0

تاثیر افکار بر رفتار

لاغری با ذهن
اندازه متن

اگر به کودکان در بدو تولد توجه کنید آنها رفتار مشابه اطرافیان خود ندارند بلکه بر اساس فرمول های پیش فرض ذهن خود که همان غریزه آنهاست عمل می کنند.

به مرور که بزرگتر می شوند بر اساس آنچه از اطرافیان خود می آموزند رفتارهای آنها شکل گرفته و به مرور شبیه خانواده خود می شوند.

رفتارهای ما تحت تاثیر فرمول هایی است که از طریق الگو گرفتن از اطرافیان در ذهن ما ایجاد شده اند و به همین دلیل است که زمانی که با نتیجه رفتار خود مواجه می شویم و احساس رضایت نداریم به سادگی نمی توانیم رفتار خود را تغییر دهیم.

اگر به رفتارهای روزمره خود توجه کنید متوجه می شوید که تقریبا همه رفتارهایتان تکراری هستند. در صورتی که به هر دلیلی مجبور به اجرای رفتار متفاوت از قبل شوید معمولا برای مدت بسیار کوتاهی آن رفتار را اعمال می کنید و مجددا به رفتار قبلی خود بر می گردید.

بسیاری از انسان ها عقیده دارند که سرنوشت آنها از قبل نوشته شده است یا خداوند از قبل برای آنها مشخص کرده است در چه شرایطی زندگی کنند بنابراین تلاش آنها برای تغییر زندگی بر خواست و مصلحت خداوند غلبه نخواهد کرد و این در صورتی است که آنها به دلیل رفتارهای تکرارشونده خود در آن شرایط یا وضعیت به سر می برند نه بخاطر خواست یا تصمیم خداوند.

سرنوشت یا وضعیت شما در زندگی بر اساس رفتارهای تکرار شونده تعیین می شود و به همین دلیل است که تصمیمات مقطعی برای تغییر رفتار یا اتخاذ تصمیمات جدید برای مدت کوتاه تاثیری دائمی در تغییر سرنوشت ندارد چون سرنوشت بر اساس افکار و رفتارهای تکرار شونده در طولانی مدت رقم می خورد.

افرادی که اضافه وزن دارند به دلیل ایجاد فرمول های ذهنی چاق شونده دچار مشکل چاقی شده اند. فرمول هایی که در ابتدا انتظار چاق شدن را در آنها ایجاد کرده و سپس باعث تغییر رفتارها و واکنش های آنها نسبت به مواد غذایی می شود.

زمانی که فردی دچار انتظار چاقی می شود، غذاها را بعنوان عامل چاق شدن خود می داند و این در حالی است که افکار او باعث و بانی چاقی اش هستند نه غذاها.

افکار در ذهن ما تبدیل به تصاویر ذهنی در مغز می شوند و تصاویر ذهنی به دستورالعمل هایی قابل اجرا برای جسم برای تبدیل شده به آن تصویر تبدیل می شوند.

در ذهن افراد چاق فرمول های متعددی بنا بر شرایط مختلف وجود دارد به همین دلیل است که برخی از افراد چاق در ایام نوروز چاق تر می شوند، برخی دیگر در ایام ماه رمضان چاق تر می شوند و عده ای در دورانی که ساعات زیادی مشغول درس خواندن هستند و ….

روزهای ایام نوروز، ماه رمضان و … هیچ تفاوتی با روزهای دیگر سال ندارند اما ایجاد شدن فرمول های ذهنی مرتبط با این ایام در ذهن افراد چاق منجر به چاق تر شدن آنها در مواجه شدن با این ایام می شود.

دوره آموزشی 13 گام تا 13 بدر بنا به درخواست عده زیادی از افرادی که مشکل اضافه وزن دارند تهیه و ارائه شده است. این افراد در مواجه شدن با ایام نوروز مشکل چاق تر شدن داشتند و از هفته ها قبل از عید نوروز ترس و نگرانی از چاق تر شدن در ایام نوروز داشتند.

در ایامی که اضافه وزن داشتم یکی از ایستگاه های چاق تر شدن من ایام نوروز بود.

البته نه تنها من بلکه همه اطرافیانم انتظار چاق تر شدن در ایان نوروز را داشتند و هزاران بار درباره ترس خود از چاق تر شدن در ایام نوروز صحبت می کردند و همین شنیده ها باعث ایجاد فرمول های قدرتمندی در ذهن من برای چاق تر شدن در ایام نوروز شده بود.

به خاطر دارم زمانیکه برای خرید لباس عید به همراه خانواده ام به بازار می رفتم مادرم یادآوری می کرد که لباس ها مقداری آزادتر باشد که بعد از عید هم بتوانم از آنها استفاده کنم یعنی اطمینان صد در صد داشت که من بعد از ایام نوروز چاق تر خواهم شد.

به هنگاه خرید آجیل و شیرینی بارها درباره نقش آنها در چاق تر شدنشان در ایام نوروز صحبت می کردند و همه اینها سبب شده بود که انتظار چاق تر شدن در ایام نوروز در من بسیار پررنگ باشد.

به لطف خدا زمانی که در مسیر یادگیری لاغری با ذهن قرار گرفتم و به نقش و تاثیر فرمول های ذهنی در رفتار و نتیجه جسمی خود اطلاع پیدا کردم سعی کردم فرمول های ذهنی خود درباره ایام مختلف سال را در ذهنم شناسایی و آنها را اصلاح کنم.

این اقدام سبب شد تا در سال های اخیر هیچ نگرانی و ترسی از چاق تر شدن در ایام مختلف سال نداشته باشم.

با توجه به نزدیک شدن به ایام نوروز پیشنهاد می کنم از دوره آموزشی 13 گام تا 13 بدر برای شناسایی و اصلاح فرمول های چاقی ذهن خود استفاده کنید تا نه تنها احساس امنیت و آرامش از چاق تر شدن در ایام نوروز را تجربه کنید بلکه چگونگی شناسایی و اصلاح فرمول های ذهنی را به صورت عملی و تمرینات روزانه بیاموزید.

از محتوای این دوره برای تغییر هر رفتار و عادت می توان استفاده کرد، چنانچه عادت به پرخوری کردن دارید و دوست دارید فرمول های ذهنی خود در مورد پرخوری کردن را شناسایی و اصلاح نمایید.

دوره 13 گام تا 13 بدر شامل آموزش های روزانه، کوتاه و عملی است که با استفاده از آن می توانید در مدت کوتاهی نه تنها فرمول های اشتباه ذهن خود را اصلاح نمایید بلکه مهارت کنترل ذهن در موضوع کنترل واکنش های رفتاری در مواجه شدن با مراسمات مختلف را کسب خواهید کرد.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.63 از 32 رای

https://tanasobefekri.net/?p=32668
10 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار مهلا
      1403/03/20 09:18
      مدت عضویت: 406 روز
      امتیاز کاربر: 7790 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 163 کلمه

      همه ما از خوردن بعنوان تفریح هم استفاده می کنیم بنظر من یه دلیل چاق شدنمون در ایام عید همینه.چوت در این ایام ما برای تفریح زیادتر میخوریم و چون معتقدیم زیاد خوردن باعث چاقی میشه نتیجه بعد سیزده روز همینی میشه که توی ذهن ما هست .

      من هم همین حس ترس از چاقی در ایام خاص رو دارم مخصوصا در نوروز چون مهمونی رفتن ها زیاد میشه شیرینی خوردن ها و آجیل خوردن ها  زیاد میشه.

      و همیشه سعی می کنم شیرینی و آجیل در این دوران کم بخورم که البته یه دلیل دیگه هم دارم برای کم خوردن و اون بیماری هست میترسم با خوردن شیرینی زیاد و آجیل زیاد به اصطلاح خودمون قفل بکنم و معده ام سنگین بشه و جوش صورت و دندون درد و اینجور چیزا 

      گاهی اوقات توی عید دیدنی رفتنتا برنامه ریزی میکنم 

      اولین خونه شیرینی ،دومین خونه آجیل و سومی میوه و بعدی چایی اینجوری دیگه خاطرم جمعه که پرخوری نکردم و از چاقی و مریضی دورم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/08/18 01:05
      مدت عضویت: 495 روز
      امتیاز کاربر: 2636 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,315 کلمه

      به نام خداوندم که ستار العیوب است 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      تاثیر افکار بر رفتار 

      همه ی ما در طی سالهای زندگیمان میلیاردها فکر در ذهنمان نقش می‌بندد. 

      همه اختراعات و پیشرفت‌های علمی اول از یک فکر شروع شده اند 

      ما همانطور که فکر میکنیم رفتار میکنیم .

      درست است که فکر کردن کار خوبی است ولی منظور هر فکری نیست ،ما اگر افکارمان را مدیریت صحیح نکنیم و اجازه دهیم هر فکری از ذهن ما بگذرد به راحتی دچار نشخوار ذهنی منفی می‌شویم و این نجواهای منفی به راحتی می‌توانند ما را از مسیر موفقیت دور کنند .

      همچنین اگر در ذهنمان ترافیکی از افکار مختلف و متنوع درست کنیم توجه ما به خداوند کمتر می‌شود و از هدف اصلی آفرینشمان دور می‌شویم و کم کم به علت این دوری از خداوند بزرگ دچار از دست رفتن آرامش و ترس و اضطراب می‌شویم. 

      پس ما نباید اجازه دهیم هر فکری در ذهن ما جولان دهد 

      در عوض آن باید فکرهای مثبت و خوب را رشد دهیم .

      ما باید سقف آسمانمان را بلند تر کنیم ،باید فکرهای بزرگ داشته باشیم تا واکنش جهان هم نسبت به ما تغییر کند .

      کسی که به داشتن یک سوپر مارکت کوچک فکر کرده کائنات هم کمکش داده و او صاحب سوپر مارکت کوچکی می‌شود اما کسی که سقف آسمانش بلند است به داشتن فروشگاه‌های زنجیره ای فکر کرده و کائنات هم خواسته او را برآورده کرده است .

      طبق قانون جهان هستی افکار ما در اثر تکرار تبدیل به اجسام می‌شوند 

      پس ما باید یاد بگیریم قانع به تکه نانی بخور و نمیر نباشیم ،قانع به چاقی نباشیم ،درست است که قناعت در دین ما بسیار توصیه شده است اما ما می‌توانیم ثروتمندی و تناسب و خوشبختی را طلب کنیم تا دستی باشیم از جانی خداوند برای روزی رسانی و کمک به انسانها و موجودات دیگر 

      اگر ثروتمندتر باشیم افراد زیادی بر سر سفره ی روزی ما رزق می‌برند 

      اگر لاغرتر باشیم می‌توانیم الگویی باشیم برای گرفتار شدگان در دام چاقی ،می‌توانیم مثل استاد روشن خیر برسانیم به سایر بندگان خداوند که در اثر نداشتن آگاهی و دانش دچار چاقی شده اند 

      اینکه قائل به پذیرش سرنوشت باشیم کاری بس اشتباه است و این یک باور اشتباه است که همیشه در گوش ما خوانده اند تا خودشان به اهدافشان برسند .

      اگر خداوند از قبل برای ما سرنوشت و تقدیری تعیین کرده بود پس چرا به ما قدرت عقل و اختیار و انتخاب داد ؟!

      اگر قرار بود تقدیر یک سری ثروتمند شدن باشه و تقدیر یک سری فقر که عدالت خدا زیر سوال میرفت.این نهایت عدل خداونده که هر کدوم از ما به هر چیزی که میخوایم در هر جهتی برسیم.این فقط ی باور مخرب و کفر آمیزه که به ما گفتن و ما هم قبولش کردیم.

      من یک تجربه جالب دارم نمی‌دانم می‌توانم واضح توضیح و تفسیر کنم یا نه 

      توکل به خدا شروع میکنم .

      البته این تجربه من است و هر کس اعتقاد و باوری دارد و عده ای اصلا این چیزها را قبول ندارند من بر طبق نگرش‌های خودم و درک خودم مینویسم .

      من معمولا رویاهای صادقه میبینم و این یک نعمت الهی است که بابتش بسیار شکرگزار هستم .البته قبلا درک درستی از این نعمت الهی نداشتم .و گاها به خداوند میگفتم من نمی‌خواهم آینده را ببینم وقتی نمیتوانم کاری کنم چون وقتی درباره کسی خوابی میدیدم نه می‌توانستم به آن فرد خبر دهم چون باور نمی‌کرد،نه می‌توانستم جلوی وقوع آن اتفاق را بگیرم چون اکثرا اعتقاد ندارند به رویای صادقه و بخاطر همین با وقوع آن اتفاق حالم بد میشد و میگفتم خدایا من نمی‌خواهم رویای صادقه ببینم وقتی کاری از دست من برنمی‌آید. یادم است چند باری خوابهایم را تعریف کردم و میدیدم افراد نمی‌توانند درک کنند و به من انگ دیوانگی و پریشان احوالی می‌زدند و حتی به من می‌گفتند چقدر بهت پول بدیم درباره ما خواب نبینی !!!!و بخاطر همه آن اتفاقات از خداوند خواستم که این نعمت را از من بگیرد  و مدتی این نعمت از من گرفته شد متاسفانه ؛اما بعد ورودم به سایت تناسب فکری بعد از سالها تازه ارزش این نعمت را فهمیدم و دوباره از خداوند شنوایم درخواست کردم مرا ببخشد و این نعمت را دوباره به من عنایت کند .

      اما تجربه من 

      خوب داستان از اینجا شروع می‌شود که من مدتها در عالم رویا آینده ام را می‌دیدم که در کما هستم و وضعیت زندگی بدی را تجربه میکردم در آن خوابها ؛نه خبری از سلامتی بود نه ثروت نه خانواده و عزیزانم و بسیار شرایط اسف باری داشتم .

      و در تمام  آن خوابها ندایی به من می‌گفت:” این تقدیر توست اگر میتوانی تغییرش بده” .

      بعد از بیدار شدن حال بدی داشتم و تا روزها هم حالم بد بود و دعا می‌خواندم و گریه و زاری میکردم که خدایا سرنوشت من را تغییر بده آخه این چه تقدیری است و کلی گله و شکایت به خداوند که این اتفاق برای من نیفتد .و از خداوند عاقبت به خیری طلب میکردم .

      اما همچنان آن رویاها تکرار می‌شدند و من آینده خودم را در کما و بیماری شدید میدیدم و باز آن ندا که:” اگر میتوانی سرنوشتت را تغییر بده .”

      من به آن رویاهای صادقه هیچ شک و شبهه ای نداشتم و دنبال دلیل میگشتم که خدایا مگر میشود تو سرنوشت از پیش تعیین شده ای برای کسی در نظر گرفته باشی که حتی با دعا و التماس هم تغییر نکند .این از عدل تو به دور است 

      و هر چقدر دعا میکردم و از خداوند طلب عاقبت به خیری میکردم همچنان در فاصله های زمانی مختلف من آن رویا را میدیدم و دوباره همان ندا :”اگر میتوانی سرنوشتت را تغییر بده “

      و خلاصه تا اینکه 

      به لطف هدایت پروردگار بی همتایم متوجه شدم چرا سرنوشت من آنطور نوشته شده بود .

      اما علت این بود که من طی سالهای طولانی یکسره دعا میکردم و از خداوند میخواستم :”خدایا تا مرا نبخشیده و نیامرزیده ای از دنیا نبر “

      و گفتن و درخواست همین ذکر باعث شده بود که تقدیر من آنطور نوشته شود .

      و من بواسطه کشیدن درد و رنج بیماری از گناهان پاک میشدم و بعد از دنیا میرفتم ‌.

      چون من از خداوند پاکی کامل را میخواستم و همیشه میگفتم خدایا اول پاکم کن بعد خاکم کن .

      پاک شدن من مصادف بود با تحمل رنج و بیماری و …..

      و این آینده را خودم درخواست کرده بودم 

      خودم فرکانسش را بارها و بارها ارسال کرده بودم 

      و زمانی که من علت را فهمیدم و نحوه دعا و درخواستم از خداوند شنوایم را تغییر دادم ،آن رویاها پایان گرفت .

      خواستم از بیان این تجربه این را بگویم که ما خدایی داریم بسیار شنوا و بسیار پاسخ دهنده 

      هر آنچه می‌گوییم می‌شنود و طبق درخواست ما ،طبق افکار و ذهنیات ما زندگیمان را بر طبق قوانین زیبای جهان هستی  رقم می‌زند. 

      استاد به موضوع جالبی اشاره کردند که چون نسبت به مسیر اهواز ذهنیات منفی داشته اند هر بار از رفتن به آن مسیر اجتناب میکرده اند ولی چون درباره مسیرهای تهران ذهنیت خاصی نداشتند ساعت‌های طولانی بدون منفی نگری رانندگی کرده اند .

      یادم است اوایل ازدواجم از این ترافیک‌های تهران ،نه تنها بدم نمی آمد بلکه برایم جذاب هم بود، چون در شهر کوچک پدری من آن زمان‌ها خبری از ترافیک نبود و من ذهنیت بدی نسبت به ترافیک نداشتم ولی به مرور این ترافیک‌ها تبدیل شدند به معضل ذهنی برای جابجایی ما در خیابان‌های شلوغ و پر دود تهران. 

      درست است الان عادت کرده ایم به این ترافیک‌ها و مجبوریم ساعتها زودتر از منزل خارج شویم تا سر تایم به محل مورد نظر برسیم اما چون ذهن ما این مسئله را پذیرفته ما دیگر غر غر و اعصاب خوردی نداریم و پذیرفته ایم که زندگی در کلان شهر مدل خاص خودش را دارد .

      پس ما نسبت به هر موضوعی ذهنیت و فکر داشته باشیم رفتار ما از آن ذهنیات شکل میگیرد .

      خدای شنوای بی همتایم از تو سپاسگزارم که به من اجازه دادی تجربه رویای صادقه ام را با دوستانم به اشتراک بگذارم چرا که اگر خواست تو نبود هرگز این موضوع به ذهن من و قلم من خطور نمی‌کرد

      الهی و ربی  دوستت دارم 

      استاد بسیار سپاسگزارم برای آگاهی های ناب در پناه خداوند شنوا و مهربانم باشید 

      الهی به امید تو 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1402/02/24 14:53
      مدت عضویت: 646 روز
      امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 800 کلمه

      سلام و درود .

      چقدر من این روزا حالم خوبه . 

      مسیر لاغریم رو پیدا کردم . 

      من فهمیدم مسیر لاغری یه جریان دائمی هست . مثل گردش خون . 

      مثل تنفس .

      مثل ضربان قلب و …

      فهمیدم بخوام نخوام لاغری داره اتفاق میفته و نشانه شم هر لحظه دارم میبینم . 

      میبینم هر لحظه بدن من داره خود به خود خودشو پاکسازی می کنه . 

      میبینم دیگه چاقی اصافه تولید نمی کنه و آروم اروم این چربیهای اضافه دارن دفع میشن چون من دیگه در فرکانس نیاز نیستم . 

      میبینم چقدر شخصیتم داره تغییر می کنه و دیگه گرد و خاک چاقی و گرد و خاک استفاده از روشهای غلط لاغری تولید نمی کنم . 

      مسیر لاغری یه مسیر دائمی هست و ما فقط با  فرمولهای چاقی و لاغری ناصحیح در اون گرد و خاک ایجاد کردیم و باعث شدیم این روند و جریان دائمی رو نبینیم . 

      یاد گرفتم دیگه اروم باشم و چاقی تولید نکنم .

      یاد گرفتم دیگه اروم باشم و گرد و خاک فرمولهای غلط لاغری ایجاد نکنم . 

      یاد گرفتم فقط نگاه کنم تا بتونم در آرامش مسیر زیبای لاغریم رو ببینم و لذت ببرم . 

      وقتی گرد و خاک چاقی برپاست من چیا میبینم ؟ 

      ۱- من چاقم 

      ۲- میل من چاق کننده است . 

      ۳- زیاد میخورم .

      ۴- زیاده خوری منو چاق می کنه .

      ۵- زیاده خوری حس منو  منفی می کنه و در ذهنم چاله ایجاد می کنه و انرژی متناسب شدنمو  حبس میکنه .

      ۶- از چاقی ناراحتم  … 

      در همه ی این باورها یه چیز مشترک وجود داشت و اون توجه به چاقیه . 

      در تمام این موارد من دارم گرد و خاک چاقی ایجاد می کنم .

      خب من اول باید آروم باشم و این گرد و خاکها رو بخوابونم … 

      با تغییر توجه خودم . 

      این کار  در آرامش صورت میگیره 

      به جای توجه به چاقی ، به لاغری توجه کنم و بعد باورهام و تغییر بدم . 

      خب به جای اینکه صبح از خواب بیدار میشم به چاق بودنم فکر کنم و حجم زیاد اضافه وزنم و بزنم توی سر خودم  به تغییرات کوچک متناسب شدن نگاه کنم و اون رو برای خودم بزرگ کنم .

      من با آروم کردن خودم تمام تصویرهای لاغریم میاد در ذهنم .

      تجسم خود به خود انجام میشه . نیاز نداره زور بزنم تا تجسم لاغری کنم . 

      چیا میبینم در این مسیر ؟ 

      این مسیر راحته . 

      این مسیر مثل رود همواره جاریه .

      نتیجه در این مسیر هر لحظه و نقطه به نقطه است . 

      هر چقدر در طی مسیر بیشتر استمرار داری نشانه های واضحتری میبینی .

      نتیجه در این مسیر گرم به گرم ایجاد میشه . قدم به قدم . 

      نتیجه دور از دسترس نیست .

      هر لحظه دارم باهاش زندگی می کنم .

      تو هر نفسم لاغر شدن رو میبینم . 

      در خوابم لاغر شدن رو میبینم . 

      دیگه فکر خورد و خوراک و غذا و پرخوری و کم خوری نیستم .

      فکرم آزاده در این مسیر .

      گرد و خاکی تولید نمی کنم .

      این مسیر سبزه .

      مسیر تناسب برای من سبزه .

      بهشته . باورهای لاغری هرکدوم مثل درختی استوار دور تا دور مسیر من هستن . هر جا چشم میندازم سبزی و سرزندگی و شادی و نشاطه .

      هرکدوم از اون درختا بذرهای لاغری بودن که  نمیفهمیدم دارم در کجا میکارم اما اونا چقدر قشنگ دارن رشد می کنند و بزرگ میشن . 

       راه فقط یه راهه 

       راه تناسب . و چاقی فقط گرد و خاکیه که توسط دیده ها و شنیده ها در ذهن ایجاد کردیم و فرکانس ذهنمون رو تغییر دادیم . 

      تناسب ما همیشه داره ارتعاش داده میشه و اتفاقا به جسم هم میرسه ولی باورهای چاقی ما مثل اشغالهایی که میریزیم توی اب رودخانه آب لاغریمون رو کثیف کرده . 

      رودخانه لاغری رو تمیز کنیم تا آب تمیز و خالص به جسممون برسه  . تا دیگه چاقی و بیماری تولید نکنیم . 

      هر لقمه اضافه ای که میخوریم انگار یه آشغالیه که وارد جریان رودخانه لاغری کردیم . اب رودخانه رو کثیف می کنه . 

      خیلی راحت میشه اب رودخانه رو تمیز نگه داشت . از طریق فکر و احساس و عمل 

      دیگه چاقی رو باور نداشته باشیم چاقی فقط گردو خاکیه که اگه کاری به کارش نداشته باشیم میشینه . 

      دیگه ناراحت نباشیم . 

      دیگه سرزنش نکنیم خودمون رو .

      وقتی اب رودخانه لاعری رو با آشغالهای اضافه گل نکنیم کم کم گذر زمان مارو لاغر می کنه . زمان مرهم هر دردیه و همه چیز در گذر زمان بهبود پیدا می کنه . 

      در کثیف نکردن رودخانه لاغری استمرار بورزیم . فکر چاقی رو دور بریزیم . سرآغاز و سرانجام ما لاغریه . 

      خدا میدونه چقدر به آرامش رسیدم . 

      من با آموزشهای اینجا خیلی آروم شدم هر درسش برام یه گرد و خاکی رو خوابوند . راه لاغریم معلوم شده . 

      میتونم ببینمش . برام قابل دسترسه فقط کافیه گردو خاک رو بخوابونم . فقط کافیه آب رو گل الود و کثیف نکنیم . 

      لاغری مثل جریان خون در رگهای من جاریه . 

      من اون رو با تمام پوست و گوشت و استخوانم لمس می کنم . 

      ناخوداگاهم لاغریه . 

      در هر نفسم لاغریه . 

      خدایا شکرت . 

      من به چه معارفی رسیدم . خیلی خوشحالم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 532 کلمه

                 “ به نام خداوند بخشنده ی مهربان ”

      درود و سلام ؛

      گام هفتاد و هفتم : تاثیر افکار بر رفتار ؛

      امروز ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ به لطف و یاری معبودم توانستم گام هفتاد و هفتم را بر دارم ، معبودا سپاس .

      تقریبا همه کسانی که اضافه وزن دارند و چاق هستند نزدیک به ایام خاصی مانند ایام نوروز ،ماه رمضان ، شب چله و … این انتظار را از خود دارند که چاق تر می شوند و چون این باور در ذهن آنها وجود دارد که در این ایام چاق تر می شوند پس حتما آن را تجربه خواهند کرد .

      رفتارهای ما تحت تاثیر فرمول هایی است که از طریق الگو گرفتن از اطرافیان در ذهن ما ایجاد شده اند و به همین دلیل است که زمانی که با نتیجه ی رفتار خود مواجه می شویم و احساس رضایت نداریم به سادگی نمی توانیم رفتار خود را تغییر دهیم .بسیاری از انسان ها عقیده دارند که سرنوشت و تقدیر آنها از قبل توسط خداوند نوشته شده است و دیگر فایده ای ندارد که برای تغییر شرایطی که در آن قرار دارند تلاش کنند چون قدرت خداوند از قدرت آنها بیشتر است اما این باور درست نیست چون خداوند عزوجل به انسان ها اختیار و انتخاب داده است که خودشان زندگی را که دوست دارند برای خود به وجود آورند و به وجود آمدن هر شرایطی برای انسان به دلیل تکرار کردن رفتارهایی است که آموخته اند و مدام آنها را تکرار می کنند نه تقدیر و سرنوشت از قبل تعیین شده .

      سرنوشت یا وضعیت ما در زندگی بر اساس رفتارهای تکرار شونده تعیین می شود و به همین دلیل است که تصمیمات مقطعی برای تغییر رفتار یا اتخاذ تصمیمات جدید برای مدت کوتاه تاثیری دائمی در تغییر سرنوشت ندارد چون سرنوشت بر اساس افکار و رفتارهای تکرار شونده در طولانی مدت رقم می خورد .

      افکار در ذهن ما تبدیل به تصاویر ذهنی در مغز می شوند و تصاویر ذهنی به دستورالعمل هایی قابل اجرا برای جسم برای تبدیل شدن به آن تصویر تبدیل می شوند .

      در ذهن افراد چاق فرمول های متعددی بنا بر شرایط مختلف وجود دارد به همین دلیل است که برخی از افراد چاق در ایام نوروز چاق تر می شوند ، برخی دیگر در ایام ماه رمضان چاق تر می شوند و عده ای در دورانی که ساعات زیادی مشغول درس خواندن هستند و … 

      روزهای ایام نوروز ، ماه رمضان و … هیچ تفاوتی با روزهای دیگر سال ندارند اما ایجاد شدن فرمول های ذهنی مرتبط با این ایام در ذهن افراد چاق منجر به چاق تر شدن آنها در مواجه شدن با این ایام می شود .

      پس برای متناسب شدن و لاغری باید فرمول ها و باورهایی را که در طول سالیان سال با تکرار مداوم و همیشگی آنها باعث اضافه وزن و چاقی خود شده ایم را پیدا و کشف کنیم و با تکرار کردن و تبدیل به عادت رفتاری خود کردن باورها و فرمول های درست و لاغر کننده ،ذهن خود را برای لاغر شدن و تناسب اندام دوباره برنامه ریزی کنیم و بر اساس برنامه ریزی جدید مغز و ذهن ما شروع به عمل کنند و در نهایت ما به راحتی و آسانی متناسب و لاغر شویم .

      “ یا حق ” 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1402/01/11 20:32
      مدت عضویت: 626 روز
      امتیاز کاربر: 44981 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 529 کلمه

                سلام براستاد مسیر تناسب فکری

       اره تناسب فکری نه جسمی جون تاحلا همه ما تلاش داشتیم برای کم کردون حسم  وتناسب جسم در صورتی که اصلا جسم تناسب از فکر گرفته میشه نه از  خود جسم کاربر عکس انجام میدایم 

      تمام رفتارهای ماساخته شده ذهن هست نه جسم 

      تو مسیر که قرار میکیری رفتلرهای که تو ذهن ساخته شده بودن د مسیر رو میتونه دلچسب ویا خسته کننده کنه باره ما بهشما مسافرت کردیم پیش فرضهاما در این مسیر همیشه شلو قی جاده هستیا از دیگران که گرفتار این ترافیگ سدن ویا خودمون تو چند مرتبه که کرفتار شدیم این حس رو به ما داده که حرکت تو مسیر شمال مساوی با ترافیگ الکوی  ذهن در ذهن ما قرار کرفتن توجاده شمال هیچ راهی جز غذاب قار کرفتن تو ترافیک 

      اینا الگوی رفتاری که تو ذهن ماقرار گرفته 

      باز شدن اتوبان تهران شمال که باز گشایی شد همین میسررو ما دوباره تجربه کردیم ولی با الگویی قدبمی ولی چون تغییر در جاده بوجود امده بود تصورما کامل با قبل فرق داشت

      ویی الکویی جدید در ذهن مابوجود اورد همون ماسفت ولی با یی میسر حدید نتیجه کلی با قبل فرق داشت 

      الکوی رفتایی ما افرادچاق یی سری رفتارهاز تکرار شونده که طی ساله تکرا شده واز تغییر درش وحود نداره درصد کمی از توانایی مغز خودمون استفاده میکنیم 

      زندیگی ما افراد چاق براساس تصمیاتی که الکویی توذهن داریم رقم میخوره نه تصمییم جدید 

      بعضی افراد پش فرضسو چاق شدن در عید ودر ما رمضان هست چون در اون فضا قرار میگیرن دچاراضافه وزن میشن ولی د رخود من این مسلئه ماه رمضان بر عکس عمل میکرد چون الکیوی ذهنی من در قرار گرفتن در ماه رمضان مساوی بود بالاغریی جیزی که هر سال داشتم باامد ماه مبارک من حس بسیا ر زیبادی ازبودن تو فضایی ما رمضان هم فال بود  وهم تماشا چون هم روزه گرفته وهم لاغری چه کیفی

      در عید هم من دوبار هاین مشکل نداشتم جون کارهای که برای تمیز گردن منزل وتمیزی خونه درالویت بود مهمان داری داشتیم کارم زیادمیشد وبازم هم کم کردن وزن دا شتم 

      فرمولهای ذهنی ولگویی ذهنیم  من بعد از عید وماه رمضان کار خودشو میکرد ومن درچا اضافه وزن میشدم 

       بالاتر ازاین همه اطرافیان ما به همین الگویی رفتایی از ماه رمضان استقبال میکردند حتی پیش باز هم میرفتن من خودم دو تا سه روز جلوتر همین الکویی رفتایی پیش باز رو داستم 

      چون حدکد ۱۰سالی هست که من بخاطرپادرد نمتونم روزه بگیرین مشکل چاقی در من شدتش بیشتر شده وهمه روشهای که انجام  دادم جز برگست بیشتر چاقی چیزی رو به من اضافه کردنه کم 

      روزهای ایام عید با روز دیگر هیچ فرق نداره مهم فرموهای که ما ذخیره داریم با استفاده از این فرمولهای باعث چاقی میشه 

      خدا رو شکر این دو مااه من این مشکل ندارم

      وضعیت + رفتارهای تکرار شونده + تصمیات مقطعی + تتغییر رفتاری = تغیییر  نداشتن تو سر نوشت 

      اافکار + رفتارهای تکرا شونده= سر نوشت رقم می خوره 

      فرمولهای ذهنی + اتنظار چاق شدن + تغییر رفتار = واکنش انسانها به مواد غذایی 

      غذا + افکار ذهنی + تصاویر ذهنی + دستو المعل = جسم تبدیا به تصویر 

      افکار در ذهن تبدیل به تصاویر ذهنی میشوند وبعد تصاویر ذهنی به دستور المعل قابل اجرا برای جسم وتبدیل شدن ان به تصاویر  ذهنی 

      خدا پشت وپنهاتون یاحق حق نگهدارتون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار amirali2020110@gmail.com
      1400/12/04 20:33
      مدت عضویت: 1344 روز
      امتیاز کاربر: 14098 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 223 کلمه

      بنام خدا 

      سلام خدمت شما استاد عزیز و دوستان همراه 

      من دوره ۱۳ گام را تهیه کردم و شروع کردم الان رسیدم به گام چهارم البته خودم دارم لاک پشتی جلو میرم جزوه را تهیه کردم و تمرین‌هایی که میتونم از الان بنویسم را می نویسم بعضی را هم گذاشتم عید بنویسم ور جزوه تمرینی من از الان دارم آماده میشم برای نحوه برخورد با آجیل و شیرینی ایام عید که هر سال هی می خوردم و حین خوردن هم می گفتم این چاق میکنه خیلی خوردم تازه باید چند جا دیگه هم سر یزنیم نمیشه که نخوریم زشته خلاصه تمام این افکار اما امسال حواسم به تعهدم هست حواسم به عبارت پن امسال توجهی به آجیل و شیرینی ندارم هست بیشتر سعی میکنم از دیدن افرادی که می بینم لذت ببرم تا خوردن آجیل و شیرینی میرم جلوی آینه و خودم را تشویق میکنم که آفرین امروز عالی بودی و هر روز اون آهنگهای شاد که استاد زحمت کشیدن و گذاشتن را گوش می کنم چقدر انرژی می گیرم و هر روز توجهم به رنگ وزنی که قراره برسم هست و لذت میبرم .

      و دیگه اینکه توانستم یه عادت خیلی قدیمی و کهنه که چندین ساله دارم انجامش میدم را با استفاده از چالش من اینو نخوردم را حل کنم و رفتار صحیح شو انجام بدم از این بابت هم خیلی خوش حالم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار R.Edalat
      1400/12/04 12:20
      مدت عضویت: 1210 روز
      امتیاز کاربر: 21924 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 249 کلمه

      باسلام خدمت استاد عزیز ودوستان گرامی”

      استاد من از شما ممنونم که آگاهی ها ومطالب به این ارزشمندی رو بی منت در اختیار ما قرار میدید چقدر مطالبتون درست وملموس هست .

      من چند روزی هست که بدلیل نزدیک شدن ایام عید وایام ماه رمضان نگران اضافه وزن شدم .ونا خودآگاه اشتهام زیاد شده .البته با توجه به آموزش‌های شما میدانم که غذا خوردن ما راچاق نمیکند .ولی ظاهرا هنوز نتوانستم این موضوع را به ناخودآگاهم بقبولانم ونیاز به تمرین ومثالهای بیشتری دارم تا این مسئله هم برای ذهنم حل شود .در حال حاضر هرگاه اشتهام به غذا زیاد می‌شود به دنبال علت آن میگردم که مثلا چه موضوعی توجه من را به خودش جلب کرده که از مسیر دور شدم یا چه فرمولی در حال کار کردن است .،تا اینکه این فایل ارزشمند رو دیدم .

      استاد من برخلاف بقیه در موقعیتهایی که معمولا افراد چاق چاقتر میشوند،لاغر میشوم .مثلا در مسافرت ،ماه رمضان،بارداری ،تعطیلات نوروز ،استرس و….

      ولی مشکل بعد از این ایام ظاهر می‌شود ومن بعد از تمام شدن تعطیلات ،بارداری…تازه شروع میکنم به اضافه کردن وزن الان که این فایل را دیدم فهمیدم که این مسئله برای ذهنم خودش به فرمول تبدیل شده وناخودآگاه من منتظر پایان موضوع چاق کننده است تا از غفلت من استفاده کند و وزن ازدست رفته را برگرداند .

      الان که متوجه این موضوع شدم احساس آرامش وقدرت میکنم وخود را محکوم به اجرای فرمول‌های اشتباه ذهنی نمی‌دانم. ومیدانم که بابودن در مسیر وحال خوب داشتن میتوانم به هدفم برسم.

      باآرزوی موفقیت برای شما وسایر دوستان.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فرشته مهربانF.s
      1400/12/04 08:24
      مدت عضویت: 1519 روز
      امتیاز کاربر: 7836 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 768 کلمه

      به نام خداوند بسیار بخشنده وبسیار مهربان که هزاران بار شکر به خاطر داشتنش

      استاد گرامی  من به تازگی دارم متوجه میشم که تک تک فایل های شما چه مفهوم وچه نکته ای دروجودشون دارن

      چند روزی بود که پرخوری میکردم وشکمم اومده بود جلو ومن درعرض ۳ روز اضافه وزن عجیبی رو تجربه کردم 

      دقیقا همون موقع فهمیدم که امکان نداره درعرض ۳ روز هیچ کس اینهمه چاق بشه مگر اینکه باور داشته باشه که میتونه همچین چاقی ای رو تجربه کنه 

      این موضوع تا حدی منو تکان داد که متوجه شدم چقدر با درست کردن افکارم به راحتی میتونم لاغر ومتناسب وحتی خیلی زودتر از انتظارم هم لاغر بشم 

      من الان دو روز فکرم رو اصلاح کردم ودرفکرم خودمو فردی با سایز ۳۶ میبینم 

      قبلش فکر میکردم برم وشلوار بخرم برای خودم وهر سایزی اومدم پایین برم یه سایز کوچیک تر بخرم 

      بعد با خودم گفتم چه کاری من که هیچ کدوم از این سایزا رو نمیخوام داشته باشم برای همیشه ومن سایز ۳۶ مد نظرمه 

      پس اومدم ورفتم داخل اینترنت وچندتا شلوار خیلی خوشگل سایز ۳۶ پیدا کردم وعکس گرفتم ازش وگذاشتم تو پوشه ی خریدای من وپولشم گذاشتم کنار که این مبلغ برای شلوارام 

      دستم بهشون نمیزنم تا بخرمشون 

      خیلی احساس خوبی کردم 

      بعد اون کار منفی باف ذهنم هی میاد میگه تو چاقی وفلان وبهمان 

      اما من میگم هرچی تو بگی ولی من بزودی سایز ۳۶ میشم برای همیشه 

      ببین پول شلوارای دلخواهمم کنار گذاشتم وتصمیم دارم به محض اینکه پول دستم بیاد 

      لباسای دیگه مورد علاقمو با سایز ۳۶ بخرم این مدلی 

      یعنی عکس بگیرم وپولشو کنار بگذارم و به محض اینکه سایز ۳۶ بشم کلی شلوار ولباس و…بخرم 

      از طرفیم به خودم گفتم ببین افکار توهستن که تورو وادار به چاق تر شدن کرده بودن 

      حالا هم افکار تو هستن که تو رو لاغر وزیبات میکنن 

      عاشق متناسب شدن شو 

      انگیزه واشتیاقتو افزایش بده 

      حالا هر طوری 

      این شد که دوره تکرارو آهسته ادامه میدم وشاید چند روز طول بکشه یک روزش 

      ولی درعوض لذت دیدن خودم درسایز ۳۶ که حق منه وعاشقشمو بدست آوردم 

      وهمینطورم عاشق نخوردن ونخریدن شدم 

      اصن یه جوری بهم احساس قدرت میده وقتی نمیخورم 

      یا وقتی اندازه میخورم 

      یا احساس گرسنگی درمن پدیدار میشه که حس خوش زنده بودن میکنم 

      جالبه که تجربه گرسنگی خیلی وقت بود برام اتفاق نیوفتاده بود 

      چون شوق لاغری درمن فروکش کرده بود 

      درست فکر نمیکردم وهمینطورم درست عمل نمیکردم 

      حالا متوجه میشم که هر اتفاقی درزندگی من میوفته نعمتی ودانشی وآگاهی ای درش وجود داره

      همسرم کمی کسالت داره وبه خاطر کسالتش نمیتونه دوروزی چیزی بخوره 

      از دیروز شاید صد دفعه بهش گفتم چیزی میخوری برات بیارم گشنه که نمیشه بمونی 

      وهربار بهم گفت نه عزیزم نگران من نباش باید گوارشم استراحت کنه  نترس آدم یه هفته هم چیزی نخوره نمیمیره 

      امروز تا فهمیدم که بابا ولش کن بیچاره رو کشتیش بس که اصرار کردی 

      نمیخوره نباید بخوره هیچیش نمیشه 

      جالبه که حتی یکبارم نگفته چیزی میخوام 

      حالا من بودم افکار کولی وار من 

      میگفت نمیرم چقدر عذاب برو بخور ای وای گشنمه و…..

      کلی کولی بازی دیگه درمیاورد 

      ولی همین مساله باعث که متوجه بشم که درطول روز آدم چیزی نخوره یا کم بخوره هم چیزیش نمیشه به خدا نه میمیره نه مریض میشه 

      تازه بهترم هست برای بدن 

      به لطف خدای مهربانم سلامتی صددرصدشو باز پس میگیره وازروز اولشم بهتر میشه 

      اما همین تایم باعث شد درس بزرگی بهم داده بشه 

      که اینقدر دیوانه وار ومجنون وار به دنبال غذا نباش 

      به دنبال خوردن نباش 

      همیشه هست غذا 

      وهیچ وقت تموم نمیشه 

      وثروت ورفاه ونعمت دراصل غذا وخوردن نیست 

      بلکه بینهایت چیز دیگست که نیاز من که تاحالا بهش توجه نکردم 

      مثلا نیاز سبک بودن نیاز چالاک بودن  نیاز زیبا وجذاب بودن 

      نیاز خوشتیپ بودن 

      نیاز سلامت بودن 

      نیاز شاد بودن ونیاز آزاد ورها بودن درانجام کارهای مورد علاقم 

      نیاز آرامش نیاز آسایش داشتن 

      نیاز لذت بردن از زندگیم 

      اینا نیاز های من که همه رو با خوردن جایگزین کرده بودم  واین اشتباه من بود 

      ولی حالا با متناسب شدن ایده آلم 

      با رسیدن به تناسب اندام دلخواهم 

      همگیشون بدست میارم 

      دوروز پیش داشتم اینیستاگراممو چک میکردم دیدم ویدیویی از مرد جوان بسیار ثروتمندی که بیحساب میبخشید وعرب بود 

      جوری تحت تاثیر زیبایی رفتارش قرار گرفتم که چقدر دل انسان های جهان شاد میکرد وگره از کارشون باز میکرد 

      که با خودم گفتم خدایا منم دلم میخواد اینجوری ثروتمند بشم وبیحساب ببخشم 

      اصلا احساس نیاز کردم نیاز به بخشیدن نیاز به خوشحال کردن آدمها 

      نیاز به ترویج محبت نیاز به پخش امید وایمان به خوبی وخداوند 

      من فهمیدم پول برای گوشت ومرغ بیشتر خریدن وخوردن وشکم چرانی نمیخوام 

      به اندازه کافی خوراک به سفره من جاری میشه بالحمدللله 

      ولی اینکه من نیاز دارم بهش پول برای رفاه وآسایشم برای بخشیدن برای لذت بردن وزندگی کردن عالی جوری که منو خوشبخت کنه وخوشحال کنه 

      که همگیش نشات از افکار من داره 

      خدایا شکرت که هوامو داری زمینمم داری ویه جوری پشتمی که جهانی از بدی ها که دورم باشن تو همچون زرهی از نور دورمو گرفتی وجز خیر وشادی ورفاه وثروت وسلامتی وآرامش وعشق چیزی واردش نمیتونه بشه 

      شکر 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shakor
      1400/12/03 17:04
      مدت عضویت: 963 روز
      امتیاز کاربر: 139 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 626 کلمه

      با عرض سلام و احترام خدمت استاد عطار روشن عزیز و همه‌ی عزیزان حاضر و فعال در سایت…

      خیلی خیلی ممنون بابت این فایل آگاهی بخش

      نکات بسیار بسیار ارزشمندی رو درک کردم و برام مهم‌تر شدن. وقتی داشتین در مورد عید نوروز صحبت میکردین،من بیشتر حواسم می‌رفت سمت غذاها… تو دلم میگفتم منظور استاد از عید نوروز مواجه شدن با اتفاقات و تارووف‌ کردنااا و کمی شادی بیشتر هست 

      منظور استاد از عید نوروز اینکه عید نوروز لااقل این تعطیلات یک موقعیتی هست که آدمها شاید شاید کمی بیشتر از قبل با انواع غذاهای مختلف رو به رو میشن…

      عید نوروز کمی بیشتر از قبل میزان اعتماد به نفس شون و نه گفتن شون سنجیده میشه…

      عید نوروز به دلایل پیش فرض های قبلی بیشتر آدم‌ها آماده میشن برای شادی و انتظار شادی بیشتر دارند ولی از اونجایی که خیلی‌هامون نمی‌دونیم چطور شادی مونو گسترش بدیم و نگه داریم،یا نمیدونیم چطور اصن شادی کنیم،تمایل بیشتری پیدا میکنیم که بریم سمت غذای بیشتر و متنوع‌تر

      توی ذهن خیلی از ماها، شادی و تفریح مترادف شده با بیشتر غذا خوردن …

      شاید ترس ماها از عید نوروز و تعطیلات یا هر گونه مهمونی برای چاق شدن از این فکر نشأت میگیره که باور داریم چاقی یعنی غذای زیادتر

      و لاغری یعنی کم خوردن…

      اگر بیایم اصلی ترین و ریشه‌ای ترین باور رو که باعث شده تمام این احساسات نگران کننده و ترساننده رو تجربه کنیم فکر میکنم همه چیز حل بشه 😄

      وقتی این باور در من شکسته بشه:

       غذای زیادتر یعنی چاق‌تر..

      دیگه نه ترسی از عید نوروز و موقعیت های پر از فراوانی و وفور غذا دارم…

      و نه ترسی از تارووف‌ کردن آدمها دارم… 

      و نه ترسی از نه گفتن و بله گفتن دارم…

      و نه ترسی از شادی دارم… 

      احساس می‌کنم باید بیشتر شاد ماندن بدون غذای زیاد و پر خوری رو یاد بگیریم.

      به همون دلیل که آدمهای زیادی ساعتها وقت خودشون رو میزارند پای تلویزیون و شبکه‌های مجازی 

      به همون دلیل که آدمهای زیادی تمایل پیدا می‌کنند به مواد مخدر…

      به همون دلیل پرخوری هم می‌کنند، سیرند و میل به غذا دارند… 

      سرگرم شدن…

      فکر کنم من اول باید شاد بودن و شاد ماندن و سرگرم شدن با کار مفید و عشق رو یاد بگیرم…

      با توجه به صحبت های استاد به این نتیجه رسیدم که تغییر اول باید از درون شروع بشه و وقت، صرف ظاهر نکنم.

      تصمیمات من ، واکنشهای من ،در موقعیت‌های مختلف همه یک نتیجه‌‌ی ثانویه هستند، که از درون من بر می‌خیزند، از درون من شارژ میشن و بوجود میان…

      باید بریم سراغ اصل 

      بریم سراغ منشأ تصمیمات منشأ رفتارها منشأ واکنش ها.

      خیلی خوبه که فردی باور داشته باشه که غذای زیاد و کم ربطی یا چاقی و لاغری نداره.

      خیلی خوبه که فردی باور داشته باشه که میزان فعالیت جسمی ربطی به چاقی و لاغری نداره.

      ولی احساس میکنم خوبه که در کنار این‌ها

      اعتماد به نفس شو هم بالا ببره و نه گفتن در برابر تارووف‌ها رو تمرین کنه…

      اول آگاهانه فکر کنه و بعد واکنشی مناسب نشون بده

      نه اینکه اول پرخوری کنه (واکنش) بعد فکر کنه (عذاب وجدان) با بیاد آوری هدفش و تعهد و بهایی که داده می‌تونه کمی بهتر خودشو کنترل کنه…

      و خوبه که در کنار این‌ها یاد بگیریم خودمون با انجام کار دلخواه و یا تفکر آگاهانه و انتخاب افکار خوش احساس به احساس بهتر برسیم و خودمون رو سرگرم کنیم…

      تا خلا درونی‌مون برطرف بشه و نیازی به مصرف مواد مخدر و تلویزیون و چرخیدن در اینستاگرام و پرخوری نداشته باشیم برای سرگرم شدن…

      چقدر اینجا جای خوبی برای سرگرم شدن و هم‌زمان لاغر شدن هست.

      چقدرررر اینجا جای خوبی برای برنامه‌ریزی ذهن هست.

      چقدر نوشتن اینجا آسونه و چقدر این صفحه که شبیه دفترچه میمونه حس خوبی موقع نوشتن میده

      دست سازنده‌اش درد نکنه ایشالله 😃 خدا خیرتون بده.

      مرسییییییی استاد عطار روشن عزیز بابت این فایل آگاهی بخش مرسییییییی.😘

      از فایل لذت بردم و استفاده کردم و کمترین کاری که می‌تونستم انجام بدم این بود که بیام اینجا تشکر و قدردانی خودمو بنویسم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 13 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ملکه عشق
      1400/12/02 20:08
      مدت عضویت: 1393 روز
      امتیاز کاربر: 10313 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,452 کلمه

      سلام و درود بر عالم و آدم 

      تأثیر افکار بر رفتار …

      کودکان بعد از زمان تولد یک سری رفتارهای غریزی دارند که واکنش به فرمولهای ذهنی پیش فرضشون هست مثل گریه کردن برای گرسنگی ولی هر چقدر بزرگتر میشوند تحت تأثیر رفتار اطرافیان و خانواده قرار می گیرند و الگوبرداری می کنند و فرمولهای جدیدی در ذهنشون ایجاد می کنند .

      خیلی از رفتارهایی که ما در طی روز انجام می دهیم تبدیل به عادتهای تکرار شوند ما شده اند و هرچند از نتیجه آنها احساس رضایت نداریم اما نمی تونیم به راحتی تغییرش بدهیم !..شاید از طول روز فقط یک درصد از توانایی مغزمون را به کار بگیریم و بقیه روزمرگی ما تکرار رفتارهایی است که از قبل در ذهنمون وجود داره!..

       خیلی وقتها تصمیم هایی می گیریم و برای کوتاه مدت تغییر رفتار می دهیم ولی در نهایت به همان پیش فرض و الگوی ذهنی خود بر می گردیم و رفتار قبلی خود را تکرار می کنیم .

      خیلی از افراد که باور دارند سرنوشتشون از قبل تعیین شده است در واقع همان الگوهای ذهنی پیشین خود را طی سالها و بارها تکرار کردند که باعث ایجاد سرنوشتشون شده است .

      حالا ممکنه بخواهند با اراده و تلاشهای بیرونی سرنوشت خود را تغییر دهند ولی چون انتظارشون از خودشون همون تصویری است که در ذهن دارند تغییر در روند زندگیشون به صورت کلی ایجاد نمیشه ممکنه خیلی مقطعی تغییری ایجاد بشه اما  نتیجه کلی یکسال همانند سالهای گذشته است و بعد این را مصلحت خدا می دانند یا شاکی هستند که خداوند برای ما نخواسته و نمی خواهد!…

      سرنوشت بر اساس افکار و رفتار تکرار شونده در طولانی مدت رقم می خورد✨

      در ذهن افراد چاق اول فرمولهای چاق کننده شکل می گیره و بعد انتظار چاقی و این دوعامل کنار هم میشه تغییر در رفتار …

      فردی که اضافه وزن داره وقتی انتظار چاقی در ذهنش شکل می گیره غذا را عامل چاقی خود میدونه و هربار از خوردن موادغذایی احساس گناه می کنه و یا ترس از چاق شدن را تجربه می کنه واین در صورتی است که بانی چاقی او در فکرش هست و انتظارش از این رفتارو فکرش میشه چاق شدن …

      افکار در ذهن تبدیل به تصویر ذهنی مغز و ذهن می شوند و دستورالعملهای جدید مغز اجرا می شه برای اینکه جسم  تبدیل بشه به تصویر ذهن ..

      فرمولهای ذهنی متعددی در ذهن افراد چاق وجود دارد که برخی از آنها مربوط به زمانهایی هست که در ذهن خود پیش فرضی دارند !…ترس از نوروز یا ماه رمضان ترس از مسافرت یا عروسی در واقع تمام این روزها یک شبانه روزند ۲۴ساعتند و طلوع و غروب دارندکه  در طبیعت همه روزها مثل هم هستند اما تفکیک روزها از کودکی در ذهن ما اعمال شده و بارها شنیدیم که حالا عید میشه دوباره چاق میشیم یا دوباره هرجا می ری کلی آجیل و شیرینی جدید میارند جلو چشمت می زارند و نمی تونی نخوری !…یا ماه رمضون میشه دوباره وعده غذایی ما بیشتر میشه افطاری و شام و میان وعده و سحری و صبحانه و زولبیا و بامیه و خرما خوردن هم که برای افطار ثواب داره 🤢!…

      یا اینکه حالا بریم مسافرت چاق میشیم دور هم هستیم و آب و هوامون عوض میشه و هروقت خوش میگذره آدم بیشتر می خوره تو ماشینم برای اینکه مسافت طی بشه با خوردن هله هوله سرگرم میشیم !…یا عروسی شیرینی شادیه و یه مزه دیگه ای داره مگه میشه بری جشن شادی و از شیرینی رنگاورنگش نخوری بالاخره یه شبه دیگه !..انگار یک مهمون ارزنده ای و فقط برای تو تدارک دیدند ناراحت می شوند نخورم !…

      هزاران بار ترس از نوروز و چاق تر شدن در ذهنمون تداعی شده بارها شنیدیم و دیدیم و این فرمول مخرب را در ذهنمون بیشتر تثبیت کردیم .

      دقیقا پارسال بهمن ماه که همراه دوره صدگام شدم ترس از عید داشتم اما به خودم می گفتم نه خوردن چاق نمی کنه !..

      هرچند که تا عید تغییر رفتاری و جسمی خوبی داشتم و چندروز اول نوروز هم که اتفاقا شهرستان مهمان بودیم رفتارم خوب بود اما کم کم پرخوری های من شروع شد از طرفی می گفتم خوردن چاق نمی کنه و از طرفی باور نداشتم و اطمینان داشتم که چاق می شوم (چون محتوای لاغری در ذهنم به حد نصاب نرسیده بود)و این ترس درونم بود و سعی داشتم هرروز فایل آموزشی و تمرین داشته باشم اما به نیت ترسی که جلوی این روند را بگیرم و در نهایت مغلوب شدم احساسم خیلی بد شد و احساس چاقی داشتم (و کار مفید و ارزشمندم این بود که خودم را وزن نکردم ببینم چی شده !)و مثل سالهای قبل با خودم میگفتم بعد عید میرم و دوباره فایلها را با دقت تر گوش می کنم درستش می کنم و بعد از عید که برگشتیم دیگه رفتار ناخودآگاه قبل عید را نداشتم بنابراین سعی داشتم بیرونی مراقبت کنم یعنی هرچه بیشتر دقت می کردم نقطه سیری کجاست بیشتر استرس می گرفتم و می خوردم هرچه سعی می کردم جلوی محرک چشمی خودم را بگیرم در عوض آخرش چندساعت بعد تلافیشو در میاوردم همین شد که ذهنم دائم می گفت اینم رژیمه که …و الآن فکر می کنم که درست می گفت چون من داشتم فایلمو گوش می کردم اما تو دام افتاده بودم یعنی محتوا را خوب درک نکرده بودم موضوع را داشتم بیرونی کنترل می کردم خودبه خودی دیگه نبود این خیلی مهمه و آخر سرم مسیر را رها کردم و بعد از حدود ۳ماه دیدم اوضاع داره خرابتر میشه بر گشتم !..

      ولی اینبار صبورترم و می خوام خودبه خودی این تغییر صورت بگیره حداقل صدای فرشته درونم بیشتر باشه وقتی بیرونی کنترل می کنم تا تأثیر روی فرمول ایجاد کننده بزاره و فرمول صحیح تقویت بشه خداراهزاران بار شکر جمله طلایی 👌فقط ادامه بده ✨کمکم کرد .

      ما ساکن کرج هستیم و همیشه برای رفتن به تهران هزار دغدغه داریم که دوره و ترافیکه و شلوغه و هواآلوده است و راهها پیچیده و همیشه از رفتن به تهران برای خرید یا تفریح امتناع می کنیم حالا این درصورتی است که همسرم محل کارش تهران هست و هرروز این مسیر و رفت و برگشت داره ولی جالبتر از همه اینه که ما آخر هفته ها برای تفریح که به چاده چالوس میریم یا مسیر آتیشگاه و روستای برغان در مسیر برگشت گاهی حدود ۲ساعت تو شلوغی و ترافیک می مونیم و شاید یک کم غر بزنیم اما باز هفته بعد میریم !…دلیلش این هست که من از کودکی که خیلی جمعیت و ماشینها هم کمتر بود شنیدم تهران شلوغه آدم کلافه میشه دود داره خیلی مسیرهاش پیچیده است و این پیش فرض برای تهران رفتن ما اعمال میشه اما شمال رفتن ویا جاهای دیگه با همون شرایط تهران با رضایت کامل مسیر را طی می کنیم و این در صورتی است که هرروز هزاران نفر برای محل کار خرید و تفریح به تهران رفت و آمد دارند حداقل خط مترو که همیشه مسافر داره !…

      بنابراین انتظار ما نتیجه را رقم میزنه با اراده و تصمیم و جمله انگیزشی نمیشه تغییر اساسی صورت داد من بیام چشمامو ببندم بگم امروز راحت میرم تهران ولی نه ناخودآگاه من تصمیم میگیره طبق الگویی که داره و فقط از طریق شناسایی الگوهای ذهن و تمرینات ذهنی باید الگو و تصویر ذهنی و انتظارم تغییر کنه تا بتونم به راحتی برم تهران ..

      در مورد چاقی هم بارها و طی سالهای بسیاری من تصمیم می گرفتم که پرخوری نکنم و یا رژیم غذایی را دقیق رعایت کنم اما فقط برای چند روز بود در نهایت من بر می گشتم به رفتار قبلیم و اصلا کار آسونی نبود فقط جنگ و جدال و پرخاشگری همراهم می شد .

      پرخوری برای افراد چاق یک واکنش طبیعی و عادتی هست به آنچه در ذهن خود دارند ✨

      برای اینکه خیلی راحت بتونیم تصمیمات ناخوداگاهمون را تغییر بدهیم باید با محتوای آموزشی مهارت آن را کسب کنیم که در دوره هدیه چالش من اینو نخوردم تا حدودی راه و روش این تغییرات را یاد می گیریم  و من یکبار همراه این دوره شدم و خیلی پذیرشم و قدرت انتخابم به لطف خداوند و آموزه ها بهتر شد .

      امروز که با این محتوا برخورد کردم احساسم نسبت به عید نوروز خیلی بهتره و اما این فرمولها زیر لایه های زیرین ذهنم هستند و ممکنه که هرچند با این فایلها هرروز همراهم باز به دلیل انتظار چاقی این موضوع چاقی برام رخ بده  و چاق بشم!.. اینبار حس ترس از چاقی در من خیلی کمتره چون قانون روز اول صد گام اینه بزار هرچی می خواد بشه بشه دیگه از چاق تر شدنم نترس !..

      چون داری یاد میگیری و قدرت ذهنتو میشناسی و در نهایت انتخاب و اقتدار دست توئه (فقط ادامه بده ✨)😊

      فایل به موقعی بود با توجه به اینکه کمتر از یکماه دیگه نوروز هست خودمو تست کردم !

       سپاس از مهر همیشگی استاد عشق 

      دوستان متعهد و همکلاسی های نابم 

      همواره مانا و پایدار باشید 🍃🌸

      خدایا شکرت از وفور نعمت در سفره های آسمانی و روزی آسمانیمون عااااشقتم ❤️ 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم