکست خوردن، فرمول های چاقی به موانع ذهنی لاغری تبدیل می شوند.
دلیل اینکه هرچه تلاش کردید لاغر نشدید بخاطر وجود فرمول های چاقی بود که به هنگام تلاش شما برای لاغر شدن در نقش موانع ذهنی لاغری عمل می کردند و به راحتی مانع کسب نتیجه لازم می شوند.
از طرفی همه ما عقیده داریم که بدون هیچ تلاشی چاق می شویم. این موضوع نیز تحت تاثیر فرمول های چاقی است که در نقش فرمان دهنده ظاهر می شوند و جسم را به سمت چاقی بیشتر هدایت می کنند.
نکته جالب توجه این است که در تمام سال هایی که برای لاغر شدن تلاش می کردیم صد در صد در مسیر اشتباه بوده ایم.
لاغر شدن نیاز به تلاش ندارد چون روند طبیعی و پیش فرض جسم ما ترمیم کردن و از بین بردن هر ناهمانگی است که در جسم ایجاد می شود.
اگر چاق تر نشوید لاغر می شوید
برای لاغر شدن نباید تلاش کنیم بلکه برای چاق تر نشدن باید تلاش کنیم.
اگر فرمول های چاق کننده ذهن خود را شناسایی کرده و با استمرار در پیدا کردن مثال های مخالف و نقض کننده آنها قدرت عملکرد آنها را کاهش دهیم به صورت خودبخود لاغر می شویم.
چون هرچه شما فرمول های چاقی بیشتری را شناسایی و تغییر دهید در واقع موانع ذهنی لاغری را نیز کمتر کرده اید.
وقتی موانع ذهنی لاغری کم تر شوند، لاغری به صورت خودبخودی اتفاق می افتد.
به لطف خدای مهربان از زمانی که در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم افراد بسیار زیادی با اضافه وزن های مختلف از آموزش های لاغری با ذهن استفاده کرده و نتایج عالی کسب کرده اند.
این نتیجه اثبات می کند که میزان اضافه وزن به هیچ عنوان در عدم موفقیت نقشی ندارد بلکه به اندازه ای که شما فرمول های چاق کننده و موانع ذهنی لاغری را شناسایی و تغییر دهید روند لاغر شدن در شما اتفاق می افتد و این روند می تواند تا رسیدن به تناسب اندام ایده آل ادامه پیدا کند.
اگر به سیستم بدن خود توجه کنید متوجه می شوید که در طی زندگی روزمره بارها به دلایل مختلف به جسم خود صدمه وارد کرده اید.
برخی از صدمات قابل دیدن و برخی غیرقابل دیدن بوده اند.
در مورد چگونگی ترمیم شدن یا مراحل آن هیچ ایده و نظری نداشته ایم و با من هم عقیده هستید که بدن ما روند ترمیم را تا جایی که جسم به سلامت اولیه خود برسد ادامه داده است.
چاقی مانند هر ضخم یا بیماری دیگری است که به راحتی می تواند توسط سیستم بدنی ما رفع و به حالت اولیه خود برسید اما نکته اینجاست که ما درباره نحوه عملکرد جسم به هنگام ترمیم زخم روی دستمان هیچ ایده و نظری نداریم اما درباره لاغر شدن صدها ایده و نظریه داریم که تصور می کنیم جسم ما به آن شکل عمل می کند و معمولا این نظریه ها دربرگیرنده این واقعیت است که جسم ما توانایی لاغر شدن ندارد و این همان موانع ذهنی لاغری است که سالهاست مانع لاغری ما شده اند.
دلیل اینکه برای لاغر شدن دست به دامان رژیم گرفتن یا ورزش کردن می شویم این است که عقیده داریم جسم ما نمی تواند لاغر شود مگر اینکه ما کار خاص یا متفاوتی را انجام دهیم.
این یک فکر و فرمول ذهنی اشتباه است اما از آنجا که درست و اشتباه بودن آن بستگی به عقیده ما دارد بنابراین هر فکر اشتباهی درباره لاغر نشدن به سادگی با تکرار کردن به موانع ذهنی لاغری تبدیل شده و به واقعیت زندگی ما تبدیل می شود.
در سال های چاقی بارها شاهد توانایی جسم خودم در مورد ترمیم زخم ها و صدمات مختلق بوده ام، حتی بارها درد هایی در جسم من ایجاد شد که قابل دیدن نبود فقط از محل درد متوجه مشکلی در بدن خود می شدم اما همه این مشکلات توسط جسم من بارها ترمیم و رفع شد اما چاقی من هیچ وقت برطرف نمی شد.
این موضوع اثبات می کند که آنچه من درباره عملکرد سیستم بدنم درباره چاقی می دانستم مانع از عملکرد ساده و مناسب جسم من نسبت به رفع چاقی شده است.
بنابراین برای برطرف کردن موانع ذهنی لاغری بهتر است با دقت به محتوای فایل آموزشی توجه کرده و به آنچه گفته می شود به خوبی عمل کنید تا مهارت رفع موانع ذهنی لاغری را بیاموزید.
در این صورت به شما اطمینان می دهم که پس از چند روز روند متناسب شدن شما دگرگون خواهد شد.
✍️ تمرین آموزشی 📖
برای انجام عالی تمرین مربوط به رفع موانع ذهنی لاغری توصیه می شود ابتدا توضیحات نوشتاری را مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشاش کنید و بعد از آن به سوالات مربوطه به صورت شرح انشایی در بخش نظرات ثبت کنید.
- نظر شما درباره شکل گیری فرمول های چاقی در ذهن و چاق شدن تان چیست؟ با ذکر مثال شرح دهید.
- نظر شما درباره تاثیر موانع ذهنی لاغری بر لاغر نشدن تان چیست؟ شرح دهید.
- به نظر شما استفاده از روش های لاغری باعث برطرف شدن موانع ذهنی لاغری می شود یا آنها را افزایش می دهد؟
- انتظار شما در سال های چاقی چگونه بوده است آیا بیشتر انتظار لاغر شدن داشتید یا چاق تر شدن؟ شرح دهید.
- تا قبل از آشنایی با سایت تناسب فکری نگرش شما درباره امکان لاغر شدن چگونه بود؟شرح دهید.
- بعد از آشنایی با سایت تناسب فکری چه تغییری در نگرش و احساس شما برای لاغر شدن ایجاد شده است؟ شرح دهید.
- لاغری با ذهن چگونه به شما کمک میکند که موانع ذهنی لاغری را اصلاح کنید.
- با توجه به توضیحات ویدیوی آموزشی نظر شما درباره عبارت (هرچقدر چاق هستی، هیچ چیز نیست) چیست؟ چه احساس و انتظاری در شما ایجاد کرد؟ شرح دهید.
- طبق توضیحات انجام تمرین در ویدیوی آموزشی سن خود را بنویسید، با محاسبه هر سال خوردن یک تن غذا محاسبه کنید که تا امروز چند تن مواد غذایی مصرف کرده اید و اکنون فقط چند کیلو اضافه وزن دارید؟
- از محتوای ویدیوی آموزشی رفع موانع ذهنی لاغری برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.30 از 47 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
نشان های دریافت شده
سلام
میزان اضافه وزن من در مقابل قدرت بدن من هیچ چیزی نیست .
قدرت چاقی ذهن من در مقابل قدرت تناسب جسم من هیچ چیزی نیست .
قدرت چاقی ذهن من در مقابل قدرت تناسب ذهن من هیچ چیزی نیست .
من از باور عالی شما به این باور عالی هم رسیدم که قدرت تناسب در ذهن من هزاران برابر قدرت چاقی ذهن منه . ذهن منم یه متناسبه . قدرت تناسبشم خیلی زیاده و این قدرت به مغز اثر گذاشته و مغز مابه جسممون دستور داده و این ۴۰ تن رو به راحتی دفع کرده .
۴۰ تن خیلی زیاده . اضافه وزن ما هر چقدرم باشه در مقابل این ۴۰ تن هیچ چیزی نیست .
در ناخوداگاه ما تناسب جاریه . بله در ذهن ما تناسب جاریه . در جسم ما تناسب جاریه. ما خیال می کنیم چاقیم . خیال و تصور چاقی در مقابل حقیقت متناسب وجود ما هیچ چیزی نیست .
قدرت لاغری اونم قدرت خودبخودی در بدن ما خیلی زیاده . خدای من چقدر تکرار این باور الهی حال آدم رو جا میاره چقدر آدم رو سرزنده می کنه . چقدر آدم خیالش راحت میشه و به آرامش و صلح درونی میرسه .
قدرت پاکسازی ذهن ما در مقابل قدرت گناه ذهن ما هیچه .
قدرت شفای درونی ما در مقابل قدرت بیماری هیچه .
قدرت تناسب ذهن و بدن ما در مقابل قدرت چاقی هیچه .
۴۰ تن خیلی هست . سالی یک تن . ما اصلا کاری نکردیم برای دفع سالی یک تن .
سالی یک تن یعنی در بیشترین حالت اضافه وزن روزانه حدودا سه کیلو خوردیم که بشه سالی ۱ تن .
این یعنی در بدترین حالت و بازم جسم این همه رو یا دفع کرده یا تبدیل به انرژی کرده .
آره چقدر جالب گفتید که همین یه باور مثل بهمن میاد و کلی باورهای دیگه رو با خودش پاک می کنه و میبره . باورهایی مثل
خوردن و مخصوصا پرخوری باعث چاقی میشه
تحرک باعث لاغری میشه
رژیم باعث لاغری میشه
حتی ترس از قدرت چاقی ذهن در این فرمول جدید به راحتی برطرف میشه . چون قدرت پاکسازی از اون هزاران برابر بیشتره .
رنج و اندوه باعث چاقی میشه .
عصبی بودن باعث چاقی میشه .
و ….
همین یه فرمول چقدر به آدم انرژی و انگیزه میده تا دست از چاق کردن خودش برداره . قدرت پاکسازی و شستشوی ذهن هزاران بار بیشتر از قدرت چاقی ذهن هست .
واقعا که ما ارادی چاق شدیم . قدرت اراده ی ما در چاق کردن ما بود . اراده ی ما در پذیرفتن چاقی و توجه به چاقی و آموزش چاقی .
فرمولهای چاقی ما در مقابل فرمولهای الهی خیلی ناکارامدن.
وای که خوبیها چقدر قشنگ جاری هستند .
وای که خوبی ها چقدر قشنگ در همه جا رخ نشون میدن .
قدرت زشتی در مقابل قدرت زیبایی هیچ چیزی نیست .
قدرت شیطان در مقابل قدرت خدا هیچ چیزی نیست .
قدرت اندوه در مقابل قدرت شادی هیچ چیزی نیست .
قدرت چاقی در مقابل قدرت تناسب هیچ چیزی نیست .
قدرت گناه در مقابل قدرت بخشش هیچ چیزی نیست .
واقعا که ما دنیامون رو فقط با تصورات دروغین خودمون ساختیم .
قدرت این دنیای دروغین در مقابل قدرت دنیای الهی هیچ چیزی نیست .
خداوند همواره بر خیر جاریه .
قدرت بدیهای ما در مقابل خیر وجودمون هیچ چیزی نیست .
واقعا خودمون دنیای خودمون رو ساختیم
وقتی دنیای به این قشنگی در وجودمون جاریه از چی بترسیم . از چی ناامید بشیم . از چی در اندوه باشیم .
به خدا که حال خوب داشتن چقدر راحت به دست میاد فقط با تغییر نگرش . با تغییر کانون توجه .
به جای این که مرتب توجهمون رو بزاریم روی ناخواسته ها و قدرت چاقی
بزاریم روی قدرت عظیمی که در وجودمون جاری و ساریه . قدرتی که نه در آن تبدیلی هست و نه تغییری . قدرتی که قانون الهی و قانون آفرینشه . قدرتی که تموم نمیشه . قدرتی که در سرتاسر وجود ما و پیرامون ما هست و توجه به اون میتونه کلی از فرمولهای اشتباه ذهنی مارو تغییر بده .
علت اینکه ما دست به دامان رژیم ها میشویم این باور است که ما به توانایی جسم خود برای لاغر شدن ایمان نداریم . در حالیکه وقتی دلیلی به این واضحی هست که جسم ما خودبخود قدرت تناسب دارد و چاقی تنها باوری اشتباه از سوی ما بر ذهن و جسم است و ذهن و جسم همواره در صدد برطرف کردن آن است آن وقت متقاعد میشویم که حقیقت آن چیزی نیست که ما فکر می کنیم .
چاقی مانند هر زخم یا بیماری دیگری است که به راحتی می تواند توسط سیستم بدنی ما رفع و به حالت اولیه خود برسد . خداوند چاقی را برای ذهن و بدن تعریف نکرده است . آنچه خداوند برای ما میخواهد متناسب شدن است . او سیستم بدن ما را طوری تعبیه کرده که دائما در حال برطرف کردن چاقی باشد و ماراهدایت کرد تا طور دیگری بیندیشیم . تا با تفکرات خود زندگی را به خود تلخ نکنیم خداوند مارا به سمت ایمان هدایت کرد تا ما بدانیم همه اتفاقات خیر خودبخود در حال ایجاد و استمرار است و هرچیز ناخوب در حال پاکسازی و از بین رفتن است . جاء الحق و ذهق الباطل . ان الباطل کان کفورا .حق آمد و باطل رفت به درستیکه باطل از بین رونده است . این آیه هم دقیقا تمام فرمایشات شما را به اثبات میرساند که چاقی بدن خودبخود در حال از بین رفتن است . اصلا از بین رفتن بر چاقی نوشته شده و چیزی که برای ما باقی می ماند تناسب است .
چقدر مکالمات شما و دوستتون جالب بود و اینکه شما در مقابل کسی که راه شمارو انکار داره چقدر قشنگ و عالی واکنش نشون دادید . گفتگوهایی که بین شما و ایشون رد و بدل شد خیلی عالی بود و واقعادجای احسنت داره . خوشحالم که خداوند من و با شما استاد گرامی آشنا کرد تا بتونم سبک تفکرم رو ترقی بدم . راستش من یه وقتهایی واقعا به خاطر سبک تفکرم بین عزیزانم احساس تنهایی می کنم قبلا اینجور نبودم خیلی توضیح میدادم و واقعا هم اشخاص زیادی رو تونستم با این راه آشنا کنم و همشون یه مدت اومدن ولی دیگه خودم نمیتونستم باهاشون ادامه بدم چون ایمان نمی آوردن و ایمان نیاوردن اونها ایمان منو هم لگدکوب میکرد . چون ایمان منم تازه است . من ۳۴ سال از عمرم رو در کفر به سر بردم و فقط سه ساله با ایمان آشنا شدم . من قبلا شاید ظواهر دین اسلام رو رعایت میکردم ولی از یه جای دیگه به بعد فهمیدم اون ظواهر نمیتونه کار منو درست کنه . ولی در این سه سال که واقعا تحقیق کردم و البته سایت تناسب فکری رو روشنتر از همه جا دیدم و دوباره به اینجا بازگشتم و از همه فاصله گرفتم و دوباره در این مسیر شروع به حرکت کردم تا بیشتر و بیشتر در تثبیت باورهای جدیدم کار کنم میبینم حتی باورهای دینی گذشته رو هم دیگه ندارم . من از دین گذشتم . عبور کردم و به خدا رسیدم . خانواده ام مذهبی هستن و شاید اگه بفهمن من دیگه نماز نمیخونم ناراحت بشن ولی من نماز نخوندن الانم رو با ایمان تر از نماز خوندن اون زمانم میدونم . نماز منو از خدا دور میکرد ولی نماز نخوندنم منو به خدا نزدیک کرده . . من خیلی احساس سبکی میکنم . نماز خوندن تکرار کلمات عربی است که من حقیقت اون رو دائما در وجودم دارم . الله اکبر برای من فقط یه لفظ نیست . الله اکبر برای من ایمانه ولی از صورتش گذشتم . روزه گرفتن رو هنوز دوست دارم . چون تونستم نگرشم رو به روزه تغییر بدم . چون اصلا توی روز یادم میره روزه هستم . اگه بخوام حساب کنم من در تمام طول سال روزه هستم .
حتی به همسر و بابام هم گفتم که من به خاطر شما چادر سر میکنم به خودم بود بر میداشتم چون فهمیدم کسی که به خدای وجودش وصله اصلا اون توسط نامحرم دیده نمیشه . چون توی مدارش نیست و کسی هم که با خدای وجودش محرمه با من هم محرم هست . اصلا محرم و نامحرم برام طور دیگه ای معنا گرفته و من تمام این ایمانها رو اینجا به دست اوردم .
شاید دوستانی که شاید یکم متصب باشند فکر کنند که من طاهرا از دین خارج شدم ولی اینطور نیست من به معنای دین رسیدم و دین یعنی راهی برای رسیدن به خدا و من از اینجا به خدای وجودم رسیدم و همونقدر که روی خودم کار کردم و فرمولهای دهنیم رو تغییر دادم به نتایج عالی رسیدم .
به قول باباطاهر عزیز
خوشا آنانکه الله یارشان بی
بحمد و قل هو الله کارشان بی
خوشا آنانکه دائم در نمازند
بهشت جاودان بازارشان بی
و واقعا من الان تک تک این عبارات رو در خودم مشاهده می کنم .
خداوند رو یار خودم میبینم . ستایش خداوند درونم که همون خود درونیم هست رو دارم ستایش میکنم و تلاش میکنم در جهت الهاماتم حرکت کن . به یگانه بودن این نیروی الهام ایمان دارم و سعی میکنم از شرک فاصله بگیرم و من فقط با حرکت و استمرار در اینجا میتونم این ابیات زیبا رو دروجود خودم ببینم .
من دائما در نماز هستم چون دائما دارم به نیروی درونم متصل میشم و از همه چیز فاصله گرفتم تا صدای او رو بیشتر در وجودم حس کنم . من گلم تازه شکفته است . نیاز به مراقبت داره و البته ایمان دارم خدای وجودم خودش این گل اسمان رو مراقبت میکنه . باز هم به این عبارات جانانه میرسیم که قدرت کفر در مقابل قدرت ایمان هیچ چیزی نیست .
من اکنون در بهشتی زندگی میکنم که دلم میخواد این بهشت رو فقط برای کسانی بگم که اون ها هم به این بهشت رسیدن . من شما رو محرم میدونم . استاد عباس منش محرمه . بچه هایی که با این بهشت آشنا شدن محرم هستن و واقعا نامحرم اصلا نمیتونه خدارو ببینه و بشنوه .
مدعی خواست که آید به تماشاگه راز
دست غیب امد و برسینه ی نامحرم زد .
نامحرم اون تفکرات بیهوده است که خداوند اونها رو از بین میبره .
خدایا چقدر درخت ایمان شیرینه . هرچقدر ازش صحبت میکنیم سیر نمیشیم . واقعا که در این راه شیرین دیدگاههام در مورد دین هم تغییر کرده
محرم و نامحرم برام تغییر کرده . بهشت و جهنم برام تغییر کرده . مرگ و زندگی برام تغییر کرده . رنج و لذت برام تغییر کرده . من در راه تناسب فکری خیلی تغییر کردم . امروز شوهرم میگفت تعریفتو پیش دوستام کردم .میگفت اونا خانوماشون همش غر میزنند واسه گرونی و واسه خرید و و خلاصه کلافشون کردن و بهشون فشار میاد همسرم میگفت ولی خانوم من اصلا اینطور نیست . خیلی ارامش دارم . خانومم این شرایط رو طور دیگه ای میبینه . یعنی سایت تناسب فکری از من یه ادم دیگه ای ساخت و من واقعا از هدایت الهی و راهنمایی های استاد خیلی متشکرم که تا این حد منو در مسیر تغییر حرکت داد . البته از خودم تشکر می کنم و حقیقتا من بین خودم و استاد و خدا هیچ دوگانگی نمیبینم . چون ما همه در مدار الهی هستیم و درونمون به هم پیوسته است و تمام دوستانی هم که در اینجا هستن و استمرار دارند یقینا جزء محارم هستن و هدایت الهی و راهنماییهای استاد شامل حالشون میشه .
خدایا سپاسگزارم . خیلی شاد هستم به خاطر همه چیز . به خاطر این همه لذت . خدایا لذتها رو روزافزون کن تا تمام مردم بدونند تمام غمهایی که دارن در مقابل شادی این راه هیچ چیز نیست .
هر چقدرم که چاق باشیم در مقابل قدرت بدن و قدرت پاکسازی بدن هیچ چیزی نیست .
هیچ چیزی نیست .
استاد بابت این فایل عالی ازتون بی نهایت سپاسگزارم . راستی از طرف من ایدای نازنین رو که عکس قشنگش هم در فایل بود و من کلی باهاش حال کردم و لپای خوشگلش رو بوسیدم ببوسید . خدا این دختر زیبا رو براتون حفظ کنه که حتی نگاه کردن عکسش هم انسان رو در مسیر دریافت قرار میده ازتون ممنونم که عکس ایدا و یا خودش رو در فایلها با خودتون همراه می کنید . خدایا شکرت
نشان های دریافت شده
سلام دوست عزیز . نمیدونم این نظر رو میخونید یا نه . میخواستم یه نکته بگم در مورد وزن کردن . چون من خیلی سخت متقاعد شدم که وزن کردن باوری در جهت چاقیه . اما اونقدر تحلیل واسه خودم آوردم که مدتهاست دیگه خیلی راحت وزن کردن رو کنار گذاشتم . اصلا دیگه دستور ذهنی در این مورد ندارم . چون اینم یه وسوسه ی ذهن هست و از سوی چاقی ذهن .
اما دلایل من برای رفع این مانع ذهنی
اگه قدمهارو از اول مسیر دنبال کرده باشید باید دیگه آشنا شده باشید که ما برای لاغر شدن باید دقیقا از شیوه ی چاق شدن استفاده کنیم .
آیا ما برای چاق شدن خودمون رو وزن کردیم ؟ یعنی ما کیلوهایی که هربار میرفتیم روی ترازو و بیشتر شدنش رو میدیدیم با این نیت اضافه کردیم که خب من تا هفته ی دیگه میخوام دو کیلو اضافه کنم . یا مثلا گفتیم خب حالا من در جهت مسیر چاقی هستم برم ببینم چند کیلو اضافه کردم یعنی منظورم اینه ما از ابزار ترازو مستقیم برای چاق شدن استفاده نکردیم . اما این ترازو غیر مستقیم باعث چاقی ما شد . ما میرفتیم روی ترازو چون نمیخواستیم چاق بشیم . هی خودمون رو وزن میکردیم چون نمیخواستیم چاق بشیم . هی عدد ترازو رو میسنجیدیم تا شاید عدد کمتری به ما نشون بده یعنی ما همیشه به نیت کاهش وزن از این وسیله استفاده کردیم و در نهایت هم همیشه ترس مارو از چاقی بیشتر کرد . سه حالت پیش می اومد یا کم کرده بودیم که خوشحال و راضی میشدیم و البته این خوشحالی هم باعث میشد ما بگیم خوب شدم دیگه و مسیر لاغری رو رها کنیم یا کم نمیکردیم و باعث میشد اعصابمون خورد بشه و نومید بشیم که چرا این همه تلاشمون نتیجه نمیده و باور سخت لاغر شدن و آسان چاق شدن در ما پدید بیاد و یا وقتی میرفتیم روی ترازو اضافه کرده بودیم و زمین و زمان رو بد و بیراه می گفتیم و تا دو سه روز حالمون داغون بود و هیچ انگیزه ای نداشتیم و تازه عددهای بالاتر برامون عادی میشد چاقی برامون عادی میشد و کلا در مسیر چاقی حرکت میکردیم چون چاره ای نمیدیدیم . پس کلا فرمول ترازو فرمولی در جهت چاقی ما بود که توجه ما رو به جسم میبرد و کانون توجه ما رو از روی ذهن بر میداشت .
دستور ذهنی برو خودتو وزن کن از این کد نشئت گرفته که من به لاغری خودبخود جسمم ایمان ندارم و حتما باید عدد رو روی ترازو ببینم تا مطمئن بشم . این باور ها رو در وزن کردن ترازو شناسایی کردم . یه باور دیگه هم وجود داره که ما هنوز لاغر شدن رو در کاهش عدد جسمی در نظر داریم در حالیکه ما یاد گرفتیم لاغر یا چاق شدن در ذهن اتفاق میفته و جسم اون باور ذهنی رو به ما نشون میده . کاهش وزن شما نشون داده کلی از فرمولهای ذهنیتون درست شدن ولی عمل به وزن کردن نشون میده باورهایی در ذهنتون هست که نیاز به بازسازی دارن تا دستور (برو خودتو وزن کن )متوقف بشه .
چون جمله ی (برو خودتو وزن کن ) یعنی شک داشتن به مسیر .
یعنی اشتیاق برای دیدن محصولی که ایمان نداری خیلی راحت به دست میاد در حالیکه وقتی ریشه اصلاح بشه این نتیجه باید حاصل بشه و اگه حاصل نشه جای تعجبه .
خوشحالی از کاهش وزن یعنی راحت شدن خیال از اون حالت سنگینی و رها کردن مسیر لاغری و به کار افتادن فرمولهای چاقی .
به هر حال حتی اگه دیدن عدد وزن دلخواه هم خیلی لذتبخش باشه ولی وقتی دائمی نباشه هیچ لذتی نداره . چون چاقی ذهن هنوز هست و ما با دیدن مختصری نتیجه خواه ناخواه از استمرار اولیه خارج میشیم و کم کم رها می کنیم مسیر رو .
خیالتون راحت باشه ما به راحتی لاغر میشیم و لاغر می مونیم ولی وزن کردن باعث میشه چاقی برامون بیشتر بمونه و هی توی ذهنمون مرورش کنیم .
استمرار در این راه و کسب اگاهی و گوش دادن فایلها انجام دادن تمارین هست که خیلی ارزشمنده و قدم به قدم که اشتیاقمون هست که بنویسیم باید خدارو شکر کنیم که لاغری ذهن داره کار می کنه که من دوست دارم بنویسم و نتیجه خیلی راحت در حال دستیابیه .
ما با وزن کردن سرعت تخریب رو دوباره زیاد میکنیم و روند ترمیم رو عقب میندازیم . ولی باید ذهنتون متقاعد بشه که ترازو باعث تثبیت چاقی در ذهن میشه و به نظر من همین یه فرمول به تنهایی مانع ادامه ی روند لاغری میشه . پس کاری کنید تا با آموزشهایی که فراگرفتید خودتون رو متقاعد کنید که دیگه خودتون رو وزن نکنید تا کاهش وزنتون عالیتر اتفاق بیفته . به نظر من سرعت ترمیم جسم خیلییییی بالاست ولی اگه ما کند میبینیمش به خاطر ترمزهاییه که در ذهن داریم و نمیزاریم ترمیم بدن کار خودشو بکنه .
یه باور دیگه هم در مورد خواب داشتید .
اتفاقا خوابیدن در مسیر لاغری هست . وقتی ما خوابیم ذهن هوشیارمون فرکانس چاقی به عالم نمیفرسته و در حقیقت از کار افتاده است ولی ناخوداگاه ما بیداره و قدرت ترمیم هم در ناخوداگاه وجود ماست .
ما در خواب لاغر میشیم و خوابیدن فرصتیه که به جسم اجازه میده خیلی راحت بدون دخالت ما روی بازسازی کار کنه . نمونه اش هم مادر گرامی استاد که موقع اوج بیماریشون بهشون خواب مصنوعی دادن تا بدن بدون دخالت ذهن ترمیم بشه و همونجور که استاد هم فرمودن در موقع خواب بدن ایشون بسیار عالی داشت روند بازسازی و پاکسازی رو طی میکرد . یه مورد دیگه هم اینه که موقعی که میخوان عمل جراحی انجام بدن مارو بیهوش میکنند و بسیاری از بازسازیها در بیهوشی ما انجام میشه وقتی ما بیمار میشیم اولین دستور بدن خوابیدنه که در سطح خوابیدن ، او کار خودشو بدون دخالت ما انجام میده چون در حالت بیماری ما در بالاترین حالت تخریب خودمون قرار داریم و دستور به خواب دقیقا اول این حالت تخریب رو جلوگیری میکنه . یعنی خوابیدن خودش یکی از ابزار الات قدرت ترمیم هست . واسه همینه ما انقدر خواب رو دوست داریم و به آرامش میرسیم . چون حتی خود ذهن هوشیار هم در خواب پاکسازی میشه وگرنه اگر خواب نبود ما با این ذهن هوشیار پدر خودمون رو در میاوردیم و خودمون رو نابود میکردیم .
پس خواب نه تنها باعث چاقی نمیشه بلکه بر عکس عامل بسیار موثری در جهت ترمیم و برطرف کردن چاقی هست .
البته که خودتون بهتر از بنده این نکات رو میدونید و من دارم اینجا مثل تمام بچه ها درس پس میدم خدمت شما بزرگواران
نشان های دریافت شده
سلام دوست عزیز . واقعا که خوندن دیدگاهها چقدر برام دلچسبه . در مورد ترمیم دندان هم مثل ترمیم سایر اعضا این حالت وجود داره . منتها فرمولها در مورد خراب شدن دندان هم دقیقا مثل چاقی خیلی زیادن . دندانها قدرت ترمیم دارن . یعنی ما اگه خیلی ایمان بیاریم حتی دندانهامون خرابم نمیشه . خراب شدن دندان هم باورهایه که از کوچیکی به ما گفتن .
پسته دندون رو خراب می کنه . مسواک نزنی دندون خراب میشه . شیرینیجات دندون رو خراب می کنه و …. یعنی کانون توجه مارو بردن روی خرابی دندان و دندانهای ما یکی یکی خراب شد ولی خبر خوش اینه همین دندانهای خراب قادر به بازسازی هستند . من الان دقیقا دارم روی یه دندونم کار می کنم و باورهام رو راجع بهش تغییر میدم . عصب من کاملا رهاست و خواهرم تعجب میکنه می گه تو چطور میتونی تحمل کنی میگم تحمل نمی کنم دارم روی باورهام کار می کنم که خودبخود ترمیم بشه . نمیخوام برم عصب رو بکشم . چون مشکل از عصب نیست مشکل از فرمول ذهنیه . یه وقتی درد میگیره سریع دنبال فکری میگردم که داره بهش درد وارد میکنه و خیلی راحت بعد از یکم وارسی پیداش میکنم . من شاید خیلی راحت بتونم برم دندانپزشکی و این تضاد رو بردارم ولی من طور دیگه ای بهش نگاه میکنم میگم این بدن داره با من حرف میزنه و فرمولهای ذهنم رو بهم نشون میده تا تغییر مسیر بدم . شاید اگه این درد نباشه من در جهت برطرف کردن فرمولهای ذهنیم بر نمیومدم و جالبه وقتی فرمول رو شناسایی می کنم درد برطرف میشه و جالبه بدونید کلی فرمول ذهنی از همین یه دندون پیدا کردم و برطرفش کردم . اصلا روش ذهنی فوق العادست چقدر احساس توانایی رو در آدم بالا میبره . بله دکترتون کاملا درست گفتند دندان قدرت ترمیم خودشو داره . ممنون که این عبارت رو اینجا نوشتید و من به سمتش هدایت شدم .