در قسمت قبل درباره چگونگی واکنش جهان هستی به آنچه آرزو می کنیم و عملکرد قدرت اراده خداوند در چگونگی مدیریت محیط دنیای بیرون از خود توضیح داده شد.
در این قسمت درباره تاثیر قدرت اراده خداوند در ارتباط با انسانها توضیح داده می شود. موضوع بسیار مهمی که توسط قدرت اراده شخصی مورد استفاده قرار می گیرد تا مانع همسو شدن ما با قدرت اراده خداوند گردد.
درک این موضوع که برای همسو شدن با قدرت اراده خداوند باید با قدرتی اراده ای که در وجود سایر انسانها در جریان است هماهنگ شویم به ما کمک می کند تا قدم های محکم و موثری در جهت خلق آرزوهای خود و گسترش رشد و شکوفایی در زندگی را تجربه کنیم.
یک دست صدا ندارد
حتما این ضرب المثل را شنیده اید و حتی درباره آن حکایت ها برای شما تعریف کرده اند.
همانطور که با استفاده از هر دو دست خود می توانیم راحت تر کارها را انجام دهیم برای رشد و گسترش زندگی نیز باید از حضور و وجود دیگر انسانها کمک بگیریم.
هر انسانی برای تحقق رویا و رسالتش نیاز به حضور انسان های دیگر دارد.
تصور کنید پیامبران به تنهایی در گوشه ای از دنیا زندگی می کردند. آیا پیامبر می شدند؟
تصور کنید هیچ فردی نقاشی کشیده شده توسط یک نقاش را نبیند، آن نقاش چگونه تاثیر نتیجه رسالت خود را تجربه کند؟
یا هیچ انسانی نباشد که به موسیقی نواخته شده توسط یک موسیقی دان گوش کند، او چگونه به تاثیر اثر خود آگاهی پیدا خواهد کرد؟
هر چیزی در این دنیا خلق می شود به واسطه مورد استفاده شدن توسط دیگر انسانها ارزشمند و تاثیرگذار می شود. به عبارت دیگر فرایند خلق کردن یا تولید شدن هر چیزی توسط انسان به واسطه مواجه شدن با دنیای انسانی تکمیل می شود.
اگر هیچ انسانی نوشته های باورساز را نخوانده و درباره آن صحبت نکند، انتظاری که من از انتشار آنها دارم هرگز تکمیل نخواهد شد و من نتیجه ایده و عمل خود را تجربه نخواهم کرد.
بنابراین ما برای تحقق رویاهای خود نیاز به ارتباط با دیگران داریم.
در ذهن بسیاری از انسانها، معنویت یا زندگی کردن با خدا به مفهوم جدا شدن از جامعه یا دور شدن از انسان هاست درحالی که پیامبران الهی همه در میان انسانها زندگی می کردند و هرگز پیامبری به تنهایی برای خودش پیامبر نبوده است.
برای همسو شدن با قدرت اراده خداوند باید “جدایی و جدا شدن” را از افکار و رفتارتان حذف کنید.
در مواجه شدن با هر انسانی باید احساس همبستگی و تعلق داشتن به همدیگر را داشته باشید.
توجه کنید نیاز نیست حتما فرد مقابل نیز این احساس یا آگاهی را داشته باشد. داشتن احساس همبستگی و رها کردن جدایی از دیگر انسانها یک تصمیم شخصی است و نیازی به همراهی عموم مردم ندارد اما سبب می شود به شکل عالی تر با قدرت اراده خداوند همسو شوید.
افکار جدا بودن و جدا شدن به شدت در اراده شخصی از طرف رسانه ها و دولت ها ترویج می شود به همین دلیل است که مردم کشورها خود را از دیگر انسانها در کشورهای دیگر جدا می دانند و برای ایجاد همبستگی کمپین و سازمان تشکیل می دهند و این در حالی است که وجود پاک و الهی درون انسانها فاقد ویژگی “جدایی و جدا شدن” می باشد.
داشتن افکار و نگرش جدایی از دیگر انسان ها منشاء قضاوت کردن خود و دیگران است.
اینکه خود را برتر یا حقیرتر از دیگران می دانید به دلیل وجود افکار و نگرش جدایی است که از ابزار قدرتمند اراده شخصی است و سبب می شود انسانها احساس تنهایی و دور افتادگی را تجربه کنند.
تا زمانی که با دیگران ارتباط نداشته باشید و از آنها حمایت و پشتیبانی نکنید، خواسته هایتان همه نقش بر آب خواهد شد.
تصور کنید من سایت تناسب فکری را با هدف ترویج آموزش های لاغری با ذهن و موفقیت فردی تاسیس کرده باشم اما هیچگونه تلاشی برای ایجاد ارتباط موثر با افرادی که به این سایت هدایت می شوند نداشته باشم.
قطعا خواسته و رویای من محقق نخواهد شد و هرچه تلاش کنم هیچ نشانه ای از تجلی رویا و رسالت خود نخواهم دید.
بنابراین همواره در جهت ایجاد ارتباط راحت تر با انسان هایی که هم فرکانس به آگاهی انتشار یافته در سایت تناسب فکری هستند تلاش می کنم.
- بخش های مختلف سایت را بارها تغییر داده تا استفاده از آن ساده تر و لذتبخش تر باشد.
- محتوای دوره های آموزشی بارها بروزرسانی شده تا کیفیت مطالب و تاثیر آنها افزایش پیدا کند.
- بخش دیدگاه ها برای ارتباط بین من و اعضای سایت و همچنین اعضای سایت با یکدیگر طراحی و تنظیم شده است تا ارتباط گسترده ای بین انسانها در جهت رشد و شکوفایی زندگی برقرار شود.
- نوشته های باورساز با هدف اصلاح نگرش و عملکرد اعضای سایت تناسب فکری تنظیم و منتشر می شود تا به تغییر زندگی و همسو شدن با قدرت اراده خداوند برای رشد و گسترش زندگی اعضای سایت کمک کرده باشم.
اینها بخشی از تلاش من برای همسو شدن با قدرت اراده خداوندی است که در وجود تک تک افراد حاظر در این سایت جریان دارد.
به این شکل جریان قدرت اراده خداوند بدون توجه به مرزبندی بین کشورها، افراد علاقمند به درک و تجربه این آگاهی ها را از سراسر دنیا به سمت سایت تناسب فکری هدایت می کند و من نتیجه همسو شدن با دیگر انسانها برای تجربه رسالتم در زندگی را تجربه می کنم.
بار دیگر این عبارت را تکرار می کنم تا به اهمیت آن تاکید کرده باشم:
تا زمانی که با دیگران ارتباط نداشته باشید و از آنها پشتیبانی و حمایت نکنید خواسته های تان، همه نقش بر آب خواهد شد.
ارتباط ما با قدرت اراده خداوند
چگونگی ارتباط ما با نیروی پشتیان ما در دنیای مادی (قدرت اراده خداوند) اهمیت بسیار زیادی دارد. این ارتباط تحت تاثیر نحوه نگرش ما درباره دیگر انسانها قرار دارد.
چگونگی نگرش شما درباره دیگران در حقیقت نگرش شما نسبت به خودتان را شکل می دهد و نگرش شما درباره خودتان، واکنش قدرت اراده خداوند در مدیریت دنیای پیرامون شما را مشخص می کند.
در واقع این شما هستید که با نگرش خود به خداوند دستور می دهید دنیای پیرامون شما را چگونه طراحی و مدیریت کند یا به عبارتی سرنوشت شما را رقم بزند.
این بخش را بارها بخوانید تا بخوبی در ذهن شما درک و ثبت شود.
اگر دیگران را انسانهایی بی ارزش و حقیر ببینید در واقع مانعی سر راه نیروی پشتیبانی کننده خود در دنیای مادی ایجاد کرده اید.
وقتی دیگران را ضعیف می بینید به طور همزمان، انرژی های ضعیف را به سمت خود جذب می کنید.
وقتی نگرش شما درباره انسانها این باشد که آنها دروغگو، تنبل، بی ایمان، گناهکار و … هستند نه تنها به این معنی است که شما خود را از دیگران برتر می دانید بلکه به طریقی دارید از دیگران انتقاد می کنید و انتقاد کردن ریشه در ترس از موقعیت و شرایط دیگران دارد.
این نگرش نه تنها به شما آسیب می رساند بلکه شما را با لحظه ای که انسانها در حال انتشار انرژی های ضعیف دروغ، بی مسئولیتی، گناه و … همزمان می کند و هربار شما مطمئن تر می شوید که همه انسانها خطاکار هستند و این در حالی است که آن انسان در آن لحظه در حال انتشار انرژی ضعیف به وسیله افکار و رفتار خود بوده است و شما با آن لحظه همزمان شده اید درحالی که آن فرد در سایر لحظات زندگی در حال انتشار افکار و رفتارهای دیگری است که انرژی های قدرتمند دارند اما از چشم و تجربه شما مخفی هستند.
این موضوع دلیل همه شرایط زندگی تان را واضح می کند، اگر به خوبی آن را درک کنید.
زمانی که به این موضوع آگاه شوید تصمیم خواهید گرفت با تغییر نگرش خود به انسان های پیرامون تان شرایط زندگی خود را دگرگون کنید.
برای این کار را از تغییر در نگرش خود آغاز کنید.
این نقطه ای است که بسیاری از افراد را با مشکل و شکست مواجه می کند.
فرد تصمیم می گیرد نگاه خود را نسبت به افراد تغییر دهد اما با این سوال مطرح شده توسط قدرت اراده شخصی مواجه می شود:
اگه تو نگاهت رو تغییر دادی، اون فرد چطور می خواد تغییر کنه، اون که عوض شدنی نیست.
این اشتباهی است که بسیاری از ما مرتکب می شویم.
با تغییر نگاه ما آن فرد تغییر نمیکند بلکه همان فرد باقی می ماند اما همزمانی بین شما و آن فرد تغییر می کند.
اگر قبلا هروقت با آن فرد مواجه می شدید آن فرد را در حال انتشار انرژی های ضعیف از طریق رفتار و گفتار خود مشاهده می کردید به مرور شما در زمانی با آن فرد مواجه می شوید که در حال انتشار گفتار و رفتار متفاوتی است.
بارها در مشاوره های خود با افرادی که از رفتار و عملکرد همسر خود ناراحت و کلافه بوند از آنها این سوال را می پرسیدم:
آیا مشاهده کرده اید که همسر شما رفتاری دقیقا خلاف آنچه با شما دارد را با دیگری داشته باشد؟
در صد در صد موارد افراد تایید می کردند که بله همسر من با دیگران رفتاری دقیقا برعکس آنچه با من دارد را از خود نشان می دهد.
و برخی از آنها مطرح می کردند اتفاقا این موضوع دلیل خیلی از دعواهای من با همسرم است که با او بحث می کنم چرا همانطور که با دیگران رفتار می کنی با من رفتار نمیکنِی!!
شاید شما هم با این مساله مواجه شده باشید و از تغییر رفتار و گفتار افراد در برخورد با انسان های مختلف تعجب کرده باشید اما این قانون جهان هستی است که انسانها در برخورد با یکدیگر انرژی های همنوع از خود ساطع می کنند.
هر انسان توانایی انتشار افکار، گفتار و رفتاری با انرژی های به شدت ضعیف و همچنین انرژی های به شدت قوی را دارد.
سیستم مدیریت قدرت اراده خداوند به این شکل عمل می کند که انسانها را در لحظه انتشار انرژی های مشابه با هم همزمان می کند.
یعنی اگر من با افکار و نگرش خود انرژی های ضعیف را منتشر کنم در لحظاتی با انسان های دیگر مواجه می شود که در حال انتشار همان افکار و نگرش با انرژی های ضعیف هستند.
شاید درحالی که مشغول خواندن این جملات هستید احساس کنید قادر به درک و تحلیل آنها در ذهن خود نیستید، کاملا طبیعی است چون چندین سال زمان برد تا من به مرور این آگاهی را درک کرده و توانستم در حد اندکی به آن عمل کنم.
برای تغییر همزمانی خود با انسان ها باید از تغییر نگرش خود نسبت به انسانها شروع کنید.
خاطرات و اطلاعات خود درباره انسانها را فراموش کنید و هربار با انسان ها مواجه می شوید درباره آنها به گونه ای فکر کنید که انگار بار اول است با او ملاقات می کنید و اتفاقا از فوق العاده بودن او شگفت زده شده اید.
اگر عقیده دارید فلانی انسان بداخلاقی است و اتفاقا از شما متنفر است و هربار شما را می بیند از طریق گفتار و رفتار خود باعث رنجش شما می شود برای تغییر همزمانی خود با آن فرد باید ابتدا نگرش “بداخلاق بودن” و “متنفر بودن” را از ذهن خود پاک کنید.
او را انسانی ببینید که بخشی از قدرت اراده الهی را درون خود دارد و اتفاقا تحت فرمان و مدیریت قدرت اراده خداوند زندگی می کند.
هربار که افکار ترس و نفرت درباره آن فرد در ذهن شما مرور شد آگاهانه آن فکر را ادامه ندهید و با فکر کردن به خوب بودن او و بنده خدا بودنش احساس خود را نسبت به آن فرد تغییر دهید.
تغییر نگرش درباره انسانها نیاز به زمان، استمرار و تکرار آگاهانه این تمرین دارد.
بعد از مدت کوتاهی متوجه تغییر رفتار و گفتار آن فرد در زمان هایی که با او ملاقات می کنید خواهید شد.
این تجربه را به صورت واقعی در مواجه شدن با برخی از نزدیکانم به وضوح تجربه کرده ام.
افرادی که در گذشته از آنها متنفر بودم و عقیده داشتم انسان های نادرستی هستند و اتفاقا همیشه با آنها مشکل داشتم اما از زمانی که این قاون الهی را درک کرده و به آنچه گفته شد عمل کردم به مرور نه تنها نگرش و دیدگاه من درباره آنها تغییر کرد بلکه رابطه آن ها با من به طرز شگفت انگیزی دگرگون شد تا جایی که باعث تعجب دیگران شده است که چطور رفتار آن افراد با من تا این حد تغییر کرده است.
این قدرت اراده خداوند در مدیریت دنیای پیرامون ماست و زمانی که ما تصمیم بگیریم با او همسو شویم او نیز از طریق انسان های دیگر زمینه تجربه تحقق خواسته هایمان را فراهم می کند.
قدرت اراده خداوند زمانی در زندگی تان به جریان می افتد که با او همسو شوید. این نیرو یک نیروی معمولی نیست، این نیرو مسئول آفرینش همه خلقت است. نیرویی است که پیوسته در حال گسترش است و در جهت رشد و گسترش زندگی عمل می کند.
به اندازه ای که با این نیرو همسو شوید، مقدار بیشتری از انرژی متعالی درون شما آزاد می شود و در هماهنگی بیشتری با او قرار می گیرید. در این صورت افکار و نگرش شما تبدیل به آهن ربایی قوی برای جذب انرژی های قدرتمند الهی به شکل نعمت، ثروت، روابط عالی، سلامتی و … در زندگی می شوید.
اکنون به اهمیت همسو شدن با دیگر انسانها برای تحقق رویاها و رسالت خود در زندگی آگاهی دارید.
برای داشت احساس خوشبختی در زندگی حتما نیاز به مهاجرت یا جدا شدن از اطرافتان نیست بلکه میتوانید ابتدا از تغییر نگرش خود درباره انسانها کار را شروع کنید، به وضوح تغییر همزمانی خود با آنها را مشاهده خواهید کرد.
وقتی شما همواره در همزمانی های درست و خوب قرار بگیرید، قطعا احساس خوشبختی در زندگی خواهید داشت و این در حالی است که اگر کنترلی بر نگرش و افکار خود درباره انسانها نداشته باشید حتی اگر از محل زندگی خود به دورترین محل دنیا مهاجرت کنید، باز هم با لحظاتی که آن انسانها در حال انتشار انرژی های ضعیف هستند همزمان خواهید شد.
همزمانی یک موضوع ذهنی و غیرفیزیکی است و با تغییر فیزیکی محل زندگی نمی توان آن را تغییر داد بلکه باید مهارت تغییر نگرش خود درباره موضوعات مختلف زندگی از جمله ارتباط با دیگران را در خود ایجاد کنید. سپس همزمانی های شما توسط قدرت اراده خداوند تغییر کرده و شما در همان محل زندگی خود و در بین همان انسانها با لحظاتی متفاوتی از انسانها روبرو می شوید و از بودن با آنها در آن لحظه احساس خوب خواهید داشت.
این معنای واقعی خوشبختی است.
در قسمت بعدی درباره نشانه های همسو شدن با قدرت اراده خداوند توضیح داده خواهد شد. این نشانه ها به صورت واقعی در دنیای پیرامون ما رخ می دهند و اطمینان و ایمان ما برای ادامه مسیر درک آگاهی را بیشتر خواهند کرد.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.56 از 25 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
بنام خداوند بخشنده و مهربان.سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی.واقعا چه جالب فرمودید ما همزمان میشویم با انرژیهای ضعیف یاقوی دیگر انسان ها.واین را من نفهمیده بودم .یادر پاکسازی کوانتومی تاکید میشود بروجه زیبای انسان که همان روح پاک الله است .که در وجود همه انسانها هست . وقتی به قسمت پاک وخدایی وجود دیگران .متوجه به روشنی وجود هر موجودی که از وجود نورانی ومحترم خداوند است.حتی وقتی کسی بتمن برخورد نادرستی کرده ولی من آگاهانه به نکات مثبت اوشخص در دل خودم توجه کردم بدون اینکه حرفی بزنم آن شخص رفتارش تغییر کرده .مولایم تر ومهربانتر شده.ویا برعکس وقتی به نکات منفی کسی توجه کردم بدون اینکه حرفی بزنم از طرف آن شخص مورد بی ادبی ولی احترامی قرار گرفتم و تعجب کردم.که من نه حرفی زدم ونه کاری کردم چرا او این جور رفتار کرد.البته این شاید برمیگرده احساس عدم لیاقت درون خودم نسب به خودم بوده باشه.
بله همه ما مثل زنجیر نادیده به هم وصل هستیم و شاید هم خودمان ندانیم.
بله همه کارگذار خداوندیم واو صاحب اختیار همه مان است .همه ی ما تن واحده هستیم . اکنون می دانم چرا وقتی پیامبر اکرم از طرف کفار مشرکین مورد بی احترامی قرار می گرفت مقابله به مثل نمیکرد چون به وجه وروح محترم آن فرد نگاه میکرد و چیزی نمیگفت . خدایا هدایت مان کن که درست و مثبت فکر کنیم و زندگی درست و خوشایند داشته باشیم .
که هم خودمان وهم خدا راضی باشد.باتشکر از زحمت های استاد عزیزم وهمراهان عزیز