در زندگی آرزوهای زیادی داشتم که هرچه تلاش می کردم نشانه یا امیدی برای تحقق آنها مشاهده نمی کردم در حالی که انسان های زیادی را می دیدم که سالهاست صاحب آرزوهای من هستند.
اینکه چرا به آرزوهام نمی رسم خیلی ذهن مرا مشغول کرده بود.
آرزوهای من چیست
در دوران نوجوانی تصور می کردم آرزو کردن همان دعاهایی هستند که برای سلامتی پدر و مادرم در روضه و مراسمات از خداوند طلب می کنم یا اینکه از خدا می خواستم مرا به بهشت ببرد و از این خواسته هایی که همه از سر ترس و وحشت از خدا و زندگی بود.
وقتی بزرگتر شدم و با مشکل چاقی مواجه شدم تقریبا مهمترین آرزو و دعای من لاغر شدن بود. دعایی که نه تنها مستجاب نمی شد بلکه هر سال چاق تر هم می شدم.
رفتن سر کار دولتی، ازدواج کردن، پول دار شدن، برنده شدن در قرعه کشی و …. انواع آرزوهای من در دوران بزرگسالی بود.
هرچه بزرگتر می شدم آروزهای جدیدی به لیست آرزوهای قبلی من اضافه می شد در حالی که بسیاری از آرزوهای قبلی برآورده نشده بودند.
البته این نگرش در ذهن من بود که آرزوها قرار نیست برآورده شوند و فقط آرزو هستند و این نگرش به خاطر شنیده های من از اطرافیان بود. هزاران بار شنیده بودم که آرزو بر جوانان عیب نیست و تصور می کردم که این ضرب المثل به این معنی است که وقتی جوان هستی از سر نادانی و کم تجربه بودن آرزو می کنی و نمی دانی که آرزوها برآورده نخواهند شد.
سال های زیادی از عمرم با این نگرش سپری شد و باور کرده بودم که قرار نیست خواسته های من برآورده شوند و آرزوها فقط در حد حرف و رویاهای دست نیافتنی باقی می مانند.
به لطف خدا در سن سی و چهار سالگی با موضوع قانون جذب و فیلم معروف راز آشنا شدم و برای اولین بار در زندگیم با این موضوع مواجه شدم که آرزوهای ما به واقعیت تبدیل می شوند.
گرچه آن زمان شنیدن این صحبت ها برای من عجیب و دور از واقعیت بود اما به امید اینکه شاید آرزوی لاغر شدن من برآورده شود تصمیم گرفتم این صحبت ها را باور کرده و به آنها اهمیت دهم.
چرا به آرزوهام نمی رسم
بعد از اینکه تصمیم گرفتم گفته های فیلم راز و کتاب های متنوعی که در حوزه موفقیت می خواندم را باور کنم این موضوع که اگر رسیدن به آرزوها امکان پذیر است پس چرا من به آرزوهام نمی رسم.
کشف دلیل اینکه چرا خیلی از انسانها و همچنین من به آرزوهام نمی رسم برای من خیلی مهمتر از رسیدن به آرزوهای چندساله ام شده بود چرا که می دانستم اگر دلیل اینکه چرا من به آرزوم نمی رسم را پیدا کنم نه تنها به آرزوهای انباشته شده از سال ها قبل خود می رسم بلکه به هرآنچه در آینده آرزو کنم خواهم رسید.
سال ها روی این موضوع تحقیق کردم و تمرینات ذهنی متعدد انجام دادم و برخی دلایل برای اینکه چرا من به آرزوهام نمی رسم را پیدا کردم اما این دلایل جنبه شخصی داشت و نمی تونست بعنوان اصل و اساس نرسیدن به خواسته ها برای همه انسان ها مورد توجه قرار بگیرد.
هرچه بیشتر دلایل شخصی برای اینکه چرا من به آرزوهام نمی رسم را پیدا کردم اصل و اساس نرسیدن به آرزوها برای من واضح تر شد و آن وجود موانع ذهنی برای رسیدن به آرزوها بود.
موانع ذهنی نرسیدن به آرزوها
در دنیای واقعی موانع به شکل فیزیکی وجود دارند. به عنوان مثال سد می تواند مانع عبور آب شود، شیشه مانع عبور هوا می شود اما نور را از خود عبور می دهد.
دیوار مانع عبور هوا، نور و جدا کننده محیط می باشد.
هر مانعی در دنیای مادی به شکل خاص خود باعث ایجاد تغییر در محیط پیرامون خود می شود اما موانع ذهنی در عین حالی که دیده نمی شوند اما به طریق مختلف مانع حرکت انسان و رسیدن به آرزوها می شوند.
موانع ذهنی بر خلاف موانع دنیای مادی شکل یکسان ندارند به این معنی که دیوار در همه جای دنیا به شکل دیوار و شرایط فیزیکی و تعریف مشابه دارد اما موانع ذهنی برای هر فرد تعریف و تاثیر خاص خودش را دارد.
برای درک بهتر این موضوع اگر امکان یا شرایط رسیدن به یک خواسته را از افراد مختلف سوال کنیم پاسخ های متفاوتی دریافت می کنید. به این شکل که هر فردی بنا به نگرش و دلایل منطقی که در ذهنش دارد درباره رسیدن یا نرسیدن به آن آرزو توضیح می دهد.
در مثال مشابه می توان به موضوع لاغر شدن اشاره کرد که اگر از افراد متناسب درباره لاغر شدن سوال کنید هیچ مانعی در ذهن خود برای متناسب بودن ندارند اما افراد چاق دلایل مختلف برای چاق بودن و لاغر نشدن دارند.
سال های زیادی از عمرم با چاقی گذشت و در تمام این سالها مهمترین آرزوی من لاغر شدن بود و علیرغم تلاش فراوان برای تحقق رویای لاغری هرگز لاغر نشدم و همیشه این سوال در ذهنم بود که چرا من به آرزوم نمی رسم.
تفاوت نگرش افراد درباره رسیدن به یک خواسته یا نرسیدن به آن فقط به دلیل تفاوت در نگرش و آگاهی ذهن افراد درباره آن خواسته یا آرزوست.
بنابراین چه در مورد لاغر شدن و چه رسیدن به هر خواسته ای در زندگی باید به این نکته توجه کرد که چه آگاهی و نگرشی درباره رسیدن به آن خواسته در ذهن خود دارید و زمانی که به ان خواسته فکر می کنید به تحقق آن خواسته و احساس خوب مواجه شدن با آن فکر می کنید یا به موانع و چگونگی رسیدن به آن خواسته فکر می کنید.
افکاری که در لحظه فکر کردن به هر خواسته ای در ذهن شما مرور می شود نمایانگر موانع رسیدن به خواسته ها یا انتظار رسیدن به آن است. شناسایی افکاری که در ذهن خود مرور می کنید منشاء شکل گیری این سوال است که چرا به آرزوهام نمی رسم.
بنابراین اگر می خواهید برای ابهام ذهنی چرا به آرزوهام نمی رسم پاسخ مناسب پیدا کنید و هر خواسته ای که دارید را در زندگی خود محقق کنید، قدم اول و مهمترین قدم این است که: ابتدا محتوایی ذهن خود را بررسی کنید و ببینید که آیا آنچه در ذهن خود درباره رسیدن به آن خواسته مرور می کنید در جهت رسیدن و ایجاد انتظار برای تحقق آن خواسته است یا در جهت ایجاد موانع نامرعی اما به شدت تاثیر گذار در مسیر رسیدن به خواسته ها که در نهایت منجر به نرسیدن به خواسته ها می شود است.
مهمترین مانع ذهنی
همانطور که گفته شد موانع ذهنی برای افراد مختلف متفاوت است و نمی توان لیستی از موانع ذهنی نرسیدن به آرزوها تعیین کرد که اگر آنها را برطرف کنیم به خواسته های خود می رسیم چون هر فرد با توجه به آنچه از گذشته در ذهن خود ذخیره کرده است درباره رسیدن یا نرسیدن به آرزوهای خود در ذهنم افکار متنوعی را مرور می کند که شناسایی این افکار فقط توسط خود فرد میسر و قابل انجام خواهد بود.
اما به دلیل شباهت محیط زندگی انسان ها و تشابه آگاهی های وارد شده به ذهن در جنبه های مختلف زندگی می توان برخی از موانع ذهنی مشترک در ذهن افراد را شناسایی کرد که اصلاح آنها تاثیر به سزایی در تغییر روند تحقق خواسته ها ایجاد خواهد کرد.
یکی از مهمترین موانع ذهنی مشترک در انسانها (مانع ذهنی چطور و چگونه) است.
همه افراد به محض مواجه شدن با خواسته ها در ذهن خود با اولین مانع در ذهن خود برخورد می کنند که آن فکر کردن به چطور و چگونگی تحقق خواسته هاست.
زمانی که شما به چطور و چگونه تحقق هر خواسته ای فکر کنید در حقیقت در حال بلندتر کردن مانع ذهنی چطور و چگونه هستید که مانند دیواری میان شما و خواسته تان قرار می گیرد و در این شرایط هرچقدر که برای تحقق خواسته های خود تلاش کنید همیشه این مانع بین شما و تحقق خواسته تان وجود خواهد داشت و مانع تحقق خواسته های شما می شود.
تفاوتی ندارد خواسته شما در زندگی چیست. آرزوی لاغر شدن داشته باشید یا آرزوی ثروتمند شدن هیچ تفاوتی ندارد مهم این است که چه افکار و نگرشی درباره رسیدن لاغری یا ثروتمند شدن دارید.
اگر همواره درباره چطور و چگونه لاغر شدن یا ثروتمند شدن فکر می کنید به جای تمرکز بر رسیدن و تقویت خلاقیت خود برای اجرای ایده های همسو با تحقق خواسته ها بر دلایل و عوامل ذهنی که به شما اثبات می کند لاغر یا ثروتمند نخواهید شد متمرکز شده اید.
رهایی از فکر کردن به چطور و چگونگه رسیدن به خواسته ها و آرزو ها مهمترین قدم برای تغییر روند تحقق رویاهایتان در زندگی می باشد.
راه حل رسیدن به خواسته ها
بهترین کاری که برای تغییر روند رسیدن به هر خواسته ای می توان انجام داد توقف فکر کردن به چطور و چگونه رسیدن به آن خواسته است.
در حالت عادی نمی توان به سادگی از شر این افکار خود را خلاص کرد چون ذهن را نمی توان خاموش کرد ولی می توان با انتخاب افکار مناسب همسو با تحقق خواسته ها به شکل موثر جلوی مرور شدن افکار مرتبط با چطور و چگونه رسیدن به خواسته ها را متوقف کرد.
داشتن برنامه منظم برای توجه کردن و دنبال کردن آگاهی های مناسب که به شما امید و انگیزه تحقق و رسیدن به آرزوهایتان را می دهد یکی از ساده ترین اقدامات برای تغییر روند تحقق آرزوهاست.
اگر رویای شما لاغر شدن است استفاده از محتوای آموزشی سایت تناسب فکری به شکل منظم و روزانه، انجام تمرینات و موضوعات مطرح شده در هر فایل آموزشی، خواندن دیدگاه های دیگران برای اینکه ذهن خود را در فضای تحقق آن خواسته قرار دهید از موثرترین اقدامات برای تغییر روند تحقق آرزوی لاغری می باشد.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.31 از 81 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
به نام خدای مهربانم که هر لحظه هادی و حامی من هست .
چقدر این عبارت مغزت رو دیوانه نکن در این فایل که بارها استاد به زبان اوردن برای من تلنگر خوبی بود و به دلم نشست و چقدر استاد قشنگتر گفتن که هرگز با اما و اگر و چطور اون مغزت رو دیوانه نکن (چون من خودم چند وقت پیش که در شرایط زیاد جالب روحی نبودم با غدانخوردن طولانی مدت وزن زیادی کم کردم و برای همین یکم باورهای خوبم دوباره اسیب دیدن و یکم منفی بافم فعال شده که اگر میخوای لاعر بشی باید عدا نخوری و الان مدتی هست که اون قضیه برطرف شده و خدا رو شکر دوباره حال روحیم خوب شده و غدا خوردنم در شرایط عادی مثل قبل از این ماجرا شده یکم اما دیگه یکم حس ترس و نگرانی برم داشته و هرچیزی میخورم حس چاقی بهم دست میده و همش میگم الان چاق میشم و همش میگم چطور با این عذا خوردن الانم باید لاغر بشم نه انتظارم از خودم یکم تعییر کرده و همش میگم اگر چاق بشم چی و ….. و فکر میکنم به شدت نیاز دارم اساسی از اول روی دوره ها کار کنم چون فرمول نخوردن مساوی هست با لاغری و خوردن مساوی هست با چاقی در ذهنم دوباره جان گرفته چون خودم همین یکی دو ماه پیش به صورت ناخواسته تجربه ایی از این فرمول داشتم )و بعد اینکه . واقعا مثال استاد برام خوب بود که میگفت دیدی وقتی جایی از بدن ما زخم میشه ما نمیگیم حالا چطور خوب بشه یا اینکه نمیگم چطور باید چی کنم که لاغر بشم نه خود من بارها جایی از بدنم اسیب دیده و اما خیلی راحت بدون نگرانی اون اسیب جسمی خوب شده اما همینجا بازم باید اعتراف کنم منکه در همین دوماه پیش که درگیر یه قضیه ی خاصی بودم و از شدت درگیری فکری و بدو بدوها و یکم استرس و ناراحتی اصلا من غدا نمیخوردم و خیلی لاغر شده بودم و خودم متوجه نبودم تا اینکه بعد از کلی زمان که خدا رو شکر قضیه برطرف شد همه که من رو میدیدن میگفتن چقدر لاغر شدی و …و بعد خودم از روی لباسها متوجه میشدم بله چقدر لباسهام برام گشاد شدن و انگشترم ازاد شده و … اما اینقدر گفتم امکان نداره در این وزن بمانم اخه چطور وزنم اینقدر پایین بمونه در حالی که خوردنم دوباره عادی شده بود و مثل گذشته میخوردم اینقدر گفتم امکان نداره من در اون لاغری بمونم که مغزم رو به قول استاد دیوانه کردم و فکر کنم دوباره شدم همون سایز و وزن قبلی البته دقیق نمیدونم اما از روی لباسها میگم و هنوزم که هنوزه خیلی وقتها میگم با این خوردن چطور لاغر بشم نه نمیشه باورهای خوبم که تمام این مدت روی اونها کار کرده بودم یکم حس میکنم دچار افت شدن و من باید با شروع مجدد فایلهای دوره این افتها رو از بین ببرم خصوصا که افراد نزدیک و سطح بالا که در اطرافم هستن همه دارن با ورزش و رژیم وزنهای عالی کم میکنن و من بارها میگم نه چرا تو هیچ کاری که نمیکنی و تازه بیشتر از قبل هم میخوری پس حتما وزنت دوباره برمیگرده اما دوباره با خودم حرف میزنم مگه حالا دخترم و همسرم و یا فلانی که متناسب هست ایا کار خاصی انجلم میده که لاغر هست ؟؟
اگر نه پس تو هم با همین غدا خوردن میتونی به راحتی لاغر بشی
پس همینجا میخوام به بچه های سایت و استاد بگم من هم که سالها هست در میسرم چون مدتی هست که یکم به نسبت گدشته کمتر میام داخل سایت و یه شرایط خاص داشتم سریع این افکار منفی به سمت من حمله کردن و میخوان ارامش ذهنی من رو بگیرن و میخوان بارها بگن تو نمیتونی بدون هیچ ورزش و رژیمی لاغر بشی اما من با اموزشهایی که دیدم تا جایی که در توانم باشه با ذهن نجواگرم حرف میزنم و لاغری رو حق خودم میدونم .
خصوصا در این دو سه روز تعطیلی در سفر کوتاهی بودم که خیلی خوب و عالی رفتار میکردم اما نمیدونم ذهن منفی بافم بازم چی شده بود تا دیشب برای شام رفتیم فست فودی میگفت تو با این سبک خوردن که شام فست فود بخوری چاق میشی در حالی که گرسنه بودم و به اندازه نیازم چندین برش پیتزا خوردم و من سریع جوابش رو دادم مگر غذاها قدرت دارن ؟ نه ،،مگر لاغرها شام پیتزا نمیخورن ؟؟ بله،،، مگه فشار شکمی داری ؟؟ نه ….حسابی ذهنم میخواد بگه چطوری میخوای لاغر بشی و داره مغزم رو دیوانه میکنه من با این فایل اگاه شدم و به خودم اومدم و بهش گقتم تو الکی تلاش نکن من رو چاق کنی و خلاصه مدتی هست با خودم کلنجار میرم .
اما حس میکنم نیاز دارم روی دوره های لاعری با زمان بیشتری کار کنم اونها رو گوش بدم تا به چگونه ها فکر نکنم
من دوست صمیمی خودم که خیلی هم لاغر هست همیشه در حال رژیم و ورزش هست و هر وقت ایشون رو میبینم در حال تلاش سخت برای لاعری هست و با زجر هم کلی نتیجه ی لاغری در جسمش داره و من برای یه لحظه میگم چطور من میخوام لاغر بشم بدون هیچ کاری ؟؟ من هم باید ورزش کنم یا رژیم بگیرم که مثل ایشون کلی وزن کم کنم اما دوباره به خودم میگم چرا بازم افکار اشتباه در مغزت داری ؟؟ اگاه باش راه تو راه همه ی مردم نیست راه تو یک راه اسان و جدا از خیلی ها هست که شبیه دوستم و خیلی از افراد نیست و بارها به خودم میگم اگر راست میگی روی خودت و ذهنت کار کن یا برو پول برای خرید بقیه ی دوره ها ی استاد تهییه کن تا نتیجه رو راحت به دست بیاری .
لاغری حق من هست ،،عذا خوردن برای تامین انرژی جسم من باید باشه و من خیلی راحت بدون هیچ کاری به لاغری میرسم .