اطلاع از دلیل چاق شدن مهمترین اقدام برای رهایی از چاقی و لاغر شدن است.
حتما با من هم عقیده هستید که برای برطرف کردن هر مشکلی ابتدا باید دلیل آن مشکل را پیدا کنیم.
اهمیت اطلاع از دلیل چاق شدن
وقتی دلیل بروز مشکل را بدانیم اقدام کردن برای برطرف کردن آن بسیار ساده تر از زمانی است که دلیل مشکل را ندانیم و بخواهیم از طریق آزمون و خطا برای رفع مشکل اقدام کنیم.
این اصل درباره چاقی نیز صادق است.
هر فردی که اضافه وزن دارد در مدت چاقی خود بارها برای لاغری اقدام کرده است و از روش های مختلف لاغری برای رهایی از چاقی استفاده کرده است اما نتیجه مطلوب و دائمی کسب نکرده است چون تا وقتی دلیل چاق شدن خود را ندانید مسیری که برای لاغر شدن انتخاب می کنید قطعا اشتباه خواهد بود.
روش های ارائه شده برای لاغری بدون توجه به دلیل چاق شدن، از طریق تغییر دادن عوامل بیرونی مثل تغییر در میزان غذای مصرفی، افزایش فعالیت بدنی و بالابردن سوخت و ساز بدن، تغییر در نحوه جویدن غذا و دیگر تغییراتی که هر کدام حکم آزمون و خطا کردن برای برطرف کردن چاقی است.
دلیل ناکارآمد بودن روش های لاغری
علت ناکارآمد بودم روش های لاغری اطلاع نداشن آنها ار دلیل چاق شدن فرد است.
همچنین ممکن است دلیل چاق شدن فرد را نوعی بیماری مانند پرکاری یا کم کاری تیروئید، مصرف داری خاص یا هر عامل دیگری معرفی کند اما از آنجایی که در نهایت راهکارهای اراه شده توسط آنان منجر به کسب نتیجه دائمی نمیشود.
با اطمینان میتوان گفت آنها در تشخص دلیل چاق شدن موفق نبودهاند و به همین علت روشی که ارائه دادهاند تاثیری بر رفع مشکل اصلی چاقی نداشته است.
مهمترین دلیل چاق شدن چیست؟
مهمترین دلیل چاق شدن هر فردی که اضافه وزن دارد باور کردن چاقی است.
به جملات زیر توجه کنید، کدام جمله را درباره خود صحیح می دانید؟
- چاقی در خانواده من ارثی است و به همین دلیل من چاق هستم.
- چاقی من بخاطر کم تجرکی است.
- من پرخوری عصبی دارم به همین دلیل چاق هستم.
- سوخت و ساز بدن من پایین است و به همین علت چاق هستم.
- من بخاطر بارداری چاق شدم.
- کار من استرس زیادی به من وارد می کند و به همین دلیل چاق شدم.
ده ها جمله مشابه این جملات می توان نوشت که هر فردی چاقی آنها را دلیل چاق شدن خود می داند.
اگر حتی یک جمله از عبارت های بالا در مورد شما صدق می کند شما باور کرده اید که طبیعی است چاق شوید و چاق بمانید.
همین باور به تنهایی قادر است برای همیشه شما را در حالت چاق نگه دارد و تمام تلاش شما برای لاغر شدن از هر روش را خنثی کند.
وقتی شما به هر دلیل باور کنید که طبیعی است چاق شوید انتظار چاق شدن در شما شکل میگیرد.
از تکرار انتظار چاق شدن تصاویر چاقی از خودتان در ذهنتان شکل میگیرد که نشانه ایجاد این تصاویر احساس ترس از چاق شدن یا چاق تر شدن است.
تصاویر چاقی در صورت ثابت ماندن باعث ایجاد فرمول های چاق کننده در مغز می شود و فرمول های چاق کننده به فرمان های مغزی برای تغییر واکنش های فرد در مواجه شدن با مواد غذایی تبدیل می شود.
همچنین این فرمول ها به فرمانهای مغزی برای ذخیره چربی و افزایش سایز و وزن فرد تبدیل می شود. و از آنجایی که جسم ما تحت فرمانروانی مغز است به سادگی تغییر وضعیت داده و از حالت متناسب به حالت چاق تغییر وضعیت می دهد.
تاثیر باور کردن چاقی
موضوع بسیار مهمی که در جلسه امروز مطرح شده، باور کردن چاقی است
باور کردن چاقی، مهم ترین دلیل چاق شدن افراد است،
به اندازه ای که شما باورکرده کرده باشید فرد چاقی هستید شما در معرض چاقی بیشتر قرار میگیرید.
استفاده از روش های مختلف برای لاغر شدن و نتیجه مطلوب کسب نکردن سبب می شود که باور شما نسبت به چاق بودن و گرفتار چاقی ماندن پر رنگ تر شود و همین موضوع کافی است تا وزن شما به مرور بیشتر شود.
بنابراین اگر می خواهید لاغر شوید و از آن مهمتر برای همیشه لاغر بمانید باید از طریق کنترل ذهن و یادگیری لاغری با ذهن اقدام کنید تا از طریق شناسایی دلیل چاق شدن و اصلاح آنها به شکل عالی در مسیر تناسب اندام قرار بگیرید و نحوه اصلاح این باور تاثیرگذار و مخرب را بیاموزید.
با استفاده از محتوای این قسمت شما به این اطمینان خواهید رسید که دلیل چاقی شما ناشی از فرمولهای ذهنی شماست و درک این مساله به شما ثابت خواهد کرد که قدرت ذهن در اضافه وزن تا چه میزان اهمیت دارد و از طرفی به این باور می رسید که می شود از قدرت ذهن برای لاغر شدن هم استفاده کرد.
توانایی قدرت ذهن
ذهن خود را مانند یک وسیله کارآمد در نظر بگیرید که می توانید با آن هر کاری انجام دهید.
تا به امروز از ذهن خود برای چاق شدن استفاده کرده اید اما می توانید از ذهن خود برای لاغر شدن نیز استفاده کنید.
آگاهی از این موضوع که شما به چه شکلی چاق شدن را یاد گرفته اید و همواره برای چاق تر شدن تلاش کرده اید به شما کمک می کند تا به این اطمینان دست پیدا کنید که شما می توانید لاغر شوید و دلیل چاق شدن شما ارث و سوخت و ساز و … نیست.
چرا که وقتی ما توانسته ایم چاق شدن را یاد بگیریم و در طی چند سال به این میزان اضافه وزن پیدا کنیم، پس می توانیم لاغر شدن را یاد گرفته و با استمرار در عمل به یادگیری خود به تناسب اندام رویایی خود دست پیدا کنیم.
توجه کردن به تفاوت عملکرد ذهن افراد متناسب و افراد چاق به ما این آگاهی را می دهد که می شود با تغییر محتوای ذهنی خود مانند یک فرد متناسب رفتار کنیم و در شرایط جسمی متناسب قرار بگیریم.
امیدوارم که از فایل آموزشی امروز با دقت استفاده کنید و با آگاهی از دلیل چاق شدن خود، باور شما برای لاغر شدن بیشتر شود و در مسیر لاغری با ذهن ادامه دهید.
✍️ تمرین آموزشی 📖
با بررسی کردن دلیل چاق شدن و تشخیص جایگاه خود در دنیای چاق ها سبب می شود که راهکارهای موثر مختص خودمان را برای لاغر شدن به کار بگیریم و نتیجه این فرایند فوق العاده خواهد بود.
مرحله اول:
ابتدا لازم است بدانید شما در کدوم گروه از افراد چاق هستید:
۱. افراد چاق نا آگاه
این دسته از گروه چاق ها شامل افرادی می شود که از کودکی روند چاق شدن آنها شروع شده است و در تمام تمام تصاویر ذهنی و خاطراتی که از خودشان به خاطر دارند چاق هستند.
این گروه فرمول های ذهنی لاغر را در وجود خود دارند اما به دلیل اینکه هرگز از این فرمول های ذهنی استفاده نکرده اند بنابراین خاطره یا عملکردی از خودشان بعنوان فرد لاغر ندارند.
۲. افراد چاق آگاه
این دسته از گروه چاق ها شامل افرادی می شود که در سال های اول زندگی در شرایط جسمی متناسب بوده اند. هم از نظر ذهنی و هم از نظر رفتاری خاطرات و عملکرد های مختلفی از دوران لاغری به یاد دارند.
این افراد در برهه ای از زندگی به دلایل مختلف تمایل به چاق شدن پیدا می کنند. آنها تصور می کنند که وضعیت جسمی آنها بعنوان فردی که لاغر است باعث بروز مشکلات زیادی در زندگی شان شده است و دوست دارند چاق شوند.
۳. افراد منتظر
این دسته از گروه چاق ها شامل افرادی است که در مقطعی از زندگی به دلایل مختلف انتظار چاقی در آنها ایجاد می شود.
این گروه از افراد چاق تا روز قبل از آن اتفاق یا رخ داد هیچگونه فرمول چاقی در ذهنشان نیست اما به یک باره به دلیل شنیدن یا باور کردن صحبت های دیگران مانند پزشک، رسانه یا فردی که از نظر شخص چاق معتبر باشد دچار انتظار چاقی می شود.
انتظار چاقی به مرور باعث ایجاد تصاویر ذهنی چاق و شکل گیری فرمول های چاقی و تغییر رفتار فرد و چاقی می شود.
بنابراین لازم است ابتدا طریق چاق شدن خودتان را بر اساس دسته بندی انجام شده مشخص کنید و درباره طریق چاق شدن خود شرح دهید.
برای درک بهتر علت چاقی سعی کنید افرادی را پیدا کنید که در دسته دیگر افراد چاق قرار می گیرند و شرایط فعلی خود را با او مقایسه کنید. هدف از انجام این تمرین رسیدن به این اطمینان است که اگر حتی طریق چاق شدن افراد با یکدیگر متفاوت باشد نتیجه نهایی از نظر شکل گیری فرمول های ذهنی و واکنش های رفتاری کاملا با هم شبیه است.
بنابراین تنها طریق لاغر شدن برای همه دسته بندی افراد چاق مسیر لاغری با ذهن است تا از این طریق ابتدا فرمول های چاق ذهنی خود را شناساسی و سپس با جایگزین کردن فرمول های لاغر کننده مناسب تصاویر چاق ذهن خود را به تصاویر ذهنی متناسب تبدیل کرده و سپس به شکل خودبخود لاغر شوند و تا ابد لاغر بمانند.
مرحله دوم:
نگرش و درک خود از سیر بودن را بنویسید.
آیا شما بعد از وعده های غذایی سیر می شوید یا حالت خفگی پیدا می کنید؟
به نظر شما نشانه های سیر بودن چیست؟
همچنین نشانه های خفگی و پرخوری را شرح دهید؟
اکنون مشخص کنید شما در چه وضعیتی هستید؟ آیا همیشه سیر می شوید یا به حالت خفگی می رسید؟
- شرح حالت خود درباره سیر بودن یا احساس خفگی داشتن را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
توصیه اکید: بعد از دیدن فایل آموزشی قسمت پنجم، ویدیوی توضیحات تکمیلی این بخش را استفاده کنید
امتیاز 3.93 از 193 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
نشان های دریافت شده
سلام .
گام ۴۵
دلیل چاقی من چیست ؟
مهمترین دلیل چاق شدن هر فردی که اضافه وزن دارد باور کردن چاقی است.
خواهر دوقلوی من یه فرد متناسب بود . یه فردی که هممون به اندامش غبطه میخوردیم . موقع ازدواج دور کمرش اونقدر باریک بود که همه با دیدنش میگفتن فقط زهره در بین شماها اندام عالیی داره . گرچه استخون بندیش درشت بود و من و اون حدودا ۱۵ کیلو با هم تفاوت داشتیم ولی اسم اون همیشه لاغر بود و اسم من همیشه چاق .
من خودم رو چاق میدونستم و زهره رو لاغر .
زهره تا قبل از بارداری تافته ی جدا بافته از ما بود . همیشه لاغر بود و سریع هم باردار شد . یعنی دو موردی که در خانواده ی ما شامل حال خواهرام یود شامل حال زهره نشده بود . یعنی تا حدود ۲۹ سالگی زهره ی متناسب خیلی راحت باردار شد و از زمان بارداریش تمام فرمولهای گذشته ی ما در ذهن او شروع به تاثیر کرد .
چرا از زهره میگم چون او بیش از ما لاغر مونده بود ولی حتی قدرت چاقی عادتی خانوادگی ما روی باورهای متناسبش اثر گذاشت و در ایام بارداری و باورهای غلط مربوط به بارداری که اونم در خودش پذیرفته بود چاق و چاقتر شد .
چند روز ازش پرسیدم زهره رمز چاق شدن و چاق موندن تو چی بود ؟ بعد از گفتگو و اوردن دلایلی مثل خوردن و کم تحرکی در ایام بارداری باز من گفتم قبلش زهره چی باعث شد تو چاق بشی . گفت خب هرکی حامله میشه چاق میشه دیگه . خب طبیعی بود منم چاق میشدم . هرکی بچه شیر میده چاق میشه دیگه طبیعی بود منم زمانی که بچه شیر میدادم چاق بشم دیگه .
فرمول اصلی رو پیدا کردم . او چاق شدن در ایام بارداری و شیردهی رو طبیعی میدونست و حتی حالا هم چاق موندن خودش رو طبیعی میدونه و اونقدرم به این اعتقاداتش پایبنده که حتی از اون زمان ما بدتر شده . خواهران دیگه ام هم دقیقا همینن چاقی رو به عنوان پیشفرض زندگی پذیرفتن و با اینکه سه سال پیش که من با سایت تناسب فکری آشنا شدم خواهر دوم و خواهر سومم عالی کاهش وزن داشتن ولی باز فرمولهای چاقی بهشون غلبه کرد . خواهر اولم که اصلا چاقی رو پذیرفته و بهش کار نداره و فکرشو مشغولش نمیکنه . خواهر دوقلومم که باور لاغر بودن هنوز باهاشه می گه من دوباره برمیگردم به سمت لاغر شدن .
یعنی با اینکه باور چاق کننده زیاد داره ولی لاغر بودن خودشو باور داره و همین حالا هم با اینکه فکر میکنم بیش از ده کیلو از من چاقتر باشه ولی اون اندام قبلی خودش رو در ذهن داره و میگه اون اندام منه .
باور داره باید عاداتش تغییر کنه و سعی کنه از شخصیت لاغر خودش در امور روزمره استفاده کنه ولی عادات چاق کننده ای که در خودش ایجاد کرده هم در سرش هست و همونا مانع میشن به سمت لاغری حرکت کنه . این شرح مختصر از خواهرام رو دادم که بگم همین حالا دور من خواهرانی هستن که همگی چاقی رو پذیرفتن و حتی مامانم که در ایام بیماری به ۶۲ کیلو رسیده بود حالا با رغبت دوست داره چاق بشه و داره ناخوداگاه از فرمولهای چاق کننده استفاده می کنه . منم که دیگه کاری به کار اونا ندارم و دیگه تمایلی ندارم که بخوام در این موارد باهاشون صحبت کنم و بیشتر تمرکزم روی فرمولهای خودمه متوجه شدم که اصل باور چاقی در من به خاطر ژنتیکی بودن چاقیه .
در حالیکه ژنتیک بی معناست و ما عادت به چاقی رو در خانواده طبیعی می دونیم .
همونطور که عادت به سخت باردار شدن رو طبیعی دونستیم و خواهر دوقلوم الان دقیقا برای بچه ی دوم گرفتار این باور عادتی خانواده شده .
خب اما من حالا مدتیه دوباره اقدام کردم تا از طریق سایت تناسب فکری که بهش ایمان دارم دوباره محتویات ذهن خودم رو تغییر بدم تا زندگی دلخواهم رو تجربه کنم .
اون زمان حرکت من عمومی بود و من خیلیها رو با اینجا آشنا کردم ولی حالا دیگه هیچ تمایلی ندارم که دیگران هدایت بشن . چون اصلا به من ربطی نداره . همه خدا دارن و خدای وجودشون داره هر لحظه اونارو هدایت میکنه .
پس تا اینجا به چند تا باور اصلی رسیدیم
-باور کردن چاقی
-ژنتیک بودن چاقی
-عادت کردن به چاقی که منجر به طبیعی دانستن چاقی شد .
اما دلایل بعدی چاقی من که از این باورهای اصلی منشعب شد
باور خوردن = چاقی
کم تحرکی = چاقی
بالارفتن سن = چاقی
ازدواج = چاقی
بارداری = چاقی
بچه شیر دادن = چاقی
اینا باورهای بعدیه که چاقی رو برای من نگه میدارن .
اما ما اینجا داریم آموزش میبینیم که این باورها رو با منطق رد کنیم و دیگه ازشون در زندگی روزمره استفاده نکنیم و بعد از توقف چاقی از همون راهی که اومدیم آروم آروم و مستمر برگردیم .
باور اول : باور کردن چاقی . من خودم دقیقا یادمه چاقی من از همینجا شروع شد وقتی ۱۱ سالم بود و خودم رو وزن کردم و دیدم ۴۰ کیلو هستم خواهرسومم باور چاقی رو در سر من ایجاد کرد و گفت منم کلاس پنجم ۴۰ کیلو بودم و الان ۸۰کیلوام تو هم چاقی . ولی زهره لاغره چون زهره ۳۶ کیلو بود و فقط ۴ کیلو از من کمتر بود ولی اتیکت و برچسب چاقی به من زده شد و برچسب لاغری به زهره و همین برچسب رو ذهن من گرفت و تکرار کرد و من سالهای بیشتری از عمرم رو نسبت به زهره با برچسب چاقی زندگی کردم . خیلی از ما هنوزم برچسب چاقی رو با خودمون همراه داریم و غافلیم از اینکه چاقی اصلا وجود نداره . ما به چاقی هویت دادیم . ما چاقی رو معنا کردیم . مثلا یه فرد بزرگسال اگه ۴۰ کیلو باشه لاغره ولی یه نوجوان اگه ۴۰ کیلو باشه چاقه . وزن که تغییری نکرده پس این باور چاقیه که در فرد بزرگسال ۴۰ کیلویی نیست ولی در فرد نوجوان ۴۰ کیلویی ایجاد میشه اونم توسط اطرافیان وگرنه خودش که هنوز به قدرت تشخیص نرسیده فقط چاقی رو آموزش دید و باور کرد و پذیرفت و فکر کردم حقیقته . طبیعته .
خدارو شکر که به سایت تناسب فکری هدایت شدم تا بپذیرم این فقط یه باوره و هیچ قدرتی در زندگی من نداره و من صاحب این باور هستم و این باور رو به راحتی میشه با باور تناسب جایگزین کرد و اونم این ایه خداوند هست که میفرماید و خلقنا الانسان فی احسن تقویم . ما انسان را در بهترین قامت استوار کردیم . تمام چیزهای خوب بر ما نوشته شده و در حافظه ی ما ذخیره است . برچسبهای اصلی ما الهیست . البته اونا برچسب نیست او پرنامه های پیشفرضه که قابل حذف شدن نیست . حقیقت وجود ماست . یا ایه دیگر تبارک الله احسن الخالقین ما بهترین مخلوقات خداوند هستیم طوری که خداوند در افرینش ما به خودش تبریک گفت .خب پس تناسب ، طبیعت اصلی ماست . تقدیر ما متناسب بودنه . چاقی رو خودمون برای خودمون نوشتیم . چیزی که خدا برای ما نوشته و جزء پیشفرض های
باور بعدی طبیعی دانستن چاقیه . ما چاقی رو در برهه ای از زمان برای خودمون طبیعی کردیم و اون رو استمرار دادیم . بله کار دیگه ای که ما کردیم استمرار در چاقی بود . یعنی ما چاقی رو باور کردیم و استمرارش دادیم تکرارش کردیم . چاقی رو برای خودمون ساده کردیم . ما مثل اب خوردن چاق میشدیم .
من الان سه ساله چاق نشدم و همین خیلی موفقیت بزرگیه که نشون میده چاقی طبیعت بدن من نیست چاقی تکرار آموزشهای چاقیه و وقتی در امور روزمره اون رو تکرار نکنیم چاقی متوقف میشه ولی خب من دوست دارم روند لاغریم بیشتر بشه . پس الانم باورهایی دارم که نگهداشتن چاقی رو برای خودم طبیعی دونستم . در حالیکه روند لاغری من از وقتی دوباره اومدم و به طور مستمر آموزه های سایت تناسب فکری رو تکرار میکنم روند لاغر شدن دوباره در من ایجاد شده و باور متناسب تر شدن دوباره در من داره کار می کنه و من دارم عملکردم رو مطابق این باور انجام میدم . پس تناسبه که طبیعت اصلی وجود ماست چرا که در تمام زمانهایی که چاقی داشته کار خودشو میکرده تناسب هم خیلی قویتر از اون داشته بدن مارو ترمیم میکرده . قدرت چاقی ما در مقابل قدرت تناسب ما هیچه .
باور بعدی خوردن = چاقی که در روزهای گذشته و آموزشهای پیشین دیدیم خوردن یه تجربه است که ما خودمون اون رو به چاقی اتصال دادیم . ثابت کردیم این یه باور اشتباهه و ما هر چی هم که پرخوری کنیم جسم ما قدرت ترمیم داره و قدرت ترمیم صدها برابر قدرت تخریبه . چون قدرت ترمیم پیشفرض برنامه های ماست اما قدرت تخریب رو ما ارادی ایجادش کردیم و توجه کردن به قدرت ترمیم بدن خواه ناخواه قدرت تخریب رو کوچیک و کوچیکتر می کنه .
باور بعدی کم تحرکی = چاقی
در جایی میخوندم عمل تنفس به تنهایی کلی انرژی میخواد چون یه فرایند دائمی هست . یه فرمول داده بودن که من وقتی برای خودم رو محاسبه کردم دیدم فقط و فقط ۲۰۰۰ کالری برای تنفس من لازمه . حالا ببینید گردش خون دیدن شنیدن رشد موها عضله سازی حتی خود چربی سازی چربی سوزی ساخت استخوان خود فرایند ترمیم بدن سالم سازی عملکرد قلب مغز و تمام اندامهای داخلی حرکت دست و پا و …… چقدر داره انرژی مصرف میکنه . یعنی فکر کنم ما روزانه داریم حدودا پنجاه هزار کالری انرژی میسوزونیم . ایا واقعا این پنجاه هزار کالری رو ما با راه رفتن داریم مصرف میکنیم نه طبیعت بدن ما خودش خودبخود انرزی تولید میکنه و انرژی مصرف میکنه وگرنه نه غذای ما در انرژی سازی ما موثره نه حرکت ما در انرژی سوزی ما . انرژی سازی و انرژی سوزی فرایندهای کاملا مستقل هستن که جزء طبیعت بدن هستن و اصلا این برنامه های مزخرفی که ما به دهنمون دادیم در مقابل این قدرت بیکران هیچه هیچ .
تناسب هر لحظه در بدن ما در حال انجامه و حذف چاقی و بیماری جزء ترمیمهای بدن ماست که هر لحظه داره انجام میشه . پس همه ی این دلایل نشون میده خوردن و کم تحرکی هیچ ربطی به چاقی ندارند و این فرمولها فقط ساخته و پرداخته ی ذهن هستن که با دلیل ثابت کردیم کاملا اشتباه هستند و طبیعت اصلی ما تناسب اندام دائمی هست .
اما باورهای بعدی ازدواج بچه دار شدن و بارداری هست . اینها هم کاملا باورهای منسوخ شده هستند که فقط و فقط باید کنار برن اونقدر دلیل هست واسه مردود دانستن اینها که اگه بخوایم بنویسیم کلی جزئیات داره که دونه دونه این باورها رو رد میکنه حالا یکی دوتاش رو میگم با ازدواج کردن و بارداری و بچه شیر دادن انسان لذتهایی رو تجربه میکنه که قبل از اون تجربه نکرده . برای انجام چنین فعالیتهایی قطعا انرژی زیادی لازمه . خب ما این رو قبول داریم ولی فکر میکنیم خب برای اینکه ما انرزی لازم برای این فرایندها رو داشته باشیم نیاز هست بخوریم تا انرژی داشته باشیم و چون خوردن = چاقی هست پس در نتیجه ما مدتی بعد از ازدواج و در ایام بارداری و شیردهی چاقیم . در حالیکه اگر درست فکر کنیم میتونیم این باور رو پیدا کنیم که هر سه ی این موارد جزء طبیعت بدن هستند و خودبخود هم انرژی زا هستند و هم انرژی لازم رو خودشون دارن . اونها خودشون انرژی هستند و تبادل انرژی در این فرایندها دقیقا مثل سایر اندامهای داخلی بدن خودبخود و جزء پیشفرضهای بدن ماست . بدن ما انرژی لازم رو خودبخود بدون دخالت ما رد و بدل می کنه واصلا نیازی نیست که ما این کارها رو با خوردن مرتبط بدونیم و حالا اگرم دوست داشتیم لذت خوردن رو در کنار اینها تجربه کنیم لزومی نداره با چاقی برابرش کنیم . یعنی حتی خود فرایندن خوردن هم مثل سایر کارهای جسم ما یک تجربه است (جویدن ، بلعیدن حرکت در طول روده هضم جذب و دفع ) تمامی اینها عمل بدنه و کلی انرژی میبره چرا باید مارو چاق کنه .
خلاصه اینا همه کاره و در تمام این حالات بدن در حال تبادل انرژی هست . هم انرژی میسازه و هم انرژی میسوزونه و اینا هیچ ربطی به چیزهای خنده داری که ما برای خودمون ساختیم نداره . واقعا وقتی نگرشمون تغییر کنه و در این نگرشها استمرار داشته باشیم اصلا میبینیم دلیلی برای چاقی وجود نداره و خیلی راحت جمله ی ایکه باور چاقی رو در خودش داره به این جمله تغییر داد که هیچ دلیلی برای چاقی وجود نداره و ما همواره در حال تناسب اندام هستیم و جسم ما همواره در حال برطرف کردن چاقیست . خورد و خوراک فقط یه لذته که ما دوست داریم تجربه اش کنیم و سایر باورها نیز فقط تجاربی هستند که هیچ ربطی به چاقی ندارند و خیلی منطقی میشه همشوم رو رد کرد و با تکرار و استمرار تناسب رو برای خودمون دائمی کنیم .
استاد با اجازتون من خیلی علاقه دارم که این گامها رو به اتمام برسونم و بعد برم سراغ فایلهای نکات طلایی شما که حدودا صدتا هستن و بعد سراغ چالش من اینو نخوردم و بعد سراغ دوره . تازه تا اون زمانم کلی شما در حال اضافه کردن فایل به سایت هستید . من خودم شخصا تا ابد با شما همراهم و واقعا فایلهای شما چه رایگان و چه هزینه دار رو ستایش می کنم و ایمان دارم استمرار در مسیر تناسب فکری منو به درک و عمل بالاتری میرسونه و من روز به روز به تجارب بهتری دست پیدا می کنم .
در پناه خدا