بسیاری از انسانها مانند من در گذشته، عقیده دارند که چاقی آنها ژنتیکی است.
بنابراین درعین حالی که برای لاغر شدن تلاش می کنند اما هرگز لاغر نمی شوند چون در کنار عقیده ی دارا بودن ژن چاقی به این موضوع نیز عقیده دارند که تاثیر ژن چاقی را نمی توان تغییر داد.
ادغام قدرت عقیده داشتن به دارا بودن ژن چاقی با قدرت عقیده نگرش تغییر ناپذیر بودن ژنتیک بسیار بیشتر از قدرت و انگیزه هر فرد چاقی است که برای لاغر شدن تلاش می کند. بنابراین هرگز لاغر نخواهد شد.
نگرش و عقیده چگونه ایجاد می شوند
هر انسانی در بدو تولید فاقد هرگونه نگرش، عقیده و ملزومات زندگی در دنیای مادی است.
ملزومات زندگی شامل: زبان گفتاری، سواد خواندن و نوشتن، عقاید دینی، آداب اجتماعی، اصول و عقاید خانوادگی و هرآنچه ما در طول زندگی خود می آموزیم است.
به مرور که در خانواده خود بزرگ می شویم آنچه توسط والدین و اطرافیان ما مورد استفاده قرار می گیرد به مرور وارد ذهن ما شده و عقیده ها و نگرش های ما درباره زندگی را تشکیل می دهند.
زمانی که وارد محیط مدرسه و اجتماع می شویم عقاید و نگرش های فرهنگی و جامعه وارد ذهن ما می شوند و باعث شبیه شدن افکار و نگرش های ما با جامعه می شود.
یکی از مواردی که بعد از تولد به مرور وارد ذهن ما می شود افکار و عادت های غذایی خانواده می باشد.
دلیل اینکه بیشتر افراد خانواده به غذاهای یکسان علاقه دارند یا رفتار غذایی مشابه دارند و یا اینکه عقیده و نظریه مشابه درباره تاثیر غذاها بر جسم دارند این است که این نگرش و عقیده ها به شکل اطلاعات از طریق شنیدن و دیدن وارد ذهن اعضای خانواده می شود و باعث ایجاد شباهت بین اعضای خانواده می شود.
عقیده و نگرش ما درباره آداب معاشرت با دیگران، برخورد ما با مهمان، عقاید دینی و نگرش ما درباره خداوند و … همه در ابتدا تحت تاثیر خانواده و سپس جامعه در ما شکل گرفته اند.
تاثیر نگرش و عقیده در شرایط زندگی
تاثیر نگرش و عقیده بر زندگی مانند تاثیر قرار دادن فیلتر رنگی بر لنز دوربین است.
اگر از فیلتر آبی بر روی لنز دوربین استفاده کنید، تصاویر ثبت شده با تاثیر رنگی آبی بر رنگ های اصلی ثبت می شود به این شکل که اگر رنگ آبی در محیط باشد در تصویر رنگ آبی غلیظ تر خواهد شد و هر رنگ دیگری در محیط باشد در تصویر به صورت ترکیب با رنگ آبی نمایش داده می شود.
برای درک بهتر تاثیر نگرش و عقیده بر زندگی به این مثال توجه کنید:
من سی و پنج سال چاق بودم و سی و پنج سال از والدین و اطرافیانم شنیده بودم که چاقی من بخاطر انتقال ژن چاقی از سمت خانواده پدری ام می باشد. این یکی از مهمترین باورهای چاقی من بود..
من عقیده داشتم به خاطر داشتن ژن چاقی دچار اضافه وزن شده ام و بارها بخاطر این موضوع به خانواده ام شکایت می کردم که چرا ژن چاقی را من را با ژن چاقی به دنیا آورده اند چون برادر کوچکتر از من متناسب بود و درباره او عقیده داشتند که ژن لاغری را از خانواده مادری ام دریافت کرده است.
جالب اینکه مادر من اضافه وزن داشت و عقیده داشت که بعد از ازدواج و باردار شدن دچار اضافه وزن شده است و این طبیعی است. این یکی از باورهای چاقی است که خیلی از مادران درباره چاقی دارند.
در همین نگرش هم می توان بی اساس بودن مقصر دانستن ژن چاقی در اضافه وزن را اثبات کرد.
اگر چاقی به واسطه ژن چاقی ایجاد می شود و به همین دلیل افراد چاق نمی توانند لاغر شوند، چگونه است که فردی که متناسب است و قاعدتا دارای ژن لاغری است بعد از ازدواج چاق میشود؟!
مگر نه اینکه ژن چاقی را نمی توان تغییر داد و لاغر شدن، پس چگونه است که ژن لاغری با ازدواج کردن یا به سن بلوغ رسیدن یا ده ها دلیل دیگر تغییر می کند؟!
بنابراین واضح است که این نظریه یا ادعا کاملا بی اساس و غیر واقعی است اما مسأله ایجاست که بسیاری از نگرش ها و عقاید ما درباره موضوعات مختلف غیرواقعی هستند اما با این حال زندگی ما را تحت تاثیر خود قرار می دهند.
اینکه یک نگرش غیرواقعی می تواند زندگی انسان را تحت تاثیر قرار دهد دلیل بر صحیح بودن آن نیست بلکه به دلیل قدرت ذهن انسان است که هرچیزی را قبول کند به واقعیت تبدیل می کند.
مادر من این عقیده که ازدواج باعث چاقی او خواهد شد از سال ها قبل از ازدواج کردن در ذهنت ایجاد شده است اما به شکل یک بذر نهفته در دل خاک که قابلیت جوانه زدن و رشد کردن را دارد اما دسترسی به آب ندارد مخفی مانده است.
ازدواج کردن دقیقا مانند آب ریختن بر سطح خشک بستری که یک بذر را در دل خود جای داده است عمل می کند و باعث جوانه و رشد زدن بذر چاقی در جسم می شود.
ژن چاقی چگونه مانع لاغری می شود؟!
در پاراگراف قبلی این مثال مطرح شد که یکی از باورهای چاقی من دارا بودن ژن چاقی است. لازم است که از عملکرد این عقیده بر روند زندگی خود اطلاع داشته باشیم.
من عقیده داشتم چاقی من به خاطر داشتن ژن چاقی است و از طرفی علاقه زیادی به لاغر شدن داشتم.
هربار که برای لاغر شدن اقدام می کردم یا درباره تاثیرگذار بودن فلان روش لاغری از دیگران می شنیدم انگیزه و اشتیاق لاغر شدن در من افزایش پیدا می کرد به شکلی که دوست داشتم همان لحظه از آن روش استفاده کرده و لاغر شوم.
اشتیاق و انگیزه اولیه من برای لاغر شدن به دلیل همسو بودن اطلاعات وارد شده از پیرامون به ذهنم با علاقه و رویای ذهنی من بود.
من آرزوی لاغر شدن داشتم و اطلاعاتی درباره چگونه لاغر شدن وارد ذهن من شده بود. این اطلاعات مانند همان آب که بر روی سطح خشک خاک ریخته می شود عمل کرده و باعث تقویت انگیزه و اشتیاق من برای لاغر شدن می شد و من اقدام می کردم.
اما همزمان با اجرای برنامه لاغری اطلاعات و آگاهی درباره تاثیر ژن چاقی و عوامل موثر دیگر درباره چاق شدن نیز از طریق شنیده ها و دیدهای من وارد ذهنم می شد و از آنجا که قدرت و حجم اطلاعات وارد شده درباره منطقی بودن چاق بودن بسیار بیشتر از اطلاعات وارد شده درباره منطقی بودن لاغر شدن بود به مرور اشتیاق و انگیزه من برای لاغر شدن از بین می رفت و روش لاغری که در پیش گرفته بودم را رها می کردم.
در مقابل افرادی را می شناسیم که عقیده داریم از نظر میزان غذا خوردن بیشتر از ما غذا می خورند و از طرفی کمتر از ما تحرک دارند اما همواره متناسب هستند.
اگر با این افراد درباره راز متناسب بودنشان صحبت کنید متوجه خواهید شد که منطق قوی برای لاغر بودن دارند و با اینکه آنها هم در معرض شنیدن اطلاعات درباره چاق شدن و … هستند اما این اطلاعات به اندازی قوی نیست که بتواند منطق لاغر بودن آنها را مختل کند.
همچنین افرادی را مشاهده کرده اید و یا حتی خودتان از این دسته افراد باشید که تا همین چند سال قبل کاملا متناسب بوده اید و اصلا فکر یا نگرش یا ترسی درباره چاق شدن نداشته اید اما شنیدن حتی یک حرف که منطق قوی پشت آن باشد باعث شده که به سرعت انتظار چاق شدن در شما ایجاد شود و اکنون بعد از فقط چند سال دچار اضافه وزن شده اید.
شنیدن یک عبارت از زبان پزشک یا فردی که خیلی به او اعتماد یا عقیده داریم به سرعت می تواند در ذهن ما عقیده ای با منطق قوی ایجاد کند که باعث شکل گیری انتظار جدید در ذهن بر مبنای آن نگرش خواهد شد و طولی نخواهد کشید که آن عقیده را در زندگی تجربه می کنیم.
شکست روش های لاغری در برابر ژن چاقی
همانطور که توضیح داده شد واقعیتی تحت عنوان ژن چاقی وجود ندارد اما زمانی که این نگرش درعین حالی که غیرواقعی است در ذهن ایجد شود به واقعیت زندگی ما تبدیل می شود.
بنابراین در محدوده عملکرد ذهن اهمیت ندارد که آنچه باور کرده اید واقعی، علمی و یا حتی فردی تاکنون آن را تجربه کرده باشد، اگر باور کنید حتما به واقعیت تبدیل می شود.
بنابراین اگر چاق هستید و اتفاقا مانند من عقیده دارید به دلیل انتقال ژن چاقی از والدین چاق شده اید برای لاغر شدن چاره ای جز اصلاح این نگرش نداید.
البته ناگفته نماند وضعیت چاقی فعلی فقط با اصلاح این نگرش تغییر نمی کند چون این نگرش بعنوان عقیده و نگرش پایه در چاقی محسوب می شود که وجود آن به مرور که سن چاقی بیشتر می شود باعث شکل گیری انواع نگرش های دیگر درباره چاقی می شود.
من در ابتدا فقط عقیده داشتم که بخاطر داشتن ژن چاقی است که چاق هستم. اما بعد از اینکه برای لاغر شدن اقدام می کردم و نتیجه نمی گرفتم انواع نگرش های دیگر در من شکل گرفت که هر کدام به نوبه خود قدرت و منطق چاق بودنم را افزایش می داد.
نگرش هایی مانند اینکه چاقی من بخاطر کم تحرکی است، چاقی من بخاطر خوابیدن زیاد است، چاقی من به دلیل علاقه به خوردن نان با غذاست و ….
هر فرد چاق تعدادی از نگرش ها و عقاید مکمکل عقیده ژن چاقی در ذهنش ایجاد کرده است و دلیل آن هم این است که فرد چاق به مرور که از سن چاقی او می گذرد رفتارها و عملکردهای بیشتری در زندگی اش را به چاقی ارتباط می دهد.
در ابتدا چاقی شما می تواند فقط به دلیل یک عقیده و نگرش شروع شود مانند نگرش چاق شدن بعد از ازدواج اما به مرور که چاق تر می شوید و هرچه تلاش می کنید لاغر نمی شوید عقاید دیگر مانند خوابیدن، تحرک نداشتن، سن و سال، طبع جسم و … را دلایل چاقی خود می دانید به همین دلیل هرچه از سن چاقی می گذرد منطق چاق بودن قوی و قوی تر می شود و لاغر شدن سخت و سخت تر.
به همین دلیل است که تلاش جهان برای لاغر کردن افراد چاق از طریق انواع رژیم ها و روش های لاغری با شکست مواجه شده است چون منطق چاقی در ذهن افراد چاق بسیار قوی تر و ریشه ای تر از منطق لاغر شدن با استفاده از هر روشی است.
اگر به گذشته خود و زمانی که برای لاغر شدن از طریق روش های مختلف اقدام می کردید فکر کنید به یاد می آورید که نتیجه لاغر شدن جسم شما با استفاده از روش لاغری که نسبت به آن اطمینان و عقیده مثبت تری داشتید بهتر بوده است اگر چه نتیجه نهایی رها کردن و یا دوباره چاق شدن بوده است.
نکته مهم نتیجه لاغری شماست که ارتباط مستقیم با منطق و قدرت نگرشی است که در ذهن شما ایجاد شده است.
اگر نسبت به استفاده از یک روش برای لاغری به واسطه شنیدن نتایج فردی که استفاده کرده است یا تحت تاثیر تبلیغات قرار گرفتن احساس امید و اشتیاق بیشتری داشتید حتما نتیجه لاغری شما از آن روش بهتر از روش های دیگر بوده است.
بنابراین آنچه واضح است اینکه برای لاغر شدن چاره ای جز ضعیف کردن منطق ذهن چاق و قوی کردن منطق های لاغری در ذهن نداریم.
راهکار موثر برای اصلاح ژن چاقی
جهان در تلاش برای لاغر کردن افراد از طریق رژیم گرفتن، ورزش کردن، دارو خوردن و انواع روش هایی است که روز به روز در حال افزایش هستند اما نگرش، عقیده و منطق چاقی در ذهن از طریق روش های عجیب و غریب شکل نگرفته است بلکه به سادگی از طریق شنیدن و دیدن و دریافت اطلاعات درباره امکان چاق شدن از طریق اطرافیان ایجاد شده است.
بنابراین برای لاغر شدن تنها دو راه حل دارید:
۱- سالها زندگی کردن با خانواده و افرادی که متناسب هستند.
۲- اقدام کردن برای یادگیری کشف و اصلاح فرمول های چاقی ذهن.
اینکه بخواهید سالها با افراد متناسب زندگی کنید تا لاغر شوید تقریبا برای اکثر افراد چاق امکانپذیر نیست به این دلیل که نمی توانند خانواده افرادی که با آنها در ارتباط هستند را تغییر دهند و حتی اگر این کار را انجام دهند احتمال لاغر شدن آنها بسیار متغیر خواهد بود چون افراد متناسب عادت به صحبت کردن درباره لاغر بودن و … ندارند چون لاغری حالت طبیعی جسم است و هرچه طبیعی باشد انسان درباره آن صحبت نمی کند.
افراد چاق اگر درباره چاقی و وضعیت خود زیاد صحبت می کنند به دلیل نارضایتی درونی از وضعیت چاقی است والا اگر وضعیت چاقی برای جسم و روح انسان عادی باشد هرگز درباره آن صحبت نمی کند.
بنابراین زندگی کردن در بین افراد متناسب برای لاغر شدن نمی تواند راهکار خیلی موثر یا موفقیت آمیزی باشد.
در مثال مشابه افراد ثروتمند خیلی کمتر از افراد فقیر درباره وضعیت خود صحبت می کنند به این دلیل که ثروتمند بودن برای روح طبیعی است ولی فقیر بودن هرچقدر که منطقی و پذیرفته باشد از آنجا که برای روح انسان قابل قبول و عادی نیست باعث می شود که افراد فقیر خیلی زیاد درباره شرایط خود با دیگران صحبت کنند.
بنابراین موثرترین و تنها راه حل اصلاح ژن چاقی درعین حالی که وجود ندارد این است که عقیده ها و نگرش هایی که باعث ایجاد منطق چاق بودن در ذهنتان شده است را اصلاح کنید.
برای این کار نیاز است ابتدا مهارت شناسایی افکار و نگرش های ایجاد کننده منطق ذهن چاق را کسب کنید. در دوره آموزشی رایگان ۱۲ گام لاغری با ذهن به طور مفصل درباره این موارد توضیح و مهارت پیدا کردن فرمول های چاقی ذهن و اصلاح آنها توضیح داده شده است.
لاغری با ذهن و اصلاح ژن چاقی
در روش لاغری با ذهن بر خلاف سایر روش ها هیچ تمرکز و تاکیدی بر تغییر مقدار یا نوع غذایی که خورده می شود وجود ندارد بلکه هرچه هست تمرکز بر تغییر افکار و نگرش ها درباره چاقی و لاغری است.
برای اصلاح ژن چاقی نیاز است که به شکل همزمان فرمول ها و نگرش ها درباره چرایی چاق شدن و افکاری که انتظار چاق شدن را در ما ایجاد می کنند را کشف و اصلاح کنیم و هم فرمول ها و نگرش هایی که باعث لاغر شدن خواهند شد را در ذهن خود ایجاد و تقویت کنیم.
به عبارت ساده تر همزمان که نگرش ها و عقاید مربوط به چاقی را تخریب می کنیم نگرش ها و عقاید مربوط به لاغر شدن را ایجاد می کنم.
در روش لاغری با ذهن ابتدا افکار و نگرش های ریشه ای که باعث ایجاد منطق چاقی در ذهن می شوند را شناسایی و جهت اصلاح انها اقدام می کنیم.
نگرش هایی مانند داشتن ژن چاقی، افزایش سن، تاثیر جنسیت بر چاقی و انواع نگرش هایی که مرتبط با شرایط تغییر ناپذیر در زندگی هستند باید شناسایی و اصلاح شوند چرا که اگر در ذهن تان چاقی خود را به بالا رفتن سن ارتباط دهید از آنجا که نمی توانید سن خود را کاهش دهید بنابراین هرگز نمی توانید لاغر شوید.
اگر خود را حامل ژن چاقی بدانید از آنجا که نمی توانید ژن خود را تغییر دهید تا ابد چاق خواهید ماند.
بنابراین برخی از نگرش ها و عقاید درباره چاقی ریشه ای و مرتبط با شرایط غیرقابل تغییر در زندگی هستند که حتما باید شناسایی و اصلاح شوند.
برخی نگرش های دیگر مکمل ادامه روند چاقی و یا مانع لاغر شدن می شوند.
نگرش هایی مانند: سوخت و ساز بدن من پایینه، بخاطر زیاد خوابیدن لاغر نمی شم، به خاطر اینکه همسرم از چاقی من من خوشش میاد لاغر نمیشم و انواع دلایلی که فقط ذهنی هستند و به سادگی می توان با اندکی درک و آگاهی درباره عملکرد ذهن و چگونگی تغییر فرمول های ذهنی این نگرش ها را اصلاح کرد و آنوقت است که از روند جسم خود در مسیر لاغر شدن شگفت زده خواهید شد.
برای شروع یادگیری اصولی لاغر شدن از طریق اصلاح افکار و نگرش ایجاد کننده منطق چاقی باید از دوره ورود به سرزمین لاغرها استفاده کنید. این دوره آموزشی گام اول در مسیر لاغری با ذهن است.
✍️ تمرین آموزشی 📖
برای استفاده صحیح و درک عالی آگاهی این جلسه درباره ژن چاقی ابتدا محتوای نوشتاری را با دقت مطالعه کنید (توصیه می شود بیشتر از یک بار مطالعه کنید) آگاهی و منطق عالی در توضیحات نوشتاری برای اصلاح باورهای چاقی وجود دارد که با چند بار مطالعه کردن به شکل بهتری می توانید آنها را دریافت کنید.
سپس ویدیوی آموزشی را با دقت تماشا کنید. در این جلسه از طریق مثال و توضیح درباره نگرش های چاقی ذهن خودم و مقایسه آن با ذهن سایر افراد چاق به شکل عالی نگرش و منطق امکانپذیر بودن لاغر شدن در ذهن شما نفوذ می کند.
و در نهایت به سوالات مطرح شده در بخش نظرات با شرح انشایی پاسخ دهید.
- نگرش شما درباره تاثیر ژن چاقی در وضعیت جسمی افراد چاق چیست؟
- اگر عقیده دارید چاقی شما بخاطر ژن چاقی است درباره تاثیر این نگرش در انتظار چاق شدن شرح دهید؟
- استفاده از روش های لاغری چگونه بر تقویت فرمول های چاقی ذهن تاثیرگذار بوده است؟
- چرا افراد چاق تصور می کنند برای لاغر شدن باید سختی و رنج زیاد متحمل شوند؟
- چرا تلاش افراد چاق برای لاغر شدن قدرت غلبه بر منطق چاقی ذهنشان را ندارد؟
- قبل از آشنایی با سایت تناسب فکری منطق ذهن شما درباره ژن چاقی و چاق شدن چگونه بوده است؟ چقدر خود را مستحق چاقی می دانستید. شرح دهید.
- بعد از آشنایی با سایت تناسب فکری چه تغییری در منطق و نگرش خود درباره لاغر شدن مشاهده می کنید؟
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.23 از 39 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
به نام خدای هستی بخش
اینکه چاقی من ارثی ذهنی باشه بهتر اینکه ارثی وجودی باشه برداشت من از این فایل این یه جمله ست .و وقتی بهش فکر میکنم میبینم که بله جمله واقعا درستیه . اگر چاقی رو به ژنتیک ربط بدیم یعنی اینکه چاقی در فرمول نویسی ژن های بدن که توسط خداوند انجام شده ، نوشته شده که همه ما میدونیم که ژن های انسان غیرقابل تغییر هستن و امکان دست کاری اونها نیست چون بسیار پیچیده هستن و از توان بشر دور هست که بتونه ژنوم انسان رو تغییر بده از پیچیدگی این ژنوم همین قدر بدونیم که یه اختلال کوچیک در ترکیب ش میتونه باعث بشه انسان رو از یه حالت طبیعی به حالت سندرم دوان تبدیل کنه یا هزاران بیماری دیگه که بخاطر ژنتیک به وجود میان و امکان درمان اونا وجود نداره .پس اگر چاقی در ذهن ما به ژنتیک ربط داشته باشه براساس اطلاعاتی که ما در مورد ژنتیک میدونیم امکان نداره بتونیم اونو تغییر بدیم چون ژن اون در زنجیره ژنی ما وجود داره و امکان دستکاری این زنجیره وجود نداره.ربط دادن چاقی به ژنتیک یعنی محکوم کردن خودمون به اینکه باید تا ابد چاق باشیم همون طوری که تا الان با این دیدگاه هرچی تلاش میکردیم لاغر نمیشدیم .حالا طرف دیگه قضیه رو بررسی میکنیم حالا اگر چاقی ما ارثی ذهنی باشه چطور میشه؟اول از هرچیزی تعریف ارثی ذهنی یعنی چی؟ارثی ذهنی یعنی اطلاعاتی که ما از والدین و گذشتگان مون به ارث بردیم و در ذهن ما ذخیره شدن پس در اینجا چیزی که به ارث برده شده چی هستش؟بله اطلاعات ،حالا سوالی که در اینجا مطرح میشه اینه که آیا اطلاعات قابل تغییر نیستن؟؟؟؟؟صد در صد قابل تغییره فقط کافیه یه مدت در معرض اطلاعات درست قرار بگیریم تا اطلاعاتی که از نظر ما ارثیه و به ما ارث رسیده در مدت کوتاهی تغییر کنه و اطلاعات جدید جای اونا رو بگیره پس ارث ذهنی صد درصد بهتر از ارث وجودیه چون قابل تغییر و میتونیم اونو تغییر بدیم به چیزی که میخوایم.