در قسمت قبل درباره مهمترین عامل زندگی یعنی “هدفمند بودن” توضیح داده شد. در ادامه این موضوع درباره استفاده از الهامات قدرت اراده خداوند جهت حرکت در مسیر هدف توضیح داده می شود.
الهامات یا هدایت الهی چیست
آنچه به صورت ندایی خاموش از درون خود می شنوید همان الهامات یا هدایت الهی است که در لحظه به شما می گوید: چگونه فکر کنید، چگونه انتخاب کنید و حتی چه تصمیمی بگیرید.
از ویژگی های هدایت الهی این است که یک بار گفته می شود و با اینکه تکرار یا اصرار نمی شود که به آن عمل کنید، اما تمایل دارید که بر اساس آنچه احساس می کنید باید انجام دهید عمل کنید.
حتما بارها در زندگی این موضوع را تجربه کرده اید که با خود یا به دیگران گفته اید که: همون موقع یه حسی بهم گفت این کار رو بکنم ولی من گوش نکردم.
اگر به آنچه به شما گفته شده ولی عمل نکرده اید و بعدا که نتیجه کار مشخص شده است به یاد آورده اید که قبلا به شما گفته شد که چه تصمیمی بگیرید، توجه کنید به خوبی نوع هدایت و الهامات الهی را درک می کنید.
قلب شما، مکانی است که خداوند در آن حضور دارد. خداوندی که به آنچه شما نمی بینید و نمی دانید احاطه و تسلط دارد. او می داند که نتیجه ای که شما انتظار رخ دادن یا تجربه کردنش را دارید از طریق اتخاذ چه تصمیمی به دست می آید و در لحظه به لحظه زندگی به شما می گوید که چگونه عمل کنید.
اما نجواهای ذهنی که توسط قدرت اراده شخصی همواره در ذهن ما در حال مرور شدن هستند، مانع از تمرکز ما بر ندا یا الهام الهی می شوند.
در نوشته های باورساز سعی شده است با توضیح و تشریح خداوند و نقش او در جهان و زندگی فردی شما از میزان قدرت و شدت نجواهای ذهنی کم کرده و فرصت شنیدن و عمل کردن به الهامات الهی مهیا شود.
این کار یک شبه و یک هفته ای ممکن نیست و نیاز به استمرار و تکرار آگاهی هایی دارد که باعث گسترش آرامش و اطمینان از حمایت قدرت اراده خداوند در ذهن و قلب شما شود.
چگونه به صورت هدفمند زندگی کنیم
- قدم اول: ابتدا تصمیم قاطع بگیرد که هدفمند زندگی کنید.
شاید این سوال در ذهن شما ایجاد شود که اگر من نمی دانم هدفم در زندگی چیست، چگونه هدفمند زندگی کنم؟
هدفمند زندگی کردن شامل دو بخش است: 1- هدف داشتن 2- زندگی کردن
شاید هدفتان از زندگی کردن را ندانید یا حتی برایتان مشخص نباشد به چه چیزی در زندگی علاقه دارید. با این حال از شناسایی بخش اول که هدف داشتن است محروم هستید.
اما در هر شرایطی بخش دوم که زندگی کردن است را در اختیار دارد. برای داشتن زندگی هدفمند حتی اگر هدف ندارید می توانید از زندگی کردن شروع کنید.
هر روز سعی کنید از آنچه هستید و در اختیار دارید بهتر استفاده کنید و لذت بیشتری از زنده بودن و زندگی کردن ببرید.
این اولین قدم عملی برای همسو شدن با قدرت اراده خداوند جهت داشتن زندگی هدفمند است.
شما زندگی کنید و اجازه دهید جهان به جزئیات زندگی شما رسیدگی کند.
مشخص کردن هدف شما از زندگی یکی از جزئیات زندگی است که جهان هستی به خوبی از آن اطلاع دارد و اگر شما علاقمند و مشتاق زندگی کردن باشید آن را برای شما واضح خواهد کرد.
برای بهتر زندگی کردن می توانید هرآنچه در قلب خود دارید را ابراز کنید.
شاید خانه دار باشید، سعی کنید از ندای قلب خود برای استفاده بهتر از فضای خانه یا ایجاد فضایی زیباتر با همان وسایلی که دارید استفاده کنید.
شاید به نقاشی علاقه داشته باشید، از ندای قلب خود برای کشیدن هرآنچه احساس می کنید دوست دارید بکشید به هر شکلی که مورد علاقه شخصی تان است استفاده کنید.
شاید کارمند باشید، سعی کنید از ندای قلب خود برای ارائه خدمت بهتر و همچنین ایجاد فضای زیباتر در محل کار خود استفاده کنید.
در هر شرایطی که باشید می توانید از ندای قلب خود برای بهتر زندگی کردن و تغییر شرایط و کمک به بهبود شرایط جهان هستی استفاده کنید.
فضای خانه یا محل کار شما بخشی از جهان هستی است، بهبود محل در اختیار شما کمک به بهبود جهان هستی است.
تصور نکنید که رسیدگی به وضعیت گرسنگان منطقه ای خاص یا نجات گونه ای از حیوانات یا تلاش برای جلوگیری از خشک شدن یک دریاچه کمک به بهبود جهان هستی است. در هر فضایی که حضور دارید، آنجا بخشی از جهان هستی است. برای بهبود فضای اطراف خود اقدام کنید.
- قدم دوم: احساس خود را تغیر دهید
بسیاری از ما آرزوهایی داریم و تصور می کنیم که اگر آرزوهایمان محقق شود، شرایط زندگی ما دگرگون خواهد شد و آن زمان است که احساس خوشبختی خواهیم کرد.
