انتخاب روش لاغری موضوعی است که ما را برای لاغر شدن گول زده است.
سی و پنج سال زندگی با چاقی سبب شده بود که بارها برای لاغر شدن از طریق روش های مختلف اقدام کنم. این درحالی است که حتی نتیجه نگرفتن مانع گول خوردن من برای انتخاب روش جدید نمی شد.
انتخاب روش لاغری
انتخاب روش لاغری سخت ترین تصمیمی بود که به راحتی انجام میشد.
بارها برای لاغر شدن از طریق روش های مختلف اقدام کرده بودم و هربار که از اجرای روش لاغری نتیجه نمی گرفتم خودم را سرزنش می کردم که اراده رژیم گرفتن یا ورزش کردن را ندارم و احساس می کردم در چاقی زندانی شده ام.
ناراحتی و تنفر از چاق بودن مانع چاقی نمیشد و جسم من به آرامی چاق تر و چاق تر می شد و باز هم برای مقابله با چاقی باید به سراغ روش لاغری دیگری می رفتم.
انتخابی سخت که مجبور بودم به آسانی آن را انجام دهم.
سخت از این نظر که با کوله باری از شکست و ناتوانی از لاغر شدن باید به دنبال روش لاغری دیگری می گشتم و آسان از این نظر که بدون در نظر گرفتن علاقمندی ها و خواسته هام باید یکی از روش های لاغری را انتخاب می کردم.
در مسیر لاغر شدنم بارها اشتباه کردم، بارها روش های مختلفی را انجام دادم، بارها گول تبلیغات روش های مختلف لاغری را خوردم و وارد مسیرهای اشتباهی شدم که در نهایت برای من نتیجه ای جز شکست، افسردگی، ناراحتی و چاقی بیشتر نداشت.
به عقیده من همه افرادی که اضافه وزن دارند در انتخاب روش لاغری مجبور بوده اند به علایق خود اهمیت نداده و فقط به خاطر شنیده ها و تبلیغات روش لاغری انتخاب خود را انجام داده اند.
واضح است که اگر شما بر اساس علایق خود انتخاب نکنید هرگز نسبت به تصمیم خود احساس رضایت بخش نخواهید داشت و در آن صورت نتیجه مطلوب از سعی و تلاش خود در مسیر انتخابی کسب نخواهید کرد.
این موضوع فقط مربوط به لاغر شدن نمی باشد بلکه در تمام جنبه های زندگی اگر مجبور به انتخاب گزینه ای همسو با علایق خود باشیم هرگز در آن موضوع به احساس خوب و رضایت از نتیجه نخواهیم رسید.
انتخاب روش لاغری بر اساس تبلیغات یا پیشنهاد دیگران سبب می شود تا نه تنها نتیجه دلخواه را کسب نکنیم بلکه بخاطر نتیجه نگرفتن از روش لاغری خودمان را سرزنش و تحقیر کنیم که چرا عرضه یا اراده لاغر شدن را نداریم.
من عقیده دارم افرادی که اضافه وزن دارند در انتخاب روش لاغری بارها گول خورده اند و متاسفانه هربار که از اجرای روش لاغری نتیجه نگرفته اند در انتخاب روش لاغری بعدی ساده تر و سریع از قبل گول می خورند.
گول خوردن در انتخاب روش های لاغری به دلیل گسترش احساس ناتوانی در لاغر شدن است. هرچه بیشتر در برابر چاقی احساس عجز و ناتوانی کنید در انتخاب بعدی خود دچار اشتباه و در معرض گول خوردن خواهید بود.
پیشنهاد روش لاغری با ذهن
بعد از سالها تلاش بی ثمر برای لاغر شدن از طریق روش های مختلف در سن ۳۳ سالگی با موضوع قدرت ذهن در خلق آرزوها و تغییر شرایط زندگی آشنا شدم.
از آنجا که مهمترین آرزوی من لاغر شدن بود ایده استفاده از تمرینات ذهنی برای لاغر شدن در من شکل گرفت و با ترس و دودلی تصمیم گرفتم برای مدتی از این روش من درآوردی برای لاغر شدن اقدام کنم.
اولین مزیت اقدام جدید من برای لاغر شدن این بود که در سکوت خبری و بدون اینکه اطرافیانم از اقدام من مطلع باشند برای لاغر شدن اقدام کردم.
رژیم گرفتن، ورزش کردن، پیاده روی کردن، دارو و دمنوش خریدن و … روش هایی بود که قبل از شروع کردن اطرافیانم از تصمیم من برای لاغر شدن مطلع می شدند و از همان ابتدا با انرژی منفی دادن وعده بی فایده بودن و لاغر نشدن را به من می دادند.
اولین مزیت روش لاغری با ذهن این بود که هیچ کس از تصمیم من برای لاغری مطلع نشد چون در این روش هیچ اقدامی مشابه روش های قبلی انجام نمی دادم و به همین دلیل در سکوت خبری مشغول تمرینات ذهنی برای لاغری بودم.
پس از مدت زیادی اولین نشانه های لاغر شدن را در خودم مشاهده کردم و تنها دلیل استمرار من برای ادامه دادن این بود که دیگران از تصمیم من بی اطلاع بودند و من را تحت فشار لاغر نشدن قرار نمی دادند.
به لطف خدا نتیجه من از روش لاغری با ذهن به حدی عالی شد که مورد توجه دیگران برای استفاده از این روش برای لاغر شدن قرار گرفت.
از روزی که تصمیم گرفتن از قدرت ذهن برای لاغر شدن استفاده کنم تمام سعی من به کار گرفتن تکنیک های ذهنی بود که مرا از لحاظ ذهنی برای لاغر شدن آماده کند. تکنیک هایی که نیاز به رژیم گرفتن یا ورزش کردن نداشت و به همین دلیل از شم دیگران پنهان بود.
از زمانی که تصمیم گرفتم آموزش های لاغری با ذهن را برای استفاده علاقمندان ارائه کنم همیشه به دنبال ارائه راهکارهای ساده و کارآمدی برای کسب نتیجه بهتر توسط استفاده کنندگان بودم و به لطف خدا در این مسیر شگفت انگیز همواره ایده های عالی به من داده شده که در کسب نتیجه عالی دوستانم بسیار تاثیرگذار بوده است.
تاثیر خوردن بر چاقی و لاغری
زمانی که اضافه وزن زیادی داشتم همیشه در ذهنم این سوال بود که:
چرا من به هر مقداری غذا بخورم حتما چاق می شم اما دوستانی داشتم که خیلی بیشتر از من می خورند و همیشه در سایز و وزن ثابتی بودند؟
شاید علاقه من برای کشف این راز شگفت انگیز سبب شد که من به لطف خدا به مسیر لاغری با ذهن هدایت شدم.
استفاده از روش لاغری با ذهن سبب شد تا من به واکنش های ذهنی ام در مواجه شدن با مواد غذایی و موقعیت های مختلف پی ببرم و بر خودم مسلط شده بودم و این به من احساس آرامش می داد اما تا وقتی از روش های اشتباه برای لاغری استفاده می کردم همیشه درگیری ذهنی داشتم، ناراحت بودم، اعصابم خراب بود که چرا نباید از غذایی که دوست دارم به اندازه ای که دوست دارم بخورم.
از روزی که اولین گام برای لاغری با ذهن را برداشتم تا امروز که به لطف خدا سالهاست از رنج چاقی فاصله گرفته ام هر روز بیشتر از پیش مطمئن هستم که روش لاغری با ذهن تنها روش ساده و بدون بازگشت برای لاغر شدن و رهایی از رنج چاقی است.
روشی که اولین دستاورد آن برای من آرامش ذهنی بود، اطمینان به خودم و توانمندیم در متناسب شدن بود.
به لطف خدا همه دوستانی که از روش لاغری با ذهن برای رهایی از اضافه وزن استفاده کردند به این موضوع تاکید دارند که استفاده از روش ذهنی برای لاغر شدن تاثیر فوق العاده ای در ایجاد احساس آرامش ذهنی آنها داشته است، احساس ناامیدی آنها را برطرف کرده و اطمینان به موفقیت را در آنها اضافه کرده است.
به لطف خدای مهربان شما هم مثل من و سایر دوستانی که از این روش شگفت انگیز برای خلق رویای خود استفاده کرده اند میتوانید به راحتی و تنها با اندکی تلاش و مقداری بیشتر صبر و استمرار به رویای چندین ساله خود دست پیدا کنید.
لاغر شدن موضوعی است که تغییرات زیادی در جنبه های مختلف زندگی ما بوجود می آورد. شما هم میتوانید با استفاده از آموزش لاغری با ذهن سعی در خلق زندگی جدیدی برای خود داشته باشید و زندگی جدیدی را به خود و اطرافیانتان هدیه کنید.
✍️ تمرین آموزشی 📖
بررسی روش های لاغری که قبلا مورد استفاده قرار داده ایم سبب می شود تا تاثیر مخرب این روش ها بر ذهن و احساس خود را شناسایی و برای بهبود انگیزه و احساس مان جهت شروع حرکت در مسیر لاغری با ذهن مسائل گذشته را اصلاح و ترمیم کنیم.
- آیا شما هم در استفاده از روش های لاغری گول خورده اید؟ درباره آن شرح دهید
- استفاده از روش های لاغری چه تاثیری بر جسم شما داشت؟
- استفاده از روش های لاغری چه تاثیری بر احساس شما داشت؟
نکته قابل توجه اینکه روش لاغری صحیح باید بر جسم و احساس ما تاثیر مثبت داشته باشد. به این معنی که اگر استفاده از روشی بر جسم شما تاثیر گذاشته اما روح و روان شما را خدشه دار کرده است این روش حتی اگر باعث کاهش وزن زیاد شود هرگز روش صحیح برای لاغر شدن نمی باشد.
- به نظر شما توجه به تاثیر روش لاغری بر احساس چه اهمیتی دارد؟
جالب است بدانید که دلیل ماندگاری چاقی در ما این بوده است که روشی که برای چاقی استفاده کرده ایم هم بر جسم و هم بر روح و روان ما تاثیر مشابه داشته است. بنابراین روشی برای لاغر شدن صحیح است که هم جسم ما را ترمیم کنم و هم روح و روان ما را به آرامش برساند.
با توجه به آگاهی که از محتوا آموزشی به دست آورید به سوالات زیر پاسخ دهید.
- خود را در استفاده از روش های لاغری توانمند می دانید؟
- چرا بعد از لاغر نشدن از طریق روش های مختلف خود را سرزنش می کردید؟
- به نظر شما روش های لاغری که استفاده کرده اید مناسب لاغری نبوده اند یا شما اراده لاغری نداشته اید؟ شرح دهید
- درباره تصمیم خود برای استفاده از روش لاغری برای تحقق رویای لاغر شدن بنویسید و اینکه چه میزان خود را در اجرای روش لاغری با ذهن خلاق و توانمند می بینید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
📻 رادیو لاغری
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما رضا عطارروشن
امتیاز 3.70 از 208 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
متاسفانه متناسب شدن رو اینقدر در ذهن ما سخت کردن که حتی اگر یه روش آسون و راحت هم باشه ما نمیتونیم باور کنیم چون بارها گفتن باید عرق کنی و غذا نخوری و رنج و سختی بکشی و… تا لاعر بشی و اینجوری در ذهن ما جا افتاده که متناسب شدن سخت هست و ما باید مواظب باشیم در مورد اضافه وزن چه چیزی میشنویم .و هی گفتن لاغری سخته باید کالری بشماری و حواست به خوردنت باشه و اما نگاه کن خیلی از آدم ها در اطرافت هستن که لاغر هستن و اصلا کالری نمیشمرن و اصلا ترسی از خوردن ندارن پس چرا ؟؟
اصلا مگر ما از این دنیا چه میخواییم میخواییم با ِلذت غذا بخوریم و نترسیم که یه فرد چاق با ترس و لرز میخوره و اما لاغرها به راحتی هر چی بخوان میخورن و این فرق ذهن چاق و لاغر هست بنابراین اگر حالا میترسی از چاق شدن و سلامتی نداری بدون مربوط میشه به فرمولهای ذهنی شما و هر چی میگن فلان کار رو بکن و چی بخور و .. گول نخورید در تبلیغات اول میان لاغر شدن رو سخت میکنن و بعد تنها راهش رو میگن خرید این محصولات و این خوردنیها و این کارهای ما هست حالا بیا بخر پس اول ما رو مبترسونن و بعد میگن بیا این کار رو انجام بده لاغر شدن خیلی راحتتر از چاق شدن هست وقتی میخوای چاق بشی هی حرص میخوری هی ناراحتی و ..ولی در لاغری آرامش داری و لذت میبری و حالت خوبه و .. چطور هست فردی که در دوره هست همیشه با لذت غدا میخوره اما شما همون غذا رو با ترس و لرز میخورین؟چون افکار و دهن این دو فرد متفاوت هست و گرنه غذا ها و مواد غذایی که یکی هست پی بهتر به جای رزیم مواد غذایی رزیم افکار و باورها داشته باشیم چون این ذهن ما هست که قدرت داره ما رو چاق کنه و یا لاعر کنی نه هیچ مواد غذاایی پس همیشه مراقب باشید با لدت و بدون هیچ ترس و نگرانی و فکر های منفی بتونید غذا بخورید و لذت ببرید.
شما باید باور کنید که میتونید لاعر بشید و ذهن وقتی این رو پدیرفت دیگه کار راحت میشه اگر پدیرفتی لاغری سخت هست پس اتفاق هم برات نمیوفته و انجام نمیشه چون ذهن کارهای سخت رو انجام نمیده پس اول باید لاغری رو برای خودت آسون و راحت کنی با همین دورها و گوش دادن و ونوشتن دیگه همه چیز برعکس میشه و شما مطمعن میشد میتونید لاعر بشید پس استفاده کنید و به ذهنتون اطلاعات جدید بدید با خوندن کامنت بچها و با گوش دادن به فایل بابا هر روز بخون لاغری با ذهن آسون هست هر چند ذهنت بگه دروغ هست اما تو بازم گوش بده و این نجواها رو ول کن اینطور ذهنت میپذیره و شما در مسیر لاغری قرار میگیرید .
پس باور کنید لاغر شدن آسون هست و میشه لاغر شد و زندگی جدیدی رو رقم بزنیم .
من پدیرفتم همانطور که استاد و دوستان شگفتی ساز پدیرفتن که لاعر شدن راحت هست و کاری نداره و من با تغییر یه سری افکار و باورها که با استمرارو اشتیاق به دستشون میارم به لاغری ایده الم میرسم واصلا گول اطرافیان رو نمیخورم که همیشه به ما گفتن لاعر شدن سخت هست باید پدرت در بیاد تا لاغر بشی و لاغرشدن با زجر و رنج هست نه گول نمیخورم و الان برعکس میگم چاق شدن سخت هست و پدر من رو در میاره و لاعر شدن آسون هست چرا ؟
چون داخل چاقی بیماری هست با کمی راه رفتن و فعالیت به نفس نفس زدن میوفتی و تنگی نفس پیدا میکنی و محدودیت در تمام کارها هست در خریدن لباس هست چاقی خریدن لباس رنگ تیره هست و در چاقی همیشه افسرده و ناراحت هستی با چاقی همیشه با عداب وجدان غذا میخوری و حال بد خفگی بعد از غدا و اون شکم درد رو داری و همیشه سنگینی رو حس میکنی و در لباسها اذیتی چون برات تنگ هستن و با چاقی حتی چهر ای بسیار زشت و نا زیبا پیدا میکنید و با چاقی هیچ تفریحی نمیشه کرد و هیچ عبادت درستی هم نمیشه کرد و با چاقی اعتماد به نفس نداریم خود باوری نداریم و احساس توانمندی نداریم وخیلی چیزای دیگه اما با لاغری من سبک هستم و احساس رها بودن در تمام لباسها رو دارم آزادی در تمام جنبه های زندگی دارم احسا س سلامتی رو دارم احساس لذت در حین غدا خوردن رو دارم با لاغری در بهترین حالت روحی و جسمی خودم هستم بهترین لباسها با بهترین رنگها رو میپوشم و آزادی در خرید کردن دارم و بعد از غدا خوردن با سبک خاصی بلند میشم چون به اندازه سیری غدا میخورم و با لاعری من دوباره اعتماد به نفس پیدا میکنم و احساس لیاقت و توانمندی پیدا میکنم خود باوری رو به دست میارم و خیلی چی های دیگه
به نام خدای مهربان
متاسفانه متناسب شدن و لاغر شدن رو در ذهن ما اینقدر سخت و دشوار کردن که اگر روشی راحت بود ما باورش نمیکنیم در واقع اینقدر گفتن لاغر شدن با عرق کردن و فعالیت شدید کردن و نخوردن و سختی کشیدن همراه هست که دیگه ما باور کردیم لاغری سخت هست و ذهن ما با بارها شنیدن این حرفها دیگه نمیتونه لاغر بشه پس دقت کنید درمورد اضافه وزن چی رو باور میکنید .
مگر یک فرد چاق در این دنیا چه چیز میخواهد غیر از اینکه راحت بخوره و ترس و عذاب وجدان نداشته باشه آخه همه ی ما هر روز داریم غذا میخوریم ولی با ترس میخوریم باید یاد بگیریم بدون ترس بخوریم و این فرق یک ذهن متناسب و ذهن چاق هست اونی که با ترس غذا میخوره هی چاقتر میشه و اونی که با لذت میخوره هر چقدر بخوره چاق نمیشه .
فردی که اضافه وزن داره دوست داره با لذت بخوره و ترس از چاق شدن نداشته باشه و احساس خوب داشته باشه و سلامت و شاد باشه .
اگر الان از چاق شدن هراس داری بدون فقط تفاوت تو با یک متناسب در فرمولهای ذهنی شما هست پس به هر حرفی توجه نکن که میگه تو باید از فلان چیز بخوری یا بمالی و …. تا لاغر بشی خیلی از تبلیغات میان در ذهن ما لاغر شدن رو سخت میکنن ولی گول نخورید اینطور نیست لاغر شدن بسیار آسان هست .
پس تبلیغات اول ما رو تحت فشار فشار میزارن که تو نمیتونی لاغر بشی چون متابولیسم تو کم و یا سوخت و ساز تو کم و یا تیروییدت مشکل داره ووووووو بعد میگن بیا این کار روی بکن که من میگم تا لاغر بشی !!!.
شما وقتی چاقتر میشی هی حرص میخوری هی اذیتی .
یکی از مزایای لاغری با ذهن این هست که به شما اطمینان داده میشه که لاغر میشی .وقتی این رو باور کردی ذهن میپزیره و مسیر شروع میشه اگر باور کنی لاغر شدن سخته به همون اندازه که باور کنی سخته ذهن میپزیره و لاغر شدن به همون اندازه سخت میشه ذهن ما اصولا کاری که براش سخت باشه انجام نمیده .
افکار و نگرشت باید تغییر کنه وقتی یاد گرفتی چطور لاغر بشی اون همه ترس و نگرانی تموم مبشه و میگی که من میتونم لاغر بشم و بعدا خندت میگیره به این حرفها که میگفتی .
نوشته های بچه ها رو بخون تا ذهنت باور کنه و بپذیره لاغر شدن راحت هست .
الان در ذهن ما لاغری راحت و آسان هست خیلی باور پذیر تر شده به نسبت قبل از آشنایی چرا ؟؟چون داریم اطلاعات درست میدیم و وقتی ذهن این مساله رو پذیرفت در مسیرش قرار میگیری .
پس نگو لاغری سخت و دشوار هست باور کن لاغررشدن آسون هست و میشه زندگی جدیدی رو تجربه کرد .
برداشت من از فایل :
واقعا من یه عمر اشتباه فکر کردم و شنیدم و دیدم که لاغری سخت و دشوار هست که باید حتما زجر و سختی بکشم و پدرم در بیاد تا لاغر بشم و من همیشه به اطرافیانم میگفتم من باید ماه ها جون بکنم تا ۲۰۰ گرم کم کنم ولی خیلی راحت در عرض یک مدت کم من چندین کیلو اضافه میکنم چرا اخه اینطور هست ؟؟و هر چقدر بیشتر این حرفها رو باور میکردم و به زبون میاوردم لاغرشدن برام سخت تر میشد . و اما در کنار این باور غلط کلی باور غلط دیگه هم داشتم که جسممن با متناسب ها حتما یه فرقی داره که من چاقم و اون لاغر و یا باور داشتم من همیشه میل به عدا دارم و دست خودم نیست و اما متناسبها میل به غدا ندارن و خوش به حالشون هست و یا این اواخر باور داشتم که در بدن من کلی مسایل هست که من رو چاق میکنه مثل کم کاری تیرویید و من باید با اونها بجنگم که چاقی بر من علبه نکنه و کارم سخت تر از بقیه هست و از بعضی غداها خیلی وحشت داشتم و ترس از خوردن خیلی از اونها رو داشتم حتی ترس از ورزش نکردن و …. داشتم که میگفتم وای اگر من غدای سرخ شده و یا فست فود بخورم و ورزش نکنم کلی چاقتر میشم و من همیشه باید در محدودیت و فعالیت شدید باشم و اما نتیجه برای من برعکس شده بود و با وجود ورزش سنگین و رژیم شدید من هر روز چاقتر میشدم .
و این اواخر چاقی رو مثل یک غول بزرگ فرض میکردم که کل جسم من رو گرفته و من در مقابل اون بسیار ناتوانم و همش باید به خودم فشار بیارم تا شاید یکم کوچیکترش کنم و هلش بدم از تو جسمم بره عقب ولی این اواخر انگار زورم دیگه به اون نمیرسید و اون داشت روز به روز در من بیشتر میشد و من دیگه بسیار ناراحت و ناامید و ناتوان بودم و از خدا میخواستم تا کمکم کنه و خد اوند من رو به سایت تناسب فکری هدایت کرد و زمانی که وارد سایت شدم دیدم چقدر از سطح بالایی به این قضبه نگاه شده چقدر اگاهی های جالبی اینجا هست کلی پرده از جلوی چشمام کنار رفت و دیدم بابا همه چیز رو که من دخیل در چاقی و لاعری خودم میدونستم هیچ کاره هستن فقط خودمم که خودم رو چاق و یا لاغر میکنم با قدرت ذهنم و وقتی تعهد دادم خودم مسول چاقی و لاغری خودم هستم خیلی خوشم اومد انگار اطمینان داشتم حالا که اینطوره پس من میتونم دوباره به تنهایی بدون هیچ عامل بیرونی فقط با کمک فایلهای استاد دوباره لاغر بشم و احساس توانمندی و شادی و آرامش،و احساس خوب پیدا کردم و احساس اعتماد به نفس بهتری پیدا کر دم ووو و و هر وقت هر حرفی رو استاد در فایلها میگفتن بسیار از نظر من به جا و منطقی و درست بود و انگار از دل من حرف میزدن و من اون موقع از ۱۲ جلسه ی رایگان شروع کردم و چقدر همه چیز رو با گوشت و پوست تنم لمس کرده بودم و چقدر من از این موانع و باورهای غلط داشتم و همونجا بود که من این روش و حرفهای استاد رو مثل وحی منزل پذیرفتم و همون موقع بود که قبول کردم که لاغر شدن آسانترین کار دنیا هست یعنی در مقابلش مقاومتی نداشتم ولی کار برد تا در عمق ذهنم نفود کنه با یک دفعه نبود بسیار با خودم گفتم و خوندم و حرفهای استاد رو شنیدم و تکرار کردم و حتی یادممیاد نوشتم به در یخچال زدم تا دیگه خیلی برام این جمله طبیعی شد ولی هنوزم باید تکرار کنم تا بازم بیشتر برام طلیعی بشه که لاعری مثل نفس کشیدن من و صربان قلب من خیلی راحت در من جاری میشه و اصلا سخت نیست .
من الان بعد از چندین ماه بودن در سایت دیگه برعکس شدم اگه کسی بگه لاغری سخته تعجب میکنم اگر کسی بگه خوش به حال لاغر ها تعحب میکنم اگر کسی بگه از خوردن فلان چیز میترسم تعجب میکنم اگر کسی بگه برای لاغری باید زجر و سختی کشید و همیشه با چاقی جنگید تعجب میکنم واگر کسی بگه میخوام عمل کنم تا لاعر بشم تعجب میکنم و یا از هرروش دیگه مثل ورزش،و رژیم گرفتن حرف بزنه برای لاغری که لاغر بشه من تعجب میکنم چون تنها راه درست لاغری از طریق ذهن هست چون من میدونم خوردن یه دستور مغزی هست و باید از معز ما این دستور خوردن درست بشه و با فشار به جسم و هیچ چیز دیگه درست نمیشه اگر هم برای یه مقطعی کسی از راه غلط لاعر بشه جون همچنان دستور مغری غلط هست و درستش نکرده دوباره اون شخص به جای اولش برمیگرده ….
پس تو درست رفتار کن و به حرفها و تمرینات استاد عمل کن عاشق خودت و جسمت باش و یه سری کارها رو که استاد میگه انجام نده و یا یه سریها رو که استاد میگه انجام بده اونها رو انجام بده تا خود به خود و طبیعی لاغری وارد زنگیت و جسمت بشه و تو بیشتر لذت ببری .
خدا شاهده از وقتی وارد سایت شدم هیچ ورزشی حتی یک پیاده روی ساده رو هم ندارم و هیچ رژیمی و محدودیتی ندارم همین دیشب دیر وقت گرسنه بودم به اندازه نیازم خوردم و از خودم راضی بودم اونم برنج و جوجه چیزی که قبلا جرات نمیکردم برا شام بخورم حالا دیشب اخر وقت خوردم مگر من غیر از این که راحت بخورم با لذت بخورم حالم و احساسم خوب باشه و آرامش داشته باشم و تناسب اندام و سلامتی بیشتر داشته باشم و شادی داشته باشم دیگه چه چیزی میخوام این همه آزادی در خوردنم بسیار ارزشمند هست و من که یه مدت درگیر رژیم و ورزش شدید بودم و درد چاقی و این مسایل رو کشیدم حالا میدونم چقدر این آزادی ارزشمند هست و شکر گذار خدا هستم و من که قبلا چاق بودم میدونم چقدر تناسب اونم به این روش ذهنی ارزشمند هست و آزادی میاره و هر روز بیشتر از قبل شکر گذار خدای خودم هستم که در این مسیر و دوره ها هستم و یه فرد که از اول متناسب بوده قطعا مثل من این دید رو به خوردنش و اندام خودش نداره و خیلی براش چیز خاصی نیست و لی این چاقی و مشکلاتش در گذشته باعث شده که من الان خیلی از چیزها رو بهتر درک کنم و پیداشون کنم و حتی وجود خودم و خدای خودم رو بهتر پیدا کنم برای همین هیچ وقت به چاقیم به عنوان یه چیز بد نگاه نمیکنم و بارها میگم چه خوب شد که به این مشکلات بر خورم که حالا در این مسیر باشم و از دل اون تضاد چاقی به خوبیهاش نگاه میکنم و دیگه بهش تنفری ندارم و میدونم اونم به زودی از جسممن بیرون میره .
سلام و درود خدمت استاد گرامی و تمام دوستان عزیزم
من دختری بودم که در دوران نوجوانی وبلوغ و کودکی و خردسالی و … واقعا لاغر بودم اما زمانی که ازدواج کردم خیلی آهسته من شروع به چاق شدن کردم و من طوری چاق شدم که از همون دوران نامزدی تا زمان ازدواجم حدودا ده ، دوازده کیلو چاق تر شدم و چقدر همه از این اتفاق خوشحال بودند و میگفتن زیباتر شدی و از طرفی هم من این آگاهی رودر ذهن داشتم که خانواده ی ما و.اکثر آدمها بعد از ازدواج چاق میشن و این امر طبیعی هست و …چون خواهرم و همسر ایشون و خیلی از اطرافیانم رو دیده بودم که بعد از ازدواج چقدر چاق شدن وبارها به خودم میگفتم اگر من بعد از ازدواجم چاق شدم این کاملا طبیعی هست و اما باید بگم من جز افرادی بودم که چاقی رو نپذیرفتم و ارز همون دوران نامزدی که متوجه تغییراتی درجسمم شدم من یک ماه رفتم باشگاه و اما چون هنوز خیلی انگیزه برای لاغری نداشتم و خیلی چاق نبودم پس تغییری نکردم و رها کردم و اما بعد ازازدواجم چون بیشتر چاق شدم و دیگه میدیدم اطرافیان میگن و خودم هم مشکلاتی داشتم در خریدن و ….با انگیزه ی بیشتری شروع به حرکت برای لاغری کردم و تا حدودی هم موفق شدم یعنی من با کم خوری های خودم تا حدودی تونستم لاغر تر بشم و خلاصه اینکه من در طول دوران اضافه وزنم ، چاقی و نمیپذیرفتم ومیخواستم به هر طریقی هست از شر اون خلاص بشم و من راه های مختلفی رو امتحان کردم
مثلا اوایل ازدواجم به همراه خواهرم برای لاغری زیر وسیله های برقی رفتیم که میخواستن با جریان برق و ایجاد شوک. من رو لاغر کنن که واقعا دردناک بود و من چند جلسه رفتم و دیگه تحمل درد نداشتم و نرفتم واما بعد از اون همیشه به دنبال کم خوری وتحرک بودم یعنی خودم همینطوری غذا کمتر میخوردم معمولا شام رو حذف میکردم و به باشگاه میرفتم و انصافا لاغر تر هم میشدم و من از این طریق بارها وزنهای عالی کم کردم و موفق بودم اما هیچ وقت اون نتیجه ها برام ماندگارنبود و همین قضیه خیلی عصبانیم میکرد و من فکر میکردم بدنم با لاغرها به فرقی داره که من نمیتونم برای همیشه لاغر بشم برای همین این اواخر به دنبال قرص و دمنوش. و چای سبز و … برای لاغری بودم که اما فرصت نشد بخورم و من به این مسیر هدایت شدم اما واقعا سالهای سال خصوصا پنج سال قبل از آشنایی با این مسیر من مورد آزار و اذیت قرار گرفتم چون دلم میخواست بخورم اما نمیتونستم و من شب و روز در زجر و محدودیت بودم اما من یه سال آخر با تمام محدودیتهام و سختی هام نه تنها لاغر تر نمیشدم بلکه چاقتر میشدم و من زجر میکشیدم کلا من در گذشته که چاق شدم باور کرده بودم خودم به صورت طبیعی نمیتونم لاغر بشم مگر در رژیم و ورزش شدید باشم تا شاید لاغر تر بشم که این اواخر دیگه این باورم هم به خاطر داروهام و حرفهای پزشکان خراب شده بود و من باور کرده بودم چون دارو میخورم باوجود هر تلاشی که برای لاغری میکنم من باید چاق تر بشم و اون دیگه عمق فاجعه در چند سال اخیرم که درگیرچاقی بودم ،بود و من رو خسته و ناامید کرده بود و اما حالا که در مسیرم متوجه میشم چقدر فرمولهای ذهنی من درگذشته باعث چاقی من شدن و عوامل بیرونی هیچ کاره بودن و هستن و من چقدر راحت تر درک میکنم من از طریق ذهنم چاق شدم من چاقی و یاد گرفتم که چاق شدم و جسم من هیچ موردی نداشته و جسم من هیچ تفاوتی با لاغرها نداشته فقط تفاوت من و افراد لاغر در ذهن ما بوده و همون ذهن چاق نتیجه رو برای من رقم زده و من روچاق میکرده .
من یادم میاد در گذشته چقدر از خوردن میترسیدم ، چقدر عذاب وجدان داشتم ، چقدر به همه میگفتم که من الان چاقتر میشم و همین کار باعث چاقی در من میشد
من چاقی رو یاد گرفتم پس لاغری رو هم یاد میگیرم و این لاغری با دارو ورژیم و عمل جراحی و… به دست نمیاد همانطور که من کلی مهارت رو از طریق ذهنم یادگرفتم باید این مهارت رو هم از طریق ذهنم یاد بگیرم .من در گذشته بارها گول خوردم اما ارزش داشت اگر من اون شرایط و تجربه نمیکردم شاید آلان من اینجا نبودم من بارها و بارها از طریق رژیم که خودم به خودم میدادم لاغر میشدم و اما این اواخر که واقعا میخواستم سریع تر لاغر بشم پیش کارشناس تغذیه رفتم و چقدر من سالها هزینه کردم و زیر نظر ایشون بودم و اگر وزنم کمی بالا میرفت من سریع درخواست رژیم جدید میکردم و طوری جسمم رو وابسته به رژیم های ایشون کرده بودم که بقیه مسخرم میکردن فلانی تا کی میخوای این طوری هزینه کنی و همش رژیم بگیری دیگه ول کن خسته نشدی ؟؟؟ و من خلاصه خیلی گول خوردم و تلاش کردم و اما هیچ وقت نتیجه دایمی نگرفتم و من یادم میاد این اواخر که دارو میخوردم و هر ماه چاقتر میشدم هر جا مینشستم میگفتم وای حالا چه کنم دیگه تقصیر من نیست کاری از دستم بر نمیاد من هر کاری باشه میکنم اما لاغر تر که نمیشم هیچ چاقتر هم میشم و با حسرت به لاغرها نگاه میکردم و خودم رو در جمع تحقیر میکردم و سرزنش میکردم و هر کس چیزی بهم میگفت و من بلاتکلیف بودم که چه کنم و بیشتر احساس ناتوانی در لاغری میکردم و اینقدر ناامید بودم و خسته و کلافه بودم تا خدا من رو به این راه هدایت کرد و من با تک تک سلولهام این روش رو باور کردم و به حرفهای استاد عمل کردم و دیدم که چقدر اوضاعم تغییر کرد و خدا شاهده الان خیلی به خودم فشار میارم که اون روزهای ناراحت کننده رو با جزییات به یاد بیارم چون واقعا از اون دوران فاصله گرفتم و من در شرایط رویایی هستم که همه چیز عالی هست هم اندامم هم حسم هم حالم هم آزادیم و …. و من دارم با عشق این راه رو دنبال میکنم و دیگه گول هیچ روشی رو نمیخورم و من فقط با این روش حالم خوبه و با عشق دنبال میکنم اتفاقا یکی از اطرافیان من که بسیار چاق بودن چند روز پیش متوجه شد دم که ایشون یه هفته ای هست که به خاطر چاقی زیاد و رنج و ناراحتی و بیماری از چاقی رفتن عمل اسلیو معده کردن و دارن دوران نقاهت خودشون رو سپری میکنن و من چقدر برای این ناآگاهی اطرافیانم ناراحتم هستم و از خدا میخوام هر کس احتیاج به این راه داره راحت هدایتش کنه مثل خود خودم که چقدر خوشحالم به این راه هدایت شدم و این آگاهی های ناب رو دارم و من حتی از اینکه میبینم اطرافیانم چقدر در زجر و محدودیت رژیم هستن واقعا ناراحت میشم چه برسه به عمل و …من دوست دارم پیش اونها این روش رو فریاد بزنم اما چون میدونم در مدار شنیدن این اگاهی ها نیستن هیچ نمیگم و سکوت میکنم .
من خیلی گول خوردم من در این بیست سال چاقی که داشتم
بار اول سال ۸۲ از طریق جریان برق میخواستم لاغر بشم و گول خوردم
بار دوم همون سال ۸۲ از طریق ورزش میخواستم لاغر بشم و گول خوردم
سال ۸۳ از طریق کم خوری خودم گول خوردم و هشت کیلویی لاغر شدم .
سال 86 من از طریق ورزش در باشگاه ،و رژیم های خودم که نخوردن شام و هله هوله بود من 25کیلویی لاغر شدم و گول خوردم
سال 90من از طریق بازم ورزش،و رژیم 18کیلو کم کردم و گول خوردم
سال 93من ازطریق دکتر تغذیه و باشگاه 30کیلو کم کردم و گول خوردم
ارسال 93تا 98 من همش در حال رفت و آمد بین چاقی و لاغری بودم و تحت نظر کارشناس تغذیه بودم و ورزش شدید باشگاهی داشتم و بازم گول خوردم
و اما من الان به مدت سه سال هست در مسیری هستم که عاشق اونم که سبک زندگی من شده و من با علاقه و عشق دارم دنبالش میکنم و هر روز زیباتر و خوشاندام تر میشم .
به نام خدای مهربانم که هر لحظه هادی و حامی من هست .
من تصمیم گرفتم بعد از مدتها دوباره وارد دوره ی صد گام بشم و از گام اول با اشتیاق فراوان و عشق اون رو تکرار کنم .
من هم در گذشته ی نه چندان دور پذیرفته بودم که دیگه باید چاق باشم و هیچ راهی ندارم و هر چقدر بیشتر تلاش میکردم برای لاغری بیشتر به این نتیجه میرسیدم که این سرنوشت من هست که چاقی همراه من باشه و به زور رژیم و ورزش شاید لاغر بشم، اما تا کی باید این کارها رو میکردم گاهی اوقات واقعا خسته میشدم و اونها رو رها میکردم اما دویاره به عشق لاغری بعد از مدتی هر دو رو شروع میکردم و بارها به خودم میگفتم خب هر کس یه طوری خلق شده بعضیا چاق بعضیا لاعر هستن باید بپذیرم که بدن من هم اینطور هست با متناسب ها فرق داره و من اگر خیلی لاغری رو دوست دارم باید بسیار رژیم بگیرم و ورزش کنمدحتی رزیم از دکتر بگیرم که راحت تر جواب بده بماند که این اواخر اینها هم دیگه جواب نمیدادن و من بسیار ناراحت بودم تا به این راه الهی هدایت شدم .
من بارها گفتم که قبل از ازدواج بسیار لاغر بودم و هر چه میخواستم میخوردم اما بسیار لاغر بودم تا اینکه ازدواج کردم و اونجا بود که اولین باورهای نادرست در ذهن من جوانه زد که خانواده ی ما با ازدواج چاق میشین و چندین سال که از ازدواجم گذشت من احساس کردم خیلی چاقتر شدم و اون اوایل اطرافیان چقدر به من گفتن چاقی،به من میاد و من قشنگ تر شدم و من تو دل برو تر شدم و اما دیگه بعد از دو سه سال خیلی چاق شدم طوری که هر موقع برای خرید لباس به بازار میرفتم لباس به راجتی گیرم نمی اومد و من متوجه شدم اضافه وزن قابل توجهی پیدا کردم و چون هیچ دلیل خاصی نداشتم میگفتم اشتهام زیاد شده و فعالیتم کم شده و این ژنتیک خانواده ی ما هست که بعد از،ازدواج چاق بشیم برای همین چاق شدم و واقعا بیشتر میخوردم چون باور داشتم بعد از ازدواج چاق میشم و زیاد نمونه هم دیده بودم که افراد بعد از ازدواج چاق میشن مثل خواهرم و خواهرای همسرم و برادرم و ….و من هم راحت در اون زمان چاق شدم .و چقدر من در اون زمان ورزش کردم خودم رژیم سر خود گرفتم زیر دستگاه های برقی میرفتم که چاقی شکمی رو از بین ببرم و واقعا دردناک بود و چون فکر میکردم این چاقی به من تحمیل شده و ناخواسته در من به وجود اومده و من خودم تواان از بین بردن اون رو ندارم دست به دامان روشهای بیرونی میشدم چون فکر میکردم خودم نمیتونم لاغر بشم اما حالا هزار بار باید بگم من خودم میتونم لآعر بشم .
من میتونم لاغر بشم
من میتونم لاغر بشم
من میتونم لاغر بشم
همانطور که من خواندن و نو شتن و رانندگی و اشپزی و ….رو یادگرفتم پس لاغری رو هم میتونم یاد بگیرم .
لاعر شدن سخت نیست بسیار آسان هست هر چقدر بقیه گفتن لاغری سخت هست نباید باور کنم چون هیچ اطلاعی از راه درست لاغری با ذهن ندارن و ما هم در گذشته به خاطر این باور نادرست که لاعری سخت به راه های سخت رژیم و ورزش پناه میبردیم و از بس هم که گفته بودن باید کم غدا بخوری و زیاد ورزش کنی پذیرفته بودم که تنها راه لاعری همین دو کار هست و اتفاقا بسیار هم با این دوکار سخت در زماتهای مختلف خوب لاغر میشدم اما هیچ وقت نتیجه برام ماندگار نبود و همین قضیه به شدت من رو خسته و ناراحت میکردو همیشه باید درگیر مقدار خوردنها و فعالیتهام می بودم و اگر کمی رژیمم بهم میخورد بسیار ناراحت میشدم که الان من چاق میشم و چاق هم میشدم .
همه ی روشهای لاغری به افراد چاق میگن تو نمیتونی لاغر بشی مگر از این روشها استفاده کنی و افراد چاق به شدت درگیر اونها میشن اما اگر به اطرافمون نگاه کنیم افراد متناسب هرگز در گیر هیچ روش لاغری نیستن و به شدت هم متناسب هستن و تازه اگر توجه کنیم میبینیم افراد لاغر از همون غداهای ما استفاده میکنن اما لاغر هم هستن .
مثلا خیلی ها میگن نون و برنج و شیرینی و روعن و .. شما رو چاق میکنه اما چرا لاغرها استفاده میکنن و لاغر هستن ؟؟
پس باید باورهای ذهنی ما تغییر کنه نه غداهای ما و تغییر باورها با هیچ روش مثل ورزش و رژیم تغییر نمیکنه من با فایل گوش دادن و دیدن و نوشتن میتونم باورهام رو تغییر بدم .
همینجا باید بگم سه روز پیش در جمعی بودم با چند خانم جوان که سه تا از ما لاغر بود سه نفر چاق بودن و سکی از اون خانم های چاق چقدر هم خانم با،سواد امروزی بود اما به،شدت برای لاعری دنبال رژیم و ورزش و کالری شماری بود و تمام این کارها رو بسیار راه درست برای لاغری میدانست و همش نگران از خوردن بود و چقدر هم به قول خودش هر سال جاقتر میشد اما هرگز نمیشد بگم این راه لاغری نیست اخه برای کسی که در مسیر نیست از این سبک حرف زدنها سخته به من میخندن و این حرفها رو قبول ندارن برای همین من فقط گوش میدادم و اتفاقا بارها به من نگاه میکرد و میگفت اندام شما عالیه تازه حس میکنم از چند وقت پیش لاغر تر هم شدین و من در دلم میگفتم چون راهم درسته چون لاغری رو یاد گرفتم چون خدا هدایتم کرد چون لاغری حق من هست و …و چقدر با دیدن این افراد یاد گذشته های خودم افتادم و چقدر از من میخواست باهاش برم باشگاه و اما من میدونستم هیچ کدوم راه لاغری درست نیست و از مسیر درست خودم لیز نخوردم .
من چاقی رو یاد گرفتم چاقی به خاطر قرصهای من و اشتهام و … نیست چاقی به خاطر افکار و رفتار من هست من به،شکلی زندگی میکنم که نتیجه اش،میشه چاقی من هر لقمه که میخورم انتظازم از خودم چاقی هست در حالی که هر لقمه همچین کاری نمیکنه اما من با افکار نادرستم و تجسم چاقی خودم رو چاق میکنم اما افراد متناسب این بخش،ما رو ندارن یعنی اونها با غدا خوردن فکر نمیکنن که چاقتر میشن مثل همسر خودم دقیقا همینطور هست هر چه بخواد شیرینی و غدا و نون بسیار میخوره اما فکر چاقی هرگز نداره با دل راحت میخوره بر عکس چاقها همش موقع خوردن ناراحت و نارام هستن و حرص میخورن و چاقتر هم میشن .
مغر ما هر چیزی رو میتونه یاد بگیره و چاقی رو هم یاد گرفتیم بنابر این لاغری رو هم میشه یاد گرفت و با دارو و ورزش و دمنوش و قرص به دست نمیاد .
هیچ اطلاعاتی در دنیا با دمنوش و قرص و کرم به دست نمیاد و لاغری هم به این طریق به دست نمیاد .
من این اواخر فکر می کردم دیگه به خاطر داروهام لاغر بشو نیستم و یکم اضافه وزن دیگه حق من هست اما همین چند وقت پیش به خاطر یه قضیه ای بسیار لاعر شدم اونم راحت بدون هیچ کار. اضافه ای و فقط در حد رفع نیاز یکم عدا میخوردم و بسیار لاغر شدم و بعدا به خودم گفتم ببین جسم من خیلی راحت در هر زمانی اماده ی لاعر شدن هست اگر درست رفتار کنم و بدون فرمولهای چاقی عذا خورم یعنی در حد رفع گرسنگی غذا بخورم .
من توانایی لاعر شدن دارم و نباید گول هیچ فرد باسواد حتی دکترها و افراد سطح بالا رو بخورم هیچ ورزش و رژیمی نمیشه من رولاغر کنه من در گذشته چقدر گول رژیم های کارشناس های تغذیه رو خوردم من جقدر گول افراد اطرافم رو خوردم و کم تر عذا میخوردم که میگفتن کم بخور و بیشتر ورزش کن چقدر اطرافیان بهم گفتن غداها رو تفکیک کنید و هر چیزی رو نخور و من این کار رو کردم اما مقطعی جواب میداد اونم با زحر و سختی و یه جاهایی کم میوردم و حرص و ولع شدید غداها یی که در اونها محدود بودم رو پیدا میکردم واقعا من گول خوردم و من چقدر در مقابل خودم احساس ضعیفی میکردم و حس بی انگیزگی میکردم هنوزم از این افراد در اطراف من بسیار هست که میخوان از این طریق های نادرست مثل عمل معده و رژیم و ورزش و قرص و … لاعر بشن و من رو هم میخوان گمراه کنن اما من دیگه گول نمیخورم و در دلم میگم تو برو تا اخرش برو من که رفتم و جز سختی و نتیجه مقطعی و نارامی و حال بد و افسردگی و … چیزی برام نداشته و اینقدر این راه رو دوست دارم و نتایجم از این راه زیاد هست که دوست ندارم حتی لحظه ای،به اون دوران برگردم .
سلام دوست هم مسیرم
چقدر جنس نوشته ات رو دوست داشتم دقیقا عین نوشته های خودم بود .خیلی خوشحال شدم از خوندن آگاهی های شما
منم با همین طرز فکر و افکار جلو رفتم و دارم میرم و کلی نتیجه ی عالی دارم میگیرم و در یک قدمی شاید هم کمتر، متناسب شدن هستم .
واقعا دیدیم به غذا فرق کرده و خیلی از اون دوران رژیم و ورزش فاصله گرفتم و لاغری برام کار بسیار راحت و آسانی شده که کاملا تحت کنترل خودم هست که خودم به تنهایی میتونم اون رو به وجود بیارم و هیچ ارتباطی به هیچ چیز بیرونی نداره و هر چقدر ذهن من هماهنگتر با این خواسته باشه من راحت تر به اون میرسم