تغییر زندگی بر خلاف هرنوع تغییری در دنیای فیزیکی، کمترین نیاز به تلاش فیزیکی و بیشترین نیاز به تلاش ذهنی دارد.
آنچه را در ذهن خود تغییر دهید به مرور به شکل واقعیت در دنیای مادی خود تجربه خواهید کرد. به شرط اینکه مهارت مدیریت احساس خود را آموخته باشید.
تغییر زندگی چیست و چرا مهم است؟
تغییر زندگی به معنای ایجاد تحول در جنبههای مختلف زندگی فردی، اجتماعی، حرفهای و عاطفی است. این تغییرات میتوانند شامل تغییر در عادتها، محل زندگی، شغل، روابط یا حتی نگرشها و باورها باشند. در دنیای پرشتاب امروز، تغییر به یک امر طبیعی و ضروری تبدیل شده است.
اهمیت تغییر زندگی در این است که به ما کمک میکند از روتینهای یکنواخت خارج شویم و به سوی رشد و پیشرفت حرکت کنیم. تغییرات میتوانند فرصتی برای یادگیری، توسعه مهارتها و بهبود کیفیت زندگی و مدیریت احساس فراهم کنند.
با پذیرش تغییر، ما میتوانیم به چالشهای جدید پاسخ دهیم، انعطافپذیری بیشتری پیدا کنیم و به اهداف جدیدی دست یابیم.
در نهایت، تغییر زندگی نه تنها به ما امکان میدهد که از تجربیات جدید بهرهمند شویم، بلکه باعث میشود از طریق مدیریت احساس به خودمان و دنیای اطرافمان نگاه تازهتری بیندازیم. بنابراین، درک اهمیت تغییر و آمادهسازی برای آن، کلید دستیابی به زندگی بهتر و شادتر است.
تغییر زندگی، اگرچه ممکن است در ابتدا ترسناک و دشوار به نظر برسد، اما میتواند به عنوان یک ابزار قدرتمند برای بهبود کیفیت زندگی، مدیریت احساس و دستیابی به اهداف مورد نظر عمل کند.
با پذیرش تغییرات و گام برداشتن به سمت تجربیات جدید، افراد میتوانند زندگی بهتری بسازند و به اهداف خود نزدیکتر شوند. به یاد داشته باشید که هر تغییر، فرصتی است برای رشد و شکوفایی، و با هر گام به جلو، دریچههای جدیدی به روی شما باز خواهد شد.
قدم اول برای تغییر زندگی
اگر در موتورهای جستجو درباره اولین قدم برای تغییر زندگی تحقیق کنید با محتوای گوناگون و متنوعی درباره چگونه شروع کردن برای ایجاد تغییر در زندگی مواجه خواهید شد.
مسلما اجرای همه این پیشنهادات برای انتخاب روش صحیح تغییر زندگی مستلزم زمان و صرف انرژی است و می تواند باعث سردرگمی و ناامیدی شما شود.
اما روشی منحصر به فرد برای شروع تغییر زندگی وجود دارد که علیرغم اینکه در هیچ کتاب و سایت آموزشی به آن اشاره نشده است اما صد در صد موجب شگفتی شما در شروع تصمیم خود برای تغییر زندگی خواهد شد.
احساس بد نداشتن
شاید از اینکه عبارت (احساس بد نداشتن) اولین و مهمترین قدم برای شروع تغییر در زندگی است تعجب کرده باشید.
همچنین ممکن است این فکر در ذهن شما مرور شود که چگونه باید احساس بد نداشته باشیم؟! چون تاکنون درباره اینکه چگونه احساس خوب داشته باشید زیاد شنیده اید.
راهکارها و تمرینات زیادی برای مدیریت احساس و چگونه احساس خوب داشتن ارائه شده است و احتمالا در ذهن شما اینکه چگونه احساس خوب داشته باشیم منطقی تر از این باشد که چگونه احساس بد نداشته باشیم!
اما جالب توجه است که همانگونه که در آموزش های لاغری با ذهن برای لاغر شدن نیاز به انجام کار اضافه نیست و فقط اگر افکار و نگرش هایی که منجر به چاقی در ذهن می شوند را اصلاح کنید خودبخود لاغر می شوید در موضوع تغییر زندگی نیز برای مدیریت احساس و رسیدن به احساس خوب نیاز به انجام کار خاص مانند مدیتیشن یا …. نیست و فقط کافی است افکار و عملکردی که منجر به شکل گیری احساس بد در ذهن می شود را انجام ندهید.
این نگرش که برای داشتن احساس خوب باید برنامه ریزی کرد یا تمرینات مستمر روزانه انجام داد صحیح نیست چون اگر چگونگی ایجاد احساس بد را اصلاح نکنید عوامل متنوعی در زندگی روزمره وجود دارد که می تواند منجر به ایجاد احساس بد در ما شود.
بنابراین تا زمانی که به دنبال ایجاد احساس خوب در خود باشید این روند هرگز پایان پذیر نخواهد بود چون عوامل ایجاد احساس بد تمام نشدنی هستند اما اگر مهارت مدیریت احساس و مقابه کردن با ایجاد احساس بد را بیاموزید و در زندگی به آن عمل کنید دیگر اهمیتی ندارد در کجا و چه شرایطی زندگی می کنید، شما قادر به مدیریت احساس خود خواهید بود.
مهارت مدیریت احساس
مهارت مدیریت احساسات به توانایی شناخت، درک و کنترل احساسات خود و دیگران اشاره دارد. این مهارت به ما کمک میکند تا در موقعیتهای مختلف، به شیوهای موثرتر و سازندهتر واکنش نشان دهیم.
احساس اصلی ترین عامل ایجاد احساس بد در انسان می باشد. انسان در معرض هر مساله ای در زندگی قرار بگیرد ابتدا احساس او تحت تاثیر قرار گرفته و سپس منجر به شکل گیری واکنش مناسب یا نامناسب در فرد می شود.
در واقع از طریق یادگیری مهارت مدیریت احساس می توانیم واکنش هایی در برخورد با مسائل زندگی داشته باشیم که تاثیر کمتری بر ایجاد و تداووم احساس بد در ما داشته باشد.
مراحل مدیریت احساس
برای یادگیری مدیریت احساس بر خلاف هرنوع یادگیری دیگر نیاز نیست موضوعات جدید را بیاموزید بلکه باید آگاهی ها و آنچه که بعنوان عادت فکری و رفتاری در خود شناسایی می کنید را اصلاح و تغییر دهید.
به این شکل الگوهای فکری و عادت هایی که در زندگی روزمره منجر به شکل گیری احساس بد در شما می شوند از بین رفته و می توانید خودبخود با احساس بهتری به زندگی خود ادامه دهید.
موضوعاتی که در قدم های دوره مسیر تغییر زندگی ارائه شده است باعث آگاهی شما از الگوهای فکری و عملکرد های روزمره زندگی خود می شود که همگی منجر به شکل گیری احساس بد در شما می شوند.
با اطلاع از این موارد به راحتی می توانید از طریق تکرار محتوای آموزشی و انجام تمرینات ارائه شده واکنش های ناخودآگاه خود به مسائل روزمره زندگی تان را مدیریت کرده و افکار و رفتاری را در ذهن و عملکرد خود انتخاب کنید که منجر به ایجاد و تداووم احساس بد در شما نشود. این مهمترین تاثیر یادگیری مدیریت احساس می باشد.
تمرین
برای اینکه تاثیر استفاده از دوره مسیر تغییر زندگی برای شما واضح شود باید گزارشی از وضعیت فعلی خود در اختیار داشته باشید تا در آینده ای نزدیک از طریق مرور شرح وضعیت فعلی خود متوجه تغییراتی که در افکار، رفتار و زندگی روزمره شما ایجاد شده است شوید.
برای تهیه گزارش باید وضعیت خود در جنبه های مختلف زندگی را مشخص کنید.
دقت کنید نیاز نیست درباره آنچه دوست دارید تجربه کنید بنویسید فقط درباره وضعیت فعلی خود شرح دهید.
- شرح وضعیت من در موضوع احساس
درباره مدیریت احساس خود در زندگی روزمره شرح دهید.
چه میزان از زمان خود در زندگی روزمره را درگیر افکار منفی یا احساس بد و ترس و نگرانی هستید.
از نظر میزان شادی در زندگی خود شرح دهید.
از نظر احساس آرامش داشتن وضعیت خود را شرح دهید.
- شرح وضعیت من در موضوع سلامتی
درباره وضعیت سلامتی خود شرح دهید. مسائلی که با آن روبرو هستید و دوست دارید برطرف شوند را ذکر کنید.
لیست داروهایی که مصرف میکنید را بنویسید تا در آینده ای نزدیک دلیلی محکم بر تغییر وضعیت سلامتی شما باشند.
مسائل و مشکلاتی که شخصا با آنها روبرو هستید و دوست دارید بهبود پیدا کند را شرح دهید.
- شرح وضعیت من در موضوع روابط
شرح وضعیت خود در موضوع روابط را بنویسید. رابطه با افرادی که به شکل روزمره با آنها در ارتباط هستید و همچنین افرادی که در دایره دوستان و خویشاوندان شما قرار می گیرند.
رابطه عاطفی خود با شریک زندگی یا شریک عاطفی تان را شرح دهید.
رابطه عاطفی خود با فرزندانتان را شرح دهید.
رابطه خود با همکاران و مسئولین خود در محیط کار را شرح دهید.
رابطه خود با سایر انسانها در زندگی روزمره را شرح دهید.
در هر حوزه بنویسید که چه مسائل و مشکلاتی در رابطه شما وجود دارد.
- شرح وضعیت من در موضوع مالی
شرایط مالی خود را شرح دهید. اگر بدهکاری یا کمبود مالی دارید بنویسید.
اگر برای انجام کار ضروری نیاز به پول دارید درباره آن شرح دهید.
گزارش کلی از وضعیت مالی خود در زندگی روزمره تان را شرح دهید.
گزارشی از وضعیت مالی کسب و کارتان را بنویسید.
میزان پس انداز یا بدهکاری های خود را مشخص کنید.
- شرح وضعیت من در موضوع ایمان به خداوند
درباره وضعیت ارتباط خود با خداوند شرح دهید.
انتظار شما از خداوند در زندگی تان چیست؟ منتظر بلا و تنبیه الهی هستید یا بیشتر منتظر دریافت نعمت ها و پاداش های الهی در زندگی روزمره تان هستید.
افکار خود درباره خداوند را شرح دهید.
نگرش شما درباره رضایت خداوند از خودتان را شرح دهید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.34 از 86 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
نشان های دریافت شده
من فرزانه ابوالحسنی هستم هدفم بهتر زندگی کردن و راضی بودن
سلام خدای مهربون
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم و دوستانم گرامیم
منم یکم جدیدا اینجوری شدم احساسم یادم نمیاد ولی دیگه از رفتار انسانها اونم اگر خیلی تند نباشه ناراحت نمیشم زود ازش میگذرم ولی اگر تند و بد باشه خیلی ناراحت میشم سعی میکنم حال بد نمونم ولی گاهی یادم میاد حالمو بد میکنه
میدونید استاد دلم میخواد منم این کارو انجام بدم ولی برام یکم راحت نیست چرا چون من عقیده دارم برای اینکه مثلا از روش سپاسگزاری یا تجسم استفاده کنم برای رشد و پیشرفتم در لاغری یا تمام جنبهای زندگی ولی میگم باید من هیچ کاری نداشته باشم تمام تمرکزم برام برای مثلا تجسم تا در هر مورد از زندگیم که مشکل دارم تجسم انجام بدم و اون مشکل هل کنم میدونید که تجسمم اینجوری نیست باید هر شب انجام بدم
اما وقتی دوره دارم اینا نمیتونم تمرکز کلی روی این مسایل داشته باشم یعنی اشکالم اینکه هنوز یاد گرفتن یاد نگرفتم یا هنوز درک نکردم یا هنوز نتونستم تعادل بین اونها برقرار کنم و مورد دال هر سه مورد صحیح میباشد
دلم میخواد وقتی تجسم انجام میدم و درسهای بعدی میگیرم دیگه تجسم یادم نره به عادتم تبدیل بشه نمیخوام همش سعی کنم تجسم کنم سعی کنم حالم خوب نگه دارم سعی کنم فکر منفی نداشته باشم سعی کنم سعی کنم سعی کنم باشه میخوام به عادتم تبدیل بشه که کار بعدی که مثلا سپاسگزاری رو میخوام انجام بدم تجسم در ذهنم ثبت و ذخیره شده باشه بعد سپاسگزاری و بعداحساس خوب داشتن و ،،،،،رو در دهنم ثبت و ذخیره کنم و این موضوع باشه میشه من احساس کنم از بقیه دوستانم عقب افتادم و این باعث میشه حالم بد بشه
استاد برای منم احساس خوب داشتن بینهایت مهم و برای همین من سعی میکنم همیشه حالم خوب نگه دارم که احساسم خوب باشه چون قانون جذب یاد گرفتم اگر فکرم خوب باشه احساسم خوبه فرکانس خوب اریال میکنم خداوند هم اتفاقات خوب به شکلهای مختلف وارد زندگی من میکنه بشکل سلامتی وارد شدن مول اتفاقات خوب شادی لدت و،،،،
و احساس خوب خیلی دوست دارم چون حس و حالم دگر گون میشه وقتی احساسم خوبه خدایا شکرت
منم الان درک کردم که رفتار همسرم تغییر کرده رفتار دختر کوچکترم تغییر کرده پس هدیه ای از طرف خداوند برای احساس خوب داشتن من خدایا خیلی مهربونی خیلی بزرگی که برای من هدیه در نطر گرفتی برای تک تک هدیه های ارزشمندت بینهایت سپاسگزارم
منم همین جور قبلنا فکر میکردم فیلم ببینم تلوزیون نگاه کنم و،،،حال منو بهتر میکنه خوب بطاهر هم بهتر میکرد ولی در واقع به بدتر شدن حال من اقدام میکرد چون من کلی ناراحت میشدم مثلا از فیلم اوشین که چقدر ادمها بد جنس هستند چرا باید یه دختر ۹ساله زمستون تو سرما بره جایی کار کنه که خانواده اش بتونن برنج و تربچه بخورن
بعدها هم که بزرگ شدمم همین فکر میکردم یه فیلم میدیدم که زن و شوهر هنوز ازدواج نکرده بودن دایم با هم دعوا داشتن اینا بطاهر حال من خوب میکرد از شرایط زندگی خودم دورم مبکرد ولی یه چیز جدیوی وارد زندگی من میکرد و الان خدارو شکر نه فیلم نه تلوزیون نه اخبار نمیبینم خدایا شکرت
استاد منم تصمیم گرفتم از الان بیام در طول روز کارهایی انجام بدم که حالم خوب بشه الانم دارم همین کارو انجام میدم کتاب میخونم فایل گوش میدم تمرین مینویسم موقع انجام کارهام به درسهام فکر میکنم تا حال دلم همیشه خوب باشه اما این کافی نیست این من سعی میکنم انجام بدم دوست دارم عادتم بشه دیگه من سعی نکنم به محض اینکه یادم میره حالم خوب کنم سریع یه فکرهای دیگه میاد تو سرم شاید حال متو بد نکنه ولی بی ربط لزومی نداره ولی فکره دیگه میاد من مسیول فکر کردن خودم میول احساس خوب خودمم هستم خدایا کمکم کن تا بتونم این مسیولیت به بهترین شکل ممکن انجام بدم خدایا ممنون متشکر و سپاسگزارم
منم اینجوری عمل میکنم وقتی ببینم حالم بد یا از حرف کسی ناراحت شدم سریع حال خودم خوب میکنم نمیذارم تو حال بد بمونم
اتفاقا برای من ایجاد شد که خوب من باید چکار کنم احساسم خوب نگه دارم گفتم بهتره که فایل گوش بدم کتاب بخونم سپاسگزاری کنم بابت نعمتهایی که هدیه خداوند به من بوده و فکر بد نکنم حالم خوب میشه
منم دوست ندارم احساس بد داشته باشم دوست دارم حالم همیشه همیشه خوب باشه همه چیز بر وفق مراد من باشه اتفاقات خوب پشت سر هم در زندگیم اتفاق بیافته اتفاق بد میگم توهم اصلا وجود نداره وقتی احساس بد وجود نداره من باید حالم خوب باشه
احساس بد جز وجود من نیست احساس بد لازمه حیات من نیست پس دلیلی نداره که وجود داشته باشه و این فقط و فقط ربط داره به من که من در طول روز به چه چیزهایی فکر میکنم اگر فکرم خوب باشه و در طول روز فکر بد نداشته باسم چه بخوام چه نخوام حالم احساسم خوب هستند ولی اگر یکم پام بلرزه فکر بد داشته باشم حالم و احساسم بد میشه و و احساس بد دارم و این خوب نیست خدایا من از تو میخوام که به من کمک کنی تا همیشه احساسم خوب باشه
وقتی احساسم خوب باشه طبعا همه چیز بر وفق مرادم حالم خوبه شادم ارامش دارم تازه به دیگران هم حال خوب احساس خوب شادی و،،،رو انتقال میدم تازه امید به زندگی دارم از زندگیم نهایت لذت میبرم انسان سپاسگزارتری میشم اتفاقات خوب پی در پی تجربه و زندگی میکنم خلاصه دنیای من گلستان میشه پس خدایا کمکم کن تا من احساس خوب پایدار برای همیشه تجربه و زندگی کنم دنیای خودم بسازم خدایا خیلی دوستت دارم
استاد اتفاقا دیروز داشتم دیدگاه دوستی میخوندم که تازه وارد این بهشت قرین شده بودن من داشتم متنشو میخوندم یهو توجهم به این افتاد که چند روز اومدن چه مدالی گرفتن رتبه اشون چنده دیدم با من هستند رتبه اش ۶پیشرفته است اولش براش دعا کردم بعد ناراحت شدم گفتم ای بابا این خانم تازه اومده کی وقت کردی این همه فایل گوش کنی که رتبت ۶شده من چی کلی سال اومدم هنوزم لاعر نشدم و اینکه گام سوم تمام شد من لاغر نشدم حالم بد تر کرد
و بعد یادم نیست چی گفتم یهو غیر ارادی رهاش کردم ادامه متن خوندم واقعا مقایسه کردن کار خوبی نیست بجز ناراحتی نامیدی یاس چیز دیگه ای نداره من بعد از چهار سال به خودم گفتم فرزانه انگار این راه برای تو جواب نمیده ولش کن بیخیالش شو بعد فورا گفتم ولش کنم چکار کنم میرم سر داستان قبلم الان حالم خوب شرایطم تغییر کرده ادامه دادم
و مقایسه کردن گاهی خانمان سوز میشه اگر یکم بیشتر ادامه میکرد اینو که گفتم شاید چند ثانیه شد من یهو انقدر دگر گون شدم ولی خدارو شکر ادامه دادم متن خوندم کلا یادم رفت هواسم رفت به امتیاز دادن اینا تموم شد خدارو شکر
اینجوری بهتر درک کردم که لازمه داشتن احساس بد چه چیزهایی برای داشتن احساس خوب فقط باید اونها رو انجام ندم این راحترین و اطمینانترین راهی که میشه به احساس خوب رسید دیگه شک و تردید نداری الان احساسم خوبه یا بد میگی من چه فکری داشتم به چی توجه کردم درباره چی صحبت کردم چی دیدم اگر اونها حال منو بد کردن باید اونا رو دیگه انجام ندم خودبه خود به احساس خوب میرسم خدایا شکرت و ممنونم استاد کلید طلایی بینظیری بود متشکرم
منم فکر میکردم برای اینکه احساسم خوب بشه باید کارهایی انجام بدم اما چون نمیتونستم همیسه و مداوم اون کارها رو انجام بدم در نتیجه فکر میکردم چون اون کارها رو انجام ندادم حالم بد ولی این ایده خیلی عالی تره که به چیزهایی که دوست نداری توجه نکن دربارش حرف نزن بهش فکر نکن تو خود به خود احساست خوب میشه و مهمتر از اون خوب میمونه این عالیه
استاد الان من اینو تجربه کردم که من احساسم خوب بود دخترم گفت مامان غذا چی میخوای بذاری گفتم نمیدونم فکرشو نکردم و فورا ازش درخواست کردم حالا که تو خونه هستی میشه تو غذا بذاری اونم پذیرفت یعنی اونم حالش خوب بود وگرنه قبول نمیکرد رفت غذا بذره منم تمربنم بنویسم خدایا شکرت برای این همزمانی که ایجاد کردی که برای من خوش ایند بود و برای دخترمم خوش ایند بود خدارو شکر اونم حالش الان خوب بود خدایا شکرت
میدونید استاد اطرافیان من فکر میکنن من انسان ساده ای هستم و چیزی رو درک نمیکنم یه جوری نمیفهمم اونو
چون من در اون فرکانس نیستم به رفتارهای اطرافیانم توجهی ندارم کاری ندارم کی چکار میکنه و احساسم خوبه افراد با من جور دیگه ای حرف میزنن بهترین خودتوشون ارایه میدن بهترین حرفا میزنن بهترین رفتار دارن اما بچهای من چون فکرشون بد همون افراد با اونا رفتار کاملا متفاوت یه چیزی بگم از ۱۸۰%گذشته خودشونو نشون میدن با اونها جور دیگه رفتار میکنن
من میگم فلانی خیای مرد خوبیه خیلی چشم پاک من تا حالا کوچکترین بی ادبی رو ازش ندیدم اون یکی میگه ح ح مامان جون ما رو باش عزیزم اون فلان گفتم تهمت نزن خلاصه الان درک بیشتری داشتم بخاطر افکارشون
بهشونم قبلا گفته بودم ولی نمپذیرن میگن بابا باید واقع بینانه باشه واقعیتها رو ببینی اما من توجهی به حرفهای اونا ندارم هنوزم ایمان دارم طوریکه میتونم بهش قسم بخورم که مرد پاکی چون من چیزی ازش ندیدم من اون روزا باردار بودم با همون لباس پیشش بودم بی تربیتی ندیدم درسته که لباس منم پوشیده مرتب بود ولی من چیزی ندیدم و هیچ وقت نتونستن نظر منو نسبت به اون فرد تغییر یدن الانم که اصلا نمیتونم چون متوجه شدم درک کردم که چرا اونا اینجوری فکر میکنن من اینجوری
وقتی هر فکری داشته باشی چه خوب چه بد در همزمانیهایی قرار میگیری که خداوند بهت میگه فکر تو درست بوده
بله وقتی من احساس بد دارم حوصله کسی رو ندارم بهترینها به چشم من هیچ هستند خدا که اصلا اونجا جایگاهی نداره زندگی قبلا من من در مشکلات بودم هواسم بود که چکار کنم این مشکلم حل بشه چکار کنم این بیماری تموم بشه چی بخورم حالم خوب بشه ولی هیچ چیزی که بهتر نمیشد هیچ تازه همه چیز بدتر هم میشد
ولی به لطف خدای مهربانم وارد این دنیای شگفت انگیز بهشت قرین شدم متوجه شدم که خدا کیه من کی هستم دنیا درون چیه دنیای مادی چیه دنیتی پس از مرگ چیه و خیلی چیزهای یاد گرفتم خدارو شکر دارم دنیای کوچک خودم بسازم
خوب الان یکم بهتر درک کردم میدونید استاد این پاسخ سوال من بود من میخواستم همه چیز بر وفق مرادم باشه اتفاقات خوب پشت سر هم بیافته حالم خوب باشه
الان درک کردم برای اینکه بتونم اینها رو تجربه کنم باید حال بد نداشته باشم خوب چطور باید حال بد نداشته باشم باید هر فکری که هر رفتاری که چه حرفی که هر چیزی که باعث میشه حال من بد بشه رو انجام ندم
مثلا من وقتی کسی در مورد فرد مورد نظر صحبت میکنه من حالم بد میشه من باید به اون توجه نکنم برام مهم نباشه این سخته ولی ممکن چون الان من همین کارو کردم سخت بود برام بی تفاوت باشم ولی الان اصلا برام مهم نیست
منم قبول دارم خیلی ساده و لذت بخش
منم دوست دارم همه افکارم مثبت باشه پس در نتیجه میشینم مینویسم چه کارهایی باعث ناراحتی من میشه چه افکاری چه رفتاری چه اعمالی باعث میشه حال من بد باشه مینویسم من با خودم که رودر بایسی ندارم میدونم چه چیزهایی باعث میشه حال من بد بشه دیگه به اون موضوع توجه نمیکنم دربارش فکر نمیکنم دربارش حرف نمیزنم وقتی این رفتارم تکرار بشه خودبه خود اون مشکلم حل میشه پس بسم الله میرم که دیگه فکر بد نداشتن تمرین کنم یاد بگیرم درکش کنم تا بتونم همیشه احساس خوب پایدار تجربه کنم
من میگم که چرا من فایلم با دقت گوش میدم تمرینم بهترین خودم ارایه میدم مسیرم درسته منم کارم درسته پس چرا به نتیجه نمیرسم دلیلش فقط فقط اینکه من افکار منفی دارم حسم بد میشه شدیدا درگیر اون فکر منفی میشم شدیدا حس بد ارسال میکنم و شدیدا به شکلهای مختلف در زندگی من خودش و نشون میده پس متوجه شدم باید فکر بد رفتار بد اعمال بد نداشته باشم خودبهخود همه چیز درست میشه منم شرایطم کلا تغییر میکنه خدایا شکرت
ـ
من متعهد میشم که از همین الان هی این مسیر شروع و به پایان برسونم و این چرخه رو هی ادامه ببدم تا اینها به عادت من تبدیل بشه من اگر بدونم این تغییرات باعث تغییر زندگی من میشه حتما انجامش میدم ادامه میدم
شرح وضعیت احساسی من
من به شما عرض میکنم که همیشه سعی میکنم احساسم خوب نگه دارم احساس بد نداشته باشم اما من باید سعی کنم به محض اینکه یادم بره طبعا افکار منفی دارم شاید افکار منفی طوری باشه که حال منو بد نکنه ولی بالاخره منفی دیگه
من زمانیکه در سایت هستم یا تمرین مینویسم یا فایل گوش میدم یا کتاب میخورم یا تکالیفم انجام میدم طبعا احساسم خوبه ولی گاهی میشه که اتفاقی میافته یه کسی رفتار درستی نداره حرف بدی میزنه من طبعا حالم خوب نمیتونه باشه و تازه زمانیکه من به اون افکار منفی فکر کنم دربارش حرف بزتم که حال بدم بیشتر میشه چون بحالت عصبانی حرف میزنم دیگه با روی خوش که حرف نمیزنم
من در زندگی شادی ندارم تمام زندگی من خلاصه میشه به سایت
تفریح که ندارم نهایت بریم باغ یه جوج بزنین انقدر هم کار داریم که اصلا نمیتونی جوج بخوری زود برمیگردی خونه
مسافرت بی مسافرت دو تا ماشین داریم یه وانت بار که داغون طفلک راه هم میره خدارو شکر میکنم پراید هم جای خودش اونم یه جور دیگه نیاز به تعمیر دادره از همه مهمتر پول سفر نیست اینارو میگم که شرح حالم گفته باشم وگرنه من به کسی هیچ حرفی نمیزنم فقط میخوام هفته دیگه میام ببینم چقدر تغییر داشتم
لذ ت و شادی ما خلاصه میشه گاهی بریم پشت بام یه جوج بزنیم الان که هوا سرده
من از نظر احساس ارامش داشتن سعی زیادی میکنم که احساس ارامش داشته باشم همین که دیگه بیمار نیستم برای من بزرگترین ارامش همین که سلامت هستم خدارو شکر میکنم
چقدر از زندگیم درگیر احساس منفی هستش
گفتم تا زمانیکه تو سایت هستم بهترین زمان زندگی من و من در بهترین حالت خودم هستم در عیر این صورت اگر از کسی حرفی نزنه من خوبم گاهی هم خودم افکار منفی دارم
مثلا
اینکه میبینم گام سوم هم گذشت من لاعر نشدم خیلی ادیت میشم
میبینم تمام هزینه های من بر عهده همسرم هست خیلی اذیت میشم
از اینکه میبینم نتونستم از شغلم درامد کسب کنم که خیلی بیشتر در اذیتم
از اینکه حقم نمیدونم که دیگران با من رفتار رو دارن خیلی ناراحتم
از اینکه گاهی افت دریافت میکنم خیلی ناراحتم
از اینکه میبینم همسرم باید جون بکنه سختی بکشه تا نیازهای منو ساپورت کنه خیلی زیاد ناراحتم
از اینکه میبینم همه مسیولیتها بر عهده همسرم اذیتم ـ
از اینکه هر کاری میکنم نمیشه از این خونه بریم یه خونه بزرگتر خیلی اذیتم
شرح وضعیت من در سلامتی
از اینکه من هنوز اضافه وزن دارم ناراحتم
من الان چند وقته که کمر درد دارم و پا درد شدید هم دارم
گاهی اوقات رفلاکس معده هم دارم
من در نواحی گوشهایم دچار بیماری بنام منییر شدم که بشدت در شنوایی من تاثیر بدی گداشته دکتر میگه از روی شنوایی سنجی که من فقط ۲۰%شنوایی دارم اما الان به لطف خدای مهربانم روی گوشام کار کردم فکر میکنم و ضعیت شنوایی من بهتر شده من صدای خیلی ارام اصلا متوجه نمیشم
تازه من در طول روز باید کلی دارو مصرف کنم یعنی صبحها من یه سری دارو مصرف میکنم شبها یه سری عصرم یکی
و اما لیسای من یک عدد پراپرانول ۱۰%باید بخورم و یک عدد هم شبعا باید بخورم
قرص اکتو سرک که هر ۸ساعت یکی باید بخورم
قرصکوینتیاکس ۲۵هر شب نصفه شده این دفعه
قرص دیمن هیدرینات ۵۰هر شب یک عدد
قرص اسنترا ۵۰هر صبح یک عدد
قرص تریامترن اچ هر صبح یک عدد
قرص کلونازپام امیلیگرمی هر شب یک عدد بوده این دفعه شده نصفه که من نمیخورم خواب اور
بعد کلی هم قرص ویتامین میخورم که بدنم جون داشته باشه گاهی ویتامین ای میخورم گاهی دی سه گاهی ب یک ۳۰۰ گاهی هماتینینگ گاهی منیزیم الان که پا درد دارم هر شب یه قرص کلسی پاور میخورم نخورم که نمیتونم بخوایم
گاهی هم مسکن میخورم کسل بودن از بدنم رفع بشه
این از قرصهام که بخاطر گوشم میخورم
چشمام که بدون عینک صد در صد دید خودشو نداره من باید هم عینک نزدیک بین و هم دور بین تهیه کنم تازه هر ۶ماه هم باید برم چشم پزشکی شیشهای عینکم تعویض کنم که حداقل دو ملیون هزینه داره بجز وزیت
و خدارو شکر بقیه اعصای بدنم در بهترین و بالاترین حد سلامتی خودشون قرار دارن تازه یه مشکل دیگه هم دارم که نمیتونم شبها بخوابم به زور قرص میخوابم و این باعث میشه صبحها من همش خواب الود کسل بیحال بی انگیزه باشم و این باعث میشع من صبحها خیلی دیر از خواب بیدار بشم و من بینهایت از این موضوع در اذیت هستم
شرح وضعیت من در رابط
من تازه دارم با همسرم رابطم خوب میشه و یکدیگر درک میکنیم البته حق با ایشون تمام فشار زندگی بر عهده همسرم هست
رابطه من با دختر بزرگم خیلی خوب نیست الان بد شده قبلا بهتر بود الان بخاطر رفتارهای همسرش اون مواخذه میشه تصمیم دارم با دادمادم صحبت کنم به دخترم کاری نداشته باشم اون طفلک خیلی دختر خوب و خانمی تازه سر اشپز معروفی هم هست تخم مرغم درست کنه خوشمزه میشه
رایطتم با دختر کوچیکم خیلی خوب و عالی بود ولی جدیدا یکم بد شده
رابطم با مادر و پدر وخواهر کوچیکم خوب نیست
تازه رفته بودم با خواهر بزرگم اشتی کرده بودم که اونم رابطم قط شد
خواهر بزرگتر از خودم که چند سال قهریم رفت و امد هم نداریم
رابطم با دیگران بینهایت عالی از این بهتر هم میشه
رابطم با خودم خیلی خوب راضیم
رابطم با خدا هم تازه خدای خودم اومدم در این سایت شناختم الان ارتباط عالی باهاش داشتم از طریق تجسم شبانه و فایل شبانگاهی و بازم باید بهتر بشه
رابطه با دیگرانم خیلی خوب خدارو شکر هیچ مشکلی ندارم
شرح وضعیت مالی
در این شرایط بشدت اوضاع بدی دارم چون خودم هنوز نتونستم از شغلم درامد کسب کنم تمام هزینه ها با همسرم ایشون هم بشدت گله داره حق داره
من هم خانه دار هستم و هم شغلم بافت لباس با دست یه سری لباس بافتم ولی هنوز نتونستم بفروش برسونم در نتیجه دستم تو جیب همسرم و خیلی اذیتم
منبع درامدی که ندارم فقط همسرم هست
من فقط از همسرم پول میگیرم و چون اون به من پول نمیده من به دروع میگم پول ندارم تا بتونم پول بیشتری ازش بگیرم
من هزینه دارم لباس حساب نکنم کلی هزینه دکتر دارم که هر سه ماه یکبار باید برم تهران دکتر مغزو اعصاب گاهی نوار مغز دارم که هزینه اش یک ملیون تومن گاهی هم ۹۰۰تومن شنوایی سنجی دارم همین قیمت خدارو شکر که گاهی و همسرم در ادیت بخاط ر منو دارهام دکتر رفتن هامو
هدر رفتن پولم دارم دیگه اگر گوشهام سلامت بودن من نیاز نبود دکتر برم دارو تهیه کنم و چشم پزشکی هم باید برم کلی هم اونجا هدر رفتن پول دارم
همسرم تنهاست باید کلی از شب تا صبح سختی بکشه رنج بکشه تا بتونه هزینه های خونه هزینهای دانشگاه دخترم پارچه و،،،،دخترم ساپورت کنه اخه دختر من رشته اش طراحی دوخت
وضعیت من نسبت به ایمان به خدا
اگر راستش بخواید من تا قبل از اشنایی با این مسیر الهی خدایی در زندگیم نبود بجز در سختی و رنج
من وارد این مسیر الهی شدم خدای خودم شناختم متوجه شدم اون چیزی که به من در مورد خدا گفته بودن همش اشتباه بود خدای خودم کم کم شناختم الان خدای درونم بهتر میشناسم درکش میکنم تازه دارم ارتباط بهتری رو با خدا تجربه میکنم از طریق فایل شبانگاهی و تجسم
انتظا ر من از خدا اینکه دیگه نوبت منه منو ببین به من اهمیت بده منو دریاب پس کی میخوای فرمان خودتو صادر کنی منتظرم
خدای من خیلی بزرگتر و مهربانتر از این حرفاست که منو تنیبه کنه اون منو دوست داره همیشه همراه منه همیشه مراقب منه همیشه منو همراهی هدایت و حمایت میکنه اون خیلی بزرگ من منتطرم که خداوند درهای نعمت شو برای زندگی من باز کنه منو غرق در نعمت شادی ارامش و احساس خوب کنه
خدای من یدونه است خدای من تنهاست یگانه است بی همتاست خدایا دوستت دارم
من میدونم ایمان دارم که خداوند از من راضیه و همیشه با منه و منتطره اماده ست که من درخواستی داشته باشم اونم برام بفرسته من فقط باید ایمان بهش داشته باشم