در قسمت های قبلی به طور مفصل درباره اراده شخصی و اراده خداوند توضیح داده شد که برای نفوذ آگاهی و درک بهتر باید بارها مطالعه شده و به آنچه گفته شده است فکر کنیم.
اکنون می دانیم هر انسانی داره اراده شخصی و آزاد است که می تواند انتخاب کند. در واقع همه ما در زندگی به طور پیوسته مجبور به انتخاب کردن هستم. انتخاب های ما در زندگی سرنوشت ما را رقم می زنند.
بسیاری از انسانها تصور می کنند سرنوشت آنها از قبل توسط خداوند مشخص شده است و آنها خلق شده اند که در مسیر سرنوشت خود حرکت کنند بنابراین در تمام طول زندگی هیچ تصمیم یا تلاشی برای تغییر زندگی خود اتخاذ نمی کنند.
واقعیت امر این است که سرنوشت ما از قبل مقرر نشده است بلکه این ما هستیم که در زندگی روزمره با اتخاذ تصمیمات مختلف سرنوشت خود را رقم می زنیم.
عدم اطلاع از این واقعیت سبب شده است که انسان هایی که در شرایط بهتری زندگی می کنند را انسان های خوش شانس یا خداداده می دانیم و خودمان را بدشانس یا بخت برگشته خطاب می کنیم.
هر انسانی به واسطه تصمیماتی که در زندگی روزمره اتخاذ می کند سرنوشت خود را رقم می زند. اگر تصمیمات ما بر اساس اراده شخصی باشد سرنوشتی را رقم می زنیم که موجب ایجاد احساس بد و نارضایتی از زندگی در ما نمی شود و اگر تصمیمات، بر اساس اراده خداوند باشد سرنوشت ی را رقمی می زنیم که باعث ایجاد احساس خوب و خوشبختی در ما می شود.
تصور کنید تصمیم گرفته اید مهارتی را بیاموزید، یا کسب و کاری را شروع کنید.
اگر جملاتی مانند این را با خود مرور می کنید:
- من این کار را انجام خواهم داد.
- من هرگز از هدفم دست بر نمی دارم.
- من هرگز دست از تلاش برنمی دارم.
- من هرگز تسلیم نخواهم شد.
- من بهترین فرد در این حرفه یا کسب و کار خواهم شد.
کاملا صحیح است که این جملات نشان از تصمیم قاطع ما برای رسیدن به هدف دارد و ویژگی های پسندیده و قابل تحسینی هستند اما مانع برقراری ارتباط موثر با قدرت اراده خواند می شوند.
این تصمیمات بر اساس اراده شخصی ما اتخاذ شده اند و از آنجا که اراده شخصی در مقایسه با اراده خداوند تاثیر بسیار کمتری دارد حتی اگر به هدفمان برسایم، باعث ایجاد احساس خوب و خوشبختی در زندگی شما نمی شود.
چه بسیارند انسان هایی که با تلاش و سخت کوشی تمام فرصت خود برای زندگی کردن را صرف رسیده به اهداف خود کرده اند اما احساس خوشبختی و سعادت ندارند و در مقابل اندک افرادی هستند که با آرامش و لذت از زندگی به اهداف خود می رسند و سرشار از احساس خوشبختی و رضایت از زندگی هستند.
تفاوت این دو گروه فقط در اتخاذ تصمیمات روزمره شان برای رسیدن به خواسته هایشان است. یکی بر اساس اراده شخصی تصمیم می گیرد و عمل می کند و دیگری بر اساس اراده خداوند.
ارتباط خواسته ها و تصمیمات
خواسته ها و آرزو ها به وسیله تصمیمات ما به واقعیت تبدیل می شوند.
تصمیمات به دو گروه تقسیم می شوند: تصمیمات “اجباری” و “اشتیاقی“
اگر برای رسیده به آرزوهای خود از تصمیمات اجباری استفاده کنید حتی اگر به خواسته خود برسید، احساس خوشبختی و رضایت از زندگی را تجربه نمی کنید. اما اگر با استفاده از تصمیمات اشتیاقی به اهداف خود برسید سرشار از احساس خوب و رضایت از زندگی خواهید شد.
تصور کنید نیاز به پول دارید و خواسته شما ثروتمند شدن است.
برای دست یابی به پول به این نتیجه می رسید که باید شغل و فعالیتی داشته باشید.
حالت اول: شغل و فعالیت مورد علاقه شما “نقاشی” است اما تصویر ذهنی شما درباره علاقه تان که بر اساس شنیده ها و دیده های شما ایجاد شده است حاکی از این است که نقاشی شغل پول سازی نیست و از این طریق نمی توانید به خواسته خود دست پیدا کنید.
بر اساس داده های محیط پیرامون تصمیم می گیرید رشته حسابداری را برای رسیدن به آرزوی ثروت مند شدن انتخاب کنید درحالی که به آن علاقه ندارید و تنها به این دلیل که زمینه کاری و آینده بسیار واضح تر و موفق تری را برای حساب داری تصور می کنید وارد این مسیر می شوید.
سالها در رشته حساب داری تلاش می کنید، موانع زیادی را با سخت کوشی و تحمل رنج بسیار از سر راه خود بر می دارید و مهارت لازم را کسب می کنید و به درجات بالایی در حرفه حسابداری می رسید، درآمد بسیار خوبی از این راه به دست می آورید و پس از 20 سال صاحب املاک زیاد و پس انداز قابل توجهی می شوید.
حالت دوم: برای رسیدن به پول و خواسته ثروتمند شدن رشته نقاشی را انتخاب می کنید چون از کودکی علاقه زیادی به نقاشی کشیدن داشتید.
وارد دانشگاه شده و یادگیری مهارت های لازم برای نقاشی کشیدن را دنبال می کنید.
هر روز با عشق و علاقه برای یادگیری بیشتر و درک مفاهیم و نکات آموزشی جدید راهی دانشگاه می شوید.
پس از چند سال مهارت های لازم را کسب می کنید و با عشق و علاقه کسب و کار شخصی خود را راه اندازی می کنید.
هر روز ایده های خود را دنبال می کنید تا کسب و کار شما رونق گرفته و این طریق جریان پول وارد زندگی شما می شود.
پس از 20 سال شما صاحب املاک و پس انداز قابل توجهی هستید.
این مثال را با زندگی خود مطابقت داده و هر دو حالت را برای خود تصویرسازی کنید.
در کدام حالت شما احساس خوشبختی و رضایت از زندگی را تجربه خواهید کرد؟
مسلما در حالت دوم
این تاثیر تصمیمات برای رسیدن به اهداف است.
تصمیاتی که بر اساس عشق و علاقه ما اتخاذ می شوند همسو با قدرت اراده خداوند هستند و نتیجه نهایی آنها احساس خوب و رضایت از زندگی خواهد بود و تصمیماتی که بر اساس اراده شخصی و منیت اتخاذ می شوند در نهایت باعث ایجاد احساس خستگی و نارضایتی از زندگی خواهند شد.
اراده شخصی ما اعتقاد دارد خواسته ها و آرزوهای که مورد علاقه و اشتیاق ما هستند هرگز محقق نمی شوند. بنابراین ما را تشویق می کند تا تصمیمات خود را بر اساس آنچه مورد استقبال و تایید دیگران است اتخاذ کنیم.
اراده شخصی از ما می خواهد در مورد اتخاذ تصمیماتی که عاشق آنها هستیم با دیگران مشورت کنیم و از آنجایی که عشق و علاقه انسان ها با یکدیگر تفاوت دارد، تقریبا در همه موارد تصمیم ما مورد تایید دیگران قرار نمی گیرد و به ما پیشنهاد می کنند تصمیم منطقی و عاقلانه ای بر اساس اوضاع و احوال جامعه اتخاذ کنیم.
اراده شخصی اعتقاد دارد معیار ارزش گذاری انسان ها بر اساس موفقیت ها، پیروزی ها و تشویق و تمجیدهای دیگران می باشد بنابراین همواره ما را تشویق می کند برای موفقیت در زندگی پیرو دیگران باشیم.
اراده شخصی می گوید همواره باید با ارائه مدرک و سند برتری خود را بر دیگران ثابت کنید. در این صورت باید همواره در رقابت با دیگران باشید و زندگی مانند مسابقه ای خواهد شد که خط پایان آن “مرگ” است.
در این صورت انسانها برای دستیابی به اهداف شخصی و با نام اراده، هر کسی را که سد راهشان قرار بگیرد از بین می برند، کلاهبرداری می کنند، دزدی می کنند، دروغ می گویند و همواره سعی می کنند زرنگ تر از همنوعان خود باشند.
شاید افراد از نظر مادی به هدف های شخصی خود برسند اما ذهنشان، آن مکان درونی که همه زندگی خود را از آنجا کنترل می کنند به آنها اجازه نمی دهد احساس آرامش و خوشبختی داشته باشند.
برای رسیدن به آرزوها و خلق شرایطی که دوست دارید در دنیای مادی تجربه کنید باید از تصمیمات مبنی بر اراده شخصی خودداری کنید و بر اساس آنچه در قسمت های قبل مطرح شده تصمیمات خود را بر اساس قدرت اراده خداوند اتخاذ کنید.
در این صورت نه تنها با حفظ آرامش و احساس خوب در مسیر خلق رویاهای خود حرکت می کنید بلکه از رسیدن به آنچه آرزو کرده اید سرشار از احساس خوب و رضایت درونی خواهید شد.
تحقق رویای تناسب فکری
در سال 1394 خواسته ای در من شکل گرفت و آن داشتن کسب و کار اینترنتی بود، هدف از این خواسته رسیدن به استقلال مالی، آزادی زمانی و مکانی بود.
من در رسیدن به خواسته خود که گسترش سایت تناسب فکری است همواره سعی می کنم تصمیماتی بر اساس قدرت اراده خداوند اتخاذ کنم.
ناگفته نماند در این چند سال بارها تصمیماتی اتخاذ کرده ام که منشاء اراده شخصی داشته اند و نه تنها نتیجه مطلوب به همراه نداشته اند بلکه باعث آزار و اذیت فراوان من شده است.
داستان خلق “نوشته های باورساز” نمونه ای از تصمیمات من بر اساس قدرت اراده خداوند می باشد که اطلاع از آن می تواند منجر به درک بهتر حرکت در مسیر خواسته ها بر اساس قدرت اراده خداوند شود.
نیمه های خردادماه بود در یک روز پنجشنبه مثل روزهای دیگر از خواب بیدار شدم. چند جمله ای با خدا صحبت کردم و با توکل به او برای شروع یک روز عالی و قدم بر داشتن در مسیر خلق رویایم از رخت خواب خارج شدم.
یک لیوان قهوه به همراه چند تکه بیسکوئیت آماده کردم تا ضیافت زندگی در دنیا را لذیذتر کنم.
طبق عادت هر روز گوشی موبایل را برداشتم و وارد واتس اپ شدم. دنیایی به رنگ سبز که کمتر از ده مخاطب در آن حضور دارند.
ناخودآگاه وارد بخش استوری شدم و اسم خواهرم به تنهایی در لیست استوری من نمایان شد.
استوری را باز کردم و با تصور همسرش که به تازگی عازم بهشت شده بود مواجه شدم، همزمان تصنیفی غم انگیز از طریق گوشم و عبارتی جانکاه از طریق چشمانم وارد فضای ذهنم شد.
هنوز به خودم نیامده بودم که تصویر تغییر کرد و چهره مادرم که یک هفته زودتر از دامادش عازم بهشت شده بود در مقابل دیدگانم ظاهر شد.
به فاصله چند ثانیه چهره خندان خاله ام که همچون مادرم عزیز و مهربان بود و یک هفته زودتر از مادرم عازم بهشت شده بود ظاهر شد.
ترکیب تصویر سه نفر از عزیزانم به همراه آن عبارت تکان دهنده و تصنیف غم انگیز، فرصت تصمیم گیری برای توجه نکردن به آنچه باعث احساس بد در من می شود را از من ربود و جند لحظه بعد احساس عجیبی در من شکل گرفت.
پس از اتمام صفحات استوری، خاطرات خوب عزیزانم را در ذهنم مرور کردم، اما طولی نکشید که اسیر نجوای ذهن شده و دلسوزی برای خواهر که سه نفر از عزیزانش را از دست داده بود افسار ذهن مرا به دست گرفت و افکار یکی پس از دیگری در ذهنم مرور می شد.
زمانی به خود آمدم که بیش از نیم ساعت از کلیک کردن روی استوری خواهرم گذشته بود.
سالها بود از آن حال و احساس فاصله گرفته بودم اما به یک باره افکار و نجواهای ذهنی به من هجوم آورده بودند.
برنامه روزانه ام را انجام می دادم اما ذوق و شوق هر روز را نداشتم و با اینکه مرور افکار در ذهنم را متوقف کرده بودم اما آثار اندوه در من واضح بود تا جایی که پسرم به من گفت: چی شده بابا امروز سرحال نیستی!
بعد از ظهر آن روز در حال مطالعه دیدگاه های اعضای سایت بودم که با پاسخی به دیدگاه خودم در دوره ورود به سرزمین لاغرها مواجه شدم.
خواندن پاسخ مرا کنجکاو کرد تا نوشته خودم را بازبینی کنم.
با کلیک کردن روی نام خودم به آن دیدگاه هدایت شدم، با خواندن اولین جمله متوجه اشتباه خودم شدم و توصیه ای که در آن دیدگاه به دیگران کرده بودم به کار خودم آمد و ظرف چند دقیقه به احساس خوب همیشگی رسیدم.
آن روز تصمیم گرفتم نوشته هایی مانند آنچه به خودم کمک کرده بود تا به احساس بهتر برسم را از طریق واتس اپ برای خواهرم ارسال کنم تا شاید احساس بهتری را در او ایجاد کنم.
این تصمیم اول من برای کمک کردن به فرد دیگر برای رسیدن به احساس خوب و رهایی از افکار منفی بود.
هنوز تصمیم خود را عملی نکرده بودم که ایده بعدی از طرف اراده خداوند به من داده شد، نوشته هایی در ارتباط با نقش خداوند در زندگی برای تاثیر بیشتر بر افکار و احساس خواهرم بنویسم و برای او ارسال کنم.
خوشحال شدم چون به این شکل هم برای خودم آگاهی ناب و الهی مرور می شد و هم خواهرم از این آگاهی استفاده می کرد.
شروع به نوشتن کردم و هنوز چند خط ننوشته بودم که ایده بعدی به من داده شد.
نوشته های خود را روی سایت تناسب فکری قرار بدم تا علاوه بر خودم و خواهرم، افرادی که علاقمند به دریافت آگاهی الهی هستند از آن استفاده کنند.
قسمت اول زندگی با اراده خداوند را نوشتم و قبل از اینکه روی سایت قرار بده ایده بعدی به من داده شد که قرار دادن موزیک بی کلام برای این نوشته ها بود.
اولین موزیک را با استفاده از نرم افزارهای ادیت صدا آماده کردم و زمان آن را به چند برابر افزایش دادم و برای اولین نوشته قرار دادم.
در این مرحله ایده بعدی به من داده شد که اضافه کردن پخش خودکار موزیک به هنگام باز کردن نوشته بود.
اجرای این ایده با امکانات آن زمان سایت تناسب فکری امکانپذیر نبود.
موضوع را به مدیر فنی سایت اطلاع دادم و به لطف خدا طی چند ساعت این امکان به سایت اضافه شد که به هنگام وارد شدن به هر قسمت از نوشته های باورساز موزیک بی کلام شروع به پخش شدن می کند.
قسمت ها یکی بعد از دیگری شکل گرفتند و آگاهی ناب، توسط قدرت اراده خداوند و از طریق من برای استفاده خودم، خواهرم و افرادی که علاقمند به مطالعه و دریافت این آگاهی هستند آماده شد.
همه افرادی که به نوشته های باورساز هدایت می شوند قبل از اینکه این نوشته ها خلق شود بارها به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه درخواست درک و اطلاع از این آگاهی را به خداوند داده اند.
من با اراده شخصی تصمیم گرفتم در جهت تقویت ارتباط با خداوند و گسترش آرامش در خودم و خواهرم، این نوشته ها را خلق کنم.
اما از آنجا که مدت هاست تصمیم گرفته ام بر اساس اراده قدرت خداوند تصمیمات روزمره ام را اتخاذ کنم به ایده های الهی یکی بعد از دیگری عمل کردم و این نوشته های به شکلی فراتر از انتظار و تصور من آماده و در اختیار انسان هایی که از مدت ها قبل درخواست آن را داده بودند قرار گرفت.
نکته جالب توجه اینکه در نهایت این نوشته ها را برای خواهرم ارسال نکردم، بلکه لینک مربوط به “نوشته های باورساز” را از طریق واتس اپ براش ارسال کردم با این پیام:
“سلام آبجی
انشاالله احساست خوب باشه😊
یه سری نوشته روی سایت میذارم خیلی خوبن، اگه دوست داشتی بخونشون”
خواهرم در جواب نوشت: “سلام صبح بخیر ممنونم حتما میخونم دستت درد نکنه ❤️❤️❤️”
انشاالله نوشته های باورساز را دنبال کرده باشد تا بداند تصمیم اراده شخصی اش در آن صبح پنجشنبه، چگونه منجر به جاری شدن اراده خداوند در خلق این نوشته ها شده است.
نقش تصور در خلق خواسته ها
ما با اراده شخصی و از طریق جسم به تنهایی نمی توانیم اراده کرده، خلق کنیم و به چیزی جان ببخشی.
باید اراده شخصی (منیت) را رها کنیم.
البته هر انسانی در زندگی هدف دارد و برای رسیدن به آن هدف سرشار از عزم و اراده است اما این توهم را کنار بگذارید که فقط با استفاده از اراده شخصی می توانید آرزوهای قلبی خود را به واقعیت تبدیل کنید.
شما به صورت ناخودآگاه در جستجوی ارتعاش هماهنگ بین تصورات (آرزوهای) خود و منبع و منشا آفرینش هستید.
اگر بتوانید پایان کار را تصور کنید هیچ مانعی وجود ندارد. ابزار و وسیله ها را خلق می کنید و در پیوستن به خواسته های خود از محدودیت ها فراتر می روید.
باید در دنیای تصور و خیال، پایان کار را ببینید و کاملا مطمئن باشید که چنین نتیجه ای در دنیای مادی وجود دارد و با استفاده از قدرت اراده خداوند می توانید آن را متجلی کنید.
از آنجا که منبع و منشا آفرینش درباره هر موضوعی با هفت ویژگی فوق العاده اش اقدام می کند، شما نیز برای رسیدن به خواسته های خود باید از این روش استفاده کنید و هفت ویژگی اراده خداوند را در تصمیمات خود برای رسیدن به خواسته هایتان مدنظر داشته باشید.
به شک و تردیدها و اراده شخصی خود توجه نکنید.
مممئن باشید با اتکاء مداوم به قدرت تصور خود می توانید همه خواسته های خود را به واقعیت تبدیل کنید.
این عبارت را بارها بخوانید و آن را باور کنید.
“اگر تصور خلاق برای خداوند عمل می کند، بی شک برای من هم عمل خواهد کرد”
خداوند از طریق تصور، هر چیزی را در دنیای واقعیت موجود می کند.
إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ کُنْ فَيَکُونُ
فرمان او هرگاه چيزى را اراده كند، تنها اين است كه به آن بگويد: باش، پس مىشود.
(يس ٨٢)
این شیوه رسیدن به آرزوها می تواند طریق جدید شما برای تصمیم گیری های روزمره تان باشد.
در قسمت بعدی به شرح پاسخ این پرسش می پردازیم: چطور به آنچه می خواهم برسم؟
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.48 از 33 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
زندگی با اراده خداوند ( قسمت سیزدهم )
سلام وقت بخیر
در قسمت های قبلی در مورد اراده خداوند صحبت کردیم و گفتیم که برای رسیدن به خواسته ها میتونیم از اراده خداوند استفاده کنیم تا راحتر و با حال بهتر به هدف هامون برسیم
هر روز که از خواب بیدار میشیم ،انتخاب های بیشماری داریم که تنها بعضی از اونها مارو به مسیر خواسته هامون میبره
هر لحظه میتونیم انتخاب کنیم که در مسیر زیبایی های بیشتر باشیم و توجه کنیم به فراوانی و زیبایی ها ، توجه بر زیبایی ،زیبایی بیشترو به زندگی ما دعوت میکنه ، بر عکس قبلا که بما آموزش دادند که سرنوشت ما از قبل نوشته شده و ما هیچ تاثیری بر زندگی خودمون نداریم
با آموزش تنها همین یک باور اونم بشکل اونقدر عمیق و قوی در ما ، باعث شد که ما بپذیریم این تنها ترین مسیر زندگیمان است و با پذیرش این باور ، دست از تمام رویاهایمان کشیدیم
هر وقت از اطرافیانم میپرسیدم چرا فلان شخص زندگی بهتری داره ،میگفتن ،اونا شانس دارن ، با ما فرق دارن ،عزیز کرده خدا هستن وووو
منهم یاد گرفته بودم که بدنبال شانس باشم چونکه تنها گزینه ای بود که میتونستم ازش استفاده کنم، میدونستم از گیت خدا که نمیتونم رد بشم ،اونکه قید منو زده و برای من چیزهای خوب نمیخواد ،پس یا باید دنبال شانس باشم یا یه چیزی که بتونم از مسیر قبلیم خارج بشم و جالبه که بین تمام اطرافیانم و اقوام ،تنها کسی که دلش خواست ریشه ای و از مسیر صحیحش بدنبال تغییر زندگیش باشه من بودم و هنوزم هستم
الان که فکر میکنم از خودم سئوال میکنم چرا من بدنبال تغییر و رشد بودم و هستم ؟ چرا من شرایط و تربیت گذشتگانمو نپذیرفتم؟ چرا من سالهاست تو این مسیرم و رها هم نکردم؟ من باید چه کاریو انجام بدم که الان نمیدونم؟ من برای چی به این کره زمین اومدم ؟؟؟؟؟ و یه عالمه چرا در مغزم بوجود اومده
دوست دارم تسلیم اراده خداوند باشم تا خدا برام رقم بزنه هر آنچه رو که در اراده قدرتمنده خودشه ،میدونم تو هر مسیری که هدایتم کنه ،پر قدرت خواهم بود با توجه به اینکه وقتی خدا برات راهیو رقم میزنه نیاز به دست و پا زدن اضافی نداری
برام جالبه ،تمام مطالب ذهنی که در طول روز میخونم یا گوش میکنم یا کتابی مطالعه میکنم ،مخصوصا شب هاییکه با ویس های صدای خودم به خواب میرم ، تا صبح خواب آموزش هامو میبینم و تمام اونهارو در خواب مرور میکنم ،دیشب تا صبح در حال آموزش بودم
در مورد رسیدن به پول و ثروت ، زیاد شنیده بودم که بعضی شغل ها پولسازن و توصیه همه به داشتن اون شغل ها بود، حتی تو بعضی از اونها هم وارد شدم ولی نتونستم موفقیتی کسب کنم ،اونوقت ها دلایل زیادی داشتم برای شکست هام، فکر میکردم آدم خوبی تو مسیرم نیومده ،تصور میکردم همه بد و کلاهبردار شدن ،دست زیاد شده ووو ولی بعد از آموزش های ذهنی متوجه شدم که درون من برای موفقیت برنامه ریزی نشده
خداوند از بینهایت طریق مارو هدایت میکنه به مسیرهاییکه با اراده خودش هماهنگ باشه ، تمام کارهاییکه براحتی برامون انجام شد و برای رسیدن بهش سختی نکشیدیم بخاطر بودن در مسیر اراده خداوند بوده و تمام راه هاییکه با سختی رفتیم و به هدفمون نرسیدیم یا رسیدیم ولی حالمون خوب نبود بر پایه باورهای منفی درونمون شکل گرفته
دیدن استوری خواهرتون هم بسیار ناراحت کننده بوده براتون هم الهام بخش که الان اینهمه مقالات عالی در این سایت خلق شده که هم شما و هزاران انسانی که به این قسمت هدایت میشن خواهند خوند و تغییراتی بزرگی در درون و بیرونشون بوجود میاد
تصور کردن یکی از راه های رسیدن به خواسته هاست ،در اصل برای اولین بار ما در ذهن خود به خواسته ای فکر میکنیم و بعد برای رسیدن به آن تلاش فیزیکی هم خواهیم داشت که در ادامه راه اگر درونیات تمیزتری داشته باشیم میتونیم به خواستمون برسیم
این کامنت ادامه دارد