در قسمت قبل درباره چگونگی واکنش جهان هستی به آنچه آرزو می کنیم و عملکرد قدرت اراده خداوند در چگونگی مدیریت محیط دنیای بیرون از خود توضیح داده شد.
در این قسمت درباره تاثیر قدرت اراده خداوند در ارتباط با انسانها توضیح داده می شود. موضوع بسیار مهمی که توسط قدرت اراده شخصی مورد استفاده قرار می گیرد تا مانع همسو شدن ما با قدرت اراده خداوند گردد.
درک این موضوع که برای همسو شدن با قدرت اراده خداوند باید با قدرتی اراده ای که در وجود سایر انسانها در جریان است هماهنگ شویم به ما کمک می کند تا قدم های محکم و موثری در جهت خلق آرزوهای خود و گسترش رشد و شکوفایی در زندگی را تجربه کنیم.
یک دست صدا ندارد
حتما این ضرب المثل را شنیده اید و حتی درباره آن حکایت ها برای شما تعریف کرده اند.
همانطور که با استفاده از هر دو دست خود می توانیم راحت تر کارها را انجام دهیم برای رشد و گسترش زندگی نیز باید از حضور و وجود دیگر انسانها کمک بگیریم.
هر انسانی برای تحقق رویا و رسالتش نیاز به حضور انسان های دیگر دارد.
تصور کنید پیامبران به تنهایی در گوشه ای از دنیا زندگی می کردند. آیا پیامبر می شدند؟
تصور کنید هیچ فردی نقاشی کشیده شده توسط یک نقاش را نبیند، آن نقاش چگونه تاثیر نتیجه رسالت خود را تجربه کند؟
یا هیچ انسانی نباشد که به موسیقی نواخته شده توسط یک موسیقی دان گوش کند، او چگونه به تاثیر اثر خود آگاهی پیدا خواهد کرد؟
هر چیزی در این دنیا خلق می شود به واسطه مورد استفاده شدن توسط دیگر انسانها ارزشمند و تاثیرگذار می شود. به عبارت دیگر فرایند خلق کردن یا تولید شدن هر چیزی توسط انسان به واسطه مواجه شدن با دنیای انسانی تکمیل می شود.
اگر هیچ انسانی نوشته های باورساز را نخوانده و درباره آن صحبت نکند، انتظاری که من از انتشار آنها دارم هرگز تکمیل نخواهد شد و من نتیجه ایده و عمل خود را تجربه نخواهم کرد.
بنابراین ما برای تحقق رویاهای خود نیاز به ارتباط با دیگران داریم.
در ذهن بسیاری از انسانها، معنویت یا زندگی کردن با خدا به مفهوم جدا شدن از جامعه یا دور شدن از انسان هاست درحالی که پیامبران الهی همه در میان انسانها زندگی می کردند و هرگز پیامبری به تنهایی برای خودش پیامبر نبوده است.
برای همسو شدن با قدرت اراده خداوند باید “جدایی و جدا شدن” را از افکار و رفتارتان حذف کنید.
در مواجه شدن با هر انسانی باید احساس همبستگی و تعلق داشتن به همدیگر را داشته باشید.
توجه کنید نیاز نیست حتما فرد مقابل نیز این احساس یا آگاهی را داشته باشد. داشتن احساس همبستگی و رها کردن جدایی از دیگر انسانها یک تصمیم شخصی است و نیازی به همراهی عموم مردم ندارد اما سبب می شود به شکل عالی تر با قدرت اراده خداوند همسو شوید.
افکار جدا بودن و جدا شدن به شدت در اراده شخصی از طرف رسانه ها و دولت ها ترویج می شود به همین دلیل است که مردم کشورها خود را از دیگر انسانها در کشورهای دیگر جدا می دانند و برای ایجاد همبستگی کمپین و سازمان تشکیل می دهند و این در حالی است که وجود پاک و الهی درون انسانها فاقد ویژگی “جدایی و جدا شدن” می باشد.
داشتن افکار و نگرش جدایی از دیگر انسان ها منشاء قضاوت کردن خود و دیگران است.
اینکه خود را برتر یا حقیرتر از دیگران می دانید به دلیل وجود افکار و نگرش جدایی است که از ابزار قدرتمند اراده شخصی است و سبب می شود انسانها احساس تنهایی و دور افتادگی را تجربه کنند.
تا زمانی که با دیگران ارتباط نداشته باشید و از آنها حمایت و پشتیبانی نکنید، خواسته هایتان همه نقش بر آب خواهد شد.
تصور کنید من سایت تناسب فکری را با هدف ترویج آموزش های لاغری با ذهن و موفقیت فردی تاسیس کرده باشم اما هیچگونه تلاشی برای ایجاد ارتباط موثر با افرادی که به این سایت هدایت می شوند نداشته باشم.
قطعا خواسته و رویای من محقق نخواهد شد و هرچه تلاش کنم هیچ نشانه ای از تجلی رویا و رسالت خود نخواهم دید.
بنابراین همواره در جهت ایجاد ارتباط راحت تر با انسان هایی که هم فرکانس به آگاهی انتشار یافته در سایت تناسب فکری هستند تلاش می کنم.
- بخش های مختلف سایت را بارها تغییر داده تا استفاده از آن ساده تر و لذتبخش تر باشد.
- محتوای دوره های آموزشی بارها بروزرسانی شده تا کیفیت مطالب و تاثیر آنها افزایش پیدا کند.
- بخش دیدگاه ها برای ارتباط بین من و اعضای سایت و همچنین اعضای سایت با یکدیگر طراحی و تنظیم شده است تا ارتباط گسترده ای بین انسانها در جهت رشد و شکوفایی زندگی برقرار شود.
- نوشته های باورساز با هدف اصلاح نگرش و عملکرد اعضای سایت تناسب فکری تنظیم و منتشر می شود تا به تغییر زندگی و همسو شدن با قدرت اراده خداوند برای رشد و گسترش زندگی اعضای سایت کمک کرده باشم.
اینها بخشی از تلاش من برای همسو شدن با قدرت اراده خداوندی است که در وجود تک تک افراد حاظر در این سایت جریان دارد.
به این شکل جریان قدرت اراده خداوند بدون توجه به مرزبندی بین کشورها، افراد علاقمند به درک و تجربه این آگاهی ها را از سراسر دنیا به سمت سایت تناسب فکری هدایت می کند و من نتیجه همسو شدن با دیگر انسانها برای تجربه رسالتم در زندگی را تجربه می کنم.
بار دیگر این عبارت را تکرار می کنم تا به اهمیت آن تاکید کرده باشم:
تا زمانی که با دیگران ارتباط نداشته باشید و از آنها پشتیبانی و حمایت نکنید خواسته های تان، همه نقش بر آب خواهد شد.
ارتباط ما با قدرت اراده خداوند
چگونگی ارتباط ما با نیروی پشتیان ما در دنیای مادی (قدرت اراده خداوند) اهمیت بسیار زیادی دارد. این ارتباط تحت تاثیر نحوه نگرش ما درباره دیگر انسانها قرار دارد.
چگونگی نگرش شما درباره دیگران در حقیقت نگرش شما نسبت به خودتان را شکل می دهد و نگرش شما درباره خودتان، واکنش قدرت اراده خداوند در مدیریت دنیای پیرامون شما را مشخص می کند.
در واقع این شما هستید که با نگرش خود به خداوند دستور می دهید دنیای پیرامون شما را چگونه طراحی و مدیریت کند یا به عبارتی سرنوشت شما را رقم بزند.
این بخش را بارها بخوانید تا بخوبی در ذهن شما درک و ثبت شود.
اگر دیگران را انسانهایی بی ارزش و حقیر ببینید در واقع مانعی سر راه نیروی پشتیبانی کننده خود در دنیای مادی ایجاد کرده اید.
وقتی دیگران را ضعیف می بینید به طور همزمان، انرژی های ضعیف را به سمت خود جذب می کنید.
وقتی نگرش شما درباره انسانها این باشد که آنها دروغگو، تنبل، بی ایمان، گناهکار و … هستند نه تنها به این معنی است که شما خود را از دیگران برتر می دانید بلکه به طریقی دارید از دیگران انتقاد می کنید و انتقاد کردن ریشه در ترس از موقعیت و شرایط دیگران دارد.
این نگرش نه تنها به شما آسیب می رساند بلکه شما را با لحظه ای که انسانها در حال انتشار انرژی های ضعیف دروغ، بی مسئولیتی، گناه و … همزمان می کند و هربار شما مطمئن تر می شوید که همه انسانها خطاکار هستند و این در حالی است که آن انسان در آن لحظه در حال انتشار انرژی ضعیف به وسیله افکار و رفتار خود بوده است و شما با آن لحظه همزمان شده اید درحالی که آن فرد در سایر لحظات زندگی در حال انتشار افکار و رفتارهای دیگری است که انرژی های قدرتمند دارند اما از چشم و تجربه شما مخفی هستند.
این موضوع دلیل همه شرایط زندگی تان را واضح می کند، اگر به خوبی آن را درک کنید.
زمانی که به این موضوع آگاه شوید تصمیم خواهید گرفت با تغییر نگرش خود به انسان های پیرامون تان شرایط زندگی خود را دگرگون کنید.
برای این کار را از تغییر در نگرش خود آغاز کنید.
این نقطه ای است که بسیاری از افراد را با مشکل و شکست مواجه می کند.
فرد تصمیم می گیرد نگاه خود را نسبت به افراد تغییر دهد اما با این سوال مطرح شده توسط قدرت اراده شخصی مواجه می شود:
اگه تو نگاهت رو تغییر دادی، اون فرد چطور می خواد تغییر کنه، اون که عوض شدنی نیست.
این اشتباهی است که بسیاری از ما مرتکب می شویم.
با تغییر نگاه ما آن فرد تغییر نمیکند بلکه همان فرد باقی می ماند اما همزمانی بین شما و آن فرد تغییر می کند.
اگر قبلا هروقت با آن فرد مواجه می شدید آن فرد را در حال انتشار انرژی های ضعیف از طریق رفتار و گفتار خود مشاهده می کردید به مرور شما در زمانی با آن فرد مواجه می شوید که در حال انتشار گفتار و رفتار متفاوتی است.
بارها در مشاوره های خود با افرادی که از رفتار و عملکرد همسر خود ناراحت و کلافه بوند از آنها این سوال را می پرسیدم:
آیا مشاهده کرده اید که همسر شما رفتاری دقیقا خلاف آنچه با شما دارد را با دیگری داشته باشد؟
در صد در صد موارد افراد تایید می کردند که بله همسر من با دیگران رفتاری دقیقا برعکس آنچه با من دارد را از خود نشان می دهد.
و برخی از آنها مطرح می کردند اتفاقا این موضوع دلیل خیلی از دعواهای من با همسرم است که با او بحث می کنم چرا همانطور که با دیگران رفتار می کنی با من رفتار نمیکنِی!!
شاید شما هم با این مساله مواجه شده باشید و از تغییر رفتار و گفتار افراد در برخورد با انسان های مختلف تعجب کرده باشید اما این قانون جهان هستی است که انسانها در برخورد با یکدیگر انرژی های همنوع از خود ساطع می کنند.
هر انسان توانایی انتشار افکار، گفتار و رفتاری با انرژی های به شدت ضعیف و همچنین انرژی های به شدت قوی را دارد.
سیستم مدیریت قدرت اراده خداوند به این شکل عمل می کند که انسانها را در لحظه انتشار انرژی های مشابه با هم همزمان می کند.
یعنی اگر من با افکار و نگرش خود انرژی های ضعیف را منتشر کنم در لحظاتی با انسان های دیگر مواجه می شود که در حال انتشار همان افکار و نگرش با انرژی های ضعیف هستند.
شاید درحالی که مشغول خواندن این جملات هستید احساس کنید قادر به درک و تحلیل آنها در ذهن خود نیستید، کاملا طبیعی است چون چندین سال زمان برد تا من به مرور این آگاهی را درک کرده و توانستم در حد اندکی به آن عمل کنم.
برای تغییر همزمانی خود با انسان ها باید از تغییر نگرش خود نسبت به انسانها شروع کنید.
خاطرات و اطلاعات خود درباره انسانها را فراموش کنید و هربار با انسان ها مواجه می شوید درباره آنها به گونه ای فکر کنید که انگار بار اول است با او ملاقات می کنید و اتفاقا از فوق العاده بودن او شگفت زده شده اید.
اگر عقیده دارید فلانی انسان بداخلاقی است و اتفاقا از شما متنفر است و هربار شما را می بیند از طریق گفتار و رفتار خود باعث رنجش شما می شود برای تغییر همزمانی خود با آن فرد باید ابتدا نگرش “بداخلاق بودن” و “متنفر بودن” را از ذهن خود پاک کنید.
او را انسانی ببینید که بخشی از قدرت اراده الهی را درون خود دارد و اتفاقا تحت فرمان و مدیریت قدرت اراده خداوند زندگی می کند.
هربار که افکار ترس و نفرت درباره آن فرد در ذهن شما مرور شد آگاهانه آن فکر را ادامه ندهید و با فکر کردن به خوب بودن او و بنده خدا بودنش احساس خود را نسبت به آن فرد تغییر دهید.
تغییر نگرش درباره انسانها نیاز به زمان، استمرار و تکرار آگاهانه این تمرین دارد.
بعد از مدت کوتاهی متوجه تغییر رفتار و گفتار آن فرد در زمان هایی که با او ملاقات می کنید خواهید شد.
این تجربه را به صورت واقعی در مواجه شدن با برخی از نزدیکانم به وضوح تجربه کرده ام.
افرادی که در گذشته از آنها متنفر بودم و عقیده داشتم انسان های نادرستی هستند و اتفاقا همیشه با آنها مشکل داشتم اما از زمانی که این قاون الهی را درک کرده و به آنچه گفته شد عمل کردم به مرور نه تنها نگرش و دیدگاه من درباره آنها تغییر کرد بلکه رابطه آن ها با من به طرز شگفت انگیزی دگرگون شد تا جایی که باعث تعجب دیگران شده است که چطور رفتار آن افراد با من تا این حد تغییر کرده است.
این قدرت اراده خداوند در مدیریت دنیای پیرامون ماست و زمانی که ما تصمیم بگیریم با او همسو شویم او نیز از طریق انسان های دیگر زمینه تجربه تحقق خواسته هایمان را فراهم می کند.
قدرت اراده خداوند زمانی در زندگی تان به جریان می افتد که با او همسو شوید. این نیرو یک نیروی معمولی نیست، این نیرو مسئول آفرینش همه خلقت است. نیرویی است که پیوسته در حال گسترش است و در جهت رشد و گسترش زندگی عمل می کند.
به اندازه ای که با این نیرو همسو شوید، مقدار بیشتری از انرژی متعالی درون شما آزاد می شود و در هماهنگی بیشتری با او قرار می گیرید. در این صورت افکار و نگرش شما تبدیل به آهن ربایی قوی برای جذب انرژی های قدرتمند الهی به شکل نعمت، ثروت، روابط عالی، سلامتی و … در زندگی می شوید.
اکنون به اهمیت همسو شدن با دیگر انسانها برای تحقق رویاها و رسالت خود در زندگی آگاهی دارید.
برای داشت احساس خوشبختی در زندگی حتما نیاز به مهاجرت یا جدا شدن از اطرافتان نیست بلکه میتوانید ابتدا از تغییر نگرش خود درباره انسانها کار را شروع کنید، به وضوح تغییر همزمانی خود با آنها را مشاهده خواهید کرد.
وقتی شما همواره در همزمانی های درست و خوب قرار بگیرید، قطعا احساس خوشبختی در زندگی خواهید داشت و این در حالی است که اگر کنترلی بر نگرش و افکار خود درباره انسانها نداشته باشید حتی اگر از محل زندگی خود به دورترین محل دنیا مهاجرت کنید، باز هم با لحظاتی که آن انسانها در حال انتشار انرژی های ضعیف هستند همزمان خواهید شد.
همزمانی یک موضوع ذهنی و غیرفیزیکی است و با تغییر فیزیکی محل زندگی نمی توان آن را تغییر داد بلکه باید مهارت تغییر نگرش خود درباره موضوعات مختلف زندگی از جمله ارتباط با دیگران را در خود ایجاد کنید. سپس همزمانی های شما توسط قدرت اراده خداوند تغییر کرده و شما در همان محل زندگی خود و در بین همان انسانها با لحظاتی متفاوتی از انسانها روبرو می شوید و از بودن با آنها در آن لحظه احساس خوب خواهید داشت.
این معنای واقعی خوشبختی است.
در قسمت بعدی درباره نشانه های همسو شدن با قدرت اراده خداوند توضیح داده خواهد شد. این نشانه ها به صورت واقعی در دنیای پیرامون ما رخ می دهند و اطمینان و ایمان ما برای ادامه مسیر درک آگاهی را بیشتر خواهند کرد.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.53 از 17 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام برخدایی که ما روافرید ودرما احساس خوبی به وجوداور که ماتوانی ارتباط باهش داریم به شرطی که اول روی خودمان خودمون کارکنیم زمینه سازی اون ارتباط برقراربشه
سلام براستاد و بر همه عزیزان
من از وفتی وارده این بخش شدم هم زمان دارم روی خودم کاره میکنم که موانع این ارتباط رو بر طرف کنم کاریه که باید بشه
هرفایل این بخش کلی اطلاعات خوب و درست داره که اگه درست انجام بشه کلی روی احساسهای خودمون تاثیر داره
ما برای اینکه اون رشت تکامل انجام بدیم حتما باید با دیگران در ارتباط باشیم میشه ادم تو جای خالی از انسانها تلاش کنه که با خدواند ارتباط برقرار کنه ولی اون رشد برزرگی رو نخواهد داشت چون وفتی تک تنها هستی امکان اون خودسازی نیست که به تکمیل شدن وجود روح و تفکرما برسه خودتنها که سازنده بودن راحت هست با بودن بادیگران وبرخورد با انسانهای اطراف هم روحیه وهم اراده شه شخصی رو باید امتحان کردکه چطور رو به کم شدن باشه وفتی من ازکسی دلگیر هستم با برخوردبا اون فرد اگه تواستم تمام اطلاعات قبل رو تو ذهنم تبدبل به اولین دیدار و کل خاطرات و اگاهی که از اون فرد دارم روبه اگاهی مثبت تبدبل کنم اون زمان هنر من خودش نشون میده
اراده شخصی من این امکان رو برام به وجود میاره یا من روبه سمت افکار و مرور خاطرات انرژی کم اون فرد سوق میده این من هستم که به دوشکل با این مسئله برخوردکنم کاره روی خنثی کردن ارده شخصی کم رنک کردنش باشم خودم روبا بخش پرانرژی اون فرد با اراده خدواندی که به من کمک میکنه چه زمانی وچه مکانی با اون فرد بر خود کنم که با بهش انرژی قویتری اون فرود بر خود داسته باشم پس کاریی که من اول انجام دادم اون ارتباط رو تو هربخش مشخص میکنه
با بقیه انسانها ارتباط نداشته باشیم و حمایت و پشتبانی ازدیگران نکینم خواسته هایمان نقش بر اب هست و نتیجه نخواهیم گرفت
بارها دختر وسطی من میگفت مامان سوالی خوبی رو میپرسه ولی زمان مناسب این سوال رو نمیکنه من به خود می گفتم یعنی زمان مکان سوال رو خوب درک نکردمکه این گونه دخترم بهم میگه امروز با برخورد با این نوشته متوجه اون حرف دخترم شدم
من هم زمانی برخورد خودم رو با بخش کمانرژی بعضی افراد هم زمان میکردم چرا چون دورنش ارده شخصی خودم رو دخالت میدادم با اراده خالص خداوند کاری نداشتم وفتی نگرش من در پیرامون اطراف هرچی باشه اون به من برگشت داره اگه با ارده شخصی باشه همه در بخش ضعیف برخورد هست با انرژی کم اگه روی بخش مثبت پرانرژی باشه به خداوند میگمکه دوست دارم اطرافم چه انسانهای که با این صفات هستن باشه اون صفات رو با نگرش خودم به وجود میارم اون میشه سرنوشت من
زمانی که من میگم همسرم فردی عصبی هست ودارای اون خصلت هست به ابعاد بهترش و انرژی قویترش کمتر برخورد دارم هم زمانی برخوردهای خودم با همسر بیشتر تو زمان کمانرژی اون هست و همیشه اون زمان من همسرم رو تو بخش عصبی خودش میبینم باید روی دیگاهم نسبت بهش تجدید نظر کنم که تا اون با حالتهای بهترش در زمان قویترش بینم اگاهی چون این شکله که با اراده خداوندی در اون بخش میبینم اطلاعات این ۳۷ سال رو به کل ازنظرم حذف کنم اطلاعات که ازدید مخفی بود و توانای اون رو که قسمت مثبت بود رو بیشتر به یاد بیارم این امکان روبه خودم و از اراطرافیان میدم که دیگه همسرم رو در زمان خوبش باهاش باشن یا با خانواده اش باشه این یه راهکارخوب بود که به من رسبد
من خیلی زمان بود دنبال این راهکار بودم چون همسرم رو دوست دارم میخواستماون ازاین وضعیت عصبی نجات بدم ولی بلدش نبودم با عصبانت هم به خودش وهم به خانوداهش اسیب میزنه چون قند خون داره هم زمانی عصبانبت با افت قند خونی بحران براش به وجود میاد که کنترل اون زمان براش غیرممکن میشه بعدها از گذشت ازاین مرحله دچار پشمانی میشه که فایده نداره
دلم میخواست که این مسئله زندگی خودم روتو این مسیر هم حل کنم که به شکرخداوند تو این بخش دارم بهش میرسم اون برای به دست اوردن لاغری با ذهن یه پازلِ مشکل داره یه مانع من برای نرسیدن هست که دارم ارام ارام تو مسیر مشکلات رو شناسایی کرده راهکارش پیدا کرده روی خودم ورفتارم و عملکردم کار میکنم که اون مشکل برطرف بشه که من به هدفم به شکل درست کامل برسم نصفه نیمه نمیشه به هدف اصلی که لاغری با ذهن هست برسم مشکلات چندین مسیر رو بابد حل کنم
خدا پشت و پناهتون یا حق نگه دارتون
باسلام خدمت شما،
خیلی خوب است که باعث آنها هم زبانی و همدلی داشته باشیم و همیشه افکار خوب مثبتی در زندگی به کار ببریم که نتایج خوب و مثبتی را به ما میدهد وقتی که در هر شرایطی افکار خوب و مثبتی را با آگاهی در ذهن خودمان پرورش بدهیم و مراقب افکارمان باشیم به نتایج و هدفهای خودمان با احساس خوب می رسیم اینکه در رابطه با دیگران باید با خوبی و مهربانی رفتار کنید و همه را همانند خدا بدون داشتن انتظار دوست داشته باشیم و زندگی اونها رو قضاوت نکنیم زیرا که ما به تغییرات خوبی رسیدهایم و انسانهای دورمان همان انسان هایی هستند که در گذشته بوده اند و افکارشان هم تغییری نکرده برای همین ما باید دیدگاه خودمان را داشته باشیم و در رشد و گسترش ذهنمان و افکار خوب و مثبت خودمان تلاش کنیم که با زندگی خودمان در صلح و در عشق و راضی بودن باشیم خودمان را دوست داشته باشیم و بین متن های خوب خدا توجه کنیم و از داشته هایمان تشکر کنیم بالاترین و بهترین صفات یک انسان عشق و مهربانی است که می توانیم همیشه آن را تقویت کنیم و همه انسان ها را دوست داشته باش به طور در نظر گرفتن جایگاه یا افکار آنها
باتشکر از شما
سدام خدمت همه عزیزان همراه
با سپاس از خداوند حکیم و تشکر از آقای عطار روشن
خواستم تجربه امروزم رو براتون بگم
امروز بعد تصمیم جدی تری که برای ادامه مسیر کنترل ورودیهای ذهن گرفتم دلشوره داشتم دچار چه کنم چا کنم شده بودم واقعا نمی تونستم تصمیم بگیرم چه کاری انجام بدم انگار در یک چتد راهی سرگردان بودم دلیلش این بود که بعد سالها زندگی با ذهن و ورودیهای منفی انگار سرزمین جدید برام غریبه بود و ترسناک
سالها به من یاد داده بودند که همیشه باید فکر همه چی باشی فکر بچه فکر پول فکر آبرو فکر آینده فکر حرف مردم به من گفته بودن نباید بی فکر باشی نباید بی عار باشی و بی عاری یعنی فکر هیچی رو نکردن..من عادت کردم هر لحظه چیزی برای فکر کردن و نگرانی داشته باشم و وقتی نگران نیستم می تزسم نکنه دنیا من رو غافلگیر کنه و….
ولی زود فهمیدم جریان چیه به خودم گفتم نترس خدا هست بسپار به خدا
بالاخره تلاشهای من جواب میده هیچ کاری بی اثر نیست بالاخره جواب میده حتما جواب میده
خدایا شکرت که هر روز افکارم رو مثبت تر و اعتمادم را به خودت بیشتر میکنی
سلام به همه عزیزان
تو این قسمت یک مورد از اشتباهاتم رو فهمیدم اونم اینکه من دیدگاهم نسبت به بعضی افراد دور و برم و بهتر بگم نسبت به خیلی هاشون شاید 95 درصدشون روی نکته منفی شون بود و در خصوص کل افراد جامعه شهرمون و کشورمون همینطور هست و باعث شده با اکثر آدم هایی که برخورد می کنم در زمانی باهاشون برخورد کنم که دارای انرژی های ضعیف و منفی هستند و راستش این برام هم آزار دهنده بود هم باعث میشد دیدگاه منفی بیشتری در من شکل بگیره مثلا وقتی یک نفر در خصوص اوضاع کشور منفی بود باعث میشد این دیدگاه شرایط منفی کشور در من شکل بگیره و در انسان های دیگه هم این حالت منفی رو ببینم و کم کم عکر کنم که آره اوضاع کشور واقعا خوب نیست و این باعث میشد که خودمم فکر کنم کشور اوضاش خوب نیست و در زندگی خودم شرایط رقم بخورد.
و در خیلی از موارد دیگر هم به همین شکل اتفاق میفته که اگر وجه منفی یک موضوع رو در شخصی ببینی و اگر اون وجه رو باور کنی در اشخاص دیگه هم که نسبت بهشون شخصیت منفی قائل شدی این جنبه در اون ها هم وقتی که با تو باشند بازتاب میکنه.
این نکته ای بود که توی این بخش با توضیحات کاملی که دادید برام قابل فهم شد
ممنون بابت این مطالب مفید و ارزنده🌷
در مواجه شدن با هر انسانی باید احساس همبستگی تعلق داشتن را ب همدیگر را داشته باشید
داشتن افکار و نگرش جدایی از دیگر انسانها منشا قضاوت کردن خود و دیگران است
اینک خود را برتر یا حقیرتر ازدیگران میدانید ب دلیل وجودافکار و نگرش جدایی است ک از ابزار قدرتمنداراده شخصی است وسبب میشود انسانها احساس تنهایی و دورافتادگی را تجربه کنند
تا زمانی ک با دیگران ارتباط نداشته باشید واز انها پشتیبانی و حمایت نکنیدخواسته هایتان همه نقش بر اب میشود
با تغییر نگاه ما ان فرد تغییر نخواهد کروبلکه همان فرد باقی می ماندبلک همزمانی بین شما وان فرد تغییر میکند
هر انسانی توانایی انتشار افکار و گفتارورفتاری با انرژی های ب شدت ضعیف و همچنین انرژی های ب شدت قوی را دارد
سیستم مدیریت قدرت اراده خداوند ب این شکل عمل میکند ک انسانها را در هر لحظه انتشار انرژی های مشابه با هم همزمان میکند
برای تغییر همزمانی های خودبا انسانهاباید از تغییر نگرش خود نسبت ب انسانهاشروع کنید
خاطرات و اطلاعات خود رادرباره انسانهارا فراموش کنید و هربار انسان ها روب رو شدید درباره انها ب گونه ای رفتار کنید انگار بار اول است ک با او ملاقات میکنید
برای تغییر همزمانی خود با فراد باید ابتدا نگرش خود درمورد اون فرد در ذهن خود پاک کنید
اورا انسانی ببینیدک بخشی از قدرت اراده الهی در درون خود دارد و اتفاقا تحت فرمان ومدیریت قدرت اراده خداوند زندگی میکند
هربار ک فکرنفرت و ترس از اون فرد در شما مرور شد
اگاهانه اون فکر را ادامه ندهید
وبا فکر کردن ب خوب بودن و بنده خدا بودنش احساس خود را نسبت ب اون فرد تغییر هید
قدرت اراده خداوند زمانی در زندگیتان جاری میشود ک با او همسو شوید
درمورد همزمانی زیاد شنیده بودم ولی هیچ وقت ب اندازه این متن درکش نکرده بودم
واقعا سخته من بیام و نگرشمودرمورد افرادی ک بهم ظلم کردن تغییر بدم
اما من برای ارامش خودم
اونها رو بخشیدم
ومیدونم ک این بخشش ب سود خودم هس
من میبخشم در درجه اول برای رهایی خودم
تصمیم گرفتم در روب رو شدن با بعضی افراد کارشون نفرت ورنجشی دارم ب خود میگم من اون بخشیدم
وازاین طریق نگرشم نسبت ب اون فرد تغییر بدم
امروز ک حال مساعدی نداشتم رفتم تو ی جمعی دراونجا در مورد چیزهایی حرف زدن ک شبیه ادمهای اطرافم بود و باعث شد حسم بد بشه حالم بد بشه ویک همزمانی اتفاق افتاد
ومن بعدش پشیمون شدم
پاشدم با اینک حالم خوب نبود یک شام مفصل پختم
اما باز یک حس عصبی ودعوا گونه در من بود ک هنوزم اروم نشدم
در اون جمع خاطرات گذشته در من مرور شد
وبعدش اومدم یک دوست قدیمی ک باهم درس میخوندیم ومن دوستش داشتم پیام زد
وتموم دوستای من شاغل شدن جز چن تایی ک در شهر بزرگ زندگی میکردیم
من خیلی خوشحال شدم بر ای موفقیتش برای اینک شغل داره جواب زحمتهاشو
گرفته اما
نجواهای ک مربوط ب گذشته بود ک تو کار پیدا نکردی
دوستات کار دارن
واینها شروع شد و حس منو بد کرد ب طوری احساس
پوچی وناراحتی دارم
ابن همزمانی ها امروز منو خسته کردن
در حالی ک چن بار گفتم فریبا خدا ازتو نگرفته ب اون بده
اما هنوزم اروم نشدم
خاطرات گذشته وناکامی های اون باعث شد امروز بعد مدتها حسم بد بشه شاید باورتون نشه با اینک من جسمم در عذاب بود اما ذهنم اروم بود
اما امروز ذهن ناارام من باعث شد من افسوس بخورم احساس گناه کنم نسبت ب خودم
اما من میدونم ک خدا برای من کافی است
خدا خیلی مهربونه
من گذشتگانمو میبخشم وارزو میکنم اونهام رها شن
منم میبخشم من تموم تلاشمو میکنم درمواجحه با افراد گذشتشون جلو چشمم نیاد
بلکه الان ببینم و ب خودم بگم اون بنده خداست اون جایز الخطاست همونطوری ک من خطا کردم
و ببخشم و نگرشمو در موردش تغییر بدم بدون گذشته فیلم تکرار گذشته رو قطع کنم
و خودمو ببخشم بر ای حس گناهی ک در درونمه برای گذشته برای ناکامی هام برای تلاشهایی ک خیلی ارزشمند بودن اما من الان بی ارزشش میدونم
من میدونم خدایی هس ک منو میتونه در راستای رسیدن ب خواستم قرابده
وقتی بارون میباره خدا نمیگه ببار روی این نفر و روی فریبا نبار ن
خدا خالصانه در نعمتهاش بروی من بازه این منم ک نرفتم سراغش ازراه درستش
من میتونم موفق باشم
فریبا تو مخلوق خدایی
تو خدارو دادی
به نام خدا
وقت بخیر عزیزان
درک این مطلب که برای همسو شدن با قدرت اراده خداوند باید با قدرت اراده ای که در وجود انسانها در جریان است هماهنگ شویم به ما کمک می کند تا قدم های محکم و موثری در جهت خلق ارزوهای خود و گسترش و رشد و شکوفایی در زندگی و تجربه کنیم.
یک دست صدا ندارد.
اینو دیگه همه می دونیم از بچگی شنیدیم که براینکه کاری و راحتتر انجام بدیم باید با هم متحد بشیم ….
بعضی ها فکر می کنن معنویت یا زندگی کردن با خدا به مفهوم جدا شدن از جامعه و دور شدن از انسانهاست در حالی که همه پیامبران در میان مردم زندگی می کردن.
اتفآقا پریروز که دوستم دعوت کرد منو برای دیروز صبحونه همش توی دلم شک داشتم که برم نرم چیکار کنم ولی بعد از پیاده روی کردنم به ذهنم اومد که برم دیگه نمی شه آدم هیج جا نره باید در ارتباط باشه ولی رفتم و ساعاتی هم لذت بردم ولی خیلی در بحث ها شرکت نکردم .
برای همسو شدن با خدا باید جدایی و جدا شدن و حذف کنید . نمی دونم منم دیروز همین فکر رو کردم گفتم نمی شه چون این دوستم ما با هم رفت و آمد می کنیم ولی خوب کسای دیگه من نمی خوام قضاوت کنم با اونها رفت و آمد نداریم ولی خوب خیلی جاها می ببینمشون دیگه. بوسیله این دوستم و…
بعد هم گفتم خوب من با حس مهربونی الان اینجا باید مواجه بشم و او نو در خودم تقویت کنم حرف زدم با همه خوش و بش کردم خلاصه .
این جمله خیلی سنگینه شاید برای من که می گه تا زمانی که با دیگران ارتباط نداشته باشید و از آنها حمایت و پشتیبانی نکنید خواسته هایتان همه نقش بر آب خواهند شد.
حالا در فایلهای پیش یادمه گفته شد که تنهایی هم همسو شدن با خداست اونهایی که می تونن از تنهاییشون لذت ببرن و کارهای که می خوان بکنن…
خوب من این وقت بعد از ظهرم که دست خودمه و تنهام و خیلی دوست دارم. و حالا ارتباط با دیگران من کلا خیلی از اول اهل رفت و آمد نبودم شاید هم بودم ولی بعدا همسرم خیلی اهل معاشرت نیست کم کم قطع شده ولی خیلی دوست دارم با دیگران ارتباط داشته باشم حالا نه حتما مهمونی کنم بیان خونمون بریم خونه و این چیزها ولی با یک سری من ارتباط دارم و حمایتشون هم می کنم ولی شما گفتین برای کسی احساس دل سوزی نکنیم انرژیش پایینه من یه ذره من الان توی این مورد گیجم.
دوست دارم با اونهایی که چیزهای مشترک داریم در ارتباط باشم ولی این هم سخته .
ارتباط ما با قدرت اراده خداوند
چگونگی ارتباط ما با خدا در دنیا اهمیت زیادی دارد و این ارتباط تحت تاثیر نحوه نگرش ما درباره انسانهاست.
چگونگی نگرش شما درباره انسانها در حقیقت نگرش شما نسبت به خودتان را شکل می دهد و نگرش شما درباره خودتان واکنش قدرت اراده خداوند در مدیریت پیرامون شما را مشخص می کند.در واقع این شما هستید که با نگرش خود به خداوند می گین دنیای پیرامون را چگونه طراحی و مدیریت کنه و سرنوشت ما رو رقم بزنه .
خیلی جالبه استاد این نوشته ها رو من امروز دارم می خونم ولی دیروز یه جورایی نه به این شکل ولی به همین مفهوم در ذهن من تداعی شده بود.وقتی از دیگران انتقاد می کنید ،انتقاد کردن ریشه در ترس از موقعیت و شرایط دیگران دارداین نگرش به شما آسیب می رسونه و شما رو با لحظه ای که انسانها در حال انتشار انرژی های ضعیف هستن همزمان می کنه . در حالی که ممکنه همیشه هم اینطور نباشن ولی شما چون انتظارتون از اونها اینطور بوده این انتظارهاتون و همزمان می کنه با شما
سیستم مدیریت قدرت اراده خداوند به این شکل عمل می کند که انسانها را در لحظه انتشار انرژی های مشابه با هم همزمان می کند یعنی اگر من با افکار و نگرش خود انرژی های ضعیف و منتشر کنم در لحظاتی با انسانهای دیگر مواجه می شوم که در حال انتشار همان فکر و نگرش با انرژی ضعیف هستن.
برای تغییر همزمانی خود با انسانها باید از تغییر نگرش خود نسبت به انسانها شروع کنیم. البته نه همیشه ولی من بیشتر به دنبال نکات خوب انسانها هستم بالاخره هرکسی یه ویژگی خوبی داره اونو می بینم .دقیقا دیروز که رفتم مهمونی همین حس و داشتم که انگار دفعه اولیه که بعضی از افراد و می بینم و نمی خواستم چیزهای دیگه یادم بیاد.
و دیروز حرفی زده شد در رابطه به صاحب مغازه بداخلاق که دوستم می گفت دیگه نمی ره خرید کنه چون صاحبش بد اخلاقه حالا اگه اینجوری نگاه کنیم که بد اخلاق بودن و از ذهنمون پاک کنیم و اونو انسانی ببینیم که بخشی از قدرت اراده الهی را درون خود دارد و تحت فرمان و مدیریت قدرت اراده خداون زندگی می کنه هر بار که این افکار ترس و. در ذهن میاد دیگه ادامه ندیم و با فکر کردن به خوب بودن او و بنده خدا بودنش احساس خود و نسبت به اون تغییر بدیم .منم اون موقع که داروخونه کار می کردم خیلی فکر می کردم یه وقتا مردم رفتار نامناسبی داشتن دیدم و تغییر می دادم خودمو جای اونها می زاشتم می گفتم عیبی نداره یه وقتها منیجرم میامد می گفت عیبی نداره تو برو من رسیدگی می کنم می گفتم مهم نیست بالاخره هر کی یه مشکلی داره تو اون لحظه حالش خوب نبوده .
به اندازه ای که با این نیرو همسو شوید مقدار بیشتری از انرژی متعالی درون شما آزاد می شود و در هماهنگی بیشتری با او قرار می گیرید.و افکار و نگرش شما تبدیل به آهن ربایی قوی برای جذب انرژی های قدرتمند الهی به شکل نعمت و سلامتی ،،،، در زندگی می شوید.
همه جا اسمون آبیه . فرقی نداره اگه نگرشمون عوض نشه به محل زندگی و شغل و … هیچی ارتباط نداره
با سلام
وقتی نوشته های باورساز را می خوانم سلول های تاریک ذهنم یکی یکی روشن می شوند و هر بار آگاهی های جدید دریچه ای روشن به رویم باز می کند و احساس می کنم یک قدم مثبت دیگه در راستای اراده الهی در حال برداشتن است همین قدم های به ظاهر کوچک می تواند مرا راحت تر به سوی هدفی که برای خودم انتخاب کردم برساند.
یک دست صدا ندارد من هم بارها این ضرب المثل را شنیدم و دقیقا همین طوره که فرمودید ما برای تحقق رویاهای خود نیاز به ارتباط با دیگران داریم.
اگه در کلاس درس من هیچ شاگردی نباشه من نمی تونم کاری انجام بدم یا تدریسی داشته باشم.
اگه آرایشگاهی مشتری نداشته باشه نمی تونه پیشرفتی در کارش داشته باشه. اگه یه نقاشی نتونه اثر هنریشو با دیگران به اشتراک بزاره در هنرش به پیشرفت نمی رسه. همه ی ما برای رسیدن به هدف و رسالت مون نیاز به ارتباط با دیگران داریم.
در مورد تغییر نگرش نسبت به دیگران هم برای خود من خیلی مواقع اتفاقاتی رخ داده که الان بهتر متوجه میشم علتش چی بوده ولی اونموقع نمی دونستم که همه چی به نوع نگرش خودم بستگی داره مثلا در برخورد با همسر و یا همکار و حتی بعضی از فامیل و… گاهی پیش میومد که همیشه در بدترین و ضعیف ترین حالت انرژی آنها باهاشون روبرو می شدم یعنی همزمانی من و آن ها در بدترین زمان ممکن اتفاق می افتاد.
این در واقع سیستم مدیریت اراده خدا بوده که من در آن لحظه در حال انتشار انرژی مشابه با اونا بودم
و با افکار و نگرش خودم انرژی های ضعیف را منتشر می کردم و در همان مدار قرار می گرفتم.
وقتی در ذهنم دوست یا همکار یا حتی همسر خودمو فردی عصبانی، لجوج و … می دیدم شرایط طوری پیش می رفت که وقتی آنها در حال انتشار همین انرژی بودن من باهاشون برخورد داشتم
پس برای تغییر همزمانی خود با آدمای اطرافم باید از تغییر نگرش خودم نسبت به اونا شروع کنم.
باید تمام ویژگی های اخلاقی بد و منفی که از دیگران در ذهنم دارم را کنار بگذارم وهمه را فراموش کنم اونا را انسان هایی ببینیم که بخشی از قدرت اراده الهی را درون خود دارند و تحت فرمان و مدیریت قدرت اراده خداوند زندگی می کنند و این گونه در مسیر اراده الهی قرار بگیرم و همیشه در لحظاتی با آنها روبرو شوم که در حال انرژی مثبت و عالی هستند.
سلام استاد من اینجا هستم در گوشه خلوت ساعت نزدیک یازده شب و اخرین روز شهریور و من در شمالی ترین نقطه کشورم اینجا خنک و خیس و بارانی و مه الود و بخاری روشن من اینجا هستم و نوشته های باور ساز میخونم
استاد خدا خیلی بنده هاش دوست داره خیلی و من به خاطر همین بنده های خدا رو دوست دادم در هر نوع و پوشش و فرهنگی که باشن خدا رهاشون نمیکنه بزرگترین ثواب خدمت به خلق عاشق مردمم چون خدا عاشقشون این همه نفاق و جدایی بین انسانها همسو با اراده الهی نیست همسو با اراده شیطان همسو با سیاست های کثیف دولتمردان یک جا شنیده بودم وقتی امام زمان ظهور کنند تمام مرزها برداشته میشود و دنیا یکپارچه میشود وای چه عالی فکر کنیم وارد یک سیاره شیم که از چندین کشور تشکیل شده و ادم فضایی ها با هم دشمن هستن چه قدر اون کشور ضعیف
سلام .من نسبت به مادرم احساس بدی دارم از بچگی من در خانه مثل یک مادر بچه داری براش میکردم و مواظب بقیه خواهر ها و برادر هایم بودم غذا میپختم جارو میزدم ظرف می شستم وغیره .وبالاخره بزرگ شدم و ازدواج کردم .هروقت جایی میخواستم برم ویا کاری میخواستم بکنم باید از اون غایم میکردم چون عکس العمل بدی با من داشت .تا اینکه برادرهایم بزرگ شدند و شروع به حسادت نسبت به همسرم میکردند با اینکه همسر من مرد خیر خواهی بود و هرکاری مادرم داشت براش انجام میداد وبالاخره روزگار عوض شد و برادر کوچیکه روی مادر م تسلط پیدا کرد وخدا میداند که چه تهمت ها و حرف های دروغ برای همسرم ومن در آوردند .این قصه سر دراز دارد که دراین زمان مادرم چقدر بدبخت شده تمام مال واموال و خونه اش را برادر کوچیک خورد و رفت و الان مستاجر وبدون خرجی مونده .حالا من اینا چرا گفتم .من با مدتهاست سعی میکنم مادرم را ببخشم و حتی کمک هم میکنم .ولی نمیدونم که ته دلم از دستش ناراحت هستم الان با خوندن این درس استاد که میفرمایندنگرشمان را با ید عوض کنیم وبا قدرت واراده خداوند همسو شویم این نیروی قدرتمند الهی برکت و نعمت وانرژیهای مثبت الهی را باخود داردومارا در رسیدن به خواسته هایمان کمک و هدایت میکند پس من هم باید تنفر و ناراحتی از مادرم را کنار بگذارم وبا عشق و محبت الهی ازته دلم با او باشم من خودم عاشق مهربانی و راستی و درستی هستم و امیدوارم هرچه زودتر در جهت اراده خداوندی همسو شوم