از آنجا که “احساس” شما در لحظه حال تعیین کننده سرنوشت و آینده شما خواهد بود بنابراین ماندن در احساس بد بخاطر شرایط فعلی و پافشاری بر آرزو کردن و اصرار به خداوند برای تحقق آنها نتیجه ای در برنخواهد داشت.
اگر می خواهید آرزوهای شما به واقعیت تبدیل شود باید احساس خود را در جهت همسو شدن با آرزوهای خود تغییر دهید.
شاید آرزوی شما این باشد که مالک یک واحد آپارتمانی شوید تا زندگی راحت تر و بی دغدغه ای داشته باشید.
اگر می خواهید احساس خود را همسو با خواسته یا آرزوی خود قرار دهید باید سعی کنید احساسی که در زمان صاحب خانه شدن خواهید داشت را از همین الان که مستاجر یا در هر شرایطی هستید در خود ایجاد کنید.
از خود سوال کنید اگر صاحب خانه شوم، چه احساسی خواهم داشت؟ با چه احساسی زندگی خواهم کرد؟ با چه احساسی به امورات خانه و زندگی رسیدگی خواهم کرد؟
با همان احساس زندگی کنید.
زمانی که در کسب و کار ابزار و یراق مشغول به کار بودم و از اوضاع و شرایط کسب و کارم راضی نبودم همین سوال را از خودم پرسیدم: اگر فروش مغازه من ده برابر شوده چه احساسی خواهم داشت؟ چگونه فعالیت خواهم کرد؟ چه برخوردی با مشتری خواهم داشت.
با خودم فکر کردم که اگر فروش مغازه من ده برابر شود در چه شرایط احساسی خواهم بود و داشتن فروش ده برابر چه تاثیری در روند فعالیت من در کسب و کارم خواهد داشت.
برخی از مواردی که یادداشت کردم به این شرح بود:
1- احساس امیدواری می کنم و شور و شوق من برای ادامه کسب و کارم بیشتر می شود.
2- هر روز به نظافت مغازه اهمیت داده و سعی می کنم فضای کسب و کارم را زیباتر کنم.
3- سعی می کنم اجناس بیشتری را به لیست اجناسم اضافه کنم.
4- در برخورد با مشتری ها صبر و احترام بیشتری از خود نشان می دهم.
موارد زیادی را یادداشت کردم و سعی کردن در همان شرایطی که بودم با احساس شرایطی که دوست داشتم تجربه کنم کسب و کارم را ادامه دهم.
هر روز با لباس های تمیز و مرتب سر کار حاظر می شدم.
هر روز نظافت و مرتب کردن تعدادی از قفسه ها را انجام می دادم.
به دنبال پیدا کردن روش هایی برای اضافه کردن اجناس به لیست اجناس بودم
و خلاصه احساس و عملکرد خودم رو تغییر دادم و پس از مدتی روش جدید به عادت من تبدیل شد و به مرور شرایط کسب و کار من به صورت واقعی تغییر کرد.
در واقع قبل از تغییر فیزیکی و واقعی شرایط کسب و کارم من از نظر احساسی شرایط خودم را تغییر داده و همچنین هر کاری که دستم بر می آمد را انجام می دادم و افزایش فروش و مشتری را به خدا واگذار کردم.
برای رشد و گسترش زندگی باید پایان کار را در نظر بگیرید و با احساسی که در پایان کار خواهید داشت مراحل کار و زندگی روزمره را سپری کنید.
به این شکل قطعا به هدف خود خواهید رسید چون شما وظایف سمت خودتان را به خوبی انجام داده اید و اگر مطمئن باشید که خداوند نیز وظایف سمت خودش را به خوبی انجام می دهد، بدون هیچ شک و تردیدی به آرزو و رویاهای خود می رسید.
در واقع فردی که این طریق نگرش و عملکرد را باور می کند، از همان روزهای اول که شروع به تغییر احساس و عملکردش می کند آروزی خود را برآورده شدن می بیند و به همین دلیل با خیالی راحت و مطمئن در مسیر موفقیت حرکت می کند.
وقتی پایان کار را در نظر می گیرید و هرچیزی که نیاز است را انجام می دهید، قدرت اراده خداوند نیز در جهت همکاری با شما حرکت خود را آغاز می کند تا شما را به نتیجه اعتقاد راسختان برساند.
دقت کنید:
خداوند شرایطی را فراهم می کند تا شما را به نتیجه اعتقاد راسختان برساند نه اینکه در زندگی شما معجزه کند و شما را به آنچه که فکرش را نمی کردید برساند.
وقتی هدف بزرگی به شما الهام می شود هرچیزی در جهان، همکاریش را با شما آغاز خواهد کرد. به اندازه ای که همسو با قدرت اراده خداوند باشید، ایده ها و الهامات الهی را واضح تر دریافت می کنید.
البته این به آن معنی نیست که صدای خداوند ضعیف یا قوی می شود، بلکه به معنای افزایش توجه شما به ندای درونتان است.
وقتی وحی و الهامی را احساس می کنید، آن اقداماتی که خطرناک به نظر می رسند، شما را به قدم گذاشتن در مسیری دعوت می کنند که احساس می کنید مجبورید آن را پیگیری کنید. این اجبار از طریق افزایش تمایل یا اطمینان از نتیجه در شما ظاهر می شود.
در این مرحله اگر بر ترس های خود که زمزمه قدرت اراده شخصی تان است توجه نکنید و شجاعت قدم برداشتن در مسیر الهام و احساس خود را داشته باشید، از خطرها عبور می کنید و به مسیر سعادت و برکتی هدایت می شوید که هرگز تصور تجربه کردن آن را نداشته اید.
عبور از این مرحله نیاز به عشق و همسو شدن با قدرت اراده خداوند دارد. اگر عشق را احساس نکنید، حقیقت را هم احساس نخواهید کرد و در این صورت وحی و الهام الهی در حالی که همواره به شما گفته می شود را نخواهید شنید.
زمانی که تصمیم گرفتم از موضوعات مرتبط با قانون جذب و موفقیت فردی برای لاغر شدن استفاده کنم، هرگز نمی دانستم چه نتیجه ای کسب خواهم کرد، بنابراین به نیت راه اندازی این سایت یا ارائه آموزش لاغری با ذهن اقدام به قدم گذاشتن در این مسیر نکردم چون هیچ نتیجه و تجربه ای در این باره نداشتم.
پس از مدت ها سعی و استمرار در برنامه ریزی مجدد ذهن برای لاغر شدن نتایج اولیه در من ظاهر شد و آنجا تازه شور و هیجان من برای ادامه دادن و رسیدن به شرایط جسمی بهتر، افزایش پیدا کرد.
مدتی بعد، زمانی که مقدار زیادی از اضافه وزن من کم شده بود، تغییرات من مورد توجه اطرافیانم قرار گرفت و به شکل معجزه واری من در مسیر آموزش لاغری با ذهن قرار گرفتم.
یک سال بعد، به طور واضح احساس کردم که برای گسترش لاغری با ذهن باید شغل ابزار و یراق را رها کرده و با تمرکز و تمام توان به موضوع لاغر با ذهن بپردازم.
این الهام و وحی در شرایطی بود که هیچ تضمینی برای موفقیت در این مسیر وجود نداشت اما احساس می کردم باید این کار را انجام دهم.
تصمیم بسیار سخت و ترس آوری بود که کسب و کار چندین ساله خودم را رها کرده و مشغول کسب و کاری شوم که هیچ نشانه ای از موفقیت در آن وجود ندارد و حتی هیچ نمونه مشابه که از طریق آموزش لاغری با ذهن به موفقیت رسیده باشد وجود نداشت.
اینجا نقطه حساس و سرنوشت ساز است. افرادی که به ندای درونی خود گوش داده و قدم در راهی که نتیجه آن نامشخص است می گذارند، پاداش دریافت می کنند.
تصمیم گرفتم به ندای قلبم عمل کرده و شغل ابزار و یراق را رها کرده و مشغول آموزش لاغری با ذهن شوم.
پس از آن، من فقط سعی کردم با احساس رسیدن به موفقیت، در مسیر آموزش لاغری با ذهن حرکت کنم.
مدت ها بدون اینکه فردی نتیجه گرفته باشد یا برای من سود مالی داشته باشد در این مسیر حرکت کردم و با عشق، افرادی که به سمت من هدایت می شدند را برای رهایی از چاقی همراهی می کردم.
رفته رفته، آموزش های لاغری با ذهن گسترده شد و امروزه نه تنها در ایران بلکه در بسیاری از کشورهای دنیا، فارسی زبانان نه تنها برای رهایی از چاقی بلکه برای ایجاد تغییر در تمام جنبه های زندگی و رسیدن به خوشبختی از مطالب آموزشی سایت تناسب فکری استفاده می کنند.
در این چند ساله من فقط سعی کردم آنچه از من ساخته است را به بهترین شکل انجام دهم و نتیجه کار را به خداوند واگذار کنم.
موفقیت سایت تناسب فکری و تجربه من در خلق شرایطی که در زندگی ام وجود نداشت و امروز در حال تجربه کردن آن هستم نمونه واضح از عمل کردن به الهامات و ایده هایی است که آن روز که به من گفته می شد عمل کردن به آن دیوانگی محض بود و بسیاری مرا بخاطر تصمیمم برای رها کردن شغل ابزار و یراق سرزنش می کردند.
اما امروز نیتجه آن اقدام شجاعانه کاملا واضح و مشخص است.
وقتی کاری را که دیگر به من احساس خوبی نمی داد رها کردم، تمام موضوعاتی که نگران آنها بودم به شیوه ای باورنکردنی برطرف شدند. به مدت چند ماه بدون هیچگونه درآمدی عاشقانه سعی می کردم آنچه باعث لاغر شدن من شده است را با دیگران به اشتراک بگذارم.
افرادی که از سال 94 و از طریق گروه های تلگرام با من آشنا هستند می دانند که عشق و علاقه من به آموزش دادن و گسترش لاغری با ذهن در آن سال ها به همین شکلی بود که امروز در سایت تناسب فکری با این همه نتایج عالی در حال انجام آن هستم.
من در آن روزهایی که آموزش لاغری با ذهن هیچ آورده مالی نداشت هم با عشق و علاقه آن را انجام می دادم و همیشه به فکر بهتر کردن ارائه آموزش ها و محتوای آموزشی بودم.
همان کاری که اکنون هر روز در حال انجام آن هستم.
وقتی شما با تمام وجود در مسیر الهامات خود حرکت میکنید، جهان نیز به جزئیات امور رسیدگی می کند، چرا که شما به آنچه انجام می دهید عشق می ورزید و این کاملا طبیعی است که جهان هم در پاسخ به شما عشق را وارد زندگی تان می کند.
عشق ورزیدن به انجام هر خدمتی که احساس بهتری در جهان ایجاد کند، در نهایت به شکل مادی (پول و ثروت) به سمت شما جریان می یابد و وارد زندگی تان می شود.
آگاهی های خود را با ایمان و اعتقاد راسخ به این که معنویت از شما حمایت خواهد کرد پیوند دهید و از قدرت اراده خداوند که در جهت هدایت و حمایت شما در مسیر هدفتان در حال فعالیت است سپاسگزاری کنید.
در قسمت بعد درباره نحوه به واقعیت تبدیل کردن اهداف با استفاده از قوانین قدرت اراده خداوند توضیح داده خواهد شد.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.41 از 29 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلااام و درود ب فرمانروا، خداوندگاااار هدایتگرم.
سلام ب استاد عزیز و دوستانم
در زمانهای دور وقتی در قرآن ب کلمه هدایت میرسیدم.(که ما هر که را بخواهیم هدایت میکنیم و هر که را بخواهیم گمراه)
تضاد پیدا کردم که خداوند هر که را دوست دارد هدایت میکند ، پس من از گمراهان هستم..و روزی یادم هست که این را فریاد کشیدم ..
خدارو شکر که در کلاسها دقیقا این موضوع
را مستر کلاس باز کرد برایمان) که طبق درخواست تو ،خداوند هدایت میفرسته،اگر راه درست بخواهی هدایت میشوی ب راه رستگران، و اگر راه نادرست را مشتاق باشی
هدایت میشوی ب راه گمراهان و غضب شدگان)
من اکنون یاد گرفتم هرروز و ساعت و لحظه،از خدایم هدایت راه صحیح ،راه خوبانش را طلب کنم،راه کسانی که ب آنها نعمت و برکت،فزونی و سلامتی،راه وصل شدن ب خودش را بدهد.
از آنجا بارها الهامات خداوند برایم باز شد ،بارها با گفتن یک کلمه پشت سر هم از خواب بیدار شدم مثل عشششق ،عشششق.
تغییر،تغییر.خدایا سپاسگزارم.
بارها راه صحیح را خداوند ب من واضح در گوشم زمزمه کرد ،حتی برای اسباب کشی و جا ب جا شدنم .شکرت
در گذشته هر کاری میکردم در نارضایتی و ناراحتی بود.
اکنون حتی ب خودم تلنگر میزنم که جارو کردن خانه برایم عبادت است ..
وقتی پسرم خسته از دانشگاه و محل کارش میآید و میگوید..آخ مامان غذات جان میده ..غذات محشره کبری است .
اشتیاق من ب بهتر و با کیفیت کردن غذایم
بیشتر میشه و ب من انگیزه میده تا با عششق الهی سفره را پهن کنم..
احساس خوب داشتن ب کوچکترین ،و اهمیت دادن ب آن ،عشق ورزیدن،بازتابش
اول ب خودت و خانه و خانوادت و بعد ب
جهان هستی بر میگرده. و جهان دوباره عشق و ب خودم بر میگرداند..این قانونه)
اما چیزی که خیلی مهم و جواب گوست.
استمرار و اشتیاق من است.آسان کردن کارها در ذهنم و انجام رساندن آن است .
تکیه ب نیروی خداوند و امید داشتن و اعتماد ب خداوند است،همه اینها نشانه سپاسگزاری از خداوند و همسو شدن با نگاه
والای اوست،ما اگر کارهایمان را با عشق همانند عشق خداوند ،انجام دهیم و در همه حال با عشق الهی همسو شویم و در مسیر اراده خداوند قرار میگیریم و هدایت و الهاماتش برایمان سرازیر میشود، که خداوند جهان و زمین و زمانش را فقط بخاطر عشششق آفرید.فقط عشق را در وجود اشرف مخلوقاتش قرار گذاشت ،باشد که من در روز مجادله سربلند بیرون بیایم.
من ب دستان خدا خیره شدم،معجزه کرد.
به نام خدای مهربان
با سلام خدمت استاد بزرگوارم
هدف در زندگی خیلی قشنگه بهت انید میده بهت آرامش میده هر روز صبح به امید آن هدف از خواب بیدار میشی و انگار وقت کم داری برای انجام دادن کارات
خیلی ها را میبینم هدفی ندارن وقتی پیششون میشینم فقط از مردم حرف میزنن بارها با خودم گفتم اینا هر روز که از خواب پا میشن فقط زنده هستن یه ریز هم در حال گله و شکایت هستن ،
از قبل از وارد شدن به این سایت هدف داشتم ولی دنبالش بودم خیلی راهها رفتم و نشد ولی بالاخره به نجوای ذهنم که با اراده خداوند همسو بود گوش کردم و الان اینجا هستم
و هر روز صبح به امید به نتیجه رسیدنم از خواب بیدار میشم خدا شاهده وقت کم میارم اینقدر میرم تو سایت و مطالعه میکنم سر کار کمتر با همکارام حرف میزنم سعی میکنم اهدافم رو دنبال کنم خدایا شکرت به خاطر پیدا کردن هدفم و پیدا کردن مسیر زیبایش
با سلام به نام الله یکتا
الهامات یا هدایت الهی چیست آنچه به صورت ندایی خاموش از درون خود می شنوید همان الهامات یا هدایت الهی است که در لحظه بهشما می گوید: چگونه فکر کنید، چگونه انتخاب کنید و حتی چه تصمیمی بگیرید.
