به نام خدای مهربان
سلام دوستان و همراهان عزیز
به لطف خدا جلسه نوزدهم از دوره فوق العاده (❤ زندگی با طعم خدا ❤) را شروع می کنیم
دیدگاه سادات عزیز در بخش نظرات
سلام برهمه . امیدوارم همه ی شما عزیزان حال دلتون همواره خوب خوب خوب باشه .
یه وقتهایی لازمه آدم با خودش خلوت کنه و همه چیز رو رها کنه . رهایی خیلی حس شیرینیه . رها شدن از تمام چیزهایی که میخوایم و نمیخوایم.
پیوستن به اقیانوس بی کران الهی . پیوستن به تمام شادیهایی که در این اقیانوس هست . وحدت و یگانگی با خود خودخودمون . وحدت و یگانگی با همه ی انسانها .
استاد شما از همه ی ما بهتر این شیوه رو در پیش گرفتید و ما رو هم دعوت به این راه خوب میکنید . بله درخواست و خواسته و نوشتن و… اینها هم همه مراحلی از راهه . اما یکی از زیباییهای راه ما اینه که توی مراحل گیر نکنیم .
راه حل گذر از مراحل چیزیه که باعث میشه ما رها بشیم و بپیوندیم به اقیانوس مهر الهی . اقیانوس وحدت الهی . اقیانوس وحدت انسانها . این که بتونیم رها بشیم . سخت نگیریم . چون دنیا بر مدار راحتیه .
استاد چند روز پیش از خواب پریدم . یهو دیدم خودم دارم میگم دنیا بر مدار راحتیه . راحت بگیر . بعد به خودم اومدم انگار که داشتم خواب میدیدم و ادامه ی خوابم بود و بعد بیدار شده بودم .
یه وقتهایی پیش میاد تا چند دقیقه ی اول هنوز ذهن توی همون خواب هست . اتفاقا خوشحال شدم . حس کردم این از ناخودآگاهم بود . بله دنیا بر مدار راحتیه . چیزی که در تک تک عبارات شما میشه پیدا کرد. سخت نگیریم . همه چیز درست میشه . عجله نکنیم . بزاریم وقتش برسه . لذت ببریم . آرام باشیم . همه چیز عالی اتفاق میفته .
بله درسته بزاریم بیاد . به خدا همه چیز همین حالا در دست ماست . به اقیانوس وحدت بپیوندیم . همه دارن شادی میکنند . همه دستانشون در دست همه . درست مثل اینجا . با هم یکی هستیم . همه با هم دوستیم . همه با هم داریم صفا میکنیم . هر کس یه نکته ای میگه و باعث میشه دیگران هم بی اختیار دنبال راه حل باشند .
اینجا وحدت رو میشه دید . خب این خیلی عالیه چی از این بهتر که همه ی ما به نوعی داریم از وجود خودمون از خودخواهی هامون رها میشیم و همدیگه رو دعوت به آرامش میکنیم . هممون سعی میکنیم به همدیگه کمک کنیم تا همه شادتر باشیم و بیشتر لذت ببریم چی بهتر از این که میتونیم طعم آرزوهامون رو در وجود همدیگه پیدا کنیم و لذتش رو ببریم .
خداوند ما انسانها رو با هم خلق کرده تا بهمون بگه شما از هم دور نیستید شما همتون پیش هم هستید . چون همتون کنار من هستید پس بیاین شاد باشیم از این یگانگی . اینجا همه چیز هست . چه طعمی میخوای ؟ ببین هست . بچش . در اقیانوس یگانگی با خدا و انسانها میشه همه ی طعم ها رو چشید و لذت برد . ما تافته ی جدا بافته نیستیم .
خداوند همه ی مخلوقاتش رو دوست داره . ما توی دلمون یه وقتهایی از این جمع شیرین فاصله میگیریم و احساس میکنیم تنهاییم . نه ما تنها نیستیم همون وقتی که با خودمون خلوت کردیم در کنار تمام انسانها داریم زندگی میکنیم . همه ی انسانها رو دوست داریم .
همه ی طعمهایی که میخوایم هست . زندگی خیلی شیرینه . فقط باید راه رها شدن رو یاد بگیریم . وقتی راهش رو پیدا کردیم میبینیم چقدر شیرینه این پرواز . چقدر شیرینه این آزادی . چقدر شیرینه این دنیا . چقدر همه چیز عالیه و چقدر همه چیز لذت بخشه . خدایا شکرت که منو با این راه زیبا آشنا کردی . استاد گرامی ممنون که راه زندگی رو به همه ی ما آموختید .
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.47 از 45 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
نشان های دریافت شده
با سلام خدمت استاد عزیزم م ودوستانگرامیم
استاد من وقتی فکر میکردم دیدم اون موقع نمیدونستم که باید دفترهای نگه دارم اولین دفترم انداختم دور به این نیت که اشکالی نداره من عضو سایتم این آگاهیها در دسترس منه بذار دفترم بندازم تا کسی برداره وهدایت بشه به سمت این آگاهیها
من از وقتی فایل خدا سواد نداره چشم نداره گوش نداره فقط با احساس من کار داره ونتیجه براساس احساس من داده میشه دیگه خیلی نسبت به نوشتن خواسته هام خیلی حساس نیستم که زمان حال باشه یا از چه کلماتی استفاده کنم که خدا ناراحت نشه
استاد اون روزا که من از سمینارهای استاد مرتضی احمدی منش گوش میدادم هم این مسائل بود که خواسته باید در زمان حال باشه کلی گزینه داشت درخواست کردن اما کتابشو پیدا نکردم که براتون بنویسم وخیلی یادم نمیاد ولی یکم یادمه که میگفتن که آخر جمله تون نباید خواهد داشته باشه چون کلمه خواهد از آینده میاد وخیلی بیشتر طول میکشه تا به خواستم برسی
منم نگرشم نسبت به خدا انسانی بود فکر میکردم خدا تو آسمونه خیلی بزرگه وهمه هواست هست که ببینه انسانها روی زمین چکار میکنن که سریع ببره جهنم وکلی هواست بود که کارهایی انجام بدم که خدا و از خودم راضی کنم که منو جهنم نبره
من هم از خیلی قبلنا شنیده بودم که نوشتن قدرت داره کلمات قدرت دارن والان فهمیدم که چون من موقع نوشتن تمام تمرکزم روی نوشتن وهنگام نوشتن از دست وچشم دهنم استفاده میکنم تمام تمرکزم میذارم روی نوشتن قدرت داره واون کلمات وجوهات نیستن که قدرت دارن
واینکه امروز فهمیدم که مهمتر از اونیکه ما هواسمون بر بایدها باشه برچیزهای خوب چیزهای مثبت وخوبیها باشههمتر اونکه بیشتر تمرکزمون روی افکار منفی بدیها اینا باشه چون در طول روز ما هوامونو به افکار منفی ودرست من امروز تمرین درس نوزده اصلاح پرخوری انجام دا م دیدم من زمانیکه دارم فایل گوش میدم تمرین مینویسم اینا هواسم نیست بقیه روز همش هواست بود به بدیها که امروز جمعه ست خلوت بچه تنها نره سرکار پدرشو فرستادم ور صورتیکه من خودم وزندگیم به خدا سپرده بودم
اینکه هواست به خواب بدی بود که دیده بودم اینکه هواست به رفتار فلانی بود که به من بی احترامی کرد پن حقم نبود وکلا تمرکزم روی اين موصوعات بود واینم میدونستم آگاهانه ادامه نمیدادم
واینم بگم که من کلا از زمانیکه عصو سایت شدم بیشترین تمرکزم روی خوبیها گذاشتم مثلا گفته میشد سپاسگزاری یعنی چی ناسپاسی یعنی چی من بیشترین تمرکزم روی سپاسگزاری یعنی چی میداشتم ناسپاسی رو هم یادم میومد که گله وشکایت کردن افکار منفی داشتن کینه وحسرت و…اینا داشتن یعنی ناسپاسی ولی بیشترین تمرکزم روی خوبیها بود میگفتم خوبیها مهم هستند که من یاد بگیرم ونمیوونستم که مهمتر از اونکه شما چه چیزی میخوای شما هواست باشه که چه چیزهایی رو نمیخوای داری بهش توجه میکنی من اصلا به چیزهایی که نمیخوام توجه نمیکردم ویاد گرفتم که ه اسم باید به چیزهایی که نمزخام دوست ندارم باشه اون آنها رو انجام ندم و امروز خیلی سعی کردم هواست به چیزهایی که نمیخوام باشه خیلی سخت بود وهمش یادم میرفت اما با یکمی تمرین درست میشه
استاد واقعا استاد از طریق مختلف میخواد نداره ما در مسیر درست باشیم امروز داشتم فایل گوش میدادم یهو یادم افتاد که به همسرم بگمنون بخره یکم بعد یادم افتاد یکم تنقلات بخره حوصله امون سر رفته خلاصه چند بار تو یک فایل تمرکز منو بهم میریخت ومن خدارو شکر که اخبار گوش نمیدم تلوزیون نمیبینم و..
وتصمیم گرفتم وقتی دارم فایلها رو تکرار میکنم هواست به نبایدها باشه
استاد من نسبت به درخواست کردن خیلی مشکلی ندارم اما نسبت به فاصله درخواست دادن ودریافت کر دن خیلی مشکل دارم که چرا انقدر طول کشیده من هنوز به خونه دلخواهم نرسیدم هنوز به روابط خوب با پدرومادر نرسیدم واینم مد نظرم بوده که تو این فاصله درخواست است تا دریافت خدا داره کارهایی انجام میده اتفاقاتی رو رقم میزنه تا من بخ خواستم برسم من انتطار دو سه روز فاصله رو داشتم یکم نا امید شدم و دوباره به خودم امید میدادم
استاد من هم همین طور بودم به خ ایتهای یهویی یکی دوتاشو رسیدم مثلا خواسته رخت اویز
من فقط یه رخت اویز تو یه فروشگاه دیدم که جنسش خیلی خوبتر از رخت آویزهای که دیده بودم بود قیمتشم خیلی بیشتر بود وتقریبا دوهفته طول کشید من بهش رسیدم
اینکه دخترم بیاد به من بگه که بریم خرید من هم خیلی تمایل نداشته باشم ولی باهاش برم وموقع برگشت شب بشه ومن به همسرم زنگ بزنم بیاد دنبال ما اونم قب ل کنه بیاد ما هم یکم پیاده بریم به فروشگاه مورد نطر برسیم یه خرید کوچیک داشته باشیم اصلا هم هواست به رخت اویز نباشه وهمسرش بیاد ببرمش ببینه وقبول کمه مقاومت نکنه برای گردن بودنش وچون ا ون روز مصادف بود با سئ و دومین سالگرد ازدواجمون اون هم تصمیم بگیره یه کادو برام بخره واینجوری رخت اویز وارد زندگی من شد واینجوری به خواسته های یهویی برسم اما خواستهای که خیلی برام مهم باشه هنوز نرسیدم
و تصمیم گرفتم بهتره خواسته هام یهویی باشن که زودتر بدستم برسن خیلی ساده آسون سفا رش بدم
استاد من جلسه قبل تازه فهمیدم که باید به چیزهایی که نمیخوام دارم بهشون توجه میکنم توجه کنم اون کارها رو انجام ندم اینکه شما گفتید اگر شما اجازه ندید افکارت خراب بشه تو بیمار بشی خود به خود سلامت هستی و… و سعی میکنم تو زندگیم به چیزهای بد توجه نکنم بحث نکنم اعصابم خورد نکنم ناراحت نشم تمرکزم روی مشلات دیگران ندم چون اصلا به من ربط ندا ره من نمیتو نم براشون کاری کنم وسعی کنم به افکار شیطانی توجه نکنم واینجوری در تمام جنبهای زندگیم همه چیز خودبه خودی درست میشه
استاد خیلی دوست دارم که هواست به زندگی خودم باشه ونمیدونم که من نمیتونم برای زندکی کسی کاری کنم اما همش میگم این بچه ام این همسرم این فلانی گناه داره و…
ومنم سعی میکنم که فکرم وباور نسبت به خداوند یکی باشه لی یکم سخته وبا تمرینشکل حل میشه ویه موقعهایی هم میلغزم که امروز جمعه ست خلوت بچه تنها نره سرکارش وسعی میکنمحرفم با عقیده یکی کنم
ومن خیلی دوست داشتم که هر لحطه سپاسگزار خداوندم باشم وامروز یاد گرفتم اگه حالم خب باشه اگه احساسم خوب باشه از زندگیم راصی ترم واین یعنی سپاسگزاری واقعی وبه اینم رسیدم که اگر مثلا فرزندم حرف گوش نمیده ومن باهاش مشکل دارم اونو بپذیرم وبخاطر بودنش بخاطر سلامتیش بخاطر گاهی اوقات که با هم خوب هستیم بخاطر داشتن صفات خوبش شکر گزار باشم به مرور رفتارش عوص میشه
واینکه اگر تا حالا خواستهای زیادی از خدا نداشتم فقط بخاطر این بوده که یاد گرفتم خدا همیشه هست خدا همیشه منو هدایت وحمایت میکنه ومن عجلهای نداشتم. فتم یه سری خواسته ر میگمبه دستم که رسید خواسته بعدی میگم
واینم هست که تا حالا فکر نکرده بودم که خدا میتونه به من خ استهای بیشتری بده میتونه چپ وراست به من نعمت بده من میتونم از خدا تند تند نعمت بخوام میتونه خدا به من فقط برسه دیگه نوبتی هم باشه نوبت منه که خدا به من نعمت بیشتری بده وخواستهام پشت سر هم بدستم برسن ومن لدت ببرم کیف کنم سپاسگزار خداوندم باشم
از این به بعد یاد گرفتم که به خدا بگمکه خدایا نوبت منه باید به من بیشتر بدی تا من بتونم از زندگیم راصی باشم تا بتونم از بدنیا اومدنم راصی باشم از دیدن ودریافت نعمتهای راصی باشم واستفاده ک نم واز طعمهای بسیار زیبایی که در جهان قرار دادی استفاده کنم لدت ببرم سپاسگزار باشم این کارها وطیفه منه وطیفه تو هم اینکه تند تند برام مهیا نی ومن منتظرم که نتها رو پشت سر هم تند تند دریافت کنم خوشحال بشم لدت ببرم وبیشتر به خدای خودم ایمان بیارم سپاسگزاری باشم