0

دلیل چاق شدن من (قسمت پنجم)

دلیل چاق شدن من
اندازه متن

اطلاع از دلیل چاق شدن مهمترین اقدام برای رهایی از چاقی و لاغر شدن است.

حتما با من هم عقیده هستید که برای برطرف کردن هر مشکلی ابتدا باید دلیل آن مشکل را پیدا کنیم.

اهمیت اطلاع از دلیل چاق شدن

وقتی دلیل بروز مشکل را بدانیم اقدام کردن برای برطرف کردن آن بسیار ساده تر از زمانی است که دلیل مشکل را ندانیم و بخواهیم از طریق آزمون و خطا برای رفع مشکل اقدام کنیم.

این اصل درباره چاقی نیز صادق است.

هر فردی که اضافه وزن دارد در مدت چاقی خود بارها برای لاغری اقدام کرده است و از روش های مختلف لاغری برای رهایی از چاقی استفاده کرده است اما نتیجه مطلوب و دائمی کسب نکرده است چون تا وقتی دلیل چاق شدن خود را ندانید مسیری که برای لاغر شدن انتخاب می کنید قطعا اشتباه خواهد بود.

روش های ارائه شده برای لاغری بدون توجه به دلیل چاق شدن،‌ از طریق تغییر دادن عوامل بیرونی مثل تغییر در میزان غذای مصرفی،‌ افزایش فعالیت بدنی و بالابردن سوخت و ساز بدن،‌ تغییر در نحوه جویدن غذا و دیگر تغییراتی که هر کدام حکم آزمون و خطا کردن برای برطرف کردن چاقی است.

دلیل ناکارآمد بودن روش های لاغری

علت ناکارآمد بودم روش های لاغری اطلاع نداشن آنها ار دلیل چاق شدن فرد است.

همچنین ممکن است دلیل چاق شدن فرد را نوعی بیماری مانند پرکاری یا کم کاری تیروئید،‌ مصرف داری خاص یا هر عامل دیگری معرفی کند اما از آنجایی که در نهایت راهکارهای اراه شده توسط آنان منجر به کسب نتیجه دائمی نمی‌شود.

با اطمینان می‌توان گفت آنها در تشخص دلیل چاق شدن موفق نبوده‌اند و به همین علت روشی که ارائه داده‌اند تاثیری بر رفع مشکل اصلی چاقی نداشته است.

 مهمترین دلیل چاق شدن چیست؟

مهمترین دلیل چاق شدن هر فردی که اضافه وزن دارد باور کردن چاقی است.

به جملات زیر توجه کنید، کدام جمله را درباره خود صحیح می دانید؟

  1. چاقی در خانواده من ارثی است و به همین دلیل من چاق هستم.
  2. چاقی من بخاطر کم تجرکی است.
  3. من پرخوری عصبی دارم به همین دلیل چاق هستم.
  4. سوخت و ساز بدن من پایین است و به همین علت چاق هستم.
  5. من بخاطر بارداری چاق شدم.
  6. کار من استرس زیادی به من وارد می کند و به همین دلیل چاق شدم.

ده ها جمله مشابه این جملات می توان نوشت که هر فردی چاقی آنها را دلیل چاق شدن خود می داند.

اگر حتی یک جمله از عبارت های بالا در مورد شما صدق می کند شما باور کرده اید که طبیعی است چاق شوید و چاق بمانید.

همین باور به تنهایی قادر است برای همیشه شما را در حالت چاق نگه دارد و تمام تلاش شما برای لاغر شدن از هر روش را خنثی کند.

وقتی شما به هر دلیل باور کنید که طبیعی است چاق شوید انتظار چاق شدن در شما شکل میگیرد.

از تکرار انتظار چاق شدن تصاویر چاقی از خودتان در ذهنتان شکل میگیرد که نشانه ایجاد این تصاویر احساس ترس از چاق شدن یا چاق تر شدن است.

تصاویر چاقی در صورت ثابت ماندن باعث ایجاد فرمول های چاق کننده در مغز می شود و فرمول های چاق کننده به فرمان های مغزی برای تغییر واکنش های فرد در مواجه شدن با مواد غذایی تبدیل می شود.

همچنین این فرمول ها به فرمانهای مغزی برای ذخیره چربی و افزایش سایز و وزن فرد تبدیل می شود. و از آنجایی که جسم ما تحت فرمانروانی مغز است به سادگی تغییر وضعیت داده و از حالت متناسب به حالت چاق تغییر وضعیت می دهد.

تاثیر باور کردن چاقی

موضوع بسیار مهمی که در جلسه امروز مطرح شده، باور کردن چاقی است

باور کردن چاقی، مهم ترین دلیل چاق شدن افراد است،

به اندازه ای که شما باورکرده کرده باشید فرد چاقی هستید شما در معرض چاقی بیشتر قرار می‌گیرید.

استفاده از روش های مختلف برای لاغر شدن و نتیجه مطلوب کسب نکردن سبب می شود که باور شما نسبت به چاق بودن و گرفتار چاقی ماندن پر رنگ تر شود و همین موضوع کافی است تا وزن شما به مرور بیشتر شود.

بنابراین اگر می خواهید لاغر شوید و از آن مهمتر برای همیشه لاغر بمانید باید از طریق کنترل ذهن و یادگیری لاغری با ذهن اقدام کنید تا از طریق شناسایی دلیل چاق شدن و اصلاح آنها به شکل عالی در مسیر تناسب اندام قرار بگیرید و نحوه اصلاح این باور تاثیرگذار و مخرب را بیاموزید.

با استفاده از محتوای این قسمت شما به این اطمینان خواهید رسید که دلیل چاقی شما ناشی از فرمولهای ذهنی شماست و درک این مساله به شما ثابت خواهد کرد که قدرت ذهن در اضافه وزن تا چه میزان اهمیت دارد و از طرفی به این باور می رسید که می شود از قدرت ذهن برای لاغر شدن هم استفاده کرد.

توانایی قدرت ذهن

ذهن خود را مانند یک وسیله کارآمد در نظر بگیرید که می توانید با آن هر کاری انجام دهید.

تا به امروز از ذهن خود برای چاق شدن استفاده کرده اید اما می توانید از ذهن خود برای لاغر شدن نیز استفاده کنید.

آگاهی از این موضوع که شما به چه شکلی چاق شدن را یاد گرفته اید و همواره برای چاق تر شدن تلاش کرده اید به شما کمک می کند تا به این اطمینان دست پیدا کنید که شما می توانید لاغر شوید و دلیل چاق شدن شما ارث و سوخت و ساز و … نیست.

چرا که وقتی ما توانسته ایم چاق شدن را یاد بگیریم و در طی چند سال به این میزان اضافه وزن پیدا کنیم، پس می توانیم لاغر شدن را یاد گرفته و با استمرار در عمل به یادگیری خود به تناسب اندام رویایی خود دست پیدا کنیم.

توجه کردن به تفاوت عملکرد ذهن افراد متناسب و افراد چاق به ما این آگاهی را می دهد که می شود با تغییر محتوای ذهنی خود مانند یک فرد متناسب رفتار کنیم و در شرایط جسمی متناسب قرار بگیریم.

امیدوارم که از فایل آموزشی امروز با دقت استفاده کنید و با آگاهی از دلیل چاق شدن خود،‌ باور شما برای لاغر شدن بیشتر شود و در مسیر لاغری با ذهن ادامه دهید.

✍️ تمرین آموزشی 📖

با بررسی کردن دلیل چاق شدن و تشخیص جایگاه خود در دنیای چاق ها سبب می شود که راهکارهای موثر مختص خودمان را برای لاغر شدن به کار بگیریم و نتیجه این فرایند فوق العاده خواهد بود.

مرحله اول:

ابتدا لازم است بدانید شما در کدوم گروه از افراد چاق هستید:

۱. افراد چاق نا آگاه

این دسته از گروه چاق ها شامل افرادی می شود که از کودکی روند چاق شدن آنها شروع شده است و در تمام تمام تصاویر ذهنی و خاطراتی که از خودشان به خاطر دارند چاق هستند.

این گروه فرمول های ذهنی لاغر را در وجود خود دارند اما به دلیل اینکه هرگز از این فرمول های ذهنی استفاده نکرده اند بنابراین خاطره یا عملکردی از خودشان بعنوان فرد لاغر ندارند.

۲. افراد چاق آگاه

این دسته از گروه چاق ها شامل افرادی می شود که در سال های اول زندگی در شرایط جسمی متناسب بوده اند. هم از نظر ذهنی و هم از نظر رفتاری خاطرات و عملکرد های مختلفی از دوران لاغری به یاد دارند.

این افراد در برهه ای از زندگی به دلایل مختلف تمایل به چاق شدن پیدا می کنند. آنها تصور می کنند که وضعیت جسمی آنها بعنوان فردی که لاغر است باعث بروز مشکلات زیادی در زندگی شان شده است و دوست دارند چاق شوند.

۳. افراد منتظر

این دسته از گروه چاق ها شامل افرادی است که در مقطعی از زندگی به دلایل مختلف انتظار چاقی در آنها ایجاد می شود.

این گروه از افراد چاق تا روز قبل از آن اتفاق یا رخ داد هیچگونه فرمول چاقی در ذهنشان نیست اما به یک باره به دلیل شنیدن یا باور کردن صحبت های دیگران مانند پزشک،‌ رسانه یا فردی که از نظر شخص چاق معتبر باشد دچار انتظار چاقی می شود.

انتظار چاقی به مرور باعث ایجاد تصاویر ذهنی چاق و شکل گیری فرمول های چاقی و تغییر رفتار فرد و چاقی می شود.

بنابراین لازم است ابتدا طریق چاق شدن خودتان را بر اساس دسته بندی انجام شده مشخص کنید و درباره طریق چاق شدن خود شرح دهید.

برای درک بهتر علت چاقی سعی کنید افرادی را پیدا کنید که در دسته دیگر افراد چاق قرار می گیرند و شرایط فعلی خود را با او مقایسه کنید. هدف از انجام این تمرین رسیدن به این اطمینان است که اگر حتی طریق چاق شدن افراد با یکدیگر متفاوت باشد نتیجه نهایی از نظر شکل گیری فرمول های ذهنی و واکنش های رفتاری کاملا با هم شبیه است.

بنابراین تنها طریق لاغر شدن برای همه دسته بندی افراد چاق مسیر لاغری با ذهن است تا از این طریق ابتدا فرمول های چاق ذهنی خود را شناساسی و سپس با جایگزین کردن فرمول های لاغر کننده مناسب تصاویر چاق ذهن خود را به تصاویر ذهنی متناسب تبدیل کرده و سپس به شکل خودبخود لاغر شوند و تا ابد لاغر بمانند.

مرحله دوم:

نگرش و درک خود از سیر بودن را بنویسید.

آیا شما بعد از وعده های غذایی سیر می شوید یا حالت خفگی پیدا می کنید؟

به نظر شما نشانه های سیر بودن چیست؟

همچنین نشانه های خفگی و پرخوری را شرح دهید؟

اکنون مشخص کنید شما در چه وضعیتی هستید؟ آیا همیشه سیر می شوید یا به حالت خفگی می رسید؟

  • شرح حالت خود درباره سیر بودن یا احساس خفگی داشتن را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن


توصیه اکید: بعد از دیدن فایل آموزشی قسمت پنجم، ویدیوی توضیحات تکمیلی این بخش را استفاده کنید

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 3.94 از 195 رای

https://tanasobefekri.net/?p=11431
266 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار من میتوانم
      1400/02/17 03:19
      مدت عضویت: 1744 روز
      امتیاز کاربر: 12408 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,770 کلمه

      سلام سلام 😍😍

      در گام های اول متوجه شدیم که دلیل و مقصر اصلی چاقی مان، خودمان هستیم. و موضوع امروز هم دلیل چاقی من هستش. بریم ببینیم موضوع از چه قرارست🏃🏻‍♀️

      مهم ترین دلیل چاقی ، باور کردن چاقی است.

      برای من باور کردن چاقی یعنی اینکه نتوانم تصور کنم که میتوانم لاغر باشم، یعنی با نگاه کردن به بازوهایم بگویم یعنی لاغر می شوند؟ با نگاه کردن به تصاویر افراد متناسب بگویم یعنی من هم می توانم همچین جسمی را تجربه کنم؟ 

      من چاقی را بسیار عالی باور کردم چون اولا خیلی به آرامی بر من وارد شد طوریکه برایم عادی بود نه شوکه کننده و غیرقابل باور..

      اما چون روش های لاغری هم بر لاغری سریع و عجیب تاکید داشتند ،باور کردن لاغر شدن سخت و غیرقابل دستیابی شده بود.

      هیچ کدام از جملاتی که در متن نوشته شده است را الان دیگر باور ندارم ..باز به فایل چاقی هیچ چیز نیست اشاره میکنم که مثل بهمن تمام باورهای اشتباه را در خود حل کرده و از بین میبرد.

      الان در من انتظار چاق شدن خیلی خیلی کم شده است اما انتظار چاق ماندن هنوز وجود دارد و این همان باور کردن چاقی است.باید شرایطی جدید برای خودم ترسیم کنم؛

      شرایطی که بهتر از الان است و احساس هم بهتر است یک مثال میزنم ؛ من در دوره ی پاکسازی چاقی یاد گرفتم از خوردن هیچ ماده ی غذایی ترس نداشته باشم .امشب این تمرین را عملی کردم و دو تکه شکلات با چای خوردم ، قبلش منفی باف میگفت بخوری چاق شدی و همان لحظه شکلات را برداشتم و خیلی قاطع گفتم نه دیگه 👊🏻

      تمام شد دوران بخوری چاق میشی…

      جسم من تا الان ۲۳ تن را به راحتی و بدون اینکه من بفهمم تا تحت فشار و اذیت قرار بگیرم ، دفع کرده است پس دو تکه شکلات واقعا هیچی نیست و به راحتی جسم آن را یا به انرژی تبدیل می کند یا دفع می کند و احساس خیلی خوبی پیدا کردم..متوجه شدم من هم گاهی اوقات میترسم از خوردن اما انقدر پنهان است باید بگردم دنبالش.

      و خلاصه احساس خیلی خوبی دارم..من معمولا ساعت ۱۲ شب گرسنه میشدم و چیزی میخوردم اما الان ساعت ۱:۳۰ بامداد است و من سیر و سبک هستم ..و این یک تغییر است که فاطمه ی دیروز آن را تجربه نکرده بود و سپاسگزارم  و راضی هستم که امروز عالی رفتار کردم.همین توجه به تغییرات باعث می شود که این شرایط هم کم کم تغییر کند و من هرروز متناسب شدن ذهنی را تمرین کنم تابرای  همیشه متناسب شدن و متناسب  ماندن جسمی هم وارد زندگی من بشود.

      ✅ذهن خود را مانند یک وسیله کارآمد در نظر بگیرید که می توانید با آن هر کاری انجام دهید.

      هرکاری ، یعنی میتوانی چیزهایی که هیچ وقت بلد نبودی را هم یادبگیری .چه برسد به تناسب که تخصص و علاقه ی  ذهن و جسم است و رساندن ما به تناسب اندام برایش هیچ کاری ندارد و بسیار بسیار آسان است .😊👊🏻👌🏻💖

      هیچ موضوعی در جهان تک وجهی نیست، پس اگر من با ذهن چاق شدن را یادگرفته ام میتوانم لاغر شدن را هم یادبگیرم.

      فایل تصویری💻📖🎧✏💎:

      جلسه ی پنجم سمینار لاغری با قدرت ذهن؛

      ✅باور اضافه وزن از چه زمانی در من شکل گرفت؟

      فیلم هایی از ۴ -۵ سالگیم دارم که کاملا متناسب هستم .آخ از دیدنشون قند تو دلم آب میشه 😍😍 این ها سند متناسب بودن هستند ..قدم هم نسبت به سنم بلند بود و پیراهن های رنگارنگ و گل گلی دخترانه خیلی بهم می اومد . 🔴 اما با وجود این خیلی ها به من میگویند تو از اول چاق بودی.. خودم الان احساس میکنم که به خاطر تصاویری بوده که در ذهنم از خودم داشتم و خودم هم هیچ وقت خودم را متناسب قبول نکردم..حتی وقتی لاغر میشدم هم مطمئن بودم موقتی است و چاقی را حالت دائمی و عادی خودم می دانستم.🤦🏻‍♀️

      یادم میاد که وقتی ۷ ساله بودم و از مدرسه برمیگشتم برای رفع خستگی ، بیشتر غذا خوردن را انتخاب کرده بودم.و این موضوع در سال دوم دبستان وقتی ۸ سالم بود شدت گرفت و حرف های اطرافیان هم شروع شد که چاق میشی و… من دیگه عادت به پرخوری کرده بودم و ربطی نداشت که چه زمانی هست و دیگه محدود به وعده ی بعد از برگشتن از مدرسه نمیشد و در تمامی وعده ها زیاده روی میکردم.بعدش که از هم سن و سالان خودم متفاوت شدم حرف هایی چاقی ارثی شروع شد و من را به هفت جد انور تر و هفت پشت غریبه شبیه میدونستند و من ارثی از هرکدام برده بودم بنابر گفته های این و آن 😑🔴😧

      بعد ،سن بلوغ ، نشستن زیاد برای درس خواندن، استرس کنکور و سایر دلیل ها به عنوان دلایل چاقی من اضافه شد.

      ✅جسم‌ ما به خودی خود هیچ اختیاری برای انجام هیچ کاری ندارد.معده ی ما نقشی در خوردن، میزان خوردن و زمان خوردن ندارد… نقش معده هضم مواد غذایی آن هم با دستور مغز است.

      من هم با فعالیت انجام دادن و ورزش کردن یا روزه گرفتن خود را مجاز به پرخوری میدانستم 😅 و کاملا حق داشتم که هرچه قدر میخواستم غذا بخورم.

      و انگار با خوردن هر لقمه به وضوح  میدیدم که این لقمه داره من را چاق تر می کند.

      ✅نافرمانی از مغز ، باعث ایجاد درگیری ذهنی می شود.

      ذهن طبق فرمول های چاقی که در خودش ذخیره داشت فرمان پرخوری میداد به مغز ، مغز هم به جسم فرمان میداد ولی ما به عنوان جسم خلاف نظر مغز عمل می کردیم و این باعث می شد همه چیز بهم بریزد ..

      ریزش مو بوجود می آمد، اعصاب بهم میریخت ، مشکلات معده و گوارش سر و کله شان پیدا می شد و هزار سختی دیگر..

      ✅اشتها کجاست؟؟

      اشتها همان انتخابی است که نباید اتخاذ شود ..

      اشتها همان لقمه ای است که نباید خورده شود..

      اشتها همان بهانه ای است که نمی گذارد تناسب اندام به جسم بازگردد و شرایط ایده آل شود.

      اشتها همان فرمول ذهنی است که دستور به بیش از نیاز خوردن می دهد تا چاقی را تقویت کند.

      ✅عادت های من در زمان اضافه وزن و چاقی؛

      مصرف نان به همراه برنج، آش و کلا خوردن نان در هر وعده..این رفتار را از مادربزرگ و پدرم یاد گرفته بودم البته سال هاست که این رفتار را ندارم ولی در سال های چاقی یکی از عادات هرروزه ی من بوده است.

      سرگاز غذا خوردن..کار هرروزه ی من بود مخصوصا اگر غذای آن روز را خیلی دوست داشتم تا تمام نمیشد آرام و قرار نداشتم..این رفتار ابداع خودم بود 😅😅 و کسی را ندیده بودم که سرگاز برود ولی اشتیاق من به خوردن باعث میشد بعد از غذاخوردن هم دوباره میل به خوردن داشته باشم..معده پر می شد ولی چشمم پر نمی شد و حریص بود و انگار سیری نداشت..تا جاییکه حالم بد می شد اما انگار کنترلی برای نخوردن نداشتم.

      یک کشویی داشتیم به نام کشوی خوراکی ها..همیشه پر از چیپس و پفک و کیک و خوراکی های مختلف و متنوع ‌..و من وظیفه ی خودم می دانستم که به پاس قدردانی از زحمات پدرم برای خرید این خوراکی ها و جلوگیری از خراب شدن آنها ، هرروز مقدار زیادی از آنها را بخورم😑😁

      موضوع بعدی این بود که من هروقت بداخلاقی میکردم یا چیزی میخواستم که نباید، با غذا و خوراکی که بیشتر ماکارونی، پیتزا یا سیب زمینی سرخ کرده بود حواسم رو پرت میکردند و یجورایی راضی می شدم و دیگه نق نمیزدم.

      بعدی وقتی شروع شد که جناب مشاور دبیرستان چاق شدن در سال کنکور را مجاز و امری اجتناب ناپذیر معرفی کردند و پرخوری هم چون درس می‌خواندیم امری پسندیده و بسیار طبیعی بود و هیچ کس اعتراضی نمی کرد چون میگفتند درس میخونه دیگه انرژی لازم داره …ولی من به چشم خودم دیدم که چند تا از دوستانم اصلا چاق نشدند  و یکی شان که لاغرتر هم شد در سال کنکور، ولی من پت و پهن تر شدم..

      نشستن زیاد در سال کنکور به خاطر درس خواندن هم یکی از دلایلی بود که همگان چاقی بیشتر را برای من پیش بینی می کردند.

      فایل پیوست :

      ✅الان در بخش چاقی تقریبا در سکوت فکری به سر میبرم. ولی در بخش لاغری ، جشن برپاست ..افکار خوب،احساس های انرژی دهنده می آیند و بر وجود من می نشینند .. 

      ✅اطمینان بیشتر به خودت و خداوند .

      شیوه ی هدایتم به این مسیر ، اشتیاقم به ادامه دادن و حس و حال خوبم اثبات حضور خداوند در قدم به قدم این مسیر با من است.✅به خودت تبریک بگو و تعهد بده برای ادامه دادن .

      من،فاطمه تعهد میدهم که ادامه بدهم، آموزش ها و درک های خود را به عمل تبدیل کنم و در این مسیر استمرار داشته باشم و دوباره شگفتی خلق کنم.🥰👊🏻

      خدایا شکرت برای اینکه حمایتم کردی تا گام امروز را هم عالی بردارم.

      تغییر امروز من 😍😍:

      تغییر امروزم با حرف زدن با مادرم برای من روشن شد.مادرم بهم اعتراض کرد که تو قبلا بیشتر اهل دعا خواندن و گریه کردن بودی…قسمت گریه کردن برای من جالب توجه بود..درست میگفت ..من خیلی وقته گریه نکردم،غر نزدم، کمتر شکایت کردم ، مقصر کردن دیگران را متوقف کردم و مقصرین فرضی خودم را بخشیدم و دیگر به آنها فکر نکردم و بیشتر اوقات راضی هستم و شاد…یادم آمد که قبلا چه قدر گریه میکردم تا به زور و التماس چیزی از خدا بخوام نمیدونم برای شما چطور بوده ولی من تا حالا به هیچی نرسیده بودم که قبلش به خاطرش گریه کرده باشم و التماس کرده باشم..همیشه از خدا ناراضی بودم ولی جرئت نمی‌کردم بگم بنابراین پدربزرگ، پدر و مادر و بقیه را مقصر شرایط خودم می دانستم..گاهی احساس می کردم که از این با آن شرایط اصلا خوشم نمیاد و بهتره که اصلا نباشم…حداقل هفته ای یک بار به مامانم غر میزدم و‌گریه میکردم که چرا اینجوریه…از سال ۹۷ حتی یک بار این کار را نکردم.. من برای لاغری وارد این مسیر شدم ولی رفتاری در من تغییر کرد که اصلا فکرش را هم نمیکردم…بعد از آن پول راحت تر وارد زندگی من شد با اینکه کار نمیکنم ولی یجوری شده که پس انداز هایم برای خرید چیزهایی که میخواهم کافی است و بعدش دوباره پول وارد زندگی من میشود و جایگزین می شود..دو تا از دوره های لاغری و ۵ دوره ی دیگر را به راحتی خریداری کردم. گوشی نو هدیه گرفتم.دوتا هدفون بلوتوثی که همیشه میخواستم را الان دارم.

      بعد در ارتباطم با خداوند تحولی ایجاد شد . به خدای خودم علاقه مند شدم احساس کردم دوستش دارم و او هم مرا دوست دارد.دیگر برای درخواست چیزی گریه نکردم اما وارد زندگی من شد..من هنوز هم دعا میکنم اما با یک تفاوت که الان مطمئن هستم خدا میتواند و من لیاقتش را دارم.قبلا با احساس شک به توانایی خدا و اطمینان به لیاقتی خودم…من در هر لحظه با خداوند صحبت میکنم..و حضورش را احساس میکنم ‌. در مسیر لاغری من ، میدانم که با من است و حمایتم می کند..من این روزها، آرامش دارم آرامشی که هیچ تلاشی برای به دست آوردنش نکرده ام ،اما بسیار سپاسگزارم که دارمش.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار بی همتا
      1403/02/06 17:42
      مدت عضویت: 1744 روز
      امتیاز کاربر: 12408 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 649 کلمه

      با سلام .

      من جز افراد دسته ی چاق ناآگاه طبقه‌ بندی میشم.

      تقریبا از ۸ سالگی روند چاقی من شروع شد و هر خاطره ای که دارم از اندازه نبودن لباس ها، دنبال سایز بزرگ رفتن و ناراحتی های بعدش بوده.

      مادرم از ابتدا تا زایمان دومش که من بودم متناسب بود ولی وقتی سه چهار می گذره حرف فامیل روش تاثیر میذاره چون همش بهش میگفتن تو چرا انقدر هیکلت خوبه؟ حتما مریضی که بعد از دوتا زایمان چاق نشدی ، همه چاق میشن تو چرا تغییر نکردی و… که بالاخره یک‌روزی این باور ذهن متناسب شکست و چاقی مادرم شروع شد .. بعدش دوباره حرف و حدیث که چرا انقدر چاق شدی و برو باشگاه رژیم بگیر و.. با دو منشأ متفاوت من و مادرم الان هردو چاق هستیم.

      نگرش و درک خود از سیر بودن را بنویسید.

      پیغام سیری رو من متوجه میشم اما چون دوست دارم بیشتر از غذا خوردن لذت ببرم ادامه میدم اینم بگم که وقتی به حد خفگی میرسم هیچ لذتی نداره و فقط به دلیل عادت هست که فکر میکنم پرخوری بعد از سیر شدن لذت داره .

      به عنوان یک فرد چاق خیلی از لذت های زندگی من در خوردن خلاصه شده. بیرون میریم چی بخوریم؟ 

      برای گردش در طبیعت خوراکی چی‌ببریم؟ کدوم رستوران غذای بهتری داره؟ عروسی دعوتیم از ظهر چیزی نخوریم چون میخوایم بریم تالار. فلان مهمانی دعوتیم غذا چی‌میدن؟ و… کلی افکار این‌مدلی که باعث این توهم میشه که حس های خوب بیشتر از خوردن به دست میاد و چون با هرچه بیشتر چاق شدن فعالیت کمی میشه انجام داد، خجالتی تر میشی و خودت رو از جمع دورتر میکنی سعی میکنی هرچی که از دست دادی رو با بیشتر خوردن و پرخوری تلافی کنی.

      آیا شما بعد از وعده های غذایی سیر می شوید یا حالت خفگی پیدا می کنید؟

      خیلی بستگی داره که غذا چی باشه و چه وعده ای باشه معمولا صبحانه رو به مقدار مناسب میخورم.وعده ی ناهار و شام اگر غذایی باشه که دوست دارم مثل ماکارونی پرخوری میکنم و به خفگی میرسم و حتی چند ساعت بعد که دوباره یکم سبک شدم میرم و باز هم میخورم.

      به نظر شما نشانه های سیر بودن چیست؟

      یک حس یا صدایی درونم می شنوم که میگه بسه ،کافیه دست بکش.. اینکه میخوایم تنوع بدیم به غذایی که میخوریم سیر شدیم ولی نوع دیگه یا همراه غذا اگر سالاد می‌خوردیم،  دلمون میخواد ماست بخوریم یا یک‌نوشیدنی میخورم که نفس بگیرم و بیشتر بتونم به خوردن ادامه بدم.

      همچنین نشانه های خفگی و پرخوری را شرح دهید؟

      وقتی که دکمه ی لباسم رو باز میکنم تا بتونم نفس بکشم، و حس حالت تهوع بهم دست میده..

      هم چنین به خودم میگم دیگه پرخوری نمیکنم. 

      مثلا اگر ظهر پرخوری کردم میگم دیگه شام نمی خورم.ولی زود قراری که گذاشتم رو فراموش میکنم.

      اکنون مشخص کنید شما در چه وضعیتی هستید؟

      من همونطور که گفتم بستگی داره به نوع غذا و حتی مکان و زمان هم خیلی دخیل هستش مثلا در مهمانی ها خیلی کمتر غذا میخورم حتی از نصف چیزی که همیشه میخورم هم کمتر ..

      چون خجالت میکشم انگار چون چاقم غذا خوردن برای من گناهه و هم چنین نمیخوام بگن ببین چه قدر غذا کشید ولی وقتی رستوران میرم و کسی نیست راحت میتونم غذا بخورم.

      وقتی خانه هستم بیشتر گرسنه میشم مثلا امروز که کار داشتم ساعت ۸ صبحانه خوردم و تا الان که ۴:۳۰ عصر هست دو تا شکلات خوردم.که اگر خونه بودم ناهار و چند تا میان وعده بینش خورده بودم تا الان.

       آیا همیشه سیر می شوید یا به حالت خفگی می رسید؟

      معمولا پرخوری دارم ولی رسیدن به حالت خفگی را خیلی وقت است دیگر تجربه نمی کنم. این حس خوبی است که به مقدار سال های قبل نمیخورم ولی گاهی اوقات از رفتار غذایی ام رضایت ندارم.

      شرح حالت خود درباره سیر بودن یا احساس خفگی داشتن را بنویسید.

      یادم میاد استاد گفتن در حالت سیری نباید تغییر جسمی ایجاد بشه مثلا فشار شکم داشتن یک تغییر جسمی است. ولی نباید بین گرسنگی و سیری فرقی در جسم ایجاد بشود.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم