0

علت ترغیب شدن به پرخوری!

علت پرخوری کردن
اندازه متن

همه افراد چاق عقیده دارند چاقی آنها به علت پرخوری کردن است. بنابراین به دنبال روشی هستند که بتوانند جلوی پرخوری کردن خود را بگیرند اما موفق نمی شوند.

پرخوری کردن

پرخوری، به معنای مصرف مقدار زیادی غذا در یک وعده یا در طول روز، یک مشکل رایج است که بسیاری از افراد با آن دست و پنجه نرم می‌کنند. این مسئله نه تنها بر سلامت جسمی بلکه بر سلامت روان نیز تأثیر می‌گذارد.

سی و پنج سال از زندگی ما با چاقی گذشت و در تمام سال هایی که برای لاغر شدن تلاش می کردم عقیده داشتم اگر راهی پیدا شود که من بتوانم علت پرخوری کردن خودم را کشف کنم و آن را برطرف کنم حتما لاغر می شوم.

علت پرخوری کردن

با اینکه به دلیل تذکرهای پی در پی خانواده همیشه تلاش می کردم پرخوری نکنم اما هر روز پرخوری می کردم و اتفاقا بعد از هر بار پرخوری کردن خودم را دلداری می دادم که از فردا یا شنبه رژیم می گیرم و جبران این پرخوری ها خواهد شد.

اما هر روز یه بهانه جدید برای پرخوری کردن داشتم و به این نتیجه رسیدم که علت پرخوری کردن های من تنوع مواد غذایی، مهمانی رفتن ها و خوراکی های جدیدی است که به دلایل مختلف وارد خانه ما می شود.

سال های زیادی از زندگی ام همیشه احساس سیری تا مرز خفگی داشتم و اگر از این حالا خارج می شدم تصور احساس گرسنگی می کردم و دوباره خوراکی می خوردم.

صبحانه های مفصل می خوردم، بخاطر حضور در مغازه و فراهم کردن بساط چای هر روز چندین لیوان چای به همراه شکلات، کیک یا کلوچه می خورم.

ناهار و شام هم که سرجای خودش به شکل مفصل پابرجا بود.

در این میان از هر خوارکی که بهم پیشنهاد می شد یا در مسیر حرکت من قرار می گرفت هم می خوردم.

اگر شب نشینی می رفتیم یا کسی به خانه ما می آمد خوردن های من در آن روز بیشتر می شد.

به همین دلیل همیشه احساس سیری تا مرز خفگی داشتم و علت پرخوری کردن خودم را نداشتن اراده می دانستم.

البته این نگرش بخاطر اینکه دیگران هزاران بار به من گفته بودند تو اراده رژیم گرفتن نداری ایجاد شده بود.

البته بارها برای رژیم گرفتن اقدام کرده بودم اما هر بار بعد از چند روز اجرای برنامه رژیمی خسته می شدم و رژیم را رها می کردم.

ار نکات جالب توجه در ذهن اکثر افراد چاق این است که رژیم گرفتن را به دلایل مختلفی رها می کنند.

به طور کلی اگر افراد چاق در شرایطی قرار بگیرند که آن موقعیت رنجی بیشتر از رنج رژیم گرفتن برای آنها به همراه داشته باشد، رژیم گرفتن را رها می کنند.

همینطور اگر در موقعیتی قرار بگیرند که احساس شادی زیادی در آنها ایجاد کند به طوری که رژیم گرفتن را مانع تجربه شادی در آن موقعیت ببینند باز هم رژیم گرفتن را رها می کنند.

شاید به نظر خنده دار باشد اما اگر فرد چاقی در حال رژیم گرفتن باشد و خبر درگیری یک کشور با کشور دیگر را بشنود یا اتفاقی ناگوار در جهان رخ دهد که باعث تاثر و ناراحتی شدید او شود به این نتیجه می رسد که زندگی چه ارزشی داره که این جنگ و خونریزی ها انجام می شود و اولین تصمیمی که می گیرد رژیم گرفتن را رها می کند.

چون متقاعد می شود که زندگی کردن ارزش چندانی ندارد پس چرا باید رنج رژیم گرفتن را تحمل کنم.

در مثالی دیگر اگر فردی که در حال رژیم گرفتن است وارد مراسمی شود که موجب افزایش سطح شادی درونی او گردد و در آن مهمانی خوراکی های متنوع سرو شده باشد به این نتیجه می رسد که دنیا چه ارزشی داره که انقدر به خودم سختی بدم، دنیا دو روزه بذار خوش بگذرونیم و همون لحظه رژیم گرفتن را رها می کند و شدید از حالت قبل از رژیم شروع به خوردن می کند.

علت پرخوری کردن

علت پرخوری کردن

افرادی که اضافه وزن دارند عقیده دارند عوامل زیادی در زندگی روزمره باعث ترغیب آنها به پرخوری کردن می شود. عواملی که بر احساس و میزان ناراحتی و شادی آنها تاثیرگذار است بر میزان غذایی که مصرف می کنند تاثیرگذار است.

این نگرش شاید در سطح جهانی و از نظر تحقیقات علمی پذیرفته شده باشد اما در تناسب فکری این موضوع به هیچ عنوان پذیرفته نیست.

من هم سالها تصور میکردم که محیط اطراف و شرایط زندگی علت پرخوری کردن من هستند اما بعد از قرار گرفتن در مسیر لاغری با ذهن به این درک رسیدم که اگر شرایط محیطی علت پرخوری کردن هستند باید برای همه افراد جهان این شرایط یکسان باشد.

اما آنچه واقعیت دارد این است که بسیار از انسانها در همین شرایطی که افراد چاق آن را علت پرخوری کردن خود می دانند زندگی می کنند اما دچار پرخوری نمی شوند.

پس بدون اینکه بخواهید برای مدت طولانی تحقیق کنید یا مدرک تحصیلی بالایی جهت بررسی این موضوع فراگیر کسب کنید با مشاهده‌ افراد متناسب پیرامون خود می توانید به این نتیجه منطقی برسید که آنچه تاکنون علت پرخوری کردن خود نمی دانستید واقعا مقصر اصلی پرخوری کردن نیست بلکه این نگرش و افکار ذهن افراد است که شرایط محیطی گوناگون را تبدیل به فرمان ها و ترغیب برای خوردن می کند.

علت پرخوری کردن

محرک های محیطی پرخوری کردن

بسیاری از افراد چاق عقیده دارند شرایط زندگی و محرک های بیرونی علت پرخوری کردن آنها می باشد درصورتی که در کنار همه این افراد می توان افراد متناسبی را مشاهده‌ کرد که شرایط جسمی کاملا متفاوتی دارند.

  • در ذهن افراد چاق استرس و اضطراب یکی از شایع‌ترین دلایل پرخوری کردن است.

افراد چاق در هنگام مواجه شدن با استرس و اضطراب تمایل بیشتری به خوردن غذا دارند و از غذا بعنوان یک مکانیزم مفابله با استرس استفاده می کنند.

درصورتی که افراد متناسب زیادی هستند که مانند افراد چاق دچار استرس و اضطراب می شوند اما هرگز ترغیب به پرخوری کردن نمی شوند. بنابراین نمی توان استرس و اضطراب را علت پرخوری کردن افراد چاق دانست. بلکه این افراد چاق هستند که به بهانه استرس و اضطراب پرخوری می کنند و برای اینکه مسئولیت رفتار خود را به عهده نگیرند اضطراب را علت پرخوری کردن معرفی می کنند.

چاقی ذهن
  • برخی دیگر از افراد چاق افسردگی را علت پرخوری کردن خود می دانند.

غذا خوردن در ذهن افراد چاق بعنوان یک راه حل تقریبا سریع و به ظاهر بی خطر در مقایسه با داروهای ضدافسردگی شناخته می شود و عقیده دارند با غذا خوردن به احساس آرامش می رسند.

این درصورتی که بسیاری از افراد متناسب هم دچار افسردگی هستند اما هرگز از غذا خوردن بعنوان یک راهکار دفاعی و خلاصی از وضعیت خود استفاده نمی کنند.

لازم به ذکر است بهانه افسردگی برای پرخوری کردن به قدری شایع شده است که بسیاری از افراد چاق خود را فردی افسرده می دانند درصورتی که آنها فکر میکنند که افسردگی دارند یا با پیدا کردن برخی از نشانه های افراد افسرده در خود به این نتیجه رسیده اند که افسردگی دارند درحالی که واقعا اینگونه نیست.

بسیاری از افراد جامعه شامل افراد متناسب و چاق به اشتباه‌ تصور می کنند که افسردگی دارند. در صورتی که آنها به دلیل عادت کردن به تکرار مجموعه از افکاری که احساس ناامیدی ایجاد می کنند خود را در این شرایط قرار داده اند.

  • برخی از افراد چاق خستگی از فعالیت و کارهای روزمره را علت پرخوری کردن خود می دانند.

یکی از شایعترین عادت در افراد چاق خوردن غذا بعد از انجام فعالیت فیزیکی است. این عادت از دوران نوجوانی در من شکل گرفت و هنوز هم ریشه های آن را در افکار و نگرش خود در واکنش به مواد غذایی مشاهده‌ می کنم.

افراد چاق بعد از انجام هرگونه فعالیت فیزیکی ترغیب به خوردن مواد غذایی می شوند. دلیل این واکنش واقعا خستگی جسمی از انجام فعالیت بدنی نیست چون بسیاری از افراد متناسب اتفاقا وقتی کار فیزیکی انجام می دهند اشتهای کمتری برای خوردن مواد غذایی دارند.

در سالهایی که چاق بودم زمانی که یک فرد متناسب می گفت خیلی خسته هستم و نمی توانم غذا بخورم من تعجب می کردم که چرا نمی تواند غذا بخورد؟! اتفاقا بعد از کار کردن و خسته شدن خوردن غذا خیلی لذت بخش است.

زمانی که در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم درک کردن که خوردن در ذهن افراد چاق به خاطر انجام کار فیزیکی تعریف نشده است به همین دلیل است که آنها وقتی خسته باشند تمایلی به خوردن غذا ندارند بلکه دوست دارند بیشتر استراحت کنند.

درصورتی که همیشه اولین انتخاب من بعد از اتمام هر کاری خوردن می باشد.

  • برخی از افراد چاق اختلال هورمونی را علت پرخوری کردن خود می دانند.

اختلال تیروئید یا سندرم تخمدان و … را علت پرخوری کردن خود می دانند درحالی که بسیاری از افراد متناسب هم مبتلا به این اختلال هورمونی هستند اما ترغیب به پرخوری کردن نمی شوند و اضافه وزن ندارند.

منطقی است که اگر اختلال هورمونی علت پرخوری کردن بود باید همه افرادی که به این عارضه مبتلا هستند افراد پرخوری باشند اما به وضوح مشخص است که اینگونه نیست.

  • عده زیادی از افراد چاق مصرف دارو را علت پرخوری کردن خود می دانند.

آنها عقیده دارند مصرف داروهای ضد افسردگی یا کنترل تیروئید و برخی از دارهایی مشابه باعث ترغیب آنها به پرخوری کردن می شود درصورتی که بسیاری از افراد متناسب هم به دلایل مختلف داروهای گوناگون مصرف می کنند اما همچنان متناسب هستند.

پس این نگرش که مصرف دارو علت پرخوری کردن است به کلی باطل و غیرصحیح می باشد.

  • برخی از افراد چاق کم خوابی را علت پرخوری کردن می دانند.

این یکی از شایعترین علت پرخوری کردن در بین افراد چاق هست. افرادی که به دلایلی مانند درس خواندن، سر کار بودن، مشغله فکری داشتن و … شب ها دیر می خوابند یا مجبور هستند شب ها بیدار باشند، این شرایط را علت پرخوری کردن خود معرفی می کنند.

این درحالی است که بسیاری از افراد متناسب هم در شرایط مشابه زندگی می کنند اما ترغیب به پرخوری کردن نمی شوند.

این تفاوت بین واکنش افراد چاق و متناسب به کم خوابی واضح می کند که کم خوابی علت پرخوری کردن نمی تواند باشد بلکه نگرش افراد چاق درباره کم خوابی است که آنها را ترغیب به خوردن بیش از حد می کند.

این در شرایطی است که بسیاری از افراد چاق علاوه بر نگرش قبلی این باور و عقیده را دارند که خوابیدن هم باعث چاقی بیشتر می شود.

بنابراین در ذهن افراد چاق می تواند این دو نگرش با یکدیگر در تعامل قرار گیریند باعث تقویت یکدیگر شوند.

فرد به دلیل کم خوابی ترغیب به خوردن می شود و سپس هنگام خواب این تصور را دارد که خواب باعث چاقی می شود.

  • عده زیادی از افراد چاق در دسترس بودن مواد غذایی را علت پرخوری کردن می دانند.

این یکی از نگرش های قوی من درباره علت پرخوری کردنم بود. من عقیده داشتم به دلیل اینکه همیشه مادرم کلوچه درست می کرد من ترغیب به زیاد خوردن می شودم.

بعد از ازدواج هم این عقیده را داشتم که خوشمزه بودن غذاهایی که همسرم درست می کرد علت پرخوری من می باشد.

این در حالی است که بسیاری از افراد متناسب در شرایط مشابه من زندگی می کنند اما ترغیب به پرخوری کردن نمی شوند. این به دلیل اختلاف در تنوع یا مقدار مواد غذایی نیست بلکه به دلیل تفاوت در نگرش افراد متناسب و چاق به مواد غذایی و ترغیب شدن به پرخوری کردن است.

تمرین

با توجه به توضیحات فایل تصویری شرح دهید که:

۱- واکنش شما نسبت به پرخوری کردن چگونه بوده است.

۲- زمانی که تصمیم می گرفتید رژیم بگیرید ترغیب به پرخوری کردن می شدید؟!

۳- رژیم گرفتن باعث حسرت و ناراحتی شما درباره نخوردن مواد غذایی دلخواه می شده است؟

۴- در مدتی که رژیم می گرفتید چه مسائلی منجر به رها کردن برنامه رژیمی می شده است؟

۵- به نظر شما ارتباط اراده با رژیم گرفتن چیست؟‌ آیا فردی که نمی تواند رژیم خود را ادامه دهد انسان بی اراده ای است؟

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.15 از 52 رای

https://tanasobefekri.net/?p=44844
42 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار rastegar.moradzadah
      1403/05/19 21:22
      مدت عضویت: 1305 روز
      امتیاز کاربر: 6917 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 630 کلمه

      بنام خداوند بخشنده ومهربان 

      سلام خدمت استاد عزیزم ودیگر دوستان هم مسیرم 

      من یکی از قوی ترین دلایل چاقی خودم رو همین می دونم که به خودم وعده رژیم می دادم مثلا همیشه یه تاریخی رو در نظر می گرفتم اول فصل یا اول ماه یا اول هفته ومی گفتم از این تاریخ من یه رزیم سخت می گیرم ودیگه از اون لحظه که این تصمیم رو می گرفتم انگار اصلا سیری ناپذیر می شدم مدام می خوردم همه چی رو در حد انفجار هر غذایی رو دوست داشتم به مقدار زیاد می پختم ومی خوردم حتی آخرین روز که دیگه روز بعدش تاریخ مد نطر من بود تا ساعت 12 شب من می خوردم وبه فکر خوردن بودم چون می گفتم از 12 شب به بعد دیگه وارد اون تاریخ می شم یخچال رو پاکسازی می کزدم اگه تنقلاتی تو خونه بود همه رو در طی اون چند روز می خوردم صبح روزی که روز رزیم من بود به اصطلاح وقتی از خواب بیدار می شدم از همون لحظه اول احساس کسالت وحال بد وبی هودگی داشتم انگار هزار ساله هیچی نخوردم فوری به صبحانه فکرمی کردم ویادم می افتاد نباید چیزی بخورم وغصم می شد بعد به نهار فکر می کردم تصور غذایی رژیمی وسبزیجات وسالاد حالمو بهم می زد من واقعا عاشق غذا خوردن هستم انگار زندگی بدون خوردن وچشبدن طعم های خوشمزه بی هوده است برام برای همین خیلی اون تصمیم قاطع دوم نمی آوردن سال‌های گذشته می تونستم حداقل یک هفته ته یک ماه وحتی بیشتز ادامه بدم ولی این سال‌های اخیر نه شاید به وعده شام نکشیده من بازم شروع می کردم به پر خوری از طرفی لعن نفرین عالم رو به خودم می گفتم که عرضه واراده نداری از طرفی به خودم دلداری می دادم متلا این ماه 31 روزه وتو حتی اگه از فردا هم حساب کنی 30 روز می تونی رزیم بگیری وخوردنه رو توجیح می کزدم اما ته دلم می دونستم چقدر احساس حقارت وپوچی می کنم می دونستم من دارم به خودم ظلم می کنم واقعا اصلا گرسنه نبودم انگار این خوردن یه جور جنگ با خودم بود😞

      حالا با وجود اینکه مدتهاست در سایت عضو شدم فایل های خیلی زیادی گوش دادم و دوره اصلاح اشتها وپر خوری رو هم تهیه کردم برای ذهنم اینجوری جا افتاده که لاغری با ذهن یعنی تا گرسنه نشی غذا نخوری واگه خوردی پر خوری نکنی این ذهنیت منو مثل قبل ورودم به سایت کرده هر روز می گم از اول هفته شروع می کنم به گوش دادن فایل های دوره دیگه از همون روز تا گشنه نشم غذا نمی خورم اگرم خوردم کم می خورم وتا اون تاریخ مثل قحطی زده ها غذا می خورم 

      دوست دارم فکر وذهنم رها باشه مطمعنم اگه این وعده ها نباشه اگه عادی باشم اگه ذهنم رو تو موقعیت سختی قرار ندم اینقد پر خوری نمی کنم چون خیلی جاها پیغام سیری رو می گیرم ولی همچنان ادامه می دم وسبری رو خوردن وتا حد فشار شکم می دونم. 

      واقعا خستم از طرفی دیگه هیچ اعتقادی به هیچ رزیمی ندارم واز طرفی راجب لاغری با ذهن با وجود این همه فایل عالی با وجود این همه امکانات که اسناد بزرگوارانه در اختیار ما گذاشته ذهنم ترسیده یا نمی دونم اسمش رو چی بزارم انگار ترس دارم دوره رو شروع کنم حتی می ترسم دوره سرزمین لاغر ها رو تهیه کنم وباز نتونم شروع کنم 

      همین دیروز بود یکی از اقوام بهم پیشنهاد داد از یه دکتر طب سنتی دوره رزیم کاهش وزن بگیرم گفت خودم با این دوره خیلی لاغر شدم انصافا هم لاغر شد ولی الان باز چاق شده وگفت دو هفته هست دباره شروع کرده توی دلم گفتم محاله من دیگه رژیم بگیرم اصلا بخوام هم نمی تونم من توی دنیای هستم گنجی به دست آوردم که بی انتهاست  ولی من لایقش نیستم انگار 

      واقعا انگاز در برزخ هستم 😞

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم