0

دلیل چاق شدن من (قسمت پنجم)

دلیل چاق شدن من
اندازه متن

اطلاع از دلیل چاق شدن مهمترین اقدام برای رهایی از چاقی و لاغر شدن است.

حتما با من هم عقیده هستید که برای برطرف کردن هر مشکلی ابتدا باید دلیل آن مشکل را پیدا کنیم.

اهمیت اطلاع از دلیل چاق شدن

وقتی دلیل بروز مشکل را بدانیم اقدام کردن برای برطرف کردن آن بسیار ساده تر از زمانی است که دلیل مشکل را ندانیم و بخواهیم از طریق آزمون و خطا برای رفع مشکل اقدام کنیم.

این اصل درباره چاقی نیز صادق است.

هر فردی که اضافه وزن دارد در مدت چاقی خود بارها برای لاغری اقدام کرده است و از روش های مختلف لاغری برای رهایی از چاقی استفاده کرده است اما نتیجه مطلوب و دائمی کسب نکرده است چون تا وقتی دلیل چاق شدن خود را ندانید مسیری که برای لاغر شدن انتخاب می کنید قطعا اشتباه خواهد بود.

روش های ارائه شده برای لاغری بدون توجه به دلیل چاق شدن،‌ از طریق تغییر دادن عوامل بیرونی مثل تغییر در میزان غذای مصرفی،‌ افزایش فعالیت بدنی و بالابردن سوخت و ساز بدن،‌ تغییر در نحوه جویدن غذا و دیگر تغییراتی که هر کدام حکم آزمون و خطا کردن برای برطرف کردن چاقی است.

دلیل ناکارآمد بودن روش های لاغری

علت ناکارآمد بودم روش های لاغری اطلاع نداشن آنها ار دلیل چاق شدن فرد است.

همچنین ممکن است دلیل چاق شدن فرد را نوعی بیماری مانند پرکاری یا کم کاری تیروئید،‌ مصرف داری خاص یا هر عامل دیگری معرفی کند اما از آنجایی که در نهایت راهکارهای اراه شده توسط آنان منجر به کسب نتیجه دائمی نمی‌شود.

با اطمینان می‌توان گفت آنها در تشخص دلیل چاق شدن موفق نبوده‌اند و به همین علت روشی که ارائه داده‌اند تاثیری بر رفع مشکل اصلی چاقی نداشته است.

 مهمترین دلیل چاق شدن چیست؟

مهمترین دلیل چاق شدن هر فردی که اضافه وزن دارد باور کردن چاقی است.

به جملات زیر توجه کنید، کدام جمله را درباره خود صحیح می دانید؟

  1. چاقی در خانواده من ارثی است و به همین دلیل من چاق هستم.
  2. چاقی من بخاطر کم تجرکی است.
  3. من پرخوری عصبی دارم به همین دلیل چاق هستم.
  4. سوخت و ساز بدن من پایین است و به همین علت چاق هستم.
  5. من بخاطر بارداری چاق شدم.
  6. کار من استرس زیادی به من وارد می کند و به همین دلیل چاق شدم.

ده ها جمله مشابه این جملات می توان نوشت که هر فردی چاقی آنها را دلیل چاق شدن خود می داند.

اگر حتی یک جمله از عبارت های بالا در مورد شما صدق می کند شما باور کرده اید که طبیعی است چاق شوید و چاق بمانید.

همین باور به تنهایی قادر است برای همیشه شما را در حالت چاق نگه دارد و تمام تلاش شما برای لاغر شدن از هر روش را خنثی کند.

وقتی شما به هر دلیل باور کنید که طبیعی است چاق شوید انتظار چاق شدن در شما شکل میگیرد.

از تکرار انتظار چاق شدن تصاویر چاقی از خودتان در ذهنتان شکل میگیرد که نشانه ایجاد این تصاویر احساس ترس از چاق شدن یا چاق تر شدن است.

تصاویر چاقی در صورت ثابت ماندن باعث ایجاد فرمول های چاق کننده در مغز می شود و فرمول های چاق کننده به فرمان های مغزی برای تغییر واکنش های فرد در مواجه شدن با مواد غذایی تبدیل می شود.

همچنین این فرمول ها به فرمانهای مغزی برای ذخیره چربی و افزایش سایز و وزن فرد تبدیل می شود. و از آنجایی که جسم ما تحت فرمانروانی مغز است به سادگی تغییر وضعیت داده و از حالت متناسب به حالت چاق تغییر وضعیت می دهد.

تاثیر باور کردن چاقی

موضوع بسیار مهمی که در جلسه امروز مطرح شده، باور کردن چاقی است

باور کردن چاقی، مهم ترین دلیل چاق شدن افراد است،

به اندازه ای که شما باورکرده کرده باشید فرد چاقی هستید شما در معرض چاقی بیشتر قرار می‌گیرید.

استفاده از روش های مختلف برای لاغر شدن و نتیجه مطلوب کسب نکردن سبب می شود که باور شما نسبت به چاق بودن و گرفتار چاقی ماندن پر رنگ تر شود و همین موضوع کافی است تا وزن شما به مرور بیشتر شود.

بنابراین اگر می خواهید لاغر شوید و از آن مهمتر برای همیشه لاغر بمانید باید از طریق کنترل ذهن و یادگیری لاغری با ذهن اقدام کنید تا از طریق شناسایی دلیل چاق شدن و اصلاح آنها به شکل عالی در مسیر تناسب اندام قرار بگیرید و نحوه اصلاح این باور تاثیرگذار و مخرب را بیاموزید.

با استفاده از محتوای این قسمت شما به این اطمینان خواهید رسید که دلیل چاقی شما ناشی از فرمولهای ذهنی شماست و درک این مساله به شما ثابت خواهد کرد که قدرت ذهن در اضافه وزن تا چه میزان اهمیت دارد و از طرفی به این باور می رسید که می شود از قدرت ذهن برای لاغر شدن هم استفاده کرد.

توانایی قدرت ذهن

ذهن خود را مانند یک وسیله کارآمد در نظر بگیرید که می توانید با آن هر کاری انجام دهید.

تا به امروز از ذهن خود برای چاق شدن استفاده کرده اید اما می توانید از ذهن خود برای لاغر شدن نیز استفاده کنید.

آگاهی از این موضوع که شما به چه شکلی چاق شدن را یاد گرفته اید و همواره برای چاق تر شدن تلاش کرده اید به شما کمک می کند تا به این اطمینان دست پیدا کنید که شما می توانید لاغر شوید و دلیل چاق شدن شما ارث و سوخت و ساز و … نیست.

چرا که وقتی ما توانسته ایم چاق شدن را یاد بگیریم و در طی چند سال به این میزان اضافه وزن پیدا کنیم، پس می توانیم لاغر شدن را یاد گرفته و با استمرار در عمل به یادگیری خود به تناسب اندام رویایی خود دست پیدا کنیم.

توجه کردن به تفاوت عملکرد ذهن افراد متناسب و افراد چاق به ما این آگاهی را می دهد که می شود با تغییر محتوای ذهنی خود مانند یک فرد متناسب رفتار کنیم و در شرایط جسمی متناسب قرار بگیریم.

امیدوارم که از فایل آموزشی امروز با دقت استفاده کنید و با آگاهی از دلیل چاق شدن خود،‌ باور شما برای لاغر شدن بیشتر شود و در مسیر لاغری با ذهن ادامه دهید.

✍️ تمرین آموزشی 📖

با بررسی کردن دلیل چاق شدن و تشخیص جایگاه خود در دنیای چاق ها سبب می شود که راهکارهای موثر مختص خودمان را برای لاغر شدن به کار بگیریم و نتیجه این فرایند فوق العاده خواهد بود.

مرحله اول:

ابتدا لازم است بدانید شما در کدوم گروه از افراد چاق هستید:

۱. افراد چاق نا آگاه

این دسته از گروه چاق ها شامل افرادی می شود که از کودکی روند چاق شدن آنها شروع شده است و در تمام تمام تصاویر ذهنی و خاطراتی که از خودشان به خاطر دارند چاق هستند.

این گروه فرمول های ذهنی لاغر را در وجود خود دارند اما به دلیل اینکه هرگز از این فرمول های ذهنی استفاده نکرده اند بنابراین خاطره یا عملکردی از خودشان بعنوان فرد لاغر ندارند.

۲. افراد چاق آگاه

این دسته از گروه چاق ها شامل افرادی می شود که در سال های اول زندگی در شرایط جسمی متناسب بوده اند. هم از نظر ذهنی و هم از نظر رفتاری خاطرات و عملکرد های مختلفی از دوران لاغری به یاد دارند.

این افراد در برهه ای از زندگی به دلایل مختلف تمایل به چاق شدن پیدا می کنند. آنها تصور می کنند که وضعیت جسمی آنها بعنوان فردی که لاغر است باعث بروز مشکلات زیادی در زندگی شان شده است و دوست دارند چاق شوند.

۳. افراد منتظر

این دسته از گروه چاق ها شامل افرادی است که در مقطعی از زندگی به دلایل مختلف انتظار چاقی در آنها ایجاد می شود.

این گروه از افراد چاق تا روز قبل از آن اتفاق یا رخ داد هیچگونه فرمول چاقی در ذهنشان نیست اما به یک باره به دلیل شنیدن یا باور کردن صحبت های دیگران مانند پزشک،‌ رسانه یا فردی که از نظر شخص چاق معتبر باشد دچار انتظار چاقی می شود.

انتظار چاقی به مرور باعث ایجاد تصاویر ذهنی چاق و شکل گیری فرمول های چاقی و تغییر رفتار فرد و چاقی می شود.

بنابراین لازم است ابتدا طریق چاق شدن خودتان را بر اساس دسته بندی انجام شده مشخص کنید و درباره طریق چاق شدن خود شرح دهید.

برای درک بهتر علت چاقی سعی کنید افرادی را پیدا کنید که در دسته دیگر افراد چاق قرار می گیرند و شرایط فعلی خود را با او مقایسه کنید. هدف از انجام این تمرین رسیدن به این اطمینان است که اگر حتی طریق چاق شدن افراد با یکدیگر متفاوت باشد نتیجه نهایی از نظر شکل گیری فرمول های ذهنی و واکنش های رفتاری کاملا با هم شبیه است.

بنابراین تنها طریق لاغر شدن برای همه دسته بندی افراد چاق مسیر لاغری با ذهن است تا از این طریق ابتدا فرمول های چاق ذهنی خود را شناساسی و سپس با جایگزین کردن فرمول های لاغر کننده مناسب تصاویر چاق ذهن خود را به تصاویر ذهنی متناسب تبدیل کرده و سپس به شکل خودبخود لاغر شوند و تا ابد لاغر بمانند.

مرحله دوم:

نگرش و درک خود از سیر بودن را بنویسید.

آیا شما بعد از وعده های غذایی سیر می شوید یا حالت خفگی پیدا می کنید؟

به نظر شما نشانه های سیر بودن چیست؟

همچنین نشانه های خفگی و پرخوری را شرح دهید؟

اکنون مشخص کنید شما در چه وضعیتی هستید؟ آیا همیشه سیر می شوید یا به حالت خفگی می رسید؟

  • شرح حالت خود درباره سیر بودن یا احساس خفگی داشتن را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن


توصیه اکید: بعد از دیدن فایل آموزشی قسمت پنجم، ویدیوی توضیحات تکمیلی این بخش را استفاده کنید

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 3.94 از 195 رای

https://tanasobefekri.net/?p=11431
266 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار هانیه
      1400/06/06 11:38
      مدت عضویت: 1321 روز
      امتیاز کاربر: 12788 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 805 کلمه

      به نام خدایی که راه رو نشونم میده

      سلام به استاد عزیز و دوستان همراه

      اول از همه بگم این کامنت رو من دیشب نوشتم اما ارسال نشد و فهمیدم نتم قطع بوده…اینو نوشتم که فکر نکنین جا زدم و دیروز رو فرموش کردم …نخییر… من جا نزدم و دیروز صبح فایل پنج رو دیدم و چونمعمولا میذارم تا پایان روز چند بار ببینم و گوش بدم و بعد کامنت بذارم نشد که ارسال کنم و حتما که خیر بوده

      خدا رو شکر می کنم به فایل 5 رسیدم و یک هفته دیگه مونده تا پایان این دوره و واقعا از این بابت به خودم افتخار می کنم و باعث خوشحالیه واسم…

      خب تا اینجا یاد گرفتیم که ذهن فرمانده جسمه و همیشه در کشاکش بین ذهن و جسم، این ذهنه که پیروز میشه و جسم برای رسیدن به نتیجه مطلوب پایدار بااااااااااااااید با ذهن همراه بشه..یعنی درواقع باید ذهن تغییر کنه تا تغییرات جسم پدیدار بشه. پس باید برنامه ریزی درست ذهن رو یاد بگیریم و برای این کار باید به گذشته برگردیم و مرور کنیم که از کی و چرا و چطور چاق شدیم.

      خب من همونجور که توی تمرینات جلسه قبل نوشت بعد از ازدواج و بارداری و زایمان چاقیم اتفاق افتاد و تا قبل از اون چاق نبودم اما شدیدا در معرض افکار چاق  و درحال پیشگیری از چاقی بودم…

      مثلا همیشه می شنیدم که ما پایین تنه چاقی داریم و باید مراقب باشیم…بالاتنه و صورتمون گول زنه..من صورتم به بابام رفته و تنه م به مامانم !! (بمیرم برا خودمون، برای القای این باورها، شقه شقه مون می کردن حتی!!) ما به مامان و خانواده مادری رفتیم و چاقیم…بعد ازدواج چاق میشیم..سن که بالا میره چاقی دیگه ناگزیره و طبیعیه ..خانمها که دیگه به 40 میرسن چربی هاشون سفت میشه و سخت می تونن لاغر بشن..هر بارداری و زایمان کلی اضافه وزن میاره و دیگه نمیشه لاغر شد…مامان مانکن بوده قبلا و الان چاقه و ………هزاران چیز دیگه که میدونم همونها تو ذهن من نشسته بود و جوری باورم شده بود که حتی برای ازدواج هم دنبال کسی بودم که چاق باشه خودش یا خانواده ش که بعدها من که چاق شدم اذیت نشم و خجالت نکشم….(هنوزم از یادآوری این فکر و این حجم از بی عزت نفسی اذیت میشم!!)

      حالا بخوام دقیق بشم به رفتارها، باید بگم که ما همیشه توی خونه مون خوردن خیلی مهم بوده…همیشههههههههههه بابام شیرینی می خریدن و عاشق شیرینی هستن و یادمه مامانم میگفت: خوبه چاقم نمیشه..آخرم قند می گیری اینقدر شیرینی میخوری…اما بابای من فقط یه شکم کمی بزرگ داشت و تا الان هم قند نگرفت و از مامانم خیلی هم تر و فرز تر و زبر و زرنگ تره !! خوردن و خوردنی توی خونه ما خیلی پررنگ بود..توی مهمونی ها همیشه چندین مدل غذا و شیرینی و تنقلات بوده…خوش گذرونی با خوردن همراه بود…اگه کنار دریا اینا می رفتیم حتما باید به فکر آذوقه می بودیم و موقع برگشت توی جاده بلال و بستنی می گرفتیم..اصلا قاون نانوشته بود که از سیاهکل یا لاهیجان یا ساحل که داریم برمی گردیم رشت، یا بریم بستنی و یخ بهشت بخوریم یا بلال … درحالی که همونجا هم که بودیم خب خیلی خوراکی مثل میوه و آجیل و ساندویج اینا هم از خونه برده بودیم…یعنی این خوردن های جانبی برای رفع گرسنگی نبود، برای تکمیل خوش گذروندن و تفریحمون بود! این مساله گمونم توی خیلی از خانواده ها باشه ها، چون بعد از ازدواج حتی با همسرم یا خانواده ش هم که بیرون می رفتیم همینجور بود، یا با دوستهامون…انگار واقعا این خوردن کنار تفریح و سفر و پیک نیک، جز جدا ناشدنیش هست و حتی به خونه ها هم کشیده شد موقع فیلم دیدن، فوتبال دیدن، دور همی و مهمونی و … حتما یه خوراکی باید وسط باشه و نمیشه که به حرف زدن و خوش و بش و تماشای تی وی بگذره….حتی زمانهایی که فقط با ماشین می رفتیم دور بزنیم هم بازم به یه بستنی ختم می شد…..متاسفانه این عادت الان هم توی ما و خانواده خودم هم هست و من اگرچه میخوام رفعش کنم اما بازم خوراکی توی محفل ها نقش داره

      اون عادت تا ته غذا خوردن و بشقاب تمیز تحویل دادن هم که گفته بودم چقدر تاکید میشد و حتی برام تصویرسازی هم شده بود از گرسنگی بچه های افریقا و کشورهای دیگه که با هر غذایی که توی ظرف ماها زیاد بیاد چقدر آدم می تونستن سیر بشن !! یعنی یه حس عذاب وجدان بهم داده بود و از طرفی با هربار تا ته خوردن غذام حس افتخار هم می کردم….خدا رو شکر این اخلاق بد و عادت مخرب رو هم برای خودم ترک کردم و هم برای بچه هام دیگه سخت نگرفتم.

      خدا رو شکر می کنم در این مسیر هستم و آگاهی های عالی کسب می کنم و الان با مرور این باورهای مخرب خنده م می گیره راستش…خدایا شکرت

      استاد عزیزم خیلی ازتون ممنونم برای این فایلهای عالی…حسم عاااااااالیه این روزها

      الهی به امید تو

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار هانیه
      1400/06/06 12:42
      مدت عضویت: 1321 روز
      امتیاز کاربر: 12788 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 415 کلمه

      خدااااااااااااااااااای من

      استااااااااااااد، من دیروز اون فایل تکمیلی رو ندیده بودم…نمی دونم چراااااااااااا؟؟!!! کامنت قبلیم که ارسال شد و صفحه رفرش شد الان دیدمش..الله اکبر! مگه میشه؟ واقعا خدا هیچ وقت اشتباه نمی کنه و همیشه به موقع می چینه…خیلیییییییی جالبه برام..الان میگم چرا..

      راستش چند روز پیش یه پولی که از کسی طلب داشتم برام واریز شد و کلی خوشحال شدم که می تونم دوره رو دیگه تهیه کنم و بخرم (یادتونه چقدر غصه میخوردم که دوره رایگان فایده نداره و تو باید توی دوره اصلی شرکت کنی و بعد خودم به این دریافت رسیدم که تا با خودم توی دوره رایگان به صلح نرسم ، امکان شرکت توی دوره اصلی برام فراهم نمیشه؟ و باید آمادگی ذهنی داشته باشم تو این مساله…خب مسلمه که من این روزها عالیم..تمرین ها رو با عشق انجام میدم و نشونه صلح با خودم اینکه، بعد از مدتهااااا که منتظر بودم لاغر بشم و برم خرید و خیاطی، بالاخره رفتم خیاطی و سفارش دادم!!) پول رو جابجا کردم به حسابی که اصلا دست نزنم بهش که بتونم بعد از تموم شدن این دوره اون رو بخرم…بعد پریروز این فکر از ذهنم گذشت که بخرم دوره رو …چون می ترسیدم اینها رو که دارم می شنوم بعد توی دوره اصلی برام تکراری باشه و جذابیت نداشته باشه واسم. حتی می خواستم ازتون بپرسم اینو، اما بعد گفتم: نه هانیه..تو متعهد شدی به این دوره رایگان 12 روزه و باید تا انتها اینو تموم کنی …همه چیت نصفه نیمه ست… اینجوری هم این باور که تو همه چی رو نصفه ول میکنی شکسته میشه  هم اینکه کم کم آماده دوره اصلی میشی.

      اونوقت الان شما دقیقا توی این فایل تکمیلی همینو گفتین که اگه تا اینجا اومدین بهتون تبریک می گم و شما آمادگی لاغری با ذهن و پذیرش رو دارین و اگه توان خرید و شرکت توی دوره اصلی رو دارین دیگه ادامه ندین!! مگه میشه؟ استاد چرا الان اینو شنیدم؟ چرا درست همون موقع که این فکر از ذهنم گذشت ، میرسم به قدم بعدی که توش دقیقا همینو توضیح دادین؟! خدایا تو با من چه می کنی؟ آخه نیمه این دوره هم که میشه فایل 6 اما شما توی فایل 5 اینو گفتین و منم بعد فایل 4 این نیاز در ذهنم ایجاد شد…خدای من چقدر جالبه چینش و زمان بندی هات…

      یعنی واقعا واقعا واقعا من برم دوره اصلی رو بخرم؟؟!! بخرم؟!

      خدایا عاشقتم..دمت گرم..خدایا قراره یه دوره بی نظیر رو شروع کنم و نتایج عالی خلق کنم…خدایا شکرت

      استاد عااااااشقتونم…ممنونم و خدا رو شکر می کنم برای وجود ارزشمندتون

      الهی به امید تو

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم