0

چلهٔ تغییر زندگی (مقدمه)

اندازه متن

تغییر زندگی بر خلاف هرنوع تغییری در دنیای فیزیکی، کمترین نیاز به تلاش فیزیکی و بیشترین نیاز به تلاش ذهنی دارد.

آنچه را در ذهن خود تغییر دهید به مرور به شکل واقعیت در دنیای مادی خود تجربه خواهید کرد. به شرط اینکه مهارت مدیریت احساس خود را آموخته باشید.

تغییر زندگی چیست و چرا مهم است؟

تغییر زندگی به معنای ایجاد تحول در جنبه‌های مختلف زندگی فردی، اجتماعی، حرفه‌ای و عاطفی است. این تغییرات می‌توانند شامل تغییر در عادت‌ها، محل زندگی، شغل، روابط یا حتی نگرش‌ها و باورها باشند. در دنیای پرشتاب امروز، تغییر به یک امر طبیعی و ضروری تبدیل شده است.

اهمیت تغییر زندگی در این است که به ما کمک می‌کند از روتین‌های یکنواخت خارج شویم و به سوی رشد و پیشرفت حرکت کنیم. تغییرات می‌توانند فرصتی برای یادگیری، توسعه مهارت‌ها و بهبود کیفیت زندگی و مدیریت احساس فراهم کنند.

با پذیرش تغییر، ما می‌توانیم به چالش‌های جدید پاسخ دهیم، انعطاف‌پذیری بیشتری پیدا کنیم و به اهداف جدیدی دست یابیم.

در نهایت، تغییر زندگی نه تنها به ما امکان می‌دهد که از تجربیات جدید بهره‌مند شویم، بلکه باعث می‌شود از طریق مدیریت احساس به خودمان و دنیای اطرافمان نگاه تازه‌تری بیندازیم. بنابراین، درک اهمیت تغییر و آماده‌سازی برای آن، کلید دستیابی به زندگی بهتر و شادتر است.

تغییر زندگی، اگرچه ممکن است در ابتدا ترسناک و دشوار به نظر برسد، اما می‌تواند به عنوان یک ابزار قدرتمند برای بهبود کیفیت زندگی، مدیریت احساس و دستیابی به اهداف مورد نظر عمل کند.

با پذیرش تغییرات و گام برداشتن به سمت تجربیات جدید، افراد می‌توانند زندگی بهتری بسازند و به اهداف خود نزدیک‌تر شوند. به یاد داشته باشید که هر تغییر، فرصتی است برای رشد و شکوفایی، و با هر گام به جلو، دریچه‌های جدیدی به روی شما باز خواهد شد.

قدم اول برای تغییر زندگی

اگر در موتورهای جستجو درباره اولین قدم برای تغییر زندگی تحقیق کنید با محتوای‌ گوناگون و متنوعی درباره چگونه شروع کردن برای ایجاد تغییر در زندگی مواجه خواهید شد.

مسلما اجرای همه این پیشنهادات برای انتخاب روش صحیح تغییر زندگی مستلزم زمان و صرف انرژی است و می تواند باعث سردرگمی و ناامیدی شما شود.

اما روشی منحصر به فرد برای شروع تغییر زندگی وجود دارد که علیرغم اینکه در هیچ کتاب و سایت آموزشی به آن اشاره نشده است اما صد در صد موجب شگفتی شما در شروع تصمیم خود برای تغییر زندگی خواهد شد.

احساس بد نداشتن

شاید از اینکه عبارت (احساس بد نداشتن)‌ اولین و مهمترین قدم برای شروع تغییر در زندگی است تعجب کرده باشید.

همچنین ممکن است این فکر در ذهن شما مرور شود که چگونه باید احساس بد نداشته باشیم؟! چون تاکنون درباره اینکه چگونه احساس خوب داشته باشید زیاد شنیده اید.

راهکارها و تمرینات زیادی برای مدیریت احساس و چگونه احساس خوب داشتن ارائه شده است و احتمالا در ذهن شما اینکه چگونه احساس خوب داشته باشیم منطقی تر از این باشد که چگونه احساس بد نداشته باشیم!

اما جالب توجه است که همانگونه که در آموزش های لاغری با ذهن برای لاغر شدن نیاز به انجام کار اضافه نیست و فقط اگر افکار و نگرش هایی که منجر به چاقی در ذهن می شوند را اصلاح کنید خودبخود لاغر می شوید در موضوع تغییر زندگی نیز برای مدیریت احساس و رسیدن به احساس خوب نیاز به انجام کار خاص مانند مدیتیشن یا …. نیست و فقط کافی است افکار و عملکردی که منجر به شکل گیری احساس بد در ذهن می شود را انجام ندهید.

این نگرش که برای داشتن احساس خوب باید برنامه ریزی کرد یا تمرینات مستمر روزانه انجام داد صحیح نیست چون اگر چگونگی ایجاد احساس بد را اصلاح نکنید عوامل متنوعی در زندگی روزمره وجود دارد که می تواند منجر به ایجاد احساس بد در ما شود.

بنابراین تا زمانی که به دنبال ایجاد احساس خوب در خود باشید این روند هرگز پایان پذیر نخواهد بود چون عوامل ایجاد احساس بد تمام نشدنی هستند اما اگر مهارت مدیریت احساس و مقابه کردن با ایجاد احساس بد را بیاموزید و در زندگی به آن عمل کنید دیگر اهمیتی ندارد در کجا و چه شرایطی زندگی می کنید، شما قادر به مدیریت احساس خود خواهید بود.

مدیریت احساس

مهارت مدیریت احساس

مهارت مدیریت احساسات به توانایی شناخت، درک و کنترل احساسات خود و دیگران اشاره دارد. این مهارت به ما کمک می‌کند تا در موقعیت‌های مختلف، به شیوه‌ای موثرتر و سازنده‌تر واکنش نشان دهیم.

احساس اصلی ترین عامل ایجاد احساس بد در انسان می باشد. انسان در معرض هر مساله ای در زندگی قرار بگیرد ابتدا احساس او تحت تاثیر قرار گرفته و سپس منجر به شکل گیری واکنش مناسب یا نامناسب در فرد می شود.

در واقع از طریق یادگیری مهارت مدیریت احساس می توانیم واکنش هایی در برخورد با مسائل زندگی داشته باشیم که تاثیر کمتری بر ایجاد و تداووم احساس بد در ما داشته باشد.

مراحل مدیریت احساس

برای یادگیری مدیریت احساس بر خلاف هرنوع یادگیری دیگر نیاز نیست موضوعات جدید را بیاموزید بلکه باید آگاهی ها و آنچه که بعنوان عادت فکری و رفتاری در خود شناسایی می کنید را اصلاح و تغییر دهید.

به این شکل الگوهای فکری و عادت هایی که در زندگی روزمره منجر به شکل گیری احساس بد در شما می شوند از بین رفته و می توانید خودبخود با احساس بهتری به زندگی خود ادامه دهید.

موضوعاتی که در قدم های دوره مسیر تغییر زندگی ارائه شده است باعث آگاهی شما از الگوهای فکری و عملکرد های روزمره زندگی خود می شود که همگی منجر به شکل گیری احساس بد در شما می شوند.

با اطلاع از این موارد به راحتی می توانید از طریق تکرار محتوای‌ آموزشی و انجام تمرینات ارائه شده واکنش های ناخودآگاه خود به مسائل روزمره زندگی تان را مدیریت کرده و افکار و رفتاری را در ذهن و عملکرد خود انتخاب کنید که منجر به ایجاد و تداووم احساس بد در شما نشود. این مهمترین تاثیر یادگیری مدیریت احساس می باشد.

تمرین

برای اینکه تاثیر استفاده از دوره مسیر تغییر زندگی برای شما واضح شود باید گزارشی از وضعیت فعلی خود در اختیار داشته باشید تا در آینده ای نزدیک از طریق مرور شرح وضعیت فعلی خود متوجه تغییراتی که در افکار، رفتار و زندگی روزمره شما ایجاد شده است شوید.

برای تهیه گزارش باید وضعیت خود در جنبه های مختلف زندگی را مشخص کنید.

دقت کنید نیاز نیست درباره آنچه دوست دارید تجربه کنید بنویسید فقط درباره وضعیت فعلی خود شرح دهید.

  • شرح وضعیت من در موضوع احساس

درباره مدیریت احساس خود در زندگی روزمره شرح دهید.

چه میزان از زمان خود در زندگی روزمره را درگیر افکار منفی یا احساس بد و ترس و نگرانی هستید.

از نظر میزان شادی در زندگی خود شرح دهید.

از نظر احساس آرامش داشتن وضعیت خود را شرح دهید.

  • شرح وضعیت من در موضوع سلامتی

درباره وضعیت سلامتی خود شرح دهید. مسائلی که با آن روبرو هستید و دوست دارید برطرف شوند را ذکر کنید.

لیست داروهایی که مصرف میکنید را بنویسید تا در آینده ای نزدیک دلیلی محکم بر تغییر وضعیت سلامتی شما باشند.

مسائل و مشکلاتی که شخصا با آنها روبرو هستید و دوست دارید بهبود پیدا کند را شرح دهید.

  • شرح وضعیت من در موضوع روابط

شرح وضعیت خود در موضوع روابط را بنویسید. رابطه با افرادی که به شکل روزمره با آنها در ارتباط هستید و همچنین افرادی که در دایره دوستان و خویشاوندان شما قرار می گیرند.

رابطه عاطفی خود با شریک زندگی یا شریک عاطفی تان را شرح دهید.

رابطه عاطفی خود با فرزندانتان را شرح دهید.

رابطه خود با همکاران و مسئولین خود در محیط کار را شرح دهید.

رابطه خود با سایر انسانها در زندگی روزمره را شرح دهید.

در هر حوزه بنویسید که چه مسائل و مشکلاتی در رابطه شما وجود دارد.

  • شرح وضعیت من در موضوع مالی

شرایط مالی خود را شرح دهید. اگر بدهکاری یا کمبود مالی دارید بنویسید.

اگر برای انجام کار ضروری نیاز به پول دارید درباره آن شرح دهید.

گزارش کلی از وضعیت مالی خود در زندگی روزمره تان را شرح دهید.

گزارشی از وضعیت مالی کسب و کارتان را بنویسید.

میزان پس انداز یا بدهکاری های خود را مشخص کنید.

  • شرح وضعیت من در موضوع ایمان به خداوند

درباره وضعیت ارتباط خود با خداوند شرح دهید.

انتظار شما از خداوند در زندگی تان چیست؟ منتظر بلا و تنبیه الهی هستید یا بیشتر منتظر دریافت نعمت ها و پاداش های الهی در زندگی روزمره تان هستید.

افکار خود درباره خداوند را شرح دهید.

نگرش شما درباره رضایت خداوند از خودتان را شرح دهید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.34 از 86 رای

https://tanasobefekri.net/?p=45655
47 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار آیلین وارتانیان
      1403/08/30 19:45
      مدت عضویت: 1475 روز
      امتیاز کاربر: 36841 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 1,991 کلمه

      سلام استاد بسیار عزیز و گرامی و دوستان عزیز همراه و هممسیر من راستش را بگم شرح حال زندگی من همین الان و امروز اصلا چهره خوبی ندارد . من در اینجا تنهایی جایی می دونم که با خیال راحت و ارامش درونی بدون اینکه کسی قضاوتی کند و من را مسخره و تحقبر کند ماسک و نقابم را از چهره ای که با لبخند مصنوعی خودش را خوشحال نشان می‌دهد بر می دارم . من اصلا رابطه‌ام با همسرم خوب نیست چندین ماه میشه که همسرم گذاشته و رفته و حتی تماس تلفنی هم نداریم من چندین صدبار با او تماس گرفتم ولی او اصلا جواب نداد. البته در طول ۲۴ سال ازدواج همسرم بیشتر از ۲۰ بار این حرکت را انجام داده و همیشه خیانت می کند و من همیشه بخشیدمش برای نگه داشتن زندگی چون ما یک پسر ۲۲ ساله و یک دختر ۱۸ ساله داریم . الن من ۴۸ ساله شدم . دیگه واقعا این دفعه تحمل و صبرم با رفتارهای همسرم سر رفته و چندین هفته بود که حالم خیلی خیلی بد بود . الان هم حالم اصلا خوب نیست ولی یک کم بهتر از چند هفته پیش شدم . همش گریه می کردم . همین که صبح از خواب بیدار می شدم کریه می کردم و شبها با کریه می خوابیدم و نصف شب هم بیدار می شدم و گریه می کردم . خیلی دلم شکسته . همسرم عراقی هست و یک مرد بسیار بد دهن و عادتهای خیلی زشتی دارد و اصلا به من و ازدواج احترام نمیگذارد . من همیشه گذشت و چشم پوشی کردم برای نگه داشتن خانواده و پیشگیری از جدایی ولی خودش نمی خواهد به رفتارهایش ستاپ بده . ۲ سال پیش فهمیدم که با یک خانوم افغانی برای یک سال ازدواج کرده . ولی بعد از یک سال برگشت . ما در امریکا زندگی می کنیم و اینجا خانواده زیاد پایه و اساسی ندارد متاسفانه هر کس هر کاری دلش خواست انجام میده بی قید و بند و بی بند و باری بیداد می کند . من خیلی سعی کردم چهارچوب خانواده‌م را حفظ کنم چون همیشه پدرم می گفت خانه امن‌ترین جا برای بچههاس پس سعی کن همیشه آرامش را در خانه حفظ کنی . من خیلی زیاد صبر کردم و سعی کردم ولی متاسفانه همسر من دست از هوس بازی‌هایش دست نکشید . من خیلی حال دلم افسرده هست . چندین بار فکر خودکشی به سرم زد چند هفته پیش . خدایا حالم خیلی بد بود و با شنیدن این فایل استاد برای چندین بار الان تقریبا ۸۰٪ حالم خوب شده . همان طور که استاد فرمودن با حال بد و احساس بد حال و حوصله هیچ کاری را نداشتم و فقط می خواستم بخوابم و کریه کنم . پسرم رفته یک شهر دور کالج . پسرم خیلی مهربون و با محبت هست ولی الان با درس خیلی مشغوله و اصلا تلفنی شاید هفتهای یک روز ۱۰ دقیقه با هم صحبت می کنیم . دخترم بسیار بد دهن بی تربیت و همیشه حالت تهاجمی به من دارد . من عاشقانه هر دوی بچه‌هایم را دوست دارم ولی دخترم مثل یک کپی ۱۰۰٪ از پدرش هست . متاسفانه همه رفتارها و گفتگوهای پدرش را ضبط کرده و با من اجرا می کند . اصلا مهم نیست که من چه کاری براش انجام بدهم هیچ تغییری در رفتارش و گفتارش نیست مثل اینکه از من متنفر هست و همیشه میگه که من از تو خوشم نمیاد . لازم هست که یک نکته را اینجا یاد اور بشوم که در امریکا بچهها اصلا به والدین احترام نمی گذراند و از مهد کودک له اونها آموزش می‌دهند اگر مادر یا پدرت سرت داد د زنگ بزن به پلیس و دولت بچه را از والدین می گیرد . برای همین والدین و معلمها اینجا از بچهها می ترسند و نه در خانه و نه در مدرسه هیچ گونه تربیت و آموزش تربیتی و احترام گذاشتن و ادب به بچهها آموزش مثنوی دهند . و متاسفانه این موضوع در مورد من و دخترم چندین صدبرابر شده چونکه در منزل هم پدرش را دیده که همیشه بدون سبب با من سر جنگ و دعوا و قهر را باز می کند . می خواستم این نکته را هم بگم که وقتی من با دخترم حامله بودم و پسرم ۳ ساله بود همسرم ما را از خانه بیرون کرد و خودش برای یک سال ما را ترک کرد و با خانوم‌هایی زیادی وارد رابطه شد . من تمام دوران حاملای با دخترم را کریه کردم چون شوکه شده بودم . من در مغازه لباس فروشی کار می کردم و باید ۴ تا اتوبوس می گرفتم تا برم سر کار . همه دوران حاملای با دخترم با گریه و غصه گذشت و من الان هر کاری براش انجام میدم با من خوب نمیشه . من الان شبها در خانه سالمندان کار می کنم خیلی خسته میشم و کار سختی هست و پول همه چیز و اجاره خانه و خرج و برج را من میدم و همسرم گذاشته ور فتنه حدود ۸ ماه است و ناپدید شده طبق عادت همیشگی . من تمام وقت و پول و احساسم را خرج خانواده کردم و می کنم و هیچ وقت هیچ چیزی برای خودم نمی خرم . همیشه گفتم من نخوردم و میپوشم تا بچه‌هایم بهترینها را بپوشن و بخورن . چون من تو ذهنم اینه که برای من دیگه زندگی تموم شده است ولی اونها تازه باید شروع کنن و می خواهم بهت ینها را داشته باشن تا مثل من سرخورده نباشند . من الان خیلی نا امید و دلسردم . هیچ انگیزه‌ای برای زندگی کردن ندارم . این فایل استاد درست الان برای من هست چندین بار امروز گوش دادم و بازهم گوش میدم ولی حالم خوب نیست و سخته ولی دارم با خودم مبارزه می کنم و گوش میدم و حالم بهتر میشه . همین الان که دارم می نویسن حالم بهتر شد . الهی شکرت . دیگه همسرم را نمی بخشم و هرگز به زندگیام راهش نمیدم چون او روح شیطانی دارد و همش با من بازی روانی می کنه . الان باید روی احساس خوبم کار کنم و خودم را قوی کنم و شوهرم را طلاق بدم چون او در طول این سالها فقط به من حس بد داده و من سعی کردم با این احساس با فرارکردن از خانه و کار کردنهای شیفتها اضافه مبارزه کنم ولی دیگه خسته شدم و او باز همان کارها را تکرار می کند . من با دخترم حامله بودم رفت و الان دخترم ۱۸ سالش میشه هفته بعد و باز هم رفته ولی این دفعه کارش تمومه دیگه به زندگیام را ه نمیدمش . چون زندگی زیباست و من عاشق زندگیام فقط باید احساس شادی و آرامش درونی داشته باشم و شوهرم ضد زندگی هست و با دیدن حال بد من شاد میشه و از خدای مهربان خواستارم که به من قدرت عطا فرماید مه با این احساس عشق و وابستگی به همسرم که یک شیطان محض هست با آرامش کنار بیام و واقعیت را ببینم و بپذیرم و هر چه زودتر برای طلاق اقدام کنم تا بر نگشته چون او تا عمر دارم همین رفتار را خواهد کرد و من دیگه تحمل این رفتارهایش را اصلا ندارم . الان من نیاز به آرامش و شادی و عشق و محبت دارم و نه تنها همسرم هیچ کدام را نمیده بلکه اون عشق به زندگی و آرامشی را که خودم به خودم می تونم هدیه کنم با بد کردن حالم از من میگره و کاری کرده که واقعا آرزوی مرگ داشته باشم . البته چند روز پیش بود الان واقعا بهتر شدم و به این نتیجه رسیدم که نباید این شیطان سیاه قلب را به زندگیام وارد کنم دیگه بخشش در ما نیست جواب خیانت و ترک همسر و نادیده گرفتنش طلاق هست و بس و من باید ۱۹ سال پیش این مار را می کردم ولی نتونستم اشکالی نداره ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه هست . من دیگه به هیچ عنوان او را در زندگیام راه نمیدم . دیگه بسه چون آنقدر احساسم را بد میکنه که آرزوی مردن داشتم . من بر عکس همیشه شاد بودم و همه به من می گفتن راز شادی تو چه هست به ما هم بگو؟!!!!از نظر مالی خیلی سخت پول در میارم . شب کارم در خانه سالمندان با مریضهای خیلی زیاد و پر توقع . و همیشه عمرم با اینکه همیشه کار کردم بدهکاری و قصرهای زیادی دارم . همون روزی که حقوق می گیرم همش میپرسه و فقط ۲۰۰$ باقی مومنه تا حقوق بعدی و این ۲۰۰$ اصلا اینجا پولی نیست . زندگی اینجا تو امریکا خیلی سختتر شده و خیلی گرانیه و کاریخت و طاقت فرسا . در هر کاری اینجا از یک نفر به جای ۵ نفر کار نی کشند متاسفانه و خیلی ها راضی هستند که کار نکنن و یا خیلی کم کار کنند و پول کناری داشته باشند و از دولت پول بگیرند که اون هم خیلی کم میدن و خرج ۳ روز را برای یک ماه میدن .!واقعا خسته شدم از زندگی و مخصوصا زندگی سخت و بی مزه و بی معنی امریکا .نمی دونم چی بگم ولی استاد عزیز واقعا خیلی خیلی موضوع مهمی را اشاره کردند اصلا مهم نیست کجا باشیم مهم این هست که حالمون و احساسمون خوب باشه چون واقعا راستش را میگم من دوستان زیادی از همه جای دنیا دارم و چون زندگی اینجا خیلی سخته همچ کس اینجا را دوست داره و همه برای کار اینجا هستند و حال همه خیلی بد هست و همه مدام میگن اومدیم اینجا کار کنیم تا بتونیم در وطن ی خونه بخریم و برای خانواده پول بفرستیم . برای همین حال بد بیماری‌های روانی و روحی . آدم کشی و خیلی موارد دیگه اینجا بی نهایت زیاد هست چون هیچ کس احساس خوبی نداره مردم اینجا اصلا لبخند نمی زنن . همه مثل رباط هستن. بنا به فرموده استاد انسان اگر احساس خوب داشته باشد زندگی روی خوب و آرامش و شادی و برکات را به انسان نشان می‌دهد و الا اصلا مهم نیست کجای این کره خاکی باشیم تنها مهم این هست که در ذهن و ذهن ناخودآگاه ما چی میگذره و احساس درونی ما چگونه هست و این تعیین کننده شرایط زندگی ما هستند . الهی شکرت به خاطر این آگاهی ناب خدا را شکر می کنم به خاطر این فایل امروز و همه فایلها و اموزشهای استاد عزیز که زندگی بخش هستن و نجات بخش روح انسان‌هایی که در حال غرق شدن هستن . فایل امروز استاد مثل یک قایق نجات به داد من رسید در حالیکه در دریای پر تلاشم افکارم که پر از نهنگ بودن و نشخوارهای افکار منفی خودم داشتم غرق میشدم . من همین آالن و در همینجا متعهد میشم هر روز یک فایل از این قسمت اموزشهای استاد را گوش بدهم و تمریناتم را انجام بدم و هر دفعه نوشتهای روز قبلم را بخونم و تغییرات احساسی و ذهنی خودم را حس کنم و هر روز احساسی بهتر از دیروز داشته باشم و عاشق زندگی کردم باشم . الهی شکرت وسپاس بسیار زیاد از استاد گرامی برای رساندم پیام محبت و نسیم زیبای احساس آرامش و شادی درونی و تغییر نگرش و افکار و ذهنی ناخودآگاه که پر از شکر و عشق به خداوند و توجه به نکات دوست داشتنی و دریافت آنها در زندگیمان هستند . من در آخر می خواستم بگم که من عاشق خدا هستم و ایمان خیلی قوی دارم ولی چند وقت هست که رابطه‌ام با خدا خوب نیست احساس می کنم که خدا منو فراموش کرده و فقط بعضی اوقات منو به یاد میاره با وجود اینکه من همیشه فراتر از قوت مالی و وقتم را صرف کمک به دیگران می کنم از خدا می پرسم پس کجاست ؟ یعنی تو منو نمی بینی ؟ مخصوصا با رفتارهای همسرم از خدا دلسرد شدم و ایمانم سست شده و دلسرد و ناامید شدم . با امید احساس بهتر و رابطه بهتر با خدای مهربونم من قول میدم و متعهد میشم که هر روز یک فایل جدید در این مسیر گوش بدم و تمرین‌های اون فایل را همان روز انجام بدم و نوشتههای روز قبلم را بخوانم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم