اگر به کودکان در بدو تولد توجه کنید آنها رفتار مشابه اطرافیان خود ندارند بلکه بر اساس فرمول های پیش فرض ذهن خود که همان غریزه آنهاست عمل می کنند.
به مرور که بزرگتر می شوند بر اساس آنچه از اطرافیان خود می آموزند رفتارهای آنها شکل گرفته و به مرور شبیه خانواده خود می شوند.
رفتارهای ما تحت تاثیر فرمول هایی است که از طریق الگو گرفتن از اطرافیان در ذهن ما ایجاد شده اند و به همین دلیل است که زمانی که با نتیجه رفتار خود مواجه می شویم و احساس رضایت نداریم به سادگی نمی توانیم رفتار خود را تغییر دهیم.
اگر به رفتارهای روزمره خود توجه کنید متوجه می شوید که تقریبا همه رفتارهایتان تکراری هستند. در صورتی که به هر دلیلی مجبور به اجرای رفتار متفاوت از قبل شوید معمولا برای مدت بسیار کوتاهی آن رفتار را اعمال می کنید و مجددا به رفتار قبلی خود بر می گردید.
بسیاری از انسان ها عقیده دارند که سرنوشت آنها از قبل نوشته شده است یا خداوند از قبل برای آنها مشخص کرده است در چه شرایطی زندگی کنند بنابراین تلاش آنها برای تغییر زندگی بر خواست و مصلحت خداوند غلبه نخواهد کرد و این در صورتی است که آنها به دلیل رفتارهای تکرارشونده خود در آن شرایط یا وضعیت به سر می برند نه بخاطر خواست یا تصمیم خداوند.
سرنوشت یا وضعیت شما در زندگی بر اساس رفتارهای تکرار شونده تعیین می شود و به همین دلیل است که تصمیمات مقطعی برای تغییر رفتار یا اتخاذ تصمیمات جدید برای مدت کوتاه تاثیری دائمی در تغییر سرنوشت ندارد چون سرنوشت بر اساس افکار و رفتارهای تکرار شونده در طولانی مدت رقم می خورد.
افرادی که اضافه وزن دارند به دلیل ایجاد فرمول های ذهنی چاق شونده دچار مشکل چاقی شده اند. فرمول هایی که در ابتدا انتظار چاق شدن را در آنها ایجاد کرده و سپس باعث تغییر رفتارها و واکنش های آنها نسبت به مواد غذایی می شود.
زمانی که فردی دچار انتظار چاقی می شود، غذاها را بعنوان عامل چاق شدن خود می داند و این در حالی است که افکار او باعث و بانی چاقی اش هستند نه غذاها.
افکار در ذهن ما تبدیل به تصاویر ذهنی در مغز می شوند و تصاویر ذهنی به دستورالعمل هایی قابل اجرا برای جسم برای تبدیل شده به آن تصویر تبدیل می شوند.
در ذهن افراد چاق فرمول های متعددی بنا بر شرایط مختلف وجود دارد به همین دلیل است که برخی از افراد چاق در ایام نوروز چاق تر می شوند، برخی دیگر در ایام ماه رمضان چاق تر می شوند و عده ای در دورانی که ساعات زیادی مشغول درس خواندن هستند و ….
روزهای ایام نوروز، ماه رمضان و … هیچ تفاوتی با روزهای دیگر سال ندارند اما ایجاد شدن فرمول های ذهنی مرتبط با این ایام در ذهن افراد چاق منجر به چاق تر شدن آنها در مواجه شدن با این ایام می شود.
دوره آموزشی 13 گام تا 13 بدر بنا به درخواست عده زیادی از افرادی که مشکل اضافه وزن دارند تهیه و ارائه شده است. این افراد در مواجه شدن با ایام نوروز مشکل چاق تر شدن داشتند و از هفته ها قبل از عید نوروز ترس و نگرانی از چاق تر شدن در ایام نوروز داشتند.
در ایامی که اضافه وزن داشتم یکی از ایستگاه های چاق تر شدن من ایام نوروز بود.
البته نه تنها من بلکه همه اطرافیانم انتظار چاق تر شدن در ایان نوروز را داشتند و هزاران بار درباره ترس خود از چاق تر شدن در ایام نوروز صحبت می کردند و همین شنیده ها باعث ایجاد فرمول های قدرتمندی در ذهن من برای چاق تر شدن در ایام نوروز شده بود.
به خاطر دارم زمانیکه برای خرید لباس عید به همراه خانواده ام به بازار می رفتم مادرم یادآوری می کرد که لباس ها مقداری آزادتر باشد که بعد از عید هم بتوانم از آنها استفاده کنم یعنی اطمینان صد در صد داشت که من بعد از ایام نوروز چاق تر خواهم شد.
به هنگاه خرید آجیل و شیرینی بارها درباره نقش آنها در چاق تر شدنشان در ایام نوروز صحبت می کردند و همه اینها سبب شده بود که انتظار چاق تر شدن در ایام نوروز در من بسیار پررنگ باشد.
به لطف خدا زمانی که در مسیر یادگیری لاغری با ذهن قرار گرفتم و به نقش و تاثیر فرمول های ذهنی در رفتار و نتیجه جسمی خود اطلاع پیدا کردم سعی کردم فرمول های ذهنی خود درباره ایام مختلف سال را در ذهنم شناسایی و آنها را اصلاح کنم.
این اقدام سبب شد تا در سال های اخیر هیچ نگرانی و ترسی از چاق تر شدن در ایام مختلف سال نداشته باشم.
با توجه به نزدیک شدن به ایام نوروز پیشنهاد می کنم از دوره آموزشی 13 گام تا 13 بدر برای شناسایی و اصلاح فرمول های چاقی ذهن خود استفاده کنید تا نه تنها احساس امنیت و آرامش از چاق تر شدن در ایام نوروز را تجربه کنید بلکه چگونگی شناسایی و اصلاح فرمول های ذهنی را به صورت عملی و تمرینات روزانه بیاموزید.
از محتوای این دوره برای تغییر هر رفتار و عادت می توان استفاده کرد، چنانچه عادت به پرخوری کردن دارید و دوست دارید فرمول های ذهنی خود در مورد پرخوری کردن را شناسایی و اصلاح نمایید.
دوره 13 گام تا 13 بدر شامل آموزش های روزانه، کوتاه و عملی است که با استفاده از آن می توانید در مدت کوتاهی نه تنها فرمول های اشتباه ذهن خود را اصلاح نمایید بلکه مهارت کنترل ذهن در موضوع کنترل واکنش های رفتاری در مواجه شدن با مراسمات مختلف را کسب خواهید کرد.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.65 از 34 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
به نام خداوندم که ستار العیوب است
سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام
تاثیر افکار بر رفتار
همه ی ما در طی سالهای زندگیمان میلیاردها فکر در ذهنمان نقش میبندد.
همه اختراعات و پیشرفتهای علمی اول از یک فکر شروع شده اند
ما همانطور که فکر میکنیم رفتار میکنیم .
درست است که فکر کردن کار خوبی است ولی منظور هر فکری نیست ،ما اگر افکارمان را مدیریت صحیح نکنیم و اجازه دهیم هر فکری از ذهن ما بگذرد به راحتی دچار نشخوار ذهنی منفی میشویم و این نجواهای منفی به راحتی میتوانند ما را از مسیر موفقیت دور کنند .
همچنین اگر در ذهنمان ترافیکی از افکار مختلف و متنوع درست کنیم توجه ما به خداوند کمتر میشود و از هدف اصلی آفرینشمان دور میشویم و کم کم به علت این دوری از خداوند بزرگ دچار از دست رفتن آرامش و ترس و اضطراب میشویم.
پس ما نباید اجازه دهیم هر فکری در ذهن ما جولان دهد
در عوض آن باید فکرهای مثبت و خوب را رشد دهیم .
ما باید سقف آسمانمان را بلند تر کنیم ،باید فکرهای بزرگ داشته باشیم تا واکنش جهان هم نسبت به ما تغییر کند .
کسی که به داشتن یک سوپر مارکت کوچک فکر کرده کائنات هم کمکش داده و او صاحب سوپر مارکت کوچکی میشود اما کسی که سقف آسمانش بلند است به داشتن فروشگاههای زنجیره ای فکر کرده و کائنات هم خواسته او را برآورده کرده است .
طبق قانون جهان هستی افکار ما در اثر تکرار تبدیل به اجسام میشوند
پس ما باید یاد بگیریم قانع به تکه نانی بخور و نمیر نباشیم ،قانع به چاقی نباشیم ،درست است که قناعت در دین ما بسیار توصیه شده است اما ما میتوانیم ثروتمندی و تناسب و خوشبختی را طلب کنیم تا دستی باشیم از جانی خداوند برای روزی رسانی و کمک به انسانها و موجودات دیگر
اگر ثروتمندتر باشیم افراد زیادی بر سر سفره ی روزی ما رزق میبرند
اگر لاغرتر باشیم میتوانیم الگویی باشیم برای گرفتار شدگان در دام چاقی ،میتوانیم مثل استاد روشن خیر برسانیم به سایر بندگان خداوند که در اثر نداشتن آگاهی و دانش دچار چاقی شده اند
اینکه قائل به پذیرش سرنوشت باشیم کاری بس اشتباه است و این یک باور اشتباه است که همیشه در گوش ما خوانده اند تا خودشان به اهدافشان برسند .
اگر خداوند از قبل برای ما سرنوشت و تقدیری تعیین کرده بود پس چرا به ما قدرت عقل و اختیار و انتخاب داد ؟!
اگر قرار بود تقدیر یک سری ثروتمند شدن باشه و تقدیر یک سری فقر که عدالت خدا زیر سوال میرفت.این نهایت عدل خداونده که هر کدوم از ما به هر چیزی که میخوایم در هر جهتی برسیم.این فقط ی باور مخرب و کفر آمیزه که به ما گفتن و ما هم قبولش کردیم.
من یک تجربه جالب دارم نمیدانم میتوانم واضح توضیح و تفسیر کنم یا نه
توکل به خدا شروع میکنم .
البته این تجربه من است و هر کس اعتقاد و باوری دارد و عده ای اصلا این چیزها را قبول ندارند من بر طبق نگرشهای خودم و درک خودم مینویسم .
من معمولا رویاهای صادقه میبینم و این یک نعمت الهی است که بابتش بسیار شکرگزار هستم .البته قبلا درک درستی از این نعمت الهی نداشتم .و گاها به خداوند میگفتم من نمیخواهم آینده را ببینم وقتی نمیتوانم کاری کنم چون وقتی درباره کسی خوابی میدیدم نه میتوانستم به آن فرد خبر دهم چون باور نمیکرد،نه میتوانستم جلوی وقوع آن اتفاق را بگیرم چون اکثرا اعتقاد ندارند به رویای صادقه و بخاطر همین با وقوع آن اتفاق حالم بد میشد و میگفتم خدایا من نمیخواهم رویای صادقه ببینم وقتی کاری از دست من برنمیآید. یادم است چند باری خوابهایم را تعریف کردم و میدیدم افراد نمیتوانند درک کنند و به من انگ دیوانگی و پریشان احوالی میزدند و حتی به من میگفتند چقدر بهت پول بدیم درباره ما خواب نبینی !!!!و بخاطر همه آن اتفاقات از خداوند خواستم که این نعمت را از من بگیرد و مدتی این نعمت از من گرفته شد متاسفانه ؛اما بعد ورودم به سایت تناسب فکری بعد از سالها تازه ارزش این نعمت را فهمیدم و دوباره از خداوند شنوایم درخواست کردم مرا ببخشد و این نعمت را دوباره به من عنایت کند .
اما تجربه من
خوب داستان از اینجا شروع میشود که من مدتها در عالم رویا آینده ام را میدیدم که در کما هستم و وضعیت زندگی بدی را تجربه میکردم در آن خوابها ؛نه خبری از سلامتی بود نه ثروت نه خانواده و عزیزانم و بسیار شرایط اسف باری داشتم .
و در تمام آن خوابها ندایی به من میگفت:” این تقدیر توست اگر میتوانی تغییرش بده” .
بعد از بیدار شدن حال بدی داشتم و تا روزها هم حالم بد بود و دعا میخواندم و گریه و زاری میکردم که خدایا سرنوشت من را تغییر بده آخه این چه تقدیری است و کلی گله و شکایت به خداوند که این اتفاق برای من نیفتد .و از خداوند عاقبت به خیری طلب میکردم .
اما همچنان آن رویاها تکرار میشدند و من آینده خودم را در کما و بیماری شدید میدیدم و باز آن ندا که:” اگر میتوانی سرنوشتت را تغییر بده .”
من به آن رویاهای صادقه هیچ شک و شبهه ای نداشتم و دنبال دلیل میگشتم که خدایا مگر میشود تو سرنوشت از پیش تعیین شده ای برای کسی در نظر گرفته باشی که حتی با دعا و التماس هم تغییر نکند .این از عدل تو به دور است
و هر چقدر دعا میکردم و از خداوند طلب عاقبت به خیری میکردم همچنان در فاصله های زمانی مختلف من آن رویا را میدیدم و دوباره همان ندا :”اگر میتوانی سرنوشتت را تغییر بده “
و خلاصه تا اینکه
به لطف هدایت پروردگار بی همتایم متوجه شدم چرا سرنوشت من آنطور نوشته شده بود .
اما علت این بود که من طی سالهای طولانی یکسره دعا میکردم و از خداوند میخواستم :”خدایا تا مرا نبخشیده و نیامرزیده ای از دنیا نبر “
و گفتن و درخواست همین ذکر باعث شده بود که تقدیر من آنطور نوشته شود .
و من بواسطه کشیدن درد و رنج بیماری از گناهان پاک میشدم و بعد از دنیا میرفتم .
چون من از خداوند پاکی کامل را میخواستم و همیشه میگفتم خدایا اول پاکم کن بعد خاکم کن .
پاک شدن من مصادف بود با تحمل رنج و بیماری و …..
و این آینده را خودم درخواست کرده بودم
خودم فرکانسش را بارها و بارها ارسال کرده بودم
و زمانی که من علت را فهمیدم و نحوه دعا و درخواستم از خداوند شنوایم را تغییر دادم ،آن رویاها پایان گرفت .
خواستم از بیان این تجربه این را بگویم که ما خدایی داریم بسیار شنوا و بسیار پاسخ دهنده
هر آنچه میگوییم میشنود و طبق درخواست ما ،طبق افکار و ذهنیات ما زندگیمان را بر طبق قوانین زیبای جهان هستی رقم میزند.
استاد به موضوع جالبی اشاره کردند که چون نسبت به مسیر اهواز ذهنیات منفی داشته اند هر بار از رفتن به آن مسیر اجتناب میکرده اند ولی چون درباره مسیرهای تهران ذهنیت خاصی نداشتند ساعتهای طولانی بدون منفی نگری رانندگی کرده اند .
یادم است اوایل ازدواجم از این ترافیکهای تهران ،نه تنها بدم نمی آمد بلکه برایم جذاب هم بود، چون در شهر کوچک پدری من آن زمانها خبری از ترافیک نبود و من ذهنیت بدی نسبت به ترافیک نداشتم ولی به مرور این ترافیکها تبدیل شدند به معضل ذهنی برای جابجایی ما در خیابانهای شلوغ و پر دود تهران.
درست است الان عادت کرده ایم به این ترافیکها و مجبوریم ساعتها زودتر از منزل خارج شویم تا سر تایم به محل مورد نظر برسیم اما چون ذهن ما این مسئله را پذیرفته ما دیگر غر غر و اعصاب خوردی نداریم و پذیرفته ایم که زندگی در کلان شهر مدل خاص خودش را دارد .
پس ما نسبت به هر موضوعی ذهنیت و فکر داشته باشیم رفتار ما از آن ذهنیات شکل میگیرد .
خدای شنوای بی همتایم از تو سپاسگزارم که به من اجازه دادی تجربه رویای صادقه ام را با دوستانم به اشتراک بگذارم چرا که اگر خواست تو نبود هرگز این موضوع به ذهن من و قلم من خطور نمیکرد
الهی و ربی دوستت دارم
استاد بسیار سپاسگزارم برای آگاهی های ناب در پناه خداوند شنوا و مهربانم باشید
الهی به امید تو