چگونه به صورت هدفمند زندگی کنیم تصمیم قاطع بگیرد که هدفمند زندگی کنید. هدفمند زندگی کردن شامل دو بخش است: 1- هدفداشتن 2- زندگی کردن
هدف داشتن که حتی اگه خودتون هدفی در زندگی ندارید برگردید به هدف خلق شما توسط خداوند که قطعا بیهوده و بی دلیل نبوده
زندگی کردن هم که فقط کافی با احساس خوب رسیدن به خواسته ها و ذوق و شوق زندگی کنید هر روز سعی کنید از آنچه هستید و دراختیار دارید بهتر استفاده کنید و لذت بیشتری از زنده بودن و زندگی کردن ببرید.از ندای قلب خود همواره برای بهتر کردن هر چیز و هرجا و هر عمل استفاده کنید
احساس خود را تغیر دهید اگر می خواهید آرزوهای شما به واقعیت تبدیل شود باید احساس خود را در جهت همسو شدن با آرزوهایخود تغییر دهید. اگر می خواهید احساس خود را همسو با خواسته یا آرزوی خود قرار دهید باید سعی کنید احساسی که در زمانرسیدن به خواسته دارید را در حال حاظر در خود ایجاد کنیدو با همان احساس زندگی کنید.
سلام استاد صبح شما بخیر و شادی
الهامات یا هدایت الهی چیست ؟ آنچه به صورت ندایی خاموش ازدرون خود میشنوید همان الهامات الهی است فقط یکبار به شما گفته میشود اصلا اصراری برای انجام دادن یا ندادن آن کاررا ندارد چقدر جالب بارها درخودم این صدارا شنیده بودم و الان که فکر میکنم میبینم هرموقع به آن گوش دادم احساس من بسیار خوب بود و موفقیت دران بسیار زیاد بود بیشتر هنگام خرید اگر ندایی گفت بخرم حتما میخرم چون بعدها پشیمان میشوم و افسوس میخورم
چگونه به صورت هدفمند زندگی کنیم ؟
قدم اول : ابتدا باید تصمیم قاطع بگیریم که میخواهیم به صورت هدفمند درزندگی زندگی کنیم که شامل 2قسمت است
1- هدف داشتن 2- زندگی کردن
اگر درزندگی هدف ندارید حداقل میتوانید از زندگی بهتر کردن شروع کنید تا اولین قدم برای همسو شدن با قدرت خداوند برای زندگی هدفمند استفاده کنید
برای بهتر زندگی کردن میتوانید از ندای قلبتان استفاده کنید و محیط و احساس خود را هرروز بهتر کنید چون ما هرکجا زندگی کنیم بخشی از جهان هستی است پس برای بهبود آن تلاش کنید
قدم دوم : احساس خود را تغییر دهید
اگر میخواهید آرزوهای شما تحقق یابد باید احساس خود را جهت همسو شدن با خداوند و تحقق آرزوها ی خود تغییر دهید
مثلا من اگر خواسته باشم درمحیط کارم ارتقاء پیدا کنم
1- احساس امیدواری داشته باشم که شرایط به نفع من تغییر خواهد کرد و این فکر به من آرامش میدهد
2- هرروز برای آمدن به محل کار شوق و ذوق بیشتری داشته باشم و سعی کنم هرروز چیزهای جدیدی را یاد بگیرم و مهارت خود را زیاد کنم
3- با برخورد با همکاران و ارباب رجوع صبر و احترام بیشتری را ازخود نشان دهم
4- هرروز اتاقم را تمیز کنم چون تمیزی باعث آرامش فکری و ذهنی میشود
5- هرروز اگر توانستم محیط کاری خود را کمی تغییر بدهم تا شادتر باشم مثلا گلدان بیاورم – محل کامپیوتر خود را تغییر دهم و…
6- به دنبال روشهایی باشم که بهترین نتیجه و آرامش را از 8 ساعت کاری درمحل کار داشته باشم
7- احساس و عملکرد خودم را درمحیط کارم تغییر بدهم تا به صورت واقعی شغل من تغییر کند چون کسانی که وظایف خود را به نحواحسن انجام میدهند بدون شک به رویای خود خواهند رسید
8- درهمه ی کارها رضایت خداوند را درنظر بگیریم و با خداوند همسو شویم تا ایده و الهامات بزرگتری را دریافت کنیم
صدای ندای درون بسیار حساس و سرنوشت ساز است افرادیکه به صدای درون خود توجه میکنند و قدم درراهی که نتیجه آن را نمیدانند بگذارند و توکل به خداوند کنند که خداوند پشت و پناه من و نزدیک به من است دراین مسیر موفق میشوند و پاداش دریافت میکنند و بعدها نتیجه این اقدام شجاعانه خود را خواهند دید .
چون عشق ورزیدن به احساس بهتر بعدها از طریق پول و ثروت درزندگی شما وارد خواهد شد .از قدرت اراده خداوند که در جهت هدایت و حمایت شما در مسیر هدفتان در حال فعالیت است سپاسگزاری کنید.
باسلام خدمت شما استاد عزیزم
منم یک تمرین خوبی که برای خودم در نظر کرفتم تا هر روی این کار رو انجام بدم این هست که جهان رو همانند یک آیینه تصور میکنم ،
و زمانی که شما جلوی آینه باشین اخم کنید اینه هم اخم میکنه و اگر بخندیم اینه نیز میخنده و این جهان هم مانند اینه همان تصوری زو به ما نشون میده که ما ازش میخوایم و ما اون حس رو داریم ،
پس هر هدفی داشته باشیم حتما بهش میرسیم چون این پاسخ دینا به افکار ماست ،
مثل انعکاس صدایمان در کوهستان اگر بگی عزیزم به تو همان رو میگه ولی اگر بگوی مرگ ،پاسخ همان است ،،
منهم از زکانی که تغییر کردم رفتار خودم رو که برسی میکنم با دیگران میبینم چقدر پیشرفت کردم و چقدر اگاه تر و ارامش بیشتری در ارتباط خودم با بقیه دارم و اینو تجربه کردم ،
و هر کس خدف های خاص خودش رو داره ولی مهم ترین نکنه داشتن احساس ماست زیرا بر اساس احساس ما خدا متوجه حال خوب مامیشه پس با حس خوب خواستن خیلی مهم تره ،
در انجام هر کاری حس خوب لازمه ی اونه که بتونی لذتت رو از انجام اون کار بیشتز کنی ،
من مثلا وقتی همسو با اراذه ب خداوند تصمیم میگرم از نعمت سلامتی برخوردار باشم نباید با حس بد به مریضی درد و رنج حتی دیگران توجه کنم ،
چون در اون لحظه حسم بد میشه ،
و خدا حسمزو دریافت میکنه ،
و الان خوبم و شادم و ارامش دارم ،
اما قبلا که از خدا شاکی بودم و میگفتم این که مشد من همش میرضی و درد بکشم بعد هم سن و شال های من خوب و سالم هستن و این فکر علت داشت چون نا اگاه بودم و الان که سلامتی رو با حس خوب دارم قدرش رو همیشه میدونم ،
یک حس خوب دیگه ی خودم رو که خواستم باهاتون به اشتراک بزارم آرامش و لمس خداست ،
ی لحظه های واقعا احساس کیکنم خدا پیشم مشسته و دستم رو گرفته و میگه نگران نباشی ها من هستم ،.خیای حس خوبیه و نمیتونم بگم چقدر لذت بخش و ارامش بخشه ،
انشالله همیشه در عالی ترین احساس خودتون باشید یا حق
باتشکرازشما
سلام برخداوند مهربان وجهان کستر
سلام بر استاد وهمه دوستان
الهمات الهی چیست وچگونه متوجه بشیم اول یی ببار کفته میشه تکرارنمیشهاصرا به انجتم دادنش نیست با حس خوب خوب همراه هست
چوننتیجه هرتصمیم ما رو خداوند میداند که ازچه راهی به ما برسونین اون زمان اگه ما ادره شخصی روبه کناره گذاشته فقطزندگی کنیم زمان مکان چگونیش به وجودامدن رو به سمت مرودشت کخ خداوند هست بسپاریم اون قسمتی که طرف ماهست به شکل خوب بهشرسیدگی کنیم در وفت خودش بخش خداوند به نحو احسن اجرا شده واز یی مسیری که درنظر ما نیست به ما میرسه جون این بخش در کسترش نعمت خدایی به وقوع نمونده وچون پا با بخش ارده شخصی اون رو کنار نداریم آهنین به منبت ندیم کاره خداوند بدوننقص به شکل عالی انجاممیشه
اگه من که به خانه دارهستم محیط زندگی خودم رو با شرایط بهتری محافظت نگه داری کنم ارامش بهتری توش به خرج بدم اگه گلدانی دارم بهش به شکل خوب رسیدگیکنم اون زمان دارم به صورت زندگی کردم ولی باکمال خوشحالی من برای این مسیر زندگی خودم یی هدف بزرک دارم اون برقرای ارتباط با خداوند هست که بهش عشق میورزم چون میدونم باورهای این ارتباط من با چه نیرویی یی انتهایی خودم رو همسو کردم واین خیلی کارمیبره من به خودم میگم توبرای داشتن این ارتباط کلی کاررو جندین بخش وجودی خودت باید انجام بدی ییس با کمی کار کردم رویخودت انتظار نداشته باش که به همین زودوراحتی به این کمال مطلق بررسی
کم کاری نکن هرانجه که به تفکیک میکنه رو اول بشناس اشتباهت روهم بشناس جابجاییهای رو اعمال کن درست مثل لاغریی با ذهن که من اول اشتباهتم رو متو جه شدم به خودم ثابت کردم که اشتباه بوده آگاهی درست کسب کردم جای ا ون آگاهی نادرست گذاشتمکلی باوره اشتباه رو شناسایی کردم به خودم ثابت کردم که این باورها اصلا درست نیست درنتیجه احساسم رو خوب کردم با خودم به دوست شدم دیگه اون تنفر وگینه توزی نسبت به خودم روندارم عشق به خودم دادم وکم گم اون همه کار به جسم رسید وزنم شروع به سبک شدنکرده حالا اگه جایگزین کنم همه مراحل بالا روبه شکر خدا تواین بخش هم اون موفقیت رو به امید خداوند خواهم داشتن اول باوره کنم که میشه برای من هم امکانش هست
این مرحله باید بدون شک وتردید انجام بشه اون یقین کامل حاصل بشه اگه شک وترید باشه امکان نداره به نتیجه برسم عجله رواصلانداشته باشم اون هدف رو به کناری بزارم که خودم هستم ارده شخصی خودموکلی منیت بعد کارهایی که باید مرحله به مرحله انجام بدم
اول باید یاد گیری ی خوبی داشته باشم اون اموخته های خودم رو به شکل اجرا رفتار وعمل کرد در بیارم ازکسی الکوی برداری نکنم ادعا درنیارم با این بخش زندگی واقعی داشته باشم همه زمان وهمه مکان حواسم به درست بودن کارم باشم با بخش متفی به شکل کمتر ارتباط داشته باشم با بخش مثبت بیشترین ارتباط روبرقرارکنم
به تعهدی که تواین بخش دا م عمل کنم ا ون اشتیاق وانکیزه رو به شکل عالی برای خودم حفظ کنم این مسیر رو قضاوت نکنم زمان برام اجازه بدم وفتی نتایج رو دیدم اون زمان هم خودم رو درست بودنش رو متوجه هستم بهترو درک میکنم خوب برای این همه کار بایدبه به پله پله بالا رفت یی شب یی روزه که امکانش که نیست
چند روزبود تواین بخش نمیومدم به خودمگفتم تورو خداوند به این بخش راهنمایی کرده این بخش رو تمام کنم بعد با دل آسوده به مسیر خدا هرگز دیر نمیکند برم آنچه رو که تواین بخش به دست آوردم اون جا حتما کمک گنده هست پس من اول بقیه این بخش رو حتما تمام میکنم بعد وارد دورهام میشم به این شکل نتیجه بهتری روخواهم گرفت چون تولاغریی با ذهن وفتی قسمت رایگان بودم توفایل ۷۰ خرید رو انجام دادم هرکاری کردم تا زمانی که کل این بخش رو نتواستم تمامکنم اون ارامش روبا خودم به بخش دوره هم بردم ونتیجه بهتری روبه خودم دادم این مسیرها به این شکل رفتار خواهمکرد
خدایا کمک کن که بتوانم باشم ادامه بدم اون نتیجه که دوست دارم تواین بخش به من بده تشکر وسپاس خدایی بی همتا
خداوند پشت وپناهتون یا حق حق نگه دار تون
باسلام خدمت شما
من هم در زندگی از این آگاهی برخوردار شدم که باید هدفمند زندگی کنیم تا هر روز رو به بهترین شکل بگذرانیم وقتی میگیم هدفمند زندگی کنیم منظور من این است که برای خواسته های خودمان برنامه ریزی داشته باشیم تا به نتایج دلخواه مان برسیم مثلاً من یک سال است که هدفم از یادگیری تنبک این است که ماهر شوم و در نهایت بتونم یک استاد تنبک باشم که از این جهت درآمد و کسب و کار برای خودم راه اندازی کنم و در اینترنت و فضای مجازی شروع به کار کنم این یک هدف برای من خیلی مهم است در همیشه در حال تمرین کردن در زمینه یادگیری تنبک هستند زیرا که از بچگی به موسیقی تنبک و خیلی موسیقی ها علاقه مند هستم و علاقه بیشتر من درباره تنبک بوده است و الان که یک سال است در راستای رسیدن به هدفم تلاش می کنم خیلی خوشحال هستم که یادگیری های من بسیار خوب پیش می رود و من به نتیجه رسیدم که می توانم همین الان هم شروع به کسب و کار اینترنتی جهت آموزش مقدماتی برای تنبک داشته باشم،
پس اینکه چگونه هدفمند زندگی کنید نقش مهمی در روش و نوع زندگی شما دارد وقتی علاقه مند به چیزی هستید در جهت رسیدن به آن تلاش می کنیم تا به نتیجه دلخواه خودمان رسیدن به هدف ما باشد،
اولین قدم برای من این است که در ذهنمان باور داشته باشیم که خداوند همیشه به ما الهاماتی میکند که برای رسیدن به هدفمان از مسیر و راه بهتری در زندگی عمل کنیم تا نتیجه و جواب بهتری از جهان هستی بگیریم و همیشه با قدرت اراده خداوند اگر همسو باشیم به او اعتماد کنیم و توکل داشته باشیم در زندگی شک و تردید خواهیم داشت و با رشد و گسترش در راستای هدف آن تلاش می کنیم که با الهامات ذهنی که خداوند درون ما قرار می دهد تصمیم بگیریم که چگونه به هدف خودمان برسیم،،
و اینکه من الان یک انسان متفاوت از انسان های دیگه هستند شاید همین قدرت الهامات یا اراده خداوند بوده است که من رو در راستای خواسته زینی هدایت کردیم و به این مسیر زیبا رسانده تا انسانی متفاوت باشند و افکاری خوب را تجربه کنم با شناخته خدای واقعی که همیشه در کنار من است و در روح من است و در قلب من حضور دارد و شکرگزار خدا ای هستم که اکنون درون من هست احساس خوب را به من داده و هر روز را یک فرصت برای بهتر و بهتر شدن به من میدهد تا زندگی را که دلخواه من از تجربه کنم و دیگر آن انسان قبلی نباشند که گله و شکایت از تنهایی یا از این داشتم که کسی من را دوست ندارد و به من اهمیت نمی دهد زیرا که با شناخت درسته خودم خداوند و جهان هستی و افکار شیطانی ام دریافتند که تمام احساسات منفی درون من توسط ذهن خودم شکل می گیرند پس اون ها رو رها کردم خودم را دوست داشتم و همیشه به خداوند توکل می کنم تا همسو با اراده اون به نعمت ها و خواسته های خوبم برسم،
باتشکر ازشما
به نام خدای مهربان
وقت بخیر عزیزان
انچه به صورت ندایی خاموش از درون خود می شنوید همان الهامات یا هدایت الهی است که در لحظه به شما می گوید چگونه فکر کنید .چگونه انتخاب کنید حتی چه تصمیمی بگیرید. و یک بار هم گفته می شود و با اینکه تکرار و اصرار نمی شود که به آن عمل کنید اما تمایل دارید که بر اساس آنچه احساس می کنید باید انجام دهید عمل کنید . حالا همه قبول ندارن اینو یه نفر که این و بگه مثلا بهش یه چیزی الهام شده یا وحی می گن وای مگه این فقط مال پیامبرهاست بهتره با کسایی که این چیزها و نمی دونن آدم صحبت نکنه بعضی ها هم همش دنبال یه چیزهای بزرگن ولی من خیلی چیزها بهم الهام می شه حتما نباید چیز عجیبی باشه مثلا حالا یه مثالش هفته پیش این بود که همسرم خونه بود می خواستم ناهار درست کنم بعد همسرم گفت که می خواد بره پیاده روی من گفتم من نمیام دیگه باید غذا درست کنم بعدش هنوز حالا مونده بود که برم منم کارامو کردم و یادم نیست مرغ گذاشته بودم بیرون که درست کنم ولی انگار یه چیزی بهم گفت بزارش تو یخچال حالا تو هم برو پیاده روی بعد من رفتم که حاضر بشم برقامون رفت یه اشکالی پیش اومده بود برق کل کوچه رفت حالا یعنی من اگه شروع کرده بودم غذا درست کنم وسطش باید ول می کردم چون گازامون برقیه و نمی تونستم غذا درست کنم برای همین جالب بود که وقتی یه چیزی گفت حالا بزار مرغ و تو یخچال و برو پیاده روی وقتی اومدی غذا و درست می کنی من سریع همون کار رو کردم .اینه از نظر من چیز عجیبی نیست که حالا بعضی ها می گن نه فقط پیامبرها وحی و الهام بهشون می شه باید اینجوری و اونجوری .یادمه از وقتی اومدم اینجا می رفتم مسجد مال ایرانی ها بود البته خارجی هم بودن چند تا بعد یه نفر نمی دونم از همین حرفها زده بود که بهش یه چیزی الهام شده چی شده بعد می گفتن فلانی ادعای پیامبری کرده من اصلا نه شنیده بودم چی گفته بود نه چیزی ولی دیگه حوصله این چیزها و نداشتم . الان خودم کارهایی که باید انجام بدم و انجام می دم و به کسی هم کاری ندارم . هر کس هم می خواد هر گی بگه بگه .نه باید اینجوری باید اونجوری .
هدفمند زندگی کردن دو بخشه ۱- هدف داشتن ۲- زندگی کردن
بعضی ها نمی دونن هدفشون چیه و پس زندگی کردن و که دیگه می دونیم باید زندگی کنیم .و هر روز سعی کنیم از آنچه هستید و در اختیار دارید بهتر استفاده کنیم،و لذت بیشتری از زنده بودن و زندگی کردن ببرید.این اولین قدم عملی برای همسو شدن با قدرت اراده خداوند جهت داشتن زندگی هدفمند است .شما زندگی کنید و اجازه دهید جهان به جزییات زندگی شما رسیدگی کند .
هر روز سعی کنیم بهتر زندگی کنیم حالا من مثلا از اون موقع که مونده بودم تو خونه دیگه صبح که بلند می شدم با همون لباس خواب بودم تا ظهر بشه یا بخوام از خونه برم بیرون ولی حالا قشنگ همه کارام و می کنم جمع و جورام و بعد لباسم و عوض می کنم میام و بقیه کارهام و می کنم و مثلا امروز به گلهام سر زدم و بعد برای حیوونها غذا ریختم یخچال و تمیز کردم غذاهای مونده و ریختم برای حیوونا . بعد صبح جلوی خونه آفتاب خوبی شده بود منم رفتم وسایلمو و بردم رو میز اونجا و شروع کردم فایلهامو گوش دادم و از آفتاب هم لذت بردم .چند روز پیش گلهای باغچه و هرس کردم و گلهای لوندر و چیدم و اوردم تو خونه چه عطری دارن و چه رنگی سبحان الله و کلی لذت بردم
قدم دوم هم همون احساس خودمون و تغییر بدیم همواره احساس خوب داشته باشیم که مفصل در لایو دیشب توضیح داده شد .احساس شما در لحظه حال تعیین کننده سرنوشت و آینده شما خواهد بود .
اگر می خواهید ارزوهای شما به واقعیت تبدیل شود باید احساس خود را در جهت همسو شدن با ارزوهای خود تغییر دهید.باید سعی کنید که احساس که دز زمان رسیدن به خواسته خواهید داشت و از همین الان تجربه کنید.و شما وظایف خودتون و انجام بدین و خداوند هم مال خودش اطمینان داشته باشید که به آرزوتون می رسید .
وقتی هدف بزرگی به شما الهام می شود هر چیزی در جهان همکاریش را با شما آغاز خواهد کرد .به اندازهای که همسو با قدرت خداوند باشید ایده ها و الهامات و واضح تر دریافت می کنید .توجه شما به ندای درونتون بیشتر می شه .و شجاعت قدم برداشتن در مسیر و الهامات خود را باید داشته باشید از خطر ها عبور کنید و به مسیر سعادت و برکتی هدایت می شوید که هر گز تصور تجربه کردن آن را نداشتید ، با عشق باید انجام بدین وگرنه وحی و الهامات و نمی شنویم .
وقتی شما با تمام وجود در مسیر الهامات خود حرکت می کنید جهان نیز به جزییات امور رسیدگی می کند چرا که شما به آنچه انجام می دهید عشق می ورزید و این کاملا طبیعیه که جهان هم در پاسخ به شما عشق را وارد زندگیتان می کند .