0

گام ۶۵: به هر اندازه چاقی، هیچ نیست!

موانع ذهنی لاغری
اندازه متن

توجه به چاقی و شرایط فعلی یکی از مهمترین موانع ذهنی لاغری است. و تا زمانی که از این مانع ذهنی عبور نکنید امکان ندارد بتوانید لاغر شوید.

اهمیت موانع ذهنی لاغری

هرچقدر بیشتر در مسیر لاغری با ذهن ادامه می دهم بیشتر به این درک می رسم که متناسب بودن روند طبیعی جسم ما می باشد و اگر ما چاق هستیم به خاطر موانع ذهنی لاغری است که در مسیر متناسب شدن ایجاد کرده ایم.

موانع ذهنی لاغری

دلیل اینکه هیچ حیوانی چاق نمی شود این است که آنها موانع ذهنی در مورد عملکرد بدن خود در ذهنشان ایجاد نمی شود.

اما در مورد انسانها داستان تفاوت دارد.

انسانها در مورد سیستم عملکرد بدن خود فکر می کنند، نظریه پردازی می کنند، با یکدیگر گفتگو می کنند و با استمرار در فکر کردن و صحبت کردن درباره سیستم بدن خود بر عملکرد جسم تاثیر گذاشته و روند پیش فرض جسم را تحت تاثیر قرار می دهند.

با اندکی جستجو در افکار خود متوجه انبوه افکاری که درباره سیستم بدن خود در ذهنتان ذخیره کرده اید می شوید.

  • سوخت و ساز بدن من پایین است.
  • فعالیت بدنی من کم است.
  • سن من بالا رفته و این درد و بیماری ها طبیعی است.
  • گرما باعث افتادگی پیری زود رس پوست صورتم شده.
  • بخاطر فقیر بودن خانواده ام بنیه جسمی من ضعیف است.

صد ها فکر مانند این در ذهن ما وجود دارد که هر کدام تعریفی درباره سیستم بدن می باشد.

مهم نیست این آگاهی ها درست است یا خیر، مهم این است که هر موضوعی در ذهن ایجاد و پذیرفته شود به واقعیت وجود ما تبدیل می شود.

از دوران کودکی به یاد دارم پدرم عقیده داشت سکته قلبی در خانواده آنها ارثی است.

سال های زیادی با دقت میزان چربی خون خود را بررسی میکرد.

در غذا خوردن خود دقت می کرد تا میزان چربی خونش بالا نرود.

سالها برای مراقبت از سلامت قلب و سیستم بدنش ورزش های هوازی انجام می داد.

اما در نهایت در سن 64 سالگی در حالی که هیچگونه عوارض قلبی نداشت بر اثر سکته قلبی از دنیا رفت.

پدر من باور کرده بود که سکته قلبی در خانواده آنها ارثی است در حالی که این آگاهی کاملا اشتباه بود اما مهم نیست علم یا هر منبع دیگری اثبات کند که این آگاهی اشتباه است. مهم این است که پدر من پذیرفته بود و برای جلوگیری از وقوع آن سالها تلاش کرد اما در نهایت آنچه در ذهنش تثبیت شده بود به واقعیت تبدیل شد.

چاقی فقط یک فکر است

چاقی، فکری است که در ذهن برخی انسانها از طریق مختلف ایجاد می شود.

این فکر مانند بذری که کاشته می شود به آرامی رشد می کند، تنومند می شود و ثمره آن اضافه وزن است.

دلیل اینکه این روزها نرخ رشد چاقی افزایش یافته و انسانها از سنین کودکی دچار اضافه وزن می شوند گسترش فرمول های قکری اشتباه در ذهن انسانهاست.

نکته جالب توجه اینکه تفاوتی ندارد سن فرد چقدر باشد، چون ذهن تکامل ندارد و انسان در هر سنی باشد قدرت ذهن او کم یا بیشتر نخواهد شد به همین دلیل گسترش فرمول های چاقی در جوامع انسانی سبب شده است که این فرمول ها در ذهن کودکان هم نفوذ کرده و باعث بروز چاقی از سنین پایین شود.

من از کودکی چاق بودم و به خاطر ندارم از چه زمانی یا چه طریقی توجه من به چاقی توسط خانواده ام جلب شده است اما آنچه واقعیت دارد این است که متاسفانه سیستم ذخیره ورودی ها در ذهن به این شکل است که به این موضوع اهمیت نمی دهد که آیا من از عواقب این افکار اطلاع دارم یا خیر؟ آیا من انتخاب کرده ام این افکار وارد ذهنم شود یا خیر؟

هر اطلاعاتی که از طریق پیرامون وارد ذهن شود توسط ذهن بعنوان یک فکر صحیح پذیرفته می شود و تکرار افکار مشابه باعث شکل گیری فرمول ها در آن موضوع خواهد شد.

