گام ۸۰: لاغری با ذهن از نگاه امام علی (ع)

به نام خداوند جااان و خرد 

سلام و درود بر طالبان حقیقت و معرفت 

تأثیر ذهن بر جسم از نگاه امام علی (ع)

زمانی از زندگیم که در جستجوی خدا و حقیقت بودم و میشه گفت روزهای آشفته را همراه با فشار در تمام جنبه های زندگیم و به خصوص بر روح و روانم تجربه می کردم هر بار با پیج هایی از اینستا که آشنا می شدم به محض دیدن کلمه جذب یا قانون جذب سریع از همراهی اون پیچ انصراف می دادم و با خود می گفتم ای بابا ما خدارا صدا می کنیم بعد جذب برای ما میاد !…

چون همیشه تصورم این بود که قانون جذب مسئله ای جدا از خدا و پیغمبره یعنی فکر می کردم یک علمی هست حالا مثل هومیوپاتی یا یوگا یا بالاخره مربوط به جذب پول و خونه و ماشینه !…و فقط از اونجایی که ذهنم هم برنامه ریزی شده بود برای اینکه خدا و پول از هم جدا هستند هرکجا اسم پول میومد و جذب من فرار می کردم !…

اما به طرز عجیبی دوست عزیزی کانالی بهم معرفی کرد که بر حسب اعتماد به دوستم با اینکه اسم کانال مربوط به پول و پولدار بود عضو شدم و اما فایلهای اساتید مختلفی را گوش کردم و در همان ۲۴ساعته اول انگار که گمشده من پیدا شده بود و تفکرم این بود که چیزی کشف شده در غرب که ما اطلاع نداشتیم و چون به ما می گویند جهان سومی در اختیار ما قرار ندادند و لی خیلی برام جالب بود و کنجکاو بودم که ماجرا از چه قراره !؟و ای دل غافل تمام این قوانین ،همان آیات الهی قرآن بودند تمام سخنان بزرگوارانمون و شعرا و عرفای سرزمینمون…. 

و اما هرکس در خوردنش اعتدال پیشه کند هم سلامتیش طولانی و هم افکارش صالح می شود (امام علی (ع)

واقعا حدود هزاران سال پیش با اون جهالت ذهن بشری چطور این بزرگواران این جملات ارزشمند را به یادگار گذاشتند؟… و البته اینکه مثل آیات قران باید با دید حقیقی تری به این سخنان نگاه کرد اگر قرار بود ما ظاهری و بدون تفکر و آگاهی این سخن ارزشمند را ترجمه کنیم حتما باز می گفتیم ازخوردن شروع شده و حتما اگر روزه بگیریم و نخوریم یا همون رژیم سلامت میشیم همین اشتباه و برداشت اشتباه که طی سالها از خیلی چیزها داشتیم .

ولی این فکر صالح و آرام هست که باعث اعتدال در خوردن میشه و البته نتیجه آن سلامتی و تندرستی هست وگرنه چرا من وقتی خشمگینم بیشتر می خورم چرا وقتی عصبانی میشم ولعم بیشتر میشه پس اصل و اساس در تفکر من هست فکر صالح هم یعنی هر فکری که احساس آرامش و رضایت به من بده .

سلامتی و تندرستی از همون روزاول خلقت به عنوان پیش فرض به من هدیه داه شده همانطور که خیلی از انسانها متناسب هستند که خودبه خودی بدون تلاش و بدون سختی و برنامه متناسبند تا آخر عمرشون ..

اما این فکر من بوده که بهم ریخته و باعث شده در رفتار و اعمالم تغییراتی ایجاد بشه که صددرصد روی جسمم اثر گذار هست .

در واقع اسراف یعنی از حد خود خارج شدن فردی که افکار مناسب نداره اسراف می کنه یعنی تعادل نداره اگر افکار مناسبی داشته باشیم اسراف نمی کنیم .در واقع این تعادل داشتن خیلی مهمه خیلی در همه چیز و اگر این تعادل هر کجا از حدخود خارج بشه افراط و تفریط صورت میگیره …و من عاااشق اسم این سایتم تناسب فکری (عجیبه اگر فقط لاغر بشیم چون اصل تناسب فکره تعادل و این معجزه رخ میده وقتی خودمو بشناسم)

موضوعات علمی که از ذهن استدلالگر ما انسانها تبعیت می کنند از نظر به اینکه فقط علم هستند و نمی توانند تمام بخشهای وجودی ما و کیهان را در بر بگیرند  ناقص هستند و نمیشه ادعای کامل بودن در مورد آنها داشت همانطوری که هرروز استدلالی دلیل قبلی را رد کرده و به نوعی گسترده تر میشه اما باید در نظر داشته باشیم که علم در مورد جنبه های کلی تعریف شده برای بشر یا کیهان میتونه تعاریف صحیحتری داشته باشه مثل جزر و مد دریا که در کل کره زمین اتفاق می افتد یا گسل و زلزله و قانون جاذبه یا شناخت اشعه های مادون قرمز و ….که در کل کره زمین و البته برای همه افراد به صورت یکسان در جریان هست اما در مورد چاقی که دونفر همزمان شرایط مختلفی را تجربه می کنند نمیشه هیچ نظریه ثابتی ارائه داد فردی به وقت ناراحتی بیشتر می خوره واما فرد دیگر در همان شرایط ناراحتی اصلا میلی به خوردن نداره !…پس ربطی به جسم این افراد نداره و فقط مربوط به افکارشون هست و وقتی افکارت به هم بریزه خودت انتظار دردو عذاب داری مثل همان وقتهایی که به خیال خود گناه کردیم و منتظر عذاب خداهستیم و بالعکس وقتی کار صالحی انجام میدیم احساسمون نسبت به خودمون خوب میشه و منتظر پاداش خدا هستیم .

بنابراین خدا همون خداست این منم که نگرشم تغییر کرده و البته که تصویر ذهنم و انتظارم از خودم واقع میشه .بنابراین در آموزشهای لاغری با ذهن ما افکار ناصالح را در ذهنمون شناسایی می کنیم و و کمرنگ و بی اثرشون میکنیم و جایگزین آنها افکار صالح که از قبل در ذهنمون وجود دارند را پررنگ می کنیم و انقدر این پروسه دریافت محتوا و آگاهی ادامه پیدا می کنه تا محتوای ذهنی افکار مناسب و صالح در ذهنمون زیاد بشه و تصویر ذهن و انتظارمون از خودمون بشه لاغری و درنهایت تغییرات جسمی در ما رخ میده .

جسم ما بخشی از این طبیعت هست و تا زمانی که زنده است هر لحظه فعالیت داره شاید ما خواب باشیم و ذهنمون خاموش بشه اما درهر حالی جسممون فعالیت خودشو داره مثل تپش قلب و نفس کشیدن و خونرسانی به سایر اعضا و البته کلاژن سازی پوست و مراحل هضم و جذب و دفع غذا با روند برنامه خود به کار هستند و به همین دلیل وقتی فردی بیمار میشه می گند باید فقط استراحت کنه تا زودتر خوب بشه !؟چرا !؟چون توجهش از بیماری برداشته بشه و روند بهبودی با سرعت بیشتری اتفاق بیفته !؟…و اگر فرد بیمار بیدار باشه هر آن دا ره فکر می کنه این مریضی از کجا اومد !؟حالا چی میشه !؟اگر بمیرم !؟نکنه واگیردار باشه!….

حالا یه وقتهایی شده حرفی شنیدیم یا ذهنمون درگیره  و زمانیکه می خوابیم و بیدار میشیم خیلی آرومتر شدیم چون ذهنمون خاموش بوده اما اگر باز خودمون بیاییم ادامه بدیم و اون افکار را انتخاب کنیم باز ظرف ذهنمون پر میشه و من بارها دیدم به افرادی که افسردگی و حالتهای اختلال روحی وروانی دارند قرص خواب آوردر قالب داروی آرام بخش می دهند در واقع مسئله حل نشده تا روزی که فرد خودش حلش کنه اما توجهش به موضوع و بار منفی احساسیش کم شده تا کمی زمان بگذره و باهاش کنار بیاد ….ولی جسم ما به صورت خودکار میخواد در حالت پیش فرض که سلامتی وتناسب اندام هست قرار بگیره اما این توجه ما به جسم و چرایی هامون و البته حسی که از این تجزیه و تحلیل های ذهن استدلالگرمون به دست میاریم روند بهبود و بازسازی را دچار اختلال میکنه !..

یعنی از طرفی من محتوای مناسب و صالح دریافت می کنم اما از طرفی توجهم به جسمم هست که چرا لاغر نشدم!؟چرا سایزم اینه ؟!نکنه جسمم همکاری نمی کنه !؟نکنه ذهنم مقاومت داره !؟نکنه این مسیر سرکاریه !؟نکنه چندسال طول بکشه !؟و از طرفی واقعیت موضوع که چشم سرم  می بینه هنوز چاقی هست و این یعنی تأکید بر چاقی بیشتره!…

 چون ما چیزی را می خواهیم که هم اکنون وجود نداره ایمان به غیب هست و اما چون شاگردیم و محتوای لاغری ذهنیمون به حد نصاب نرسیده زورافکار ما به (احساس +واقعیت جسم) نمی رسه و مغلوب چاقی میشیم نا امید و در نهایت رهایی مسیر و نتیجه همچنان جنگ و جدال با خود و چاقی خود !…

بنابراین لاغری یک عمل صالحه یک روند مقدس و ارزشمند،یک هماهنگی و تعادل در جسم و ذهن و روح و من می خوام افکار صالح و پیش فرض خودمو از لایه های زیرین ذهنم بکشم بیرون و متناسب بشم همون چیزی که اورجینال منه 

به لطف خدای هدایتگرم و آموزه های ناب استاد عطار عزیز 

سپاس از این همه هدیه قشنگ 

عشقم هدیه به روح پدرو مادرتون🍃🌸

دوستان متناسبم همواره برقرار باشید