اطلاع از دلیل چاق شدن مهمترین اقدام برای رهایی از چاقی و لاغر شدن است.
حتما با من هم عقیده هستید که برای برطرف کردن هر مشکلی ابتدا باید دلیل آن مشکل را پیدا کنیم.
اهمیت اطلاع از دلیل چاق شدن
وقتی دلیل بروز مشکل را بدانیم اقدام کردن برای برطرف کردن آن بسیار ساده تر از زمانی است که دلیل مشکل را ندانیم و بخواهیم از طریق آزمون و خطا برای رفع مشکل اقدام کنیم.
این اصل درباره چاقی نیز صادق است.
هر فردی که اضافه وزن دارد در مدت چاقی خود بارها برای لاغری اقدام کرده است و از روش های مختلف لاغری برای رهایی از چاقی استفاده کرده است اما نتیجه مطلوب و دائمی کسب نکرده است چون تا وقتی دلیل چاق شدن خود را ندانید مسیری که برای لاغر شدن انتخاب می کنید قطعا اشتباه خواهد بود.
روش های ارائه شده برای لاغری بدون توجه به دلیل چاق شدن، از طریق تغییر دادن عوامل بیرونی مثل تغییر در میزان غذای مصرفی، افزایش فعالیت بدنی و بالابردن سوخت و ساز بدن، تغییر در نحوه جویدن غذا و دیگر تغییراتی که هر کدام حکم آزمون و خطا کردن برای برطرف کردن چاقی است.
دلیل ناکارآمد بودن روش های لاغری
علت ناکارآمد بودم روش های لاغری اطلاع نداشن آنها ار دلیل چاق شدن فرد است.
همچنین ممکن است دلیل چاق شدن فرد را نوعی بیماری مانند پرکاری یا کم کاری تیروئید، مصرف داری خاص یا هر عامل دیگری معرفی کند اما از آنجایی که در نهایت راهکارهای اراه شده توسط آنان منجر به کسب نتیجه دائمی نمیشود.
با اطمینان میتوان گفت آنها در تشخص دلیل چاق شدن موفق نبودهاند و به همین علت روشی که ارائه دادهاند تاثیری بر رفع مشکل اصلی چاقی نداشته است.
مهمترین دلیل چاق شدن چیست؟
مهمترین دلیل چاق شدن هر فردی که اضافه وزن دارد باور کردن چاقی است.
به جملات زیر توجه کنید، کدام جمله را درباره خود صحیح می دانید؟
- چاقی در خانواده من ارثی است و به همین دلیل من چاق هستم.
- چاقی من بخاطر کم تجرکی است.
- من پرخوری عصبی دارم به همین دلیل چاق هستم.
- سوخت و ساز بدن من پایین است و به همین علت چاق هستم.
- من بخاطر بارداری چاق شدم.
- کار من استرس زیادی به من وارد می کند و به همین دلیل چاق شدم.
ده ها جمله مشابه این جملات می توان نوشت که هر فردی چاقی آنها را دلیل چاق شدن خود می داند.
اگر حتی یک جمله از عبارت های بالا در مورد شما صدق می کند شما باور کرده اید که طبیعی است چاق شوید و چاق بمانید.
همین باور به تنهایی قادر است برای همیشه شما را در حالت چاق نگه دارد و تمام تلاش شما برای لاغر شدن از هر روش را خنثی کند.
وقتی شما به هر دلیل باور کنید که طبیعی است چاق شوید انتظار چاق شدن در شما شکل میگیرد.
از تکرار انتظار چاق شدن تصاویر چاقی از خودتان در ذهنتان شکل میگیرد که نشانه ایجاد این تصاویر احساس ترس از چاق شدن یا چاق تر شدن است.
تصاویر چاقی در صورت ثابت ماندن باعث ایجاد فرمول های چاق کننده در مغز می شود و فرمول های چاق کننده به فرمان های مغزی برای تغییر واکنش های فرد در مواجه شدن با مواد غذایی تبدیل می شود.
همچنین این فرمول ها به فرمانهای مغزی برای ذخیره چربی و افزایش سایز و وزن فرد تبدیل می شود. و از آنجایی که جسم ما تحت فرمانروانی مغز است به سادگی تغییر وضعیت داده و از حالت متناسب به حالت چاق تغییر وضعیت می دهد.
تاثیر باور کردن چاقی
موضوع بسیار مهمی که در جلسه امروز مطرح شده، باور کردن چاقی است
باور کردن چاقی، مهم ترین دلیل چاق شدن افراد است،
به اندازه ای که شما باورکرده کرده باشید فرد چاقی هستید شما در معرض چاقی بیشتر قرار میگیرید.
استفاده از روش های مختلف برای لاغر شدن و نتیجه مطلوب کسب نکردن سبب می شود که باور شما نسبت به چاق بودن و گرفتار چاقی ماندن پر رنگ تر شود و همین موضوع کافی است تا وزن شما به مرور بیشتر شود.
بنابراین اگر می خواهید لاغر شوید و از آن مهمتر برای همیشه لاغر بمانید باید از طریق کنترل ذهن و یادگیری لاغری با ذهن اقدام کنید تا از طریق شناسایی دلیل چاق شدن و اصلاح آنها به شکل عالی در مسیر تناسب اندام قرار بگیرید و نحوه اصلاح این باور تاثیرگذار و مخرب را بیاموزید.
با استفاده از محتوای این قسمت شما به این اطمینان خواهید رسید که دلیل چاقی شما ناشی از فرمولهای ذهنی شماست و درک این مساله به شما ثابت خواهد کرد که قدرت ذهن در اضافه وزن تا چه میزان اهمیت دارد و از طرفی به این باور می رسید که می شود از قدرت ذهن برای لاغر شدن هم استفاده کرد.
توانایی قدرت ذهن
ذهن خود را مانند یک وسیله کارآمد در نظر بگیرید که می توانید با آن هر کاری انجام دهید.
تا به امروز از ذهن خود برای چاق شدن استفاده کرده اید اما می توانید از ذهن خود برای لاغر شدن نیز استفاده کنید.
آگاهی از این موضوع که شما به چه شکلی چاق شدن را یاد گرفته اید و همواره برای چاق تر شدن تلاش کرده اید به شما کمک می کند تا به این اطمینان دست پیدا کنید که شما می توانید لاغر شوید و دلیل چاق شدن شما ارث و سوخت و ساز و … نیست.
چرا که وقتی ما توانسته ایم چاق شدن را یاد بگیریم و در طی چند سال به این میزان اضافه وزن پیدا کنیم، پس می توانیم لاغر شدن را یاد گرفته و با استمرار در عمل به یادگیری خود به تناسب اندام رویایی خود دست پیدا کنیم.
توجه کردن به تفاوت عملکرد ذهن افراد متناسب و افراد چاق به ما این آگاهی را می دهد که می شود با تغییر محتوای ذهنی خود مانند یک فرد متناسب رفتار کنیم و در شرایط جسمی متناسب قرار بگیریم.
امیدوارم که از فایل آموزشی امروز با دقت استفاده کنید و با آگاهی از دلیل چاق شدن خود، باور شما برای لاغر شدن بیشتر شود و در مسیر لاغری با ذهن ادامه دهید.
✍️ تمرین آموزشی 📖
با بررسی کردن دلیل چاق شدن و تشخیص جایگاه خود در دنیای چاق ها سبب می شود که راهکارهای موثر مختص خودمان را برای لاغر شدن به کار بگیریم و نتیجه این فرایند فوق العاده خواهد بود.
مرحله اول:
ابتدا لازم است بدانید شما در کدوم گروه از افراد چاق هستید:
۱. افراد چاق نا آگاه
این دسته از گروه چاق ها شامل افرادی می شود که از کودکی روند چاق شدن آنها شروع شده است و در تمام تمام تصاویر ذهنی و خاطراتی که از خودشان به خاطر دارند چاق هستند.
این گروه فرمول های ذهنی لاغر را در وجود خود دارند اما به دلیل اینکه هرگز از این فرمول های ذهنی استفاده نکرده اند بنابراین خاطره یا عملکردی از خودشان بعنوان فرد لاغر ندارند.
۲. افراد چاق آگاه
این دسته از گروه چاق ها شامل افرادی می شود که در سال های اول زندگی در شرایط جسمی متناسب بوده اند. هم از نظر ذهنی و هم از نظر رفتاری خاطرات و عملکرد های مختلفی از دوران لاغری به یاد دارند.
این افراد در برهه ای از زندگی به دلایل مختلف تمایل به چاق شدن پیدا می کنند. آنها تصور می کنند که وضعیت جسمی آنها بعنوان فردی که لاغر است باعث بروز مشکلات زیادی در زندگی شان شده است و دوست دارند چاق شوند.
۳. افراد منتظر
این دسته از گروه چاق ها شامل افرادی است که در مقطعی از زندگی به دلایل مختلف انتظار چاقی در آنها ایجاد می شود.
این گروه از افراد چاق تا روز قبل از آن اتفاق یا رخ داد هیچگونه فرمول چاقی در ذهنشان نیست اما به یک باره به دلیل شنیدن یا باور کردن صحبت های دیگران مانند پزشک، رسانه یا فردی که از نظر شخص چاق معتبر باشد دچار انتظار چاقی می شود.
انتظار چاقی به مرور باعث ایجاد تصاویر ذهنی چاق و شکل گیری فرمول های چاقی و تغییر رفتار فرد و چاقی می شود.
بنابراین لازم است ابتدا طریق چاق شدن خودتان را بر اساس دسته بندی انجام شده مشخص کنید و درباره طریق چاق شدن خود شرح دهید.
برای درک بهتر علت چاقی سعی کنید افرادی را پیدا کنید که در دسته دیگر افراد چاق قرار می گیرند و شرایط فعلی خود را با او مقایسه کنید. هدف از انجام این تمرین رسیدن به این اطمینان است که اگر حتی طریق چاق شدن افراد با یکدیگر متفاوت باشد نتیجه نهایی از نظر شکل گیری فرمول های ذهنی و واکنش های رفتاری کاملا با هم شبیه است.
بنابراین تنها طریق لاغر شدن برای همه دسته بندی افراد چاق مسیر لاغری با ذهن است تا از این طریق ابتدا فرمول های چاق ذهنی خود را شناساسی و سپس با جایگزین کردن فرمول های لاغر کننده مناسب تصاویر چاق ذهن خود را به تصاویر ذهنی متناسب تبدیل کرده و سپس به شکل خودبخود لاغر شوند و تا ابد لاغر بمانند.
مرحله دوم:
نگرش و درک خود از سیر بودن را بنویسید.
آیا شما بعد از وعده های غذایی سیر می شوید یا حالت خفگی پیدا می کنید؟
به نظر شما نشانه های سیر بودن چیست؟
همچنین نشانه های خفگی و پرخوری را شرح دهید؟
اکنون مشخص کنید شما در چه وضعیتی هستید؟ آیا همیشه سیر می شوید یا به حالت خفگی می رسید؟
- شرح حالت خود درباره سیر بودن یا احساس خفگی داشتن را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
توصیه اکید: بعد از دیدن فایل آموزشی قسمت پنجم، ویدیوی توضیحات تکمیلی این بخش را استفاده کنید
امتیاز 3.94 از 195 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام .
علت چاقی من چه بود ؟
خوردن . اعتیاد به غذا . ترس از نخوردن . بی تحرکی . خودسرزنشی . خودکم بینی . عدم اعتماد به نفس و عدم عزت نفس .
مشکلات روحی و روانی که میخواستم با خوردن اونا رو فراموش کنم .
دعوت به خوردن توسط افراد خانواده .
اینا و هزاران علت دیگه داره اما اینا همه شاخه هستن .
من خودم ریشه هستم . همه ی اینا رو من پذیرفتم . خودم کردم . من خودم خودمو چاق کردم و الان هم میخوام خودم خودمو لاغر کنم و سرشاخه های لاغری برای خودم ایجاد کنم .
واقعا هر چیز دیگه ای رو به جز خودم علت چاقیم معرفی کنم اونا یه چیز بیرونی هستن و باز من هستم که قدرت رو میدم دست اونا . من خودم خودمو چاق کردم . درسته طریقش رو نمیدونستم اما الان که دارم یاد میگیرم فهمیدم من دقیقا چاقی رو بارها و بارها پذیرفتم و بهش قدرت دادم و بزرگش کردم . من چاقی رو مثل یک بچه در وجود خودم پرورش دادم .
هیچ کسی دیگه قدرتی نداره تا زمانیکه من بهش قدرت ندم .
من باید قدرت رو خودم به دست بگیرم . من خودم چاقیم رو ایجاد کردم . تنها علت چاقی من خودم هستم . خواستم و چاق شدم . خواستم و بعد تمایلش در من شکل گرفت . افکارم کم کم به کمکش اومدند احساسم کم کم به کمک خواسته ام اومدن و رفتارم هم کم کم کننده ی بعدی در این مسیر و بعد جسمم در نهایت اومد و حاصل تلاش من در مسیر چاقی رو بهم نشون داد . من چاق شدم چون خودم کردم .
من فرزند چاقی رو پرورش دادم و حالا میخوام فرزند لاغری رو پرورش بدم . من یک بار مادر چاقی بودم پس بلدم بازم برای فرزند دیگرم هم مادری کنم . لاغری هم فرزند دیگر منست که نیاز به محبت و توجه من دارد تا رشد کند و بالنده تر از چاقی شود .
من خودم چاقی را پرورش دادم و حالا نوبت به لاغریست که پرورشش بدهم .
سلام ممنون از نظر لطف شما . شما هم مانا و پایدار باشید دوست عزیز
سلام .
وای خانوم شما چقدر عالی نوشتید .
چقدر نوشتتون حس خوبی به من داد .
چقدر نکته داشت داخل متنتون .
ازتون ممنونم .
چقدر انگیزه .
چه فرمولهای خوبی
۱۰ بار هم متنتون رو بخونیم بازم کمه .
خط به خطش آگاهیه نابه .
میدونید راه رو نشون میده نوشتتون .
میگه چیکار کنیم .
چطور فکر کنیم .
خب قسمت اول متنتون رو شماره گزاری می کنم تا برای خودم بیشتر جابیفته .
۱-
خوب بشنوم(یعنی حواسمو جمع کنم چشم و گوش و البته حس لامسه را با مغز به کارگیرم )
۲- بعد تمرینات نوشتاری را انجام بدهم که با تفکر و تجزیه تحلیل فکری انجام میشه
((((((یعنی شنیده ها را در روال زندگی خود جستجو کنم )))) این قسمت خیلی نکته ی مهمیه . شنیده ها رو در روال زندگی خودم جستجو کنم .
۳- چه قسمتهایی دارم خوب پیش میرم و چه قسمتهایی باید اصلاح بشه
۴- مثال بزنم تا اینجا من با ورودی هایی که به ذهنم دادم و البته مرور خاطراتم دارم کار می کنم و این نوعی برنامه ریزی ذهنه که قراره آینده من را رقم بزنه
یعنی ورودیها + مرور خاطرات = ساخت سرنوشت .ساخت آینده
به عبارتی
کنترل ورودیها + کنترل ذهن = کنترل زندگی و ساخت زندگی بهتر
خب این ۴ نکته ی ابتدایی متنتون فوق العاده بود و البته نکته ی اولتون این بود که مارو دوستان مجازی خودتون ندونستید و عنوان کردید ما دوستان حقیقی هستیم کاملا همینطوره . ما چون با هم هم فرکانس و هم ارتعاش هستیم دوستان حقیقی هستیم . دوستان مجازی اونایی هستند که هم ارتعاش ما نیستند و خوبه که ازشون دوری کنیم . پس ۵ تا نکته ی عالی در متنتون پیدا کردم
خب بریم ادامه متن سراسر نکته و ادامه شماره گزاری
۶- اما مهارت تبدیل آگاهی به عملکرد من به چه صورت باشه ؟!
از همین عبارت شما یاد گرفتم و فهمیدم که تبدیل آگاهی به عملکرد یک مهارته .
خب حالا بریم ببینیم چطور این کار انجام میشه .
۷- یک سری تمرینها کنترل احساس هستند .
۷-۱ یعنی تو آینه خودم را دیدم حواسم به احساسم باشه که خودم را بپذیرم و توجه به اندامی داشته باشم که دوست دارم والآن در حال حاضر در واقعیت نیست
پس یه تمرین تمرین آیینه است . یادم باشه هر وقت به آیینه نگاه می کنم باید حس خوب به خودم بدم . باید از اندامم راضی باشم و بدونم قرارهکه اندام من با تبدیل آگاهیهام به عملکردم تبدیل به بهترین اندام بشه . همین حالا هم اندام من دقیقا مطابق عملکرد و آگاهیهام هست .
البته من هنوز در تبدیل آگاهی به عملکردمهارت پیدا نکردم ولی انجامش میدم . کار نیکو کردن از پر کردن است .
۷-۲ موقع خوردن بدونم که باید با احساس خوب و آزادی بخورم این تمرینات را در دنیای فیزیکی میبینی ولی باید بینش و نگرش جدید نسبت به موضوع داشته باشی و احساستو تنظیم کنی .
من با احساس خوب و آزادی بخورم دلم میخواد بازم بخورم . این فرمول رو باید پاکسازی کنم . چرا باید آزادی تو رو به پرخوری واداره .
تو آزادی و خودت انتخاب می کنی که لقمه های کوچیک برداری آروم بخوری و به اندازه ی نیازت بخوری .
۷-۳ اما حالت بعدی اینه که مثلا دلت می خواد بدونی چند کیلویی درونیه !؟!اما استفاده از ترازو نداری ؟!
خب مکث می کنی
و فکر می کنی که ترازو همیشه احساسم را بد می کنه
و باعث میشه عدد ترازو تو ذهنم نقش ببنده
و توجهم روی عددترازو منو به سمت چاقی بیشتر هدایت می کنه
پس انجام نمیدهم
چقدر عالی اگاهی رو تبدیل به عملکرد کردید .
مکث کردن ، فکر کردن که چی حالم رو بد می کنه . عدد ترازو توجه منو میبره سمت چاقی پس یه کار چاق کننده است . پس انجامش نده . به همین راحتی .
پس یادم باشه دیگه نباید خودمو وزن کنم .
۷-۴ یا اینکه الآن دلم یه چیزی می خواد بخورم درونیه !؟
فکر کنم چه نیازی دارم که می خوام با خوردن جبران بشه ؟!
وای این سوال فوق العادست . چه نیازی دارم که میخوام با خوردن جبران بشه . ممنون از شما ملکه ی عشق
سرگرمی یا تفریح شاید هم محبت و توجه پس با خوردن نیازم رفع نمیشه و بعدش حتما حال بدتری تجربه می کنم چون غذا برای رفع نیاز جسم هست فقط !…
چقدر این نکته فوق العاده بود . ما باید غذا رو برای رفع نیاز جسم خودمون بخوریم فقط . ذهن و روح ما به غذا نیازی نداره .
ولی ما خیلی وقتها طبق نیاز ذهنی و روحی غذا میخوریم . در حالیکه غذای روح خوردنیها نیستند . بلکه آرامش و احساس خوبه و غذای ذهنی آگاهی و مهارت و اندیشه های خوبه نه خوردنیها .
خوردنی فقط نیاز جسمه . ما نیازمون به مصرف مواد غذایی خیلی کمه . بیشتر خوردنیهامون برای لذت و تفریح و خوب کردن حالمونه . این خوردنها اشتباهه .
ادامه ی بیانات گهر بار خانوم ملکه ی عشق :
و میام خودم نیاز خودم را برآورده می کنم کار مورد علاقه ام را انجام می دهم یا خودم را بغل می کنم و تو آینه از موفقیتهای خودم میگم و خودم را تشویق می کنم .
اینم راهکارهای نیاز ذهنی ⬆⬆⬆⬆
۷-۵ ممکنه سر میزی باشم که انواع و اقسام خوراکی ها را دلم بخواد تست کنم درونیه !؟
اما فکر کنم چرا دلم میخواد !؟چون اعتیاد دارم به خوردن یادم بیفته به اعتیاد ارزان که همیشه در اختیارمه پس بیام قوانین خودم را اجرا کنم و اونی که بیشتر از هم علاقه دارم را به اندازه نیاز میل کنم …..
غدا اعتیاد ارزانه همیشه هم در دسترسه . در حقیقت ذهن ما بهش اعتیاد پیدا کرده و جسممون اعتیاد گونه غذا رو طبق فرمان ذهنمون مصرف می کنه .
بریم ادامه ی تحلیل
۸- پرسش چرا می خواهم الآن غذا مصرف کنم ؟
خیلی وقتها پاسخ اینه چون بیکارم . چون حوصلم سر رفته چون حالم بده چون انگیزه ندارم چون هدف دیگه ای ندارم چون ناامیدم چون میخوام با خوردن حال خودمو خوب کنم . علت اعتیاد ما به مصرف مواد غذایی رسیدن به حال خوبه و حال خوب خودمون رو وابسته کردیم به مصرف مواد غذایی و وقتی نمیخوریم بلد نیستیم طور دیگه ای حال خودمون رو خوب کنیم که لذتمون کم نشه و از وابسته بودن به غذا در بیاد .
۹- تفکر و هماهنگی فکر نیاز به غذا با احساس یک سیستم هوشمنده که فقط توجه و تمرکز می خواد .
۱۰- افراد چاق اصولا عجول هستند و در حال بدو بدو و بنابراین کارهاشون بدون فکر انجام میشه
یک فرمول ذهن چاق همینه ما با عجله و استرس نه فقط غذا خوردن بلکه تمام کارهامون رو انجام میدیم .
۱۱- (آگاهانه زندگی کردن یعنی مهارت شناسایی احساسم را داشته باشم . به به عجب نکته ای
یعنی من الان دقیقا بدونم در چه احساسی هستم الان حالم خوبه یا حالم بد . الان من کمی استرس دارم به خاطر دیروز ولی دارم با نوشتن و تحلیل کردن تمرکز ذهنم رو از اتفاق دیروز بر میدارم و امروزم رو درست میسازم و با حال خوب .
۱۲- از یک حال خوب و بد شروع میشه
۱۳- اما این حال خوب خودش بخشهای متفاوتی داره !..آرامش یا شادی یا ذوق و یا رضایت ؟!که خودش بی نهایت درجه بندی داره )
خب حال خوب داشتن در مسیر لاغری یه امر خیلی مهمه چون حال خوب داشتن باعث میشه ما بهتر بتونیم اگاهانه رفتار کنیم بدون استرس و عجله .
۱۴- برای نتیجه بهتر و درک بهتر باید با آگاهی و تفکر رفتار کرد
تبدیل اگاهی به عملکرد نیازمند اینه که سرعت عمل رو پایین بیاریم تا بتونیم کنترلش کنیم .
باید آروم غذا بخوریم . کوچولو کوچولو غذا بخوریم . بهش فکر کنیم . حس درونی فریاد میزنه بابا بخور بزار بره دیگه چرا منو زجرم میدی . اما این همون فرمانهای اعتیاد گونه است که میخواد من دوباره مثل قبلم رفتار کنم ولی نه . تو باید تغییر کنی جناب . یک عمره داری اینجوری عمل می کنی ولی منو به هیچ جا نرسوندی . عجله انسان رو لاغر نمیکنه . آروم باش . صبر کن . با هم اگاهی رو تبدیل به عملکرد می کنیم .
۱۵- و البته که روز اول تمام و کمال نمیشه انجامش داد ولی آروم آروم کار ساده تر میشه
درسته نه فقط روز اول کلا هربار که میخوایم انجامش بدیم ذهنمون میخواد طبق عادات گدشته عمل کنه اما خالق دهنمون هستیم قدرت دست ماست پس میتونیم عاداتش رو تغییر بدیم .
۱۶- و اگر توجه به رفتارآگاهانه و صحیح داشته باشیم خودمون را موفق میبینیم و انگیزه بیشتر ایجاد میشه برای تعهد به عمل کردن
دقیقا من روزهایی که اگاهانه رفتار می کنم حالم خیلی خویه و دوست دارم فقط لاعری در وجود من باشه .
دقیقا همینه هرچقدر رفتار متناسب کننده رو بیشتر تکرار کنیم بهتر میتونیم انگیزه داشته باشیم برای عملکرد بهتر
۱۷- و این عملکرد باعث شگفتی ساز شدن میشه
به به . دقیقا همینطوره .
۱۸- این روش دقیق انگیزه و شوق فراوان می خواهد
درسته برای متناسب رفتار کردن انگیزه و شوق فراوان زو باید همراه داشته باشیم که این انگیزه هم البته درونیه.
۱۹- و حالا استمرار خیلی مهمه !…تا مهارت کافی لاغری ایجاد بشه و استاد بشیم
نکته در اینجا استمرار داشتن و تکرار کردن عادات جدید هست .
۲۰- اما به هر حال اگر هم ناآگاهانه باز به عادتها و رفتار تکراری ادامه بدهیم نتیجه میگیریم ولی بلند مدت
مثل زبان مادری که ناآگاهانه یاد گرفتیم یعنی انقدر تکرار میشه که مثل جدول ضرب یادمیگیریم .نکته ی این قسمت تکرار کردن آگاهیها بود حالا چه به صورت خوداگاه چه ناخوداگاه .
مهم مرور آگاهیهاست تا همیشه عملکردمون هماهنگ با اگاهیها باشه .
بیست نکته از متنتون استخراج کردم و برای دهن خودم دوباره بازنویسی کردم شرح دادم تا بیشتر یاد بگیرمخیلی خوب و کاربردی نوشته بودید ممنون از شما دوست عزیز .
حس حضور آرام بخش وجود نازنینتون همچنین .