اطلاع از دلیل چاق شدن مهمترین اقدام برای رهایی از چاقی و لاغر شدن است.
حتما با من هم عقیده هستید که برای برطرف کردن هر مشکلی ابتدا باید دلیل آن مشکل را پیدا کنیم.
اهمیت اطلاع از دلیل چاق شدن
وقتی دلیل بروز مشکل را بدانیم اقدام کردن برای برطرف کردن آن بسیار ساده تر از زمانی است که دلیل مشکل را ندانیم و بخواهیم از طریق آزمون و خطا برای رفع مشکل اقدام کنیم.
این اصل درباره چاقی نیز صادق است.
هر فردی که اضافه وزن دارد در مدت چاقی خود بارها برای لاغری اقدام کرده است و از روش های مختلف لاغری برای رهایی از چاقی استفاده کرده است اما نتیجه مطلوب و دائمی کسب نکرده است چون تا وقتی دلیل چاق شدن خود را ندانید مسیری که برای لاغر شدن انتخاب می کنید قطعا اشتباه خواهد بود.
روش های ارائه شده برای لاغری بدون توجه به دلیل چاق شدن، از طریق تغییر دادن عوامل بیرونی مثل تغییر در میزان غذای مصرفی، افزایش فعالیت بدنی و بالابردن سوخت و ساز بدن، تغییر در نحوه جویدن غذا و دیگر تغییراتی که هر کدام حکم آزمون و خطا کردن برای برطرف کردن چاقی است.
دلیل ناکارآمد بودن روش های لاغری
علت ناکارآمد بودم روش های لاغری اطلاع نداشن آنها ار دلیل چاق شدن فرد است.
همچنین ممکن است دلیل چاق شدن فرد را نوعی بیماری مانند پرکاری یا کم کاری تیروئید، مصرف داری خاص یا هر عامل دیگری معرفی کند اما از آنجایی که در نهایت راهکارهای اراه شده توسط آنان منجر به کسب نتیجه دائمی نمیشود.
با اطمینان میتوان گفت آنها در تشخص دلیل چاق شدن موفق نبودهاند و به همین علت روشی که ارائه دادهاند تاثیری بر رفع مشکل اصلی چاقی نداشته است.
مهمترین دلیل چاق شدن چیست؟
مهمترین دلیل چاق شدن هر فردی که اضافه وزن دارد باور کردن چاقی است.
به جملات زیر توجه کنید، کدام جمله را درباره خود صحیح می دانید؟
- چاقی در خانواده من ارثی است و به همین دلیل من چاق هستم.
- چاقی من بخاطر کم تجرکی است.
- من پرخوری عصبی دارم به همین دلیل چاق هستم.
- سوخت و ساز بدن من پایین است و به همین علت چاق هستم.
- من بخاطر بارداری چاق شدم.
- کار من استرس زیادی به من وارد می کند و به همین دلیل چاق شدم.
ده ها جمله مشابه این جملات می توان نوشت که هر فردی چاقی آنها را دلیل چاق شدن خود می داند.
اگر حتی یک جمله از عبارت های بالا در مورد شما صدق می کند شما باور کرده اید که طبیعی است چاق شوید و چاق بمانید.
همین باور به تنهایی قادر است برای همیشه شما را در حالت چاق نگه دارد و تمام تلاش شما برای لاغر شدن از هر روش را خنثی کند.
وقتی شما به هر دلیل باور کنید که طبیعی است چاق شوید انتظار چاق شدن در شما شکل میگیرد.
از تکرار انتظار چاق شدن تصاویر چاقی از خودتان در ذهنتان شکل میگیرد که نشانه ایجاد این تصاویر احساس ترس از چاق شدن یا چاق تر شدن است.
تصاویر چاقی در صورت ثابت ماندن باعث ایجاد فرمول های چاق کننده در مغز می شود و فرمول های چاق کننده به فرمان های مغزی برای تغییر واکنش های فرد در مواجه شدن با مواد غذایی تبدیل می شود.
همچنین این فرمول ها به فرمانهای مغزی برای ذخیره چربی و افزایش سایز و وزن فرد تبدیل می شود. و از آنجایی که جسم ما تحت فرمانروانی مغز است به سادگی تغییر وضعیت داده و از حالت متناسب به حالت چاق تغییر وضعیت می دهد.
تاثیر باور کردن چاقی
موضوع بسیار مهمی که در جلسه امروز مطرح شده، باور کردن چاقی است
باور کردن چاقی، مهم ترین دلیل چاق شدن افراد است،
به اندازه ای که شما باورکرده کرده باشید فرد چاقی هستید شما در معرض چاقی بیشتر قرار میگیرید.
استفاده از روش های مختلف برای لاغر شدن و نتیجه مطلوب کسب نکردن سبب می شود که باور شما نسبت به چاق بودن و گرفتار چاقی ماندن پر رنگ تر شود و همین موضوع کافی است تا وزن شما به مرور بیشتر شود.
بنابراین اگر می خواهید لاغر شوید و از آن مهمتر برای همیشه لاغر بمانید باید از طریق کنترل ذهن و یادگیری لاغری با ذهن اقدام کنید تا از طریق شناسایی دلیل چاق شدن و اصلاح آنها به شکل عالی در مسیر تناسب اندام قرار بگیرید و نحوه اصلاح این باور تاثیرگذار و مخرب را بیاموزید.
با استفاده از محتوای این قسمت شما به این اطمینان خواهید رسید که دلیل چاقی شما ناشی از فرمولهای ذهنی شماست و درک این مساله به شما ثابت خواهد کرد که قدرت ذهن در اضافه وزن تا چه میزان اهمیت دارد و از طرفی به این باور می رسید که می شود از قدرت ذهن برای لاغر شدن هم استفاده کرد.
توانایی قدرت ذهن
ذهن خود را مانند یک وسیله کارآمد در نظر بگیرید که می توانید با آن هر کاری انجام دهید.
تا به امروز از ذهن خود برای چاق شدن استفاده کرده اید اما می توانید از ذهن خود برای لاغر شدن نیز استفاده کنید.
آگاهی از این موضوع که شما به چه شکلی چاق شدن را یاد گرفته اید و همواره برای چاق تر شدن تلاش کرده اید به شما کمک می کند تا به این اطمینان دست پیدا کنید که شما می توانید لاغر شوید و دلیل چاق شدن شما ارث و سوخت و ساز و … نیست.
چرا که وقتی ما توانسته ایم چاق شدن را یاد بگیریم و در طی چند سال به این میزان اضافه وزن پیدا کنیم، پس می توانیم لاغر شدن را یاد گرفته و با استمرار در عمل به یادگیری خود به تناسب اندام رویایی خود دست پیدا کنیم.
توجه کردن به تفاوت عملکرد ذهن افراد متناسب و افراد چاق به ما این آگاهی را می دهد که می شود با تغییر محتوای ذهنی خود مانند یک فرد متناسب رفتار کنیم و در شرایط جسمی متناسب قرار بگیریم.
امیدوارم که از فایل آموزشی امروز با دقت استفاده کنید و با آگاهی از دلیل چاق شدن خود، باور شما برای لاغر شدن بیشتر شود و در مسیر لاغری با ذهن ادامه دهید.
✍️ تمرین آموزشی 📖
با بررسی کردن دلیل چاق شدن و تشخیص جایگاه خود در دنیای چاق ها سبب می شود که راهکارهای موثر مختص خودمان را برای لاغر شدن به کار بگیریم و نتیجه این فرایند فوق العاده خواهد بود.
مرحله اول:
ابتدا لازم است بدانید شما در کدوم گروه از افراد چاق هستید:
۱. افراد چاق نا آگاه
این دسته از گروه چاق ها شامل افرادی می شود که از کودکی روند چاق شدن آنها شروع شده است و در تمام تمام تصاویر ذهنی و خاطراتی که از خودشان به خاطر دارند چاق هستند.
این گروه فرمول های ذهنی لاغر را در وجود خود دارند اما به دلیل اینکه هرگز از این فرمول های ذهنی استفاده نکرده اند بنابراین خاطره یا عملکردی از خودشان بعنوان فرد لاغر ندارند.
۲. افراد چاق آگاه
این دسته از گروه چاق ها شامل افرادی می شود که در سال های اول زندگی در شرایط جسمی متناسب بوده اند. هم از نظر ذهنی و هم از نظر رفتاری خاطرات و عملکرد های مختلفی از دوران لاغری به یاد دارند.
این افراد در برهه ای از زندگی به دلایل مختلف تمایل به چاق شدن پیدا می کنند. آنها تصور می کنند که وضعیت جسمی آنها بعنوان فردی که لاغر است باعث بروز مشکلات زیادی در زندگی شان شده است و دوست دارند چاق شوند.
۳. افراد منتظر
این دسته از گروه چاق ها شامل افرادی است که در مقطعی از زندگی به دلایل مختلف انتظار چاقی در آنها ایجاد می شود.
این گروه از افراد چاق تا روز قبل از آن اتفاق یا رخ داد هیچگونه فرمول چاقی در ذهنشان نیست اما به یک باره به دلیل شنیدن یا باور کردن صحبت های دیگران مانند پزشک، رسانه یا فردی که از نظر شخص چاق معتبر باشد دچار انتظار چاقی می شود.
انتظار چاقی به مرور باعث ایجاد تصاویر ذهنی چاق و شکل گیری فرمول های چاقی و تغییر رفتار فرد و چاقی می شود.
بنابراین لازم است ابتدا طریق چاق شدن خودتان را بر اساس دسته بندی انجام شده مشخص کنید و درباره طریق چاق شدن خود شرح دهید.
برای درک بهتر علت چاقی سعی کنید افرادی را پیدا کنید که در دسته دیگر افراد چاق قرار می گیرند و شرایط فعلی خود را با او مقایسه کنید. هدف از انجام این تمرین رسیدن به این اطمینان است که اگر حتی طریق چاق شدن افراد با یکدیگر متفاوت باشد نتیجه نهایی از نظر شکل گیری فرمول های ذهنی و واکنش های رفتاری کاملا با هم شبیه است.
بنابراین تنها طریق لاغر شدن برای همه دسته بندی افراد چاق مسیر لاغری با ذهن است تا از این طریق ابتدا فرمول های چاق ذهنی خود را شناساسی و سپس با جایگزین کردن فرمول های لاغر کننده مناسب تصاویر چاق ذهن خود را به تصاویر ذهنی متناسب تبدیل کرده و سپس به شکل خودبخود لاغر شوند و تا ابد لاغر بمانند.
مرحله دوم:
نگرش و درک خود از سیر بودن را بنویسید.
آیا شما بعد از وعده های غذایی سیر می شوید یا حالت خفگی پیدا می کنید؟
به نظر شما نشانه های سیر بودن چیست؟
همچنین نشانه های خفگی و پرخوری را شرح دهید؟
اکنون مشخص کنید شما در چه وضعیتی هستید؟ آیا همیشه سیر می شوید یا به حالت خفگی می رسید؟
- شرح حالت خود درباره سیر بودن یا احساس خفگی داشتن را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
توصیه اکید: بعد از دیدن فایل آموزشی قسمت پنجم، ویدیوی توضیحات تکمیلی این بخش را استفاده کنید
امتیاز 3.93 از 193 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام دوستان عزیزم داستان چاقی من من موقع تولدم تپل بودم ولی بعدش نهه لاغر بودم دقیقا میدونم تا بعد دانشگامم لاغر بودم ولی از همون موقع ها خیلی باور ها اشتباه در من شکل گرفت شنیده بودم بارها دخترا ها زمان پریودی شکمشون بزرگ میشه یا غذای زیاد آدم چاق میکنه یا آدمی ورزش نکنه باشگاه نرهه چاق میشه شیرینی بستنی خامه آدم چاق میکنه کلا همیشه میترسیدم نکنه من چاق شم ولی تا بعد دانشگاه من لاغر بودم شایدم چاق بودم چون اصلا اون زمان نگاه نمیکردم ببینم چاقم یا لاغر ولی دوستان القاب چاق کننده روم میذاشتن از دوره دبیرستان مثلا به خنده شوخی بخاطر اینکه پهلو داشتم بهم میگفتن ور گرده ولی اصلا اون زمان نهه توفکرش بودم نهه رژیمی باشگاهی جایی میرفتم هیچ توجه ای بهش نداشتم تا اینکه بعدها برام مهم شد همش چون تو سایت ها میخوندم بابام وعموم هم چاق بود گفتن اینها غذا زیاد میخورم اینجوری چاقن همش میگفتم نکنه من چاق شم نکنه ارثیه وهمش ترس نگرانی استرس داشتم و هر آدم لاغری میدیدم از ته دلم افسوس میخوردم میگفتم ای کاش منم لاغر بودم این اندام داشتم وهمش غصه میخوردم میگفتم نهه نمیشه من چون برنج میخورم زیاد باید حتما چاق شم یا چون ورزش نمیکنم یا چون شیرینی بستنی زیاد دلم میکشه هر که اینها بخوره چاق میشه وشده بود باورم و با هر کدوم از خوردنشون احساس بدی بعدش داشتم احساس پشیمونم گناه سرزنش وخودم حقیر میکردم ودیگرانم مخصوصا مادرم زیاد حرفم میزد شده بود لاغری برام آرزو وهمش تو این سایت تو اون سایت دانبال لاغری وهرکه هرچی میگفت من انجام میدادم هرموقع میرفتم پیاده روی دیگه میگفتم وای چه سبک شدم و احساس لاغری میکردم ومیومدم خونه انگار قحطی زده ها زود شروع میکردم خوردن یا آب زیاد میخوردم بعدش غذا یا اول میوه میخوردم ولی همش بی فایده چون من همش عوامل بیرونی مقصر میدونستم وکلا منتظر یه چیزی بودم بدون دردسر رنج من زود لاغر کنه همش باورم شده بود چون من چاقم خاستگارهام آدم ها کج کوله هستن خواستگار ها قشنگ خوشکل اندام ایدوال مال لاغر ها است کلا کارم شده بود دانبال رژیم ورزش دمنوش هر راهی که خودم خلاص کنم وهمشم بی فایده بود چون زود خستم میکرد ورهاش میکردم تا اینکه یکی از دوستام گفت برو تو سایت بزن تناسب ذهنی من گفتم این چیه گفت برو لاغر میشی فلان راستش من ۲۴/تیرماه اومدم و اصلا امیدی نداشتم ولی فایل ها مرتب گوش میدادم وتمرین ها انجام میدادم همین همش میپرسیدم از دوستم واقعا لاغر شدی فلان چون شک داشتم ولی دیدم کم کم رفتارم عوض شده انگار آتیشی خاموش میکنن دیگه آروم شده بودم هول نمیزدم واسه خوردن وغذام راحت میخوردم ولی مسلم به غذا کمتر شده بود دیدم لاغر شدم ولی باورم نمیشد میگفتم حتما توهم زدم و خانوادم میپرسیدم یکی میگفت شدی یکی میگفت نهه ولی من با اعتماد کامل میگفتم لاغر شدم تا اینکه دیروز 10مرداد ماه که کلا میشد 17روز تو این سایتم یک کیلو نیم لاغر شدم کلا اینقدر خوشحالم که نگو اصلا نمیدونم چیشد هنوزم باورش برام سخته من که واسه نیم کیلو لاغری باید هر کاری میکردم آخرش خسته میشدم رهاش میکردم از استاد عزیزم یه دنیا ممنونم استاد شما زندگیمو بهم پس دادیت کلا دیگه افسرده شده بودم سر این موضوع ولی انگار تازه متولد شدم و خیلی شور اشتیاقم بیشتر شده به خودم اومیدوارشدم هرچی ازتون تشکر کنم کم گفتم خدا هرچی خوبی خوشی نصبیتون کنه با آرزوی موفقیت همه دوستانم
سلام استاد عزیزم ودوستان گرامی تمرین فایل پنجم چرا واز چه زمانی اضافه وزن در من شکل گرفته :من زمانی که بچه بودم میشنیدم اطرافیان چقدر میگن زن باید هیکلی باشه توپر باشه …وفک میکردم هیکلی توپر یعنی چاق شدن ومنم دوست داشتم توپر هیکلی بشم که دیگران تحسینم کنن و دیگه گذشت تا بزرگ شدم و رفتم دبیرستان دوم دبیرستان که بودم دوستام من واسه چاق بودنم مسخره میکردن اسم هایی روم میذاشتن و من احساسم این بود که خیلی چاق شدم یادم دیگه از زنگ ورزش فراری بودم دوست داشتم برم کلاس ریاضی ولی ورزش نکنم احساس سنگینی میکردم از خودم خجالت میکشیدم وتو ذهنم همش یه صداهایی میومد توچاقی زشتی خجالت بکش از خودت واحساس میکردم همه دارن نگام میکنن موقع بازی و ورزش ومسخرم میکنن پس همون بهتر نرم ورزش کنم و همیشه دیگه ترس داشتم از ورزش وفراری بودم واز خودم خجالت میکشیدم توجمع باشم بخوام ورزش کنم ومیگفتم من که نمیتونم بخاطر چاقیم درس بدویم یا کاری کنم کسی من نمخواد یارش باشم تو بازی ورزش اگه برم یار کسی شم حتما میبازن واونم بخاطر منه وخلاصه خیلی منزوی گوشه گیر شده بودم و روزبه روزم گوشه گیر تر میشدم تا اینکه دانشگام تموم شد یجوری باورمم شده بود که هرچی موقعیت خوبه واسه آدمها لاغر گفتم منم باید لاغر شم از هر راهی که شده تا بتونم تو دل همه جا باز کنم وهمه توجه ها بیاد سمتم ویجوری نیازمندلاغری بودم برای رسیدن به همه چی ازدواج کار توجه …… شروع کردم غذا کم میخوردم رژیم خودم واسه خودم مینوشتم ورزش میکردم باشگاه رقص خلاصه تو اینترنت میزدم هرچی میگفت عمل میکردم خلاصه هرکه هرچی میگفت من مث برده انجام میدادم وخیلی دلم میخاست زود لاغر شم ولی ته دلم باورم این بود لاغر بشو نیستم و خسته میشدم رها میکردم من باورم شده بود که طبیعی است چاق بودنم وقتی مامان بابام میدیدم وقتی عکس کوچیکم میدیدم میگفتم آره بابا دیگه این سرنوشت منه و من به هیجا نمیرسم همیچکسم دوسم نداره چون زشتم چاقم یادم میاد یه زمانی میگفتم ای وای ۷۳کیلوم وخودم با آدم لاغری که اشنامون بود مقایسه میکردم ومیگفتم من خیلی چاقم ودقیقا یادم بعد چقد رژیم ورزش چاق تر شدم و به 83رسیدم الان فهمیدم من اشتباهاتم کجا بوده همیشه مورد سرزنش دوستم مامانم قرار میگرفتم وخودم بیشتر به خودم سرکوفت میزدم و غذا خوردنمم زهرم میشد چون هم دیگران هم خودم خودمو سرزنش میکردم از هر بهانه ای استفاده میکردم واسه خوردن ناراحت بودم شاد بودم بیکار بودم میرفتم مسافرت تو ماشین تو راه نگاه فیلم کردن تو شهر رفتن همیشه فکرم خوردن بود وخلاصه میخاستم به آرامش برسم که همچی درسته من خیلی خوشحالم ولی ته دلم ناراحت بودم ولی عادتم شده بود که واسه هرچیزی از خوردن واسه خوشحال نشون دادن خودم استفاده کنم عادتم شده بود وقتی غذا جلوم حرص بزنم همش تو ذهنم این بود. این کمه گشنه میمونی برو ظرف بزرگتر بیار بیشتر بخور و همیشه هول میزدم واسه خوردن واصلا معنی سیری نمیدونستم چیه تا وقتی رو سفر غذا بود منم میخوردم تا همچی تموم بشه ول کنم برم عادت داشتم بعد ناهار بخوابم عصرونه باز بخورم شام بخورم بعد شام با فیلم باز هرچی بود بیارم بخورم و گفتم من که لاغر نمیشم دنیا واسه مردنه پس بخورم تا میتونم وکسی که من نمیخاد پس بخورم بزار هرچی میخاد بشه و همه شکستهام بخاطر چاقیم میدونستم ویجوریم طبیعی شده بود برام که چاقم ولاغر نمیشم تو عروسی هم فکرم خوردن بود اصلا آرامش نداشتم فرد لاغر میدیدم حسرت میخوردم وقتی به خودم میومدم میگفتم از شنبه دیگه رژیم میگیرم ورزش میکنم و وقتی شنبه میومد من شروع میکردم با کوچکترین ناراحتی ولش میکردم خودم سرزنش میکردم این سرنوشت تویه شانس نداری خدا مال آدم پولدارهاست تو فقیری خدا هم کمکت نمیکنه لاغر بشی و وقتی یه آدم چاق میدیدم خیلی ذوق میکردم میگفتم بابا من خیلی خوبم این دیگه افتضاح حسم خوب میکردم آدم لاغر میدیدم اینقدر حسرت میخوردم میگفتم خوشبحالش شانس داره نگاش کن چقد قشنگه ولی من چی حقم کسی بهم توجه نکنه وهیچوقت آرامش نداشتم همیشه احساس کمبود میکردم اعتماد بنفسم خیلی پایین بود گوشه گیر بودم از رقصیدن توجمع میترسیدم خجالت میکشیدم و اصلا توانایی رقصیدن نداشتم وخیلی دلم میخاست یاد بگیرم باز صدا از ذهنم میومد تو نمیتونی تو چاقی آدمها لاغر اندام باید برقصن قشنگ میرقصن عادت داشتم موقع خرید لباس خیلی اذیت میشدم چون طبق
میل من نبود وانتخابی نداشتم مجبور بودم بخوام بگم انداز یه کتاب حرف تو دلم که چقدر اذیت میشدم .ببخشید که خیلی طول کشید من خیلی اذیت شدم روی چاق بودنم و باورهام که چاقیم دیگه طبیعی میدونستم واسه خودم خیلی اشتباهات داشتم باورها اشتباه ولی الان تو این سایت خیلی آرامش دارم از خودم خجالت نمیکشم دیگه با ذوق تو آینه خودم نگاه میکنم که قبلا از خودم حالم بهم میخورد نگاه کنم حتی عکس بگیرم از خودم خجالت میکشیدم یجوری دلم روشنه که به رویای خودم میرسم دلم میگه میتونی با تشکر از همه عزیزانی که وقت میزارن مطالعه میکنن🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
(شرح عالی بر اساس محتوا، اشتیاق و تعهد در انجام تمرینات، درک صحیح)
.
سلام استاد گرامی و دوستان هم مسیرم ، 🌺 ❤️ .
گام 45دلیل چاق شدن من چیست
خب آنچه درک کردم آز این گام رو به صورت مختصر مفید شرح میدهم ، 😍 ☺️ 😊 🌱
اول باید بیاییم به فکر اصل مشکل باشیم ریشه یابی کنیم ببینیم دلیل چاقی ما چیست مشکل از ریشه حل کنیم که در این مسیر لاغری با ذهن ما میاییم مشکل ریشه یابی میکنیم واسه همین نتیجه ها عالی ماندگار میگیریم از این مسیر خب هر مشکلی یه ایرادی داره که باید اون پیدا کرد تا مشکل رفع بشه. ☺️ 😊 🤗 .
خب حالا مشکل چاقی ما در چیست ما یاد گرفتیم که مواد غذایی باشگاه دمنوش دارو عمل جراحی پیاده روی این چیزها مارو چاق نکرده که الان بخواد لاغر کنه قبل این مسیر خیلی تلاشم کردیم و بی نتیجه بود و به ما ثابت شد این روش های صحیحی نیست واسه لاغری ماندگار.
خب حالا وقتی یک وسیله برقی خراب میشه یا ماشین یا در اتاق میان نگاه درون اون وسایل میکنن نگاه موتورش نگاه وسایل داخلی خودرو میکنن و درستش میکنن. حالا ما انسان ها هم باید جای تلاش فیزیکی و محدودیت فشار نگاه به محتوا ذهن مان کنیم نگاه کنیم ببینیم چه چیزهایی باور کردیم که باعث شده چاق شدن وچاق ماندن برای خودمان طبیعی کنیم. 😊 😑 .
خب بعضی ها ازدواج کردن عامل چاقی خودشان میدونن و متناسب هستن بعد ازدواج چاق میشن
بعضی ها ارثی بودن را عامل طبیعی چاق شدن خود میدانند و باور کردن سرنوشت این افراد چاقی است.
بعضی ها مصرف دارو خاصی دلیل چاقی میدونن چون دکتر گفته اینها هم زود باور کردن وکلا برایشان طبیعی شده چاقی.
بعضی از خانمها بارداری سن بالا عامل چاقی میدونن خلاصه هر فرد چاقی یکسری عوامل باور در ذهنش به وجود آورده که چاق شدنش طبیعی است و انتظارش از خودش چاقی بوده است و منتظر چاقی حالا تلاشم میکرده شایدم متنفر بوده از چاقی ولی این باور فرد است که شرایط برای فرد به وجود میاره نه تصمیم آگاهانه فرد که من نمیخام چاق بشم من رژیم میگیرم لاغر بشم وقتی ذهن انتظار چاق در ذهن به وجود بیاری و ذهن هم کار نداره تو خوشت میاد بدت میاد هر آموزشی به ذهن بدی ذهن همه کاری میکنه که اون آموزش گسترش بده و رفتارهایی براساس باور ذهنی فرد به وجود میاره که فرد در شرایط بیشتری از اون موضوع قرار بگیره
حالا شما باورها چاقی در خودت به وجود آوردی بعد انتظارت از خودت چاق شدن بود و محتوا ذهنت چاقی بوده حالا مغز چیکار میکنه میاد رفتارهایی دستور میده که این چاقی بیشتر بیشتر کنه و فرد بیشتر چاق بشه و تا بی نهایت هم ادامه داره چون ذهن کار نداره دوست داری یا نه اون فقط براساس باور هات انتظار چاقی تصویر ذهنی چاقی از خودت در ذهنت ایجاد میکنه ومغزم دستوره میده به گسترش بیشتر شدن چاقی رفتارهایی به وجود میاره که بیشتر چاق بشه فرد ، 🔴 .
تمام رفتارها انسان تحت کنترل مغز انسان است و بعضی رفتارها اوتوماتیک است مث پلک زدن مث نفس کشیدن ..وبعضی رفتارها رو خودمان به ذهن مان آموزش میدیم مث چاقی مث لاغری مث فقر مث رفاه این ها خودمان با باورمان میسازیم
حالا تفاوت افراد چاق ولاغر در آموزش های است که مبیندد نهه جسمی است در ذهن آن ها است تفاوت فرد چاق لاغر.
حالا فرد چاق آموزش چاقی دیده فرمول ها چاقی به ذهنش داده رفتارها غذاییش فرق داره با فردی که فرمول ذهنیش تغییر نداده و آموزش چاقی ندیده و این تفاوت آموزش ذهنی باعث تفاوت جسمی شده، 🙂 🌱 .
حالا ما با باور کردن که چاق شدن حق طبیعی ماست به هر طریقی تصویرها ذهنی از خودمان در ذهن مان ایجاد میکنیم ومغز ما براساس تصویرها ذهنی ما فرمول سازی میکنه ودستور میده ، ☺️ 😊 .
حالا این تصویر ها ذهنی با فشار جسمی محدودیت عمل جراحی تغییر نمیکنه بلکه با آموزش دیدن عمل کردن استمرار داشتن در مسیر صحیح که لاغری با ذهن است و فرمول صحیح به ذهن دادن باعث ایجاد تصویر سازی جدید در ذهن میشه که فرد خیلی راحت لاغر میشه باید ببینیم بشنویم درک کنیم عمل کنیم به آموزش ها استمرار داشته باشیم تا شگفت زده بشیم ، 😌 🌟 😊 🌟
خب حالا داستان چاقی من
من عکسهایی که از کودکی دارم چاق هست و وقتی کوچیک بودم همش میدیدم خانوادم میگفتن زن تپل قشنگ تره و من خیلی دوست داشتم تپل بشم و جلب توجه کنم و بزرگتر که شدم مادرم میگفت دختر باید غذا محکم بخوره فردا میخاد مادر بشه باید قوی بشه بعد دکتر گفت این دختر کم خون هست باید غذا محکم بخوره مخصوصا جیگر قرص آهن ضعیفیش مال کمبود آهن است و دیدم بابام هم چاق هست و کلا دیگه برام طبیعی شد چاقی و هی رفتارهایی در من ایجاد میشد که رفتارها غذاییش هی روز به روز بیشتر میشد و از کودکی من تشویق کرده بودن به خوردن بیشتر واسه قوی شدن واسه اینکه دختری واسه کم خونی کمبود آهن داری وبرام عادی شده بود و یجوری ذهنم برنامه ریزی شده بود که من تشویق میشدم به خوردن بیشتر و از هر راهی استفاده میکردم برای خوردن بیشتر شادی ناراحتی مسافرت تماشا سریال تماشا فوتبال خستگی بی حوصله بودن کلا همش ذهنم روی خوردن بیشتر بود و یه زمان که دیگه نظر دیگران برام مهم شد از چاقی خودم بدم اومد و خواستم چاقی از بین ببرم با روش ها فیزیکی سالها تلاش کردم سالها دانبال این دمنوش این باشگاه این سبک ورزش بودم واسه لاغر شدن و نتیجه میگرفتم ولی ماندگار نبود تا اینکه دوستم که میدونستم من خیلی سال تلاش میکنم واسه لاغری و ناامید دیگه شده بودم گفت چنین مسیری هست برو شرکت کن و من خودم نتیجه گرفتم مطمعنم توهم نتیجه میگیری همچی ذهنی است و من هدایت شدم به این مسیر اولهاش خیلی اشتباهات داشتم عجول بودم فقط دانبال نتیجه بودم به آموزش عمل نمیکردم خسته میشدم رها میکردم حرف دیگران باعث رها کردن مسیرم میشد و نیاز داشتم به لاغری واسه جلب توجه ولی باز ادامه دادم تا استاد این مسیر لاغر من رو ادامه کرد مطرح کرد من از وقتی وارد این دوره صد گام شدم کلا اشتباهاتم خیلی خیلی کم شد و کلی تغییرات کردم و در هر شرایط بدی هم که بودم ادامه دادم این مسیرو خیلی خوشحالم کلی تغییرات داشتم ادامه میدم و توجه ام میزارم روی تغییرات مثبتم و مطمعنم شگفت زده میشم پس در هیچ شرایطی جا نزنید و ادامه بدید مسیرو پس چاقی ما براساس باورها ما به وجود اومد و با تغییر باور ها شرایط جدیدم برای خودمان میسازیم و شگفت زده میشیم. ☺️ 😌 😊 🤩 😍 در پناه حق