همه ما در مدت حیات خود همواره در حال تغییر کردن هستیم اما چون تفاوتی در شرایط زندگی نمی بینیم تصور می کنیم در مسیر زندگی توقف کرده ایم.
اگر می خواهید در مدت باقیمانده عمر خود شاهد تغییر در زندگی تان باشید باید این دو اصل مهم را در ذهن خود به شکلی که دوست دارید بازنویسی کنید.
اهمیت تغییر در زندگی
تغییر در زندگی یکی از مهمترین عوامل پیشرفت و رشد شخصی است. بسیاری از ما تمایل داریم در منطقه امن خود بمانیم، زیرا این فضا آشنا و بدون چالش به نظر میرسد. اما واقعیت این است که تغییر، دروازهای به سوی فرصتهای جدید و رشد واقعی است.
اگر تصمیم گرفته اید تغییر کنید باید از تاثیرات تصمیم خود آگاه باشید.
۱. رشد شخصی و یادگیری
تغییر شما را وادار میکند مهارتهای جدیدی یاد بگیرید و دانش خود را گسترش دهید. وقتی در یک مسیر جدید قدم میگذارید، با موقعیتها و چالشهایی روبهرو میشوید که شما را به نسخه بهتری از خودتان تبدیل میکند.
۲. تجربههای تازه و متنوع
تغییر به شما امکان میدهد دنیا را از زاویههای متفاوت ببینید. تجربههای جدید شما را از یکنواختی نجات میدهد و به زندگیتان انرژی و شور میبخشد.
۳. افزایش انعطافپذیری
روبهرو شدن با تغییر به شما کمک میکند انعطافپذیری بیشتری پیدا کنید و بتوانید در برابر ناملایمات زندگی مقاومتر شوید.
۴. رسیدن به اهداف بزرگتر
بسیاری از اهدافی که آرزو داریم به آنها برسیم، نیازمند تغییر هستند. بدون خروج از مسیرهای قدیمی، راه رسیدن به قلههای جدید را هرگز کشف نخواهید کرد.
۵. افزایش اعتمادبهنفس
هر بار که با تغییرات کنار میآیید و به موفقیت میرسید، اعتماد به نفس شما بیشتر میشود. این اعتماد به شما قدرت میدهد تا با اطمینان بیشتری به سوی آینده حرکت کنید.
چگونه تغییر را آغاز کنیم؟
ایجاد تغییر در زندگی شاید به ظاهر کار سخت و پیچیده ای باشد اما در واقعیت اینگونه نیست. برای شروع حرکت تغییر در زندگی کافی است موارد زیر را انجام دهید:
- اهداف مشخص تعیین کنید: بدانید چرا میخواهید تغییر کنید و مقصدتان چیست.
همه ما می دانیم چرا دوست داریم تغییر در زندگی مان را تجربه کنیم چون از شرایط فعلی احساس خوب و رضایت بخشی نداریم اما اکثر ما نمی دانیم که دوست داریم در چه شرایطی باشیم. بنابراین برای شروع تغییر در زندگی لازم است که تصویری هرچند مبهم و غیرواضح از شرایطی که دوست داریم تجربه کنیم را در ذهن خود ایجاد کنیم.
تصویری که از شرایط دلخواه در ذهن خود ایجاد می کنیم راهنمای ما برای حرکت از شرایط فعلی به سمت شرایط دلخواه خواهد بود.
- کوچک شروع کنید: لازم نیست همه چیز را یکباره تغییر دهید؛ با گامهای کوچک و قابل مدیریت شروع کنید.
خیلی از انسانها در مدت زندگی خود هرگز تغییر نمی کنند چون تصور می کنند توانایی یا انرژی لازم برای ایجاد تغییر در زندگی خود را ندارند. آنها به این دلیل که تصور می کنند باید همه آنچه مورد رضایتشان نیست را به یکباره تغییر دهند خود را فاقد توانایی برای ایجاد تغییر در زندگی می بینند.
این درحالی است که هیچ شرایطی در جهان مادی به یکباره ایجاد نمی شود بلکه به شکل قدم به قدم و با طی کردم مراحل تکامل به وجود می آید.
بنابراین برای شروع ایجاد تغییر در زندگی باید از اهداف و تصمیمات کوچک شروع کرد و بهترین انتخاب برای این منظور محتوای ذهنی است.
فقط خودتان از آنچه در ذهنتان دارید خبر دارید و بهتر از دیگران می دانید این افکار و نگرش هایی که در ذهنتان وجود دارد چه تاثیری بر شرایط احساسی و زندگی روزمره شما می گذارند. بنابراین بهتر است اصلاح افکار و نگرش های ذهن خود را بعنوان اولین هدف انتخاب کنید.
لازم به ذکر است این هدف بزرگتر از آن است که بعنوان هدفی کوچک در نظر گرفته شود اما می توان با انتخاب تنها یک فکر و اصلاح آن بعنوان هدفی کوچک برای ایجاد تغییر در زندگی حرکت خود را آغاز کنید.
- از ترس عبور کنید: تغییر اغلب ترسناک به نظر میرسد، اما بزرگترین پاداشها در سوی دیگر ترس نهفتهاند.
شاید از نظر اکثر انسانها غلبه بر ترس به معنای روبرو شدن با شرایط و محیط هایی است که از بودن در آن شرایط ترس و وحشت داریم.
بعنوان مثال اگر شما از تاریکی یا ارتفاع ترس دارید، وارد شدن به تاریکی یا قرار گرفتن در ارتفاع را راهکار مناسب برای عبور از ترس های تان پیشنهاد می دهند.
اما ترسناک تر از آنچه در محیط اطراف خود سراغ دارید، ترس از تغییر افکار و نگرش هاست.
بسیاری از انسانها حاظر هستند وارد ترسناک ترین محیط ها و شرایط در محیط اطراف خود بشوند اما حاظر نیستند به تغییر نگرشی که از گذشتگان به آنها منتقل شده است حتی فکر کنند.
شناسایی افکار و نگرش ها و کشف تاثیری که بر شرایط زندگی تان گذاشته اند یکی از ترسناک ترین اقداماتی است که فقط انسان های معدودی در مدت حیات خود جرأت روبرو شدن و عبور از آن را دارند.
- از اشتباه کردن نترسید: اشتباه بخشی طبیعی از مسیر تغییر است. از آن بیاموزید و ادامه دهید.
تغییر، اگرچه گاهی دشوار و ناخوشایند است، اما زندگی را پر از فرصتهای تازه و تجربیات جدید میکند. پس به جای ترسیدن از آن، به استقبالش بروید و شاهد شکوفایی خود باشید.
عوامل اصلی تغییر در زندگی
شاید عوامل زیادی در تغییر شرایط زندگی موثر باشد و یا در کتاب ها و سخنرانی های مختلف درباره عوامل مهم تغییر در زندگی توضیح داده شده باشد اما تجربه شخصی من پس از ۱۰ سال تمرکز و حرکت در مسیر تغییر زندگی این است که دو عامل اصلی برای ایجاد تغییر در زندگی وجود دارد که اتفاقا در کتاب ها و سخنرانی ها به آنها اشاره نشده است.
با اصلاح این دو عامل در ذهن، تغییرات گسترده ای در شرایط زندگی تان ایجاد می شود و نیاز به جستجو و اصلاح عوامل دیگر نخواهید داشت.
دو عامل اصلی ایجاد تغییر در زندگی:
۱- اصلاح نگرش دربارهٔ خداوند
۲- اصلاح نگرش دربارهٔ خود
به اندازه ای که بتوانید این دو عامل را در وجود خود تغییر دهید شاهد تغییر در زندگی به شکل خودبخودی خواهید بود.
به شکل خودبخودی به این معنی نیست که شما هیچ کار یا اقدامی در زندگی انجام نمی دهید و زندگی شما دگرگون میشود بلکه به این معنی است که همزمان با اقدامات کوچک و شاید به ظاهر بی تاثیری که در سطح افکار، نگرش و عملکرد خود ایجاد می کنید، از طرف خداوند یا سیستم جهان هستی همزمانی هایی در زندگی شما رخ می دهد که نتیجه آن مورد رضایت و شکل گیری احساس خوب در شما می شود.
نگرش دربارهٔ خداوند
نگرش انسان به خداوند یکی از اساسیترین جنبههای زندگی معنوی و روحی اوست. این نگرش، نه تنها بر باورهای فردی بلکه بر رفتارها، تصمیمگیریها و تعاملات او با دیگران نیز تأثیر میگذارد. هرچه این نگرش عمیقتر و مثبتتر باشد، پیوند انسان با خالق خود قویتر، زندگی او معنادارتر و با بهره گرفتن از کمک خداوند در زندگی، روند تغییر در زندگی او آسان تر میشود.
خداوند بهعنوان منبع عشق و رحمت
خداوند در بسیاری از فرهنگها و ادیان بهعنوان منبع بیپایان عشق و رحمت شناخته میشود.
نگرشی که خداوند را مهربان، بخشنده و حامی بداند، به انسان کمک میکند تا در لحظات سخت زندگی احساس امید و آرامش کند. این نگاه، انسان را از حس گناه مفرط و یأس دور کرده و به سوی پذیرش و اصلاح هدایت میکند.
اعتماد به خداوند: کلید آرامش
نگرش مثبت به خداوند به این معناست که انسان به حکمت او اعتماد کند، حتی اگر برخی رویدادهای زندگی غیرقابل درک به نظر برسند.
این اعتماد، ریشهای عمیق در ایمان دارد و به انسان یادآوری میکند که خداوند همواره بهترین را برای بندگانش میخواهد. این نگرش، فرد را از اضطراب و ناامیدی نجات داده و او را به سوی صبر و شکیبایی هدایت میکند.
خداوند بهعنوان راهنمای زندگی
نگرش به خداوند میتواند بهصورت عملی نیز در زندگی تجلی پیدا کند. وقتی انسان خداوند را راهنما و همراه خود بداند، تصمیمات او در مسیر ارزشهای اخلاقی و معنوی خواهد بود. این نگاه، انسان را از خودمحوری به سوی خدمت به دیگران و تعامل بر اساس عدالت و محبت سوق میدهد.
اهمیت نگرش صحیح در لحظات سختی
زندگی پر از چالشها و ناملایمات است. نگرش به خداوند بهعنوان همراهی همیشگی، به انسان قدرت میدهد تا این سختیها را تحمل کند و به جای شکایت یا ناامیدی، آنها را فرصتی برای رشد و نزدیکی بیشتر به خالق بداند.
اصلاح نگرش درباره خداوند
1. تفکر و تأمل: مطالعه متون مقدس و اندیشیدن به نشانههای الهی در طبیعت و زندگی روزمره، نگرش ما را عمیقتر میکند.
2. شکرگزاری: قدردانی از نعمتها، نگرش انسان به خداوند را از زاویه محبت و کرم تقویت میکند.
3. دعا و نیایش: ارتباط قلبی با خداوند، احساس نزدیکی و اعتماد به او را افزایش میدهد.
4. تجربههای شخصی: توجه به لحظاتی که لطف و حکمت خداوند را در زندگی حس کردهایم، ایمان و نگرش مثبت ما را پایدارتر میسازد.
در نهایت، نگرش به خداوند مانند آینهای است که در آن، خود و جهان پیرامون را میبینیم. اگر این آینه را با ایمان، عشق و شکرگزاری نگاه کنیم، زندگی ما از آرامش و معنا سرشار خواهد شد.
تمرین
۱- درک و برداشت خود از آگاهی های این جلسه را به صورت شرح انشایی در بخش نظرات بنویسد.
۲- نگرش شما درباره خداوند چیست؟ خداوند را چگونه می شناسید؟
۳- شناخت خود از خداوند را از چه طریقی کسب کرده اید؟
۴- شناخت شما از خداوند چه تاثیری در زندگی شما داشته است؟
۵- برای اصلاح نگرش خود درباره خداوند چه افکار و نگرشی را انتخاب می کنید. (دوست دارید خداوند چه ویژگی هایی داشته باشد؟)
امتیاز 4.46 از 57 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
به نام خدای همیشه مهربانم
خدای همیشه همراهم
خدای همیشه خشنودم
خدای همیشه وهابم
خدای همیشه نزدیکم
خدای همیشه پذیرای من
خدای همیشه راضی من
سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان همراهم
واقعا گفته های استاد عزیزم درست هستن من هم سه سال که به مسیر خودشناسی وخدا شناسی وبا قانون جذب آشنا شدم و صحبت های اساتید بی نظر دیگه ای هم بهره بردم چقدر به آرامش رسیدم ولی این آرامش داشتن هم درجه داره که باید تکاملم رو طی کنم باید در مسیر زندگی سعی کنم از این آگاهی ها استفاده کنم پس راه بهتر استفاده کردن از این آگاهی های تکرار کردن اونها هستش که هرروز در این مسیر باشیم تا ملکه ذهنم بشه
من درگذشته در شرایط سخت و تنهایی های کودکیم همیشه با خدا حرف می زدم ورابطه خوبی داشتم ولی به مرور وقتی از خانواده و مدرسه و بعدش در مساجد و آموزش های دینی در تلویزیون هم از مهربانی خدا می گفتن وهم از عذابهایش می گفتن ومن هم دچار سر در کمی شده بودم چون خدا رو خیلی دوست داشتم پس بیشتر سعی می کردم واجبات رو بهتر انجام بدم و چقدر هم مستحبات رو انجام میدادم تا مثلا فلان نماز در روز قیامت در برابر خداوند واسطه بخشش من بشه ومن رو به بهشت ببره ومن عاشق خوندن اون آیه های بودم که همیشه وعده بهشت میدادن واز خوندن آیه های عذاب می ترسیدم
در ته قلبم می گفتم من بهشت رو دوست دارم من که اون گناهانی که در قرآن هستش گفته شده رو که اصلا انجام نمیدم پس بهشت میرم وبا شنیدن این که دل شکستن وجواب مادرت بدی و غیبت کنی وموهات بیرون بیاد خداوند عذاب می کنه خوب من هم از این خطا ها داشتم و کمی خودم رو از بهشت خدا دور میدیدم ولی شنیده بودم توبه کنم خدا میبخشم وباز جای دیگه شنیده بودم ممکن زمان مرگ وقت توبه نداشته باشی وخداوند توفیق توبه رو نده باز احساسم بد میشد ولی الان این طور نیست من می دونم بهترین بنده خداوند هستم چون اون به من نزدیک وحامی وهدایت کننده من به خیر رو خوشبختی ومن اشتباهاتی می کنم که در خور عذاب الیم خداوند باشم چون من یکتا پرستم و سعی می کنم شرک نداشته باشم وتوحید عمل کنم وهر بار اشتباه کنم توبه کرده و خداوند توبه پذیر مهربان هستش و اون عذابهای که در قرآن هستش برای من نیست چون من در صراط مستقیم گام برداشتم وبه خودم و خدای خودم ایمان دارم چون هر لحظه اون رو صدا می کنم وازش کمک می خوام و اون من رو هدایت می کنه به سمت انتخابهای درست واگر هم در عمل به هدایتش کوتاهی کنم خودش دوباره دستم رو میگیره وکمکم میکنه تا دوباره به راه اصلیم بر کردم ومن در هر لحظه در آغوش خداوند هستم واز بودن در جهان مادی باید سپاس گذار باشموزندگی رو زیبا تر و شادتر وبا ایمان تر زندگی کنم
بله اکنون شاید شرایط خوبی رو تجربه نمی کنم ولی در آغوش خداوند هستم و اون حامی من هستش من خدارو دارم
این همیشه توی حرف هام میزدم وقتی مادر بزرگم غصه میخورد که تو زود مادرت رو از دست دادی و بعدش در جوانی پدرت رو کسی حامی تو نیست و تنها هستی من بهش می گفتم من خدارو دارم و اون میگفت درسته که توخدا داری ، همه خدا دارن ومن رو به فکر میبرد ولی الان فهمیدم بله همه خدا رو دارن ولی چه نگرشی به خدای خودشون دارن
من نگرش حامی وهادی و نگهبان و روزی دهنده و بخشنده رو دارم پس دیگه احتیاج به محبت و وجود پدر و مادر و حمایت اونها ندارم
چون دوستی رو دارم و که همیشه همراهم خیر من رو می خوادهرگز رهام نمی کنه تا ابعدال آباد باهن هستش می تونم هر زمان وهر وقت باشه حرف بزنم واز خدا هر چیزی بخوام اون محدودیت در زمان ومکان و امکانات و توانایی نداره پس چه نیازی به دیگران دارم پس فقط از خداوند کمک می گیرم و بهتر از قبل ادامه میدم
اون وقته که خداوند شرایط رو برام به وجود میا ره که من بیشتر احساس با خوش بودن کنم بیشتر نعمت هاش رو ببینم و بهتر سپاس گذاری کنم
پس من خدای رو دارم که هر گز تنهام نمی ذاره هرگز به من آسیب نمی زنه
هرگز از من عصبانی و خشمگین نمیشه
وهرگز من رو عذاب نمی کنه
وقتی با خداوند همسو باشم هرگز رفتار های خارج از اراده خداوند انجام نمیدم
مثل دروغ گفتن و غیبت کردن و حسادت کردن و مقایسه کردن
وترس وغصه خوردن و دشمنی کردن و کینه داشتن و قضاوت کردن وخود بزرگ بینی داشتن وزود رنج بودن و شرک ورزیدن
توقع بی جا از کسی نداشتن ناامید نشدن و شک نکردن و سر زنش نکردن والی آخر پس همه خطاها ی من از بین میره و اون وقت که قانون جهان هستی برای من آرامش احساس خوب بود رو بهم هدیه می کنه من در سایه امن خداوند زندگی پر از احساس شادی درون رو تجربه می کنم وهم در این دنیا بهشت رو تجربه می کنم وهم در آخرت به بهشت برین وارد میشم این خدای من که دارم درک می کنم وباز هم جا داره در این مسیر به کسب آگاهی های ناب برسم
خدایا از تو می خواهم هدایت م کنی تا بهتر تو رو بشناسم و نگرش عالی تری داشته باشم
خدایا کمکم کن توحیدی عمل کنم وزندگی کنم
خدایا کمکم کن تمام لذتهای دنیا رو تجربه کنم
ومن رو آسون کن برای آسونی ها
چرخ زندگی من رو روان تر کن
خدایا تنها تورا می پرستم و تنها از تو یاری می جویم هدایت م کن به راه راست راه کسانی که نعمت داده ای
سپاس فراوان از استاد عزیزم 🙏🙏🙏🥰❤