0

گام ۷۱: صراط المستقیم را رها نکنید

روش صحیح لاغر شدن
اندازه متن

بچه که بودم خیلی به تماشای مسابقات اسب سواری علاقه داشتم. هر وقت از تلویزیون مسابقات اسب سواری پخش می شد با دقت تماشا می کردم.

هیچوقت متوجه نشدم چرا به دیدن این مسابقات علاقه داشتم چون تا امروز که 41 سالم هست هنوز یک بار به اسب دست هم نزدم و سوار نشدم.

نکته ای که برام جالب توجه شده بود این بود که کنار چشم اسب های مسابقه صفحه سیاه می بستند و وقتی از پدرم درباره اش سوال کردم گفت که بخاطر اینه حواس اسب پرت اطرافش نشه و با سرعت در مسیر مسابقه حرکت کنه.

این حرف در ذهن من باقی موند اما هرگز تصور نمی کردم یه روزی باعث موفقیت های عالی برای من بشه.

از سال 93 که در مسیر تغییر زندگی قدم گذاشتم هرگز تصور نمی کردم به این میزان تغییر در تمام جنبه های زندگی ام ایجاد شود چون سال ها شنیده بودم که سرنوشت انسان توسط خداوند مشخص شده است و ما فقط باید سپاسگزار خداوند باشیم.

هدف اول من برای تغییر کردن لاغر شدن نبود بلکه ثروتمند شدن بود. دوست داشتم شرایط مالی بهتری داشته باشم و پس از سالها تلاش ناموفق برای بهبود شرایط مالی با موضوع قانون جذب آشنا شدم و با خودم گفتم شانسم رو امتحان می کنم از این که بدتر نمیشه و با این نیت که بدتر از این نخواهد شد شروع به خواندن کتابهای حوزه موفقیت و گوش دادن به سخنرانی اساتید قانون جذب کردم.

پس از چندماه تلاش و استمرار در حالی که هیچ نتیجه مالی یا بهوبد در شرایط زندگی من ایجاد نشده بود احساس کردم که یکی از موانع پیشرفت کردن من وضعیت جسمانی و چاق بودنم است.

از کجا به این نتیجه رسیدم؟؟؟

در کتابهای موفقیت تاکید شده بود از تجسم کردن برای خلق رویای خود استفاده کنید.

من هم که تازه این کار رو شروع کرده بودم خیلی خوشم میومد و هر روز صبح و شب زمانی رو صرف تجسم کردن می کردم.

راستش حتی نمی دونستم چی رو باید تجسم کنم چون هیچ خواسته مشخصی نداشتم فقط می دونستم که از شرایطی که هستم راضی نیستیم.

هر وقت مشغول تجسم می شدم خودبخود به شرایط اون روزها فکر می کردم و بیشتر حالم بد می شد بعد تصمیم گرفتم حالا که نمی تونم شرایطی که دوست دارم رو تجسم کنم بیام تجسم کنم شرایط فعلیم تغییر کرده.

ترفند خوبی بود در حالی که در هیچ کتابی به این شکل درباره تجسم کردن توضیح داده نشده بود و فقط به دلیل استمرار و علاقه من به تجسم کردن این ایده به من داده شد که به جای تجسم شرایطی که از نظر من خیلی رویایی بود شرایط فعلی رو تجسم کنم که بهبود پیدا کرده.

شروع کردم به تجسم خودم در حالتی که بدهی هام رو پرداخت کردم و چقدر احساس خوبی دارم و با همسرم و بچه هام رفتیم رستوران و بدون ترس از اینکه قسط و بدهی دارم با خیال راحت دارم غذا می خورم.

بعدا این نکته برام جالب توجه شد که در تجسم کردن های اون زمان هم حالت موفقی که برای خودم در نظر می گرفتن در حال خوردن در رستوران بود.

تجسم می کردم که ماشینم رو عوض کردم و یه ماشین بهتر دارم که دیگه خراب نمیشه و رنگ و روش بهتر شده.

خلاصه همه شرایط سخت اون روزها رو تجسم می کردم که بهبود پیدا کرده اما یادم میاد هر وقت در تجسم کردن هام به موضوع چاقی می رسیدم اصلا نمی تونستم تجسم کنم که لاغر شدم و این موضوع باعث تعجب من شده بود.

چون در مورد عینک که بازم از بچگی روی چشمام بود خیلی دوست داشتم عینک نداشته باشم و راحت خودم رو بدون عینک تجسم می کردم که دارم تو رودخونه شنا می کنم در حالی که عینک روی چشمام نیست و همه جا رو به وضوح می بینم.

ولی در مورد لاغر شدن حتی تجسم اینکه من لاغر شدم برام غیرممکن بود.

چندین ماه به همین شکل گذشت و من هر روز صبح و شب تجسم می کردم که مشکلاتم حل شده و من چقدر حالم بهتر شده.

همین تجسم کردن هر روز باعث شده بود که واقعا حال من بهتر از قبل باشه انگار منتظر معجزه بودم که تجسم کردن های من جواب بده و من شرایطم تغییر کنه.

به مرور شرایط تغییر کرد و طی چندماه همه بدهی ها رو پرداخت کردم و چند ماه بعد همه اقساط بانکی رو تسویه کردم و حال و هوای خوب رو به صورت واقعی تجربه کردم.

دیگه تجسم نبود بلکه واقعیت زندگی من بود.

کمتر از شش ماه بعد از تسویه بدهی ها ماشین حد صفر خریدم و تجسم بعدی من به واقعیت تبدیل شد.

وقتی از تجسم کردن ها و مطالعه کتاب های موفقیت و همچنین استفاده از دوره های آموزشی، نتیجه دیدم به این موضوع فکر کردم که حالا که این آگاهی برای تغییر زندگی من جواب داده بیام برای لاغر شدن ازش استفاده کنم.

این در حالی بود که هیچ اطلاعی از چگونگی انجام این کار نداشتم چون در تمام کتابهای موفقیت درباره تغییر شرایط مالی و رسیدن به آرزوها مثل خونه و ماشین و همسر و … توضیح داده بود و هرگز درباره لاغر شدن من چیزی نخونده و نشنیده بودم ولی یه احساسی در من ایجاد شده بود که منو تشویق می کرد از قدرت ذهنم برای لاغر شدن استفاده کنم.

بالاخره تصمیم شجاعانه خودم رو گرفتم و بعد از ظهر یکی از روزها که مغازه بودم تصمیم گرفتم از طریق قدرت ذهن لاغر بشم.

تصمیم خودم رو بعنوان تعهد در دفتر خاطراتم نوشتم و چند لحظه با خودم فکر کردم که اگه لاغر بشم چی میشه؟؟؟

حتی فکر کردن بهش هم ترسناک بود چون هیچ تجربه ای از لاغر شدن به شکل عالی و تناسب اندام رو نداشتم و همیشه در حد چند کیلو لاغر می شدم و دوباره خیلی سریع چاق می شدم.

سعی کردن به اینکه لاغر شدم فکر کنم درحالی که هیچ تصویر واضح یا ایده ای برای چگونه لاغر شدن نداشتم.

حرکتم رو شروع کردم و به خودم گفتم همانطور که سال قبل دوست داشتم بدهی هام رو پرداخت کنم و نمی دونستم چطور ولی الان همه بدهی هام رو پرداخت کردم حالا هم تصمیم می گیرم لاغر بشم و با اینکه نمی دونم چطور ولی مطمئنم لاغر میشم.

با این امید و آرزو شروع کردم به انجام تمرینات ذهنی برای لاغر شدن.

نکته ای که باعث موفقیت من در موضوع لاغری با ذهن و همچنین تغییر جنبه های مختلف زندگی شد همان چشم بندی بود که کنار چشم های اسب ها در مسابقات اسب دوانی می بستند.

هربار در مسیر لاغر شدن احساس ناامیدی و شکست می کردم به وسوسه می شدم از طریق روش های دیگه برای لاغر شدن اقدام کنم به خودم می گفتم مثل اون اسب ها باید چشمام رو به روی وسوسه های اطراف ببندم و فقط به مسیر خودم ادامه بدم.

دلیل اینکه خیلی وسوسه می شدم به سمت روش های دیگه برم این بود که تازه شرایط مالی من تغییر کرده بود و به اندازه ای که بتونم قرص و دارو و … بخرم پول داشتم و خیلی وسوسه می شدم حالا که پولشو داری برو امتحان کن ببین شاید زودتر لاغر شدی.

ولی خدا رو شکر با بستن چشمانم به روش های مختلف لاغر شدن به حرکتم در مسیر لاغری با ذهن ادامه دادم تا نتیجه جسمی در من ظاهر شد و دیگه با دیدن اولین نشانه ها انقدر اعتماد و اعتقادم به این روش بیشتر شد که هرگز حتی وسوسه نشدم بخوام از روش دیگری برای لاغر شدن استفاده کنم.

توضیحات فایل آموزشی “صراط المستقیم را رها نکنید” درباره باقی ماندن و ادامه دادن در مسیری است که صاف و مستقیم شما را به سمت هدفتان که لاغر شدن است هدایت می کند.

این مسیر نه تنها شما را به مقصد لاغری می رساند بلکه در مسیر حرکت خود از ایستگاه های مختلفی عبور می کنید که در هر ایستگاه کلی آگاهی دریافت می کنید که باعث تغییر جنبه های مختلف زندگی شما خواهد شد.

در واقع زمانی که شما به مقصد لاغری می رسید فردی نیستید که چاق بوده است و لاغر شده است بلکه دیگر آن فرد قبلی نیستید چون نه تنها لاغر شده اید بلکه نگرش و تفکر شما درباره زندگی و خودتان تغییر کرده است و شما انسانی هستید که دوباره متولد شده اید.

پیشنهاد میکنم با دقت و تمرکز عالی به گفته های مطرح شده در فایل آموزشی توجه کنید و سپس درباره آنچه دریافت کردید دیدگاه خود را در بخش نظرات به اشتراک بذارید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.20 از 44 رای

https://tanasobefekri.net/?p=30051
61 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فریده حسنی
      1400/05/03 22:46
      مدت عضویت: 1823 روز
      امتیاز کاربر: 23548 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,472 کلمه

      صراط مستقیم را رها نکنید

      سلام استاد و دوستان همراهم خوشحالم که استاد فایل جدید گذاشتند و ممنونم

      استاد چقدر خوشحالم که یک روزی رویای لاغر شدن در قلب شما بوجود اومد و تونستید هم خودتون لاغر بشید و لذت بیشتری از زندگیتون ببرید هم هزاران انسانی که مثل خودتون درگیر رنج های چاقی بودند در مسیر لذت بخش لاغری با ذهن قرار بگیرن و تازه متوجه بشن که تا الان عمرشونو زندگی نکرده بودن 

      و مطمئنم که این روش در سطح جهانی بوسیله انسان های دیگه گسترش پیدا میکنه و تا چند سال آینده انسان های چاق زیادی نخواهیم داشت ،مثل خیلی از بیماری هاییکه در طول تاریخ بین انسان ها ریشه کن شدند ،چاقی هم از ذهن ما ریشه کن خواهد شد و این چرخش انرژی سلامت و تناسب در سطح جهان خواهد چرخید 

      من دوست دارم به همه افرادی که باهاشون در ارتباطم بگم و پیشنهاد بدم که آگاهانه تر زندگی کنن،خودشونو بشناسن،با قدرت های درونی خودشون آشنا بشن ،خدارو خوب درک کنن تا بتونن ثروتمند تر زندگی کنن ،شادتر باشن ، متناسب تر باشن 

      در مورد چاقی و لاغری هم همینطور وقتی من در حال آموزش ذهنی در تمام جنبه های زندگیم و همینطور لاغر شدن هستم ،وقتی به اندازه کافی نتایج بزرگ گرفتم ،اطرافیان من خواه ناخواه برای کمک گرفتن در مسائل زندگیشون از من مشاوره خواهند گرفت ،همونجوری که همین الان هم همینکارو انجام میدن ، وقتی هم که من لاغر باشم و در لاغر شدنم تثبیت بمونم ،فرزندان من هر زمان به مشکل چاقی برخورد کنن ،میدونن مادرشون از طریق ذهنش لاغر شده ،بدون رنج ،با لذت و حال خوب ،پس میان و راه منو ادامه میدن 

      من که  آگاه باشم ،باعث آگاهی فرزندانم میشم و  اونها هم  در آینده ، سازنده چند نسل خود هستند  پس منه آگاه ،دختر آگاه پرورش میده و دختر منهم فرزندان خودش و نوه های منهم همچنان آگاه بزرگ میشن ،به همین صورت نسل چاقی از خانواده من ریشه کن میشه 

      چونکه من جنس حرف هاییکه تو منزلم میزنم با همه آدم ها متفاوته ، من از خواص انرژی بخش غذاها برای بچه هام میگم ،بجای ترس از مواد غذایی ، از باورهای لاغر کننده صحبت میکنم ،ترس بچه هام از خوردن غذاها کمتر میشه پس ذهنیت های اونها هم در مسیر ساخت فرمول های لاغر کننده قرار میگیره و همینطور محیط فرکانسی و جو خونه فرزندان منهم شکل افکار من خواهد شد و این داستان ادامه خواهد داشت 

      رفتارها و افکار من و در آینده نزدیک خانواده م ،۱۸۰ درجه برعکس زندگی ۹۵درصد عوام مردم خواهد بود ، هر زمان داماد و دخترمو دعوت میکنم منزلمون ، بیس صحبت های من از قوانین جهان هستیه ،خودشون میدونن من به حرف هاییکه باعث رشد من نشه و حس های منو خراب کنه ،گوش نمیدم ، تا میتونم تو جمع هایی با جنس صحبت های فرکانس پایین قرار نمیگیرم 

      نوع برخورد و رفتار من باعث میشه خانواده منهم از من یاد بگیرند ،الان که رفتم تو اتاق دختر دومم ، دیدم خوابه ولی صدای فایل یکی از اساتیدم از گوشیش میاد ،معلوم بود که در حال گوش کردن فایل، خوابش برده بود و اینها برای من لذت بخشه ،میدونم این آموزشها انرژی دارن و از خود منهم اون انرژی هارو دریافت خواهند کرد و این یعنی در مسیر صحیح بودن 

      خوشحالم که چند سال پیش بر اثر برخوردم به تضادهای زیاد ،در مسیر تغییرات ذهنی قرار گرفتم و از همون طریق با لاغری با ذهن آشنا شدم که هم خودم لاغر شدم و هم نسل های بعدی من در جسم و ذهن متناسب زندگی خواهند کرد

      وقتی به سالها پیش خودم فکر میکنم بیشتر سپاسگذار خداوند میشم که منو هدایت کرد به این مسیرها ، از وقتیکه یادم میاد فقط بدنبال راهی بودم که بتونم لاغر بشم و لاغر بمونم ، متاسفانه فرزندان من شاهد اون رفتارهای افراطی من بودند در ورزش های سخت در رژیم های طاقت فرسا در خوردن دم نوش ها ووووو 

      و از همون بچگی تصویر مادرشونو در شکل یک زن تپلی که مدام در حال کم کردن و اضافه کردن وزنشه و حالش خوب نیست ،دیدن  و ۱۰۰درصد حس قدرت از من نمیگرفتن ،منو مستاصل دیده بودن ،هر چند من براشون نماد قدرت و اراده در ورزش و رژیم بودم و موفقیت های ورزشی زیادی داشتم ولی اصل کار ،در من ایراد داشت 

      من داشتم‌ برای لاغر شدن رنج میبردم ولی برای اینکه کمتر درد بکشم خودمو به ورزش های مختلف چسبونده بودم تا رنج چاقیو کمتر بفهمم ،  بچه هام اون روزهای منو یادشون هست و الان منو هم دارن میبینن 

      هر وقت دختر بزرگم بهم میگه مامان تو چقدر کوچولو شدی داری اندازه من میشی ،خوشحال میشم بهش تاکید میکنم که آره دخترم من دارم لذت میبرم که حواسش باشه متد من مثل قبل نیست ،که ذهنش لاغر شدنو سخت نبینه ، دوست دارم اونهمه باورهای چاق کننده ای که از طریق من بهشون القاء شد از ذهنشون به مرور کمرنگ بشه تا اونها هم بتونن از جسم متناسب تری برخوردار باشن 

      خدارو شاکرم تو این مدتی که با سایت و آموزش ها هستم ،اگر حالم خوب بوده ،اگر بد بوده ،اگر امیدوار بودم ،اگر ناامید شدم ،اگر منفی بافم مدام بهم گوشزد کرده که چرا لاغر نمیشی ووووو  با تمام اتفاقاتی که در من و بر من گذشته ،من هر روز تمریناتمو انجام دادم ،فایل هامو گوش کردم ، من به خودم قول دادم که، من طرف خودمو درست میکنم بقیه شو جهان برام درست میکنه

      در طول این مدتی که با آموزش ها هستم و با توجه به راحتی و سادگی مسیر ،ولی چونکه این آموزش ها ،با درونیات قدیم من تضادهای زیادی دارن و جسم و ذهن من در حال تحولات درونی و بیرونی هستند ، در واقع اون چیزهاییکه من ۴۵ سال شنیده بودم و باورشون کرده بودم ،در من فرمول هایو ساخته بودن که منو به نتایج چاقی رسونده بود ،من به اونها عادت کرده بودم و پذیرفته بودم که همه اون داده ها ،وحی منزله 

      حالا چندین ماهه تو آموزش ها ،دارن بمن آموزش میدن که اون وحی منزلها را بذارم کنار و بیام یه حرفای دیگه ایو بشنوم، مشخصه که درونیات من دلشون نمیخواد ،مغز من دوست نداره انرژی آزاد کنه و مخالف های درونی زیادی با من بودند و هنوزم هستند که دوست ندارن من راهی جز راه های قدیممو برم 

      خودم میفهمم که از درون در حال جابجا شدن پیچ و مهره های ذهنیم هستم ، میدونم تا وقتیکه این تغییرات از طرف من پذیرفته بشن یه زمانی باید بهشون بدم ،میدونم حالم بالا و پایین میشه

      منفی بافم که قربونش برم همیشه همراهمه ، دیروز داشتم به توصیه یکی از اساتیدم فیلم انیمیشن insid  out  رو میدیدم ،که بسیار عالی و با کیفیت ساخته شده و تمام شخصیت های درونی مارو به نمایش کشیده و در این انیمیشن ، شخصیت شادی مارو به نمایش میذاره که نقش شادی در درون ما چقدر مهمه و یکی از قویترین ساختارهای وجود ماست که میتونه مارو از منفی ها نجات بده

      منفی بافم هر چند وقت چند بار میاد سراغمو هر چقدر دوست داره باهام کلنجار میره ، منهم تو هر زمانی که بیاد سراغم ،شکل همون آموزشهاییکه دریافت کردم باهاش برخورد میکنم

      انگار هر چند وقت یکبار اطلاعاتی که در حال وارد کردن به مغزم هستم ،مدل دیگه ای در من پردازش میشه ، چند روزه که هر وقت خودمو تو آینه نگاه میکنم یا در طول روز به خودم فکر میکنم ،شروع میکنم به تحسین خودم ،به خودم میگم که آفرین فریده تو چقدر تغییر کردی ، تو آدم حتی ۳ روز پیش هم نیستی 

      خودمو تشویق میکنم بجای سرزنش و تنبیه ، به خودم میگم تو چقدر خاصی فریده که تونستی چند سایز کم کنی ، میتونستی مثل سابق که مدام چاقتر میشدی الان هم چاقتر شده باشی مثلا الان دیگه‌  به سایز ۵۰ رسیده بودی ،ولی تو انقدر قوی عمل کردی که تازه چند سایز هم کم کردی

      به خودم یادآوری میکنم که کار بسیار خاص و بینظیری انجام دادم که کار هر کسی نیست ، آره کار هر کسی نیست که نزدیک ۲ سال بتونه بدون رژیم و ورزش ،سایزشو ثابت نگه داره تازه گاهی هم یه ریزش کوچولو داشته باشه 

      هر دفعه مدل حرف زدنمو با خودم تغییر میدم ، یعنی فکر میکنم دیگه اون ترفندهای ایجاد کردن احساسات خوب در من جواب نمیده ،پس روشمو عوض میکنم

      وقتی منفی بافم اذیتم میکنه خیلی از اوقات به خودم میام و متوجه میشم که یه مدت زیادیو دارم سایز خودمو تو آینه چک میکنم و بعدش حالم بد میشه ، میدونم حس بد ،حس من خوب نیستم ،یعنی توجه بر چاقی و چاقی بیشتر

      گاهی وقتی به خودم میگفتم آفرین فریده که  سایزت ۳۸ شد انگار حسم بی تفاوتی بود ، ولی الان که به خودم تو آینه میگم افرین که تونستی چند سایز کم کنی ،حالم خوب میشه ،میدونم کانون توجهم روی همون کم کردن سایزه 

      اینهم تجربه این چند روزه منه که تونستم از دست پیش بینی های منفی بافم خلاص بشم ،دیگه این یک واقعیته که من چند سایز کم کردم و ذهنم میپذیره و میدونم با همین روش میتونم به هدفم نزدیک بشم 

      خدارو شکر تو این مدتی که با سایت همراه بودم حتی به روش های دیگه فکر هم نکردم و بدنبال هیچ متدی نبودم و نیستم و تازه راه و مسیر صحیحو پیدا کردم و میخوام در این راه حرفه ای بشم ،خودمو بدنمو ذهنمو خوب بشناسم ،آگاهانه زندگی کنم تا الگویی باشم برای اطرافیانم که اونها هم  بتونن از زندگیشون لذت بیشتری ببرن

      دقیقا احساس بی عرضگی و حس خوب نبودن و ناقص بودن ،زمان هاییکه بعد از هر شکست از  رژیمی که در ما بوجود اومد باعث شد حس تخریب و سرزنش در ما بزرگتر بشه و در انتها ما باور کردیم که انسان های نالایقی هستیم و همون حس نالایقی مارو در مسیرهای شکست های متوالی که یکیش چاقی بیشتر بود قرار داد 

      اگر همون زمانها ،متوجه میشدیم که ما آدم های خاصی هستیم که تونستیم چندین بار لاغر بشیم حتی از راه های اشتباه ،این نشان دهنده قدرت ماست نه ضعف ما ،اونوقت اعتمادبنفسمون قوی میشد و انقدر رنج نمیبردیم

      تو این چند وقت که تو دوره های زیادی هستم و همینطور در دوره لاغری با ذهن و اساتیدم مدام برام تکرار میکنن که خودتو بپذیر و به خودت بگو که هیچ کس نمیتونه مثل من هر کاریو به زیبایی انجام بده تا حس توانمندی هات بیشتر بشه ، باعث شده تو هر کاری که انجام میدم حتی به اشتباه حالم بد نشه و تازه انرژی بهتری هم داشته باشم‌

      مثالی بزنم از تجربه همین ماه های اخیرم ،  این چند ماه که در کنار ساخت و ساز باغ و ویلای دوستم در حال کاشتن درخت و نهال و سبزیجات و صیفی جات بودیم و ما بدون هیچ گونه تجربه ای شروع کردیم به کشت و زرع البته اطلاعات ما در حد همون پرسیدن از مغازه ای بود که مثلا ازش بذر خریده بودیم‌

      خلاصه ما در این ۳ ماه هم، وقت، گذاشتیم برای باغچه  و گل و گیاهمون هم، هزینه های زیادی کردیم‌ در انتها سبزیجات مرغوبی نتونستیم برداشت کنیم ،نصف سبزی هامون سوختن، رشد نکردن یا یه قسمتیشون  خیلی کوچیک بزرگ شدن ولی تو تمام این مدت مدام خودمونو تشویق میکردیم و به خودمون میگفتیم که هیچ کس نمیتونه مثل ما از یک زمین بکر ،بدون اطلاعات این محصولاتو برداشت کنه ،البته بقیه محصولاتمون در حال رشد هستند ،بزودی کدو ،خیار،گرمک، چغندر وووو آماده استفاده میشن ،هر چند تا همین جا هم تکاملمونو طی کردیم و کلی تجربه بدست آوردیم که در ادامه راهمون ازشون استفاده میکنیم 

      اگر قبلا بود ،از همون اول، کارو رها میکردیم و ناامید میشدیم ولی الان فقط خودمونو تحسین میکنیم و بدنبال راهکارهای بهتر شدن هستیم ،یه موقع هایی با خنده و شوخی به دوستم میگم ، تا حالا کسیو ندیدم مثل خودمون که بتونه اینهمه زمین و محصول و بذرو به این شکل خراب کنه 

      ساختن حس توانمندی در خودمون باعث میشه قویتر در زندگی عمل کنیم ،بخاطر نوع ترببت خانواده من ،از بچگی یک احساس نتوانستن در من شکل گرفته بود و این شخصیت ناتوان با من بزرگ شده بود که عوارض بیشماری برای من بوجود آورده بود ،از عزت نفس و اعتمادبنفس پایین ،از احساس ابراز وجود نداشتن و شکست های متوالی مالی وو

      که این باور (من نمیتوانم)تمام زندگی منو تحت تاثیر قرار داده بود ،هر کاری میخواستم انجام بدم زود عصبی میشدم و میگفتم من نمیتونم ، از وقتیکه روی این قسمت از وجودم کار کردم باعث شده بتونم هر کاریو که حتی بلد هم نیستم بخوام که شروعش کنم و متوجه شدم وقتی اینو به خودم میگم که فریده تو براحتی میتونی انجامش بدی ،اون کار برام راحت انجام شده و این حس توانمند درون ما میتونه تحولات بزرگیو در زندگیمون ایجاد کنه ،چقدر کارهایو بود که ما ترسیدیم و انجامش ندادیم و نتونستیم از انجامش لذت ببریم 

      امشب دلم میخواست یکی از فایلهای یکی از اساتیدمو تصویری  ببینم البته نه در صفحه کوچیک گوشیم ولی بلد نبودم چجوری میتونم به تلوزیون وصلش کنم ،بلخره از دوستم پرسیدم و بهم گفت اول فایلتو دانلود کن ، گوشیتو وصل کن به سرفیس ت ،فایلو کپی پیست کن تو سرفیس ،سرفیسو با سیم های رابطی که قبلا خریده بودیم به tv وصل کن و تونستم بعد از انجام مراحلی فیلم آموزشیمو در صفحه ۵۰ اینچ با کیفیت ببینم و لذت ببرم ،هر چند من و دوستم همیشه تمام لایوهای آموزشیمونو و فیلم های آموزشیمونو در صفحه بزرگ tv یا کامپیوتر نگاه میکنیم ولی اینبار من دلم میخواست منزل خودمون بتونم خودم اینکارو انجام بدم و تونستم و دیشب کلی خودمو تشویق و تحسین کردم و به توانمندی خودم بیشتر اطمینان کردم 

      همین باور کردن لاغری با ذهن، کار هر کسی نیست ، تک تک ما در این مسیر به چندین نفر این سایتو معرفی کردیم ،خود من برای اطرافیانم  حتی سایتو  ثبت نام هم  کردم ،قدم به قدم یادشون دادم ولی چرا اونها الان اینجا نیستند ،چونکه باور نکردن ،چونکه اگر باور میکردن باید تو این مسیر میموندن و مسئولیتشو میپذیرفتن ،نیومدن و به همون زندگی سابقشون ادامه دادن ،پس ماهاییکه الان اینجا هستیم یعنی فراتر از دیگران فکر و عمل میکنیم ،پس نتایج ما هم متفاوت خواهد بود،زندگی خوب و با کیفیت حق ماست ،ما باور کردیم و با باورهامون روبرو خواهیم شد

      اگر به این موضوع فکر کنیم که خداوند هر کدوم از مارو یجور خاصی به این مسیر هدایت کرده و در ادامه راه هم حمایتمون میکنه ،انرژی و انگیزه شو میده و کمک میکنه ،باعث میشه دیگه به راهمون شک نکنیم ،آخه مگه راهی که ما خواستیم و خدا هدایتمون کرد راه اشتباه و کمیه ؟ معلومه راه درست و صحیحیه ،کافیه ما به این موضوع فکر کنیم و بپذیریم که فقط از همین طریق میتونیم لاغر بشیم و لاغر بمونیم 

      من از تهران هستم، به آموزش و تحقیق و آموزش دادن مطالب ذهنی بسیار علاقمند هستم  و خوشحالم که چندین ماهه با دوستان بینظیری آشنا شدم ،نظراتشونو هر زمانی وقت کنم میخونم ، خودم هم مینویسم ، در مورد فایلها فکر میکنم  ، در مورد آگاهی های جدیدم با خودم صحبت میکنم ،آگاهی هارو در ذهنم تقویتشون میکنم ،از خودم و ذهنیت های جدیدم  لذت میبریم و یجورایی معتاد ارتباط گرفتن با خودم و محتویات آموزشیم شدم 

      سپاس خداوندی را که ما خواستیم و او اجابت کرد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 45 از 9 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم