انتخاب روش لاغری موضوعی است که ما را برای لاغر شدن گول زده است.
سی و پنج سال زندگی با چاقی سبب شده بود که بارها برای لاغر شدن از طریق روش های مختلف اقدام کنم. این درحالی است که حتی نتیجه نگرفتن مانع گول خوردن من برای انتخاب روش جدید نمی شد.
انتخاب روش لاغری
انتخاب روش لاغری سخت ترین تصمیمی بود که به راحتی انجام میشد.
بارها برای لاغر شدن از طریق روش های مختلف اقدام کرده بودم و هربار که از اجرای روش لاغری نتیجه نمی گرفتم خودم را سرزنش می کردم که اراده رژیم گرفتن یا ورزش کردن را ندارم و احساس می کردم در چاقی زندانی شده ام.
ناراحتی و تنفر از چاق بودن مانع چاقی نمیشد و جسم من به آرامی چاق تر و چاق تر می شد و باز هم برای مقابله با چاقی باید به سراغ روش لاغری دیگری می رفتم.
انتخابی سخت که مجبور بودم به آسانی آن را انجام دهم.
سخت از این نظر که با کوله باری از شکست و ناتوانی از لاغر شدن باید به دنبال روش لاغری دیگری می گشتم و آسان از این نظر که بدون در نظر گرفتن علاقمندی ها و خواسته هام باید یکی از روش های لاغری را انتخاب می کردم.
در مسیر لاغر شدنم بارها اشتباه کردم، بارها روش های مختلفی را انجام دادم، بارها گول تبلیغات روش های مختلف لاغری را خوردم و وارد مسیرهای اشتباهی شدم که در نهایت برای من نتیجه ای جز شکست، افسردگی، ناراحتی و چاقی بیشتر نداشت.
به عقیده من همه افرادی که اضافه وزن دارند در انتخاب روش لاغری مجبور بوده اند به علایق خود اهمیت نداده و فقط به خاطر شنیده ها و تبلیغات روش لاغری انتخاب خود را انجام داده اند.
واضح است که اگر شما بر اساس علایق خود انتخاب نکنید هرگز نسبت به تصمیم خود احساس رضایت بخش نخواهید داشت و در آن صورت نتیجه مطلوب از سعی و تلاش خود در مسیر انتخابی کسب نخواهید کرد.
این موضوع فقط مربوط به لاغر شدن نمی باشد بلکه در تمام جنبه های زندگی اگر مجبور به انتخاب گزینه ای همسو با علایق خود باشیم هرگز در آن موضوع به احساس خوب و رضایت از نتیجه نخواهیم رسید.
انتخاب روش لاغری بر اساس تبلیغات یا پیشنهاد دیگران سبب می شود تا نه تنها نتیجه دلخواه را کسب نکنیم بلکه بخاطر نتیجه نگرفتن از روش لاغری خودمان را سرزنش و تحقیر کنیم که چرا عرضه یا اراده لاغر شدن را نداریم.
من عقیده دارم افرادی که اضافه وزن دارند در انتخاب روش لاغری بارها گول خورده اند و متاسفانه هربار که از اجرای روش لاغری نتیجه نگرفته اند در انتخاب روش لاغری بعدی ساده تر و سریع از قبل گول می خورند.
گول خوردن در انتخاب روش های لاغری به دلیل گسترش احساس ناتوانی در لاغر شدن است. هرچه بیشتر در برابر چاقی احساس عجز و ناتوانی کنید در انتخاب بعدی خود دچار اشتباه و در معرض گول خوردن خواهید بود.
پیشنهاد روش لاغری با ذهن
بعد از سالها تلاش بی ثمر برای لاغر شدن از طریق روش های مختلف در سن ۳۳ سالگی با موضوع قدرت ذهن در خلق آرزوها و تغییر شرایط زندگی آشنا شدم.
از آنجا که مهمترین آرزوی من لاغر شدن بود ایده استفاده از تمرینات ذهنی برای لاغر شدن در من شکل گرفت و با ترس و دودلی تصمیم گرفتم برای مدتی از این روش من درآوردی برای لاغر شدن اقدام کنم.
اولین مزیت اقدام جدید من برای لاغر شدن این بود که در سکوت خبری و بدون اینکه اطرافیانم از اقدام من مطلع باشند برای لاغر شدن اقدام کردم.
رژیم گرفتن، ورزش کردن، پیاده روی کردن، دارو و دمنوش خریدن و … روش هایی بود که قبل از شروع کردن اطرافیانم از تصمیم من برای لاغر شدن مطلع می شدند و از همان ابتدا با انرژی منفی دادن وعده بی فایده بودن و لاغر نشدن را به من می دادند.
اولین مزیت روش لاغری با ذهن این بود که هیچ کس از تصمیم من برای لاغری مطلع نشد چون در این روش هیچ اقدامی مشابه روش های قبلی انجام نمی دادم و به همین دلیل در سکوت خبری مشغول تمرینات ذهنی برای لاغری بودم.
پس از مدت زیادی اولین نشانه های لاغر شدن را در خودم مشاهده کردم و تنها دلیل استمرار من برای ادامه دادن این بود که دیگران از تصمیم من بی اطلاع بودند و من را تحت فشار لاغر نشدن قرار نمی دادند.
به لطف خدا نتیجه من از روش لاغری با ذهن به حدی عالی شد که مورد توجه دیگران برای استفاده از این روش برای لاغر شدن قرار گرفت.
از روزی که تصمیم گرفتن از قدرت ذهن برای لاغر شدن استفاده کنم تمام سعی من به کار گرفتن تکنیک های ذهنی بود که مرا از لحاظ ذهنی برای لاغر شدن آماده کند. تکنیک هایی که نیاز به رژیم گرفتن یا ورزش کردن نداشت و به همین دلیل از شم دیگران پنهان بود.
از زمانی که تصمیم گرفتم آموزش های لاغری با ذهن را برای استفاده علاقمندان ارائه کنم همیشه به دنبال ارائه راهکارهای ساده و کارآمدی برای کسب نتیجه بهتر توسط استفاده کنندگان بودم و به لطف خدا در این مسیر شگفت انگیز همواره ایده های عالی به من داده شده که در کسب نتیجه عالی دوستانم بسیار تاثیرگذار بوده است.
تاثیر خوردن بر چاقی و لاغری
زمانی که اضافه وزن زیادی داشتم همیشه در ذهنم این سوال بود که:
چرا من به هر مقداری غذا بخورم حتما چاق می شم اما دوستانی داشتم که خیلی بیشتر از من می خورند و همیشه در سایز و وزن ثابتی بودند؟
شاید علاقه من برای کشف این راز شگفت انگیز سبب شد که من به لطف خدا به مسیر لاغری با ذهن هدایت شدم.
استفاده از روش لاغری با ذهن سبب شد تا من به واکنش های ذهنی ام در مواجه شدن با مواد غذایی و موقعیت های مختلف پی ببرم و بر خودم مسلط شده بودم و این به من احساس آرامش می داد اما تا وقتی از روش های اشتباه برای لاغری استفاده می کردم همیشه درگیری ذهنی داشتم، ناراحت بودم، اعصابم خراب بود که چرا نباید از غذایی که دوست دارم به اندازه ای که دوست دارم بخورم.
از روزی که اولین گام برای لاغری با ذهن را برداشتم تا امروز که به لطف خدا سالهاست از رنج چاقی فاصله گرفته ام هر روز بیشتر از پیش مطمئن هستم که روش لاغری با ذهن تنها روش ساده و بدون بازگشت برای لاغر شدن و رهایی از رنج چاقی است.
روشی که اولین دستاورد آن برای من آرامش ذهنی بود، اطمینان به خودم و توانمندیم در متناسب شدن بود.
به لطف خدا همه دوستانی که از روش لاغری با ذهن برای رهایی از اضافه وزن استفاده کردند به این موضوع تاکید دارند که استفاده از روش ذهنی برای لاغر شدن تاثیر فوق العاده ای در ایجاد احساس آرامش ذهنی آنها داشته است، احساس ناامیدی آنها را برطرف کرده و اطمینان به موفقیت را در آنها اضافه کرده است.
به لطف خدای مهربان شما هم مثل من و سایر دوستانی که از این روش شگفت انگیز برای خلق رویای خود استفاده کرده اند میتوانید به راحتی و تنها با اندکی تلاش و مقداری بیشتر صبر و استمرار به رویای چندین ساله خود دست پیدا کنید.
لاغر شدن موضوعی است که تغییرات زیادی در جنبه های مختلف زندگی ما بوجود می آورد. شما هم میتوانید با استفاده از آموزش لاغری با ذهن سعی در خلق زندگی جدیدی برای خود داشته باشید و زندگی جدیدی را به خود و اطرافیانتان هدیه کنید.
✍️ تمرین آموزشی 📖
بررسی روش های لاغری که قبلا مورد استفاده قرار داده ایم سبب می شود تا تاثیر مخرب این روش ها بر ذهن و احساس خود را شناسایی و برای بهبود انگیزه و احساس مان جهت شروع حرکت در مسیر لاغری با ذهن مسائل گذشته را اصلاح و ترمیم کنیم.
- آیا شما هم در استفاده از روش های لاغری گول خورده اید؟ درباره آن شرح دهید
- استفاده از روش های لاغری چه تاثیری بر جسم شما داشت؟
- استفاده از روش های لاغری چه تاثیری بر احساس شما داشت؟
نکته قابل توجه اینکه روش لاغری صحیح باید بر جسم و احساس ما تاثیر مثبت داشته باشد. به این معنی که اگر استفاده از روشی بر جسم شما تاثیر گذاشته اما روح و روان شما را خدشه دار کرده است این روش حتی اگر باعث کاهش وزن زیاد شود هرگز روش صحیح برای لاغر شدن نمی باشد.
- به نظر شما توجه به تاثیر روش لاغری بر احساس چه اهمیتی دارد؟
جالب است بدانید که دلیل ماندگاری چاقی در ما این بوده است که روشی که برای چاقی استفاده کرده ایم هم بر جسم و هم بر روح و روان ما تاثیر مشابه داشته است. بنابراین روشی برای لاغر شدن صحیح است که هم جسم ما را ترمیم کنم و هم روح و روان ما را به آرامش برساند.
با توجه به آگاهی که از محتوا آموزشی به دست آورید به سوالات زیر پاسخ دهید.
- خود را در استفاده از روش های لاغری توانمند می دانید؟
- چرا بعد از لاغر نشدن از طریق روش های مختلف خود را سرزنش می کردید؟
- به نظر شما روش های لاغری که استفاده کرده اید مناسب لاغری نبوده اند یا شما اراده لاغری نداشته اید؟ شرح دهید
- درباره تصمیم خود برای استفاده از روش لاغری برای تحقق رویای لاغر شدن بنویسید و اینکه چه میزان خود را در اجرای روش لاغری با ذهن خلاق و توانمند می بینید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
📻 رادیو لاغری
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما رضا عطارروشن
امتیاز 3.70 از 208 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام استاد عطارروشن و دوستانم
دیروز داشتم با دوستم صحبت میکردم ،ایشون در دوره مقدماتیه و وزن بالایی هم داره،ما زیاد در این موارد ذهنی صحبت میکنیم ،با اینکه من متوجه میشم داره سایز کم میکنه و خودشم میگه لباسام گشاد شدن ولی انگار که انتظار لاغر شدن بیشترو از خودش داشته ،از نتیجه ش راضی نیست و میگفت منفی بافش مدام بهش میگه بقیه میتونن لاغر بشن ولی تو نمیتونی ۷۰ کیلو وزنو کم کنی و در ذهنش دست نیافتنیه،بهش گفتم اینهمه شگفتی ساز میبینی که قبلا خیلی چاق بودن و الان لاغر شدن،در ضمن تو قرار نیست ۷۰ کیلو یدفعه کم کنی ریز ریز کم میشی ، میگفت ذهنم میگه تو باید یه دوره طولانی رژیم سخت بگیری خیلی هم زجر بکشی و عرق بریزی تا شاید لاغر بشی ،انگار نمیپذیره که میتونه براحتی ،با تغییر باورها،عادت ها و داشتن رفتارهای جدید به بدن و ذهن جدید برسه،با اینکه ما ۳ساله با هم تو دوره های ذهنی هستیم و کاملا قوانینو بلدیم ولی در انتها زور نجواهاشون بیشتره،زمانیکه من بهش میگم چه جمع وجور شدی میگه تو دروغ میگی ،بهش گفتم ببین فکر نکن من نجوای منفی ندارم ،اون کار خودشو میکنه ما باید نوع نگرشمون نسبت به اطراف و اتفاقات تغییر کنه تا این صداها کمرنگتر بشه ،
منم سالها اعتقاد داشتم که باید عرق بریزم ورزش سنگین داشته باشم تا شاید از چاقیم جلوگیری کنم و روزهاییکه کمتر عرق میریختم ناراحت بودم و به دلم نمینشست،اگر سیر بودم حالم بد بود و فکر میکردم دارم لحظه به لحظه چاقتر میشم و زمان هاییکه گرسنه هستم در مسیر لاغر شدنم،همین الان هم وقتی احساس سیری میکنم یه ترسی میاد و میگه حواست باشه ،انگار حق خودم نمیدونم مثل آدم های متناسب ونرمال ،بصورت طبیعی غذای مورد علاقمو بخورم وبدن سالمی داشته باشم، انگار تو مغز من نوشتن ،تو حق نداری غذایی بخوری حتی در حجم کم،انگار خدا وقتی منو آفرید گفت فریده بیا برو تو دسته آدم چاقای بدشانس که حتی لیاقت خورد وخوراک و زندگی عادی رو هم ندارن ،اینا محتویات ذهنی گذشته منه که الان داره میریزه بیرون ،به من گفتن خلقت تو اینجوری بوده ،بارها خودمو و خدای خودمو لعنت کردم برای این آفرینش افتضاحش ،بمن خیلی حرفا زدن که من چشم وگوش بسته پذیرفتم و تا الان دارم تاوان نااگاهی خودمو میدم ،
سالها ترسوندنم که مبادا تا ۲ساعت بعد از ورزش چیزی بخوری ،فقط آب ،تازه بعدشم باید غذای بدون روغن،نمک،کربوهیدرات،شکر وووووو بخوری یادمه ۹ ماه در رژیم گروه خونی بودم،نون ارد سفید،گوجه،رب،چربی،ادویه مرغ ،روغن به هیچ عنوان نخوردم،انقدر روغن نخورده بودم که نوک انگشتای دستم ترک میخورد و خون میومد ،همیشه مثل والیبالیستا نوک انگشتامو چسب میزدم،به هر جایی میخورد انگار تیغ میکشیدی روی دستام،همراه با رژیمم کپسول های لاغری هم میخوردم و باید همراه باهاش ورزش میکردم،هم صبح هم غروب،تمام وقت توی ورزش بودم و دردسرهای لاغر شدن،بر اثر خوردن قرص ها پوستم سوراخ سوراخ میشد و رنگ و روم زرد ،ازم میپرسیدن مواد مصرف میکنی؟😶
بعد از ۹ ماه ۱۲ کیلو با سختی کم کردم ،به محض ول کردن رژیم و قرصا،بسرعت زیاد به وزن قبلی برگشتم و این قصه همچنان ادامه داشت ،برای همین برای ذهن من لاغر شدن سخت و زجر آوره ،اولا که باور نمیکرد من بتونم براحتی بدون درد لاغر بشم ،انگار عادت داشت یه پروسه طولانی در استرس باشم تا شاید چند کیلویی لاغر بشم ،
من ۴ بار تو این ۲۰ سال اخیر تردمیل خریدم،۱ بار دوچرخه ثابت خریدم،که بعد از مدتی جای جا لباسی ازشون استفاده کردم و به قیمت پایین فروختمشون،کمربند لاغری،کش ،گن ووووو یه مدت تمام بدنمو نایلون میبستم و تردمیل میرفتم،یه مدت وردنه به پاهام میکشیدم که چربی هاش شکسته بشه و چه بلاهایی که بر سر خودم آوردم ،تازه الان انتظار دارم با یه بشگن بدنم بگه قربونت بشم هر چی تو بگی ،الان ۲۵ کیلو لاغر میشم واست ،اول باید اون جاهایی از ذهنمو که تخریب کردمو ترمیم کنم تا بعد جواب های خوب بخوام ، بازم قربون بدنم برم که بعد از ۳ ماه شروع به کم کردن سایز کرد ،این یعنی این ذهن و بدن خیلی قدرتمندن فقط باید بیاریشون تو مسیر درست ،
امروز تو یه سمینار بودم که استادش داشت در مورد مغز احساسی صحبت میکرد که مغز ما از ۳ بخش تشکیل شده و اگر بخواییم مغزمون کاری برامون انجام بده باید مغز احساسی اوکی بده ،برای همین توی سمینار از موسیقی ودست و تشویق و طنز استفاده میکرد که یادگیری برای ما لذت بخش بشه تا مغز احساسی ما فرمان ورود اطلاعاتو بده که همون اهرم رنج و لذته ،ما تو دوره مقدماتی یاد گرفتیم که لاغر شدن رو برای ذهنمون لذت بخش تعریف کنیم
و با بودن در مسیر لاغری با ذهن و تغییر فرمول ها نوع نگاه ما به خوراکی تغییر میکنه،ترس هامون بیشتر وبیشتر ریخته میشه و ما قدم در دنیای جدیدی خواهیم کذاشت
روز ۳۸ تکرار
سلام وقت بخیر ،طبق معمول هر روز با میثاق نامه و فایل صبحگاهی شروع میشه و خدارو هزاران بار سپاسگذارم که هر روز قدمی برمیدارم بسمت هدف هام
شما هم برای لاغر شدن گول خورده اید؟!
بزرگترین پرسشی که در ذهن افراد چاق همیشه بررسی میشه و هیچ وقت هم به نتیجه ای نرسیدن این سئوال بود که چرا من با حتی کم خوردن هم چاق میشم ولی خیلی از افراد متناسب هستن که گاها حجم بیشتری غذا مصرف میکنن
برای رسیدن به جواب این سئوال راه های دشوار و پر پیچ و خمیو طی کردم ،لاغرتر هم شدم ولی موندگار نبود و اون چرخه تکراری مجدد تکرار میشد
مثلا تو رژیم بعدی باگ رژیم قبلیو در آورده بودیم و فکر میکردیم سری قبل یه اشتباهی مرتکب شدیم که تو رژیم جدید اون کار اشتباهو انجام نمیدیم
بعد بهمون میگفتن شما در نوع و انجام ورزش کردن مشکل دارید از این به بعد نایلون دور شکم و پاهاتون ببندید و برید یک ساعتی روی تردمیل
دفعه بعد میگفتن اگر ورزش میکنی تا ۲ ساعت هیچی نخور جز آب بعدا میگفتن ااا انگار نباید آب هم بخوری
این سری میخوایی ورزش کنی ۵ دقیقه بشدت روی تردمیل بدو که ضربانت بره بالا ،۳ دقیقه آروم راه برو که مدام ضربانت بالا و پایین بشه ، یکی میومد پیشنهاد میداد تردمیلو روی شیب بذار فشارش بیشتر میشه حالا بدو روی تردمیل
امروز بعد از ورزش این دمنوشو بخور خوبه ، قبل صبحانه این پودر ضد اشتهارو بخور ووووو و سالها من درگیر چی بخورم ،چی نخورم ،چجوری ورزش کنم ،کی ورزش کنم ،چه ورزشی کنم بودم تازه ساعت میزان سنجش کالری و ضربان هم میبستم و ثانیه ای مراقبت میکردم ضربانم پایین نیاد که مبادا از حالت چربی سوزی خارج بشم و یه برنامه ریزی های دقیقی داشتم
در طول سالها رژیم و ورزش ۴ بار تردمیل خریدم ،۱ بار دوچرخه ثابت حرفه ای ، با اینکه مطمئن بودم تردمیل خونه رو استفاده نمیکنم و در انتها میرم تو صف تردمیل باشگاه ولی باز هم میخریدم
۳ سال و نیم پیش دوچرخه و تردمیل حرفه ایی که خریده بودمو خیلی ارزون فروختم و برای همیشه با خریدن وسایل ورزشی خداحافظی کردم
لاغر شدن برای من رویایی دست نیافتنی بود که مطمئنم کرده بودن که تو نمیتونی لاغر بشی چونکه مدل بدنت این شکلیه نمیتونی تو کار خدا که دست ببری ،تو ارثی چاقی،ژنتیکته ، استخون بندیته ،خواست خدا بوده ،تو پرخوری
بعد از اونهمه تلاشی که میکردم و نتیجه های موقتی که میگرفتم باور کرده بودم که من توانایی لاغر شدنو ندارم و حتما اشکالی در خلقت من بصورت مادرزادی هست که خودم اطلاع ندارم ولی همچنان به راه های مختلف چنگ مینداختم که یه راه فراری برای پیدا کنم ،در اصل تمام اون سالها دنبال راه فرار بودم که از شر چاقی راحت بشم و دنبال لاغر شدن نبودم
یواش یواش حس توانمندی مغزم خشک شد و باورم شد که من فرد بی عرضه ای هستم که در کنار تمام اون حس های بد خودباوری و تصویری که از خودم داشتم آسیب زیادی دید
و از اونجایی که ذهن ما تصویری کار میکنه و از قبل هم که تصویر من در مغزم سیو شده بعد از اون مغزم دیگه با خود من کاری نداشته با یک عکس از من در تعامل بوده
و از همون یک عکس احساسات بیشماریو استخراج میکرده و در تمام قسمت های زندگیم ازشون استفاده میکرده ،چه تو کار،تو روابط،تو چاقی و از اونجایی که حس اون تصویر پر اعتمادبنفس نبوده در تمام مراحل زندگی منو کوچیک و ناتوان دیده
پس لاغر شدن برای مغز من سخت بوده و منهم شخصیت قدرتمندی نداشتم که بتونم از پس موضوع چاقیم بربیام ، مغز هم که برای کارهای سخت انرژی آزاد نمیکرده پس من در رنج و عذاب برای لاغر شدن ،سالها جنگ درونی و بیرونی داشتم
۲ ماه پیش که نوه خواهرم که یک پسر بچه ۸ ساله است اومده بود منزل ما ،داشت بازی و شیطنت میکرد و خیلی عرق کرده بود بلوزشو در آورد و اومد جلوی من گفت خاله ببین عرق هامو یعنی دارم لاغر میشم ،بهش گفتم نه عرق کردن ربطی به لاغر شدن نداره ،گفت داره چونکه تو کتاب علومم نوشته ،معلم علومم که دروغ نمیگه
متوجه شدم داره باورهای اشتباه هم از طریق الگوهاش و هم از طریق معلم ها و کتاب ها در مغزش ضبط میشه ،الان معلم علومش فقط یکبار بهش گفته و چونکه بهش اعتماد داره سریع مغزش پذیرفته و اگر بخواد در ۳۰ سالگی این باورو نقض کنه باید مدتها تمرین کنه تا فقط همون باور قدیمیو بی اثر کنه
اینکه ما آگاه باشیم ، میتونیم بچه های آگاهتری بزرگ کنیم خیلی مهمه که به موقع واکنش صحیح به فرزندانمون داشته باشیم
آخرین رژیمی که گرفتم ۲ سال پیش همین موقع ها بود وای که چقدر حالم بد بود ،متخصص رژیمه ،بهم گفت تو سوخت و ساز بدنت پایینه ،اصلا منو ندیده بود ،حتی من از مدل چاقیمم بهش هیچ اطلاعاتی ندادم ،بهش پیام دادم گفت باید رژیم منو بخری تا سوخت و سازت بره بالا ،رژیمشو باید ماهیانه میخریدیم ،منم ماه اولمو ازش خریدم
کل رژیمو توی یک مقوای رنگی ۵۰ در ۶۰ نوشتم و چسبوندم به دیوار اتاقم که بتونم برنامه هر روزمو راحت بخونم ،چونکه خوراکی های متنوعی داشت و مجبور بودم از روز قبلش خرید کنم ،مثلا در روز باید دیتاکس درست میکردم ، چندین مدل لوبیا رو با هم میپختم ،یا یه روز یه دونه نون تست داشت ،یا نصف آب هویج ،یا نصف آب کرفس ،۵ عدد بادوم یا پسته وووو
رژیم پر دردسری بود و حجم غذاهاش هم بسیار کم که من همون ۱۵ روز اول حالم بد شد انقدر که بدنم بی جون و افسرده شده بود ، خدارو شکر بعد از ۱۵ روز ،وارد این سایت شدم و انقدر خوشحال شدم که مقوای رژیممو ریز ریز کردم و حتی متوجه شدم بدنم خودشو مریض و بی جون کرده بود که من دیگه اون رژیمو ادامه ندم و خدارو شکر همه چیز رفت جای صحیحیش قرار گرفت
لاغر شدن راحتره چونکه بیس بدن ما سلامتی و متناسب بودنه ،ببین ما چقدر راه اشتباه رفتیم که تونستیم جسم خودمونو از مسیر صحیحش خارج کنیم ، مثلا ما از سگ انتظار پارس کردن داریم ،اگر سگی صدای خروس در بیاره یعنی یه کار سخت انجام داده وگرنه پارس کردن کار طبیعیه یک سگه ، ما هم طبیعتمون لاغر بودن بوده ،ببینید چقدر کار سختی انجام دادیم که بدنو از حالت عادی و نرمالش خارج کردیم
خدارو شکر با بودن در دوره ها داره لاغر شدن در مغزم راحتر میشه ،هر چقدر غذای جدید به ذهنم برسونم ،راه های لاغر شدن آسان است در من پر رنگتر میشه و باور پذیری منهم بیشتر خواهد شد
لاغر شدن آسونترین کار دنیاست ، اگر میخوام این جمله رو بپذیرم اول باید کد قبلیو خنثی کنم که باور داشتم لاغر شدن سخترین کار دنیاست ، من با دلیل و مدرک پذیرفته بودم که چاق شدن راحت و لاغر شدن سخته
چجوری ؟ با خاطراتی که از خوردن داشتم از اینکه ۳ روز مسافرت براحتی ۳ کیلو چاق میشدم و اون ۳ کیلورو باید ۲ ماه براش وقت میذاشتم تا رفعش کنم
بخاطر هزاران باری که شنیدم چاق شدن راحته و برای لاغر شدن پوستمون باید کنده بشه باید هزاران بار به خودم بگم ،من اگر چاق بودم و نمیتونستم لاغر بشم بخاطر این بود که آدرس لاغر شدنو بلد نبودم و اون آدرس هاییکه اطرافیانم و دکترها به من گفته بودن هم اشتباه بوده
مثل اینه که من سوییچ ماشینمو تو کوچه گم کرده باشم ولی توی خونه رو بگردم و بگم آخه کوچه تاریکه اینجارو بجاش میگردم ، اگر آدرس اشتباه بوده ،قرار نیست من باز هم به اون آدرس ها مراجعه کنم ،الان آدرس جدید و واقعی دستمه
باید اینهارو به درونم بگم ،باید با خودم زیاد صحبت کنم ،باید بالغانه با شخصیت های درونم صحبت کنم ،اگر قبلا با من بد صحبت شد و منهم آموزش دیدم که با خودم حرف های تضعیف کننده بزنم ،الان حامی درونم باشم ،با تمام اشتباهاتی که داشتم و حتی الان دارم
باید از خودم دفاع کنم ،وقتی منفی های درونم میریزن سر من و میخوان مثل قبل منو بترسونن باید شورش کنم بر علیه شون ،بهشون بگم که هیچ کسی حق نداره درون منو آزرده کنه ، اگر حتی تا الان هم نتایج جسمی نداشته باشم به خودم فرصت بدم ،بفهمم که بنای کجی آفرینش کرده بودم ،اول اون بنا رو خراب کنم تا یک جدید بسازم
اینها صبر میخواد ،حوصله میخواد،باید کنار خودمون دوش به دوش باشیم ،مثل همون موقع ها که آجر به آجر چاقیو با هم ساختیم ،هر چند لاغر شدن بسیار راحتر و سریعتره
راحتره چونکه نژاد وجود ما لاغریه ،برنامه ریزی ش در ما از قبل دانلود شده ،کدش وجود داره ،لازم نیست مجدد برنامه نویسی کنیم ،فقط کافیه برنامه های ویروس دار حال حاضر خودمونو دیلیت کنیم
فقط کافیه سنگ های وسط رودخانه رو برداریم تا آب جاری بشه ، پس لاغر شدن راحتره ،اینو انقدر باید به خودم بگم تا باورش کنم ،تا وارد بشه به تک تک سلول هام ،تا بشه اعتقاد من ،بشه شخصیت من که اگر بشه شخصیت من ،دیگه نیازی نیست من جون بکنم ،شخصیتم منو میبره به جایی که شبیه به خودشه
وجود من مثل آهنرباست هر آنچه که شبیه به محتویات خودش باشه میکشه بسمت خودش ، پس اگر هنوز لاغر شدن برامون راحت نشده یعنی درونمون نپذیرفتتش ،باید بیشتر کار کنیم
حالا باید در موقعیت ها و شرایطی که قرار میگیرم از آموزش های جدیدم استفاده کنم ، مثلا وقتی رستوران هستم و اون صداهای نازیبای درونم منو میترسونن ،بالغانه بهشون بگم که منم حق زندگی کردن محترمانه رو دارم ،منم بدنم نیاز داره به خوردن و غذا و منهم بهش انرژی میرسونم ،جوری منطقی صحبت کنیم که اون صداها قطع بشن
اگر مجدد در مکان بعدی اومد سراغمون دوباره باهاش صحبت کنیم ،که هر چقدر گفتگوهای جدیدی با خودمون داشته باشیم ،ظرف مثبت درونمون پر تر میشه ،هر چقدر گفتگوهای ما بره بسمت احساس خوب ،نتایج ما عالیتر میشه
و موضوع اصلی که دلمون نمیخواد زیر بارش بریم ،خویشتن پذیریه ،اینکه خودمونو بدون نتایجمون دوست داشته باشیم ،یعنی فقط وقتی یه کار خوبی میکنیم به خودمون عشق نورزیم وقتی کار اشتباهی میکنیم خودمونو شلاق بزنیم خودمونو بدون شرط بخواییم
در هر صورت خودمونو خاص و بینظیر ببینیم ،که اینم مستلزم اینه که کدهای قبلی در ما خنثی بشه ،به میزانی که قبلا به ما گفتن ما خوب و زیبا و دوست داشتنی نیستیم و سرزنش و تحقیر شدیم اول باید اونهارو ترمیم کنیم
که اونم به عزت نفس ما و تصویری که از خودمون داریم برمیگرده و مهم ترین بحثی که باید بهش رسیدگی بشه و مادر تمام موفقیت های ماست ، عزت نفسه ،پس خوب خوب در زندگیمون اجراشون کنیم تا در مسیر تغییر و رشد قرار بگیریم
اونوقت لاغر شدن دیگه کار سختی نخواهد بود ،دیگه حق الهی خودمون میدونیم ، مگه ما بدنیا اومدیم که رنج ببریم ؟ نه ما اشرف مخلوقاتیم و آسمان و زمین فقط برای ما با اینهمه امکانات و ابزارش بصورت vip به تسخیر ما در اومد ،البته اگر همین جمله رو باور کنیم که اینم مستلزمه اینه که باورهای مخالف اون شکسته بشه
و شناسایی باورهای ریشه ای ،همین شکلیه همشون بهم ربط دارن ،میخوایی یدونه باورو نقض کنی یدفعه برخورد میکنی به ۱۰ تا باور مرتبط و اگر بتونی اونجا خوب عمل کنی ،یدفعه از بند چندین تا عقیده مخرب خلاص میشی و تاریکی ها تبدیل به روشنایی میشن
خدارو شکر میکنم که میتونم همچنان در مورد این آگاهی ها بنویسم و بنویسم ولی هم انگشتم درد میگیره هم میخوام برم برای فایل بعدیم
سپاس برای اینهمه زیبایی
سلام سمیرای عزیز
تبریک میگم بهتون که مجدد شروع دوباره ای داشتید ، لاغری با ذهن بهترین و صحیح ترین راه برای لاغر شدن بصورت ریشه ای و بنیادینه ، همه ما راه های بیشماری رفتیم و سرخورده شدیم ، اینجا جاییکه ما تغییر میکنیم و از دیدن تغییرات ما هزاران نفر امیدوار میشن و در مسیرهای صحیح وارد میشن ،چه خوبه که موثر باشیم اول برای خودمون و بعد برای اطرافیانمون
ادامه بدید و از ساختن شخصیت جدید خودتون لذت ببرید 🌹
موفق باشی دوست همراهم😊
ممنونم که وقت گذاشتید و کامنت منو خوندید
بلخره ما سالها تو یک مسیر بودیم ،تجربیات شبیه به هم داریم،احساسات منفی مثل هم داریم 😊
برای شما و دوستانم آگاهی میطلبم
روز ۳۸ تکرار
سلام
لاغر شدن آسونترین کار دنیاست
منم میتونم لاغر بشم ولاغر بمونم ،قبل از شروع دوره ،لاغر شدنو دست نیافتنی میدیدم واسه خودم وآینده نامعلومیو تخمین میزدم،بماند که ته دلم میگفت تو یه مسئله ذهنی داری ،پیداش کن ،،،،،ولی چونکه به نتیجه نمیرسیدم ،ناامید شده بودم،در مقایسه با قبل از ورودم به دوره من اصلا هیچ شباهتی با ۴ماه پیش خودم ندارم ،الان هر غذایو دوست داشته باشم به اندازه ای که سیر بشم میخورم ولی قبلا هر غذایو دوست داشتم میخوردم به امید اینکه ،به درک ،منکه بخورمو ونخورم چاق میشم ،پس میخورم ،وپیش بینی چاقی بیشترو داشتم ،الان میدونم انتهای مسیرم ،جاده زیبای تناسب اندامه ،ومن با خیال راحت دارم از این مسیرم لذت میبرم،البته که بالا وپایین شدن هایی دارم ولی به کمک استاد وفایلهای به موقع کمتر وکمتر شده ،قبلا همش عصبی بودم از اینکه روز به روز لباسام تنگ میشدن ولی الان هر هفته میبینم بدنم یکمی دیگه ریخته وداره لباسای چندسال پیشم تنم میره،،اعتماد بنفسم بالاتر رفته،،حالم بهتره،احساسم بهتره،مسیرم واضح و روشن وصحیحه ،از خودم خیلی راضی هستم،از آموزشا راضی م،از استادم راضی م،احساس میکنم قویتر شدم،احساس توانمندی بیشتری دارم،بقول کوین تردو ،موفقیت ،موفقیت میاره،،،،،،
موفقیت ،اعتماد بنفس میاره ، و واقعا میاره ،این روزا محکمتر حرف میزنم ،تمام آموزشای استادو تو بقیه قسمتای زندگیمم استفاده میکنم ،با توجه به اینکه از ۲سال ونیم پیش هم تو کلاسای کنترل ذهن هستم ،درک واضحی از آموزه های استاد دارم ،فقط باید تکرار بشن که شبکه های نورونی جدید با حافظه جدید ،دانلود بشه تو مغزم ،و بعد ،بمب بمب ،اتفاقات عالی ،پشت هم ،رخ میده ،مطمئنم ،من میتونم بگم ،یه مدتیه شبانه روز ،روی کنترل ذهن ،دارم کار میکنم ،و به جرات میتونم بگم ،خانم ۲سال پیش نیستم تو هیچ جنبه ای از زندگی
راه های زیادی واسه لاغر شدن رفتم،وزن های زیادی کم کردم ودوباره برگشتم،ورزشای زیادی انجام دادم،قرص های لاغری زیادی خوردم وفقط عوارضش برام مونده
لاغر شدن وماندن آسونترین کار دنیاست ،نوشتم روی کاغذ بزرگ وچسبوندم روبروی تختم ،چقدر گفتن وحس کردن وتجربه کردن این جمله هیجان انگیزه ،براحتی لاغر بشی ،لذت ببری ولاغر بشی ،سایزت از نزدیک ۴۸ بیاد نزدیک ۴۴ ،اونم براحتی ،سواد خوردن یاد بگیری ،سواد متناسب شدنو یاد بگیری ،چقدر لذت بخشه ،مگه چند نفر تو دنیا هستن که این روشو بلدن؟ ولی من دارم یاد میگیرم
الان اگر ورزشی میکنم برای لاغر شدن ،یا چاقتر نشدن نیست،ورزش میکنم که بدن منعطف تری داشته باشم برای کلاس رقصم،اگر تنیس میکنم برای لذت بردن خودمه،اگر پیاده روی میکنم برای بهتر کردن حس وحال خودمه واینکه فایل گوش بدم ،
الان برای من لاغر شدن آسانتر شده ،آخه تو این راه همش حال خوبه ،ولی برای چاق شدن مرتب تو رنج وعذابی،مشکلات چاقی خیلی زیاده ،ولی لاغر شدن قشنگه،لباسات کوچولو میشه،حست خوب میشه،اعتمادبنفست زیاد میشه،آرامش داری،با اینهمه خصوصیات عالی ،معلومه دلم میخواد لاغر ومتناسب باشم