خواسته ات را رها کن و به آن برس. این تعریف قانون رهایی است.
قانون رهایی در لاغر شدن هم تاثیرگذار است و با استفاده از آن می توان به راحتی لاغر شد.
تلاش برای لاغر شدن
در تمام ایامی که چاق بودم از هر روشی که برای لاغر شدن اقدام می کردم یکی از ضروری ترین کارهای هر روز من وزن کردن خودم بود.
صبح، ظهر و شب خودم رو وزن می کردم تا ببینم چقدر لاغر شدم.
شنیدم بودم برای اینکه ترازو وزنت رو درست نشون بده در تمام مدت رژیم نباید جای ترازو رو تغییر بدی و من به شدت روی این موضوع حساس بودم.
بارها به مادرم یادآوری می کردم که کسی دست به ترازو نزنه که تنظیمش بهم نخوره.
در واقع میزان رضایت من بر اساس عملکرد خودم نبود بلکه به عددی که ترازو در هر بار وزن کردن نمایش میداد بستگی داشت.
ترازو هم که انگار متوجه حساسیت من شده بود و در هر وعده وزن کردن که عدد پایین تری رو نشون می داد و منو کلی خوشحال می شدم در وعده بعدی مقداری عدد بالاتر رو نشون میداد تا احساس خوب من رو خراب کنه.
الان که به رفتار گذشته خودم فکر می کنم هیچوقت از دیدن عدد ترازو خوشحال نمیشدم.
وقتی که عدد بالاتر رو نشون میداد که کلا از زندگی کردن سیر می شدم و دوست داشتم بمیرم که از این وضعیت خلاص بشم و هر وقت هم که عدد کمتر رو نشون میداد به جای خوشحال شدن نگران برگشتن مقدار کم شده بودم و بازم لذتی از کاهش وزن نمی بردم.
حتی یادمه در رژیم سختی که یک ماه قبل از مراسم عقد گرفتم و حدود 12 کیلو کم کردم. این مقدار بیشترین مقدار کاهش وزن من در ایام چاقی بود ولی فقط چند دقیقه منو خوشحال کرد.
چون با خودم فکر کردم من که 30 کیلو اضافه وزن دارم حالا بعد این همه سختی و تلاش فقط 12 کیلو کم کردم،
توجه من به 18 کیلو باقیمانده اضافه وزن سبب شد که برای 12 کیلو کاهش وزن خوشحال نباشم و فکر کنم دو سه هفته بعد از عقد دوباره چاق تر از قبل شدم.
طوری که خانواده همسرم بهم می گفتن خودت رو کشتی لاغر بشی که دختر بهت بدیم و حالا که خرت از پل گذشت دوباره چاق شدی.
اونها متناسب بودن و توضیحات من که می گفتم: من که دوست ندارم چاق بشم ولی هرکاری کنم بازم چاق میشم رو درک نمی کردند.
امروز که به لطف خدای مهربان بعد از آشنایی با مسیر لاغری با ذهن و حرکت چند ساله و مستمر در این مسیر در شرایط جسمی بسیار خوبی هستم بیشتر از هر زمان دیگری برایم واضح است که توجه کردن به مقدار اضافه وزن چقدر می تواند انرژی و احساس خوب افرادی که برای لاغر شدن سعی می کنند را نابود کند.
موفقیت در مسیر لاغری با ذهن
در مسیر لاغری با ذهن به خوبی درک کردم که موفقیت رسیدن به نقطه پایان یا وزن ایده آل نیست بلکه موفقیت به مقدار فاصله ای است که از شرایط خود در نقطه شروع، در خودتان احساس می کنید.
- احساس شما به چه میزان تغییر کرده است؟ به همان اندازه موفق هستی
- نگرانی شما از لاغر نشدن به چه انداه به اطمینان به لاغر شدن تبدیل شده است؟ به همان اندازه موفق هستی
- ترس از خوردن مواد غذای به چه میزان در شما تغییر پیدا کرده است؟ به همان اندازه موفق هستی
- ارتباط شما با خودتان به چه میزان تغییر کرده است؟ به همان اندازه موفق هستی
هر تغییری که در خود به نسبت نقطه شروع حرکت در مسیر لاغری با ذهن در خود مشاهده میکنید بیانگر موفقیت و تاثیرگذار بودن آموزشها برای شما می باشد.
در مسیر لاغری با ذهن همیشه باید توجه شما به تغییرات خود باشد و توجهی به مقصد نهایی نداشته باشید.
همینطور که مشغول لذت بردن از تغییرات خود هستید به خود می آیید و متوجه می شوید از نقطه پایان گذشته اید.
این طریق لاغر شدن لذتبخش است، نه اینکه هر روز شرایط خود را با آنچه باید باشیم یا دوست داریم باشیم مقایسه کنیم.
در این شرایط رستم هم که باشید بعد از چند روز ناتوان از حرکت کردن در مسیر یادگیری لاغر با ذهن خواهید بود.
تاثیر قانون رهایی بر لاغر شدن
من لاغر شدن را رها کردم و فقط در پی یادگیری هستم.
من فهمیده ام که اگر هزاران رنگ و آبرنگ و بوم و قلم و دیگر وسایل لاغری رو هم داشته باشم اما وقتی یاد نگرفته باشم نقاشی کردن را هرگز نمیتوانم قلم به دست گرفته و نقاشی کنم. برای نقاش شدن باید نقاش شدن را رها کرد و نقاشی کردن را آموخت.
فقط باید آموخت. فقط باید تکرار کرد و به آموزشها عمل کرد. مرحله به مرحله تکامل را سپری کرد. آزمون و خطا کرد تا کم کم تغییرات را در خودمان مشاهده کنیم.
کسی که نقاش است هرگز به نقاش بودن خود فکر نمی کند. چون او نقاشی را یاد گرفته است.
ما هم برای لاغر شدن باید لاغر شدن را کنار بگذاریم و فقط لاغری را یاد بگیریم. جمله به جمله.
کسی که نقاش است با نقاشی زندگی میکند. و کسی که لاغر است با لاغری زندگی می کند.
کار اصلی ذهن یادگیری است و وقتی ذهنمان را مشغول یاد گرفتن می کنیم با اینکار ذهن اجازه میدهد جسم بر اساس فرمولهای اولیه پیش برود.
ما با یادگیری لاغری در حقیقت ذهنی را که مدام به چاقی و لاغر نشدن دارد فکر میکند را به کار میگیریم و با یادگیری ، حال خود را خوب میکنیم و یاد میگیریم که باید از ابزار ذهن در راستای قوانین آفرینش استفاده کنیم.
یکی از همین قوانین، قانون رهایی است.
اما ذهن مگر میتواند چیزی را رها کند که به آن عادت کرده؟!
بله میتواند وقتی غذای دلچسب تری به ذهن بدهیم ذهن ما خوراک نه چندان مرغوب قبلی خود را رها میکند. چون تازه میفهمد که آن خوراک چقدر بد مزه بوده و به زائقه ی او نمیخورد.
به فرمایش مولانا :
تا نبیند کودکی که سیب هست
کی پیاز گنده را بدهد ز دست.
لاغر شدن را رها کنید
قانون رهایی یعنی رها کردن آنچه ما را با قوانین آفرینش ناهمسو میکند.
ناتوانی نا همسو با آفرینش است. چه چیز به ما احساس ناتوانی میدهد. هر آنچه ما با فکر کردن به آن به احساس ناتوانی میرسیم باید آن را رها کنیم. و در اینجا لاغر شدن وقتی به ما احساس ناتوانی میدهد باید آن را رها کنیم.
یادگیری یک پروسه ی ذهنی و لاغر شدن یک پروسه ی جسمی است.
برای لاغر شدن باید پروسه ی جسمی را (لاغر شدن) رها کرد.
ما با رها کردن جسم و لاغر شدن از تکرار فرمولهای چاق کننده دوری می کنیم.
به فرمایش حضرت محمد (ص)
ایشان آموختن علم را از گهواره گفته اند و تا زمان مرگ. که البته با توجه به جاودانگی انسان منظور از مهد، ازل است و لحد، ابد.
یعنی همیشه جاودانه. منظور از این حدیث اینست که به طور پیوسته و همیشه در حال علم آموزی باشید و ذهن تنها با خوراک علم می تواند خوراکهای ناهمسو با آفرینش را رها کند.
لاغر شدن پروسه ی جسمی است و قدرتی که در آفرینش جسم وجود دارد بر ترمیم و پاکسازی و خلق سلولهای جدید استوار است.
لاغر شدن خودبخودی
در حافظه ی الهی ما همه چیز هست. جسم ما به علم لدنی متصل است. منتها ما به واسطه ی آموزشهای ناهمسو با آفرینش و دخالت کردن در کار جسم قدرت تخریب را بیش از قدرت ترمیم کرده ایم.
ما با ذهن خود جسم را تخریب می کنیم و جسم ما با فرمولهای الهی، خود را ترمیم میکند.
وقتی ما ذهنمان را به یادگیری مشغول می کنیم متوجه میشویم چطور باید از ابزار ذهن در جهت قوانین آفرینش استفاده کرد. چرا که اصل آفرینش ذهن نیز بر این اساس استوار است.
وقتی لاغر شدن را رها می کنیم جلوی تخریب ذهن را می گیریم و ترمیم بدن پروسه ی لاغری را که همیشه در حال انجام آن بوده ادامه میدهد و چون دیگر ذهن یادگرفته این کارخانه ی خودکار را رها کند؛ لاغری رخ میدهد. این یک آموزش عملی است.
ما باید همواره این نکات را در نظر داشته باشیم. وقتی همیشه مشغول حرکت در مسیر لاغری با ذهن باشیم توجه به جسم را رها کرده به آن میرسیم و از آن عبور می کنیم.
لاغری جسم تمام میشود؛ اما لاغری ذهن (یادگیری) تا ابد ادامه دارد و این استمرار سبب لاغر ماندن دائمی جسم می شود.
🔴 در مسیر لاغری با ذهن به خوبی درک کردیم که موفقیت رسیدن به نقطه پایان یا وزن ایده آل نیست بلکه موفقیت به مقدار فاصله ای است که از شرایط خود در نقطه شروع در خود احساس می کنید.
بله ما نسبت به نقطه ی شروع بسیار تغییر کرده ایم.
ذهنیت ما آرام آرام در حال تغییر است.
گفتمان های ما آرام آرام تغییر میکند.
عملها و عکس العملهای ما آرام ارام تغییر میکند و نتایج یکی پس از دیگری در اثر همین تکرارها و تمرینها و عمل به آموزشها برای ما رخ میدهد.
🔴 احساس شما به چه میزان تغییر کرده است؟ به همان اندازه موفق هستی
احساس من بسیار تغییر کرده است.
آرامشم بیشتر شده. شادیهایم، خنده هایم، امیدم، نشاطم بیشتر شده وابستگیهایم به بیرون از خودم کم شده
توجهاتم تغییر کرده. نگرانی هایم کم شده. اصلا دیگر نگران نیستم. من به اندازه ی تغییرهایم موفق هستم.
🔴 نگرانی شما از لاغر نشدن به چه انداه به اطمینان به لاغر شدن تبدیل شده است؟ به همان اندازه موفق هستی
من دیگر نگران نیستم بلکه نگران هستم.
من نگاه میکنم. تفکر میکنم. زاویه ی نگاهم را به زندگی تغییر میدهم و من به اندازه ی تغییرهایم موفق هستم.
🔴 ترس از خوردن مواد غذای به چه میزان در شما تغییر پیدا کرده است؟ به همان اندازه موفق هستی
من دیگر از خوردن ترس ندارم.
خوردن ترس ندارد درس دارد. چاقی ترس ندارد درس دارد.
من آموخته ام که از هر اتفاق زندگی درس آن را بیرون بکشم، تحلیل کنم و به فرمولهای لذتبخش در جهت آفرینش برسم.
اما همه ی این نتایج لذتبخش زمانیست که من به کل آموزشهای الهی متصل هستم.
اگر به محتوای ذهن گذشته ی خود برگردم و آنها را مرور کنم قطعا که نتایج باز هم در امتداد آن مسیر نمایان می شود.
🔴 ارتباط شما با خودتان به چه میزان تغییر کرده است؟ به همان اندازه موفق هستی
من با خودم به صلح رسیده ام.
بدن من همواره در حال بهترین شدن خود است. تنها مانع خودم هستم. حتی(من) هم در من تغییر کرده است.
من از خودم راضی هستم.
🔴 هر تغییری که در خود به نسبت نقطه شروع حرکت در مسیر لاغری با ذهن مشاهده میکنید بیانگر موفقیت و تاثیرگذار بودن آموزشها برای شما می باشد.
به به عجب عبارات چشم نواز و گوش جان نواز و دل نوازیست.
تغییر مسیر ذهنی = موفقیت.
🔴 در مسیر لاغری با ذهن همیشه باید توجه شما به تغییرات خود باشد و توجهی به مقصد نهایی نداشته باشید.
پس این یک فرمول است که باید به تغییرات فعلی خود توجه کنیم نه به مقصد نهایی.
من آنقدر به آموزشهای شما ایمان دارم که می دانم تغییرات هم خودبخود دارد اتفاق می افتد.
تغییرات ذهنی روحیه اخلاقی و حتی جسمی. من فقط تمرکز و توجهم را روی آموزشها و پیگیری آن می گذارم که یکی از آنها توجه به تغییر است.
و یکی از فرمولهایی که درمورد تغییر پیدا کرده ام اینست که تغییر آسان است.
ما با توجه کردن به تغییرهایی که می کنیم به این باور میرسیم که تغییر کردن خیلی آسان است.
🔴 همینطور که مشغول لذت بردن از تغییرات خود هستید به خود می آیید و متوجه می شوید از نقطه پایان گذشته اید.
بله ما باید لذت ببریم. این هم یک فرمول دیگر.
ما در مسیر لاغری باید لذت ببریم.
لذت بردن از تغییرات هم خودبخود رخ میدهد.
وقتی به تغییرات الان و گذشته ی خود نگاهی میکنیم چقدر تغییرات خود را عالی مشاهده میکنیم.
چند روز پیش با خانومی در حال صحبت بودم گفت چند سالته. گفتم چند میخوره. گفت ۲۷ ؛ ۲۶ گفتم نه من ۳۷ ؛۳۶ ساله هستم. خیلی تعجب کرد. گفت خیلی خوب مانده ای.چه کار کردی. چیزی نگفتم.
من وقتی ۳۲ ساله بودم و در اوج چاقی واقعا که به خودم نگاه میکردم پیری را میدیدم و الان که ۵ سال از آن زمان فاصله گرفته ام من حدودا ۳ سال است که جوانی را خود مشاهده می کنم.
جوان شدن فقط یکی از بینهایت پاداشهاییست که ما در مسیر لاغری میگیریم.
🔴 این طریق لاغر شدن لذتبخش است، نه اینکه هر روز شرایط خود را با آنچه باید باشیم یا دوست داریم باشیم مقایسه کنیم.
این عبارت هم یک نکته ی آموزشی است.
وقتی لذت ببریم مقایسه نمی کنیم.
پس هرگاه که گرفتار مقایسه شدیم بدانیم که ذهن ما لذت بردن را کنار گذاشته.
فرمولهای قبلی دارند تکرار می شوند که ما به جای لذت داریم مقایسه می کنیم.
واقعا که تمام گفته ها و فرمایشات شما که از خدای درونتان است خط به خط قابل بررسی و تحلیل است. چقدر نکات دارد که تازه خیلی از آنها جا می افتد.
به فرمایش آیه ۳۷ سوره لقمان:
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمـَنِ الرَّحِيم
وَلَوْ أَنَّمَا فِي الْأَرْضِ مِن شَجَرَةٍ أَقْلَامٌ وَالْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِن بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَّا نَفِدَتْ كَلِمَاتُ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌو اگر همه درختان روی زمین قلم شود، و دریا برای آن مرکّب گردد، و هفت دریاچه به آن افزوده شود، اینها همه تمام میشود ولی کلمات خدا پایان نمیگیرد؛ خداوند عزیز و حکیم است.
سوره مبارکه لقمان
در آیه 109 سوره ى كهف نیز میخوانیم:
«قل لو كان البحر مداداً لكلمات ربّى لَنَفدَ البحر قبلَ أن تَنفد كلمات ربّى و لو جئنا بمِثله مَدَداً»
بگو: اگر دریا براى نوشتن كلمات پروردگارم مركّب شود، دریا پایان میگیرد، پیش از آن كه كلمات پروردگارم تمام شود، هر چند همانند آن (دریاى اوّل) را كمك قرار دهیم.
تمام این آیات را من با تمام گوشت و پوست و استخوانم با بند بند وجودم حس میکنم و چه مسیری از این زیباتر که انسان به این درک برسد.
استاد گرامی ما خدا را در عبارات شما یافتیم.
خدای درون، ما را به سمت شما هدایت کرد و تمامی این تغییرها هدایت زیبای الهیست و واقعا خدای به این زیبایی چقدر برای پرستیدن لایق است.
این خدا کجا و خدایی که ما از قبل برای خود ساخته بودیم کجا.
خوشا آنان که دائم در نمازند و ما به لطف خدا به این نماز دائمی رسیده ایم.
چه بسا وقتی عمیق تر می نگریم جسم و ذهن خود را به گرد خدای روحمان در گردش می بینیم و این معنای اصلی نماز است.
جسم و ذهن الهی ما همواره در حال حرکت بر مدار و قوانین آفرینش هستند و ما هم وقتی با این آفرینش همراه میشویم لذت را حس می کنیم و احساس ما قطب نمایی میشود برای این لذت.
پس نماز خواندن در حقیقت یعنی همسو شدن با آفرینش الهی.
وای خدای من این نماز کجا و آن نمازهای قبل کجا.
حالا میفهمم که چرا خدای درونم مرا از نماز خواندن بازداشت.
او مرا از نماز ظاهری جداکرد تا نماز حقیقی که همسویی با قوانین آفرینش است را یادم دهد.
خدایا شکرت.
نماز خواندن را رها کنیم نمازخوان می شویم.
لاغر شدن را رها کنیم لاغر میشویم.
لاغری دوم یعنی طبق قوانین و همسو و هم ارتعاش با قوانین آفرینش شدن.
خدایا جز شکر چه میتوانم بگویم.
خدایاااااا شکرت شکرت شکرت.
استاد جز تشکر از شما چه میتوانم بگویم. اشک شوق بر صورتم جاریست و فقط میتوانم بگویم سپاسگزارتونم استاد
(دیدگاه فاطمه سادات عزیز)
برای انجام تمرین مربوط به این جلسه آموزشی به سوالات زیر به صورت انشایی شرح دهید.
- از چه سنی دچار اضافه وزن شده اید و از چه زمانی با چاق بودن خود مشکل داشتید؟
- چه مشکلی با چاقی یا وضعیت فعلی خود دارید که تصمیم گرفتید لاغر شوید؟
- دریافت خود درباره مدیریت فاصله بین وضعیت فعلی تا شروع تغییرات را شرح دهید.
- انتخاب هدف صحیح در موضوع لاغر شدن چیست و شما چه اهدافی را انتخاب می کنید؟
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.11 از 101 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام
لاغر شدن را رها کنید تا لاغر شوید
من در طول مسیر چاقی خودم و راه هایی که میرفتم هدفم رسیدن به نقطه پایان یعنی لاغر شدن بود و چون همیشه خودم با افراد متناسب مقایسه میکردم و وقتی اونها میدیدم و چاقی خودم خیلی ناامید میشدم و احساسم به شدت بد میشد
من در هر روشی که شروع میکردم هیچ لذتی نمیبردم چون هر لحظه در حال مقایسه خودم با دیگران بودم و تغییراتی که داشتم اصلا خوشحالم نمیکرد
یادمه خیلی تلاش میکردم که مقداری وزن کم کنم و وقتی یک روش شروع میکردم یک هفته ای که میگذشت فوری خودم وزن میکردم و اگه کم کرده بودم تعجب میکردم و میگفتم وای خدایا دیگه باز چاق نشم و ترس بازگشت دوباره وزنم حالم بد میکرد و اگه بیشترشده بودم خودم به شدت سرزنش میکردم و اگه وزنم همان بود تغییری نکرده بودم ناامید میشدم میگفتم اینم بدرد نمیخوره و به شدت حالم بد میشد و همیشه ترازو نشان دهنده چاقی لاغری من بود بهتر بگم نشان دهنده احساسم بود و این عدد روی ترازو بود که احساسم تعیین میکرد که چاقی لاغریم تعیین میکرد
و من همیشه دانبال عدد روی ترازو بودم تا نسبت به اون عدد تصمیم بگیرم و همیشه شکست میخوردم
ما افراد چاق وقتی روشی شروع میکنیم اول شروع کار دانبال پایان کار هستیم خودمان مقایسه میکنیم با مقصد واسه همین چون هنوز این چاقی با ما هست زود ناامید میشیم و شکست میخوریم چون تغییرات که داشتیم اول شروع تا اللان که خیلی تغبییرات داشتیم وزن کم کردیم در نظر نمیگیریم فقط می چسپیم به پایان کار فقط میگیم میخوام لاغر بشیم یا مث فلانی بشم و وقتی خودمان با پایان کار مقصد مقایسه کنیم خیلی زود ناامید میشیم شکست میخوریم
من یادمه هرکسی هر روشی میگفت انجام میدادم با شوق ذوق و یک هفته ای پیش میرفتم ولی بعدش سست میشدم اروم اروم ناامید میشدم رها میکردم و تو همین دوره صدگام هم همین طور بودم روز ها اول خیلی انرژی انگیزه تعهد داشتم ولی دارم میبینم که دیگه اون تعهد ذوق ندارم چون چاقیم همراهمه چون شبانه روز دارم میبینم چاقی خودم دارم باش زندگی میکنم پس وقتی توجه ام میره روی چاقی خودم و خودم مقایسه میکنم با افراد لاغر و میگم ای خاک تو سرت هنوز همونی چاقی نگاه فلان زود انگیزم از دست میدم و بعد امیدم و در اخرم لیز میخورم
بارها بارها سر همین مقایسه کردن خودم با یک فرد لاغر و عدد روی ترازو نشان دهنده بودن موفقعیت من در لاغری بارها بارها شکست خوردم لیز خوردم در همین مسیرلاغری با ذهن و یادمه وقتی از استاد میپرسیدم بهم میگفت ادامه بده
پس نباید خودمان مقایسه کنیم با مقصد باید الان از نتایج مان لذت ببریم من از زمان شروع تا الان تغییرات خوبی داشتم یکی خوردنم خیلی کم شده خودمم برام عجیبه مثلا همین امشب ساندویج داشتیم شام من همیشه دوتا یکی نصفی میخوردم ولی امشب یکی خوردم تا دیگه سیرم اصلا دلم دیگه نخواست حتی صبحانه خوردنمم کم شده از وقتی اون برنامه یک هفته ای استاد دارم عمل میکنم تغییراتم میبینم و خیلی خوشحالم من که عادت داشتم هنگام تماشا فیلم سریال غذا بخورم ولی الان بیشتر موارد اصلا چیزی نمیخورم و خیلی خوشحالم من که هر دقیقه دلم شیرینی میخواست الان اصلا بهش فکرم نمیکنم و خیلی خوشحالم از تغییراتم و خیلی حالم خوب میکنه که دارم درست رفتار میکنم و خیلی خوشحالم و خداروشکر میکنم بابت این همه تغییرات عالی که داشتم خدایا شکرت
پس یاد گرفتم خودم مقایسه نکنم با اخر کار با فرد متناسبی که در ذهنم است و هروقت خواستم خودم مقایسه کنم خودم با قبل از شروع این مسیر مقایسه کنم و بابت تغییراتی که داشتم بارها بارها خودم تشویق کنم بگم اره همین موفقعیت است به خودم انگیزه بدم با قدرت بیشتر و تعهد کامل مسیرم طی کنم و به هدف نهایایی خودم برسم
پس باید لاغر شدن رها کنیم نچسپیم به هدف بگیم پس کو چیشد من که لاغر نشدم هی خودمان مقایسه کنیم با فردی لاغری که دوستداریم شبیه به اون فرد بشیم و هی حال خودمان بد کنیم بگیم دیدی نشد فلان و انگیزه مان از دست بدیم لیز بخوریم شکست بخوریم
پس مقایسه کردن خودمان با مقصد ممنوع
و خودمان با قبل از شروع مسیر مقایسه کنیم و لذت ببریم از تغییرات عالی که داشتیم و با اشتیاق شور انگیز و تعهد کامل مسیر خودمان طی کنیم و بدون اینکه متوجه بشیم یهو میبینیم به مقصد رسیدیم و لذت میبریم
شاد شاد شاد باشید و مقایسه کردن خودمان با مقصد ممنوع