من از سنین کودکی بر اثر وارد شدن اطلاعات درباره چاقی از طریق والدین و اطرافیانم طریقه چاق شدن را یاد گرفته و آن را اجرا کرده بودم و باعث بروز اضافه وزن در جسمم شده بودم به مرور که چاقی را در جسم خودم مشاهده کردم و شنیده های ارافیانم درباره ارثی بودن چاقی و … را شنیده بودم باور کردم که چاقی سرنوشت من است و راه فراری از آن نیست.

در واقع این شنیده ها نه تنها باعث چاقی من شده بود بلکه موانع ذهنی لاغری من را نیز تشکیل داده بود.

چاقی ارثی است یا عادتی

چاقی ارثی یا عادتی

بسیاری عقیده دارند که مهمترین عامل چاقی افراد وراثت یا ژنتیک آنهاست که باعث بروز چاقی شده است. اگر درباره علل چاقی تحقیق کنید حتما در هر سایت، مجله یا تحقیق که درباره چاقی صورت گرفته باشد مشاهده خواهید کرد که یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر چاقی را ژنتیک عنوان کرده اند.

این درحالی است که در بسیاری از خانواده هایی که والدین چاق هستند فرزندان متناسب متولد و بزرگ می شوند البته که همان افراد عقیده دارند این مورد بخاطر جهش ژنتیکی یا مواردی است که باعث شده ژنتیک چاقی انتقال پیدا نکند. تاکید بر ژنتیکی بودن چاقی یکی از مهمترین موانع ذهنی لاغری است که افراد چاق به آن دچار شده اند.

آنچه مسلم است و من به آن عقیده دارم این است که چاقی به صورت ژنتیکی منتقل نمی شود بلکه به صورت عادتی از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود.

اطلاعات درباره چاقی و چاق شدن از طریق والدین و اطرافیان وارد ذهن اعضای خانوداده (فرزندان) می شود. تکرار اطلاعات پیرامون چاقی توسط والدین و بارها شنیده شدن توسط اعضای خانواده باعث شکل گیری فرمول های چاق کننده در ذهن اعضای خانواده می شود.

فرمول های چاقی منجر به شکل گیری انتظار چاقی در ذهن افراد شده و به مرور باعث تغییر افکار،‌ نگرش و رفتار آنها می شود در نهایت فرد دچار چاقی می شود.

این افراد زمانی که بزرگ می شوند و تشکیل خانواده می دهند به همین ترتیب افکار و نگرش خود درباره چاقی را به فرزندان خود منتقل می کنند و به همین سادگی زنجریه چاقی از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود. نکته حائز اهمیت اینکه فرمول های چاق کننده ذهن نه تنها باعث چاقی می شوند بلکه موانع ذهنی لاغری را نیز ایجاد می کنند.

این چرخه انتقال چاقی در عین حالی که اشتباه می باشد اما به صحیح ترین شکل ممکن در حال تکرار شدن است.

دلیل اینکه زندگی ما در جنبه های مختلف شبیه والدین مان است انتقال افکار و انتظارات آنها در طی سالها زندگی کردن به ذهن ما می باشد.

همانطور که سرما در تضاد با گرما می باشد چاقی نیز در تضاد با لاغری است.

اگر جایی سرما باشد به هیچ وجه آنجا اثری از گرما نخواهد بود. مگر اینکه به طریقی گرما را ایجاد کنیم.

اگر در ذهنی فرمول های چاقی ایجاد شود آن فرد به هیچ طریقی نمی تواند لاغر شود. چون فرمول های چاقی به مرور که سن چاقی بیشتر می شود به موانع ذهنی لاغری تبدیل می شوند و اگر فرد بخواهد لاغر شود باید ابندا موانع ذهنی لاغری را اصلاح کند، سپس فرمول های لاغر کننده را در ذهن خود ایجاد کند تا به مرور روند لاغری در جسم آغاز شود.

ایجاد فرمول های لاغر کننده در ذهن مانند ایجاد کردن منبع گرما در مکانی است که هوای آنجا سرد است.

همانطور که منبع گرما با غلبه بر سرمای محیط باعث گرم شدن محیط می شود، فرمول های لاغر کننده با غلبه بر موانع ذهنی لاغری باعث تغییر شرایط جسم و لاغری می شود.

عوارض چاقی

تاثیرات چاقی در زندگی

ایجاد فرمول های چاقی در ذهن در دو جنبه بر زندگی ما تاثیر می گذارد.

مرحله اول: باعث ایجاد اضافه وزن در جسم ما می شوند.

مرحله دوم: موانع ذهنی لاغری را ایجاد می کنند.

این دو مرحله در امتداد هم شکل می گیرند به این شکل که ابتدا فرمول های چاقی باعث ایجاد اضافه وزن در جسم می شوند سپس با افزایش سن چاقی و تلاش برای لاغر شدن و شکست خوردن، فرمول های چاقی به موانع ذهنی لاغری تبدیل می شوند.

دلیل اینکه هرچه تلاش کردید لاغر نشدید بخاطر وجود فرمول های چاقی بود که به هنگام تلاش شما برای لاغر شدن در نقش موانع ذهنی لاغری عمل می کردند و به راحتی مانع کسب نتیجه لازم می شوند.

از طرفی همه ما عقیده داریم که بدون هیچ تلاشی چاق می شویم. این موضوع نیز تحت تاثیر فرمول های چاقی است که در نقش فرمان دهنده ظاهر می شوند و جسم را به سمت چاقی بیشتر هدایت می کنند.

نکته جالب توجه این است که در تمام سال هایی که برای لاغر شدن تلاش می کردیم صد در صد در مسیر اشتباه بوده ایم.

لاغر شدن نیاز به تلاش ندارد چون روند طبیعی و پیش فرض جسم ما ترمیم کردن و از بین بردن هر ناهمانگی است که در جسم ایجاد می شود.

اگر چاق تر نشوید لاغر می شوید

برای لاغر شدن نباید تلاش کنیم بلکه برای چاق تر نشدن باید تلاش کنیم.

اگر فرمول های چاق کننده ذهن خود را شناسایی کرده و با استمرار در پیدا کردن مثال های مخالف و نقض کننده آنها قدرت عملکرد آنها را کاهش دهیم به صورت خودبخود لاغر می شویم.

چون هرچه شما فرمول های چاقی بیشتری را شناسایی و تغییر دهید در واقع موانع ذهنی لاغری را نیز کمتر کرده اید.

وقتی موانع ذهنی لاغری کم تر شوند، لاغری به صورت خودبخودی اتفاق می افتد.

به لطف خدای مهربان از زمانی که در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم افراد بسیار زیادی با اضافه وزن های مختلف از آموزش های لاغری با ذهن استفاده کرده و نتایج عالی کسب کرده اند.

این نتیجه اثبات می کند که میزان اضافه وزن به هیچ عنوان در عدم موفقیت نقشی ندارد بلکه به اندازه ای که شما فرمول های چاق کننده و موانع ذهنی لاغری را شناسایی و تغییر دهید روند لاغر شدن در شما اتفاق می افتد و این روند می تواند تا رسیدن به تناسب اندام ایده آل ادامه پیدا کند.

اگر به سیستم بدن خود توجه کنید متوجه می شوید که در طی زندگی روزمره بارها به دلایل مختلف به جسم خود صدمه وارد کرده اید.

برخی از صدمات قابل دیدن و برخی غیرقابل دیدن بوده اند.

در مورد چگونگی ترمیم شدن یا مراحل آن هیچ ایده و نظری نداشته ایم و با من هم عقیده هستید که بدن ما روند ترمیم را تا جایی که جسم به سلامت اولیه خود برسد ادامه داده است.

چاقی مانند هر ضخم یا بیماری دیگری است که به راحتی می تواند توسط سیستم بدنی ما رفع و به حالت اولیه خود برسید اما نکته اینجاست که ما درباره نحوه عملکرد جسم به هنگام ترمیم زخم روی دستمان هیچ ایده و نظری نداریم اما درباره لاغر شدن صدها ایده و نظریه داریم که تصور می کنیم جسم ما به آن شکل عمل می کند و معمولا این نظریه ها دربرگیرنده این واقعیت است که جسم ما توانایی لاغر شدن ندارد و این همان موانع ذهنی لاغری است که سالهاست مانع لاغری ما شده اند.

دلیل اینکه برای لاغر شدن دست به دامان رژیم گرفتن یا ورزش کردن می شویم این است که عقیده داریم جسم ما نمی تواند لاغر شود مگر اینکه ما کار خاص یا متفاوتی را انجام دهیم.

این یک فکر و فرمول ذهنی اشتباه است اما از آنجا که درست و اشتباه بودن آن بستگی به عقیده ما دارد بنابراین هر فکر اشتباهی درباره لاغر نشدن به سادگی با تکرار کردن به موانع ذهنی لاغری تبدیل شده و به واقعیت زندگی ما تبدیل می شود.

در سال های چاقی بارها شاهد توانایی جسم خودم در مورد ترمیم زخم ها و صدمات مختلق بوده ام، حتی بارها درد هایی در جسم من ایجاد شد که قابل دیدن نبود فقط از محل درد متوجه مشکلی در بدن خود می شدم اما همه این مشکلات توسط جسم من بارها ترمیم و رفع شد اما چاقی من هیچ وقت برطرف نمی شد.

این موضوع اثبات می کند که آنچه من درباره عملکرد سیستم بدنم درباره چاقی می دانستم مانع از عملکرد ساده و مناسب جسم من نسبت به رفع چاقی شده است.

بنابراین برای برطرف کردن موانع ذهنی لاغری بهتر است با دقت به محتوای فایل آموزشی توجه کرده و به آنچه گفته می شود به خوبی عمل کنید تا مهارت رفع موانع ذهنی لاغری را بیاموزید.

در این صورت به شما اطمینان می دهم که پس از چند روز روند متناسب شدن شما دگرگون خواهد شد.

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام عالی تمرین مربوط به رفع موانع ذهنی لاغری توصیه می شود ابتدا توضیحات نوشتاری را مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشاش کنید و بعد از آن به سوالات مربوطه به صورت شرح انشایی در بخش نظرات ثبت کنید.

  • نظر شما درباره شکل گیری فرمول های چاقی در ذهن و چاق شدن تان چیست؟ با ذکر مثال شرح دهید.
  • نظر شما درباره تاثیر موانع ذهنی لاغری بر لاغر نشدن تان چیست؟ شرح دهید.
  • به نظر شما استفاده از روش های لاغری باعث برطرف شدن موانع ذهنی لاغری می شود یا آنها را افزایش می دهد؟
  • انتظار شما در سال های چاقی چگونه بوده است آیا بیشتر انتظار لاغر شدن داشتید یا چاق تر شدن؟ شرح دهید.
  • تا قبل از آشنایی با سایت تناسب فکری نگرش شما درباره امکان لاغر شدن چگونه بود؟‌شرح دهید.
  • بعد از آشنایی با سایت تناسب فکری چه تغییری در نگرش و احساس شما برای لاغر شدن ایجاد شده است؟ شرح دهید.
  • لاغری با ذهن چگونه به شما کمک میکند که موانع ذهنی لاغری را اصلاح کنید.
  • با توجه به توضیحات ویدیوی آموزشی نظر شما درباره عبارت (هرچقدر چاق هستی،‌ هیچ چیز نیست) چیست؟ چه احساس و انتظاری در شما ایجاد کرد؟ شرح دهید.
  • طبق توضیحات انجام تمرین در ویدیوی آموزشی سن خود را بنویسید،‌ با محاسبه هر سال خوردن یک تن غذا محاسبه کنید که تا امروز چند تن مواد غذایی مصرف کرده اید و اکنون فقط چند کیلو اضافه وزن دارید؟
  • از محتوای ویدیوی آموزشی رفع موانع ذهنی لاغری برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.21 از 42 رای

https://tanasobefekri.net/?p=27457
132 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار Laleh
      1400/02/15 09:09
      مدت عضویت: 1453 روز
      امتیاز کاربر: 19637 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,655 کلمه

      فایل “نکات طلایی 2”:

      فایل فوق العاده جذابی بود که حتی اگر می تونستم خودم را کنترل کنم ، دوست داشتم که حتی موقع مشاهده فایل پلک نمیزدم.

      من همیشه از دوران کودکی کره خیلی دوست داشتم چون در خانواده پر جمعیتی  بزرگ شدم و بیشتر موقعها صبحانه ما پنیر و چای شیرین میخوردیم با نان.

      چون کره اکثر موارد درخانه نبود من همیشه کنجکاو بودم که کره بخورم ببینم مزه اش چی جوری است ؟ الان برام خنده دار است، ولی خوب دوران کودکی من کشور در مرحله جنگ بود و همه مواد غذایی همیشه موجود نبود اگر هم بود شاید حدس میزنم خریدش برای پدرمن همیشه ممکن نبود.

      مادرم برای اینکه من را راضی کند به خوردن نان و پنیر و چای شیرین به من این باور را داده بود که کره چرب است برای بدن ما خوب نیست.

      خوب خودتون حتماً تا حالا حدس زدید ، مادر به خاطر اینکه نمیتونسته برای فرزند خودش کره بخرد ، یک باور اشتباه یا غلط را باتکرار سالها در ذهن من به یک فرمول درست چاقی قوی تبدیل کرده بود.

      بعد از مشاهده این فایل متوجه شد م که هر وقت میل به خوردن کره دارم ، مقدار بسیار ناچیزی از ان را برمیدارم و خیلی سریع و با شتاب که انگار که جرمی مرتکب ميخواهم بشم تاکسی نفهمد لقمه را سریع میدهم پایین تا کسی من را در حال خوردن ان نبیند.

      با خودم که فکر کردم به نتایج زیر رسیدم:

      1. از زمانیکه پسرم  غذا خوردن را شروع کرد همیشه اول برایش کره میاوردم و اگر ان میل نداشت یکم بیشتر اصرار میکردم.  چرا؟

      چون خودم با خودم قرار گذاشته بودم همه ان کارهایی که مادرم در حق من انجام نداد و من دوست داشتم مادرم برام  انجام میداد را برای پسرم انجام بدهم.

      الان دلیلش را میفهمم ، مادر م برای من رژیم بدون کره را سالها گذاشته بود ، برای همین  من همیشه میل به خوردن انچه که ازش منع شده بودم را داشتم ،بعد متاسفانه کنار ان برای من احساس گناه هم گذاشته بود که کره چرب است.

      برای همین تا متوجه شدم تصميم گرفتم ذهن خودم را راجع به کره تغییر بدهم.  باز هم میگویم الا ن برای من خنده دار است ولی همین موارد کوچک که ما حتی به ان نیندیشیدیم ،باعث شده که ما فرمولها ی چاقی را در ذهن خود جای بدهیم.

      دوستان خوب دقت کنید مطمینم همه ما با یافتن این موارد خود به خود ، اسان و راحت متناسب میشویم ، فقط و فقط و فقط بابرداشتن موانع ذهنی در مسیر لاغری قرار خواهیم گرفت.

      من برای خودم صبحانه کره و عسل و نان در نظر گرفتم.  به خودم گفتم کره چرب است خوب این خوب است چون چربیهای من را بیرون میبرد و دفع میکندو بعد گفتم من فقط به لذتش فکر میکنم و خلاصه اینقدر حرفها ی مختلفی و دلایل قانع کننده ای برای خودم اوردم تا تونستم باورها ی متفاوت دیگری را جایگزین باور غلط دوران کودکیم کنم.

      بعد هم باخیال راحت کره ،عسل  و چای را با نان تا جاییکه میل داشتم خوردم.  بابت ان از خدا سپاسگزاری کردم و ترس خودم را با انجام عمل خوردن و باور صحيح برای همیشه از ذهنم پاک کردم.

      الان ديگر ان حرص و ولع خوردن کره را ندارم با انکه در یخچال موجود است.  باز هم میگویم این فایل خیلی باارزش بود و برای من بسیار بی نظیر بود.  ممنونم استاد. 😇😇😇

      چند روز پیش سر کارم که بودم ، مدیران تصمیم گرفتند که برای همه پنیر و نان Bagel با قهوه سر کار به کارمندان شرکت بدهند.

      من حدود 3 ساعت قبلش صبحانه خورده بودم ولی رفتم که سهم خودم را بردارم تا هر وقت گرسنه ام شد بخورم.

      من هم مثل استاد یاد گرفتم که رفتارها ی غذایی افراد را زیر نظر بگیرم.  افراد که کثرا صبحانه خورده بودند برای برداشتن سهمشان از هم سبقت می گرفتند.

      من نان نرم را نمیپسندم و ترجیح میدهم که نانم را تست toast کنم. بنابراین داخل صف  دستگاه تستر toaster شدم تا نانم را از نرم به خشک تغییر دهم.  

      بعد متوجه  یکی از همکارانم که دختر چاقی است شدم ،با اینکه طعم پنیر توت فرنگی را دوست نداشت تا جاییکه ميتوانست و در توان داشت روی نانش پنیر توت فرنگى گذاشت.

      من داشت حالم بهم میخورد ، چون بعدش creme cheese  یا همان پنیر معمولی را هم اضافه کرد و اخرین نفر از اتاق بیرون رفت.

      چند روز بعد تحت نظرش گرفتم.  دیدم که با بی حوصلگی سرکار میاد.  لباسهایش اصلا شیک نیست.  هیچ قدرتی در وجودش را نمیشه حس کرد.

      به جای صحبت رو در رو همیشه در قسمت چتchat سر کار مینویسد. روز اول هفته  و اخر کار ی هفته اش کلا با هم فرقی ندارد چون انگیزه ای ندارد و چون افیسش office روبرو ی افیس من است ،از ساعت اولیه روز تا تقريبا 7 ساعت بعد در حال خورده خوری چیپس است و یا قرض گرفتن سس از ديگران.

      دیگران همیشه براش غذا از بیرون میگیرند ، از من ادرس رستوران ایرانی توی شهرمون را گرفت چون گفت شنیدم غذاشون خوشمزه است.

      حتی یکبار از من خواست چون از طبقه دوم میخواستم بروم طبقه اول تا نامه های ارسالی را پست کنم ، نامه های او را هم پست کنم ، من قبول کردم و الان کاملاً متوجه شدم که این دختر خانم جوان چقدر هر روز دارد با پیروی از فرمولها ی چاقی ذهنش ، اضافه وزن خودش را بیشتر میکند.

      من به 2 دلیل خوشحالم :

      1. اینکه با دیدن این همکارم ، هر کاری را که او انجام میدهد ، انجام ندهم تا متناسب شوم.2. دیگر اینکه  به این خوبی میتونم تشخیص بدهم که رفتارها ی چاقی به چه صورت در افراد قدرت میگیرد و زندگی انها را دچار تغییر و چاقی ارام و بی صدا میکند.

      هر دوی این دلیلها باعث شد من خوشحال شوم که من تا الان فرمولها ی چاقی زیادی را در ذهنم تغییر داده ام، چون در غیر اينصورت قادر به تشخیص این همکارم نمیشدم. 😀😁😀

      این قسمت راجع به همسرم است که حدود 9 سال در کار فروش عینک ، عدسی تراشی برای عینک ، پخش و فروش و تعمیرات عینک بود.

      همسرم به خاطر این 9 سال با یک چشم پزشک در ارتباط بود.  از این دکتر چشم پزشك شنیده بود که همه ادمها در 40 سالگی دچار پیر چشمی میشوند.

      من با  قسمت علمی این داستان مشکلی ندارم ولی دقیقا همسرمن  در سن 40 سالگی متوجه شد که دور را خیلی خوب میبیند و برای دیدن اجسام نزدیک چشمهایم بینایی کمتری را دارد.

      او عینک مطالعه را تهیه کرد ولی به نظر من باور همسر من نسبت به حرف دکتر چشم پزشک قویتر از علم بود چون همسر من اهل مطالعه نیست ، دانشگاه نرفته حتی به خاطر علاقه نداشتن به درس دبيرستان را هم تا مقطع ديپلم تمام نکرده و سرو کارش هم بسیار با کامپیوتر کم است.

      من خودم باور دارم که تا زمانی که زنده هستم چشمها ی سالمی دارم و واقعا هم چشمهایم تیزبین است.  حس بویایی بالایی دارم و قبل از هر کسی بوها را تشخيص میدهم.

      موهای پر پشتی دارم و بابالا رفتن سنم رشد موهام بیشتر میشود.  من لاغرتر میشوم چون استمرارم در انجام تمرینها گسترده تر میشود.

      این را عنوان کردم که بگویم همه ما میتونیم از menu  خدا لیست مورد نظر را انتخاب کنیم ، بعد نقش باورهایی را که دوست داریم انتخاب کنيم بعد از مدتی خود ما همان نقشی میشویم که تا حالا فقط ادای ان را دراورده بودیم.

      من که شروع به بازی کردن کرده ام و  دارم کم کم همه باورها ی سنتی ، پوسیده و کهنه را از ذهنم دورمیریزم و به جایش باورهایی که دوست دارم را جایگزین میکنم.

      اینقدر تکرارشون میکنم تا اونی بشم که دوست دارم. ☺☺☺

      پیامد خوب دیگری که من تا حالا از دوره داشته ام ،تعداد دستشویی رفتن من در طول روز و دفع غذای من توسط بدن من در طول دوره زيادتر شده است.

      نمیدانم تا الان هر کدام از ما چقدر غذا خورده ایم ، ولی مطمئن هستم که همه  ما ،شاید وزنمان یک هزارم ان همه غذاهایی که خورده ایم نباشد و این نشان دهنده این است که بدن ما همواره در حال حفاظت و مراقبت از سلامت جسم ما بوده، چه ما در دوره بوده ایم چه نبوده ایم.

      الان ما میتوانیم با اگاهیهای فوق العاده این دوره به بدن خود کمک کنيم و در کنار ان و همسو با قدمها ی بدن خود ،دوباره متناسب و سالم شویم. 😁😁😁

      ذهن قدرتمند ترین عضو ماست. من بارها و بارها این را تجربه کرده ام تا جایی که میتوانم بگویم ان شعبده بازی حرفه ای که همه ازش یاد میکنند را ذهن ما هر روز و هر لحظه برای ما اجرا میکند.

      اگرما اگاه باشیم و در راستای ان گام برداریم و درکش کنیم، زندگی برایمان لذت بخش است ، در غیر اينصورت ما یک زندگی معمولی دور از هيجان تکراری را مانند پیشینیان خود خواهیم داشت و زمانی که از این دنیا برویم تنها حسرت ان برای ما ميماند.🤣🤣🤣

      “لاغری خود به خودی است “. اگر تمامی فرمولهای چاقی ما بریزد و فرمولها ی تناسب در ذهن ما جای گیرد، اصل بدن ما ، باقی ميماند که متناسب است چون هدیه خداوند یکتا است.😊😊😊

      قدرت ترمیم بدن بالا است. من مرتب با منگنه و ورق سر و کار دارم و صبح سر کار دستم با ورق میبرد ولی عصر که توی خونه به ان  بریدگی نگاه میکنم ، ترمیم شده است.

      این از شگفتیهای بدن ماست که خدا در اختیار ما قرار داده است. ☺☺☺

      کم کردن 40 کیلو از وزن من هیچ چیز ی نیست که نشود به تحقق برسد.  برای بدن من اصلا کار سختی نیست که این 40 کیلو را کم کند.

      برای بدن من بسیار راحت و اسان است که این 40 کیلو را کم کند.  😁😁😁

      خیلی راحت و اسان میشود لاغر شد، فقط بایست باورش کردو به ان باور اعتقاد پیدا کرد. 😊😊😊

      به نظر من اصلاً سن و سال ربطی به چاقی ندارد ، بی تحرکی ربطی به چاقی ندارد ، با بالا رفتن سن، ما چاقتر نمیشویم ، اینها همه افکار پوچ و سنتی است که مثل خیلی از دیگر حرفها و باورها ی اشتباه ما ،نادرست است و ما لازم نیست انها را باور کنیم. 😇😇😇

      روزسه شنبه چهاردهم ارديبهشت ماه سال 1400

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 53 از 11 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Laleh
      1400/07/25 01:39
      مدت عضویت: 1453 روز
      امتیاز کاربر: 19637 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 306 کلمه

      سلام دوست عزیز

      از اینکه لطف کردید و نظر خودتون را نوشتید، بی نهايت خوشحالم. نظر شما و یا من هر دو یکی است؛ چون ما هر دو از بهترین بندگان خداییم. ما برای هدایت خودمون به سوی تناسب اندام و زیبایی دور هم جمع شده ایم.  نظر شما قلبم را لمس کرد و من بابت ان، اشک شوق ریختم.

      من حدود یکسال است که عضو این سایت هستم و فهمیده ام که من ان کسی بودم که در باورم در ضمیر ناخوداگاهم؛ والدینم یا معلمها و جامعه برایم در نظر گرفته بودند.

      وقتی ما شروع به تغییر باورها میکنیم، بعد از مدتی معجزه واقعی اتفاق میافتد.  من در طول این یکسال تغییرات زیادی داشته ام، اما مهمتر از ان، این است که پسر من تغییراتش یک میلیون برابر من بوده است.

      چرا ؟

      چون مادر ی شاد در کنارش بوده، پس لیاقت داشتن بهترین معلمها ، دوستان و غیره برایش فراهم شد.

      همین دو روز پیش بود که صبح زود موقع رانندگي به سمت کارم داخل ماشین، طبق یکی از تمرینهای سایت که الان در من عادت خوب و پسندیده ای شده است، مشغول دعا برای خودم ، همسرم و پسرم و همه مردم روی زمین و مخصوصاً مردم ایران بودم.

      چند ساعت بعد، همسرم تلفنی به من گفت که وسط راه وقتی مشغول استراحت در ماشین بوده، یک کامیون بزرگ به ماشین او که در پارک بوده میزند و فقط و فقط و فقط ماشین همسر من اسیب میبیند.

      همسر من هیچ تکانی و یا حتی خراشی نمیبیند. انجا بود که باز هم دستان سپاس به سوی خداوند بلند کردم که همسرم را برای من حفظ کرد.  بی نهایت از ارزوی موفقیت شما برای خودم سپاسگزارم.

      ممنونم که دوستان باارزشی مثل شما عزيزان دارم، هر چند ساکن ایران نیستم و فرسنگها از شما فاصله دارم، ولی دلم همیشه پیش شماست.

      قدر خاک مقدس ایران را بدانید.  شادی و سلامتی شما را از ایزد منان خواستارم. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Laleh
      1400/02/20 22:24
      مدت عضویت: 1453 روز
      امتیاز کاربر: 19637 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 149 کلمه

      سلام به شما فریده جان

      خیلی خوشحالم از این همه مهر ومحبت. ممنونم که فرصت گذاشتید و اینقدر با کلمات زیبا برای من نظرتون را نوشتید.

      ما خیلی هممون شجاعت داریم که تا این مرحله پیش رفته ایم و همچنان این همه اشتیاق  داریم که از هم چیز یاد بگيریم و دنبال یادگیری هستیم.

      به نظرم همه ما خیلی تغییر کرده ایم ، مهم نیست که در تهران زندگی میکنیم یا انگلستان هستیم یا در ایالتی در امریکا ، مهم ذهن ماست که دارد هر روز به مرور و با استمرار و تکرار میاندیشد و ما را به تناسب میرساند.

      من الان عاشق این ارتباطی هستم که استاد لطف کردند و در اختیار ما گذاشته اند که فرصت انتخاب نوشته های همديگر را در سایت داشته باشیم. من که خیلی دوستان خوب ، با شخصیت و اگاهی تا الان پیدا کرده ام و شما یکی از انها هستید.

      سپاس مجدد از استاد گرامی. 🙏🙏🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Laleh
      1400/02/20 22:04
      مدت عضویت: 1453 روز
      امتیاز کاربر: 19637 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 129 کلمه

      سلام فروغ جان

      ممنونم از ابراز لطف شما.  من با شما کاملاً موافقم که پیدا کردن مثالهایی در زندگی اطرافمان ،بهترين روش برای انجام تمرینهای استاد است.

      من لذت میبرم وقتی نوشته هایی از افراد سرزمين لاغری را میخوانم که مطابقت دارد با زندگی روزانه ما چون این داستانها ی واقعی ميتوانند حتی داستان زندگی خود ما باشد ،پس ما احساس میکنیم که افراد دیگری مثل ما همین احساس را دارند و هم اینکه ما میتوانیم از ديدگاه و نظرات و اندیشه های انان کاربردی به ادامه بهتر تمرینها در این روش و دوره هیجان انگیز ادامه دهیم.

      خدا حافظ شما باشد. خوشحالم که از این راه دور، همچنان میتوانم به راحتی محبت قلبی شما را در نظر زیبای شما حس کنم.  خاک ایران بسیار مقدس است.  قدرش را بدانید. سپاسگزارم. 😊😀😇

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Laleh
      1400/02/17 06:43
      مدت عضویت: 1453 روز
      امتیاز کاربر: 19637 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 273 کلمه

      خیلی ممنونم استاد از نظر و دیدگاه گرمتان. ممنونم که مشوق من هستید.

      من موفقیتهای پیاپی خودم را مدیون 3 دلیل زیر میدانم :

      1. کیفیت دوره خوب است ولی در عین خوب بودن هر روز رو به بهتر شدن ، خیلی خوب شدن و عالی شدن است. چرا؟

      چون فایلها مرتب update  میشوند و به روز میشوند و به دوره اضافه میشوند.

      2. کسی که ان را اموزش میدهد شما هستید.  کسی که 35 سال طعم چاقی را چشیده اید وبه زبان چاقی تسلط  کامل داشته اید ، پس هنرجویان را کاملا درک میکنید.

      مهمتر از اینکه شما فرد بدون سانسور و روراست و شفافی هستید ،پس اموزش را 100 درصد خالص در اختیار ما قرار میدهید وبه قول معروف فوت اخر را هم براي همه در اختیار گذاشته اید.

      3. در اخر ،اینکه من لاغری را دوست ندارم بلکه عاشقش هستم ،چون سالها از طریق ورزش یارژیم اگر طول دوره 6 ماه بود من چند برابر ان 6 ماه ان را مو به مو اجرا میکردم.

      من اشتیاق زیادداشتم ولی مسیرم اشتباه بود الان همان اشتیاق رابیشتر دارم و مسیرم درست است.  این را بگویم من چون خودم ميخواهم متناسب شوم ، تصمیم من و استمرار من هرروز بیشتر از قبل میشود.

      استاد دليل و بهانه ای ندارم که اموزش دوره های عالی را بااستادی با مهارت و حاذق با علاقه و خواستن خودم تا سر حد  بینهایت را نتونم خوب تمرین کنم.

      همه شرایط برای من اماده است و من هم که ميخواهم انجامشان بدهم.  من از انجام بهتر باور سازی اینقدر متحول میشوم که حتی همسرم که کاملاً متناسب است و همه عمرش متناسب است همیشه دوست دارد ببیند تمرین روزانه من چیست.

      باز هم از شما ممنونم. 😇😇😇

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم